لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
به نام خدا
وحدت حوزه و دانشگاه در اندیشه امام خمینی (ره)
خبرگزاری فارس:در این مقاله به طور عمده به تحلیل اول یعنی وحدت آرمانی و سیاسی ـ اجتماعی بین دو قشر روحانی و دانشگاهی که به نظر میرسد به شدت مورد نظر حضرت امام (ره) بوده است میپردازیم .
/
به طور کلی قطع نظر از بررسی سیر تاریخی وحدت حوزه و دانشگاه با مرور به تحلیهای ارائه شده در خصوص محدوده و قلمرو آن میتوان به پنج تحلیل عمده نایل شد که عبارتند از: 1 ـ وحدت آرمانی ـ اخلاقی، سیاسی ـ اجتماعی 2 ـ وحدت معرفت شناختی 3 ـ وحدت ساختاری 4 ـ وحدت ایدئولوژیک و 5 ـ وحدت مبتنی بر تقسیم کار که هر کدام از این تحلیلها دارای پیشفرضها و دلالتهای خاص خود است .
در این مقاله به طور عمده به تحلیل اول یعنی وحدت آرمانی و سیاسی ـ اجتماعی بین دو قشر روحانی و دانشگاهی که به نظر میرسد به شدت مورد نظر حضرت امام (ره) بوده است میپردازیم . اما قبل از اینکه بحث از دیدگاه امام را آغاز کنیم ذکری اجمالی از دیگر دیدگاهها و موارد نقد آنها به میان میآوریم .
علاوه بر دیدگاه حضرت امام (ره) که آن را تحت عنوان وحدت اخلاقی ـ آرمانی، سیاسی ـ اجتماعی طرح کردیم، سایر دیدگاهها را میتوان به وحدت معرفتی، وحدت ایدئولوژیک، وحدت ساختاری و وحدت مبتنی بر تقسیم کار دستهبندی کرد که به اختصار به ارائه این دیدگاهها و نقدهای وارد بر آنها میپردازیم: (2)
الف . وحدت معرفتی: این دیدگاه با فرض جدایی کامل معرفتی دو نهاد حوزه و دانشگاه عامل اصلی تعارض را جدایی معرفتی و عامل اصلی وحدت را وحدت معرفتی میداند . پیشفرضهای معرفتی، روشهای معرفتی و اخلاق و روحیه جداگانه معرفتی سه بعد اساسی اختلاف بین این دو نهاد است . در بعد پیشفرضها، قداستبخشی به معرفت دینی و بیتوجهی به معرفت بشری و بیاعتنایی به صامتیت متون دینی از سوی حوزه عامل اصلی اختلاف است . در بعد روشهای معرفتی، وفاداری حوزه به روشهای عقلی، قیاسی و منطق قدیم و پایبندی دانشگاه به روشهای تجربی، استقرایی و منطق جدید عامل عمده اختلاف در این سطح است و در بعد روحیه معرفتی نیز حوزه متهم به جزماندیشی، نقدناپذیری، خودسانسوری، اسیر خطوط قرمز خودساخته بودن و محدودیت در تحقیق است و دانشگاه معرف آزادمنشی، نقدپذیری، نظریهپردازی، کمرنگ بودن خطوط قرمز، مطلقناانگاری و پذیرش حدود و نسبیت است .
بر این دیدگاه شش نقد وارد است:
. 1 بین علوم و روششناسی آنها مرز قاطعی وجود ندارد . بین علوم مختلف طبیعی، اخلاقی و دینی بدهبستان وجود دارد . حتی روشهای تجربی نیز ابتناء بر یکسری مفروضات غیر تجربی و ماوراءالطبیعی دارند که علیالاصول پرداختن به آنها از حیطه علوم تجربی و روشهای تجربی خارج است .
. 2 این دیدگاه به لحاظ تاریخی پاسخی برای وحدت علوم و علما در حوزههای مختلف تمدن در گذشته و از جمله در تمدن اسلامی ندارد .
. 3 تقدسگرایی و جزماندیشی برخی از دانشگاهیان متعصب و پایبند به پارادایم پوزیتیویسم کلاسیک قابل مقایسه با قداستگرایی حوزههای علمیه نیست . بعلاوه اگر قداستگرایی معرفت دینی توجیهی داشته باشد، جزماندیشیهای تجربی برخی از دانشگاهیان چه توجیهی دارد؟
. 5 حتی در درون دانشگاه یا حوزه نیز الزام به وحدت روش معرفتی بیوجه است .
. 6 روحیه نقد و ابطال در حوزه بمراتب بیش از دانشگاههای فعلی ماست، هرچند مطلوب نیست .
ب . وحدت ایدئولوژیک: سه تعبیر در ذیل وحدت ایدئولوژیک طرح شده است:
. 1 علت عدم وحدت، دوگانگی بنیان علوم دانشگاهی و علوم حوزوی است . بنیان علوم دانشگاهی بر پایه الحاد و هوی و هوس است و بنیان علوم حوزوی بر پایه تفکر و ایدئولوژی اسلامی است .
. 2 عامل عدم وحدت، تأکید دانشگاه و علوم دانشگاهی بر تسلط بر جهان و ازدیاد قدرت مادی است و هدف نهاد حوزه دستیابی به حقیقت هستی است .
. 3 عامل عمده اختلاف، دیدگاهها و علائق ایدئولوژیکی گروهی است که در پس مبانی منتسب به علوم پنهان است . این تعبیر علت اصلی اختلاف را تلاش گروهی از جامعه برای استفاده از ابزار موجه علوم تجربی برای پوشاندن علایقایدئولوژیکی فرد میداند .
بر تعبیر اول و سوم چهار نقد وارد است:
. 1 قلمرو دین اسلام قابل تسری به تمام علوم بشری نیست .
. 2 با این تعبیر، بویژه تعبیر اول، بنیانهای مستقل عقلی و فرادینی فرو میریزد و انسانها قادر به درک و فهم مشترک از عالم نخواهند بود .
. 3 با این تعبیر، داد و ستد میان فرهنگهای مختلف بیاعتبار خواهد شد .
. 4 با فرض غلبه ایدئولوژی بر تمام یافتههای علمی، خود این عبارت نیز ایدئولوژیک تلقی شده و از بنیان زده میشود . بر تعبیر دوم نیز دو نقد زیر وارد است:
. 1 تمایز ماهوی علوم انسانی فاقد اعتبار است .
. 2 این تعبیر پیوستگی علوم مختلف الهی، فلسفی، متافیزیک و تجربی را نادیده میانگارد .
ج . وحدت ساختاری: بر پایه این دیدگاه، هماهنگی سازمانی بین دو نهاد حوزه و دانشگاه امری ضروری است . اگر طالب وحدت بین این دو نهاد هستیم باید از وحدت و ادغام سازمانی استقبال کنیم . طرد نقاط ضعف هر دو نهاد تلفیق بر آینه نقاط مثبت هر دو نهاد، راه رسیدن به سازمانی برجسته، فعال و فراگیر است . این دیدگاه با استناد به شواهد تاریخی که مدارس علمیه عهدهدار
تحقیق درمورد حوزه دانشگاه از نظر امام