لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
پیشگفتار
هنرمندان ما به ویژه معماران معتقد بودند که تقلید خوب به ابتکار بد ترجیح دارد و بدون هیچ تعصبی همیشه از پیشرفتهترین تکنیکهای جهان از هر کجا و از هر کس که بود بهره میگرفتند. اما چنین نبود که هر پدیدهای را به همان گونه که هست بی هیچ کم وکاست بپذیرند و آنچه را که برای کشورمان مناسب میدانستند به گفته خودشان استرلیزه میکردند. چیزهای زائد را میکاستند و آنچه را که کم داشت به آن میافزودند و آن را چنان پرداخته و پیراسته میکردند که گویی همیشه ایرانی بوده است. منجمله هنگامی که یک دسته از آریاییها از شمال غرب ایران به سوی جنوب روانه شدند و چند گاهی در قفقاز و سپس در آذربایجان و کرمانشاه نشیمن داشتند و در پایان خود را به خوزستان و فارس رساندند و نام خود را به این استان دادند، با خود معماری مرسوم شمال را به جنوب آوردند و در خوزستان ساختمانهایی را بنیاد کردند که در شمال پرداخته شده بود. پیداست چنین ساختمانهای سردسیری هرگز به کار گرمسیر نمیآمد. آپادانا در در شوش که بنیادش بر پایههای باربر سنگی بود با اسپریهای (دیوارهای جدا کننده) خشتی به بسترهای دست کم 5 متر پوشاندند و به این ترتیب از نفوذ گرمای سوزنده به درون ساختمان پیشگیری کردند. این کار را پنامسازی میگفتند. پنام که درست در برابر عایق است چه عایق حرارتی و چه صوتی و چه رطوبتی، همیشه در کنار معماری ایران یکی از کاراترین تدبیرها بوده است. مثلاً در خانههای کاشان، یزد، جهرم و دیگر شهرستانها و روستاهایی که در تابستان به شدت گرم و در زمستان سرد بود، به یاری این پنامها، زیستگاهی بسیار مناسب فراهم میآورند. مثلاً در یک خانه یزدی میان در و پنجرهها را تیغهای به عرض 13/0 عمق 6/0 و ارتفاع نزدیک به 5 متر میگذاشتند. این تیغهها را که آفتابشکن مینامیدند نمیگذاشت که آفتاب یک ساعت صبح تابستان به درون اتاق راه یابد و پوشش را به دو پوسته میکردند و در دهانههای کوچک با طاقهای دو پوسته میان تهی و در دهانههای بزرگ نیز همچنین کاری میکردند که گرمای تابستان و سرمای زمستان هرگز نمیتوانست از بام به درون اتاق راه یابد و بدین گونه زیستگاهی فراهم میکردند که در تابستان، زمستان، پائیز و بهار هوایی خوش داشته باشد. بدین ترتیب بدون اینکه زحمت تغییر چهره بعضی از ساختمانها را در اقلیمهای گوناگون ملحوظ دارند، رعایت اقلیم را به نحوه بسیار آسوده میکردند.
در شهرسازی ایران به دو چیز اهمیت فوقالعاده میدادند. یکی «رون» دیگری «پنان». رون یا جهت در ایران سه گونه است، به این ترتیب که یک شش ضلعی دو به دو را که رو به روی هم قرار داشته باشند به هم متصل می کردند و سه رون به وجود میآمد. نخست «رون راسته» که از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده میشد و دیگری «رون اصفهان» که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده میشد و دیگری «رون کرمانی» که تقریباً شرقی و غربی بود. شهرهای دیگر مانند کاشان، شهر ری، یزد و تبریز و چند شهر دیگر رون راسته داشته و اصفهان و چند شهر فارس رون اصفهانی و کرمان و همدان و چند شهر آذربایجان غربی رون کرمانی داشتند. بدین ترتیب ساختمانها خود به خود طوری قرار میگرفتند که تابستان و زمستان خوشی داشت.
تحقیق درباره بررسی اقلیم و معماری ایران 77 ص