نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره معنی دعای کمیل

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره معنی دعای کمیل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

معنی دعای کمیل

خدایا از تو درخواست می کنم به آن رحمت بی انتهایت که همه موجودات را فراگرفته است و به توانائی بی حدت که بر همه چیز مسلط و قاهر است و همه اشیاء مطیع اوست و تمام عزت ها در مقابلش ذلیل است و به بزرگیت که سراسر عالم را محشون کرده است و به پادشاهیت که بر تمام قوای عالم برتری دارد و به ذات پاکت که پس از فنای همه موجودات باقی، ابدی است و به نام های مبارکت که در همه ارکان تجلی کرده است و به علمت که بر تمام موجودات محیط است و به نور تجلی ذاتت که همه عالم را روشن ساخته است، ای نور حقیقی و ای منزه از توصیف، ای پیش از همه سلسله و ای بعد از همه موجودات پسین.

خدایا، ببخش آن گناهانی که پرده عصمتم را می درد، خدای، ببخش، آن گناهانی که بر من کیفر عذاب نازل می کند، خدای، ببخش، آن گناهانی را که در نعمتت را به روی من می بندد، خدای، ببخش ، آن گناهانی را که مانع قبول دعاهایم می شود، خدایا، ببخش آن گناهانی را که بر من بلا می فرستد.

خدایا، هر گناهی که مرتکب شده ام و هر خطائی که از من سرزده همه را ببخش . ای خدا، من با یاد تو به سوی تو تقرب می جویم و تو را سوی تو شفیع می آورم و از درگاه وجود و کرمت مسئلت می خواهم که مرا به مقام قرب خود نزدیک سازی و شکر و سپاست را به من بیاموزی و ذکر و توجه حضرتت را بر من الهام کنی.

خدایا، از تو مسئلت می خواهم با سوالی از روی خضوع و ذلت و خشوع که کاربر من آسان گیر و به حالم ترحم کنی و مرا به قسمت مقدر خود خشنود و قانع سازی و در هر حال مرا متواضع گردانی.

خدایا، من از تو مانند سائلی درخواست می کنم که در شدت فقر و بیچارگی باشد و تنها به درگاه تو در سختی های عالم عرض حاجت کند و شوق و رغبتش به نعم ابدی که حضور توست باشد.

ای خدا پادشاهی تو بسیار با عظمت است و مقامت بسی بلند است و فکر و تدبیرت در امور پنهان است و فرمانت در جهان هویدا است و سطوت و قهرت بر همه غالب است و قدرتت در همه عالم نافذ است و کسی از قلمرو حکومت تو فرار نتوان کرد.

خدایا، من کسی را که گناهانم را ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و کارهای بدم به کار نیک بدل کند، جز تو نمی یابم، خدایی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و ستایش مخصوص توست، و من به عصیان بر خود ستم کردم و از نادانی بر نافرمانی تو جرات یافتم و دلم آرام و خاطرم آسوده به این بود که همیشه مرا یاد کردی و بر من لطف و احسان فرمودی.

ای خدای ای مولای من، چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی و چه بسیار بلاهای سخت از من دور بگردانیدی و چه بسیار از لغزش ها که مرا نگاه داشتی و چه بسیار مکروه و ناپسند ها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبان ها منتشر ساختی .ای خدا، غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش و اعمالی نارسا.

زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده و آرزوهای دور و دراز دنیوی از هر سودی مرا بازداشته و دنیا به خدعه و غرور و نفس به جنایت مرا فریب داده است. ای خدای بزرگ و سید من، به عزت و جلالت قسم که عمل بد و اعمال زشت من دعای مرا از اجابتت منع نکند و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا مفتضح و رسوا نگردانی و بر آنچه از اعمال بد و ناشایسته در خلوت به جا آورده ام و تقصیر و نادانی و کثرت اعمال غفلت و شهوت که کرده ام زود مرا به عقوبت مگیر.

ای خدا، به عزت و جلالت سوگند که با من در همه حال رافت و رحمت فرما و در جمیع امور, عطوفت و مهربانی کن. ای خدا, ای پروردگار، جز تو من که را دارم تا از او درخواست کنم که غم و رنجم را برطرف سازد و به حالم از لطف توجه کند، این خدا، ای مولای من، تو بر من حکم و دستوری مقرر فرمودی و من در آن به نافرمانی وپیرو هوای نفس گردیدم و خود را از وسوسه دشمن که معصیت ها را در نظرم جلوه گر ساخته و فریبم داد، خود را حفظ نکردم و قضای آسمانی نیز مساعدت کرد تا آنکه من در این رفتار از بعضی حدود و احکامت قدم بیرون نهادم و در بعضی اوامرت راه مخالفت پیمودم ، حال در تمام این امور، تو را ستایش می کنم.

و حال آنکه مدت آن عذاب طولانی است و زیست در آن همیشگی است و هیچ بر اهل عذاب در آن جا تخفیفی نیست، چنانچه آن عذاب تنها از قهر و غضب و انتقام توست که هیچکس از اهل آسمان و زمین تاب و طاقت آن را ندارد.

ای سید من ، پس من بنده ناتوان و ذلیل و حقیر و فقیر و دورمانده تو چگونه تاب آن عذاب را دارم؟ ای خدای من ای پروردگار من و سید و مولای من ، از کدامین سختی های امورم به سوی تو شکایت کنم؟ و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم؟

از دردناکی عذاب آخرت بنالم یا از طول مدت آن بلای سخت زاری کنم؟ پس تو مرا با دشمنانت اگر به انواع عقوبت مغرب گردانی و با اهل عذابت همراه کنی و از جمع د وستان و خاصانت جداسازی در آن حال در آتش عذاب تو قرار گیرم.

ای خدای من و سید و مولای من و پروردگار من ، صبوری کنم؟ چگونه بر فراق تو صبر توانم کرد و گیرم آنکه بر حرارت آتشت شکیبا باشم، چگونه چشم از لطف و کرمت توانم پوشید یا چگونه در آتش دوزخ آرام گیرم با این امیدواری که به عفوت دارم، باری به عزتت ای سید و مولای من به راستی سوگند می خورم که اگر مرا با زبان گویا گذاری من در میان اهل آتش مانند دادخواهان ناله همی کنم و بسی فریاد می زنم و مانند آنکه عزیزی گم کرده بر تو زار زار می گریم و به صدای بلند تو را می خوانم ، که ای یاور اهل ایمان و ای منتهای آرزوی عارفان و ای فریاد رس فریاد خواهان و ای دوست دل های راستگویان و ای خدای عالمیان .

آیا درباره تو ای خدای منزه وستوده صفات، گمان می توان کرد که بشنوی در آتش فریاد بنده مسلمی را که به نافرمانی در دوزخ زندانی شده و سختی عذابت را به کیفر گناه می چشد و میان طبقات جهنم به جرم و عصیان محبوس گردیده و ناله اش با چشم انتظار و امیدواری به رحمت به سوی تو بلند است و به زبان اهل توحید تو را می خواند و به ربوبیت تو متوسل می شود باز چگونه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره معنی دعای کمیل

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

اختصاصی از نیک فایل توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

دکتر فربد فدایی _ روانپزشک_ استادیار دانشگاه

اندیشمندان ایران و اسلام به تفصیل درباره تاثیر محیط و عوامل اکتسابی, یا فطرت و طبیعت, بر رفتار آدمی سخن گفته اند و با تمثیل و روشهای شبه تجربی به گونه ای جذاب نکات مهمی را عنوان کرده اند.

فردوسی که از گهر و نژاد و هنر می گوید در حقیقت چکیده حکمت باستانی ایران در مورد این واحد زیستی _ روانی_ اجتماعی که انسان می خوانیم به نظم در آورده است.

سعدی نیز مباجثه امروز ما را درباره ژنتیک و محیط عنوان می کند که گاه می سراید:

شگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد

و گاه می گوید:

شمشیر نیک زاهن بدچون کند کسی ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس

امروز می کوشیم بامشاهده دقیق و ترتیب آزمایش به پاسخی برسیم که ادیبان و حکیمان و فیلسوفان گذشته از طریق منطق و جدل و تمثیل و شهود و اشراق در پی آن بوده اند. البته در این راه به پیش رفته ایم اما به پاسخ کامل نرسیده ایم.

می دانیم که مسائل زیست شناختی ممکن است در بزهکاری نقشی داشته باشد. تریزومی xyy, یا صرع, یا نشانگان قطعه پیشانی مغز شاید سبب بزهکاری ناخواسته یی گردد.

دانسته ایم که مسائل روانشناختی هم ممکن است به بزهکاری منجر شود: محیط روانی نامناسب خانه, جو بی اعتمادی و سوء طن, و توهین و تحقیر نسبت به کودک, بزهکار روان _ نژند می سازد.

می دانیم مسائل جامعه شناسی هم از اسباب بزهکاری است: محرومیت, فقر, بی سوادی, کثرت نامتناسب جمعیت, و تبعیض, بزهکار حرفه ای می سازد.

روزگاری بیماری جسمی, داغ ننگ و مایه طرد و سرزنش و محکومیت و مجازات بود. هنوز هم ریشه هایی از این اندیشه باقی است. حتی امروز نیز بیمار جذام و مسلول از بقایای این دیدگاه در رنجند. سپس روزگاری رسید که نه بیماری جسمی, بلکه بیماری روانی موجب قضاوت منفی اخلاقی و مجازات و آزار و شکنجه می شد. تمدن اسلام, رفتار انسانی با بیمار روانی و درمان و نه مجازات او را توصیه کرد. اکنون بیمار روانی را نه به عنوان گناهکار, بلکه بهعنوان بیمار می پذیریم.

اما درباب, بزهکار هنوز همه ما او را بی توجه به ریشه ها و اسباب بزهکاریش, از نظر اخلاقی مورد قضاوت قرار میدهنیم و به کیفر او فرمان میدهیم. حال آنکه بسیاری از بزهکاران, بیمارانی هستند که بزهکاری, نشانه بیماری ایشان است وبرحسب قاعده کلی اسلامی بیمار و نیازمند درمان هستند, ومهم تر از درمان آن است که از این بیماری اجتماعی پیشگیری کنیم.

چگونه از بزهکاری پیشگیری کرد؟ پاسخ به این پرسش در هر عصر برحسب دیدگاه رایج آن عصر و برپایه آگاهی علمی آن دوره متفاوت بوده است.

نخستین اندیشمندان در سپیده دم تاریخ, بیشتر به ذاتی بودن رفتارها, چه خوب و چه شریرانه باور داشتند. این باور در طول زمان به صورت دیدگاهخ پیش ساختگی پرداخت شد. دیدگاهی کگه می پنداشت انسانی کوچک اما کاملاً شکل گرفته در نطفه مرد جای دارد که از هر نظر کامل است و تا هنگام تولد و پس از ان تنها از نظر جثه رشد می کند.

جان لاک, با نفی اعتقاد به ویژگیهای ذاتی, رفتارها را فقط ناشی از یادگیری و تجربه دانست. این دیدگاه با اندیشه آزادیگرایانه و مردگرایانه عصر روشنفکری متناسب بود.

وی می گفت کودکان به طور ذاتی خوب و نه بد هستند. همه برابر زاده می وشند. شرایط, تداعیها, تکرار, تقلید, پاداش, و تنبیه می تواند کودک را نادان و ستیزه جو, یا فرهیخته و نیکوکند.

روسو, که خرمن جنبش رمانتیک را در تاریخ اندیشه ها شعله ور کرد گفت: بگذاریم کودک به گونه یی آزاد استعدادهای فطری خویش را آشکار کند. به آنان بیاموزیم که خود بیندیشند و از تاثیرات مخرب جامعه به دور باشند. آن گاه رفتار بد از آنان نخواهیم دید. بدی و بزه ناشی از محدودیتها و قیدهای اجتماعی است.

داروین لورنتش و تین برگن بر موهبت های ذاتی که در محیط مناسب به صورت رفتارهای سازگارانه در می آید تکیه کرده اند.

فروید ذهنیات و رفتارهای انسان را محصول رشد و تابع قوانین ثابت دانست و رفتارها, از جمله رفتار بزهکارانه را به طور عمده ناشی از انگیزه های ناخودآگاه انگاشت. در پی او گروه عظیمی از جمله اگوست آیکهورن, هیلی, و برونر با دیدی روانکاوانه به تبیین بزهکاری پرداختند.

برحسب نظر آیکهورن, برای یافتن علل بزهکاری نه تنها باید عوامل بر انگیزنده ای را بجوییم که بزهکاری نهفته را آشکار کرده است, بلکه باید دریابیم چه چیزی بزهکاری نهفته را پدید آورده است. طبق نظر او معمولاً کودک با زمینه تکمیل شده برای بزهکاری متولد نمی شود بلکه این زمینه بیشتر به وسیله نخستین تجربیاتی که محیط بر کودک تحمیل می کند تعیین می گردد. کودک در ابتدا موجودی غیر اجتماعی است یعنی ارضای مستقیم غرایز اولیه را بی توجه به جهان پیرامون خویش می طلبد . پرورش درست کودک عبارت است از راهنمایی او از موقعیت غیر اجتماعی به موقعیت اجتماعی. این وظیفه در آغاز به عهده پدر و مادر و سپس آموزگاران است و در عصر ارتباطات. رسانه های گروهی نیز در آن سهیم اند. اما رشد برخی کودکان مسیر دلخواه را دنبال نمی کند, از این رو کودک یاغیر اجتماعی باقی می ماند یا با سرکوبی تمایلات غریزی خویش تظاهر به سازگاری اجتماعی می کند که این وضعیت به بزهکاری نهفته موسوم است.

هیلی و برونر با بررسی زندگی خانوادگی بزهکاران نوجوان در قیاس با نوجوانان غیر بزهکار همان خانواده ها دریافتند بزهکاری نماینده انحراف از جریان رفتار مطلوب اجتماعی است و عامل آن تمایلات ارضاء نشده و در عین حال خنثی شده و محرومیتهایی است که سبب نارضایتی عمیق شده است. بزهکاری در خواسته های ارضاء نشده ریشه دارد و نماینده واکنش به سوائق درونی, افزون بر محرکهای بیرونی است. در مقایسه بزهکاران با خواهران و برادران غیر بزهکارشان آشکار شد که گروه اخیر ناکامیهای یکسان رابا حدت کمتری حس می کنند و عده معدودی هم که ناکامیها را همچون گروه بزهکاران باشدت زیاد حس می کنند روشهای


دانلود با لینک مستقیم


توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

کنفوسیوس مربی و دانشمند بزرگ چین در تدریس روش خاصی داشت. شاگرانش جداگانه مطالعه می کردند و هروقت مشکلی برایشان پیدا می شد یا سوالی داشتند با استاد در میان می نهادند و کنفوسیوس ایشان را راهنمائی می کرد و جواب پرسششان را می داد. روزی یکی از شاگردان از او پرشید: استد بفرمایید معنی مهر و محبت و نوع دوستی چیست؟ کنفوسیوس جواب داد: معنایش مردم دوستی است.

روز دیگر شاگرد دیگری همین سوال را مطرح ساخت و کنفوسیوس جواب داد: نوع دوستی و محبت به معنای آنست که آنچه برخود روانمی داری بردیگران نیز نپسندی. روز سوم شاگرد دیگری سوال مذکور رامکرر کرد و کنفوسیوس جواب داد : به معنای آنست که انسان باید بتواند جلوی خود را بگیرد و همه اعمالش آمیخته به ادب باشد.

شاگردانی که در کنار استاد بودند، از این جوابهای مختلف به سوال واحد، تعجب کردند و به او گفتند: ای استاد! سوال یکی بود چرا جوابهای گوناگون به آن دادید؟ کنفوسیوس جواب داد: بلی سوال یکی بود، اما سوال کننده یکی نبود. کسانی بودند با تفکرات و نظرات مختلف، و من به هر کدام برطبق حالات و تفکراتش جواب دادم.

اندازه سخن ، شاگردی از استاد موجائی فیلسوف بزرگ چین از اندازه سخنگوئی پرسید. استاد جواب داد: اندازه سخن، به جا بودن سخن است. اگر حرف به جا باشد، بسیار بودنش عیب ندارد،اما اگر بیجا باشد یک کلمه آن هم خارج از اندازه است. قورباغه تمام روز به بانگ بالند آواز برمی آورد، اما فقط باعث درد سر و بیزاری مردم می شود، در حالیکه خروس فقط در سپیده دم آواز خوش و نزم برمی آورد و مردم سراسر جهان به آواز و به فرمان او از جا برمی خیزند و از خواب نوشین بامدادی دل برمی دارند.

 

 

ـ طریق وصول به محبت الهى

 محبت الهى و راه رسیدن به آن

 

«یا مُحَمَّدُ؛ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَحابّینَ فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَقاطِعینَ(1) فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَواصِلینَ فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَوَّکِّلینَ عَلَىَّ وَ لَیْسَ لَِمحَبَّتی عَلَمٌ وَ لا نِهایَةٌ وَ کُلَّما رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً...»

 

خداى متعال رسولش را مورد خطاب قرار داده، مى فرماید: محبّت من بر چهار دسته از مردم واجب است (این وجوب از قبیل وجوب تکلیفى نیست، بلکه ثبوت قطعى محبّت خدا را مى رساند):

دسته اول: کسانى که یکدیگر را به جهت من دوست داشته باشند.

دسته دوم: کسانى که براى من از دوستى وارتباط با کسانى که نمى پسندم، دست بردارند و رابطه خود را با دشمنان من قطع کنند. به دیگر سخن، اگر بر اساس هواى نفس و بر خلاف رضاى پروردگار ارتباطى بین آنها برقرار شد، به انگیزه عشق به خدا چنین پیوند و ارتباطى را قطع کنند.

دسته سوم: افرادى که به جهت من با یکدیگر رابطه برقرار کنند (و اگر چنانچه کدورت و تیرگى بینشان وجود دارد، آن را فراموش کنند و در ایجاد ارتباط و پیوند همه جانبه تلاش و همت نمایند.)

دسته چهارم: گروهى که بر من توکل داشته باشند.

پیداست که خداوند در مقام برانگیختن افراد به سوى کارهایى است که موجب سعادت و تقربشان به اوست. البته کسى برانگیخته مى شود که به خداوند محبّت

 

1- در نسخه ارشادالقلوب دیلمى، (باب 54) «المتعاطفین» ضبط شده است.

داشته باشد، نه آنکه بى تفاوت و غافل باشد. براى کسى که واقعاً به محبّت خداوند دست یافته است، محبّت خداوند نزد او بیشتر ارزش دارد از کسى که در بیابان راه را گم کرده و زاد و توشه اش تمام شده و در آستانه مرگ است و انتظار مى کشد تا نان و آبى به او برسانند و او را از سرگشتگى در بیابان و گمراهى نجات دهند. چون کسى که در آستانه مرگ و از دست دادن زندگى زودگذر دنیاست و آرزو دارد چند روز دیگر زنده بماند، مى خواهد راه را پیدا کند تا چند صباحى دیگر در این دنیا زندگى کند و این هرگز قابل مقایسه با ارزش و اهمیّت محبّت خدا به بنده اش نیست که از هر جهت مفید و ثمربخش و سازنده و در عین حال جاودانه است.

پر واضح است که بشر تلاش مى کند تا در این دنیا محبّت دیگران را به خود جلب کند، و البته همت ها متفاوتند: افراد بلند همت درصددند که در دل مردم جاى گیرند، دیگران به آنها محبّت و عنایت داشته باشند؛ ولى اهل آخرت تنها به این نوع محبّت بسنده نمى کنند و در تکاپوى کسى هستند که محبّتش بیش از همه جهان، فایده و ارزش دارد و براى تحصیل و دست یابى به آن از همه چیز و همه دنیاى خود مى گذرند. ولى افسوس که جز براى اندکى، ارزش محبّت الهى ناشناخته است.

پى بردن به اهمیّت محبّت خدا، به نوبه خود درجه اى از شناخت و معرفت ذات اقدس خداوند است و لااقل با این حد از معرفت، ما دچار جهل مرکّب نشده ایم. حال وقتى تا این حد این معنا را درک کردیم، باید در جهت تحصیل چنین امر عظیم و ارزش مندى همّت گماریم و در این راه از همه امکانات خود بهره جوییم، تا محبّت الهى به معناى واقعى در ما پدید آید.

اینکه در این حدیث شریف آمده است: «وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتحابین فیّ» (کسانى که یکدیگر را به جهت من دوست داشته باشند، محبّت من بر آنان واجب مى گردد)، بدان جهت است که دوست داشتن یکدیگر در واقع محبّت ورزیدن به خداست،

چه آن که دوستى با دوستان خدا، نوعى اظهار مودت و محبّت به خداوند است. طبیعى است اگر محبّت به کسى یا چیزى تعلق گرفت به متعلقات او نیز سرایت خواهد کرد، اگر کسى به خدا علاقه داشت به مقربان و نزدیکان او نیز علاقه مند است و این از آثار تکوینى محبّت است، زیرا نمى توان به کسى محبّت داشت، اما نسبت به آثار و متعلقات او بى تفاوت بود. از این رو اگر شخصى به خداوند محبّت داشت به هر که به خدا نزدیکتر است، بیشتر محبّت خواهد ورزید ولذا چنین افرادى در وهله اول به وجود مقدس پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) محبّت مى ورزند و سپس به شیعیانى که به آنها نزدیکترند و راه آنان را بهتر از دیگران پیموده اند و به دستورات و فرامین آنها بیش از دیگران عمل مى کنند.

 

طریق وصول به محبّت الهى

هر کس بر اساس ایمان به خدا، به دیگران محبت داشته باشد و دیگرى را به جهت عبودیت و بندگى او در برابر خدا و به سبب تقوى و پرهیزگاریش، دوست بدارد، باید به خود امیدوار باشد، چون محبّت بندگان و دوستان خدا وسیله اى است که انسان را به راه خدا مى کشاند و از آنچه او را از خدا و دوستان خدا دور مى کند باز مى دارد. افزون بر این، با عمل خویش، محبّت خداوند را تحصیل خواهد کرد و به آرزوى دیرینه خود دست مى یابد؛ زیرا تنها آرزوى هر محب این است که محبوبش نیز به او محبّت داشته باشد. بدین جهت خداوند، در قرآن کریم درباره تحصیل محبّت الهى و یا اینکه چگونه انسان مى تواند محبوب خدا شود، مى فرماید.

«اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونى یُحْبِبْکُمُ اللّهُ»(1)

اگر خدا را دوست دارید پس از دستورات من پیروى کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.

 

1- آل عمران/29.

حال اگر کسى در تکاپوى وصول به محبّت الهى است طریق آن، تمسک به راه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است، باید راه او را تعقیب کرد تا همانگونه که او حبیب الله است و خدا او را دوست مى دارد، با پیروى او، شعاعى از محبّتى که خدا به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)دارد به ما نیز بتابد. بنابراین یکى از مهمترین راههاى جلب محبّت خدا، ارتباط نزدیک با رسول خداست، چون او محبوب مطلق خداست و شاید بتوان گفت، سایر محبّتهاى خدا در سایه محبّتى است که به این محبوبش دارد. این سخن گزافى نیست؛ چرا که همه موجودات امکانى در موجودى که از همه کامل تر است جمعند، بالطبع چنین موجودى، اصالتاً و در بادى امر مورد محبّت و توجه خدا قرار مى گیرد.

پس باید سعى کرد دوستى با دیگران براساس رابطه آنها با خدا باشد و باید افرادى را که پیوند و ارتباطشان با خدا و رسولش قویتر است شناسایى کرد و با آنان رابطه برقرار ساخت، تا محبّت الهى محقّق گردد.

از سوى دیگر، حتى المقدور باید ملاک محبّتهاى دنیوى و جاذبه هایى را که تنها مربوط به این جهان است، از دلمان دور سازیم، چون اگر بر سر امور دنیوى و لذّتهاى دنیوى و ملاکهاى ارزشى آن، به یکدیگر محبّت کنیم، دل ما مملوّ از محبّتهایى خواهد شد که از سنخ محبّت دنیوى است و دیگر جایى براى محبّت الهى باقى نمى ماند.

انسان بطور طبیعى به چیزى که داراى کمال است، علاقه مى ورزد، ولى اگر توجه اش به چیز کامل ترى جلب گردید، رفته رفته از امور فروتر، چشم مى پوشد و محبّت آنها از دلش خارج مى شود. براى اینکه محبّتهاى الهى به دل انسان راه یابد و محبّتهاى دنیوى رخت بربندد، باید کمالى را که فراى دنیا و امور دنیایى است، شناخت و پى برد که سرچشمه و مبدء همه کمالات؛ کمالات را در حد بى نهایت

داراست و هر جمال و کمالى که موجب محبّت و علاقه مى شود، در حد بى نهایت در او وجود دارد.

از آنجا که در ابتدا معرفتهاى ما از طریق امور مادى به دست مى آید، در آغاز آفرینش و شروع زندگى و نیز درگذر آن، به امور دنیوى بیشتر تعلق داریم. گرچه انسان هاى معصوم از آغاز به امور معنوى توجه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

اختصاصی از نیک فایل توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

دکتر فربد فدایی _ روانپزشک_ استادیار دانشگاه

اندیشمندان ایران و اسلام به تفصیل درباره تاثیر محیط و عوامل اکتسابی, یا فطرت و طبیعت, بر رفتار آدمی سخن گفته اند و با تمثیل و روشهای شبه تجربی به گونه ای جذاب نکات مهمی را عنوان کرده اند.

فردوسی که از گهر و نژاد و هنر می گوید در حقیقت چکیده حکمت باستانی ایران در مورد این واحد زیستی _ روانی_ اجتماعی که انسان می خوانیم به نظم در آورده است.

سعدی نیز مباجثه امروز ما را درباره ژنتیک و محیط عنوان می کند که گاه می سراید:

شگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد

و گاه می گوید:

شمشیر نیک زاهن بدچون کند کسی ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس

امروز می کوشیم بامشاهده دقیق و ترتیب آزمایش به پاسخی برسیم که ادیبان و حکیمان و فیلسوفان گذشته از طریق منطق و جدل و تمثیل و شهود و اشراق در پی آن بوده اند. البته در این راه به پیش رفته ایم اما به پاسخ کامل نرسیده ایم.

می دانیم که مسائل زیست شناختی ممکن است در بزهکاری نقشی داشته باشد. تریزومی xyy, یا صرع, یا نشانگان قطعه پیشانی مغز شاید سبب بزهکاری ناخواسته یی گردد.

دانسته ایم که مسائل روانشناختی هم ممکن است به بزهکاری منجر شود: محیط روانی نامناسب خانه, جو بی اعتمادی و سوء طن, و توهین و تحقیر نسبت به کودک, بزهکار روان _ نژند می سازد.

می دانیم مسائل جامعه شناسی هم از اسباب بزهکاری است: محرومیت, فقر, بی سوادی, کثرت نامتناسب جمعیت, و تبعیض, بزهکار حرفه ای می سازد.

روزگاری بیماری جسمی, داغ ننگ و مایه طرد و سرزنش و محکومیت و مجازات بود. هنوز هم ریشه هایی از این اندیشه باقی است. حتی امروز نیز بیمار جذام و مسلول از بقایای این دیدگاه در رنجند. سپس روزگاری رسید که نه بیماری جسمی, بلکه بیماری روانی موجب قضاوت منفی اخلاقی و مجازات و آزار و شکنجه می شد. تمدن اسلام, رفتار انسانی با بیمار روانی و درمان و نه مجازات او را توصیه کرد. اکنون بیمار روانی را نه به عنوان گناهکار, بلکه بهعنوان بیمار می پذیریم.

اما درباب, بزهکار هنوز همه ما او را بی توجه به ریشه ها و اسباب بزهکاریش, از نظر اخلاقی مورد قضاوت قرار میدهنیم و به کیفر او فرمان میدهیم. حال آنکه بسیاری از بزهکاران, بیمارانی هستند که بزهکاری, نشانه بیماری ایشان است وبرحسب قاعده کلی اسلامی بیمار و نیازمند درمان هستند, ومهم تر از درمان آن است که از این بیماری اجتماعی پیشگیری کنیم.

چگونه از بزهکاری پیشگیری کرد؟ پاسخ به این پرسش در هر عصر برحسب دیدگاه رایج آن عصر و برپایه آگاهی علمی آن دوره متفاوت بوده است.

نخستین اندیشمندان در سپیده دم تاریخ, بیشتر به ذاتی بودن رفتارها, چه خوب و چه شریرانه باور داشتند. این باور در طول زمان به صورت دیدگاهخ پیش ساختگی پرداخت شد. دیدگاهی کگه می پنداشت انسانی کوچک اما کاملاً شکل گرفته در نطفه مرد جای دارد که از هر نظر کامل است و تا هنگام تولد و پس از ان تنها از نظر جثه رشد می کند.

جان لاک, با نفی اعتقاد به ویژگیهای ذاتی, رفتارها را فقط ناشی از یادگیری و تجربه دانست. این دیدگاه با اندیشه آزادیگرایانه و مردگرایانه عصر روشنفکری متناسب بود.

وی می گفت کودکان به طور ذاتی خوب و نه بد هستند. همه برابر زاده می وشند. شرایط, تداعیها, تکرار, تقلید, پاداش, و تنبیه می تواند کودک را نادان و ستیزه جو, یا فرهیخته و نیکوکند.

روسو, که خرمن جنبش رمانتیک را در تاریخ اندیشه ها شعله ور کرد گفت: بگذاریم کودک به گونه یی آزاد استعدادهای فطری خویش را آشکار کند. به آنان بیاموزیم که خود بیندیشند و از تاثیرات مخرب جامعه به دور باشند. آن گاه رفتار بد از آنان نخواهیم دید. بدی و بزه ناشی از محدودیتها و قیدهای اجتماعی است.

داروین لورنتش و تین برگن بر موهبت های ذاتی که در محیط مناسب به صورت رفتارهای سازگارانه در می آید تکیه کرده اند.

فروید ذهنیات و رفتارهای انسان را محصول رشد و تابع قوانین ثابت دانست و رفتارها, از جمله رفتار بزهکارانه را به طور عمده ناشی از انگیزه های ناخودآگاه انگاشت. در پی او گروه عظیمی از جمله اگوست آیکهورن, هیلی, و برونر با دیدی روانکاوانه به تبیین بزهکاری پرداختند.

برحسب نظر آیکهورن, برای یافتن علل بزهکاری نه تنها باید عوامل بر انگیزنده ای را بجوییم که بزهکاری نهفته را آشکار کرده است, بلکه باید دریابیم چه چیزی بزهکاری نهفته را پدید آورده است. طبق نظر او معمولاً کودک با زمینه تکمیل شده برای بزهکاری متولد نمی شود بلکه این زمینه بیشتر به وسیله نخستین تجربیاتی که محیط بر کودک تحمیل می کند تعیین می گردد. کودک در ابتدا موجودی غیر اجتماعی است یعنی ارضای مستقیم غرایز اولیه را بی توجه به جهان پیرامون خویش می طلبد . پرورش درست کودک عبارت است از راهنمایی او از موقعیت غیر اجتماعی به موقعیت اجتماعی. این وظیفه در آغاز به عهده پدر و مادر و سپس آموزگاران است و در عصر ارتباطات. رسانه های گروهی نیز در آن سهیم اند. اما رشد برخی کودکان مسیر دلخواه را دنبال نمی کند, از این رو کودک یاغیر اجتماعی باقی می ماند یا با سرکوبی تمایلات


دانلود با لینک مستقیم


توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

زمین شناسی ساختمان

اختصاصی از نیک فایل زمین شناسی ساختمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

زمین شناسی ساختمانی از واژه Structral به معنی ساختار یا ساختمانی Geologg به معنی زمین شناسی گرفته شده است.

دیدکلی

هر کسی که با زمین شناسی سروکار داشته باشد, تشخیص می دهد که پوسته زمین در طی تاریخ زمین شناسی یک واحد ثابت و غیرمتغیری نبوده است بلکه به کرات دربرابر عوامل داخلی و خارجی در آن تغییر شکل ایجاد شده است. شاهد این مدعی وجود نواحی عظیم چین خورده یعنی سلسله کوههاست که در آن رسوبات و سنگهای دیگر فشرده شده و فرم آنها تغییر کرده است.

عامل دیگر رسوبات دریایی است که اینک در قلل مرتفع کوهها دیده می شود و در برخی موارد هزاران متر از سطح دریا بالاتر قرار گرفته است . این خود ناپایداری قشر زمین را نشان می دهد. بطور کلی می توان گفت که زمین شناسی ساختمان و تکتونیک, درباره ساختمانهای مختلف سنگهای تشکیل دهنده پوسته زمین, چگونگی تشکیل و ارتباط آنها با عوامل داخلی زمین بحث می کند.

اهمیت و کاربرد زمین شناسی ساختمانی

زمین شناسی ساختمانی دربین سایر علوم زمین شناسی, موقعیت خاصی را داراست. مثلاً تهیه نقشه زمین شناسی محل, بدون آگاهی به نوع ساختمانهای منطقه, غیر ممکن است. زیرا بدون توجه به ساختمانهای موجود, ارتباط واحدهای مختلف زمین شناسی امکان پذیر نیست. از سوی دیگر مواد معدنی, در ساختمانهای خاص زمین شناسی متمرکز می شوند.

مثلاً نفت و گاز طبیعی بیشتر در قسمتهای بالای تاقدیسها جمع می شوند. و با شناسایی این ساختمانهاست که می توان امکان وجود آنها را بررسی کرد. همچنین بسیاری از موارد معدنی بصورت رگه تشکیل می شوند که این رگه ها , معمولاً در امتداد گسلهای موجود در منطقه تشکیل می شوند. در بسیاری موارد, در اثر وجود گسلها و شکستگیها, گسترش ماده معدنی در یک منطقه قطع می شودو برای پیدا کردن مجدد آن, آگاهی به مشخصات تکتونیکی منطقه, ضروری است.

آشنایی به وضعیت ساختمانی منطقه, کمک مؤثری در مطالعه آبهای زیر زمینی است. زیرا گسلها و شکستگیها, مجراهای مناسبی جهت عبور آبهای زیرزمینی می باشد. شناسایی دره ها و گسلهای ناحیه, یکی از بهترین مراحل مقدماتی حفر تونلها و احداث سدها به شمار می آید.

انواع بررسی های زمین شناسی ساختمانی

بررسی بر اساس وضعیت هندسی

در این نوع تقسیم بندی, ساختمانهای مختلف زمین از نظر شکل هندسی مورد توجه قرار گرفته و به انواع چین ها, گسل, درزه ها و... تقسیم می شوند.

بررسی از نقطه نظر سینماتیکی

در این بررسی, اشکال مختلف زمین شناسی, از نقطه نظر نحوة حرکات پوسته زمین, که منجر به ایجاد ساختمان مزبور شده است, مورد بررسی قرار می گیرن. در حقیقت در این حالت چگونگی تشکیل ساختمانهای مختلف, مطالعه می شود.

بررسی تاریخی

مقصود از این بررسی ها, مطالعه چگونگی تشکیل ساختمانهای مختلف, در دوره های خاص زمین شناسی است. زیرا بطوری که می دانیم, در دوره های مختلف دوران زمین شناسی, حرکات تکتونیکی مختلفی وجود داشته است.

بررسی از نظر دینامیکی

در این بررسی, رابطه نیروهای مؤثر برسنگهای زمین و ساختمانهای حاصله ناشی از آنها مورد بررسی قرار میگیرد.

زمین شناسی ساختمانی و سایر علوم زمین شناسی

پترولوژی

این شاخه از علوم زمین از منشاء پیدایش و شرایط تشکیل سنگها و همچنین رابطه موجود این سنگها گفتگو می نماید وارتباط نزدیکی با زمین شناسی ساختمانی دارد, مخصوصاً تغییر شکلهایی که در اعماق با تبلور مجدد یا دگرگونی سنگها همراه است.

رسوب شناسی

رسوب شناسی و رسوب گذاری از رخدادهای تکتونیکی, شواهد و مدارک زیادی ارائه می نمایند, زیرا تغییر شرایط ته نشینی و انباشته شدن رسوبات با تغییر شکل حوضه های رسوبی همراه است.

چینه شناسی

اغلب اوقات وضع چینه شناسی به موقعیت ساختمانی طبقات وابسته است که بدون دانستن سرگذشت تکتونیک منطقه, امکان بررسی ترتیب چینه شناسی وجود ندارد.

ژئومورفولوژی

ژئومورفولوژی در نواحی که تحت تأثیر تکتونیک جدید قرار گرفته است, دارای اهمیت زیادی است.

زمین شناسی کاربردی

نیروها ی عمل کننده بر زمین باعث ایجاد تغییر در پوسته زمین و تأثیرگذاری بر روی سازه های احداث شده بر روی آن می شود. بنابراین شناخت پدیده های ساختمانی و تکتونیکی کمک مؤثری به برنامه ریزی در اینگونه تشکیلات می نماید.

زمین شناسی اقتصادی

بسیاری از مواد معدنی بصورت رگه در امتداد گسلها و شکستگیهای موجود در منطقه تشکیل می گردد و یا نفت و گاز طبیعی بیشتر در ساختمانهای خاص زمین شناسی(تاقدیس) جمع می شوند که برای شناخت این ساختها و استفاده بهینه از مخازن موجود آگاهی از مشخصات تکتونیکی و ساختمانی منطقه لازم است.

هیدروژئولوژی

آشنایی به وضعیت ساختمانی منطقه کمک مؤثری در مطالعه مخازن زیرزمینی است, چون گسلها و شکستگیها علاوه بر جابجایی لایه های آبدار, مجرای مناسبی جهت عبور آبهای زیرزمینی هستند.

فتوژئولوژی

امروزه بررسیهای زمین شناسی ساختمانی با استفاده از عکسهای هوایی و مطالعه مستقیم در روی زمین(زمین شناسی صحرایی) صورت می گیرد و اصولاً این دو علم لازم و ملزوم یکدیگرند.

1.بازدید از زمین و ریشه کنی


دانلود با لینک مستقیم


زمین شناسی ساختمان