مشخصات مقاله معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی
عنوان : معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 16
این مقاله درمورد معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی می باشد.
بخشی از صفحات میانی این مقاله را در قسمت پایین می توانید مشاهده نمایید.
فدایی با به یادگار گذاشتن دیوان شعری از خود در سال 1282 هـ .ق بر اثر ابتلا به بیماری وبا چهره در نقاب خاک کشید.
سه نسخه خطی بسیار نفیس از اشعار او در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود که بک نسخه آن به شماره 3689 مجموعه ای از غزل، قصیده و رباعی است که فدایی با فخامت و متانت و استواری کلام در مدح و منقبت رسول اکرم (ص) و حضرت علی (ع) و ائمه اطهار شروع کرده و این مدح و ستایش امامان در جای جای دیوان نمود دارد و به کرّات از الکن بودن زبان و ناقابل بودن شعر خود در مدح و توصیف آنها داد سخن داده است.
اگـر چـه قابل مدح تونیست شعر رهی زلطف گوش ده و کن قبول و خرده مگیر
و از خالق بی همتا به واسطة قسم دادن به امامان و اولیاء الله تقاضای عفو و بخشش می نماید.
بزرگوار خدایا به حق هشت و چهار که حاکمانند امروز و شافعان فردا
که در گذر ز گناهان ما سیه رویان علی الخصوص فدایی که هست مدح سرا
همیشه تا که عدو را به دوزخ است مکان مدام تا که محب راست در جنان مأوا
او در زمرة شاعرانی است که برای مسائل اخلاقی، دینی و اجتماعی اهمیت به سزایی قایل است و در رابطه با مسائلی چون ازدواج دختران، توجه به نماز و روزه، دروغ و غمّازی، آبرو، غرور، به غفلت گذراندن عمر، غم نان خوردن انسانها، ذمّ اهل بازار و ... لب به سخن گشوده است.
آنان که گشته یکسره عالم خرابشان افتاده از غرور به گردن طنابشان
کردار نا صواب کنند و عجبتر آنک بس فخرهاست از عمل نا صوابشان
ظلم کسان کنند و ثوابش نهند نام ایزد مگر دهاد جزای ثوابشان
مال کسان خورند به زور، این غریب نیست کز یاد رفته یکسره یوم الحسابشان
چندان جفا کنند که گردیده اند خلق در ناله و فغان شب و روز از عذابشان
بهر نانی که بود قسمت تو چند مسکین غم بیهوده خوری
عمر تو هست گرامی تر از آن که غم بوده و نابوده خوری
ای که به غفلت گذرد عمر تو می نتوان گفت که صاحبدلی
عمر که از هر چه گرامی تر است می دهی از دست و همان غافلی
¬
فدایی در مورد اوضاع سیاسی زمان خود را دور نگاه داشته است و در مواردی از پادشاهان و وزیران و افرادی چون قباد، سنجر ، طغر لتکین، انوشیروان، اسکندر، نظام الملک، علیشاه، حاجی ابراهیم، میرزا سید حسین، میرزا احمد، میرزا فتّاح، میرزا سید نصیر، میرزا سید مهدی و ... نام برده و در پاره ای موارد در مدح و وصف بعضی از افراد اشعاری را سروده است.
او به شاعران پیش از خود نظر داشته و در میان شاعران پارسی زبان، استقبالهایی از اشعار شاعرانی چون محتشم کاشانی، ظهیر فاریابی و انوری انجام داده و گاهی مصراع یا بیتی از شعر آنها را تضمین کرده است و از شاعران بزرگی چون سعدی، حافظ، وحشی بافقی، قضایی یزدی، حسّان، حیرت، صباحی و ... نام برده و یا در مدح و توصیف آنها اشعار زیبایی را خلق کرده است.
برای جور و جفاشان همین قدر کافی است که مطلعی کنم از شعر محتشم انشاد
ستیزه گر فلکا از جفا و جور تو داد نفاق پیشه سپهر از کینه ات فریاد
چه احتیاج به دیوان وحشی است آن را که هست حافظ و سعدی و انوری و کمال
در بعضی موارد فدایی هجو سرایی کرده و متأسفانه عفّت کلام را چنانکه باید و شاید رعایت ننموده و با الفاظ و کلمات مستهجن و نازیبا به بعضی از افراد تاخته است.
یکی دیگر از وجوه بارز این دیوان شعر او، وفور کلمات و مفردات و ترکیبات عربی است. کلماتی چون (سعیر، تقریر، تفسیر، تقدیر، اهتمام، اعتصام، احتشام و...) که به عنوان قافیه استفاده شده است. و در بعضی موارد می توان شاهد آمیختن ترکیبهای عربی با سخن پارسی در اشعار او بود به گونه ای که گاهی نصف مصراع یا یک بیت را به زبان عربی بیان می کند.
کی توان بودن مدام از جور گردون در خمار اعظمی یا ساقی الصّهباء کأساً من مدام
در یزد جسم پاکش دانی شبیه چیست کالورد فی الحدیقه والرّوح فی البدن
دانلود مقاله معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی