مقدمات زبان C
زبان C در سال 1970 توسط دنیس ریچی طراحی گردید. این زبان تکامل یافته زبان BCPL
میباشد که طراح آن مارتین ریچاردز است ،و زبان BCPL از زبان B که طراح آن
کن تامپسون می باشد ، نتیجه شده است .
زبان C معمولا" یک زبان میانی نامیده می شود . این بدان معنی نیست که آموزش
این زبان مشکل است ، یا قدرت آن از زبان های برنامه سازی مثل پاسکال و بیسیک
کمتر است و یا این که مشکلاتی مشابه زبان اسمبلی برای برنامه نویس ایجاد می کند.
علت میانی بودن زبان C این است که عناصر زبان های سطح بالا را با خصیصه تابعی
زبان اسمبلی درهم آمیخته است .برای پی بردن به جایگاه زبان C درمقایسه با سایر
زبان های برنامه سازی به جدول (1) مراجعه نمایید .
جدول (1) . سطوح زبان های برنامه سازی
زبان C همانند سایر زبانهای میانی با مفاهیم بیت ، بایت و آدرس که از عناصر
ابتدایی ماشین هستند سر و کار دارد . یعنی در این زبان می توان محتویات بیت ها
و بایت ها را تیز تغییر داد .
برنامه های نوشته شده به زبان C براحتی از ماشینی به ماشین دیگر قابل انتقال
می باشند . مثلا" برنامه نوشته شده برای کامپیوتر APPL در کامپیوترهای IBM قابل
اجرا است . این خصیصه را قابل حمل بودن (Portability) زبان می گویند .
کلیه زبان های برنامه سازی سطح بالا و میانی دارای نوعهای داده (data types)
هستند . هر نوع داده ، مجموعه ای از مقادیر را مشخص می کند که اعمال خاصی روی
آنها قابل انجام است . نوع داده ای که در اکثر زبانها وجود دارد عبارتند از :
اعداد صحیح ، کاراکتری و اعداد اعشاری . C دارای 5 نوع داده اصلی است که در آن
تقریبا" تبدیل هر نوع داده به نوع دیگر امکان پذیر است . مثلا" در یک عبارت
می توان نوع کاراکتری را با نوع عددی صحیح و یا اعشاری ترکیب کرد .
زبان C خطای زمان اجرا مثل boundray checking را چک نمی کند . منظور از boundray checking
این است که در آرایه ها تجاوز از حدود مشخص شده ، به راحتی
امکان پذیر بوده و از نظر کامپایلر با خطایی مواجه نمیشود. این مساله برمیگردد
به این که در زبان C آرایه یک اشاره گر (pointer) است . در این راستا ، نوع
پارامترها و آرگومان های توابع نیز در گونه های قدیمی C با یکدیگر مطابقت نشده و
از نظر کامپایلر با خطا مواجه نمی شد ولی در گونه های جدید C با معرفی الگوی
تابع (Function prototype) این مشکل رفع شده است . C
همانند زبان های ALGOL، PASCAL، و... یک زبان ساخت یافته است . یک زبان
برنامه سازی ساخت یافته امکانات زیادی ، از جمله استفاده از چند ساختار حلقه سازی
مثل while، do-while،و forو را فراهم می کند . در این گونه زبان ها از goto به
ندرت استفاده می شود و نوشتن دستورات برنامه در هر ستونی از خط و در هر جای
فایل امکان پذیر بوده ، مثل زبان فرترن مقید به ستون های خاصی نیستند. استفاده
از زیربرنامه ها و بلاک ها نیز از خصیصه های این نوع زبان ها هستند . ذکر اسامی
چند زبان ساخت یافته و غیر ساخت یافته ، در انتخاب زبان برنامه سازی جهت برنامه
نویسی مفید است . ( جدول (2) ) .
جدول (2) . بعضی از زبانهای ساخت یافته و غیرساخت یافته
هر برنامه در زبان C دارای خصیصه هایی است که بعضی از آنها عبارتند از : 1
در زبان C هر دستور برنامه به یک ; ختم می شود . 2
هر دستور میتواند درچند خط ادامه داشته و یک خط ممکن است شامل چند دستور
باشد . 3
حداکثر طول یک خط برنامه 254 کاراکتر است . 4
در زبان C برنامه نویس می تواند در هر نقطه از برنامه ، بااستفاده از علائم {
و }و یک بلاک را مشخص کرده و هر متغیری را که می خواهد در آنجا تعریف نماید .
این متغیرها فقط در آن بلاک معنی خواهند داشت . توجه داریم که هر بلاک مجموعه ای
از دستورات وابسته به یکدیگر خواهد بود :
ؤؤ { |
بلاک | ; مجموعه دستورات } |
ؤؤ 5
برای داشتن توضیحات در برنامه کافی است آنها را دربین /*و *و/ قرار داد: *
توضیحات /* C
یک زبان ساخت یافته بلاکی نیست . این بدان معنی است که تعریف یک زیربرنامه
( در اینجا تابع ) در زیربرنامه دیگر ( همانند پاسکال ) امکان پذیر نیست و این
امر از مساله coupling می کاهد . C
زبان برنامه نویسی سیستم است . منظور از برنامه های سیستم عبارتند از : 1
سیستم عامل (Operating system) 2
مفسر (Interpreter) 3
ویراستار (Editor) 4
اسمبلر (Assrmbler) 5
کامپایلر (Compiler) 6
مدیریت بانکهای اطلاعاتی (Database management)
امروزه C در اکثر امور برنامه نویسی مورد استفاده قرار می گیرد . زیرا این
زبان هم دارای خصیصه " قابل حمل بودن " است و هم دارای کارآیی خوبی می باشد و
سرعت زیاد C بر محبوبیت آن افزوده است . مساله قابل حمل بودن ، یک مساله بسیار
مهم است زیرا هم موجب صرفه جویی در وقت شده و هم باعث صرفه جویی در هزینه ها
می گردد .
زبان C فقط دارای 32 کلمه کلیدی است ( جدول (3) ) که 27 کلمه کلیدی آن توسط
ریچی ( طراح زبان ) معرفی شده و 5 کلمه کلیدی دیگر توسط موسسه استاندارد سازی
زبان به آن اضافه شده است . این تعداد در مقایسه با 159 کلمه کلیدی که در زبان
بیسیک وجود دارد قابل توجه است .
انواع داده
همان طور که قبلا" گفته شد در هر زبان برنامه سازی تعدادی از نوع های داده
وجود دارند که بازه ای را شامل بوده و اعمال خاصی روی آنها انجام پذیر است و در C
پنج نوع داده اصلی وجود دارد که عبارتند از : char، int،، float،، double، و void
. در این زبان اندازه و محدوده ای که هر نوع داده اختیار می کند بستگی به
نوع پردازشگر (Processor) و نحوه پیاده سازی کامپایلر دارد. شناسه هایی ( متغیر
برچسب ، اسامی توابع و ... ) که از نوع char باشند برای ذخیره کردن مقادیری که
توسط کاراکترهای اسکی تعریف شده اند به کار می روند. شناسه هایی از نوع int برای
ذخیره کردن مقادیر صحیح ، و از نوع floatو doubleو برای ذخیره کردن اطلاعات عددی
اعشاری به کار میروند که محدوده آنها توسط تعداد ارقام و دقت آنها مشخص میشود.
نوع void در مورد توباع به کار می رود .
نوعهای داده اصلی ( به جز void ) می توانند با عباراتی مثل signed، long، unsigned
و shortو ترکیب شده و نوع های دیگری را به وجود آورند
عملگرها
عملگرها نمادهایی هستند که برای انجام اعمال خاصی مورداستفاده قرارمیگیرند.
عملگرها در زبان C از تنوع زیادی برخوردارند . در C چهار دسته عملگر به نامهای
( محاسباتی ، رابطه ای ، منطقی و دستکاری بیت ها ) وجود دارند که آنها را بررسی
می کنیم .
شامل 74 صفحه Word
دانلود تحقیق کامپیوتر سی شارپ