نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تعریف میدان 30 ص

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره تعریف میدان 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

تعریف میدان:

فضاهای باز وسیعی که دارای محدوده ای محصور یا کمابیش معین بودند و در کنار راهها یا در محل تقاطع آنها قرار داشتند و دارای کارکردی ارتباطی، اجتماعی، تجاری، ورزشی، نظامی یا ترکیبی از دو یا چند کارکرد مزد مزبور بوند، میدان نامیده می شدند. میدانهای کوچک، بخصوص میدانهای کوچک ارتباطی درون محله های مسکونی را اغلب میدانچه می نامیدند. این میدانچه ها را در برخی از شهرها مانند تهران قدیم، نایین، کاشان و یزد، تکیه یا حسینیه نیز می خواندند.(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

1: انواع میدانها

1-1: میدانهای عمومی

کمابیش در همه سکونتگاهها (شهر یا روستا) میدان یا میدانچه ای عمومی وجود داشت که محل تجمع مردم بود و بعضی از فضاهای عمومی مانند عبادتگاه، آب انبار یا نهر آب و به نسبت وسعت سکونتگاه،تعدادی فضای تجاری یا بازار در پیرامون یا مجاور آن قرار داشت. سبزه میدان تهران، سبزه میدان (میدان کهنه) اصفهان و بسیاری دیگری از سبزه میدانها در سایر شهرها در گذشته، نمونه هایی از این گونه میدانها بوده اند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان امام (توپخانه سابق)تهران.نمونه یک میدان عمومی

1-2: میدانهای تجاری

در شهرهای متوسط و بزرگ، به غیر از میدان عمومی شهر، یک یا چند میدان وجود داشت که کارکرد اصلی و عمدۀ آن ها تجاری بود. برخی از این میدان ها تنها به فرآورده یا کالای معینی مانند اسب، کاه گوسفند؛ میوه و غیره اختصاص داشتند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

م

میدان گوسفند فروشها-نیشابور.نمونه یک میدان تجاری

1-3: میدانهای حکومتی:

معمولاً در پایتختها و شهرهای بزرگ یک میدان حکومتی وجود داشت که برای تمرینهای نظامی، سان و رژه و انجام مراسم رسمی و احیاناً مجازات مجرمان مورد استفاده قرار می گرفت. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان ارک تهران .نمونه ای از یک میدان حکومتی

1-4: میدانهای نظامی:

در پایتخت و بعضی از شهرهای بزرگ و مهم، یک میدان مخصوص تمرینهای مداوم نظامی و استقرار و اقامت نظامیان ساخته می شد که متشکل از یک فضای باز یعنی محوطۀ میدان، و حجره ها و فضاهایی در پیرامون برای اقامت نظامیان و ذخیره سلاح بود. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان توپخانه وبالاخانه تلگراف خانه.تهران.نمونه ای از یک میدان نظامی

1-5: میدانهای محله ای:

در هر یک از محله های بزرگ و متوسط شهرهای تاریخی، یک مرکز محله وجود داشت. این مراکز از نظر کالبدی و شکلی به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت یک راسته یا گذر که کمی از گذرهای دیگر در محل استقرار فضاهای تجاری و اجتماعی، عریضتر بودند. نوع دوم مرکز محله به صورت میدانچه بود. این میدانچه اغلب در محل تقاطع چند راه یا در کنار راه اصلی محله قرار داشتند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تعریف میدان 30 ص

تحقیق درباره تعریف دولت 46 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره تعریف دولت 46 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

تعریف دولت

سیاستمداران ، جامعه شناسان و اقتصاددانان در مورد تعریف واژه دولت اتفاق نظر ندارند و نتوانسته اند تعریف واحدی را برای واژه دولت عرضه کنند و علت آن این است که هر یک از ایشان واژه دولت را بر طبق طرز تفکر خاص خود تعریف کرده اند و به جهات و جنبه های دیگر آن توجهی نداشته اند. تا آنجا که بعضی از پژوهشگران 145 تعریف برای واژه دولت شمرده اند که همه آنها با هم اختلاف دارند و ما بعضی از آنها را ذکر می کنیم:

الف – “هولاند” در تعریف واژه دولت می گوید: دولت، مجموعه افرادی است که در سرزمینی معین زندگی می کنند و از حکومت اکثریت و یا گروهی از خودشان اطاعت می کنند.

ب – ” فوش ” می گوید: دولت مجموعه ای دایمی و مستقل ، متشکل از افرادی است که در سرزمینی مشخص زندگی می کنند و یک حکومت منظم، آنها را رهبری می کند با ین هدف که تمامی افراد و نیز هر یک از آنها را از زندگی و حقوق ملی برخوردار سازد.

ج – دکتر ” احمد رافت” در این باره می گوید: دولت جماعتی بزرگ از انسانهاست که در سرزمین معینی به طور ثابت سکونت دارند و در مقابل حکومتی مشخص سر تسلیم فرود می آورند و آن حکومت موظف است کیان جامعه را حفظ کند و اداره را بر عهده گیرد.

اینها بعضی از تعریفهایی بود که درباره دولت شده است و ذکر دیگر تعاریف لزومی ندارد آنچه مهم است این است که لفظ دولت، با همه این تعاریفی که برایش ذکر شده در لغت عرب به این معانی نیامده است بلکه در معانی دیگر مانند ”غلبه” و نیز به معنای ”مال” هم آمده است.

اهمیت دولت :

بسیاری از فلاسفه قدیم و جدید به ضرورت وجودی دولت معتقدند و می گویند: وجود دولت امری طبیعی است که انسان به مقتضای فطرت خود به آن گرایش دارد. جامعه شناسان یونانی نیز بر این عقیده تاکید داشته اند و دلایلی هم بر آن اقامه کرده اند که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

الف – معلم اول (ارسطو) رئیس فلاسفه و بنیانگذار مکتب سیاسی معتقد است که وجود دولت ضروری است وی می گوید: وجود دولت یک امر طبیعی است و انسان طبعا” موجودی اجتماعی است و آن کسی که طبعا” و نه از روی تصادف ، خارج از دولت و نظام دولتی زیست می کند یا انسان وحشی است و یا مافوق انسان می باشد .

ب – افلاطون معتقد است که زندگی شایسته فردی، جز با وجود دولت حاصل نمی شود، زیرا طبیعت انسان نیازمند به زندگی اجتماعی و سیاسی است. پس وجود دولت ازبدیهیات است که مردم ناگزیر از پذیرش آن هستند.

ج- هگل معتقد است که دولت پدیده ای اجتماعی و متحرک است و مظهر برترین مرحله پیشرفت تاریخ جهان به شمار می آید.

نظریه اسلام

اسلام با دیدی ژرف و جامع به دولت و حاکمیت نگریسته و در امور اقتصادی و اجتماعی، راه حلهای قطعی را در جهت اصلاح و پیشرفت همه جانبه جامعه اسلامی، وضع کرده است. به نظر اسلام دولت فقط نگهبان ملت است و نمی تواند هر طور که خواست بدون هیچ اساسی، در شئون جامعه دخالت کند زیرا اسلام به دولت اختیارات عمومی تفویض کرده است تا مصالح و شئون مردم را تامین و پاسداری کند، همانطور که به فرد نیز اهمیت داد و حفظ حقوق و آزادیهای فردی را محترم شمرده است و در همین حال فعالیتهای دولت را بر طبق آنچه خود صلاح دانسته ، محدود کرده است و به مردم توصیه کرده است که مراقب و ناظر بر اعمال دولت باشند، تا از انجام واجبات و وظایف خود سرباز نزند و منحرف نشود.

بنابراین اسلام با هیچ یک از نظریات دیگر مکاتب سیاسی سازگاری ندارد، بلکه خود دارای اندیشه و قوانین بخصوصی، در این زمینه است که توضیح آن در ذیل می آید :

الف – ضرورت وجود دولت:

اسلام ، وجود دولت را برای سلامت و استواری شوون جامعه لازم و ضروری میداند، زیرا زندگی اجتماعی بدون وجود سلطه حاکم و یا دولت، موجب می شود که هرج و مرج در جامعه حکومت کند و کرمت انسانی از بین برود و به جای استقرار امنیت، ترس و وحشت تمام جامعه را فرا گیرد. بنابراین، تشکیل دولت امری است که اسلام آن را ضروری می داند و عقل نیز وجود آن را لازم می شمارد.

پیامبر اکرم (ص) پس از تحمل مشقتهای زیاد و رنجهای طاقت فرسا که از ناحیه سرکشان و ستمگران قریش و دیگر عربها به ایشان وارد شد، دولت اسلامی را برپا داشت و رهبری آن را به عهده گرفت.

تا ارزشهای والای انسانی را در زمین حاکم سازد و حق و عدالت را در میان مردم اجرا کند بدین ترتیب دیگر قوی به ضعیف زور نگوید وهیچ غریبی درغربت مورد اذیت قرا رنگیرد و مردم پس از سالها تحمل رنج و تهیدستی و محرومیت در سایه اسلام با راحتی و آسایش و گشایش و رفاه زندگی کنند اسلام دولت را تا زمانی تایید می کند که اهداف و اصول اسلامی را رعایت وبه قوانین آن عمل کند اما حکومتی که به این اهداف توجه نکند اسلام آن را تایید نمی کند و وجود آن را در صحنه زندگی اجتماعی موجب استمرار و تایید ظلم وانحراف از منصبهای عادلانه نمی داند.

اسلام دولتی را تایید می کند که آرمانهای اصیل و ارزشهای والای زندگی را در محدوده نفوذ خودش حاکم گرداند واگر چنین اهدافی رادنبال نکند از نظر اسلام هیچ ارزشی ندارد.امیر مومنان علی (ع) بزرگ پرچمدار عدالت اجتماعی در حالی که خود کفشش را مرمت می فرمود به این عباس فرمود ای ابن عباس ! ارزش این کفش چقدر است ؟ عرض کرد ارزشی ندارد حضرت فرمود به خدا سوگند که این کفش برای من ارزشمندتر است از حکومت کردن بر شما مردم مگر این که درایام زمامداری خود حقی را بر پادارم و باطلی را دفع کنم . آری کفش حضرت علی ع که از لیف خرما بود برای وی باارزشتر از حکومتی بود که در آن حقی بر پا نشود و باطلی دفع نگردد چه رسد به حکومت ستمگری که عدالت را نابود و ستم را بر پا سازد . آن حضرت در بعضی از سخنانش راز خودداری از بیعت کردن یا ابی بکر در سقیفه را چنین بیان می کند خداوندا ! تو خود می دانی که آنچه از ما سرزد برای به دست آوردن حکومت واموال پست دنیا نبود بلکه برای این بود که دین تو را بار دیگر در جامعه حاکم گردانیم و خیر و صلاح را در سرزمینهای تو برقرار سازیم تا بندگان مظلوم تو در آسایش به سر برند و حدود تعطیل شده تو اجرا شود . اسلام برخلاف مکتب قایل به ضرورت دولت که هر دولتی را اگرچه از عدالت در قانونگذاری بدور باشد تایید می کند مطلقا وجود هر دولتی را برای جامعه تایید نمی کند بلکه دولتی را تایید می کند که در سایه آن اهداف ارزشمند و والای اسلام دنبال شود.

ب – اختیارات گسترده :

اسلام اختیارات زیادی را به دولت بخشیده است وظیفه دولت را منحصر در برقراری امنیت و جلوگیری از تجاوز خارجی ندانسته است بلکه اسلام مسئولیتهای زیادی را از قبیل دلجویی از مسلمانان توجه به امور ایشان و توجه به تنگدستی و بدبختی مردم وناراحتیها و بحرانهای اجتماعی متوجه دولت کرده است .

پس دولت اسلامی نسبت به همهء‌امور مسلمانان و حوادثی که بر جامعه اسلامی وارد می شود مسئول است . بنابراین بزرگ پرچمدار عدالت اسلامی علی (ع) علاوه بر این که درهمه احوال متوجه امور مسلمانان بود واز آنها اطلاع داشت خانه ای را برای رسیدگی به مظالم و دادخواستهای مردم بنا کرده بود تا مردم تمامی شکایات و دادخواستهای خود را در نامه ای بنویسند و در‌ آن خانه بیندازند.

حضرت خود به شخصه آن نامه ها را مطالعه می فرمود و بررسی می کرد تا حق کسی ضایع نشود و کرامت هیچ فردی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تعریف دولت 46 ص

تحقیق درباره تعریف و معیارهای نظریه علمی 44 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره تعریف و معیارهای نظریه علمی 44 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

تعریف و معیارهای نظریه علمی

تعریف، به معنای مورد نظر منطقیون، با دشواری‏های بسیاری روبرو است. همانطور که ویتگنشتاین مطرح ساخته است، ارایه یک تعریف دقیق ممکن نیست و معنای یک واژه تنها از طریق کاربرد آن در یک چارچوب بیان می‏شود، اما به هر حال مطابق رسم همیشه قبل از آغاز هر مبحثی تعریفی از آن ارائه می دهند تا دیدی عمومی نسبت به آن ایجاد شود و برای انجام این کار، توضیحاتی چند در ارتباط با موضوع، روش، هدف، و مسایلی که در آن علم مورد بررسی قرار می‏گیرد، ارایه می‏شود.

در ارتباط با نظریه و نظریه پردازی که مطمح بحث حاضر است، کماکان با چنین وضعیتی روبرو هستیم. اما به نظر می رسد از آنجا که در اینجا خود رسیدن به تعریف موضوع بحث است، لازم می آید که ابتدا لوازم ارائه تعریف از نظریه و مباحث مقدماتی آن طرح گردد و در نهایت بر اساس جمع بندی های ارائه شده، تعریف مورد نظر بر مبنای استنتاج از این مباحث استخراج شود- کماآنکه مطابق ادعا، فرایند خود نظریه پردازی نیز چنین است.

در این راستا پیش از هر چیز باید بستر کلی عرصه ای که نظریه پردازی در چارچوب آن قرار است رخ دهد تبیین گردد و آن همانا علم و روش علمی است. از این رو بایسته است پیش از هرچیز گفته شود روش علمی چیست.

علم یا معرفت چیست :

«فیلسوفان، معرفت را «باور صادق موجه» (true jjustified belief) تعریف می‌کنند . از آنجا که این تعریف شامل سه جزء است به تعریف (تحلیلِ) سه جزئی معرفت (tripartite definition analysis) مشهور است. تعریف سه جزئی اولین بار به وسیلة افلاطون مطرح شد. افلاطون گفت‌وگوی سقراط و تئوتتوس را چنین نقل می‌کند:

«سقراط: اگر پندارِ درست [= باور صادق] شناسایی [= معرفت] باشد، ممکن نیست که بهترین داوران در مورد واقعه‌ای پندارِ درست [= باورِ صادق] پیدا کند بی‌آنکه شناسایی [= معرفت] به‌دست آورد، پس معلوم می‌شود شناسایی [= معرفت] غیر از پندارِ درست [= باورِ صادق] است.

تئوتتوس: اکنون به یادم آمد که در این باره از کسی نکته‌ای شنیده‌ام. آن کس می‌گفت: شناسایی [معرفت] پنداری درست [باوری صادق] است که بتوان توضیحی [توجیهی] دربارة آن داد. و آنچه با تعریف و توضیح [توجیه] همراه نباشد شناسایی [معرفت] نیست.» (1: ص 1452).

در توضیح این تعریف باید گفت:

فاعل شناسای (S) به گزارة (P) وقتی معرفت دارد که:

1ـ S به P باور داشته باشدBSP) 2ـ P صادق باشد (P)

3ـ باور S به P موجّه باشد (JSP).

نمی‌توان مدعی معرفت به گزاره‌ای بود و به آن باور یا عقیده نداشت: فهم عرفی (common sense) ادّعای معرفت به یک گزاره و باور نداشتن آن‌را متناقض می‌یابد و نیز وقتی می‌توان مدّعی معرفت به یک گزاره بود که آن گزاره صادق باشد: باور کاذب، معرفت نیست. از سوی دیگر باور صادق به تنهایی معرفت نیست. باور صادق وقتی معرفت است که موجّه یعنی مدلَّل (دارای دلیل) باشد: فهم عرفی باور صادق بدون دلیل را معرفت نمی‌داند، به بیان دیگر: حدس صائب معرفت نیست. مثلاً اگر به سبب کوتاهی خطوط کف دست کسی پیش‌بینی کنیم که عمر او کوتاه است و اتفاقاً کوتاه هم باشد، این باور اگر چه صادق است، معرفت نیست زیرا ربطی منطقی میان خطوط دست و طول عمر وجود ندارد، از این‌رو، این باور موجّه (مدلَّل) نیست. اما اگر به جای خطوط کف دست، به بیماری کشنده‌ای استناد کنیم که او به آن مبتلاست، آنگاه می‌توان گفت باور ما موجّه است و به کوتاهی عمر او معرفت داریم.» (عبدالرسول کشفی، «فروکاهش (تحویل) نظریة معرفت‌شناختی مبناگروی به تلائم»، مجله علمی پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، شماره 39، زمستان 1383، صص 131- 148)

روش علمی:

روش علمی، فرایندی است که طی آن دانشمندان، به طور جمعی یا طی زمان تلاش می کنند یک معرفی واقعی (قابل اعتماد، سازگار، منطقی، و غیر دلبخواهی) از جهان ارائه دهند.

با توجه به تأثیرگذاری باورهای شخصی و فرهنگی بر ادراکات و تفاسیر ما از پدیده های طبیعی، محققان تلاش می کنند با استفاده از رویه های استاندارد تأثیر این مسائل را بر تلاششان برای دستیابی به نظریه و ایجاد آن به حداقل برسانند. چنانکه یکی از دانشمندان مشهور گفته است: «افراد زیرک، می توانند همچون وکلای زیرک برای دیدگاههای غلط توجیهات بسیار خوب و زیبا ارائه دهند.» بنابر این روش علمی تلاش می کند تأثیر گرایشات یا پیش قضاوتهای تجربه گر را به هنگام سنجش فرضیه ها به حداقل برساند.

مراحل چهارگانه روش علمی:

1- مشاهده و تبیین یک یا چند پدیده؛

2- ارائه یک فرضیه برای تبیین پدیده(در فیزیک فرضیه ها اغلب شکل یک مکانیسم علی یا یک رابطه ریاضی به خود می گیرند)؛

3- استفاده از یک یا چند فرضیه برای پیشگویی در خصوص وجود پدیده ای دیگر یا به منظور پیشگویی کمی نتایج مشاهدات جدید؛

4- به عمل آوردن آزمایشات یا سنجش های تجربی از پیشگویی ها به واسطه چند آزمایش مستقل که به گونه ای مناسب اجرا شوند.

اگر آزمایشات فرضیه را تأیید کنند، آن فرضیه ممکن است یک نظریه یا قانون طبیعی تلقی شود- که بیشتر با مفاهیمی از قبیل فرضیه، مدل، نظریه و قانون همراه می شود. اگر آزمایشگر از عهده فرضیه برنیامد، آن فرضیه باید رد شده تلقی گردد یا تغییر و اصلاح بپذیرد.

آنچه در توصیف روش علمی ارائه شده مهم و کلیدی است، قدرت پیشگویی فرضیه یا نظریه است؛ یعنی باید بتواند فضایی بیش از آنچه توسط ما در فرضیه گنجانده شده، را در اختیار بگذارد.(barrow, Theories of everything, 1991 )


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تعریف و معیارهای نظریه علمی 44 ص

تحقیق درباره ی تعریف جنگ 31 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ی تعریف جنگ 31 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

تعریف جنگ

در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.

کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»

برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.

فون بوگوسلافسکی جنگ را عبارت از «منازعة گروه مشخصی از انسانها، قبایل، ملت ها ، مردم یا دولت علیه یک گروه متجانس دیگر »می داند.

اپنهایم جنگ را «جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز » تعریف می کند.

وردوس جنگ را چنین تعریف می کند : «جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیة روابط صلح آمیز معلق شده باشد»

از تعاریف ذکر شده دربارة جنگ چنین برمی آید که جنگ با صلح در تضاد است و در این وضعیت، نزاع سازمان یافته آغاز می شود. اگر تعریف کلازویتس از جنگ را در کنار تعریف وردوس قرار دهیم نتیجة مناسبی از نگرشهای متفاوت از جنگ، به دست می آید.

یکی جنگ را ادامة سیاست می داند و دیگری، تعلیق روابط صلح آمیز همراه با جدال مسلحانه را جنگ می داند. اگر سؤال کنیم که کدام نوع از جنگ، تجاوزکارانه و کدام یک قانونی است، پاسخی نخواهیم داشت. گاستول بوتول می نویسد «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.» او به کارگیری اسلحه در نزاع، خونین بودن آن و سازمان داشتن گروههای متخاصم را وجوه برجستة جنگ می داند. مارکس جنگ را «مامای انقلاب» می داند و تروتسکی می گوید : « جنگ یک فن و مهارت است.»

عده ای به جای استفاده از واژة جنگ از ترکیب «برخورد مسلحانه» استفاده می کنند. در برخی از اسناد سازمان ملل نیز این جابجایی انجام شده است. عده ای معتقدند که اگر این تغییر و جانشینی تنها به خاطر تسری حقوق جنگ به جنگهای داخلی است. آیا به جا نبود که تعریف جنگ توسعه یافته و برخوردهای مسلحانة غیردولتی را هم در برگیرد؟

فارغ از مجادلاتی که در این خصوص وجود دارد، اما واژه جنگ را در این بررسی رساتر می دانیم. همچنین تعریف از جنگ را با توجه به هدفهایی که دنبال می شود جنگ از ابعاد علل وقوع بروز عینی آن و استراتژیها و تاکتیک های متداول مورد بررسی قرار می گیرد.

در حال حاضر جنگ هم از نظر مفهوم و هم از جهت شیوه های اجرای آن بسیار پیچیده شده است به نحوی که تشخیص مرز جنگ و صلح کار آسانی نیست. علل این پیچیدگی را در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد. با توجه به تعاریف ذکر شده، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت :

حداقل دو گروه متخاصم وجود داشته باشند.

حداقل یکی از آنها از قوای مسلح استفاده نمایند.

برخورد، هرچند ساده ، برای مدت طولانی بین آنها جریان داشته باشد.

هر دو طرف به اندازه معمول سازمان داده شده باشند.

حال که دانسته ایم جنگ برخورد مسلحانه و سازمان یافته بین گروههای متخاصم است باید بگوییم این برخورد یا برخوردها نیاز به دانش و تجربه ای عمیق دارد. هرجنگ شامل چند نبرد و هر نبرد شامل چندین رزم است. طراحان و هدایتگران جنگ در سطوح مختلف برای نیل به هدف نهایی تلاش می کنند و هریک نقش مهمی را به عهده می گیرند.

بررسی تحول جنگ

بررسی تاریخ، تمدن و سیاست جوامع نشان می دهد که جنگ به مرور زمان تحول یافته و از نظر کمی و کیفی تغییر شکل داده است. مثلاً گفته می شود که جنگ در جوامع اولیه یک واقعه اتفاقی بوده و احتیاج به مقدمات، ابزار و برنامه ریزی نداشت به همین جهت به سرعت به وجود آمده و در مدت کمی خاتمه می یافت. نیروها، دامنه و میدان نبرد محدود بود. این جنگها که در جریان عادی و روزمره زندگی افراد جامعه ایجاد اختلال جدی نمی کرد، اغلب از حد چند زد و خورد مختصر یا یک حمله ناگهانی به مرزهای همسایه تجاوز نمی کرد و به همین دلیل جنگ حوزه معینی نداشت. با پیشرفت و توسعه جوامع ، جنگ هم تحول یافت. نیروهای ویژة این کار برگزیده و سازمان و تشکیلات خاصی عهده دار امر جنگ شد. از جهت علمی هم جنگ دچار تحول بوده است. برای مدتی مذهب و اخلاق ، اصول خود را بر صحنه های نبرد حاکم گردانیدند. اصول و معیارهای حقوقی، ارزشی، اخلاقی و مذهبی روابط و نتایج و سطج برخورد نیروها را تنظیم می کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی تعریف جنگ 31 ص

تحقیق در مورد تعریف میدان 30 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تعریف میدان 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

تعریف میدان:

فضاهای باز وسیعی که دارای محدوده ای محصور یا کمابیش معین بودند و در کنار راهها یا در محل تقاطع آنها قرار داشتند و دارای کارکردی ارتباطی، اجتماعی، تجاری، ورزشی، نظامی یا ترکیبی از دو یا چند کارکرد مزد مزبور بوند، میدان نامیده می شدند. میدانهای کوچک، بخصوص میدانهای کوچک ارتباطی درون محله های مسکونی را اغلب میدانچه می نامیدند. این میدانچه ها را در برخی از شهرها مانند تهران قدیم، نایین، کاشان و یزد، تکیه یا حسینیه نیز می خواندند.(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

1: انواع میدانها

1-1: میدانهای عمومی

کمابیش در همه سکونتگاهها (شهر یا روستا) میدان یا میدانچه ای عمومی وجود داشت که محل تجمع مردم بود و بعضی از فضاهای عمومی مانند عبادتگاه، آب انبار یا نهر آب و به نسبت وسعت سکونتگاه،تعدادی فضای تجاری یا بازار در پیرامون یا مجاور آن قرار داشت. سبزه میدان تهران، سبزه میدان (میدان کهنه) اصفهان و بسیاری دیگری از سبزه میدانها در سایر شهرها در گذشته، نمونه هایی از این گونه میدانها بوده اند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان امام (توپخانه سابق)تهران.نمونه یک میدان عمومی

1-2: میدانهای تجاری

در شهرهای متوسط و بزرگ، به غیر از میدان عمومی شهر، یک یا چند میدان وجود داشت که کارکرد اصلی و عمدۀ آن ها تجاری بود. برخی از این میدان ها تنها به فرآورده یا کالای معینی مانند اسب، کاه گوسفند؛ میوه و غیره اختصاص داشتند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

م

میدان گوسفند فروشها-نیشابور.نمونه یک میدان تجاری

1-3: میدانهای حکومتی:

معمولاً در پایتختها و شهرهای بزرگ یک میدان حکومتی وجود داشت که برای تمرینهای نظامی، سان و رژه و انجام مراسم رسمی و احیاناً مجازات مجرمان مورد استفاده قرار می گرفت. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان ارک تهران .نمونه ای از یک میدان حکومتی

1-4: میدانهای نظامی:

در پایتخت و بعضی از شهرهای بزرگ و مهم، یک میدان مخصوص تمرینهای مداوم نظامی و استقرار و اقامت نظامیان ساخته می شد که متشکل از یک فضای باز یعنی محوطۀ میدان، و حجره ها و فضاهایی در پیرامون برای اقامت نظامیان و ذخیره سلاح بود. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)

میدان توپخانه وبالاخانه تلگراف خانه.تهران.نمونه ای از یک میدان نظامی

1-5: میدانهای محله ای:

در هر یک از محله های بزرگ و متوسط شهرهای تاریخی، یک مرکز محله وجود داشت. این مراکز از نظر کالبدی و شکلی به دو صورت وجود داشتند. نخست به صورت یک راسته یا گذر که کمی از گذرهای دیگر در محل استقرار فضاهای تجاری و اجتماعی، عریضتر بودند. نوع دوم مرکز محله به صورت میدانچه بود. این میدانچه اغلب در محل تقاطع چند راه یا در کنار راه اصلی محله قرار داشتند. .(سلطان زاده حسین فضاهای شهری ایران)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف میدان 30 ص