دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24
فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
نمونه
محتوای برنامه آموزشی
پرسشنامهها
فهرست رفتارهای بیرونی در کودکان قبل از دبستان
پرسشنامه معیارهای رفتارهای بیرونی براساس آخرین راهنمای تشخیصی- آماری بیماریهای روانی
نتایج
جدول2- میانگین و انحراف معیار نمرههای فهرست رفتارهای بیرونی کودکان دو مرکز پیشدبستانی اصفهان در سال تحصیلی75-74 در گروههای آزمایش و گواه به تفکیک جنسیت قبل از آموزش
جدول3- نتایج حاصل از تحلیل واریانس دو متغیری نمرههای فهرست رفتاری بیرونی بین گروه گواه و گروه آزمایشی قبل از آزمایش در دو مرکز پیشدبستانی اصفهان در سال تحصیلی 75-74
جدول4- میانگین و انحراف معیار نمرات مقیاس رفتارهای بیرونی براساس راهنمای آماری تشخیصی بیماریهای روانی بنظر مربیان قبل و بعد از آموزش به تفکیک جنسیت و گروه پژوهش در کودکان پیشدبستانی اصفهان در سال تحصیلی 75-74
جدول5- نتایج حاصل از تحلیل واریانس نمرات مقیاس رفتارهای بیرونی براساس راهنمای آماری تشخیصی بیماریهای روانی (نظر مربیان) در کودکان دو مرکز پیشدبستانی اصفهان در سال تحصیلی 75-74
جدول6- میانگین و انحراف معیار نمرات مقیاس رفتارهای بیرونی کودکان پیشدبستانی دو مرکز پیشدبستانی اصفهان در سال تحصیلی 75-74 براساس راهنمای تشخیصی آماری بیماریهای روانی با نظر مادر قبل و بعد از آموزش به تفکیک جنسیت
بحث
پیوست1
فهرست رفتارهای کودکان قبل از دبستان (فرم مربی) قسمت رفتار بیرونی
پیوست2
معیارهای رفتارهای بیرونی براساس DSM – IV
چکیده
هدف از مقاله حاضر، عبارت است از تدوین و آزمایش مدلی برای آموزش والدین در ایران. بدین منظور فهرست رفتارهای بیرونی در مورد کلیه کودکان 6 ساله در دو مرکز پیشدبستانی وابسته به آموزش و پرورش اصفهان که بطور تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. از کلیه مادران کودکانی که نمره کل آنها 5 یا بیشتر (از حداکثر نمره 18) بود، جهت شرکت در برنامه آموزشی دعوت کتبی بعمل آمد.
در نهایت، 30 نفر از مادران کودکان پیشدبستانی (شامل 16 پسر و 14 دختر)، که یک برنامه آموزش رفتاری مادر شامل 6 جلسه هفتگی 90 دقیقهای دریافت کرده بودند، با 30 نفر از مادران گروه گواه (با نسبت مساوی دختر و پسر) در همان کودکستانها، که چنین آموزشی را دریافت نکرده بودند، مقایسه شدند. از پرسشنامۀ معیارهای اختلالات رفتاری بیرونی، مطابق با آخرین راهنمای تشخیصی آماری بیماریهای روانی (1994) براساس نظر مربی و مادر جهت سنجش میزان تأثیر آموزش استفاده شد. نتایج بدست آمده نشاندهندۀ تأثیر قابل توجه آموزش رفتاری مادر بر کاهش اختلالات رفتاری بیرونی در کودکان پیشدبستانی و بویژه در دختران بودهاست.[1]
مقدمه
در کشور ما، آموزش والدین بیشتر در قالب سخنرانیهای پراکنده محدود شدهاست و تا به حال روشهای برنامهریزی شده و مدوّنی از آموزش والدین بر مبنای نظریه یا فرضیه مشخصی ارائه نشدهاست. وضعیت کنونی، از این قرار است که در مدارس و مهدکودکها، از فردی دعوت میشود تا در جلسهای برای والدین درباره مسائل تربیتی- یا موضوعی که معمولاً سخنران بنا به سلیقه خود انتخاب میکند و ممکن است با مطالبی که سخنران قبلی گفته است مغایر باشد، سخنرانی کند.
در حال حاضر، پیشگیری سر لوحه کار سازمان بهداشت جهانی است.
بهداشت روانی، یکی از بخشهای مهم سازمان بهداشت جهانی است و آموزش والدین یکی از رویکردهای مهم در بهداشت روانی است. در واقع چنانچه مشکلات رفتاری کودکان بموقع چارهجویی نشود عوارض بیشتری را برای خانواده، مدرسه و جامعه بوجود میآورد. بعنوان مثال پاترسون[2] (1994) اشاره کرده است که یافتههای پژوهشی حکایت از آن دارند که رفتارهای ضد اجتماعی[3] موجب میشوند کودکان در مدرسه طرد و دچار شکست شوند. برخی از سوالات اساسی که در این زمینه بنظر میرسند عبارتند از:
1- آیا آموزش والدین در کشور ما مفید است؟
2- معیارهای مفیدبودن آن چیست؟
3- چه متغیرهایی میزان تأثیر آن را رقم میزنند؟
4- به چه تعداد جلسه، با چه عناوین یا موضوعاتی در هر سال تحصیلی نیاز است؟
به نظر میرسد، هر چه آموزش والدین زودتر آغاز شود، احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود. آموزش والدین را باید از زمانی آغاز کرد که شخصیت کودکان کاملاً شکل نگرفته است و احتمال اصلاح الگوهای رفتاری والدین و فرزندان بیشتر است. بنابراین همانگونه که پاترسون و همکاران (1993) اشاره کردهاند، لازم است قبل از این که مشکلات کاملاً بوجود آیند روی پیشگیری تمرکز شود. پاترسون (1994)، اشاره کرده است که کودکان رفتارهای پرخاشگری را در سالهای قبل از دبستان میآموزند. بنابراین بنظر میرسد که بهتر باشد آموزش والدین از سالهای قبل از دبستان آغاز شود.
در مطالعه حاضر روی اختلالات رفتاری بیرونی[4] یا آشکارا[5] بعنوان رایجترین و مقاومترین نوع مشکلات رفتاری کودکان (گاردنر[6] 1994) تأکید شدهاست که شامل اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی، و رفتارهای ضداجتماعی در کودکان میشود و در مطالعات، تحلیل عوامل بعنوان مهمترین محور مشکلات رفتاری کودکان در اکثر فرهنگها از جمله در کشور ما شناخته شدهاست (بعنوان مثال مگکوار و ریچمن[7] 1986. کلانتری 1989).
از آموزش والدین، برای درمان مشکلات مختلف استفاده شدهاست، از جمله اختلال کردار، اختلالات رشد، کودک آزاری، نارساییهای رشدی، عقبماندگیهای ذهنی، از مسائل ساده و روزمرهای مانند نافرمانی و وابستگی گرفته تا معلولیتهای شدید رشد (هاریس[8] 1983، هربرت[9] 1987). هدف آموزش والدین، بنظر پاترسون (1994)، افزایش مهارتهای والدین و در نتیجه کاهش مشکلات رفتاری کودکان، بویژه رفتارهای ضد اجتماعی است. بنظر هربرت (1987)، هدف آموزش والدین توجهدادن والدین به نقش آنها در اصلاح رفتار فرزندانشان است. در مقایسه با خدمات کلینیکی که روانشناس در موقعیت و زمان محدودی میتواند تأثیر درمانی ایجاد کند، چنانچه آموزش به والدین منتقل شود، میزان تأثیر آن در اصلاح رفتار کودک به موقیعت خانوادگی تعمیم مییابد، زیرا در غیر اینصورت، تضمینی برای اصلاح رفتار کودک نخواهد بود. بنابراین درگیرشدن والدین و بویژه مادر در جریان درمان، یک ضرورت اجتنابناپذیر است و باید تلاش شود اصلاح لازم در محیط زندگی طبیعی کودک بوجود آید، نه اینکه کودک از محیط طبیعی زندگی خانوادگی خود جدا شود (هربرت، 1987).
در مطالعهای توسط پاترسون (1974)، از آموزش والدین برای والدین 27 پسر پرخاشگر آمریکایی استفاده شد. پاترسون، گزارش میدهد که آموزش رفتاری والدین، بطور متوسّط، موجب 60 درصد کاهش در رفتارهای انحرافی، در 75 درصد از نمونه شد (مقایسه سطح پایه با پس از درمان). پاترسون نشان داد در عین حال که آموزش رفتاری والدین برای اصلاح رفتار کودکان مؤثر است، اما همه خانوادهها بطور یکسانی از نتایج آن بهرهمند نمیشوند.
پاترسون (1994)، اشاره کردهاست هنگامی که بمنظور مشاهده تعامل والدین و فرزندان وارد خانوادههای بحرانی شدیم مشاهده شد که رفتارهای زورگویانه فراوان است. در هر دو یا سه دقیقه یک واقعه ناگوار رخ میدهد. جوّ خانواده متشنج و نا آرام است و هر کسی به گونهای یادگرفته است که چگونه در این محیط آشفته، خود را نجات دهد. در چنین جوّ نا آرامی معمولاً تا یکنفر تسلیم زورگوییها نشود داد و بیدادها همچنان ادامه مییابد و گاهی تا آنجا ادامه مییابد که منجر به برخورد بدنی شود. بنظر او، اگر چه تعارض در خانوادههای طبیعی نیز وجود دارد، امّا جو نا آرام، زودتر آرام میشود و انضباط بیشتری همراه با گرمی و پذیرش بیشتر وجود دارد و افراد روشهای متنوعی برای رویارویی با مشکلات دارند.
بنظر هربرت (1987)، در حال حاضر آموزش منظم والدین، بویژه مادر، برای اصلاح رفتار کودکان یک روش پذیرفته شدهای است. بنظر او آموزش والدین دارای سه فایده است:
1- در زمینه پیشگیری اولیه
2- بخاطر تأثیر درمانی آن
3- بخاطر آن که نسبت به سایر روشهای درمانی مقرون به صرفهتر میباشد.
بنظر هربرت (1987) میگوید روی میزان آموزش لازم برای والدین توافق وجود ندارد. برنامههای آموزشی از نظر تعداد جلسات، مدّت و ساختار آنها متفاوت هستند اما آنچه حائز اهمیت است، مشخصکردن مؤثرترین تکنیکها و مقرون به صرفهترین آنها میباشد.
وبستر واستراتون[10] (1990)، والدین 43 کودک 3 تا 8 ساله دارای اختلال کردار را بطور تصادفی در دو گروه درمانی قرار دادند. یکی درمان به روش الگوسازی با استفاده از اجرای برنامههای ویدئویی که بصورت فردی اجرا میشد، دوم برنامه ویدئویی مذکور همراه با مشاوره با درمانگر بود. این دو گروه، با گروه گواه که در لیست انتظار قرار داشت، مقایسه شدند. هر دو گروه درمانی، در مقایسه با گروه گواه، مشکلات رفتاری کمتر، احساس فشار روانی کمتر، استفاده کمتر از تنبیه بدنی را گزارش کردند. مشاهده در منزل نشان داد که هر دو گروه آزمایشی تغییرات درمانی معنیداری حاصل کرده بودند. بین دو گروه آزمایشی، تفاوت زیادی مشاهده نشد، اما در مجموع، تماشای برنامه ویدئویی همراه با مشاوره با درمانگر، بر تماشای برنامه ویدئویی به تنهایی مزّیت داشت.
بنظر کریستفرسن[11] (1991) پیشگیری از رفتارهای مقابلهای (مانند نافرمانی و پرخاشگری) مؤثرتر از درمانهای بعدی است و مناسبترین درمان برای رفتارهای مقابلهای در کودکان، آموزش والدین است که بطور معنیداری موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان میشود، اما مطالعات بیشتری باید انجام شود تا بتوان ویژگیهای مناسبترین آموزش درمانی را مشخص کرد. بویژه در کشور ما که مطالعات کافی در این زمینه انجام نشدهاست، پژوهش در مورد تأثیر آموزش والدین و مشخصکردن مؤثرترین شیوههای آموزشی، از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از این پژوهش، دستیافتن به مؤثرترین و کوتاهترین برنامه آموزش والدین بعنوان الگویی مناسب و قابل اجرا در کشور بودهاست، به گونهای که تأثیری نسبتاً پایدار در اصلاح رفتار کودک داشته باشد.
پرسش پژوهش حاضر، این است که آیا تأثیر آموزش مادرانی که در برنامه آموزشی شرکت کردهاند، بر کاهش مشکلات رفتاری فرزندانشان بیشتر از گروه گواه است که در برنامه آموزشی شرکت نکردهاند؟
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید