![دانلود پاورپوینت نقطه ها در طبیعت](../prod-images/1009057.jpg)
دانلود پاورپوینت نقطه ها در طبیعت
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 30
دانلود پاورپوینت نقطه ها در طبیعت
دانلود پاورپوینت نقطه ها در طبیعت
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 30
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 107
فهرست مطالب
سر آغاز...
انسان 7
طبیعت 18
معماری 25
انسان و طبیعت 58
انسان و معماری 65
معماری و طبیعت 83
منابع 111
انسان ـ طبیعت ـ معماری
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل: ppt _ pptx
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از محتوی متن پاورپوینت :
تعداد اسلاید : 34 صفحه
انسان طبیعت معماری بسم الله الرحمن الرحیم فهرست مقدمه سبک پیکچرسک مفهوم گروتسک گروتسک در معماری مقدمه گروتسک به امری نا به هنجار گفته می شود ، که دو جریان فکری متضاد مثل (خنده و گریه) (ترس و خنده) (چندش و خنده) و در برخی موارد چند حس را با هم التقاط می کند.به طوری که این دو حس در دو کفه ترازو به یک اندازه باشند و هیچ کدام به دیگری برتری نداشته باشد.آشتی دادن دو حس نا همخوان در یک لحظه کاری است بس عجیب به همین دلیل به این نوع ادبی مضحکه ی ترس یا هراس هم می گویند. یعنی با دیدن آن صحنه همزمانی که می خندی همان وقت هم به شدت می ترسی و این دو حس با هم در یک زمان به تو منتقل می شوند! گاهی اوقات نوعی از ترس ها هستند که در انتها حس خوشایندی را برای ما تداعی می کنند ، که در معماری تحت عنوان سابلایم ( SUBLIME ) و در هنر نقاشی به پیکچرسک معرفی می گردد .
و گاهی این حس ترس با ما می ماند و به وحشت وهراس تبدیل می شود ، که در این حال ما نام گروتسک را عنوان می کنیم سبک پیکچرسک مفهومی است که از نقاشی گرفته شده است و در ابتدای قرن 16 در ایتالیا با گرفتن از لغت pittoresco نمایانگر شیوه ای بود که در آن اثرهای نور و سایه را دوباره ایجاد می کردند تا احساس یکپارچگی را در لنداسکیپ ایجاد کنند. پیکچرسک در انگلستان قرن 18 تقریبا معادل هر جایی بود که ارزش نقاشی کردن داشت.
هر جایی که در نقاشی اضافی به نظر نمی آمد.
به عنوان مثال درختی که صاعقه به آن برخورد کرده است چیزی بیش از فقط زیبا و منزه بود – چیزی پیکچرسک بود.
در این رابطه بهتر است نقل قول پرایس را مورد توجه قرار داد :" یک طرف تپه ای سبز و یکدست که بوسیله سیل های زیاد دریده شده است، ممکن است در ابتدا deformed نامیده شود.
هنگامی که از خامی چنین دریدگی ای در زمین کاسته شود و تا حدی توسط تاثیرات زمین پنهان و تزئین گشت و روئیدنیها اثرات خود را گذاشتند، تبدیل به خوش منظرگی ( Picturesque ) می شود." توجه به زیبایی و تعالی در بالاترین حد کیفی طیف زیبایی شناسی منظر قرار دارد این دو مفهوم در قرن 18 ، افکار زیادی را به سوی خود جلب کرد.
تجربه تعالی زمانی روی می دهد که شکوه منظره ای که درک آن دشوار و محدود است ، حواسمان را فرا گیرد.این گونه مناظر ، تخیل و ظرفیت قضاوت ما را نیز متوجه خود می کند ، درست مانند آنکه بخواهیم ایده جهان بی نهایت را درک کنیم.منطق ما می تواند یک ایده کلی را بپذیرد ولی تخیل ما دچار مشکل می شود.این معمولا اولین احساسی است که به افرادی که از کوههای هیمالیا در نپال ، گراند کانیون در آمریکا و آبشار نیاگارا بازدید می کنند ، یا به صحرا یا جنگلی نامحدود نگاه می کنند ، دست می دهد.
مهمترین تمایز بین زیبایی و تعالی آن است که در زیبایی می توانیم کل منظره را درک کرده و از آن لذت ببریم.بنابراین می توان آنرا ارزش گذاری کرد.
در مورد تعالی از آنجا که نمی توانیم به طور کامل آنرا درک کنیم ،ارزشی که برای آن می توان قائل شد به دلیل ایجاد حس ترس و نه وجود آن می باشد.چنین واکنشی ممکن است لذت بخش نباشد.
در تعریف دیگری از تعالی بیان شده است ،" نتیجه اثر وحشت یک لندسکیپ وسیع و ویران که در مواجهه با نیروهای طبیعت می تواند ت
متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
دانلود فایل پرداخت آنلاین
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل: ppt _ pptx ( قابلیت ویرایش متن )
فروشگاه فایل » مرجع فایل
قسمتی از اسلاید متن ppt :
تعداد اسلاید : 69 صفحه
به نام خدا آب و معماری موضوع درس: انسان طبیعت معماری چند ویژگی خاص در طبیعت شکل مطابق با عملکرد سکون یا تحرک؟
آب پشت سد(آب کر) آب جاری تسونامی مولکول آب سد فوجی وارا (آب کر) آب دریاچه بیواکو، بزرگ ترین دریاچه در مرکز ژاپن آب رودخانه سانبوئیچی یوسویی ـ ژاپن آب رودخانه ای در زلاندنو رودخانه سایجو چشمهای در لوردز ـ فرانسه بلور آبی که تازه از طبیعت اومده بیرون، به دور از شهر یا روستا یخ قطب جنوب هماهنگ شدن آب با محیط اطراف آب رودخانه درژا(عبوری از داخل شهر) آب مقطر تاثیر دعا برمولکول آب سد فوجی وارا بعد از دعا آب لوله کشی شهر توکیو همان آب بعد دعا خواندن 500 نفر از سراسر ژاپن Water condition before Hado activated Water condition after Hado activated Tokyo water before Pranic healing Tokyo water after Pranic healing تاثیر موسیقی بر مولکول آب هوی متال انیاگایا تاثیر آهنگ شوپن بر روی آب آهنگ «پاستورال» از بتهوون آهنگ هوا برای ردیف جی، از باخ رقص گروهی کاواچی تاثیر نوشته ها بر مولکول آب انجام بده بیا با هم انجام بدیم You Make Me Sick .
I Will Kill You زرد رنگ جدایی و نفرت متشکرم(هاریگاتو) مادر تریزا رنگ قرمز رنگ ....
عشق و قدردانی After Exposure to a Child بچه Beautiful زیبایی شگفت انگیز It is a water crystal photograph which told Amazing Grace The form that symbolized prayer for the sky and the ground was expressed شیطان یادتون نره که 70% وزن بدن مارو آب تشکیل میده شبکه ای که مولکولهای آب تشکیل میدهند، شبکه ای 6 پر است.
همانطور که در تصویر میبینید، هر دایره قرمز علامت یک اتم اکسیژن است و خطوط خاکستری هیدروژن هستند.
احساس قدرت و ثروت کریستالهای برف در عین تقارن دارای عدم تقارن آیا کریستال برف یک فرکتال
متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پاورپوینت میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
دانلود فایل پرداخت آنلاین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
لیبرالفمینیسم و طبیعت انسان
لیبرالیسم کلاسیک
براساس نظام فئودالى و روبناى سیاسى منطبق با آن، سلطنت و در راس آن شاه حاکمیت مطلق داشت و پدر رعایا خوانده میشد. در این نظام هیچ احدى آزاد بدنیا نمى آمد و همه بعنوان رعایاى یکى از سلسله مراتب نظام اشرافیت و سلطنت پا بهدنیا مىگذاشتند. در این نظام سلطنت و مذهب رابطه لاینفک و تنگاتنگى داشتند و قدرت شاه به "آدم" بعنوان اولین مخلوق خدا و در نتیجه به خود خدا باز مىگشت. خدا، طبیعت و تاریخ همراه و پشتیبان و جزیى از نظم فئودالى و پدرسالارى قلمداد مىشد. مدرک ثبوت این مساله، "کتاب آفرینش" (Genesis) بود که در آن آمده: خداوند "آدم" Addamرا بعنوان منشا سلطنت و شاه خلق کرد.
با تحول ساختارهاى سیاسى و اجتماعى و زوال بنیانهاى نظام فئودالى، لیبرالیسم در تقابل با این نظام و بعنوان پرچم جنبش اجتماعى و تفکر نظام جدید یعنى مناسبات تولید سرمایهدارى پا بعرصه وجود گذاشت. تناقض تفکر پدرسالارانه فئودالیسم با لیبرالیسم در قرن هفدهم در عین حال بمعنى تحولى در دیدگاه بشر نسبت به طبیعت انسان و ماهیت جامعه بود. ارزشهاى محورى لیبرالیسم مانند "اختیار" (Autonomy) فرد در قرن هفدهم طرح شد و گسترش یافت. طبق ارزشهاى نظام فئودالى، معدودى یعنى دستگاه سلطنت و اشراف بطور موروثى بر توده وسیع مردم یعنى "رعایا" و "زیردستان" (Subjects) برترى و حاکمیت داشتند. در تقابل با فئودالیسم، لیبرالیسم به برابرى طبیعى و حقوق فردى و مدنى افراد (فرد بعنوان واحد حقوقى انسان در نظام سرمایهدارى) مانند حق راى، آزادى بیان و حق مالکیت معتقد بود.
فلسفه لیبرالى چنانکه گفته شد با رشد سرمایهدارى ظهور یافت. دمکراسى کلاسیک و آزادیهاى فردى خصلت مشخصه تفکر لیبرالیسم بودند. این نظام منطبق با نیازهاى نظام تجارى و صنعتى رو به رشد سرمایهدارى و بر علیه محدودیتهاى حقوقىاى بود که نظام کهنه و رو به زوال فئودالى در مقابل حق سفر، امور مالى، و اختیار در برپا کردن کارخانه و نظام مانوفاکتورى قرار داده بود و در مقابل گسترش آنها مقاومت مىکرد. ایدئولوژى لیبرالیسم و آزادى فردى آن در ابتدا منحصر به مردان صاحب مالکیت و بعدها به مردانى که در بازارکار حضور داشتند تعلق داشت و تا مدتهاى مدید به موقعیت و حقوق زنان کارى نداشت.
لیبرالیسم کلاسیک و طبیعت زن
لیبرالیسم کلاسیک و سنتى منشا دادن حق به انسان را ظرفیت آن در "تعقل" و قدرت استدلال مى دید. منظور از "انسان" در این فلسفه البته مرد صاحب مالکیت بود. انکار توانایى و ظرفیت زنان در استدلال و تعقل سابقهاى چند هزارساله داشت. ارسطو معتقد بود که: "مرد بنا به سرشت خود برتر و زن بنا به ماهیتش زیردست است. زن تعقلى مشورتى و بدون اختیار و اتوریته دارد". "یکى فرمان مى راند و دیگرى فرمان مى برد". متفکرین قرون وسطى هم با فلاسفه یونانى همعقیده بودند که خدا زنان را بعنوان وسیلهاى براى خلقت مردان آفریده است و قدرت تعقل زنان کمتر از مردان است. فلاسفه مدرن هم کم و بیش همین نقطهنظر را داشتند. "دیوید هیوم"، "ژان ژاک روسو"، "امانوئل کانت"، و "هگل"، همگى در مورد اینکه آیا زنان قدرت عقلى کامل دارند، دچار تردید و شک بودند. بطور مثال هگل عقیده داشت که قدرت عقل و سنجش کمتر و پائینتر زنان راجع به امور جهان، آنان را همانطور که گیاهان از حیوانات متمایز مىشوند، از مردان متفاوت و متمایز کرده است.
لیبرالهاى کلاسیک (تئوریسین هاى ویگ) نظیر "تیرل" (TTyrrell) و "سیدنى" (Sidney) معتقد بودند که تمام طبقات مردم براى بدست گرفتن قدرت سیاسى ناجور و فاقد قدرت راىدادن به دولت هستند و عیرغم آنکه نظام فئودالى و روبناى سیاسى آنرا نقد مىکردند، اعتقاد داشتند که شرکتکنندگان در تعیین حیات و زندگى سیاسى جامعه را باید به صاحبان املاک و کسانى که داراى مالکیت هستند، محدود نمود. لیبرالهاى کلاسیک معتقد بودند که راى و نظر زنان نسبت به دولت و سیاست در راى پدران و شوهرانشان ملحوظ شده است. آنها در عین حال که اعتقادات انجیل و مسیحیت در مورد فرودستى زن را رد مىکردند، معتقد بودند که زنان براى زندگى و حیات سیاسى نامناسب و وصله ناجورى هستند.١
"جان لاک" از تئوریسین ها و فلاسفه لیبرالیسم، کسانى را شایسته تصمیمگیرى در اداره سیاسى جامعه مىدانست که توانایى تعقل و سنجش داشته باشند. جان لاک تماما کلیه اشکال نظام سیاسى فئودالیسم را رد نکرد اما در مورد موقعیت زنان بویژه تفاوتهاى اساسىاى با لیبرالهاى کلاسیک داشت. برخلاف سایر فلاسفه لیبرالیسم کلاسیک "جان لاک" معتقد بود که زنان باید از آزادیهاى پایهاى که کل آحاد بشر از آن بهره مىبرند، برخوردار باشند. "جان لاک" بر این تناقض فلسفه لیبرالیسم که همه آحاد بشر را داراى حقوق طبیعى مىداند و حق راى مردان را برسمیت مىشناسد اما به حقوق زنان بىاعتناست انگشت گذاشت. "جان لاک" معتقد بود زنان داراى قدرت تعقل و سنجش هستند، مىتوانند قرارداد ببندند و حق مالکیت داشته باشند، او معتقد بود که زنان هم مىتوانند بعنوان فرد (واحد حقوقى انسان در نظام لیبرالى) در نظر گرفته شوند. ٢
ظهور لیبرالفمینیسم
دیدگاه لیبرالفمینیسم بعنوان درافزوده اى به تئورى و سنت لیبرالیسم از سابقهاى طولانى برخوردار است و ریشه آن به قرون هفدهم، هجدهم و نوزدهم و متفکرینى چون "مارى والستون کرافت"، "هریت تایلور"، جان استوارت میل" و "الیزابت کیدى ستنتون" بازمىگردد. از آنجا که لیبرالیسم کلاسیک حقوق انسان را بر مبناى قدرت تعقل آن تعیین مىکرد، لیبرالفمینیستهاى اولیه باید ثابت مىکردند که زنان قدرت استدلال و تعقل دارند.
لیبرالفمینیستهایى نظیر "مارى والستون کرافت" و "جان استوارت میل" با آراى لیبرالیسم کلاسیک به مقابله برخواستند. آنها در مقابل استدلالات موجود لیبرالهاى کلاسیک ضمن برسمیت شناختن تفاوتهاى فیزیکى و جسمى زنان با مردان استدلال مىکردند که این تفاوتها در فلسفه لیبرالى داراى اهمیتى نیستند. اما حتى با به کرسى نشاندن این نظر آنها باید ثابت مىکردند که چرا و چگونه زنان قدرت عقلى و فکرى یکسانى با مردان دارند. از آنجا که لیبرالیسم منشا دادن حق به انسان را قدرت عقلى او مىدانست، لیبرالفمینیستها بطور مداوم بر دادن فرصت آموزش و فراگیرى علم براى زنان کمپین مىکردند و دلیل عقبافتادگى زنان نسبت به مردان را در عدم دسترسى به امکانات یکسان در کسب علم و دانش مى دانستند. ٣
چنانکه مىبینیم لیبرالفمینیستهاى اولیه نهایتا و رسما راجع به اینکه زنان واقعا داراى برابرى مطلق با مردان هستند، صراحت ندارند و آن را به دادن فرصت براى آموختن علم و دانش و کسب قدرت تعقل مشروط و موکول مىکنند. لیبرالهایى مانند جان استوارت میل، ولستون کرافت، و کیدى ستنتون معتقد بودند که زنان ضمن اینکه مانند مردان باید موجوداتى صاحب حق راى و حقوق سیاسى و مدنى باشند، تفاوتهایى طبیعى با مردان دارند و حاملین خلوص مذهبى، پرهیزگارى جنسى(puritanism) و ارزشهاى سنتى هستند.