نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درباره قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله درباره قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)


دانلود مقاله درباره قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه کرده‏اند. همچنین افکار و اندیشه‏های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند. این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کرده‏اند. قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهم‏تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1 قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند.4 اهداف و مقاصد نزول قرآن ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" می‏بینیم می‏فرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". می‏فرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29) بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5، مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. 7 اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند [ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است10 قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.11 کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می‏کند و هم حکومت را درست می‏کند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏کند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار می‏دهد.13 ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است.15 انگیزة بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر است این یکی از انگیزه‏های کتاب است و انگیزه بعثت است. "بعث الیکم" رسولی را که تلاوت می‏کند بر شما قرآن را، آیات الهی را، ویزکیهم و یعلمهم الکتاب الحکمه" این شاید غاین این تلاوت باشد، تلاوت می‏کند برای تزکیه و برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزه بعثت نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه نفوس مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.16 انگیزه نزول این کتاب مقدس این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازة سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند. 17 مهجوریت قرآن و راه‏های رهایی از آن اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‏ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانه‏های مختلف و توطیه‏های از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجی‏ها و انحراف‏ها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده "علم الاسماء" را از شر شیاطین و طاغوت‏ها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد... و مع‏الاسف به دست دشمنان توطیه‏گر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان‏ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.18 ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دل‏های ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی می‏خواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان می‏دانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید. 19 اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع‏الاسف ما استفاده از آن نکرده‏ایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفاده‏ای که باید از آن بکنند نکردند. 20 قرآن و اسلام مهجور و مظلوم‏اند، برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسایل مهم قرآنی و مسایل مهم اسلامی یا به کلی مهجور است یا برخلاف آنها بسیاری از دولت‏های اسلامی قیام کرده‏اند. 21 بر قرآن آموز و آنکه از قرآن بهره می بردلازم است که یکی دیگر از آداب مهمه را به کار بندد تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع است که ما از آنها تعبیر می‏کنیم به حجب بین مستفید قرآن. این حجابها بسیار است که ما به بعض از آنها اشاره می‏نماییم. از حجاب‏های بزرگ، حجاب خودبینی است که شخص متعلم، خود را به واسطه این حجاب مستغنی بیند و نیازمند استفاده نداند. و این از شاهکارهای مهم شیطان است که همیشه کمالات


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

مقاله درباره قرآن

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه کرده‏اند. همچنین افکار و اندیشه‏های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند. این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کرده‏اند. قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهم‏تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1 قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند.4 اهداف و مقاصد نزول قرآن ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" می‏بینیم می‏فرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". می‏فرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29) بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5، مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. 7 اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند [ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است10 قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.11 کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می‏کند و هم حکومت را درست می‏کند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏کند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار می‏دهد.13 ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است.15 انگیزة بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر است این یکی از انگیزه‏های کتاب است و انگیزه بعثت است. "بعث الیکم" رسولی را که تلاوت می‏کند بر شما قرآن را، آیات الهی را، ویزکیهم و یعلمهم الکتاب الحکمه" این شاید غاین این تلاوت باشد، تلاوت می‏کند برای تزکیه و برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزه بعثت نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه نفوس مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.16 انگیزه نزول این کتاب مقدس این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازة سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند. 17 مهجوریت قرآن و راه‏های رهایی از آن اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‏ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانه‏های مختلف و توطیه‏های از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجی‏ها و انحراف‏ها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده "علم الاسماء" را از شر شیاطین و طاغوت‏ها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد... و مع‏الاسف به دست دشمنان توطیه‏گر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان‏ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.18 ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دل‏های ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی می‏خواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان می‏دانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید. 19 اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع‏الاسف ما استفاده از آن نکرده‏ایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفاده‏ای که باید از آن بکنند نکردند. 20 قرآن و اسلام مهجور و مظلوم‏اند، برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسایل مهم قرآنی و مسایل مهم اسلامی یا به کلی مهجور است یا برخلاف آنها بسیاری از دولت‏های اسلامی قیام کرده‏اند. 21 بر قرآن آموز و آنکه از قرآن بهره می بردلازم است که یکی دیگر از آداب مهمه را به کار بندد تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع است که ما از آنها تعبیر می‏کنیم به حجب بین مستفید قرآن. این حجابها بسیار است که ما به بعض از آنها اشاره می‏نماییم. از حجاب‏های بزرگ، حجاب خودبینی است که شخص متعلم، خود را به واسطه این حجاب مستغنی بیند و نیازمند استفاده نداند. و این از شاهکارهای مهم شیطان است که همیشه کمالات


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قرآن

ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از نیک فایل ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

رهیافت‏هاى تاریخى در اندیشه امام خمینى(ره) سیدحسین فلاح‏زاده اشاره : در این مقاله، رویکرد امام خمینى‏رض‏ به تاریخ و عنصر عبرت تاریخى، بررسى شده که‏چگونه ایشان همواره چشمى به تاریخ اسلام، تاریخ ایران قبل و پس از اسلام و نیز تاریخ‏مبارزات معاصر ایران از جنبش تنباکو، مشروطیت، کودتاى رضاخان و نهضت نفت داشته‏اند. مى‏توان گفت که علم تاریخ را تاریخى طولانى است. زیرا این پرسش که گذشته و بخصوص گذشته بشرى‏چگونه بوده است؟ همواره بعنوان یک سؤال بزرگ فرا روى انسان هر عصرى قرار داشته است. حاکمى که‏مى‏کوشید با پدید آوردن یک سنگنوشته بر دامنه کوهى یا تهیه لوحى زرین و یا نگارش ختم نامه‏اى، خاطره‏خویش را جاودانه سازد، شبیه آنچه کسانى چون آریا مانند و آرشام یا داریوش و اردشیر و شاهپور در تاریخ‏ایران باستان کرده‏اند، گامى در اینجهت مى‏نهاد. همچنین مورخ و نویسنده‏اى که هر چند خود در پیدایش‏حوادث عصرش نقش چندانى نداشت، اما با ثبت اخبار آن حوادث، در جهت جاودانگى آن مى‏کوشید (1). ن.آ.یروفه‏یف ظهور علم تاریخ را در حدود سده‏هاى هفتم و هشتم پیش از میلاد در یونان مى‏داند (2) هرودوت )425 - 484 ق.م) که بعنوان پدر علم تاریخ شناخته شده است‏به همان عصر طلایى یونان باستان‏تعلق دارد. که کتاب او نیز خوشبختانه باقى است (3). گزنفون مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثارى چون‏آناباسیس‏ و کوروپدى‏ از شاگردان سقراط بود و در کنار کسانى چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگ‏فلسفه یونان تلمذ مى‏کرد و به همین جهت در کنار آثار فلسفى و تاریخى خویش کتاب خاطرات سقراطى‏ رانیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت (4). علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهاى روم ایران باستان، مصر، چین،هند و غیره نیز علم تاریخ همواره شکوفا بوده و بزرگانى را بر سر سفره خود داشته است (5). مخالفت‏با تاریخ معذلک کسانى حتى با علم تاریخ مخالفت کرده‏اند. ابن اثیر در آغاز کتاب الکامل فى التاریخ‏ مى‏گوید: من کسانى را دیده‏ام که خود را دانا و هوشیار مى‏دانند و در دانش فرهیخته، اما با این وجود، تاریخ را موردتحقیر و تمسخر قرار مى‏دهند و از خواندن آن دورى مى‏کنند و آن را لغو مى‏شمارند و تصور مى‏کنند که‏تنها سود تاریخ در اختیار گذاردن مقدارى قصه و خبر است و آگاه شدن به حدیث‏ها و افسانه‏ها، حد نهایى‏آشنایى با تاریخ است (6) . سپس خود در صدد پاسخ‏گویى به این سخنان برآمده است: اما اینان که چنین مى‏اندیشند مغز را رها کرده و به پوست چسبیده‏اندو گوهر را خرمهره مى‏دانند. ولى‏کسى که خداوند به او طبعى سالم داده است و به راه راست هدایت‏شده است، مى‏داند که تاریخ سود بسیاردارد و منافع دنیایى و آخرتى آن بى‏اندازه مى‏باشد (7).بى‏تردید برخى از همین مخالفت‏ها بود که سخاوى (902 - 831 ه) را به تالیف کتاب الاعلان بالتوبیخ‏لمن ذم اهل التاریخ‏ وادار کرد (8). تاریخ و اندیشمندان اما از این مخالفان اندک که بگذریم شمار اندیشمندان و عالمانى که علاوه بر رشته علمى خویش به تاریخ‏نیز توجه کرده‏اند، کم نمى‏باشند. تقریبا بیشتر محققان شاخه‏هاى مختلف علوم اجتماعى و انسانى به تاریخ‏رویکرد داشته‏اند. تعبیرات بلند مرحوم مدرس را بیاد آوریم که: تاریخ‏نویسان ما باید همه امکانات را داشته باشند که کوله‏پشتى خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند وملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و باوضعیات ملت و ملکت‏خودشان مقایسه کنند و بگویند و بنویسند (9) .، تاریخ اسلام مخصوصا تاریخ‏اسلام در ایران باید با همت علماى مملکت ما بازنویسى شود. هزینه یک کرور یا صد کرور هم مصرف گرددمفید فایده و مؤثر است (10(. ، تاریخ ما آورندگان عقاید دهرى و بلشویکى را از درون مرزهاى شمالى ما،مجاهدین و آزادى خواهان و یاوران جان نثار مشروطه خواندند که با دست و دلبازى خانه و زندگى‏شان راگذاشته و براى آزادى ملت ایران آمدند. چون از این دوره تاریخ ما کلمه‏هاى تعقلون‏، تعلمون‏، تفعلون‏یا اولوالالباب‏ با سرانگشت‏به زبان زده اساتید فن پاک شده بود، نتوانستیم بفهمیم که این دایه‏هاى‏دلسوزتر از مادر چه نوزاد شرورى را آورده و در میان نواحى شمال و شمال‏غربى ما ول کرده است (11 .( آیت‏ا... مدرس حاضر شد روزانه هشت‏ساعت‏براى بازرگانى در نجف کار کند تا او در ازاى آن، در ساعت‏کتاب سفرنامه شاردن‏ را که هنوز به فارسى و عربى ترجمه نشده بود برایش بخواند (12. (آن مجاهدخستگى‏ناپذیر که به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهى متفکران و عالمان پى برده بود، مى‏کوشیدتا درس تاریخ را در ردیف دروس اصلى حوزه‏هاى علمیه بگنجاند هر چند موفق نگردید: با این عقیده به اساتید حوزه‏هاى نجف خیلى اصرار و استدلال کردم که تاریخ را یکى از درس‏هاى‏حوزه‏هاى علمى در بخش دروس خارج قرار دهند ولى قبول نکردند و اشتباه کردند (13) . مرحوم دکتر شریعتى نیز که بخش بزرگ و اساسى اندیشه خود را مدیون دانش تاریخ بود و در تمامى آثارو نوشته‏ها از این سرچشمه غنى سیراب مى‏گشت. با توجه به شناخت تاریخى گسترده‏اى که نسبت‏به تاریخ‏تمدن غرب داشت و از طرفى نیز آشناى با تمدن اسلامى بود، در مقام مقایسه آندو و بخصوص علل انحطاطمسلمین و بر آمدن غرب نوشته‏هاى سودمندى دارد. او بر روش روشنفکران ترجمه‏اى شرق در تبعیت محض‏از تحولات قرون جدید مغرب زمین، وارد مى‏سازد: این است که مبارزه روشنفکر - در قرون 16 و 17 - علیه مذهب موجود و حاکم در قرون وسطى، بطورموقت و در زمان خودش، مبارزه‏اى مترقى است. اما تکرار آن حرفها بوسیله روشنفکرها - از لحاظ اینکه‏آن عقاید با تجربه اجتماعى محیطش وابستگى ندارد و مذهبش بى‏شباهت‏به مذهب اروپایى است وتضادهاى طبقاتى و بطور کلى وضع اجتماعى خاص خودش را دارد. نقش منفى مى‏یابد و هیچ تحرک‏راستینى را ایجاد نمى‏کند (14(. امام خمینى(ره(و رویکرد تاریخى تاریخ در اندیشه والاى امام خمینى(ره) بعنوان یک مجتهد علوم دینى و فیلسوف و عارف و از طرفى‏شخصیتى برجسته و انقلابى و مصلح چه جایگاهى را دارا بوده است؟ آیا امام رویکردى به تاریخ داشته‏اند؟! درچه سطح و به کدامین عصر و دوره تاریخى؟ آیا تنها به تاریخ اسلام نظر داشته است‏یا تاریخ ایران، جهان وکشورهاى اسلامى هم مورد توجه او قرار مى‏گرفته است؟


دانلود با لینک مستقیم


ره یاتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی

امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از نیک فایل امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

گسست از سنت اقتدار و طرحى براى تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏هاى دین، ویژگى عمده تجدد اسلامى در حوزه فکر سیاسى است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامى، چنین تجدید بنایى را در سیماى نظام «جمهورى اسلامى‏» چونان نتیجه پیکار الهى - سیاسى امام خمینى (ره) ملاحظه مى‏کند.

روشن است که سرچشمه‏هاى سنت‏ستیزى و نوگرایى اسلامى و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏اى است که هرگز نمى‏توان بر پایه سنت‏هاى فلسفى بزرگى چون فارابى، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوى، و بخش عظیمى از میراث فقه شیعه از سوى دیگر، توجیهى نظرى بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامى تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏اى در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحى از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏اى خاص از تجدد اسلامى - سیاسى را نوید داده است.

اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسى مسلمین کار چندان دشوارى نیست، لیکن توضیح علمى این دگردیسى آغاز شده در «گفتمان سیاسى شیعه‏» نیز آسان نمى‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر مى‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشى از خصایص منطقى گفتمان جدید است.

به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلى تجدد اسلامى، در واقع، به معناى آغاز نوعى تجدید - اگر نه خروج کامل - از سنت‏سیاسى گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانى‏»، تمایزات اساسى آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامى برجسته نموده، و مقدمات نظرى براى تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینى فراهم نمود.

مختصات تجدد اسلامى

وقتى سخن از نوگرایى و تجدد در جامعه اسلامى است، در واقع، دو مفروض اساسى را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطى و منحصر به الگوى تجدد سکولار و غربى نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیرى و تکثر و ترجمه ناپذیرى (untranslatability) قهرى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها، تعمیم خصایص پدیده‏هاى نوگرایانه در فرهنگى چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدن‏ها، موانع نظرى و عملى فراوانى دارد; ثانیا فرهنگ اسلامى نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهاى اساسى دین، توان نظرى گسترده‏اى براى تولید یا حداقل انطباق با بسیارى از عناصر و الزامات زندگى و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسى اسلامى از یک سو، و بخصوص تلاشهاى نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکى از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامى از سوى دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامى را نشان مى‏دهد. درست‏به همین دلیل است که به نظر مى‏رسد که سخن از «تجدد اسلامى‏» خالى از مبانى و خاستگاه‏هاى نظرى نمى‏باشد. در سطور ذیل، برخى مختصات تجدد اسلامى را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار مى‏دهیم.

1- آزادى اسلامى

نخستین ویژگى تجربه تجدد، طرح «آزادى‏» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادى چیزى است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. مى‏توان گفت که وجه غالب مفهوم آزادى، جهت‏گیرى آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمى در دگرگونى سنت‏ها و سازماندهى مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادى مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهاى گسترده‏اى نیز در همان سنت‏ها ایجاد مى‏کند. لیکن آنچه در تجدد اسلامى ملحوظ است، بنیاد آزادى و بازاندیشى در سنت‏هاى گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامى است. امام خمینى(ره) یکى از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه براى آزادى معرفى مى‏کند و مى‏گوید; «زندگانى که در آن آزادى نباشد، زندگانى نیست. زندگانى که در آن استقلال نباشد... اینکه زندگانى نیست‏». (1)

در عین حال اضافه مى‏کند که;

«اگر تمام آزادى‏ها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمى‏خواهیم ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام‏». (2)

نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادى در تجدد اسلامى را نشان مى‏دهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعى در حالى که در جست و جوى آزادى است اما هرگز بین دین و آزادى تمایزى نمى‏افکند بلکه معتقد است که آزادى با تمام ویژگى‏هاى خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافت‏ها و ظرفیت‏هاى آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمع‏بندى از مفهوم آزادى اسلامى مى‏فرماید:

«اسلام هم آزادى دارد اما آزادى [به معناى] بى‏بند و بارى نه، آزادى غربى ما نمى‏خواهیم، بى‏بندو بارى است این... آزادى‏اى که ما مى‏خواهیم، آزادى در پناه قرآن ما مى‏خواهیم، استقلال مى‏خواهیم، آن استقلالى که... اسلام بیمه‏اش کند.» (3)

امام خمینى(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادى اشارات بسیار ظریفى دارد. وى در مصاحبه‏اى با اوریانا فالاچى، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحى نظام سیاسى بعد از انقلاب اسلامى روى کلمه «دموکراتیک‏» خط کشیده و نوشته‏اند «جمهورى اسلامى‏» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح مى‏دهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتواى اسلام خالى از دموکراسى است در حالى که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادى و دموکراسى) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)

بنیانگذار جمهورى اسلامى با تکیه بر تحلیل فوق از آزادى و تجدد اسلامى، در پیامى به مناسبت‏سومین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى، تاکید مى‏کنند که;

«بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دسته‏اى حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ایران که با درایت و رشد سیاسى خود جمهورى اسلامى و ارزش‏هاى والاى آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیداى اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامى است... ولى هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)

عبارت فوق هرچند طولانى است، اما تمایز و فاصله قطعى «گفتمان تجدد اسلامى‏»، و امام خمینى به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوى تجدد اروپایى و نیز سنت قدیم اسلامى، بوضوح نشان


دانلود با لینک مستقیم


امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

امام خمینی(ره) ؛ الگوی رهبری در جهان اسلام

اختصاصی از نیک فایل امام خمینی(ره) ؛ الگوی رهبری در جهان اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

امام خمینی(ره) ؛ الگوی رهبری در جهان اسلام

 

دکتر سید سلمان صفوی رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن در یادداشت ذیل به بررسی جایگاه پنج رهبر قدرتمند جهان طی سه دهه آخر قرن بیستم در منطقه استراتژیک خاورمیانه پرداخته و شخصیت و منش امام خمینی(ره) را در میان آنها بررسی کرده است.

دکتر سید سلمان صفوی رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن در یادداشت ذیل به بررسی جایگاه پنج رهبر قدرتمند جهان طی سه دهه آخر قرن بیستم در منطقه استراتژیک خاورمیانه پرداخته و شخصیت و منش امام خمینی(ره) را در میان آنها بررسی کرده است.

در سه دهه آخر قرن بیستم در منطقه استراتژیک خاورمیانه پنج رهبر قدرتمند آمدند و رفتند. شاه در ایران ، انورسادات در مصر، حافظ اسد در سوریه ، صدام حسین درعراق و امام خمینی در ایران. سبک آمدن و رفتن آن‌ها عبرتی است برای همه رهبران سیاسی جهان. شاه توسط انگلیسی‌ها در ایران منصوب شد و با نوکری انگلیسی‌ها و سپس آمریکائی‌ها شاهی نمود و آن وقت که ملت ایران قیام کرد واو را اخراج نمود، اربابان آمریکائی و انگلیسی او هیچ کاری برای دوام قدرت او نتوانستند انجام دهند و شاه آواره جهان شد و آمریکائی‌ها حتی برای معالجه آن بدبخت با وی همکاری ننمودند، زیرا تاریخ مصرف شاه تمام شده بود .

شاه بی‌یاری ملت با قدرت اجنبی، بر قدرت نشست و با قیام ملت از سریرقدرت پائین کشیده شد و ذلیلانه از ایران اخراج شد . میلیون‌ها ایرانی اخراج شاه را بدرقه کردند و در فرار او شادمانی کردند. سادات پس از مرگ جما‌ل‌عبدالناصر به حکومت، در غیاب رأی ملت رسید و سپس برای استمرار حکومت خود با دشمنان ملت مصر و اسلام، اسرائیل و آمریکا سازش کرد و اسرائیل را بدون اجازهٔ ملت بزرگ مصر به رسمیت شناخت، در نتیجه نماینده ملت غیور مسلمان مصر او را هلاک کرد.

ملت مصر با گلوله قهرآمیز خود، سادات را بدرقه نمودند ، "ولکل فرعون موسی" . حافظ اسد در سوریه با کودتا آمد اما به آرمان‌های ضد صهیونیستی ملت عرب وفادار ماند و لذا با عزّت رفت. صدام حسین با تکیه بر حزب بعث و ارتش سرکوب‌گر بعثی و شبکه جاسوسی مخوف بعث، سال‌ها بر ملت عراق حکومت کرد و به نمایندگی آمریکا و رژیم‌های ارتجاعی عرب به انقلاب اسلامی ایران حمله نمود. وی در نوکری قدرت‌های جهانی و ارتجاع منطقه وحشی‌گری‌های بی‌شمار نمود. امّا، سرانجام او را از سوراخی بیرون کشیدند و ملت عراق او را اعدام نمود.

امّا، امام خمینی پس ازسال‌ها تبعید با استقبال میلیون‌ها ایرانی به آغوش وطن و ملت، قهرمانانه بازگشت در حالیکه هنوز رژیم شاه پابرجا بود و هایزر و آمریکائی‌ها در ایران بودند.امّا ده روز پس از آمدن او که به دعوت ملت ایران بود رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بدست خلق قهرمان در ایران سرنگون شد.

"جاءالحق و ذهق‌الباطل" امام خمینی ده سال در ایران رهبری نمود او سلطنت نکرد بلکه خادمی ملت را نمود. او بردست‌کارگران، بسیجی‌ها و طبقات رنجبر و مستضعف ایران بوسه زد و ملت ایران را احیاء نمود. او در زمان حکومت رژیم شاه گفت که، خمینی با کمک ملت ایران حکومت تعیین می‌کند . او گفت: که ملت در رأس امور است .

او نگفت که من سلطانم ، او نگفت که من سایه خدا هستم .او نگفت که من نماینده خدا بر زمینم . او نگفت که من منصوب خدا و ‌ امام زمان هستم . او گفت : من خادم ملت ایران هستم. او حکومت کرد بر قلب میلیون‌ها ایرانی ، علیرغم توطئه‌ها و کودتاها و طرح‌های براندازی همه قدرت‌های جهانی، با تکیه بر ملت ایران، انقلاب اسلامی ایران را رهبری نمود. او با استقبال میلیون‌ها ایرانی به مام وطن بازگشت و با بدرقه و آه و اشک و عزای عمومی میلیون‌ها ایرانی که چندین برابر جمعیت استقبال کننده بودند به ملکوت اعلی پرواز کرد. چون او از ملت بود و با ملت بود و برای ملت بود .

منبع قدرت او، قدرت‌های جهانی ارتش و سازمان اطلاعات و امنیت نبود ، بلکه اراده و خواست ملت ایران بود . "فاعنبرو ا یا اولی الابصار". او با خدا و ملت ایران بیعت نمود . دستی در دست خدا و دستی در دست عیال‌الله نه دستی در دست قدرت‌های اجنبی. لذا با افتخار و سربلندی آمد و با شکوه و عظمت بیشتر رفت. او در تاریخ اسلام و ایران ماندگارشد. وستاره‌ای شد درخشان بر تارک افتخارات اسلام عزیز و ایران سربلند .

بی‌شک تا ابد نام امام خمینی به نیکی و بزرگی درقلب‌های ملت ایران زنده است. یادش و راهش همیشه مستدام باد. زنده‌باد ایران اسلامی ، پاینده باد نام امام خمینی.

سخنان برگزیده امام

از سخنان امام(ع)در مورد آفرینش آسمان و زمین و آدم که در آن ذکر حج نیزآمده است.

«در این خطبه از ستایش خداوند،آفرینش جهان،فرشتگان،و گزینش انبیاء،بعثت‏پیامبر(ص) و از قرآن و احکام شرع سخن به میان آمده است‏».

هرگز کنه ذاتش درک نشود:

ستایش مخصوص خداوندى است که ستایشگران از مدحش عاجزند[1]و حسابگران‏زبردست نعمتهایش را احصاء نتوانند کرد،و کوشش کنندگان هر چند خویش را خسته‏کنند حقش را ادا نتوانند نمود،هم او است که افکار بلند ژرف اندیش،کنه ذاتش رادرک نکنند[2].و غواصان دریاى علوم و دانشها،دستشان را از پى بردن به کمال هستیش‏کوتاه گردد،یعنى آنکس که براى صفاتش حدى نیست و اوصاف کمالش را توصیف‏نتوان کرد،و براى ذاتش وقتى معین،و سرآمدى مشخص نتوان تعیین نمود،مخلوقات‏را با قدرتش آفرید،بادها را با رحمتش به حرکت آورد،و اضطراب و لرزش زمین‏را به وسیله کوهها،آرامش بخشید.[3]و[4]

نخست‏شناسائى خدا:

سرآغاز دین معرفت او است،[5]و کمال معرفتش تصدیق ذات او،و کمال تصدیق‏ذاتش توحید و شهادت بر یگانگى او است،و کمال توحید و شهادت بر یگانگیش اخلاص‏است،و کمال اخلاصش آن است که وى را از صفات ممکنات پیراسته دارند،چه اینکه‏هر صفتى گواهى مى‏دهد که غیر از صفت موصوف است و هر


دانلود با لینک مستقیم


امام خمینی(ره) ؛ الگوی رهبری در جهان اسلام