مقدمه :
1- افزایش توانایی جسمی : بدلیل اثرات ذهنی نئشه آور مصرف مواد باعث کاهش خستگی واحساس افزایش توانایی جسمی می شود غافل از آنکه، مصرف مواد باعث از دست رفتن نتیجه اقتصادی کار آنها و حالت خستگی و رخوت و افسردگی می شود. 2- افزایش توانایی جنسی : مصرف اوپیوئیدها در ابتدای مصرف باعث تاخیر انزال و طولانی شدن زمان مقاربت می شود که از نظر افرادی که از روابط جنسی سالم بی اطلاعند مطلوب تلقی می شود و با مصرف تریاک از روابط جنسی خود رضایت پیدا می کنند غافل از آنکه این سوء مصرف به زمانهای دیگر نیز سرایت نموده و وابستگی بهاوپیوئید پیش می آید که مصرف مداوم آن به کاهش میل جنسی و ناتوانایی جنسی می انجامد. 3- اختلالات روانپزشکی درمان نشده : بیماریهای روانپزشکی شیوع زیادی دارد و 25% جمعیت درهر مقطع زمانی نیاز به درمان روانپزشکی دارند اما به دلایل متعدد این افراد درمان صحیحی دریافت نمی کنند و اقدام به سوء مصرف مواد مخدر می کنند. برخی از این اختلالات عبارتند از : اختلالات خلقی- اختلالات سایکوتیک - اختلالات اضطرابی - شبه جسمی- شخصیت- عملکرد جنسی- خواب و اختلالات کودکی و نوجوانی. برای مثال بیماری مانی ملال انگیز که با تشخیص نادرست افسردگی نامیده شده و داروهای ضد افسردگی تجویز می شود اما نه تنها باعث بهبود بیمار نشده بلکه حال او وخیم می شود و از درمان ناامید می گردد و به مصرف اوپیوئیدها دست می زند که علائم بیماری کاهش می یابد و وابستگی به این مواد را ایجاد می کند. 4- دردهای جسمی مزمن : بیماریهای طبی درمان نشده که با دردهای مزمن تظاهر می کننددرایجاد موثرند و عدم درمان مناسب آنها باعث مستعد شدن پذیرش مصرف مواد مخدر می گردد. مشکل بودن درمان بیماری، در دسترس نبودن درمان طبی مناسب و سهل الوصول بودن موادمخدر باعث وابستگی به مواد مخدر می شود و پس از ترک نیز چون دردهای پنهان آشکار میشود ممکنست باعث عود کردن آن شود. 5- همانند سازی با بزرگترها : درخانواده هایی که یکی از والدین وابسته به مواد باشد این کار بعنوان یک رفتار آموخته شده روشی برای مقابله با استرس، سبک از زندگی و ... در فرزندان دیده می شود و گاه ممکن است این سوء مصرف نشانه بزرگی و عضویت در گروه بزرگسالان به حساب آید. این جوانان برای کسب یک هویت بالغانه شروع به مصرف می کنند باید در بحرانهای نوجوانی، با غلبه بر سردرگمی نقش و ایجاد هویت و ایجاد محیطی باغنا و حمایت کافی جوانان این مرحله را به سلامتی طی نمایند. 6- دسترسی به پول هنگفت : برای کسی که راههای عاقلانه خرج کردن آنرا نمیداند. دسترسی به پول زیاد و تجربه نمودن لذتهای متفاوت باعث گرایش به مصرف مواد و تجربه کردنلذت ناشی از آن می شود. این افراد راه دیگری برای مصرف پول بادآورده خود ندراند و برای افراد سودجو طعمه مناسبی می باشند. 7- تصورات نادرست درباره مصرف مواد مخدر : " تفریحی بودن مصرف مواد و ترک آن در هرزمان که اراده نمایند، بدون آنکه معتاد شوند" ، از جمه تصورات نادرست درباره مصرفمواد مخدر است. هر فردی با مصرف مواد چه با دوزبالا و چه دوزکم معتاد محسوب می شوداما گاهی فرد بدلیل آنکه نمی خواهد او را معتاد بدانند می گوید که تفریحی و تفننی مصرف می کند و هر وقت اراده کند ترک می نماید. این تصورات کاملاً واهی و نادرست میباشد. 8- ایجاد احساسات ویژه مواد مخدر : باعث تغییر در وضعیت هوشیاری فرد می شودو این تغییر در سطح هوشیاری، ادراک، تفکرگاهی به عنوان احساسات متعالی تفسیر می شود. با این تفسیر افراد طالب این احساسات اقدام به مصرف مواد می نمایند. احساس نئشه، خودبزرگ بینی، خوش بینی کاذب، سرخوشی، توهم زایی بینایی ولمسی، جذاب شدن رنگها، احساس شناوری از جمله این احساسات است. حتی گاهش انتظارات فرد در حین مصرف مواد در نوع تجربه آنها اثر می گذارد. کاملاً واضح است که تجارب حاصلاز مصرف، نشانه تغییرات بیمار گونه در مکانیزمهای عصبی هستند اما آموزشهای نادرستو سودجویانه باعث می شود که این تغییرات بیمارگونه احساسات متعالی تلقی شود. 9- عضویت در یک خرده فرهنگ برای کسب حمایت : معتادان دارای یک خرده فرهنگ خاص هستند. ارتباط و داد و ستد و ملاقاتها و حالات نئشه و استفاده از سرنگ مشترک و گاهی شبکه ای از حمایت عاطفی، اگر چه حمایت واقعی را فراهم نکرده اما فرضی نادرست را در اعضاء القا می کند که نوعی رابطه عاطفی و دوستانه در جریان است و این رابطه معتادگونهجایگزین حمایتهای واقعی زندگی می شود. 10- روشهای مقابله با استرس پخته : همه ما روزانه با استرسهای مختلف مواجهیم و دربرخورد با آنها از روشهای آگاهانه (استراتژیهای مقابله ای ) و گاهی ناخودآگاه (مکانیزمهای دفاعی) استفاده می کنیم . یکی از بزرگترین معضلاتی که قشر جوان امروز با آن مواجه است مسئله ی خدمت اجباری سربازی است. خدمت اجباری در ایران از بزرگترین موانعی است که سر راه زندگی یک پسر جوان قرار دارد. مانعی که او از زمان وارد شدن به سالهای آخر دبیرستان با آن مواجه می شود و باید هرگونه تلاشی را انجام دهد تا زمان آن را به تعویق بیاندازد تا باعث بازنگاه داشتن وی از پیشرفت و ادامه تحصیلات نشود. اکثراً خانواده هایی که مقداری شرایط مالی بهتری دارند و همچنین در قسمتی از دستگاه نظام هم آشنا دارند؛ با قیمت نسبتاً بالایی اقدام به خریدن مدت سربازی می کنند. که البته این کار به صورت "غیر قانونی" انجام گرفته و بعدها می تواند برای فرد ایجاد مشکل کند. به طور مثال دیگر نمی تواند در مراکز دولتی و یا برخی از ادارات خصوصی استخدام شود چون اکثرآً برای فرار از سربازی برگه های ناتوانی جسمی جعلی خریداری می کنند که نشاندهنده ناتوانی فرد در انجام بعضی از فعالیت هاست. جالب اینجاست که سربازی تا چند سال قبل به صورت قانونی فروخته می شد. اما برای جلوگیری از "بی عدالتی" از فروش آن جلوگیری شد تا امروز تنها قشر ثروتمند قادر به خرید آن باشند. در حالیکه مبلغ قبلی برای قشر متوسط و پایین آنچنان هم زیاد نبوده که غیر ممکن بنماید. بسیاری بر این عقیده اند که شرایط خفقان حاکم بر حکومت و ترس آن ها از حمله کشورهای دیگر به قصد براندازی جمهوری اسلامی مخصوصاً خطر حمله آمریکا باعث شده حکومت تلاش بیشتری برای جذب نیروهای مسلح کرده زیرا می داند که دیگر کسی حاضر نیست داوطلبانه جانش را فدای تفکرات پوچ و متحجر آنها کند. البته اکثر نظامیان عالی رتبه قادر به معاف کردن فرزند خود هستند و در غیر این صورت شرایط راحت و سهلی برای آن ها در طول خدمت فراهم می کنند.
این در حالی است که با بالارفتن سطح فکری جامعه، جوانان دیگر حاضر نیستند برای یک نظام ضد انسانی که احساس اشتراکی با آن ندارند خدمت کنند. جوان امروز به فکر آسایش، رفاه، تحصیلات و کار مناسب است و حاضر نیست 2 سال از موثرترین و کلیدی ترین سال های عمر خود را در جایی سپری کند که جز دشنام و حرف زور چیز دیگری نمی شود و باید تمام مدت تحت فرمان شخص دیگری باشد. جوان امروز نیازی نمی بیند که تیر اندازی فرا گیرد و به در دست گرفتن اسلحه و پوشیدن لباس نظامی افتخار نمیکند. آن هم نظامی که با وی سر دشمنی دارد و در اولین فرصت وی را قربانی میلیتاریسم و خودکامگی های قدرتمندان خواهد کرد.
جدیداً برای اینکه جوانان را به خدمت تشویق کنند و همچنین به خاطر همان خطراتی که گفته شد سعی کرده اند در پادگان ها شرایط بهتری فراهم کنند. البته این شرایط تنها به این ختم می شود که فرمانده کمتر به سربازان درجه دار دشنام دهد و یا غذای بهتری به سربازان درجه دار داده شود. البته وضع در تمام پادگان ها به یک شکل نیست و به قول معروف مخصوص به پادگان هایی است که نور چشمی ها در آنجا خدمت می کنند و باید شانس بیاوری تا در بین آن ها بر بخوری! اما با این همه حتی در همان پادگان ها نیز آمار سربازان فراری بسیار زیاد شده است. بسیاری که از ابتدا تن به خدمت نمی دهن، یا از کشور فرار می کنند یا اینکه در همان شرایط داخل به عنوان یک فراری و در واقع همچون مجرمی که از زندان گریخته باشد به زندگی خود ادامه می دهند. عده ای نیز در طول خدمت خود از شرایط آزار دهنده صبرشان لبریز شده و مشکلات بعدی را بجان میخرند و از پادگان فرار می کنند. آنهائی هم که ترجیح میدهند وضع را تحمل کنند و طوری این مانع را از سر راه بردارند با مشکلات دیگری مواجه میشوند.
تاریخچه: تاریخچه مصرف مواد مخرد به قرنها پیش بر می گردد و در گذشته های دور برای درمان بیماریها از آن استفاده میشد ولی در حال حاضر علل و انگیزه هایی دیگر نیز در مصرف آن دخالت دارند. اعتیاد بر شرایط و اوضاع خاصی در ساختار یک جامعه دلالت دارد و در نزد مبتلایان بهاعتیاد بیگانگی به حد اعلای خود میرسد. نظارت گروههای نخستین چون خانواده کاهش مییابد، همبستگیهای اجتماعی متزلزل و سست می گردد و فرهنگ حزن و اندوه حاکم می شود. عل و انگیزه های اعتیاد را به دو دسته کلی 1- عوامل فردی و درونی 2- عوامل اجتماعیو بیرونی می توان تقسیم کرد. از جمله عوامل فردی، عکس العمل فرد در مقابل مصرف اولین بار این مواد تخدیرزاست که اگر مصرف آن در فرد ایجاد حالت رضایت کند فرد بتدریجبه مصرف آن ادامه داده و باعث اعتیاد او می شود. اما اگر مصرف آن در فرد عکس العملمنفی ارگانیزم را بدنبال داشته باشد، پدیده اعتیاد اتفاق نمی افتد، انگیزه پناهندگییکی دیگر از عوامل فردی است که بشر امروز برای فرار از اضطر ابهای زندگی ماشینی وبرای فرار از ناسازگاریها و نگرانیهای فکری به مواد مخدر پناه می برد و آرامش خود را در پناه آن جستجو می کند. کنجکاوی و تمتع نیز از دیگر عوامل فردی برای گرایش به اعتیاد هستند. وجود فقر مادی خانواده ها: وجود ستیزه بین والدین و اعضاء خانواده و اوضاع نابسامان خانواده، همچنین اعتیاد پدر یا مادر یا یکی از اعضا خانواده نیز از جمله عواملی هستند که در گرایش افراد به اعتیاد میتوانند موثر باشند. گاهی حتی وجود شرایط مساعداقتصادی و ضعیف شدن روابط بین انسانی باعث گرایش افراد به مواد اعتیاد آور می گردد.عواملی از قبیل در دسترس بودن دارو و همچنین وجود اختلافات طبقاتی در هر جامعه ایباعث بی ایمانی بیشتر افراد جامعه به شرایط اقتصادی شده و همین ناباوری به شرایط اجتماعی در گرایش به اعتیاد تاثیر بسزایی دارد.
عواملی از قبیل بیکاری و رشد بی قوارهصنعت و همچنین وجود جنگ و بحرانهای اقتصادی و یا تسلط گروههای اقلیت نژادی در هر جامعه ای از عوامل اجتماعی برای گرایش به اعتیاد خواهندبود
در یک نگاه کلی معتاد معلول نارسائیها و نقایصی است که در مسیر زندگی او، از جمله نقص تربیت، مشکلات محیط، خانواده و ... وجود داشته است، اما بعضی از عوامل شخصیتی خاص هم در بروز این معضل، خصوصا" در مورد جوانان بی تاثیر نیستند. در اینجا وقتی صحبت از شخصیت می کنیم، منظور مجموعه سازمان یافته ای از خصوصیات نسبتا" مداوم و است که در مجموع فردی را از افراد دیگر متمایز می کند. در یک نگاه کلی تحقیقات انجام شده بیانگر این امر است که افراد معتاد دارای ویژگیهای شخصیتی ویژه ای هستند که آنها را از افراد عادی جامعه جدا می کند. حال سوال این است که کلیه خصوصیات شخصیتی - روانی معتادان، صرفا" ناشی از مصرف مداوم و مکرر مواد مخدر یا ترکیبات اعتیاد آور می باشد یا آن که فرد معتاد قبل از اعتیاد هم دارای ویژگیهایی بوده که به علت اعتیاد به گونه ای تشدید شده اند؟ در جواب این سوال می توان گفت که تحقیقات انجام شده و تجارب و شواهد عینی نشانگر آن است که اکثر معتادارن قبل از اعتیاد دارای نارسائیهای شخصیتی - روانی زیادی بودهاند که بعد از اعتیاد به صورت مخرب تر ظاهر شده است. این نکته در جریان اعتیاد و چگونگی باز پروری معتادان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اصولا" بعضی عوامل تاثیر گذار بر شخصیت افراد خصوصا" جوانان می تواند آنها را در مسیر اعتیاد قرار دهد. از این نظر نقش خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرااعتیاد امری اکتسابی است و از یادگیری سرچشمه می گیرد و خانواده می تواند به عنوانمهمترین کانون تعلیم اعتیاد درآید. برای مثال ناپختگی و عدم توانایی والدین در ایجاد روابطی سالم که فرزندان بتوانند احساس امنیت کرده و مشکلات خویش را صادقانه با آنان در میان گذارند را می توان بعنوان الگویی نامطلوب که زمینه گرایش جوانان به اعتیاد را فراهم می آورد نام برد. وجود رفتارهای اجتماع ستیزانه والدین از جمله عوامل دیگری است که باعث ایجاد زمینههای ناسالم روانی و نتیجتا" احتمال گرایش به اعتیاد می باشد. بی بند و باری و لاابالی بودن والدین و بی اعتنایی آنان به سرنوشت فرزندان از جملهعوامل دیگر است چرا که کمبود محبت در جوانان باعث ایجاد عقده های روانی شده و زمینه گرایش جوانان به اعتیاد را فراهم می آورد اعتیاد والدین از جمله عوامل تاثیر گذار بر جوانان است، زیرا اعتیاد پدر یا مادر،این تصور را در اولاد آنها بوجود می آورد که اعتیاد یک عمل معمولی و از خصوصیات افراد کامل و بزرگسال است و از طرف دیگر با در دسترس بودن مواد مخدر در خانواده و آشنایی به نحوه استعمال آن توسط پدر و مادر، زمینه گرایش جوانان به مواد مخدر سهل تر میشود. باید توجه داشت همانگونه که فقر و تنگدستی در خانواده ها از جمله عوامل موثر در گرایش به اعتیاد است، ثروت و اموال بادآورده در طبقات مرفه نیز، ممکن است زمینه های این معضل را فراهم آورد. در کنار عوامل فوق، عدم توجه والدین نسبت به رشد روانی و رفع نیازهای روانی و رفعنیازهای طبیعی فرزندان و اختلالاتی مانند عدم توانایی در بیان مشکل، نارسائیهای احساسی - عاطفی، عدم توانایی در ایجاد روابط سالم و سازنده با دیگران احساس انزوا و جدایی، پائین بودن آستانه عمل در برابر محرومیت ها و احساس اضطراب از جمله ویژگیهای جوانان است که در صورت عدم توجه والدین به این امور می تواند زمینه گرایش آنها را بهاعتیاد فراهم آورد. مجموع مطالب فوق الذکر نشان می دهد که زمینه های شخصیتی، تربیتی و روانی افراد معتاد قبل از آنکه به اعتیاد کشیده شوند به گونه ای با دیگر افراد متعارف و معمول جامعه اختلاف داشته و این افراد چه در خانواده و چه خارج از آن، با یک سری از محدودیتهای روانی- جسمانی روبرو بوده اند، اما اعتیاد نیز یکسری ویژگیهای شخصیتی دیگر به اینافراد می دهد که قابل بررسی می باشند. بطور خلاصه اکثر معتادین دارای خصیصه های پسیکوپاتیک، نوردتیک و سوسیوپاتیک، افسردگی، تنش، دروغگویی، احساس بی کفایتی و اشکال در تشکیل روابط اجتماعی گرم و طولانی می باشند. با بررسی مطالعات انجام یافته به طور کلی می توان استنباط کرد که جوانان معتاد قبلاز اعتیاد نیز یک سری از مسائل و مشکلات در زمینه های شخصیتی، تربیتی و روانی به گونه ای بالاتر از حد معمول جامعه و همراه با برخی از محرومیت های روانی مواجه بودهاند و مسئله اعتیاد نیز به گونه ای این ویژگیها را تشدید کرده است. در واقع می توانگفت که رابطه بین شخصیت و اعتیاد، رابطه ای متقابل است. یعنی فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها و شکست ها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی های زندگی، عدم ثبات عاطفی و از همه مهمتر واستگی هیجانی به اعتیاد روی می آورد و اعتیاد نیز بنوبه خود موجب می شود که شخص انسجام روانی و هیجانی خود را از دست بدهد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 41 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله مواد مخدر