دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
اهمیت و ضرورت مطالعه تاریخ
تدوین تاریخ، ترسیم سرگذشت حیات و فرهنگ یک قوم و ملت است. در این رهگذر، زمینه های پیدایش، بستر حرکت، عوامل و موانع آن، پدیده ها و حوادث، علل تعالی یا انحطاط، تأثیر و تأثرها، چگونگی روابط و سایر شئون و مظاهر زندگی، فرهنگ و سرنوشت آن ملت و قوم توسط یک مورخ به تصویر کشیده شده و در معرض اندیشه، کنکاش و مطالعه انسان ها و به ویژه فرزانگان و اندیشه مندان قرار می گیرد. این کار از نظر علمی ارزشمند، آگاهی بخش و خدمت به علم و فرهنگ و اقوام و ملل به خصوص محققان و دانش پژوهان و اصحاب اندیشه و اهل مطالعه است.
تاریخ از مجرای ذهن تاریخ نویس می گذرد و هر قدر هوش و دانش او زیاد باشد، باز تاریخ را از دریچه دوران و شخصیت خویش می بیند. بنابر این، تاریخ نگار همواره بینش خاص خود را دارد، لیکن هرگز کل حقیقت را در نمی یابد و شیوه ی وی در دوره بندی تاریخ همواره، دست کم تا اندازه ای، فرآورده ذوق ویژه اوست. به این معنا، تاریخ کلاً به همان میزان که علم است، هنر نیز هست. به ویژه وقتی که مورخ از حد گزارش صرف وقایع و داده ها بگذرد و به تعبیر آن ها بپردازد.[1]
الف . مفهوم تاریخ[2]
تاریخ را می توان از دیدگاه های مختلف بررسی و تقسیم بندی کرد؛ از وقایع نگاری تا واقع نمایی و کشف سنن و علل و انگیزه ها و نقد و تحلیل فلسفه حوادث تاریخی. بنابر این اقسام تاریخ به طور کلی عبارتند از:
1. تاریخ نقلى
علم به وقایع و حوادث و اوضاع و احوال انسان ها و ملت ها در گذشته، در مقابل اوضاع و احوالى که در زمان حال وجود دارد. پس علم تاریخ در این معنى، یعنى علم وقایع و حوادث سپرى شده و اوضاع و احوال گذشتگان. زندگى نامه ها، فتح نامه ها، سیره ها که در میان همه ملل تألیف شده و مى شود از این مقوله است. بنابر این ویژگی های تاریخ نقلی عبارت است از:
1. علم به نقلیات است نه عقلی و تحلیل آن ها.
2. جزیی نگر است و فردی، نه کلی نگر و عمومی. بنابر این در صدد کشف یک سلسله قوانین و سنن نیست.
3. فقط به گذشته تعلق دارد، نه به حال و آینده.
4. علم به بودن هاست نه شدن ها.
اعتبار و بى اعتبارى تاریخ نقلى[3]
گروهى به تاریخ نقلى به شدت بدبین اند؛ تاریخ را مجعولات ناقلان مى دانند که بر اساس اغراض و اهداف شخصى یا تعصبات ملى و مذهبى و قومى و یا وابستگى هاى اجتماعى در نقل حوادث کم و زیاد و جعل و قلب و تحریف کرده اند و تاریخ را آن چنان که خود خواسته اند شکل داده اند. حتى افرادى که اخلاقاً از جعل و قلب عمدى امتناع داشته اند در نقل حوادث، «انتخاب» به عمل آورده اند یعنى همواره چیزهایى را نقل کرده اند که با اهداف و عقاید خودشان ناسازگار نبوده است و از نقل حوادثى که بر خلاف عقاید و احساساتشان بوده خوددارى نموده اند. یک حادثه یا یک شخصیت آن گاه دقیقاً قابل بررسى و تحلیل است که تمام آن چه مربوط به اوست در اختیار محقق قرار گیرد و اگر بعضى به او ارائه شود و بعضى کتمان گردد، چهره واقعى پنهان مى ماند و چهره اى دیگر نمایان مى گردد. برخى دیگر در این حد بدبین نیستند، اما ترجیح داده اند که در تاریخ، فلسفه شک را بپذیرند.
حقیقت این است که هر چند نمى توان به طور دربست حتى به نقل هاى راویان موثق اعتماد کرد، اما اولاً: تاریخ یک سلسله مسلمیات دارد که از نوع بدیهیات در علوم دیگر به شمار مى رود و همان مسلمیات خود مى تواند مورد تجزیه و تحلیل محقق قرار گیرد. ثانیاً: محقق با نوعى اجتهاد مى تواند صحت و عدم صحت برخى نقل ها را در محک نقد قرار دهد و نتیجه گیرى کند.
امروزه شاهدیم که بسیارى از مسائل و حوادثی که در دوره هایى شهرت زائد الوصفى پیدا کرده اند، پس از گذشت چند قرن، محققان بى اعتبارى آن ها را مانند آفتاب روشن مى سازند. هم چنان که گاهی حقیقتى کتمان مى شود اما پس از مدتى آشکار مى شود. بنابراین به نقل هاى تاریخى نمى توان به طور کلى بدبین بود. البته کشف هر واقعیتی نیاز به تلاش و کوشش فراوان دارد تا محقق بتواند به آن دست یابد اما غیرممکن نیست.
2. تاریخ علمى[4]
علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگى هاى گذشته که از مطالعه و بررسى و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست مى آید. مورّخ در پى کشف طبیعت حوادث تاریخى و روابط على و معلولى آن هاست تا به یک سلسله قواعد و ضوابط عمومى و قابل تعمیم به همه موارد مشابه حال و گذشته دست یابد. تاریخ به این معنى را «تاریخ علمى» مى گویند.
مطالعه تاریخ نقلی برای به دست آوردن قواعد و سنن حاکم بر گذشته در حکم مواد خام و منابع اصلی و اولیه است که هر چه صحیح تر و دقیق تر نقد و بررسی شود نتایج بهتری می دهد. یک مورخ تاریخ علمی بسان یک عالم تجربی است که همواره روابط علّی و معلولی را بررسی می کند تا قوانین کلی را به دست آورد.