لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع :
حسابرسی داخلی و بانک
استاد : آقای احمدی نژاد
گردآورنده : داوود دست بسته
دانشگاه امین
بهار 88
فهرست صفحه
کنترل داخلی چیست 2
دلائل استفاده از سیستم کنترل داخلی 4
عناصر تشکیل دهنده کنترل داخلی 4
هدفهای کنترل داخلی و حسابرسی داخلی 4
تعریف حسابرسی داخلی 6
تفاوت حسابرس داخلی و حسابرس مستقل 7
استقلال حسابرس داخلی 8
دامنه حسابرسی داخلی 10
وظایف حسابرس داخلی 11
کنترل داخلی صندوق و بانک 11
برنامه رسیدگی صندوق و بانک 12
ارتباطات کمیته حسابرسی با حسابرسی داخلی 13
ضرورت بازنگری در کنترل و حسابرسی داخلی سیستم بانکی 14نیاز به یک سیستم کنترل داخلی اثربخش 15
منابع 20
حسابرسی داخلی و بانک
کنترل داخلی
هر سیستم یا مجموعه ای از کنترل ها اعم از مالی و غیر مالی که برای دستیابی به اطمینانی منطقی از تحقق موارد زیر بر قرار می شود:
1- اثر بخش و کارآمد بودن عملیات
2- قابل اتکا بودن اطلاعات مالی و گزارشگری آن
3- رعایت قوانین و مقررات
کنترلهای داخلی چیست؟انجمن حسابرسان داخلی در تعریف کنترل داخلی میگوید:کنترل داخلی بخشی از فرآیند مدیریت بوده و شامل اقداماتی است که توسط مدیریت برای برنامهریزی، سازماندهی و رهبری انجام فعالیتهای کافی برای حصول اطمینان منطقی از دستیابی به اهداف زیر صورت میگیرد:* تحقق اهداف و مقاصد تعیینشده برای عملیات و برنامهها.* استفاده کارا و اقتصادی از منابع* انسجام و قابلیت اعتماد اطلاعات* تطبیق با سیاستها، برنامهها، رویهها، قوانین و مقرراتاما از آنجا که برای انجام هر کنترلی برای مقابله با خسارت، سازمان مستلزم پذیرش هزینهای خواهد بود که انجام این هزینه باید براساس فرمول هزینه منفعت عقلایی باشد، بنابراین کنترلها باید بر زنجیره اصلی ریسک یا گرهگاههای ریسک باشد تا انجام آن را توجیهپذیر کند. بنابراین تصمیمگیری در خصوص چگونگی استقرار کنترلهای پرهزینه بستگی به ارزیابی از احتمال وقوع ریسک و همچنین میزان و اهمیت زیان ناشی از آن خواهد داشت. تصمیمگیری جهت تعیینسطح کل ریسک در یک سیستم خاص با قرار دادن دو متغیر در یک جدول ماتریس امکانپذیر خواهد بود:ترجیحا لازم است منابع حسابرسی به سیستمهای با ریسک بالا یا متوسط هدایت شود.بررسیهایی که در جهان توسط مراجع ذیصلاح نظارتی بر بانکها صورت گرفته نشان میدهد که انواع نارساییها که در همه بانکها متداول است، عمدتا به 5طبقه زیر تقسیم شود:* نبود پاسخگویی و نظارت کافی مدیریت و کوتاهی در توسعه یک فرهنگ کنترلی قدرتمند در درون بانک* تشخیص و ارزیابی نامناسب ریسک برخی از فعالیتهای بانکی، چه این موارد مربوط به اقلام بالای خط ترازنامه باشند و چه مربوط به اقلام زیر خط ترازنامه.* نبود یا ناتوانی ساختارها و فعالیتهای کنترلی مهمی همچون تفکیک وظایف، تاییدیهها، رسیدگیها، رفع مغایرتها و بازبینی عملکرد اجرایی.* تبادل ضعیف اطلاعات بین سطوح مدیریت بانک، بهخصوص در مورد انعکاس مشکلات به سطح بالا.* عدمکفایت یا ناکارآمدی برنامههای حسابرسی و فعالیتهای نظارتی.به همین علت و براساس پیشنهادهای کمیته بازل «اصول زیر به عنوان اصول ارزیابی نظامهای کنترل داخلی» شناخته شده و به مدیریت بانکها رعایت الزامی آنها تاکید شده است.نظارت مدیریت و فرهنگ کنترلی، شناخت و ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی و تفکیک وظایف، اطلاعات و ارتباطات، فعالیتهای نظارتی و اصلاح
حسابرسی داخلی و بانک