نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

اختصاصی از نیک فایل شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ

 

کلام نخست:

تحقیقاتی که در بارۀ حافظ بعمل آمده است از حدود شرح دیوان ، ایهامات ، تشبیهات ، تمثیل ، و استعارات و مختصری درباره مکتب و مَشرب و جهان بینی خاص او فراتر نمیرود . در مقایسه با مکتب و فلسفه و غزلیّات عارفانه او که به حد ایجاز رسیده است و او را برای همیشۀ تاریخ جاودانه ساخته است -اینهمه ، جز مقدّمه و الفبای حافظ شناسی چیز دیگری نمی تواند باشد بی گمان بحث و صحبت درباره حافظ بسیار سخت است بخصوص اگر قرار باشد پا را فراتر گذ ارد و هر آنچه را که از حافظ و مکتب حافظ مایه میگیرد مورد مداقّه قرار داد. درباره ماهیّت فلسفی، علمی، اخلاقی و اجتماعی حافظ –تصوّف خاصّ و عرفان عاشقانه و مشرب ملامتی و قلندری او – اصول مکتب رندی – اصطلاحات و رموز دیوان او – آنچه تا کنون موضوع بحث اندیشمندان بوده است بقدری ناکافی و به اختصار بوده است که این باور را بوجود میاورد که حافظ و مکتب او بخوبی و به اندازه کافی شناسانده نشده است و رسالت عظیمی را که ادبا و محققان کوشا بر عهده دارند آنطور که باید و شاید به انجام نرسانیده اند .

شناختن حافظ تنها با بر پایی یک نهضت علمی و ادبی میسر میگردد تشنگان وادی عشق و ادب ، علمداران این نهضت خواهند بود شراره های این نهضت عظیم را بزرگانی چون شهریار بر افروخته اند . شهریار باور داشت که حافظ ، شعر قدیم را به کمال رسانده است شهریار نیز از جمله مردان گرانقدری است که پیرو حافظ بوده و به سبک و سیاق او شعر سروده است . گوته درباره او میگوید : دیوان شرقی را در وصف حافظ سروده ام و اعتراف میکند که عشق را تنها از حافظ میتوان فرا گرفت . زبان عشق حافظ دلهای هر آنکه را با غزلیات او آشنایی دارد به وجد میآورد و شوری می آفریند که زیبایی آنرا نهایتی نیست .

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد

سرّ عظمت ومحبوبیت حافظ درشوری است که ازاشعارش میبارد . در حرارتی است که از غزلیاتش می تراود. در اسراری است که در دیوانش مستور است . گوته ، قافله سالار ادبیات غرب می گوید : وقتی دوّاوین شعرای جهان را در کتابخانه ام می چینم همیشه دیوان حافظ را در بالای همه قرار میدهم چون میترسم حرارت اشعارش آثار دیگر و کتابهایم را بسوزاند . بعقیدۀ حافظ راز عشق دریافتنی است نه آموختنی .

حافظ عقل را وسیله ناقصی میداند که بر پایه طبیعت قرار گرفته است و قادر به درک ماوراء طبیعت و جهان علوی نیست . بعقید او تنها راهی که میتوان از حضیض خاک به اوج افلاک رسید و چون قطره ای در دریای ابدیت فانی شد و بی پرده بوصال جانان و درک جمال بی حجاب او نائل گشت عشق است و بس . حافظ عشق را التهاب و انجذاب و حرکت بسوی معبود مطلق و تأ ثر و شیفتگی در برابر سرچشمه حسن ازلی میداند 1.

در طول ادوار و سالیان گذشته ، حافظ شناسان و آشنایان خواجه همواره سعی در شرح و بسط غزلیات دلنشین وی داشته و هر یک با شناخت و بضاعت ادبی خویش، حافظ را شناسانده است.

چندان بیراه نخواهد بود در این مقال به نمونه ای از شرح غزل باشکوه« طربنامۀ عشق» حافظ بقلم یکی از اساتید ادبیات کشور بپردازیم:

در ازل پرتو حسنت ز تجّلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در روز نخست فروغ حسن تو ای محبوب ازلی آهنگ ظهور و جلوه گری کرد ، از این نمایش جمال عشق پدید آمد و چون عشق زاده حسن است، جهان را در شور افکند و همه را در آتش خود سوخت .

جلوه ای کرد رخت ، دید مَلَک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

جمال تو نمایان شد ، ابلیس دید ، چون در فطرتش عشق نبود تا تو را عاشقانه بپرستد ، از شدّت رشک مانند آتش سوزان شد و راه بر دل آدم زد و به گمراه کردنش پرداخت ( تلمیحی دارد به آیه 16 سوره اعراف = شیطان : حال که مرا نومید ساخته ای ، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف می کنم آنگاه از پیش و از پس و از چپ و از راست بر آنها می تازم و بیشترین شان را شکر گزار نخواهی یافت ) .

عقل میخواست کزان شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد

خرد مصلحت جو مایل بود که از آن درخش ایزدی چراغ خود را فروغی بخشد و سودی جوید ، برق رشک عشق تابان شد و شوری بپا کرد و جهان را دگرگون ساخت .

مدّعی خواست که آید به تماشا گه راز دست غیب آمد و و بر سینه نا محرم زد

عقل مصلحت اندیش به ادّعای رقابت با عشق خواست که در معرض اسرار غیب گام نهد ، دست نهان حق نمایان شد و برسینه خرد که راز دار غیب نمیتوانست باشد ، کوفت و اورا دور کرد .

دیگران قرع قسمت همه بر عیش زدند دل غمدید ما بود که هم بر غم زد

جز دل محنت کشیده ما که غم عشق را برگزیدو درصف عاشقان بلا کش درآمد،دیگران بهره مطلوب خودرا درزندگی خوش وآسوده جستند .

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلق آن زلف خم اندر خم زد

روح قدسی یا جان پاک می خواست که چاه ذقن تورا ببیند بکنایه یعنی خواستار وصال تو بود ، ناگزیر در چنبر گیسوی دراز شکن بر شکن تو دست آویخت ، مقصود آنکه جان از جهان برین به جهان فرودین یا عالم کثرت آمد ، چه جان را در قالب تن برای عشق ورزی با تو آفریده اند .

حافظ آنروز طرب نامۀ عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرّم زد

حافظ آن زمان نامۀ شادی فزای عشق تو را به نگارش آورد که بر سرو سامان دل شاد خود قلم محو کشید و به غم تو دل خوش کرد .

* * *

اما تحقیقات ، مطالعات و پژوهش های بعمل آمده توسط نگارنده مؤید این مطلب است که غزل فوق ورای این تفاصیل بوده و اسرار پیدا و پنهان بسیاری در آن نهفته است. در این مقاله به شرح و توضیح غزل « طربنامۀ عشق» پرداخته ام. امید است منظور و مقصود خواجه از این غزل بر همگان آشکار گردیده و این گفتار ، سرآغاز یک نهضت ادبی - علمی در شناخت بهتر « حافظ » باشد.

شرح غزل « طربنامۀ عشق » حافظ :

در ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

در لحظۀ آفرینش، ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعلی در زمانی معیّن دارد - دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد - مراد از ازل ، آغاز غیر زمانی است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پدیدار گشت( ظهور یافت ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نیاراسته بود تا اینکه مادۀ نخستین ( حالت چگالی و تراکم بینهایت ماده ) به عشق لا یزال الهی آراسته گشت . دچار انفجار و آتش شد ( آتشگوی نخستین ) و عالم را تشکیل داد .


دانلود با لینک مستقیم


شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

شرحی پیرامون فیلم های کمدی

اختصاصی از نیک فایل شرحی پیرامون فیلم های کمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

موضوع :

شرحی پیرامون فیلم های کمدی

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می‌خندید یا نمی‌خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می‌توانند چیزهای زیادی را دربارة آدمهایی که آنها را تعریف می‌کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می‌خندند آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خود آگاهی آدمها دوری می‌کند. به ندرت پیش می‌آید که یک بازیگر کمدی از سد لودگی گذر کند و به دلیل احساسی که در شوخی اش نهفته است شناخته شود. می‌توان شخصیت دلقک در نمایشنامه شاه لیر را مثال زد که حقیقت را در قالب شوخی به زبان می‌آورد. هیچ کسی کمدینها را جدی نمی‌گیرد. در موارد نادری که کمدینها نقشی با احساس وجدی را ایفا می‌کنند اغلب بسیار خوب ظاهر می‌شوند، چون مهارت و حس زمان بندی آنها چنان خوب است که حتی در یک درام هم بخوبی یک اثر کمدی نتیجه می‌دهد. مثل جری لوئیس در فیلم سلطان کمدی (مارتین اسکورسیزی) ایده های یک شوخی بیش از آنکه تلویحی باشند صریح و بی پرده اند. یک شوخی گذشته از اینکه با چه دشواری و مهارتی ساخته شده، باید خودانگیخته بنظر برسد. پس در این مجموعه تضادها، کمدی را باید یک درام آراسته شده پنداشت. بازیگر کمدی میزان جدیت اندیشه هایش را پنهان نگه می‌دارد.

کمدی حالت ستیزه جویانه ندارد. زیرا موقعیتی را در هم می‌ریزد و سبب رهایی از تنش می‌شود. امام درام در سوی دیگر، ستیزه جویانه است زیرا بر مشکلات متمرکز می‌شود و تنش ایجاد می‌کند.

در مورد وودی آلن این مایه مسرت است که او کمدینی است با اندیشه هایی جدی و در همان حال که تنش می‌آفریند. ما را به خنده نیز وا می‌دارد.

آلن استیوارت کانیگزبرگ در اول دسامبر 1935 در برو کلین آمریکا به دنیا آمد: جایی که در نزدیکی آن 25 سالن سینما وجود داشت. او در 3 سالگی اولین فیلم زندگی اش را دید: سفید برفی و هفت کوتوله و چنان مسحور شده بود که به سوی پرده دوید تا آن را لمس کند. در 5 سالگی یک سینما روی حرفه ای شد. در تابستانها اگر پول داشت هر روز به سینما می‌رفت. در زمستانها شنبه ها و یکشنبه ها قطعی بود، و گاه جمعه شبها نیز به تماشای فیلم می‌رفت. او هر نوع فیلمی‌را با ولع می‌بلعید: کمدیهای احساسی پرستن استرجس - کمدیهای شلوغ برادران مارکس و چارلی چاپلین، فیلمهای راز آلود جنایی با بازی همفری بوگارت و جیمز کاگنی و غیره …

آلن در دوره فیلم بینی در سینماهای محلی، عمیقاً تحت تاثیر تضاد موجود میان خشونت دنیای واقعی جاری در خیابانهای بروکلین و رویای به تصویر درآمده در سینما قرار گرفت. تجربه آلن از فقر کاملاً حقیقی بود- پدر و مادرش مدام بر سر پول دعوا می‌کردند. همچنین در کودکی برای اولین بار با مقوله مرگ روبرو شد. هنگامی‌که 3 سال داشت و در تختش خوابیده بود پرستاری چنان محکم قنداقش کرد که داشت خفه می‌شد. او به آلن گفته بود می‌تواند خفه اش کند و او را در سطل آشغال بگذارد بطوری که هیچ کسی متوجه نشود. آلن از آن زمان از فضاهای بسته و تاریک هراس داشت. او هرگز در آسانسور و تونلهای طولانی قدم نمی‌گذاشت.

نکته جالب این که آلن به رغم ظاهر لاغر و دلمشغولی هایش به سینما. در کودکی ورزشکار خوبی بود. به قابلیتهای ورزشی او در فیلمهایش اشاره های اندکی شده است. او در اوایل نوجوانی صفحه ای از سیدنی بکت شنید و به یک بچه جاز بدل شد. ابتدا نواختن ساکسفون و سپس کلارینت را آموخت. سالها بعد هنگامی‌که در کاباره ای در سان فرانسیسکو برنامه اجرا می‌کرد. به موسیقی ترک مورفی گوش می‌کرد: او کسی است که آلن را تشویق به نواختن نمود. از آن زمان به بعد دیگر آلن موسیقی را رها نکرد.

در دهه 50 سینماهای هنری شروع به نمایش آثار برگمان کردند و از آن پس برگمان محبوب ابدی آلن شد. گرچه دلیل اصلی رفتن آلن و میکی رز به تماشای فیلم تابستان با مونیکا این بود که شنیده بودند در این فیلم تصاویر زیادی از برهنگی بازیگران وجود دارد. علاوه بر ورزش و سینما و موسیقی؛ دلبستگی دیگر آلن تردستی بود. در کودکی یک جعبه تردستی داشت و برای تکمیل مهارتش روزی چهار ساعت تمرین می‌کرد. یک روز که آلن در یک فروشگاه ابزار تردستی بود؛ میلتن برل وارد شد. آن دو شروع به صحبت کردند و آلن همان جا آزمون داد و سپس در یک نمایش تردستی بعنوان میهمان شرکت کرد: او در حرکت دستهایش اشتباه کرد و آن برنامه تردستی در همان شب اول اجرا تعطیل شد. آلن گرچه در مدرسه بندرت به درس توجه می‌کرد و نمره های بدی می‌آورد ولی محبوب بود و همیشه یک شوخی و متلک آماده داشت. در 15 سالگی به اسم وودی آلن برای روزنامه ها مطلب طنز می‌فرستاد و


دانلود با لینک مستقیم


شرحی پیرامون فیلم های کمدی

تحقیق و بررسی در مورد شرحی بر دوزخ کمدی الهی اثر دانته 64 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد شرحی بر دوزخ کمدی الهی اثر دانته 64 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

شرحی بر دوزخ کمدی الهی اثر دانته

تألیف : علی اطیابی

به نام خدا

مقدمه :‌

اگر پیشتر از این که فرصت بیشتری داشتم با کمدی الهی آشنا شده بودم، بی شک برای آنکه بتوانم آنرا به زبان اصلی بخوانم، مبادرت به آموختن زبان ایتالیائی می‌کردم و همین انگیزه برای سعی و تلاش زیاد در این زمینه از حد کفایت نیز فراتر بود، بهرحال متاسفانه این توفیق نصیب نشد و ناچار نسخه ترجمه فارسی آقای شجاع الدین شفا مورد مطالعه قرار گرفت و شرح حاضر از این نسخه بعمل آمده است.

در این شرح سعی بر آن بوده است که تمامی اشعاری که ممکن است از آنها مفاهیم متفاوتی استنباط گردد مورد اظهار نظر قرار گیرد، لیکن چون اغلب این اشعار قبلاً توسط بسیاری از دانته شناسان مورد بررسی و اظهار نظر قرار گرفته وزبده ترین آنها در توضیحات ذیل صفحات کتاب منبع آمده لذا هر جا که با توضیحات اعلام شده در ذیل صفحه همنظر بوده‌ام از تکرار آن خودداری شده است. بنابراین شرح حاضر شامل آن بخش از اشعاری است که مفاهیم متفاوتی از آنها استنباط می‌شود و مورد تفسیر قرار نگرفته (یا اگر تفسیری در مورد آنها موجود است در ترجمه‌ای که در دسترس من بوده نیامده) و نیز آن بخش از اشعار که با نظرات اعلام شده درباره آنها همنظر نبوده‌ام.

امید است این شرح قابلیت استفاده برای صاحبنظران و علاقمندان را داشته باشد.

علی اطیابی

سرود یکم

در نیمه راه زندگانی ما

اساساً این توجیه که با توجه به مزمور 90 زبور داود تورات که عمر انسان را هفتاد سال ذکر کرده، پس منظور دانته این بوده که وی این سفر خیالی را در 35 سالگی، یعنی در سال 1300 انجام داده صحیح به نظر نمی‌رسد زیرا:

1- چه ضرورتی دارد در کتابی با این عظمت فکر و وسعت اندیشه و مفاهیم عمیق فلسفی و انسانی که با اساس تمامی مذاهب توحیدی ملازمت دارد و بعنوان یک معلم برگزیده اخلاق، در تمامی سالهای بعد از تالیف مورد مراجعه قرار گرفته و بعد از این نیز مورد مراجعه خواهد بود، در ابتدای کتاب که معمولاً زیر شناخت تمامی کتاب است، بذکر تاریخی بپردازد که در تمامی طول کتاب به هیچ کار نمی‌آید (و حتی در بعضی موارد با واقعیتهای تاریخی قابل تطبیق نیست).

2- نظر به این که در این بیان، ضمیر جمع بکار برده شده است «زندگانی ما» لیکن در هر دو مصرع بعدی سه بار از ضمیر مفرد استفاده شده («خویشتن» را در جنگلی «یافتم» زیرا راه راست را گم کرده «بودم»)، میتوان گفت که منظور از «ما» در مصرع «در نیمه راه زندگانی ما»، مطلقاً «من» نیست، بلکه بشریت است. که این برداشت با جهان شمولی این کتاب نیز ملازمت دارد، البته نباید در این مصرع، کلمه «نیمه» را همان ریاضی بحساب آورد، بلکه باید آنرا گذران «بخشی» از تاریخ بشریت محسوب داشت.

خویشتن را در جنگلی تاریک یافتم

مفهوم صریح و روشن این مصرع این است که، به اشتباهات دوران زندگی خویش، پی بردم وجود کلمه «تاریک» متضمن و بیانگر این معنی است که ابعاد و نتایج کارهای اشتباه آمیز، معمولاً غیر قابل ارزیابی است، همانگونه که در یک مکان تاریک، اطراف و آنچه در آن است، غیر قابل تشخیص می‌باشد، مضافاً این که نور نماینده ذات خداوندی و نشانه رستگاری است و در مقابل، تاریکی نشانه اهریمن و گمراهی است.

و چه دشوار است وصف این جنگل وحشی و سخت و انبوه که یادش ترس را در دل بیدار می‌کند

این دشواری از چند جهت است.

اولاً دشوار است بلحاظ اینکه وصف چیزی که کاملاً قابل دیدن نیست، دشوار است و این جنگل نیز بلحاظ تاریکی، قابل دیدن نبوده.

ثانیاً دشوار است زیرا که اساساً یادآوری اشتباهات زندگی، برای هر کس ملال آور است و رنج این یادآوری است که کار را دشوار می‌کند.

ثالثاً دشوار است، زیرا که وی از نتیجه این اشتباهات بلحاظ تعالیم و اعتقادات مذهبی، آگاه است و از چنان نتیجه‌ای می‌ترسد و این ترس مایه دشواری کار است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شرحی بر دوزخ کمدی الهی اثر دانته 64 ص

دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی


دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

 

مشخصات این فایل
عنوان: شرحی پیرامون فیلم های کمدی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 69

این مقاله درمورد شرحی پیرامون فیلم های کمدی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی خوانید :

شیرین و پست (1999) - در زمان جاز سالهای 1930 یک نوازنده کولی گیتار بنام جنگوراینهارت در کارش سلطان مطلق است. خوشبختانه او در اروپاست و این امت ری است که در آمریکا بعنوان بهترین نوازندة گیتار شناخته می‌شود. در این فیلم که به گونه‌ای هجو سینمای مستند است، کسانی چون وودی آلن، نت هانتاف و شیفتگان موسیقی جاز، قصه امت ری ناآرام را روایت می‌کنند. تصویر امت از خوش گذرانی رفتن به محل تخلیه زباله و شکار موش است، و یا نشستن به تماشای حرکت قطارها او بسیار مایل است تا این اشتیاق را با دوستان زنش تقسیم کند. نکته ناامید کننده اینست که او در معاشقه مرد ضعیفی است و هنگامی‌که یکی از زنها به او می‌گوید که زنها توقع حسی بیشتری دارند، امت در پاسخ می‌گوید«من احساسم را با موسیقی بیرون می‌ریزم».
عنوان فیلم از یکی از قطعه‌های جرج گرشوین به همین نام گرفته شده است، معانی چند گانه این عنوان در سالهای شکوفایی سویینگ، تماشاگر را به سرعت با مفهوم تماتیک فیلم و شخصیت اصلی آن نابغه بلافصل جنگو رینهارت کولی فرانسوی که گوشه‌ای از سرنوشت موسیقی جاز را رقم زد در گیر می‌کند. فیلم رگه اصلی حرکت و پیشرفت در تاریخ گسترده و پر شاخ و برگ موسیقی جاز را از همین جا آغاز می‌کند. شیرین و پست با نگاهی به سالهای  اوج شکوفایی جاز در دهه 1930 این اشتیاق را بار دیگر دامن می‌زند. دیگ هایمن قطعاتی از جنگو را برای فیلم بازسازی و تنظیم مجدد کرده است. اجرای گیتار هاوارد آلن از این آثار با امکانات و کیفیت امروزی ضبط شکوهمندی است. همه اینها و توانایی فوق العاده کارگردان در گرفتن بازیهای درخشانی از شون پن در بهترین نقش خود تا امروز، سامانتامورتن با بازی عاطفی فراموش نشدنی اش در نقش دختر عاشق لال و اوماتورمن که با وجود کوتاهی حضورش، خاطره مارلن دیتریش و موفقیت دایان وست در گلوله‌ها بر فراز برادوی را زنده می‌کند. شخصیت امت ری چنان واقعی است که هر کس به راحتی می‌تواند ادعایش را قبول کند. همین موضوع در پایان فیلم پس از این که خود فیلمساز هم بر نبوغ او صحه می‌گذارد موجب تا سف می‌شود. این فیلم اولین همکاری آلن با ژائوفی است. فیلمبرداری که در فانوس قرمز  را برافراز ودیگر فیلمهای بزرگ ژانگ ییمو در کنارش بود. آلن و ژائو ناتوان از برقراری ارتباط به زبان انگلیسی، به کمک گروهی از مترجمان با هم سخن می‌گفتند که خود اشاره‌ای طنز آمیز به مشکلات ارتباطی شخصیتهای اصلی فیلم است. همه فوق‌العاده هستند. شان پن نواختن گیتار را فرا گرفت و به درستی حرکات یک نوازنده را تقلید کرد.
شیرین و پست فیلم دلچسبی است؛ پر از شگفتی‌های کوچک، پن و مورتن در این نقشهای دشوار فوق العاده ظاهر شده‌اند. پن شگردهایی را بکار می‌گیرد تا شخصیتی نا‌دوست داشتنی اما قابل فهم خلق کند. مورتن عواطفش را با زبان اندام بیرون می‌ریزد: آلن بندرت از او نمای نزدیگ گرفته است تا کار بر او ساده‌تر باشد. جزئیات زمانی، همچون همیشه، به زیبایی به اجرا درآمده‌اند و روایت داستان بی‌نقص است. برتر از هر چیز برخی قطعات موسیقی جادویی این فیلم است که آدم را به عالمی‌دیگر می‌برد.

تبهکار‌های خرده پا (2000) ری وینکلر کلاهبرداری قدیمی‌که بخاطر سرقتی ناشیانه از بانک دو سال را در زندان گذرانده به همراه همسرش فرنچی به سختی روزگار می‌گذراند. ناگهان یک روز فکر بکری به ذهن ری می‌رسد: روشی مطمئن برای سرقت از بانک به کم سه دوستش تامی، دنی و بنی. اما فرنچی معتقد است که همدستهای شوهرش از هوش بهره‌ای ندارند و اصلاً به درد چنین نقشه‌ای نمی‌خورند. ری تصمیم می‌گیرد به کمک دوستانش مغازه‌ای در کنار بانک اجاره و در آن شیرینی فروشی دایر کند تا زیر پوشش آن بتواند به دورن بانک رسوخ کند. مغازه را اجاره و کارشان را شروع می‌کنند، اما مشکلاتی پیش می‌آید. اول از همه در حین خفاری به لوله اصلی آب شهری بر می‌خورند. دوم آنکه ری در خواندن نقشه ساختمان بانک مشکل پیدا می‌کند و از همه مهمتر. شیرینی‌های مغازه با استقبال مواجه می‌شود و مغازه مرکز توجه رسانه‌های گروهی می‌شود. نقشه سرقت ناکام می‌ماند. اما در مدت یک سال از طریق شیرینی فروشی پولدار می‌شوند. یک کارشناس هنری انگلیسی بنام دیوید وارد زندگی آنها می‌شود . فرنچ، او را که آدمی‌با نزاکت است استخدام می‌کند تا به آنها فرهنگ یاد بدهد. دیوید فرصت را مغتنم می‌شمرد و فرنچی را که نسبت به ری کم اعتنا شده با خود به گالریهای هنری، مراسم خیریه و رستوران شیک می‌برد. از طرفی ری، دلخوشی‌اش را در معاشرت بامی،‌ دختر خاله فرنچی، پیدا می‌کند.
وودی آلن مدتهاست سینماروها را در حسرت تماشای فیلمی ‌بیاد ماندنی باقی گذاشته و این فیلم از این قاعده مستثنی نیست. فیلمهای اخیر او نه بد بوده‌اند و نه غیر قابل تماشا، اما درخشان هم نبوده‌اند. این اولین فیلم به تهیه کنندگی دریم ورکس و آخرین فیلم او با بودجه ژان دومانیان است که سابقة همکاری‌اش با این فیلمساز به سال 1994 بر می‌گردد. این بار تهیه کننده سنت شکنی کرده و فیلم آلن را بجای پاییز در بهار روی پرده برده است. در حقیقت حلقه اول فیلم، کمدی درخشانی است اما متاسفانه آلن نمی‌تواند این شور و طنز را تا پایان حفظ کند و در نتیجه فیلم در ادامه راه از این شاخه به آن شاخه می‌پرد، ولی در پایان باز قدرت خود را باز می‌یابد تا پایانی دلنشین داشته باشد. بخش اول فیلم به حماقتهای ری و دوستان خلافکارش می‌پردازد. از جمله بنی که از راه آتش زدن ساختمانها بچه‌هایش را به کالج فرستاد. ودنی که تونل زنی است که کلاه معدنش را به سبک کلاه بیس بال وارونه بر سر می‌گذارد و در نتیجه نور، پشت سرش را روشن می‌کند. بازیگران فیلم چند انتخاب همیشگی وودی آلن هستند. راپاپورت شاید بازیگر بزرگی نباشد اما برای نقش دنی تهی مغز بهترین انتخاب بوده است. از سوی دیگر اولمن بیش از آنکه سرگرم کننده باشد ناراحت کننده است.

هیوگرانت که اواسط فیلم ظاهر می‌شود نقش هنرمندی مودب اما شیاد را بازی می‌کند ولی باز‌ی‌اش سرد و بی روح است و صحنه های مشترک او با اولمن که بخش زیادی از زمان فیلم را در بر می‌گیرد خسته کننده است. الیان می‌ فیلمنامه نویس در یکی از معدود بازیهایش نقش می‌فراموشکار را بازی می‌کند که یکی از شخصیتهای جالب و سرگرم کننده فیلم است. سپس نوبت به خود وودی آلن می‌رسد که مثل همیشه نقش آدمی‌روان منش را بازی می‌کند،‌ هر چند که این بار به نظر می‌رسد صحنه‌هایی از زندگی خودش را بنمایش گذاشته است. تبهکاران خرده پا در بهترین لحظه‌ها تماشاگر را به قهقهه‌ می‌اندازد. بخشهایی از فیلم،‌آدم را بیاد آثار کلاسیک و بزرگ وودی آلن می‌اندازد. متاسفانه آلن نمی‌تواند این قسمتها را تداوم بخشد و کار به جایی می‌کشد که انگار می‌خواهد لودگی را به تماشاچی تحمیل کند. بخش میانی فیلم که به تمایل فرنچی نسبت به با کلاس شدن می‌پردازد ضعیف و راکداست. این بخش تقریباً 45 دقیقه‌ای که حدوداً نیمی‌از زمان فیلم را در بر می‌گیرد در جهت پیشبرد داستان یا خلق کمدی، تأثیر گذار نیست. فیلم در 15 دقیقه پایانی با یک جهش به خود می‌آید، اما تا آن موقع بسیاری از تماشاچیان از کسالت در صندلیهایشان وول می‌خورند. برخی می‌گویند وودی آلن همیشه یکجور فیلم می‌سازد، که این سخن چندان منصفانه نیست.‌آلن خودش را بین دو تا از بامزه‌ترین زنان آمریکایی جای داده است یکی تریسی اولمن که خیلی کم فیلم بازی می‌کند و دیگری الیان مِی که او هم بندرت در فیلمی‌بازی کرده است. دیالوگهای بازیگران نقش دوم چنان هوشمندانه و ظریف نوشته شده که کمتر در فیلمهای کمدی مشاهده شده است. کاش می‌شد با قاطعیت بیشتری، تماشای فیلم را توصیه کرد، ولی واقعیت اینست که این اثر مدخل مناسبی برای ورود به دنیای کارگردانش نیست و در مزر آثار معمولی و کم اهمیت او قرار می‌گیرد. آلن در این فیلم سطوح مختلف جامعه و روابط میان طبقات را به تصویر می‌کشد.
آلن اکنون چه می‌کند؟ پس از آنکه زندگی خصوصی‌اش بر سرزبانها افتاد، آثاری یک سر آلنی خلق کرد. آثار تقلیدی مفرحی از فیلمهای دلهره‌آور آلفرد هیچکاک یا موزیکالهای وینسنت مینه لی یا کمدیهای دیوانه‌وار پرستن استرجس، عناصر جدی در فیلمنامه گنجانده شد. اما هرگز بر سبک فیلم غالب نشد. آلن در سالهای اخیر در مقام بازیگر درتلویزیون و برپرده سینما ظاهر شد. در سال 1994 نسخه تلویزیونی
آب راننوش را کارگردانی و خود در آن به ایفای نقش پرداخت، سال بعد در نسخه تلویزیونی نمایشنامه نیل سایمن بنام پسران آفتات به همراه پیتر فالک بازی کرد. نقشهای سینمایی او شامل بازی در شاه لیر (1987) ساخته گدار، صحنه‌های از یک فروشگاه (1991) ساخته پل مازورسکی، آنتز (مورچه، 1998) و تعدادی فیلم دیگر است. شالوده شکنی هری و شیرین و پست نشانگر این نکته هستند که آن مهارتش را از دست نداد. و همچنان آثار مهمی‌خواهد ساخت. به هر حال هم اکنون سرچشمه الهام او بیشتر حس شوخ طبیعی‌اش را نشانه گرفته است! این بیانگر آنست که او پیش از بازگشت به حال و هوایی تیره کمدیهای بیشتری خواهد ساخت. هر چه باشد، گمان من اینست که آلن روند مبهوت ساختن ستایش گرانش را در فیلم‌های آتی ادامه خواهد داد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

" فیلمهای آلن "
خوابگردها ( 1973)
عشق و مرگ (1975)-
آنی هال (1977)-
صحنه های داخلی (1978)
منهتن (1979)
خاطرات استارداست (1980)-
زلیگ (1983)-
برادوی دنی رز (1984)
رز ارغوانی قاهره (1985)-
هاناو خواهرانش (1986)-
روزهای رادیو (1987)
سپتامبر (1987)-
زن دیگر (1988)-
قصه‌های نیویورکی: تباهی ادیپ (1989
جنایت و جنحه (1989) –
آلیس (1990)-
 سایه‌ها و مه (1992)-
زن ها و شوهرها (1992)-
قصه جنایی منهتن(1993) –
گلوله‌ها بر فراز برادوی (1995)
افرودیت توانا (1996)
همه می‌گویند دوستت دارم (1997)-
شالوده شکنی هری (1998)-
شهرت (1999)
شیرین و پست (1999) -
تبهکار‌های خرده پا (2000)

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شرحی پیرامون فیلم های کمدی

دانلود شرحی کوتاه بر حافظ

اختصاصی از نیک فایل دانلود شرحی کوتاه بر حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 12 صفحه

شرحی کوتاه: حافظ، حافظه‏ی ماست.
گاه میتوان به حافظ پرداخت، و گاه نمیتوان نپرداخت! و مجموعه حاضر محصول این گرایش بی اختیار است.
نه اینکه در سکر و بیخودی نوشته شده باشد، بلکه در صحو به نگارش درآمده و از سهو هم خالی نیست.
در میان تحقیقات ادبی عصر جدید، شاخه حافظ شناسی، اگر خود درخت تناوری نشده باشد، نهالی ریشه دار و بار آور است.
در یکی از مقالات این مجموعه، سیری در تحقیقات حافظ پژوهی کرده ایم.
و «رونق بازار حافظ شناسی» به شیفته حافظ جرأت میبخشد که هر قلم اندازی (از این دست) را جمع و تدوین و طبع و نشر کند: چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم.
نگارنده این سطور نظر به آنچه منتشر کرده است، نویسنده ای پراکنده کار است.
ولی در میان کارهای پراکنده، تعلق خاطرش از دیرباز به حافظ پژوهی بوده است: مقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد و پس از «ذهن و زبان حافظ» و «حافظ نامه» اینک ده مقاله درباره هنر و اندیشه حافظ در این مجموعه گرد آورده است.
عنوان چارده روایت از طریق مراعات نظیر ایجاب میکرد که به جای ده مقاله، چارده مقاله فراهم شود.
ولی از آن سو هم امکان نداشت که فقط به خاطر مراعات نظیر، خود را به تکلف بیاندازم و به خوانندگان بیشتر تصدیع دهم.
مقاله اول این مجموعه «وجوه عظمت و امتیاز حافظ»، حاصل یک گفت و گوی اخوانی با دو تن از اعزه یاران همدل و سخن شناسم کامران فسانی و مهندس حسین معصومی همدانی است.
به این شرح که اندیشه اولیه آن از بحثی که این دوستان پیش کشیده اند، نشأت گرفته است و بعدها طول و تفصیل بیشتری یافته است.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود شرحی کوتاه بر حافظ