
مقدمه:
در مسیر تشریح و توجیه طبیعت انسانی ، کتابهای بسیاری به رشته تحریر درآمده است . معمولا این گونه کتابها به این سوال که « من که هستم » پاسخ میدهند . این است آنچه که یک انسان باید باشد ، و این روشی است که باید در شرایط مختلف در پیش گرفت .
این پاسخها واقعا به شکل گنگ و مبهمی مطرح میشوند ، زیرا هیچ انسانی دقیقا با یک الگوی کاملا طبیعی ایدهآل ، منطبق نیست و ممکن است با هیچ یک از موارد ایدهآل هم انطباقی نداشته باشد تا بتوان برای گرایشهای مختلف او توجیهی یافت . ما میتوانیم در هر مورد روانشناسی ، مقدار کم یا زیادی از خصوصیات خویش را مشاهده کنیم ، ولی هرگز تمام اجزای تشکیل دهنده آن با ما یکسان نیست .
هر یک از ما خصوصیات شخصی بیشماری را در خود داریم که بخشی از آن ظاهر ، و بخش دیگر پنهان است . آگاهی از این خصوصیات شخصیتی ، نکته مهمی است و قابلیتها و تواناییهای شخصی و هوشی ما ، همیشه غنیتر از آن حدی است که تصور میکنیم . متاسفانه ، از دوران کودکی اطرافیان ما به غلط سعی میکنند شخصیت ما را به تعدادی از ترکیبات و اجزای انگشت شمار تقلیل دهند . به عنوان مثال : « او بچه آرامی است » ، یا : « این یکی سرکش و وحشی است » ؛ و با این روش ، میکوشند صرفا برای برای راحتی خود ، ما را در یک شخصیت کلاسه شده محبوس کنند .
ولی این قضاوتها ، در اکثر موارد بر ظواهر بسیار سطحی پایهریزی شده که چنین نتیجهگیری ، طبعا به هیچ وجه درست نیست . یک کودک ( یا یک بزرگسال) همیشه آرام و ملایم نیست و در برخی شرایط ، کاملا حالت تهاجمی به خود میگیرد و قطعا ، عکس این موضوع نیز در مورد کودکی که معمولا سرکش و وحشی است صدق میکند .
قضاوتهایی که از سوی اطرافیان در این مورد اظهار میشود ، این اجازه را نمیدهد که بتوانیم از این طریق ، تنوع بسیار زیاد تواناییهای شخصیتی خود را بشناسیم .
بنابراین ، برای شناخت این توانائیها ، چه باید کرد ؟ آیا قضاوتهایی که در غالب موارد در مورد خودمان میشنویم ، باعث نمیشود که حصاری از پیشداوریها را ، که آزادی از آن کار دشواری است ، در اطراف خود به وجود آوریم ؟ کودکی که دائماً برای او تکرار شده بدجنس است ، گرایش به بدجنسی در او به وجود خواهد آمد . اما آیا میتوانیم با استناد به این که اکنون وضعیت نامناسبی داریم ، از خروج این وضعیت نامناسب خودداری کنیم ؟
این کتاب ، میکوشد به هر کس کمک کند تا بتواند شخصیت خویش را دوباره برای خود تعریف کند .
سوالات مطرح شده در این کتاب ، تا حد امکان متعدد و متنوع است و در بیست پرسشنامه که هر یک جنبههای مختلفی از شخصیت را مورد بررسی قرار میدهد گنجانده شده است . برای تسهیل در پاسخ دادن و تسهیل در ارزشگذاری بر پاسخهای داده شده ، تعدادی پاسخهای خاص برای هر سوال ارائه شده است . شما باید یکی از پاسخها را انتخاب کنید و علامتی در مربع خالی جلوی آن بگذارید . گاهی اوقات ، انتخاب شما به سادگی انجام میگیرد ، و گاهی نیز انتخاب کار دشواری است . در این صورت ، از میان پاسخهای مطرح شده ، موردی را انتخاب کنید که نسبت به بقیه ، از آن کمتر بدتان میآید ! اگر در مورد خاصی واقعا نمیتوانید تصمیم بگیرید ، از پاسخ دادن صرفنظر کرده و به سوال بعدی بپردازید . در این حالت ، گرچه تعداد پاسخهای شما کمتر است ، ولی در عوض اعتبار پاسخها بیشتر خواهد بود .
در مورد تعداد پاسخهای خود وسواس به خرج ندهید . یکی از دوستانم ، به دخترش که برای امتحانات نهایی سال آخر دبیرستان آماده شده بود میگفت : « اگر میخواهی در امتحان موفق شوی ، اول خودت را متمرکز کن ، بعد خوب فکر کن و آن وقت ، هر چه دلت میخواهد بنویس !» شاید این دستورالعمل ، به نظر شما مضحک باشد ، ولی در اعماق آن حقیقت بزرگی نهفته است .
پس از آنکه برای فهمیدن مفهوم سوال کاملا متمرکز شدید ، باید به الهامات درونی خود اجازه بروز بدهید . این الهامها ، بر حسب شرایط مقطعی ، ممکن است متغیر باشد . برای در نظر گرفتن این عامل ، هر پرسشنامه به گونهای تنظیم شده که سوالهای اساسی را از جنبههای گوناگون چندین بار مطرح میکند .
بنابراین ، هر پاسخ به تنهایی اهمیت ناچیزی دارد . آنچه ممکن است به طور اتفاقی پاسخ داده شود ، به خاطر تنوع زیاد سوالات ، ترمیم و حتی گاهی اوقات ، گم میشود . بنابراین ، نگران تناقضهای احتمالی یاحالت تخمینی پاسخها که دقیقا با آنچه مورد نظر شماست ، تطابق ندارد ، نباشید . به تدریج ، این پاسخها یک مجموعه و ساختار به هم پیوسته را ایجاد میکند که اجزای آن با یکدیگر هماهنگ است .
آیا میتوان خویشتن را شناخت ؟
یکی از متخصصین روانکاوی در پاسخ به این سوال قدیمی میگوید : « صرف اینکه همیشه این مساله به عنوان یک موضوع امکانپذیر (علیرغم مشکلات آن) مطرح شده است ، مایه دلگرمی است . مسلما، برخی از قسمتهای تشکیل دهنده ما پنهان است ، و البته خو ما هم دوست نداریم به آنها اعتراف کنیم . »
البته تنها هدف این پرسشنامهها ، روشن کردن قسمت آگاهانه شخصیت است و برای دسترسی به شخصیت ناخودآگاه فرد ، باید از روشهای دیگری استفاده کرد .
در صورتی که شخص مورد سوال صادقانه برخورد کند ، پرسشنامه روش موثری محسوب میشود که قبلا امتحان خود را داده است . و چرا نه ؟ چرا نباید صادقانه برخورد کنید . شما منحصرا برای خودتان تلاش میکنید و نباید نگران باشید که شخص دیگری از این مسائل آگاه است . بخش مهمی از بیست تستی که در این کتاب مطرح شده ، قبلا در مجلات روانشناسی به چاپ رسیده است .ااین سوالها قبلا مورد بررسیهای گوناگون قرار گرفته و بر حسب تجربیات گوناگون اصلاح شده است .
شامل 25 صفحه word
دانلود تحقیق خودشناسی