نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد گفتگوی تمدنها 10 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد گفتگوی تمدنها 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

اسپرانتو و گفتگوی تمدن‌ها

سال ۲۰۰۱، از طرف سازمان ملل، و در استقبال از پیشنهاد رئیس جمهورِ اندیشمند ما، سال گفتگوی تمدن‌ها اعلام شده است. برای ما ایرانیان، مایه‌ی خوشوقتی است که دنیا ما را پرچمدار گفتگوی تمدن‌ها، در فضایی عاری از تعصب و زورگویی برای رسیدن به درک متقابل و تفاهم بین المللی بداند.

اهمیت این دیدگاه، زمانی ارزشی ویژه یافته است، که در مقابل تئوری ایدئولوگ آمریکایی " هانتینگون " قرار گرفته است که بر نزاع وجنگ تمدن‌ها تاکید دارد.

در دنیایی که انتظار می‌رفت با پایان یافتن دوران جنگ سرد، تهدید سلاح های اتمی و خطر جنگ جدید جهانی نیز به پایان برسد، دولت آمریکا با اعلام پروژه جنگ ستارگان و " نظم نوین جهانی" خود تلاش می ورزد به دور از چشمِ رقیب اصلی خود، یعنی دنیای سوسیالیسم، منطقِ زور و آقایی خود را بر جهان دیکته کند. تئوری پردازان دنیای سرمایه، اکنون از پیروزی تمدن برتر و قطعیت نابودی و اضمحلال تمدن‌های ضعیف سخن به میان می‌آورند. اما درست در چنین حال و هوایی، یک بار دیگر، آقای خاتمی، منحط بودن این دیدگاه را اعلام داشته و از ضرورت ایجاد فضایی جهانی برای داشتن دیالوگ و گفتگو، به عنوان راه کاری برای رفع سؤتفاهمات بین المللی و تلاش برای رسیدن به تفاهم، صلح و دوستی صحبت به میان آورده است. این دیدگاه، خوشبختانه با استقبال پرشور جهانی روبرو گردیده است.

چرا استقبال؟ زیرا مردم جهان از جنگ در همه‌ی اشکال آن خسته شده‌اند؛ اگر چه متاسفانه هر روز در گوشه‌ای از این جهان، نفیر جنگ بر می‌خیزد و گروهی، قصاب گروه دیگر می‌شود؛ و آمریکا و متحدانش که خود آتش بیار خاکستر دشمنی‌های دیرینه هستند به عنوان ناجی وارد میدان می شوند و بمبهای محتوی اورانیوم خود را بر سر آن ها می ریزند و نه تنها مردم هر دو طرف را نابود می کنند، بلکه حتی به سربازان خود نیز رحم نمی‌کنند.

مردم جهان دیگر نمی‌خواهند برای هیچ کس حق برتری قائل شوند. در دنیایی که مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر سند و ملاک ارزیابی عملکرد دولت ها شده است، منطق گفتگو تنها منطقی است که می تواند مورد پذیرش همگانی باشد و این است رمز استقبال جهانی از پیشنهاد آقای خاتمی. وقتی از ضرورت رعایت حقوق بشر صحبت به میان می آید، مگر می شود به بشری که اندیشمند است و وجه تمایز او از حیوانات قدرت تفکر، انتخاب و توانایی بیان آن است اجازه‌ی آزادی اندیشه و بیان را نداد؟ هر کس می‌تواند دارای جهان بینی و عقیده ‌ای باشد مستقل از دیگران؛ و باید بتواند با حق بیان آزادانه‌ی آن، به دفاع از آن برخیزد و اجازه دهد که دیگران نیز به همین سان از این حق برخوردار باشند تا در تعامل اندیشه‌ها، فرهنگ بشری بتواند به غنا و تعالی دست یابد. وقتی برای یک فرد می بایست چنین حقی را قائل بود چگونه برای یک ملت با پشتوانه‌های فرهنگی چندین هزارساله این حق را نباید قائل بود؟ اختلافات را باید در پای میز مذاکره حل کرد. باید فرصت آن را داشت و داد تا همه بتوانند دیگران را با ویژگی‌های فکری و فرهنگی خود آشنا کنند.

زبان خشونت، زبان متعصبان و زورگویان است و مردم عادی در شرایط حاکمیت این زبان، بازنده‌ی اصلی هستند.

دکتر زامنهوف - بنیانگذار و مبتکر زبان اسپرانتو - نیز درست بر اساس چنین منطق و درکی از نیاز زمان بود که در آغاز جوانی، به ضرورت گفتگوی تمدن‌ها و ملت‌ها پی برد. گفتگویی به دور از تحریفات و دروغپردازی های سیاستمدارانِ ظاهرا ملی، که همه چیز را در پای منافع شخصی و قدرت طلبی ها و جاه طلبی‌های جنون آمیزِ خود قربانی می‌کنند. اقدام به ابداع زبان اسپرانتو، پاسخ به این نیاز بود.

اجازه بدهید کمی به فضای قرن نوزدهم بازگردیم و شرایط اروپای آن زمان را بررسی کنیم.

قرن نوزدهم، با ظهور دیکتاتور جدیدی که خود را به عنوان قهرمان انقلاب فرانسه جا زده بود و به سرعت خود را امپراتور اعلام کرد، رقم خورد. ناپلئون بناپارت، برای به زیر یوغ درآوردن سرزمین های دیگر، لشکرکشی های خود را آغاز کرد. شعله‌های جنگ، سراسر اروپا را در نوردید و لشکریان فاتحِ ناپلئون تا دروازه های مسکو تاختند.

اما، با شکست ناپلئون و تبعید او به جزیره سنت هلن، جنگِ اروپا خاتمه نیافت. امپراتوری های گوناگون، همچون امپراتوری اتریش- مجارستان، امپراتوری ترکیه‌ی عثمانی و امپراتوری پروس و روس، نه تنها به حکومتهای محلی حمله می کردند و آنها را به اشغال خود درمی‌آوردند، بلکه به اراضی تحت اشغال یکدیگر نیز دست می‌یازیدند تا سلطه استعماری خود را براین مناطق نیز برقرار کنند. جالب این که همه آنها، جنگ و خونریزی جنایتکارانه خود را تحت لوای حفظ منافع ملی و گسترشِ شوکت و جلال دولت فخیمه‌ی خود انجام می دادند و به همین خاطر نیز، لقب قهرمان ملی را برای خود یدک می کشیدند.

حاصل این جنگ ها، چیزی جز نابودی دسته جمعی مردم اروپا نبود. تخریب خانه و کاشانه‌ی آن‌ها، تخریب شهرها به همراه مؤسسات تولیدی و اقتصادی و بناهای فرهنگی و تاریخی آن‌ها، نابودی روستاها و مزارع و منابع طبیعی آنها نتیجه‌ی محتوم این جنگ‌ها بود. سرزمین‌ها و به همراه آن، مردمی که در این مکان‌ها زندگی می کردند، دست به دست می شدند و از زیر یوغ این یک درنیامده، به زیر سلطه‌ی آن دیگری در می‌رفتند. نفرت و کینه در اروپا موج می زد. شبح هولناکی سراسر اروپا را درنوردیده بود. اوج این آدمکشی ها، کشتار کمونارهای پاریس در سال ۱۸۷۲ بود که بدست اشرافیت فرانسه و در اتحاد با نیروهای اشغالگر اتریش رخ داد؛ و نشان داد آنجا که پای منافع طبقاتی و فردی به میان می‌آید، دیگر منافع ملی و ریخته شدن خون هموطن، معنا و مفهومی ندارد و یک شبه، دشمن اشغالگر تبدیل به دوست و ناجی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد گفتگوی تمدنها 10 ص