پرسشنامه هوش معنوی
تعداد سوال: 12
پایایی دارد
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 12
مقدمه:
موضوع معنویت، دل مشغولی همیشگی انسان است (کینگ، 1999؛ ترجمه شجاعی،1383). اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته ها و نیازهای مادی قد ﻋﻠﻢ کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می رسد که مردم جهان، امروز بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روان شناسان و روان پزشکان نیز به طور روزافزون در می یابند که استفاده از روش های سنتی و ساده، برای درمان اختلالات روانی کافی نیست (شهیدی و شیرافکن، 1383). این توجه و میل جهانی به موضوعات معنوی موجب شده که برخی از سازمان های بهداشتی مثل سازمان جهانی بهداشت، به بازنگری تعاریف موجود در مورد انسان و ماهیت بشر بپردازند. برای مثال، سازمان جهانی بهداشت در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی اشاره می کند و ﺑﻌﺪ چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می سازد.
همزمان با این انفجار معنوی و به موازات بررسی رابطه بین دین و معنویت و دیگر مولفه های روان شناختی (مثل سلامت روان)، گروهی از پژوهشگران غربی در راستای تبیین بعضی از مشاهدات و داده ها، درصدد تعریف مفاهیمی جدید در ارتباط با دین و معنویت بوده اند. برای مثال، مفاهیم سلامت معنوی (مک دونالد،2000)، تحول معنوی (ریش، 2001)، بهزیستی معنوی (گومز و فیشر، 2003)، فوریت معنوی (رندال و آرگیل، 2005) در آستانه هزاره سوم به ادبیات آکادمیک روان شناسی اضافه شده اند. سازه هوش معنوی نیز یکی از مفاهیمی می باشد که در پرتو توجه و علاقه جهانی روان شناسان به حوزه دین و معنویت نزج گرفته است.
مفهوم هوش معنوی در ادبیات آکادمیک روان شناسی برای اولین بار در سال 1996 توسط استیونز و بعد در سال 1999 توسط امونز در کتاب روان شناسی علاقه نهایی: انگیزش و معنویت در شخصیت مطرح شد. از نظر امونز (2000) هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی با هدف تسهیل حل مسائل روزمره و دستیابی به هدف می باشد. از این تاریخ به بعد گروهی از مولفان و پژوهشگران ( برای مثال، زوﻫﺮ و مارشال، 2000؛ نوبل، 2000؛ بوزن، 2001؛ سیسک،2001؛ ولمن، 2001؛ واگن، 2002؛ ناسل، 2004؛ امرم، 2007؛ کینگ، 2007) درصدد آن برآمدند تا مفهوم هوش معنوی را با توجه به مبانی نظری متفاوت، تعریف و مولفه های آن را مشخص کنند. به موازات این جریان، گروهی دیگر از روان شناسان (مثل گاردنر، 1999) مفهوم هوش معنوی را در ابعاد مختلف مورد نقد و بررسی قرار دادند و پذیرش این مفهوم ترکیبی از معنویت و هوش را به چالش کشیدند. از نتایج این ﻣﺒﺎحثه ها، آشنایی گسترده محیط آکادمیک غرب و بویژه ادبیات عامیانه با مفهوم هوش معنوی بوده است.
تعریف هوش معنوی
سازه هوش معنوی کاربرد ظرفیت ها و منابع معنوی در زمینه ها و موقعیت های عملی می باشد. افراد زمانی هوش معنوی را بکار می برند که بخواهند از ظرفیت ها و منابع معنوی برای تصمیم گیری های مهم و اندیشه در موضوعات وجودی یا تلاش در جهت حل مسائل روزانه استفاده کنند
فایل پرسشنامه هوش معنوی