کتاب 20 داستان زیبا از شکسپیر
کتاب 20 داستان زیبا از شکسپیر
کتاب 20 داستان زیبا از شکسپیر
دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات
فرمت فایل : Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word
تعداد صفحات : 7 صفحه
خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر رومئو و ژولیت از دو تا خانوادهی کله گنده! بودن که از قدیمالایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم.
هر وقت هم بین اینا درگیری میشد، کلی تلفات میداد.
رومئو عاشق یه دختری بود به اسم رزالین و خودش رو میکشت واسه دختره ولی رزالین اصلاً عین خیالش نبود و این موضوع خیلی رومئو رو اذیت میکرد.
یه روز دوستجونِ رومئو برای اینکه یه کم تفریح کنن و حال رومئو بهتر بشه و انقدر به رزالین فکر نکنه، بهش خبر میده که خانوادهی فلانی - خانوادهی ژولیت اینا در واقع! البته اون موقع، رومئو نمیدونسته که اصولاً ژولیتی وجود داره - یه مهمونی بزرگ قراره برگزار کنن و کلی دختر خوشگل اونجا هست از جمله رزالین و اگه بیای با هم بریم، میتونی کلی رزالین رو دید بزنی.
رومئو میگه نه، اونا من رو میشناسن.
بعد اگه اونجا ببینن من رو که بدون دعوت اومدم به مهمونیشون، فکر میکنن قصدم مسخره کردنشون بوده، بعد دعوا راه میفته.
ولش کن اصلاً.
دوستجونش میگه خب میتونی ماسک بزنی.
کسی نمیشناسدت، چیز غیر متداولی هم نیست.
خلاصه انقدر اصرار میکنه تا رومئو از رو میره و قبول میکنه.
روز جشن، رومئو و دوستش میرن توی مراسم شرکت میکنن و کلی همه رو دید میزنن و اینا تا اینکه وسط مراسم بزن برقص، رومئو ژولیت رو میبینه و یک دل نه، صد دل عاشقش میشه.
آخر سر طاقت نمیاره و میره جلو با ژولیت حرف میزنه و آمارش رو میگیره و می فهمه خانوادهش کین و اینا و تاااازه دوزاریش میفته که عاشق دختر خانوادهای شده که شدیداً دشمن خانوادهی خودش محسوب میشن ولی بازم از رو نمیره.
فهرست نمایشنامه ها:
مکبث Macbeth
شاه لیر king lear
اتللو othello
هملت hamlet
رومئو و ژولیت romeo and juliet
---------------------------
1-مکبث:
مَکبِـث (Macbeth) کوتاهترین تراژدی و یکی از محبوبترین آثار شکسپیر است که در سال ۱۶۰۶ م نوشته شده.
اساس تراژدی مکبث، وقایع تاریخی اسکاتلند است؛ اما شکسپیر موافق ذوق و طبع خویش، در آن تغییراتی داده و حوادث جنگها را به هم آمیخته.
سردار مکبث و سردار بانکو پس از شکست سپاهیان نروژی ، در راه بازگشت به اسکاتلند، با جادوگران روبه رو میشوند. آنان از آینده خبر میدهند و در حالی که امیر کادور زنده است، مکبث را سالار کادور میخوانند. سپس به او میگویند که به شاهی خواهد رسید. هم چنین ساحران به بانکو میگویند: فرزندان تو به پادشاهی میرسند. دو سردار غرق در شگفتی از ساحران جدا میشوند. مکبث در راه بازگشت توسط پیک دانکن، پادشاه اسکاتلند باخبر میشود که امیر کادور به جرم بی کفایتی به اعدام محکوم شده و ولایت کادور نصیب او گردیده. این پیام تکان دهنده درستی پیشگویی افسونگران را بر او ثابت میکند.
دانکن برای سپاسگزاری از سردار پیروز (مکبث)، به قصر او وارد میشود تا شب را در کاخ او سر کند؛ غافل از آنکه مکبث با وسوسه همسرش، لیدی مکبث، فرجامین شب زندگی او را تدارک دیدهاند. دانکن در خوابگاه به قتل میرسد و دستان مکبث و روان لیدی مکبث به خون ولی نعمتشان- که به فروتنی و تواضع مشهور است- آلوده میشود. اما این پایان ماجرا نیست و مکبث برای آنکه پیشگویی ساحران محقق نشود، قاتلانی را به کشتن فرزندان بانکو میگمارد. بانکو که بو بردهاست، فرزندش، فلیانس ممکن است کشته شود، او را فراری میدهد؛ ولی خود به دست همان قاتلان کشته میشود. مالکوم ، فرزند دانکن نیز میگریزد تا مبادا به قتل برسد و این اقدام بر خشم و خونخواری مکبث میافزاید.
هدف بعدی، مکداف ، سالار فایف است که او نیز از اسکاتلند گریخته و به جمع مخالفان مکبث پیوسته. مکبث کاخ مکداف را به آتش میکشد و زن و فرزندان سالار فایف را با قساوت به دیار عدم روانه میکند. اکنون مکبث و لیدی مکبث را چاپلوسان و بزدلان دوره کردهاند و هرآن کس که اندکی شجاعت و غیرت دارد، دو راه پیش رو می بیند: گریختن از اسکاتلند یا پذیرش مرگ. جوّ هولناکی بر اسکاتلند حاکم شده و حتی مردان بزرگ نیز غالباً از ترس جان به جنگل پناه میبرند.
لیدی مکبث که در آرزوی تاج و تخت، مبتلای جنون شده، گرفتار عذاب وجدان میگردد. پیوسته در سرسرای کاخ راه میرود و در برابر ندیمه و دیگران افشای راز میکند که چگونه دستشان را به خون آلوده کردهاند.
از این رو مکبث به ساحران متوسل میشود تا از آنها بشنود که آینده چگونه خواهد بود. ساحران در دومین دیدار، او را امیدوار میکنند که حکومتش و جانش پابرجاست.
اما در این میان، مخالفان مکبث به سرکردگی مکداف و مالکوم، در پی حمله به اسکاتلند هستند. لیدی مکبث در اوج جنون به سر میبرد و سرانجام جان میسپارد. سربازان تحت امر فرماندهان مخالف مکبث، درختان جنگل بیرنام را قطع کرده و با استتار خود در پس آنها به سوی مقر حکومت مکبث حمله میبرند.
مکداف، مکبث را می کشد.
سپاهیان وارد کاخ میشوند و مالکوم را به پادشاهی اسکاتلند برمیگزینند.
شامل 32 اسلاید powerpoint
فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
تعداد صفحات : 7 صفحه
خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر رومئو و ژولیت از دو تا خانوادهی کله گنده! بودن که از قدیمالایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم.