سامانیان در دورهای بر بخشهای وسیعی از شرق ایران حکمرانی داشتند که از نظر بالندگی فرهنگ و تمدن ایرانی _ اسلامی، دورهای نامدار است. نقش این دودمان در عرصه سده چهارم قمری (دهم میلادی) از نظر تأثیرگذاری در روند تاریخ فرهنگ و تمدن ایران، چندان مهم است که دوره امارت آنان را با لقبهایی فراتر از دیگر دورههای تاریخی ایران و بر پایۀ اعتلای فرهنگ و تمدن، معرفی کردهاند: عصر «طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «دورۀ رنسانس ایرانی- اسلامی».[1] در این دوره دستاوردهای عصر انتقال زمینۀ بالندگی جنبههای گوناگون فرهنگی و تمدنی را فراهم آورد و بخشهای شرقی ایران به عنوان خاستگاه و قلمرو سامانیان، بستر این جریانِ اثرگذار بود.
دربارۀ اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دورۀ سامانیان، همچنین جغرافیای تاریخی و تاریخ محلی و جغرافیای تاریخی شهرهای ایران در آن دوره، تا کنون تأملات، مطالعات و پژوهشهای بسیاری انجام گرفته و از این نظرمیتوان پنداشت، به دلیل ویژگیهای این دوره، از خوشاقبالترین دورههای تاریخی ایران بوده که توجه مورخان و جغرافینگاران قدیم (به ویژه در همان دوره) و پژوهشگران دورۀ معاصر را به خود معطوف کرده است. دربارۀ بیشتر شهرهای این دوره، دستکم تکنگاشتههای علمی یا دربارۀ برخی از آن شهرها مانند بلخ، سمرقند، بخارا، نیشابور، مرو، هرات و ... کتابها و مقالههای بسیاری به پژوهش و نگارش درآمده است. از این رو، همین امر دستکم دو موضوع را مورد تأکید قرارمیدهد:
نخست آن که دورهای است مهم و تأثیرگذار که به رغم انجام مطالعات و پژوهشهای بسیار همچنان جای آن دارد تا دربارۀ موضوعهای گوناگون آن تحقیق علمی صورت گیرد. دیگر آن که، شاخصهها و عناصر گوناگون فرهنگ و تمدن ایران در این عصر به گونهای از «سامانِ» اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نائل آمدند، که از این رو جای آن دارد این مشخصهها بر اساس تأثیرپذیری از پیشینۀ تاریخی ایران و اسلام تا آن زمان و اثرگذاری در روند تاریخ ایران و اسلام پس از آن، مورد تأمل قرار گیرند. در این میان بر اساس علاقهای که نگارنده نسبت به دورۀ سامانیان، همچنین به موضوع «شهرپژوهی» داشت، شهر و شهرنشینی در این دوره را مورد مطالعه قرار داد. در بررسی شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان و با تأکید بر پیشینۀ این مسئله در ایران، بخش قابل تأملی از مطالعه به جریان تاریخی و مفاهیم کلیدی آن در ایران برای فهم واقعی از شهر در دورۀ سامانیان، اختصاص یافته است.
اهمیت موضوع شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان:
پیدایش و بالندگی شهر و شکوفایی شهرنشینی در گسترۀ جغرافیای طبیعی و تاریخی ایرانزمین (ایرانشهر)، متأثر از عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گوناگونی بوده است که با در نظر گرفتن این عوامل در حوزههای گوناگون علمی مانند جغرافیایی (طبیعی و انسانی – شهری و روستایی)، تاریخی، جامعه شناسی، علوم اقتصادی ، سیاسی و... میتوان جریان شکلگیری شهر و برقرار شدن زندگی شهری یا شهرنشینی را از سپیده دم تا تکوین و شکوفایی آن، بررسی کرد. گستردگی جغرافیایی، تنوع ساخت فضایی- کالبدی، اهداف، انگیزهها و شیوههای بیش و کم متفاوت استقرار در مکانهای گوناگون، نقش جامعه، اقتصاد، فرهنگ و ... در پویایی شهرها و اثرگذاری شهرها بر جنبههای گوناگون زندگی انسان و دَهها دلیل دیگر باعث شدهاند تا شهرنشینی همچنان نیازمند مطالعات و کاوشهای گسترده و دامنه دار از دیدگاه تاریخی باشد.
امروزه توجه به رشتههایی مانند جامعهشناسی شهری، اقتصاد شهری، جغرافیای شهری، و گروههای گوناگون شهرپژوهی در عرصههای تاریخی، باستانشناسی، فرهنگ و مدنیت و... برآمده از نیازهای اساسی جوامع به شناخت بستر و محیط زندگی و پویایی آن است. در این راه نظریههای گوناگون از سوی پژوهشگران رشتهها و عرصههای مختلف علمی ارائه شده که نشاندهنده اهمیت این موضوع در سطح منطقهای و جهانی است. در چنین شرایطی، نقش پیشگامان مدنیت و سرزمینهایی که خاستگاه و بستر نخستین شهرها یا نخستین جوامع شهرنشین بوده و دورههای گوناگونی از بالندگی شهرنشینی را تجربه کردهاند، بیش از پیش نمایان میشود.
شهر به عنوان بستر پویایی و تکوین هر جامعۀ برخوردار از ویژگیها و مؤلفههای تمدن، ریشه در تلاشهای جامعهای دارد که با قدم و اندیشه در طی چندین هزاره زمینههای پیدایش و شکوفایی آن را فراهم آوردهاند. از این رو شهر میتواند نماد جوامعی باشد که بر شالوده و بنیاد و بر سیما و پیشینه مدنیت خود میبالند.
در سرزمینی که به تعبیر تاریخی «ایرانشهر» یا «ایرانزمین» خوانده میشود، شهر همواره پایگاه و پهنۀ انتقال دهنده دستاوردهای جامعه ایرانی در دورههای گوناگون بوده است. از این رو شهر و شهرنشینی در ایران ریشه و پیشینه کهن دارد. چندان که در سیر تکوین جامعه ایران توأمان با دیگر شیوههای زندگی، همچون روستانشینی و شبانکارگی، همواره سهم قابل تأملی داشته است. ساخت شهر و زندگی شهری یا شهرنشینی در ایران پیش از اسلام در دورهای دستکم سه هزارساله به تجربههایی نائل آمد که در دورههای گوناگون، بالندگی خود را نوید بخشید. شهر در ایران پیش از اسلام و پس از آن، از تلاقی و تعامل اندیشهها و سنتهای مختلف بهره برد و پویایی زندگی و تمدن بر اساس شهر و واحدهایی که زمینه بالندگی آن را فراهم آوردند(ده، روستا و...)، در ساختاری هماهنگ از فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست بر گستره جغرافیایی این سرزمین پایداری خود را بردوام نگه داشتند. از این رو، دست کممیتوان باور داشت که به رغم رویدادهای گوناگونی که در طی هزاران سال بر سر شهرهای ایران گذشته و با آنها خو کرده و راه خود را پیمودهاند، هنوز هممیتوان به رغم گسترش پیوندهای میان شهرها در پهنه جهان صنعتی امروز نشانههای بالندگیهای گذشته را به وضوح مشاهده کرد!
پس از اسلام با آنکه شهرهای ایرانی طی دو سده دچار آشوبهای سیاسی و رکود اقتصادی شدند، اما در سده سوم قمری رو به توسعه گذاشتند و در عصر فرمانروایی دو دودمان سامانیان آلبویه، با تلاشهای فکری اندیشمندان، شهرسازان و معماران بنیان شهرها در تلفیقی از هویت ایرانی _ اسلامی قرار گرفت.
[1] این عنوانها چندان قاطعانه به کار رفتهاند که بر نام کتابهای چندی قرار گرفتهاند. از آن میان است:
ریچارد ن. فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمۀ مسعود رجبنیا (تهران: سروش، 1375)؛ محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان (تهران: مجمع علمی تمدن، تاریخ و فرهنگ سامانیان، 1378)؛ همو، سامانیان، دورۀ شکوفایی فرهنگ ایرانی- اسلامی (تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1380). جواد هروی، تاریخ سامانیان، عصر طلایی ایران بعد از اسلام (تهران: امیرکبیر، 1380).در همین راستا آدام متز کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری (ترجمۀ علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران: امیرکبیر، 1364)را نوشته است. ریچارد فرای، در یکجا عصر زرین را در سده سوم قمری میداند که با اعتلای زبان عربی به وقوع پیوست و در جای دیگر با در نظر گرفتن اعتلای زبان فارسی جدید (دری) معتقد است «رنسانس ایرانی» که در واقع «رنسانس ایرانی- اسلامی» بود، در دورۀ سامانیان و در قلمرو آنها رخ داد که از این رو آن را عصر سیمین نامیده است: ریچارد نلسون فرای، بخارا دستاورد قرون وسطی، ترجمۀ محمود محمودی (تهران: علمی و فرهنگی، 1384) ص121 و 123؛ همو، «سامانیان»، تاریخ ایران پژوهش دانشگاه کمبریج، از اسلام تا سلاجقه، گردآوری، ریچارد. ن. فرای، ترجمۀ حسن انوشه (تهران: امیرکبیر، 1363). ص 128.
شهر و شهرنشینی در دورۀ سامانیان