نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ورزش های عضلات باسن و ران

اختصاصی از نیک فایل ورزش های عضلات باسن و ران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ورزش های عضلات باسن و ران

 

راهکار بدست آوردن باسن و ران متناسب تمرکز بر گروههای عضلانی چهار سر ( جلوی ران ) ، هامسترینگ ( پشت ران )‌ و گلوئتال ( باسن ) است .

تقویت این عضلات باعث افزایش قدرت شما در انجام تمام کارهائی است که انجام می دهید  . مثل بالا رفتن از پله ها ، از روی صندلی بلند شدن ، بلند کردن بچه از روی زمین و پیاده روی .

* عضلات قسمت فوقانی پا :

شامل چهار سر، هامسترینگ ، دورکننده ها ( قسمت خارجی ران ) نزدیک کننده ها ( قسمت داخلی ران ) از جمله بزرگترین عضلات بدن بوده و نکته مهم این است که باید در تعادل با یکدیگر کار کنند .

تقویت متعادل این عضلات برای حفظ عملکرد مطلوب آنها ضروری است در غیر اینصور مشکلاتی مانند اختلال راه رفتن ، مشکلات تعادل و اختلال در فعالیت های روزمره بوجود می آید .

عضلات ضعیف ، سفت و نامتعادل نه فقط باعث اختلالاتی می شوند  بلکه در آینده مشکلات بیشتری نیز ایجاد خواهند کرد .

توجه بیش از حد به یک گروه عضلانی منجر به نقصان در سایر گروهها خواهد شد .

وقتی یک قسمت از پا بیش از قسمت های دیگر تقویت شود می تواند باعث کشیده شدن لگن و ران و خارج شدن از حالت تقارن طبیعی گشته که این مسئله منجر به اختلال در ثبات و در نتیجه درد کمر ، ران ، زانو و مچ پا می شود .

اکثریت افرادی که در حال درمان دردزانو و کمر هستند ، در حقیقت بیشتر نیازمند تقویت متعادل عضلات می باشند .

سفتی هامسترینگ ها در بسیاری از افراد از جمله دونده ها دیده می شود و انقباض مکرر و عدم کشش عضلات می تواند منجر به کاهش محدوده حرکتی آنها شود .

کشش عضلانی ، یک قسمت مهمی از ایجاد تعادل می باشد .

تعداد زیادی از افرادی که دچار صدمه می شوند ، علت عمده در عدم وجود یک کوشش آگاهانه در جهت کشیدن عضلات می باشد . مثلاً این افراد بعد از ۵۰ دقیقه فعالیت ۲ دقیقه به عضلات خود کشش می دهند .

تعدادی از ورزش های ران و باسن به شرح ذیل می باشد . البته این لیست در بردارنده تمام ورزش ها نیست بلکه فقط تعدادی از این ورزش ها انتخاب شده است .

روش صحیح ، ترکیبی از تقویت عضلات و تغییر رژیم غذائی می باشد .

جاذبه ، بافت همبند ، سن و ژنتیک همگی در شکل عضلات باسن و ران تأثیر گذارند اما این عوامل نباید باعث عدم فعالیت ما شوند .

 

«  ورزش پاها و باسن  »

افراد مبتدی برای انجام هر ورزش ابتدا باید با یک ست ۱۵-۱۰ بار شروع کرده و در طول زمان آنرا به دو تا سه ست افزایش دهند .

 

«  گروه عضلات چهار سر ( جلوی ران )  »

نکته : زمانی که هر ورزش را انجام میدهید روی عضلاتی که در حال فعالیت هستند تمرکز کرده و یک طیف کامل از حرکت با استفاده از حرکات آهسته ، کنترل شده و آزاد انجام دهید .

تمرینات با دمبل :

۱ - در هر دست خود یک دمبل گرفته و بایستید ، پاها را به اندازه عرض شانه بازکرده و زانوها را کمی خم کنید .

 

۲ - یکی از پاهای خود را یک قدم جلو بگذارید .

 

۳ - با چهار شماره تمامی بدن را به آهستگی و با یک حرکت کنترل شده پائین بیاورید . در حین پائین آمدن بدن باید هر دو زانو خم شوند . مفصل زانو نباید بیش از ۹۰ درجه خم شود . پائین آوردن بدن باید به شکلی باشد که ران جلویی موازی با سطح زمین باشد . مطمئن شوید که زانوی جلوئی جلوتر از انگشتان پا قرار نگرفته باشد . ( این کار احتمال صدمه به زانو را زیاد می کند )

۴ - به حالت ایستاده و شروع برگردید .

۵ - ۱۰ تا ۱۲ بار این حرکت را انجام داده و سپس جای پاها را عوض کنید .

 

«  گروه عضلات گلوئتال ( باسن ) ، چهارسر و هامسترینگ ( پشت ران )‌ »

حرکت چمباتمه با دمبل :

۱ - در هر دست خود یک دمبل گرفته و بایستید ، پاها را به اندازه عرض شانه بازکرده و زانوها را کمی خم کنید .

۲ - با چهار شماره به آهستگی بدن خود را پائین بیاورید . به آهستگی بدن خود را به شکلی پائین آورده تا رانهای شما موازی سطح زمین گردند . همیشه مراقب باشید تا زانوهای شما جلوتر از انگشتان پا قرار نگیرد . به این منظور باسن خود را به سمت عقب حرکت دهید .

۳ - با فشار دادن روی پاشنه پا به آهستگی به حالت اول برگردید .

حرکت پل :

۱ - به پشت دراز کشیده و زانوهای خود را خم کرده ، کف پاهای خود را طوری روی زمین قرار دهید که فاصله آنها به اندازه عرض لگن باشد .

 

۲ - ابتدا لگن را از روی زمین بلند کرده  ، سپس ستون فقرات را از روی زمین به شکلی بلند کنید که در هر زمان یک مهره از زمین جدا شود تا جائیکه یک خط مستقیم از شانه تا زانوها ایجاد شود ( پاشنه پا باید مستقیماً زیر زانوها باشد ) .

۳ - چند شماره صبر کرده سپس به آهستگی ستون فقرات را پائین بیاورید طوری که باسن آخرین نقطه ای باشد که به زمین می رسد . این حرکت را ۱۰ تا ۱۵ بار تکرار کنید .

نوع دیگر حرکت پل : برای تمرین سنگین تر زمانیکه به بالاترین نقطه رسیدید ، ستون فقرات را تا نیمه پائین آورده ، سپس با کمک عضلات باسن دوباره آنرا به بالا ببرید .

 

«  گروه عضلات خارجی ران »  

حرکت دراز کش و دور کردن

۱ - به پهلودراز بکشید و سرخود را روی بازویتان بگذارید .

 

۲ - پاهای خود را با زاویه ۴۵ درجه جلوی خود قرار دهید تا تعادلتان حفظ شود .

 


دانلود با لینک مستقیم


ورزش های عضلات باسن و ران

تحقیق درباره ران تارور

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ران تارور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره ران تارور


تحقیق درباره ران تارور

دسته بندی : کتاب ، جزوه  _ مشاهیر ، بیوگرافی ، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

"ران تارور" را در سال 1982 هنگامیکه در Philadelphia Inquirer کار می کرد دیدم. او بسیار سختکوش ، با شخصیت و با استعداد است و به طور مداوم جدا از کار های معمولش برای روزنامه ها ، هنر و تکنیک خود را با انجام پروژه های دیگری ارتقا می دهد.من از دیدن اولین تصویر مجموعه کار های او از" کابوی آفریقایی – آمریکایی" تحت تاثیر قرار گرفتم .تارور در این عکس ها تصویری نزدیک و صمیمی از مردمان آفریقایی –آمریکایی ، که در رسانه ها به آن ها پرداخته نمی شود ، ارائه داده است.تارور خود از یک خانواده مزرعه دار است و در کارهایش به خوبی از پس نشان دادن روح و تاریخ زندگی این خانواده ها که راهی غرب شده اند بر آمده است. من خوشحالم که عکس های او در رسانه ها و نمایشگاه هایی در سراسر آمریکا به نمایش در آمده اند ، تصاویر او بخش مهم و با ارزشی از میراث آمریکا محسوب می شوند "تام کندی" دبیر عکس مجله نشنال جئوگرافیک در سال های 1987-1997 ران تارور در سال 1957 در Fort Gibson اکلاهما سیتی متولد شد.مدرک لیسانس خود را در روزنامه نگاری و هنرهای گرافیک از دانشگاه ایالتی شمال شرقی اکلاهما دریافت کرد . طی 14 سال به عنوان فوتوژورنالیست در Philadelphia Inquirer کار کرد و در این دوره جوایز بورسیه های تحصیلی و تحقیقاتی زیادی نصیب او شد. انجمن ملی روزنامه نگاران حرفه ای ، POY Picture of the year،انجمن ملی عکاسان خبری و World Press Photo جوایزی را به او اهدا و از وی تقدیر کرده اند.در سال های گذشته مجله " هفت هنر " نام او را در فهرست انتخابی خود تحت عنوان " 50 ستاره مترقی" منتشر کرد.فرصت مطالعاتی که از سوی انجمن هنرهای پنسیلوانیا و بورسیه ای که از جانب انجمن نشنال جئوگرافیک به وی اعطا شد امکان مطالعه و عکاسی عمیق او را از زندگی کابوی های آفریقا-آمریکایی مدرن فراهم کرد.نمایشگاه تارور تحت عنوان " The long Ride Home” که در مورد کابوی های آفریقا – آمریکایی است ، به شکل وسیعی در نقاط مختلف برپا شده است. تارور به همراه همسر ،دختر و پسر کوچکش در فیلادلفیا ی پنسیلوانیا زندگی می کند. چندی پیش مجله نشنال جئوگرافیک با ران تارور مصاحبه ای کرده است. عکاسی را چطور شروع کردید؟ پدرم یک عکاس آماتور بود. او از یک دوربین brownie و یک دوربین Zeis-Icon که برادرم هنگام سکونتش در آلمان برای پدرم خریده بود استفاده می کرد. پدرم طی سی سال، هزاران عکس با آن دوربین ها گرفته اما هیچ وقت نگاتیو هایش را فایل و فهرست نکرده و ترجیح داده بود نگاتیو هایش را به دیوار تاریکخانه اش آویزان کند.هر سال من و پدرم نگاتیوها را پایین می آوریم آنها را شستشو می دهیم و دوباره آنها را به دیوار آویزان می کنیم.در پنجاهمین سالگرد ازدواج پدر و مادرم ، تمام نگاتیو ها ی پدر را بریدم ، آنها را مرتب و فهرست بندی کردم و از آنها کنتاکت شیت و راهنما تهیه کردم.وقتی که پدرم هدیه مرا دریافت کرد عمیقا تحت تاثیر قرار گرفت و منهم همینطور.موقعی که نگاتیو ها ر

تعداد صفحات : 7 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ران تارور

پاورپوینت درباره آشنایی با اندام تحتانی و عضلات آن

اختصاصی از نیک فایل پاورپوینت درباره آشنایی با اندام تحتانی و عضلات آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره آشنایی با اندام تحتانی و عضلات آن


پاورپوینت درباره آشنایی با اندام تحتانی و عضلات آن

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید  : 32 اسلاید

 

 

 

 

 

سطوح حرکتی مفصل ران

A : سطح ساجیتال

B : سطح فرونتال

C :سطح هوریزنتال

 

حرکتهای مفصل ران

تا شدن
بازشدن
دور شدن
نزدیک شدن
چرخش داخلی
چرخش خارجی
تا شدن افقی
دور شدن افقی
نزدیک شدن افقی

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره آشنایی با اندام تحتانی و عضلات آن

دانلود مقاله کامل درباره فیلمنامه بایسیکل ران

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره فیلمنامه بایسیکل ران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فیلمنامه بایسیکل ران


دانلود مقاله کامل درباره فیلمنامه بایسیکل ران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 37

 

فیلمنامه: بایسیکل‏ران

داستان این فیلمنامه، واقعی است و نویسنده در اواخر دهه چهل، طرحی از همین داستان را، در ورزشگاهی واقع در میدان خراسان تهران شاهد بوده است. این واقعه به اشکال دیگر در شهرهای مختلف، چون دزفول و اراک نیز به وقوع پیوسته است.

بیمارستان اول، روز

نقره، زن افغانی در حال جان دادن است. به سختی نفس می‏کشد. جمعه، پسر کوچک او مضطرب است و او را باد می‏زند. گاهی توی دهان مادرش فوت می‏کند (تنفس مصنوعی غلط و ناقص). نسیم، مرد افغانی مهاجر، برای زنش دکتر می‏آورد. دکتر اول، گوشی را روی سینة نقره می‏گذارد.

دکتر اول: زنت کلکسیون مرضه. (نقره، زیر گوشی تکان تکان می‏خورد. جمعه و نسیم او را سخت نگه می‏دارند.) این مریضی‏ها ناشناخته است. مال دورة بی پولیه. یه مدت که زیاد گشنه بمونی، همه جور میکربی امکان رشد پیدا می‏کنه. ببرش یه بیمارستان مجهز. فقط یه جا هست که شاید دردتو دوا کنند. (روی نسخه آدرس آن ‏جا را نوشته است.) پول و پله داری؟ اگه نداری نرو.

تفریحگاه عمومی، روز

درون یک بنای استوانه‏ای شکل (دیوار مرگ)، یک موتورسوار، با موتوری که چراغش روشن است، به شکل خطرناکی می‏چرخد. از دید مردمی که بالای گودال به تماشا ایستاده‏اند، به آتشگردانی شبیه است. تماشاچیان برای او پول می‏ریزند.

بیمارستان دوم، روز

دکتر دوم، فشار خون نقره را اندازه می‏گیرد. موتورسوار و نسیم و جمعه نیز حضور دارند. نقره، گویی در حال جان دادن است.

دکتر دوم: من از خدا می‏خوام روی زنت تحقیق کنم. ولی اگر مُرد، من جوابگو نیستم. این مرض ناشناخته است اینجا رو امضا کن!

نسیم، خودنویس دکتر دوّم را می‏گیرد و اسمش را می‏نویسد: «نسیم دوچرخه‏سوار» و خطی زیر اسم می‏کشد که امضای اوست. عنوان فیلم، همان نوشتة بدخط اوست. حالا نسیم و دوست موتورسوارش جلوی حسابداری بیمارستانند.

حسابدار: شبی هزار تومن پول تخته، به تو تخفیف دادیم، شد شبی پونصد تومن. شبی سیصد تومن پول سرویس و اکسیژنه. پول آزمایش و عمل و ویزیتم سوا نوشته می‏شه. پول هر شبم پیش پیش می‏گیریم. چقدر بیعانه می‏دین؟

(نسیم به زنش در انتهای راهرو نگاه می‏کند. نقره بال بال می‏زند. جمعه پسرش توی دهان او فوت می‏کند و دستهایش را بالا و پایین می‏برد. دوست نسیم از جیبش مشتی اسکناس تاکرده درمی‏آورد. نسیم نیز از هر جیبش مقداری پول افغانی درمی‏آورد. حسابدار پول های او را با تعجب نگاه می‏کند. هر چند برگ از اسکناس‏ها مربوط به یک دوره از دولت های مستعجل افغانستان است.) اینا دیگه چیه؟

نسیم: هزار و دوصد افغانی[1] و پنجاه پوله[2].

حسابدار: تبدیلش کن بیار! (پول های دوست او را می‏شمارد.) این مال امشب. یه خرده‏ام اضافه‏تره. فعلاً بستریش می‏کنم تا پولو بیاری.

نقره را با برانکار به تختی می‏رسانند. نسیم و موتورسوار و جمعه به دنبال او هستند. پرستاران به بینی نقره ماسک اکسیژن وصل می‏کنند. نقره، رفته رفته آرام‏تر می‏شود. این عمل به چشم نسیم معجزه‏ای است. روی دعا به آسمان می‏برد.

تفریحگاه عمومی، ظهر

موتورسوار پیاده می‏شود. تماشاچیان از بالکن گودال پایین می‏آیند. بچة یکی از تماشاچیان هنوز پول خرد به گودال پرتاب می‏کند. موتورسوار با موتورش از دریچة کف استوانه بیرون می‏آید. نسیم و جمعه بر ترکِ موتور سوار می‏شوند.

موتورسوار: نریزین بابا! اگه برای منه که حقوقم ثابته. (به نسیم) دیروز یکیش خورد توی سرم، هنوز درد می‏کنه.

جلوی یک قهوه‏خانه، روز

از راه می‏رسند. موتورسوار موتور را روی جک می‏زند. نسیم و جمعه به موتور تکیه می‏دهند.

موتورسوار: وایسین اومدم. می‏رم پول‏ها رو تبدیل کنم، نشونی ایازم بگیرم.

نسیم: زود برگرد! چاه رو باید تا شب تحویل بدم.

موتورسوار می‏رود. چند مشتری از قهوه‏خانه خارج می‏شوند.حاشیة خیابان مملو از تریلی است. آن سوی خیابان مردی ریزنقش سرش را زیر چرخ یک تریلیِ پارک کرده می‏گذارد.[3] پسربچه‏ای که همراه اوست، کمی از تریلی فاصله می‏گیرد و مراقب اطراف می‏شود. حواس نسیم و جمعه به مرد و بچه جلب می‏شود. رانندة تریلی سر می‏رسد و سوار ماشین می‏شود. نسیم از جا نیم‏خیز می‏شود. راننده، ماشین را روشن می‏کند. پسربچة همراه مرد، هنوز عکس العملی نشان نمی‏دهد. شاگرد رانندة تریلی، دوان دوان خود را به ماشین می‏رساند و سوار می‏شود. رانندة تریلی چراغ راهنمایش را می‏زند که راه بیفتد. نسیم و جمعه از بهت چشم‎هایشان باز مانده است. نسیم، ناخودآگاه جیغ می‏زند. اما قبل از او پسربچه خود را جلو تریلی می‏اندازد و دست تکان می‏دهد و به زیر چرخ‏ها اشاره می‏کند. شاگرد راننده سرش را از شیشه بیرون می‏کند، چیزی نمی‏بیند. در را باز می‏کند و پایین می‏آید. پسربچه مردِ زیر چرخ را به شاگرد راننده نشان می‏دهد. موتورسوار از قهوه‏خانه بیرون می‏آید.

موتورسوار: پولو تبدیل کردم. نشونی ایازم برای شب گرفتم.

نسیم هنوز بهت زده است و با دست، مرد ریزنقشِ زیر تریلی را به او نشان می‏دهد. شاگرد راننده و راننده، او را از زیر ماشین بیرون می‏کشند. راننده نیز به کمک او می‏آید. شاگرد راننده داد و فریاد می‏کند و به گوش مرد می‏زند. عده‏ای از راننده‏ها و مشتریان قهوه‏خانه دور آن‏ها جمع می‏شوند.

راننده: مرد حسابی جا قحطیه؟

مرد ریزنقش: بدبختم. بیچاره‏ام. زنم داره می‏میره. ولم کنین! بذارین خودمو بکشم راحت شم.

شاگرد راننده دوباره می‏خواهد او را بزند که راننده مانع می‏شود و یک اسکناس به او می‏دهد.

راننده: برو سراغ یه کار آبرودار! برو امیدوار باش!

شاگر راننده: شانس آوردی گیر یه آدم خداشناس افتادی والا من می‏دونستم و تو.

نسیم و جمعه که بر ترک موتور نشسته‏اند از آن‏جا دور می‏شوند.

بیمارستان دوم، روز

جمعه در کنار تخت مادرش است. نقره به سر او دست می‏کشد. هنوز بدحال است. نسیم و موتورسوار کنار حسابداری ایستاده‏اند. حسابدار پول ها را می‏شمارد.

حسابدار: دیگه داشتن زنتو جواب می‏کردن. دکتر گفته اگه تا چند روز دیگه پول نیاری وجراحی نشه، مردنش حتمیه. (نسیم اشک از چشم پاک می‏کند.) فعلاً با آمپول نیگرش داشتن. اینکه دوباره کمه! (روی کاغذ حساب می‏کند.) پول سه روز تخت و اکسیژنه.

نسیم: هنوز یه کار خوب گیر نیاوردم.

موتورسوار: تازه مهاجره. نابلده. دنبال یه کار می‏گرده.

حسابدار: تا دو روز دیگه جور کردی که کردی، والا من بی‏تقصیرم. می‏ذارنش دم در.

نسیم: دیروز شش متر چاه کندم. زمینش سنگیه. متری پنجاه تومن بیشتر به افغانی‏ها نمی‏دن. (رو به دوستش) با چاه کنی گذارم نمی‏شه.

موتورسوار: بریم تا شب.

ساختمانی نیمه تمام، روز

از موتور پیاده می‏شوند. نسیم با طناب، خود را می‏بندد. جمعه به دست های تاول زده‏اش تف می‏اندازد و با همة توان، چرخ چاه را کنترل می‏کند. دوربین با نسیم به ظلمت چاه می‏رود.

گود آجرپزی، شب

موتورسوار وارد گود آجرپزی می‏شود. صدای پارس چند سگ که دیده نمی‏شوند صحنه را اشغال می‏کند. یک کامیون، زوزه کشان دور می‏شود. موتور در غبار آن ناپیدا می‏شود. یک تریلیِ کانتینردار پارک کرده است.

قهوه‏خانه گود، شب

در یک گوشة دنج در محوطة پشتی قهوه‏خانه عده‏ای رانندة ترکیه‏ای گُله به گُله نشسته‏اند. دو نفر از آن ها دومینو بازی می‏کنند. چند نفر از آن ها ویدیو نگاه می‏کنند. در تصویر تلویزیون، عده‏ای زن و مرد در حال رقصند. یکی از مشتریان از ورود نسیم و دوستش به تشویش می‏افتد. جمعه به تماشا می‏نشیند. موتورسوار در گوشه‏ای با ایاز که تُرک می‏نماید، صحبت می‏کند. نسیم نگاهش را از موتورسوار به تلویزیون می‏دهد.

ایاز: این طور که معلومه تو به یه شانس احتیاج داری. با عملگی و چاه کنی، پول تخت بیمارستانم درنمی‏آری، باید یه کار خطرناک بکنی. دلشو داری؟

موتورسوار: پرجرئته، ولی اهل کار خلاف نیست.

ایاز: هیچکی اهل کار خلاف نیست. آدم، دزد که از شیکم ننه‏اش نمی‏آد؛ بعدشه که مجبور می‏شه. تریلی می‏تونی برونی؟

موتورسوار: دوچرخه سازه. یه بارم تو یه مسابقة دوچرخه سواری برنده شده. چند روز پا می‏زده. اون بار که از مرز، قاچاقی رد شدم به من پناه داد. آدمای بدبخت زود همدیگرو گیر می‏آرن.

ایاز: نمی‏دونم والله. تو این یکی، من سر رشته ندارم. گفتم: شاید وضع زنش بی‏ریخته؛ خواستم یه کاری براش بکنم. خواستی همین، صبح با من راهی‏اش کن. (برمی‏خیزد) می‏رم روغن ماشینو عوض کنم‌ (می‏رود، اما برمی‏گردد) شب که پیش ما می‏مونی؟

نیمه شب است. در یک دخمه، جمعی به خواب رفته‏اند. ایاز خرّ و پف می‏کند. جمعه از سرما مچاله شده است. نسیم پالتوی خاکستریش را به روی او می‏کشد. موتورسوار از کنار بخاریِ هیزمی، خود را به کنار نسیم می‏رساند و دراز می‏کشد.

نسیم: برمی‏گردم سر چاه کنی. یه کار دیگه واسم گیر بیار!

موتورسوار: مثل سگ جون می‏کنی، ولی چه فایده. نباید بهت بگم، ولی زنت با این دست تنگی رفتنیه.

نسیم چشم بر هم می‏گذارد.

روز است. چاه می‏کند. جمعه، سطل به سطل از چاه خاک می‏کشد. چرخ چاه سخت می‏چرخد، سنگین است. جمعه تقلا می‏کند و کمک می‏خواهد. چرخ، او را از زمین بلند می‏کند و دور خود می‏چرخاند و به ته چاه می‏فرستد. نقره بال بال می‏زند و خون بالا می‏آورد. نسیم در جایش می‏نشیند. سپیده از پنجره تو زده است. بخاری دیگر خاموش است. سر موتورسوار، خِفت افتاده است. جمعه زیر پالتو از سرما مچاله شده است. نسیم، موتورسوار را تکان می‏دهد.

نسیم: پاشو! می‏خوام با ایاز برم. اما جمعه رو نمی‏برم.

موتورسوار می‏نشیند. حواسش کم‏کم سر جا می‏آید. چشم‏هایش را می‏مالد و از عطش خواب، خود را می‏خاراند و به پنجره نگاه می‏کند.

موتورسوار: ایاز نیم ساعت پیش اومد سراغت. گفتم نمی‏آد. باید رفته باشن.

برمی‏خیزد و روی زیرشلواری آبیش، شلوار رویش را می‏پوشد. و از پنجره، بیرون را نگاه می‏کند. نسیم نیز برمی‏خیزد. در بیرون، چند ماشین پلیس، تریلی کانتینردار را محاصره کرده‏اند. ایاز و دو نفر دیگر با دست‏های بالا ایستاده‏اند. پلیس‏ها سعی می‏کنند صدایی برنخیزد. یک دسته از آن‏ها به سمت قهوه‏خانه می‏آیند. موتورسوار، جمعه را کول می‏گیرد. نسیم، پالتویش را برمی‏دارد و از در پشتی می‏گریزند.

خیابان‏ها، روز

در یک باریکه از آفتاب، صفی از کارگران چاه کن تشکیل شده است. موتورسوار می‏ایستد و نسیم و جمعه از ترک آن پیاده می‏شوند.

موتورسوار: ظهر بهم یه سری بزن! یه فکر دیگه به کله‏ام زده.

موتورسوار می‏رود. یک وانت پر از ماسه توقف می‏کند. مردی از سمت شاگرد، شیشه را پایین می‏کشد و سرش را بیرون می‏کند.

مرد: چاه کن متری پنجاه تومن.

همة کارگران به باربند هجوم می‏برند. مرد از ماشین پیاده می‏شود.

مرد: چاه نفت که نمی‏خوام بکنم، دو نفر بسه، بقیه پائین.

کسی پایین نمی‏آید. عده‏‏ای همدیگر را هل می‏دهند. یکی از آن‏ها محکم خود را به میله‏ها می‏چسباند.

مرد: حالا که این طوری شد متری چهل تومن. هر کی متری چهل تومن می‏کَنه، وایسه.

بعضی از آن ها پیاده می‏شوند و غُر می‏زنند. نسیم و جمعه و چند نفر دیگر هنوز روی باربند پر از ماسه ایستاده‏اند.

مرد: دو نفر بیشتر نمی‏خوام . سی آخرش. هر کی متری سی تومن می‏کَنه بمونه، بقیه پائین.

جمعه و نسیم و یکی دو نفر دیگر هم پایین می‏پرند. حالا سه نفر که از دیگران درمانده‏ترند، بالای باربند ایستاده‏اند. دو نفر از آن‏ها یکی دیگر را هم هل می‏دهند و ماشین حرکت می‏کند. کارگران جا مانده برای آن دو نفر نرخ شکن سنگ می‏پرانند. نسیم و جمعه توی صف ایستاده‏اند. چاه کن‏ها برای ایستادن در آفتاب همدیگر را هل می‏دهند.

نسیم: جمعه!

جمعه: هان؟

نسیم: امروز کار گیرمون نمی‏آد. (جمعه چیزی نمی‏گوید.) اون یارو یادته؟

جمعه: کدوم یارو؟

نسیم: اونی که زیر ماشین خوابیده بود؟

خیابان‏ها، روز

جلوی یک قهوه‏خانه، نسیم زیر یک تریلی دراز کشیده است و سرش را زیر چرخ گذاشته است. جمعه هوای او را از آن سوی خیابان دارد. رانندة تریلی سوار می‏شود و ماشین را روشن می‏کند. جمعه می‏دود و خود را جلوی ماشین می‏اندازد. راننده او را می‏بیند. جمعه به زیر چرخ اشاره می‏کند. راننده از ماشین پیاده می‏شود. کمک راننده‏اش نیز از آن سوی خیابان به راننده ملحق می‎شود و نسیم را از زیر چرخ با چَک و لگد بیرون می‏کشند.

راننده: پاشو ببینم نفله!

شاگر راننده: اوسا، کلک پوله، بدش دست من (توی گوش او می‏زند.)

نسیم: زنم توی بیمارستان داره می‏میره.

راننده: (او را از دست شاگردش درمی‏آورد و مشغول زدن می‏شود) پدرسوخته! ما رو خر گیر آوردی. دیروز همین بساطو یه جای دیگه راه انداخته بودی.

پاسبانی سوت کشان سر می‏رسد. دست او را می‏گیرد. نسیم می‏گریزد. جمعیت و پاسبان سر به دنبالش می‏گذارند. جمعه به دنبال جمعیت در پی نسیم می‏رود.

میدان تمرین اسب‏دوانی، روز.

مردی که او را «معرکه‏‏گیر» می‏خوانند در میانة زمین، اسب سفیدی را می‏دواند. نسیم به همراه او می‏دود. کنار زمین، جمعه و موتورسوار ایستاده‏اند.

معرکه‏گیر: (در حال دواندن اسب با نسیم که به همراه او می‏دود صحبت می‏کند.) ما شیش ماه دیگه یه مسابقة دوچرخه‏سواری داریم. اما داخلیه. تابعیت این‏جا رو بگیر، یا شناسنامه جعلی جور کن، من واسه‏ات ردیف می‏کنم.

نسیم: من عجله دارم. زنم داره می‏میره. به خرج عملش احتیاج دارم.

معرکه‏گیر: پس بگو یه پول گنده می‏خوای، زودم می‏خوای. . . من بایس بشینم فکر کنم. این طوری که نمی‏تونم. برو شب بیا، ببینم چیکار می‏تونم بکنم.

نسیم: من اسبو می‏دوونم!. تو بشین فکر کن!

معرکه‏گیر: چند قدم آن طرف‏تر می‏نشیند و سیگاری روشن می‏کند. نسیم، اسب را از جلوی مرد معرکه‏گیر می‏چرخاند. موتورسوار و جمعه در زمینة پشت سر او ایستاده‏اند.

معرکه‏گیر: اگه می‏تونی تندتر بگردونش! (به جمعه) ببینم، این بابای تو راست راستی قهرمان دوچرخه‏سواری افغانستان بود؟

جمعه: (جلو می‏رود. موتورسوار نیز می‏آید و کنار او می‏نشینند.) «آته‏ام»[4] سه روز و سه شو سرِ «بای‏سکل»[5] پای زده.

معرکه‏گیر: خوبه خوبه. با این جور آدم‏ها می‏شه دوباره یک سیرک راه انداخت. (فریاد می‏زند.) من یه موقع یه سیرک داشتم.

نسیم: چی گفتی؟ (جلو می‏‏آید. نزدیک است بایستد.)

معرکه‏گیر: هیچی، بچرخ! بچرخ! دارم راهشو گیر می‏آرم. . . حاضری یه سیرک یه نفره راه بندازی؟

موتورسوار: محتاجه. هرچی بگی می‏کنه.

معرکه‏گیر: این یارو داره منو سر شوق می‏آره. (بلند می‏شود و می‏رود) ببینم، چند شبانه روز می‏تونی روی دوچرخه دَووم بیاری؟

نسیم: می‏تونم.

معرکه‏گیر: ده روز؟ ( نسیم سر تکان می دهد.) باور نمی‏کنم. ولی باشه. . . من بایس با یکی مشورت کنم. شب بیا پیشم جواب بگیر.

محل مسابقه موتورسواری، عصر.

موتورسواران از همدیگر سبقت می‏گیرند. داوری امتیازات را یادداشت می‏کند. در یک جایگاه کوچک، چند آدم متشخص نشسته‏اند. معرکه‏گیر، خودش را نزدیک مردی می‏کند که از این پس او را شرط‏بند اول می‏خوانیم.

معرکه‏گیر: یه دقه خصوصی کارت دارم.

شرط‏بند اول: باز تو بی‏وقت مزاحم شدی؟

معرکه‏گیر: خوشحالت می‏کنه. . . می‏تونم به اینای دیگه بگم اونا رو خوشحال کنم.

شرط‏بند اول: (برمی‏خیزد و از جایگاه فاصله می‏گیرد.)

معرکه‏گیر: یه آدم مستأصل گیر آوردم. برای شرط‏بندی جون می‏ده. یه روزی قهرمان بوده.

شرط‏بند اول: بهت کلک نزده باشه.

معرکه‏گیر: نه، نه، واقعاً درمونده است. قهرمان دوچرخه‏سواری استقامت بوده. رکوردش سه روزه. حالا زنش داره می‏میره. حاضر هفت شبانه روز یه نفس دور بزنه.

شرط‏بند اول: چه جوری راه می‏اندازی که کسی نفهمه من تو برنامه دست دارم؟

معرکه‏گیر: توی انبار سیرک قبلی راه می‏اندازم. تو اجازه‎شو از صاحب زمین بگیر، بقیة کارها با من.

انبار متروکه سیرک قدیمی، شب.

با چراغ زنبوری، داخل انبار را می‏گردند. معرکه‏گیر، یک دسته بلیط گیر می‏آورد.

معرکه‏گیر: این بلیط اون سیرک باشکوه هندیاست. چه نونی توش خوردیم. یه روزی برای خودم آدمی بودم. حالا شدم آدم مردم. (دوچرخه‏ای را از لای آشغال ها بیرون می‏کشد.) یه تویی رویی عوض کنم، روغنکاری بشه، حرف نداره.

زنگ دوچرخه را به صدا در ‏می‏آورد. صدای زنگ‏زدگی خفه‏ای می‏دهد. جمعه، لای آشغال ها یک ماسک گیر آورده است و آن را به صورت زده است.

نسیم: بذار زمین مال مردمه.

معرکه گیر: ولش کن بذار بازی کنه! یه موقع صدتا از این بچه‏ها دور و بر من می‏لولیدند. خودم می رفتم دم سیرک، مشتری جمع می‏کردم. (توی حس می‏رود؛ گویی برای سیرک قبلی مشتری جمع می‏کند.) بشتابید! سیرک باشکوه هند. غفلت موجب پشیمانی است. برنامة بندبازی، رقص مرگ، کشتی در قفس شیر.

انبار متروکه سیرک قدیمی، روز اول.

از نمای دیگر، معرکه گیر در حال جلب مشتری است. دیالوگ‏هایش ادامة همان دیالوگ‏های صحنة پیش است. نسیم، سوار دوچرخه است و داخل محوطه دور می‏زند. عده‏ای از مردم جمع شده‏اند و روی نیمکت‏ها و پیت حلبی‏های اطراف انبار نشسته‏اند. تعدادی آدم کنجکاو از همان دم در، داخل را نگاه می‎کنند.

معرکه‎گیر: (با فریاد) این مرد افغانی، معجزه می‏کنه. اسمش نسیمه، ولی طوفان می‏کنه. تمام دنیا رو با همین دوچرخة زپرتی گشته. توی هندوستان یه قطارو با چشماش نیگر داشته. توی چین رو یه انگشت دو تا گاو رو بلند کرده. حالا تو این جا قراره هفت شبانه روز روی این دوچرخه زندگی کنه و دور بزنه. هرکی قبول نداره، مهمون ما باشه و تموشا کنه. روز اول بلیطش نصفه بهاست.

دوچرخه‏سوار، تک زنگی می‏زند. معرکه‏گیر از یک فلاکس قراضه، مایعی سیاه رنگ داخل یک لیوان می‏ریزد و به دست نسیم می‏دهد. او با یک دست، دوچرخه را می‏راند و با دست دیگر لیوان را سر می‏کشد. پالتوی خاکستریش را به تن کرده است. معرکه‏گیر بر سردر انبار متروکه یک تابلوی قدی را نصب می‏کند که روی آن، عبارت «سیرک افغانستان» نوشته شده است و تصویر یک دوچرخه‏سوار بی‏هویت روی آن نقاشی شده است. دو طوّاف شلغم‏فروش و لبوفروش با گاری‏هایشان وارد می‏شوند.

معرکه گیر: (جلوی آن‏ها را می‏گیرد.) برای جنس فروختن دو تا بلیط باید بگیرین.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فیلمنامه بایسیکل ران

61 - بررسی ایمپلنت مفصل ران و ایمپلنت هیپ مفصل بین ران و خاصره و ایمپلنت زانو - 70 صفحه فایل ورد (word)

اختصاصی از نیک فایل 61 - بررسی ایمپلنت مفصل ران و ایمپلنت هیپ مفصل بین ران و خاصره و ایمپلنت زانو - 70 صفحه فایل ورد (word) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

61 - بررسی ایمپلنت مفصل ران و ایمپلنت هیپ مفصل بین ران و خاصره و ایمپلنت زانو - 70 صفحه فایل ورد (word)


61 - بررسی ایمپلنت مفصل ران و ایمپلنت هیپ مفصل بین ران و خاصره و ایمپلنت زانو - 70 صفحه فایل ورد (word)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

عنوان  صفحه

فهرست جدول‌ها  ‌د

فهرست شکل‌‌ها  ‌ه

فصل 1-          مقدمه [ و ]  1

1-1- پیشگفتار  1

1-2- انواع جایگزینی    1

1-3-            علل منجر به عمل   1

1-4-            آرتروز مفصلی.  2

1-5-            تاریخچه  2

1-6-            مراقبت جراحی    3

1-7-            انواع پروتز  3

1-8-            عوارض     4

فصل 2-         ارزیابی انواع سطح تماس در ایمپلنت های جراحی مفصل ران []  6

2-1- پیشگفتار  6

2-2-            پروتزهای سرامیک-سرامیک     6

2-3-            فلز سرامیکی شده-پلی اتیلن   7

2-4-            جراحی ماهرانه و عمر طولانی پروتزهای فلز-فلز  7

فصل 3-         شکستگی کفی سرامیکی در پروتزهای آلومینیمی []  9

3-1-            پروتزهای آلومینیمی، جایگزین پروتزهای فلز-پلی اتیلن   9

3-2-            نسل سوم کفی های سرامیکی از نوع نشکن   10

3-3-           عمر ۱۸ ماهه پروتز سرامیکی در یک بیمار  10

فصل 4-         جراحی بازپوشانی مفصل، حافظ استخوان بیماران جوان []  13

4-1-            مقدمه  13

4-2-            انواع سیستم های مفصلی برای عمل بازپوشانی مفصل ران   13

4-3-           فعالیت بیمار بعد از عمل بازپوشانی مفصل   15

فصل 5-         جراحی تعویض مفصل هیپ []  17

5-1-            پیشگفتار  17

5-2-            انواع جراحی تعویض مفصل هیپ    17

5-3-           انواع ایمپلنت‌ها و تثبیت آن‌ها در مفصل هیپ    18

فصل 6-         ایمپلنت هیپ (مفصل بین ران و خاصره) [ و  و  و ]  23

6-1-            پیشگفتار  23

6-2-            طراحی ایمپلنت مفصل هیپ    23

6-3-           ساختمان ایمپلنت    25

6-4-           تعویض کلی هیپ با سیمان   29

6-5-            تعویض کل هیپ بدون سیمان   31

6-6-            تعویض کامل هیپ به صورت ترکیبی    34

6-7-           تعویض جزئی هیپ    34

6-8-           بازسازی رویه هیپ    35

فصل 7-         مواد به کار رفته در ایمپلنت مفصل هیپ [ و ]  37

7-1-            مقدمه  37

7-2-            ایمپلنت های فلز-فلز  37

7-3-           ایمپلنت های فلز-غیرفلز  38

7-4-           ویژگی های ایمپلنت های فلزی و غیرفلزی    38

7-4-1-      آلیاژکبالت    39

7-4-2-     پلی اتیلن با وزن مولکولی بالا   39

7-4-3-     سرامیک     39

7-5-           بازپوشانی هیپ    39

7-5-1-            بازپوشانی هیپ (Hip Resurfacing)  40

7-5-2-            جراحی بازپوشانی هیپ    40

7-5-3-            ایمپلنت بازپوشانی    41

فصل 8-         پروتزهایی برای یک عمر  42

8-1-            انواع تعویض‌ مفصل زانو  43

8-2-            جنس، شکل و اندازه ایمپلنت‌ها  48

فصل 9-          ایمپلنت زانو (اتصال ران به پا) []  50

9-1- مقدمه  50

9-2-            طراحی ایمپلنت    51

9-3-            اجزا ایمپلنت    51

9-4-            بخش فموری    52

9-5-            بخش درشت نی    52

9-6-            کشکک زانو  53

9-7-            پروتز تکیه گاه- متحرک    54

9-8-            مزایای پروتز زانو  54

9-9- معایب پروتز زانو  55

9-10-           ساختمان ایمپلنت    55

9-11-           فرسایش ایمپلنت    55

9-12-          تعبیه ایمپلنت    56

فصل 10-        تکنولوژی ایرانی جراحی مفصل ران []  58

10-1-           پیشگفتار  58

فهرست مراجع   68

 

ساختمان ایمپلنت

 

دکتر جان چارنلی یک ارتوپد انگلیسی، اولین هیپ مصنوعی را طراحی کرد. ایمپلنت مذکور ترکیبی از گوی و پایه فلزی بود که با روکشی پلاستیکی پوشانده شده و برای جایگذاری آن از سیمان متا آکلرلیک استفاده کرده بود.

  امروزه بخش پایه اکثر ایمپلنت‌های هیپ از آلیاژهای تیتانیوم کروم یا کبالت- کروم ساخته می شود که سطوح اکثر آن ها متخلخل و سوراخ دار بوده و امکان رشد استخوان به داخل آن ها را فراهم می آورد.

  بخش گوی مانند هیپ از آلیاژهای کبالت- کروم یا مواد سرامیکی اکسید آلومینیوم ساخته می شود و سپس به منظور چرخش آسان مفصل، سطح آن صیقل داده می شود. حفره را نیز می توان از فلز، پلی اتیلن هایی با وزن بالای مولکولی یا ترکیبی از پلی اتیلن غنی شده و فلز درست کرد.

  بسته به سایز مورد نیاز، وزن کل این اجزاء بین ۱۴ تا ۱۸ انس است.

برخی از ویژگی های این ایمپلنت ها عبارتند از:

  • سازگاری: باید بدون علایم پس زدن یا حساسیتی در بدن کار کند.
  • مقاومت در برابر خوردگی، تخریب، سایش و فرسودگی: طول و شکل قطعات ایمپلنت باید برای مدت طولانی حفظ شود. مقاومت در برابر سایش، در صحت عملکرد مفصل تاثیر به سزایی دارد و از تخریب بیشتر استخوان که به سبب پسماندهای ریز جا مانده از حرکت بخش های ایمپلنت روی هم جلوگیری می کند.
  • داشتن خواص مکانیکی مشابه مفصل طبیعی: ایمپلنت به اندازه کافی محکم باشند تا بار گذاری وزن بدن را بتوانند تحمل کند یا به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا بدون این که بشکند فشار را تحمل کند و هر نوع حرکتی را به نرمی و در جهات مختلف انجام دهد.
  • مطابق با بالاترین استانداردها: مراحل ساخت و کنترل کیفیت باید از استانداردهای بالایی تبعیت کند.

تعبیه ایمپلنت در بدن

   پیش از عمل تعویض کل هیپ، جراح ارتوپد پارامترهایی چون طول عضو، چرخش عضو و را به منظور تعیین پروتز مناسب اندازه گیری می‌کند.

  جراح برای دستیابی به مفصل، عضله را برش می‌دهد. سپس با باز کردن حفره مفصل، سر معیوب فمور را از حفره خارج می‌کند، سپس حفره استابولوم را تمیز کرده و فضای داخل آن را با مته تراش می‌دهد. بدین ترتیب سایز آن نیز بزرگ تر می‌شود. سپس پوشش نیم کره ای داخل حفره کاشته می‌شود، بخش پلاستیکی داخل حفره در داخل پوشش فلزی جای داده شده و در جای خود تثبیت می‌شود.

  استخوان فوقانی پا بافت استخوانی نسبتا نرم و متخلخلی در مرکز دارد. این بخش از استخوان «استخوان اسفنجی» نامیده می‌شود که کانال را احاطه کرده و بیشتر مویرگ‌های خونی و بافت چربی را در بر گرفته است. برای تمیز کردن استخوان اسفنجی از داخل کانال از ابزار خاصی استفاده می‌شود و سپس دیوار داخل کانال را فرم داده تا کاملا مطابق رویه میله ایمپلنت شود. انتهای بالایی فمور طوری طراحی و صیقلی شده که میله بتواند هم تراز با سطح استخوان قرار گیرد.

  در برخی طراحی‌ها، تنه و گوی یک تکه و در برخی دیگر دو قطعه مجزا هستند که در این حالت سایز مناسب گوی انتخاب و مونتاژ می‌شود. سپس جراح گوی جدید را که حالا بخشی از استخوان ران است در داخل حفره جدید که بخشی از استخوان لگن است قرار می دهد. می‌توان یک تیوپ پلاستیکی را در داخل برش وارد کرد تا ترشحات زخم را به بیرون هدایت کند.

پس از وارد کردن تیوپ، لبه‌های پوست کنار هم کشیده شده و دوخته می‌شود، سپس با باند استریل باندپیچی شده و بیمار را به اتاق ریکاوری منتقل می کنند.

  تعویض مفصل هیپ ممکن است با سیمان یا بدون سیمان  یا ترکیبی از اجزاء سیمانی و بدون سیمان صورت گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


61 - بررسی ایمپلنت مفصل ران و ایمپلنت هیپ مفصل بین ران و خاصره و ایمپلنت زانو - 70 صفحه فایل ورد (word)