نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مسئولیت مدنی ناشی از فعل زیان آور صغیر و مجنون

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله مسئولیت مدنی ناشی از فعل زیان آور صغیر و مجنون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
مسئولیت مدنی ناشی از افعال زیان آور محجورترین همواره مورد توجه قانونگذاران و حقوقدانان بوده است؛ زیرا عدالت و انصاف و مصلحت اجتماعی اقتضا می کند که زیان وارد به وسیله محجور نیز جبران شود و هیچ زیانی بدون جبران نماند. در عصر جدید، بر اثر کم شدن قدرت خانواده و سستی نظارت والدین بر اعمال کودکان و نوجوانان و آزادی بیشتری که در جامعه امروز، بجا یا سستی نظارت والدین بر اعمال کودکان و نوجوانان و آزادی بیشتری که در جامعه امروز، بجا یا نابجا، به آنان می دهند و در نتیجه استفاده روز افزون اطفال از دوچرخه و وسائل خطرناک بازی که چه بسا زیانهایی برای دیگران به بار می آورد، و نیز به علت افزایش بیماریهای روانی، جبران خسارت ناشی از افعال زیان آور محجورین بیش از پیش توجه قانونگذاران و صاحبنظران و علمای حقوق را به خود جلب کرده و بر اهمیت موضوع افزوده شده است.
بحث از مسئولیت مدنی سفیه در اینجا مورد نظر نیست، چه تفاوتی از این لحاظ بین سفیه رشید نمی باشد. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت مسئولیت مدنی ناشی از فعل صغیر و مجنون است. دو مسأله در اینجا مطرح می شود : یکی آنکه آیا مسئولیت افعال زیان آور صغیر یا مجنون به عهده سرپرست اوست؟ دیگر آنکه آیا صغیر و مجنون مسئول اعمال زیان آور خود هستند؟ هر یک از این دو مسأله در حقوق ایران بررسی خواهد شد و مقایسه ای هم با حقوق سوئیس و فرانسه و بعضی دیگر از کشورها در این زمینه انجام خواهد گرفت. در این مقاله مخصوصاً بررسی ماده 7 قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339 موردنظر خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 


مسئولیت سرپرستی صغیر و مجنون

 

ماده 7 قانون مسئولیت مدنی مقرر می دارد: « کسی که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر قانوناً یا بر حسب قرارداد به عهده او می باشد، در صورت تقصیر در نگاهداری یا مواظبت، مسئول جبران خسارت وارده از ناحیه مجنون یا صغیر می باشد و در صورتی که استطاعت جبران تمام یا قسمتی از زیان وارده را نداشته باشد، از مال مجنون یا صغیر زیان جبران خواهد شد و در هر صورت جبران زیان باید ب نحوی صورت گیرد که موجب عسرت و تنگدستی جبران کننده زیان نباشد.»
بند اول این ماده راجع به مسئولیت کسی است که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر به عهده اوست که ما، برای سهولت کار، از او به سرپرست تعبیر می کنیم.
این مسئولیت یک نوع مسئولیت ناشی از فعل غیر است که مبنای آن حمایت از زیان دیده از یک سو وادار کردن سرپرست محجور به دقت و مراقبت در انجام وظیفه و بالنتیجه، حمایت از محجور، از سوی دیگر است. فکر حمایت از زیان دیده مخصوصاً قابل توجه است زیرا محجور اغلب فقیر است و مالی از خود ندارد و اگر سرپرست صغیر مسئولیت افعال زیان آور او را به عهده نداشته باشد، چه بسا زیان بدون جبران خواهد ماند و این برخلاف عدالت و انصاف است.
اینک بجاست نخست شرایط مسئولیت سرپرست را مورد مطالعه قرار دهیم و سپس حقوق ایران را دز این باب با حقوق کشورهای دیگر مقایسه کنیم و معایب و محاسن آن را از طریق مطالعه تطبیقی روشن سازیم.
الف- شرایط مسئولیت سرپرست در حقوق ایران
طبق قانون مسئولیت مدنی، شرایط عمومی مسئولیت در حقوق فعلی ایران عبارت است از: تحقق خسارت و تقصیر وارد کننده زیان و وجود رابطه سببیت بین تقصیر و خسارت وارده. از این شرایط عمومی آنچه در اینجا قابل بحث به نظر می رسد تقصیر است. پاره ای شرایط اختصاصی نیز در مسئولیت سرپرست وجود دارد که ذیلاً مورد بحث قرار می گیرد:
1- تعهد به نگاهداری یا مواظبت مجنون صغیر- در بند اول ماده 7 از «کسی که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر قانوناً یا بر حسب قرارداد به عهده او می باشد» سخن به میان آمده است که ما به جای این عبارت کلمه سرپرست را بکار بردیم. بعضی از علمای حقوق بر آنند که دو کلمه «نگاهداری» و «مواظبت» در این ماده به طور مترادف و به یک معنی بکار رفته اند.
بعضی دیگر اظهار عقیده کرده اند که لفظ نگاهداری اعم از واژه مواظبت است «چه نگاهداری مشتمل بر مواظبت و هم تهیه تمام یا قسمتی از لوازم ضروری زندگی مجنون یا صغیر از قبیل خوراک و پوشاک و محل سکونت اوست».
به نظر می رسد که نگاهداری در این ماده به معنی خاص و حقوقی که از آن به حضانت هم تعبیر می کنند بکار رفته است. این نگاهداری در درجه اول حق و تکلیف پدر و مادر است و تابع شرایط احکام خاصی است که در موارد 1168 تا 1179 قانون مدنی و مواد 12 تا 14 قانون حمایت خانواده مقرر شده است. قوانین مذکور برای این مفهوم خاص حقوقی گاهی کلمه نگاهداری (یا نگهداری) و گاهی کلمه حضانت را بکار برده اند. اما کلمه مواظبت اعم است و دارای معنی خاص حقوقی نیست و به همان معنی لغوی استعمال شده که عبارتست از پیوسته مراقب کاری بودن و نگهبانی کردن.
به هر حال، بند اول ماده 7 دارای مفهومی گسترده است و شامل هر کسی می شود که نگاهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر قانوناً یا بر حسب قرارداد به عهده او می باشد. بنابراین هر یک از پدر، مادر، وصی و قیم، در صورتی که عهده دار حضانت محجور باشند؛ مدیر مدرسه و آموزگار که قانوناً موظف به مراقبت از دانش آموزان هستند؛ پرستاری که بر حسب قرارداد یا قانون، مواظبت مجنون یا صغیر را به عهده گرفته است؛ کاسب یا پیشه ور یا صنعتگری که صغیر به او را به عهده گرفته است؛ کاسب یا پیشه ور یا صنعتگری که صغیر به او سپرده شده و نزد او کار می کند و هر شخص دیگری که به موجب قانون یا عرف و عادت یا قرارداد متصدی مواظبت و موظف به نگاهداری محجور باشد مشمول قاعده مندرج در بند اول ماده 7 هستند. قراردادی که به موجب آن مواظبت محجور به شخصی واگذار می شود اعم است از اینکه معوض یا مجانی، کتبی و یا شفاهی باشد. تعهد به مواظبت ممکن است کوتاه مدت یا بلندمدت باشد.
البته بند اول ماده 7 شامل حقوقی نمیشود. کلمه «کس» که در این ماده بکار رفته فقط به شخص طبیعی اطلاق می گردد. در واقع قانونگذار خواسته است فقط اشخاص طبیعی را که عملا و حقیقتاً مواظبت محجور را به عهده دارند مسئول اعمال آنان بشناسد. معهذا در صورتی که شخص طبیعی کارگر شخص حقوقی محسوب شود می توان کارفرما را نیز طبق ماده 12 قانون مسئولیت مدنی مسئول شناخت.
هر گاه دو یا چند نفر نگاهداری یا مواظبت محجور را به عهده داشته باشند(مانند پدر و مادری که مشترکاً عهده دار حضانت هستند و یا اشخاصی که که به موجب قرارداد مواظبت مشترک طفل را پذیرفته اند) و به علت تقصیر مشترک آنان زیانی از سوی محجور به دیگری وارد شود، همه آنان مسئول و مکلف به جبران خسارتند ولی مسئولیت آنان یک مسئولیت تضامنی نیست و هر یک فقط مسئول زیان ناشی از تقصیر خود است و دادرس باید به نسبت تأثیری که تقصیر هر یک از آنان در ایراد خسارات داشته است سهم او را در پرداخت خسارت معین کند زیرا مسئولیت تضامنی برخلاف اصل است و احتیاج به نص دارد که در این مورد دیده نمی شود. البته در موردی که تقصیر سرپرستان جرم کیفری تلقی شود، طبق تبصره 2 ماده 1 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1351، متضمناً مسئول پرداخت خسارات وارده خواهند بود.
2- محجور تحت حضانت یا مواظبت- محجور به عهده اوست مسئول شناخته شود. نظر می رسد که صغیر در اینجا اعم از ممیز و غیر ممیز است و قاعده مذکور اختصاص به صغیر غیر ممیز ندارد. معهذا بعضی از استادان حقوق قاعده مندرج در بند ماده 1 ماده 7 را به مجنون و صغیر غیر ممیز اختصاص داده و آن را بدین گونه توجیه کرده اند که اگر صغیر غیر ممیز در اثر تقصیر سرپرست خود زیانی به دیگری وارد کند در واقع سرپرست سبب ایراد خسارت بوده و سبب اقوی از مباشر است؛ پس به موجب ماده 332 قانون مدنی باید مسئولیت به عهده مسبب (سرپرست ) باشد که مسئولیت ناشی از فعل او به عهده سرپرستش باشد؛ لیکن چون صغیر ممیز دارای قوه تشخیص تمیز نمی باشد، کسانی را که عهده دار نگاهداری یا مواظبت او هستند نمی توان مسئول دانست، چه این نظر خالی از اشکال نیست زیرا:
اولاً- کلمه صغیر در ماده 7 قانون مسئولیت مدنی مطلق است و شامل صغیر ممیز هم می شود و دلیلی بر تخصیص آن به صغیر غیر ممیز نیست.
ثانیاً- این ماده مبتنی بر ضوابط قانون مدنی نیست بلکه مبنای آن، چنانکه گفته شد، حمایت از زیان دیده از یک سو و وادار کردن سرپرست مجنون و صغیر به دقت و مراقبت در انجام وظیفه از سوی دیگر است و این مبنی اقتضا می کند که در مورد خسارات وارده از ناحیه صغیر ممیز هم جبران زیان در درجه اول به عهده کسی باشد که موظف به نگاهداری یا مواظبت صغیر است.
ثالثاً- در حقوق سوئیس و فرانسه نیز که مأخذ ماده 7 قانون مسئولیت مدنی است فرقی بین صغیر و ممیز و غیر ممیز در این مسأله گذارده نشده و مسئولیت سرپرست، چنانکه بعداً خواهیم دید، در هر دو مورد پذیرفته شده است.
بنابراین، در مورد صغیر ممیز بند اول ماده 7 قانون مسئولیت مدنی متضمن یک قاعده تازه و مخصص ماده 1216 قانون مدنی است: در حالی که طبق این ماده مسئولیت اعمال صغیر ممیز به عهده خود اوست و به علت اقوی بودن مباشر، نمی توان سرپرست صغیر ممیز را، حتی اگر در انجام وظیفه مقصر باشد، مسئول شناخت، برابر قانون مسئولیت مدنی، در صورت تقصیر سرپرست در نگاهداری یا مواظبت صغیر ممیز نیز مسئولیت، در درجه اول، به عهده کسی است که نگاهداری یا مواظبت محجور به عهده او بوده است.
3- تقصیر- یکی از شرایط مسئولیت مقرر در بند اول ماده 7 تقصیر در نگاهداری یا مواظبت است و زیان دیده باید این تقصیر را ثابت کند تا دادگاه بتواند سرپرست محجور را محکوم به پرداخت خسارت نماید. مثلاً اگر بر اثر سهل انگاری و عدم مراقبت سرپرست، طفل شیشه خانه همسایه را با سنگ بشکند، یا با دوچرخه خود عابری را مجروح کند، یا وارد باغ دیگری شده، درختان آن را بشکند، سرپرست مسئول و مکلف به جبران خسارت است.
این قاعده مطابق اصل مسئولیت شخصی یا نظریه تقصیر ایت که در ماده 1 قانون مسئولیت مدنی به طور کلی پذیرفته شده و به نظر می رسد که نظام قانون مدنی را از نظر مبنای مسئولیت دگرگون کرده است.
آیا سرپرست پس از پرداخت خسارت می تواند، آنچه را که پرداخته است از مال محجور برداشت کند و به تعبیر دیگر آیا رجوع سرپرست به محجور در این مورد جایز است؟ اگر سرپرست دین محجور را پرداخته باشد، حق رجوع به او را، طبق اصول و قواعد حقوق مدنی، خواهد داشت. لیکن در فرض ما چون خسارت وارده ناشی از تقصیر سرپرست بوده و او در واقع دین خود را اداء کرده است، حق رجوع به محجور و برداشت خسارت از مال او را نخواهد داشت.
مسأله دیگری که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا برای مسئولیت سرپرست تقصیر محجور وارده کننده زبان نیز شرط است.
ماده 7 قانون مسئولیت مدنی شرط تقصیر محجور را مقرر نداشته است و از طرفی اگر محجور صغیر غیر ممیز یا مجنون باشد، طبق مفهوم سنتی و شخصی تقصیر، نمی توان تقصیر را به او نسبت داد، چه تقصیر مستلزم قوه تمیز و اراده آگاه و آزاد است. پس تقصیر وارد کننده زیان شرط مسئولیت سرپرست او نیست. ولی عمل محجور باید نوعاً نا مشروع بوده و به تعبیر دیگر، یک ضابطه اجتماعی را بدون دلیل موجه نقض کرده باشد. پس اگر عمل محجور نامشروع تلقی نشود، یا علتی برای عدمم انتساب حقیقی زیان به او وجود داشته باشد، چنانکه قوه قاهره یا تقصیر زیان دیده باعث ایراد خسارات شده باشد، در این گونه موارد نمی توان سرپرست را مسئول شناخت.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسئولیت مدنی ناشی از فعل زیان آور صغیر و مجنون

مقاله اثر جریان ناشی از تغییر چگالی در تشکیل کانال صوتی در منطقه خلیج فارس

اختصاصی از نیک فایل مقاله اثر جریان ناشی از تغییر چگالی در تشکیل کانال صوتی در منطقه خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اثر جریان ناشی از تغییر چگالی در تشکیل کانال صوتی در منطقه خلیج فارس


مقاله اثر جریان ناشی از تغییر چگالی در تشکیل کانال صوتی در منطقه خلیج فارس

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات13

 

چکیده
به منظور بررسی اثر جریان آب ناشی از تغییرات چگالی در تشکیل کانال صوتی ، از داده های دما ، شورای و چگالی و سرعت صوت استفاده می شود که ان داده توسط گشت دریایی ROPME در تابستان 2001 جمع آوری شده است بنابه کنتورهای رسم شده دما ، شوری ، چگالی ، در عمق 20 متر ، سه نوع جریان ناشی از تغییرات چگالی در این منطقه وجود دارد.
نوع اول : جریان سرد و شیرین از دریای عمان به حوضه ی آبی خلیج فارس که در اثر ناپایداری دینامیکی ( تغییر نیروی کوریولیس) به وجود می آیند. (جریان بزرگ مقیاس) در اثراین نوع جریان ، بنا به دیاگرام های دو بعدی دما و سرعت صوت ، دما با افزایش عمق کاهش خواهد یافت ( تشکیل لایه ی ترموکلاسین) و به تبع آن سرعت صوت نیز کاهش خواهد یافت که در نواحی تنگه هرمز و ایستگاه های شمال خلیج ایجاد می شود. در اثر این نوع جریان بنابه پروفیل های سرعت صوت ، دو نوع کانال صوتی سطحی در ایستگاههای 56 و 69 تشکیل خواهد شد.
نوع دوم : جریان میان مقیاس می باشد که در اثر ورود آب رودخانه ها به حوضه ی آبی خلیج ، بوجود می آید این نوع جریانات ، به صورت حلقه های آب سردند که باعث افزایش سرعت صوت و همچنین اغتشاش و نوسان در امواج صوتی خواهند شد. که این نوع جریانات بیشتر در راس و نواحی مرکزی خلیج شکل می گیرد.
نوع سوم : جریانات ریز مقیاس است که در اثر ناپایداری استاتیکی تشکیل خواهد شد آب شور و گرم از اعماق به طرف دهانه ی تنگه هرمز حرکت می کند که منجر به افزایش سرعت صوت و ثابت ماندن آن همراه با افزایش عمق خواهد شد. در این نواحی به دلیل تغییرات ناچیز سرعت صوت کانال صوتی تشکیل نخواهد شد.
کلید واژه : شوری – دما – جریان ناشی از اختلاف چگالی – کانال صوتی سطحی
مقدمه:
در این پیش درآمد و مقدمه‌ی کوتاه، بیان تحلیل جریانات ناشی از تغییرات چگالی در تشکیل کانال صوتی کاری بس دشوار است، چرا که مطلبی دراین باب چنان گسترده و فراخ نیست نیز در قیاس با موارد مشابه چیزی جز همان پیشگفتار کوتاه نمی‌باشد.
این مقدمه آغازنامه و حاشیه‌ای است بر تحلیل علمی. گزارش از جستجو و کنکاش شخصی که امیدوارم انتهای آن به گوشه‌ای از افق شفاف علم فیزیک دریا متصل شود.
اما چرا موضوع جریانات ناشی از تغییرات چگالی؟چرا کانال صوتی؟ و چرا اثر این نوع جریان در تشکیل کانال صوتی؟ گذشته از علاقه‌مندی و دلبستگی من به این مبحث، مطالعه و پژوهش درباره‌ی بررسی جریانات دریایی و خواص فیزیکی دریاها و اقیانوس‌ها مانند سرعت انتشار صوت و چگالی و دما و شوری و عواملی مانند آن، همواره مهم‌ترین مسائل ذهنی نویسنده‌ی این سطور بوده است. علاوه بر آن، تحقیق و پژوهشی در این زمینه، بخصوص در منطقه‌ی خلیج فارس، انجام نگرفته است. البته تحقیقاتی در زمینه‌ی تشکیل کانال صوتی و اقیانوس در دریای سیاه صورت گرفته است. بعنوان مثال اشخاصی همچون، A.widtfeldt و M.J.Jacobson در زمینه‌ی مشخصات صوت در هنگام عبور جریان یکنواخت از یک اقیانوس عمیق و همچنین تشکیل کانال صوتی انجام داده‌اند.
منطقه‌ی خلیج فارس از نظر نظامی و سوق‌الجیشی و همچنین ارتباط با دریای آزاد، بسیار حائز اهمیت می‌باشد، همچنین از لحاظ کشتیرانی و شیلات بسیار مورد توجه است. بنابراین بررسی اثر جریانات ناشی از تغییرات چگالی،‌ که جریانی غالب در منطقه به شمار می‌آید در تشکیل کانال صوتی اهمیت بسزایی دارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اثر جریان ناشی از تغییر چگالی در تشکیل کانال صوتی در منطقه خلیج فارس

پایان نامه ی تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام. doc

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه ی تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام. doc


پایان نامه ی تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 192 صفحه

 

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد تاریخ «M.A»

 

چکیده:

تهاجم مغول به ایران و بطور کلی به ممالک اسلامی، که خان بزرگ و فرزندان و سردارانش با تمام توان و نیروی مادی و معنوی خویش در آن شرکت داشتند بر اثر تزلزلی که در همه ارکان و شئون جامعه ایجاد شد، چنان می نمود که همچنانکه دولت از دست رفت دین نیز در کار از دست رفتن است.

در این پایان نامه بطور کلی عوامل چگونگی تهاجم و غلبه عنصر مغول بر ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم که این علل عبارتند از:

1- تهاجم نهایی مغول به منظور گشودن کامل ایران و از بین رفتن همه کانون های مقاومت مادی و معنوی.

2- چگونگی وضع مادی و معنوی حکومت خوارزمشاهی در ایران، فقدان جنبه مردمی آن، سیاست توسعه طلبی سراسر اشتباه و روش ناهنجار آن در قبال قدرت های رقیب و پراکندگی نیروهای موجود در برابر سیلی که در حال سرازیر شدن بود.

3- گسترش قلمرو حکومت نوپای مغول در شرق و غرب و ایجاد نوعی کنفدراسیون در اراضی اشغالی به توسط شاهزادگان چنگیزی که سبب تجزیه امپراطوری جهانی مغول گردید و سرانجام به نفع ایرانیان برای غلبه بر عنصر حاکم تمام شد.

4- سرانجام تشکیل حکومت مغولی ایلخانی در ایران که آغازگر بابی نو در تاریخ این سرزمین بود. و کلاً حکومت ایلخانان بعد از استیلای مغول که لطماتی بر ایران و تمدن و فرهنگ آن وارد آمد آغازی برای تجدید تمدن و فرهنگ ایرانی بود. سلاطین ایلخانی تحت تاثیر وزراء و مشاورین مسلمان به آئین اسلام گرویدند و به یک سری اقدامات فرهنگی، اجتماعی دست زدند.

از جمله سلاطین ایلخانی که اقدامات فرهنگی و اجتماعی فراوانی انجام داد، غازان خان بود. اصلاحات او در این دوره با اندیشه و تدبیر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی صورت گرفت تا حدودی وضع عمومی مردم، زراعت و تجارت، شهرها و مدارس را بهبود بخشید و مراکز فرهنگی گوناگونی ایجاد شد. ولی این اصلاحات در زمان جانشینان او به طور جدی دنبال نشد و در دوره ی ابو سعید با قتل خواجه رشید الدین ضربه ای سنگین بر پیکر فرهنگ وارد آمد و زمینه را برای استیلای امرای مغول و ملوک الطوایفی فراهم آورد و سپس سلسله های چندی در ایران روی کار آمدند که ظهور تیمور به این ملوک الطوایفی پایان داد.

 

پیشگفتار:

« قَد خَلَت مِن قَبلِکُم سُنَنٌ فَسیرُوا فی الارض فانظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَه المُکذِّبینَ»

آل عمران، آیه 136

به حول و قوه الهی می خواهیم مقطعی از تاریخ کشورمان را مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم که به اعتراف اکثر مورخان متأخر و متقدم یکی از مصیبت بارترین ادوار تاریخ ایران به شمار می آید و گزافه سخن نخواهد بود که اگر گفته شود: اسلام و ایران در میان تمام ناگواری ها و بدبختی هایی که بر آن وارد آمده فاجعه ای ناگوارتر از تهاجم مغول ندیده است. با اینکه کشور کهنسال ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود حوادث تلخ و شیرین زیادی را پشت سر گذاشته و توانسته است به همت دلیر مردان خود به حیات سرفرازانه ادامه دهد و از کیان اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی پاسداری نماید. ایران یکی از کشورهای نادری است که قرن ها به دلیل موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی مورد توجه کشورگشایان و اقوام صحرانشین واقع شده است و همین توجهات سبب هجوم و مهاجرت آنان به ایران گردید.

اقوام مهاجم بعد از آنکه عواملی را که مانع اسکان آنان بوده از بین برده و شرایط مساعد و مناسبی را چه از لحاظ جغرافیایی (اقلیم مساعد پناهگاه های طبیعی، مراتع سرسبز و خرم، جلگه های حاصلخیز)، اقتصادی، انسانی برای خود یافته اند قصد سکونت دائمی را کرده و اکثراً به علت داشتن فرهنگ و تمدن پایین تحت تاثیر فرهنگ و تمدن غنی ایرانی -  اسلامی واقع شده و بعد از مدتی ماهیت ایرانی به خود گرفته اند.

البته هجوم صحرانشینان به جوامع متمدن و اسکان یافته همواره با ویرانی سرزمین های مفتوحه همراه بوده است اما فتوحات پی در پی چنگیزخان و جانشینان وی از بسیاری جهات با فتوحات صحرانشینان دیگر تفاوت داشت. در فتوحات چنگیزخان بی رحمی ها و ویرانی ها به صورت متشکل اعمال می شدند و تمام عناصری که ممکن بود مقاومتی از خود نشان بدهند نابود می گردیدند.

آنها پس از غارت شهرها و روستاها سپاهیان را می کشتند و افراد خانواده ایشان را به بردگی وامی داشتند. صنعتگران ماهر را بین شاهزادگان و بزرگان مغول تقسیم می کزدند و دختران و زنان جوان را به کنیزی می بردند. لشکریان چنگیر همانند بهمن سرازیر شدند و در مسیرشان تمدن اسلامی را نابود و چنان عمل کردند که گویی نه شهری بوده است و نه فرهنگی. اثرات و نتایج ویرانگری حمله مغول در تمام ابعاد زندگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایران چنان شکننده و وخیم بوده که با گذشت چند قرن هنوز جراحات آن بر پیکره تنومند تمدن و فرهنگ ایران زمین احساس می شود و به عقیده اکثر صاحبنظران یکی از عوامل اصلی اصلی عقب ماندگی ایران و سایر بلاد اسلامی از کاروان علم و تمدن و فرا بریدن نوزائی شرق از همین ایلغار سهمگین مغولان می باشد و به حقیقت می توان آن را یکی از ناگوارترین مصائب وارده بر نژاد بشری دانست.

بازگویی حادثه دردناک یورش مغولان به شهرهای اسلامی چنان تأثرآور بود که ابن اثیر مورخ مشهور را که خود شاهد عینی واقعه بود می نویسد:

«چند سال بود که از ذکر این حادثه خودداری می کردم. زیرا آن را بسیار بزرگ و هولناک می شمردم و از یادآوری آن اکراه داشتم. آخر چه کسی برایش آسان خواهد بود که خبرگزار مرگ اسلام و مسلمانان باشد؟ چه کسی می تواند ذکر چنین واقعه ای را ناچیزی انگارد؟ بنابراین ای کاش مادرم مرا نزاده بود، یا پیش از بروز این حادثه مرده و از یاد رفته بودم. این کار یعنی تاریخ نویسی شامل ذکر چنین حادثه عظیم و بزرگی نیز هست که روزها و شب ها دیگر همانندش را نخواهد آورد و همه مردم به ویژه مسلمانان را دربر گرفت. اگر گوینده ای می گفت: (جهان از زمانی که رورگار بزرگ و منزه آدم را آفریده تا امروز چنین بلائی گرفته نشده) راست می گفت؛ زیرا در تواریخ حادثه ای که برتر از این یا نزدیک به این رویداد باشد دیده نمی شود.

موقعی که طایفه مغول به سرکردگی چنگیزخان پس از مطیع ساختن قبایل و اقوام ساکن در مغولستان و ترکستان متوجه ایران و سایر بلاد اسلامی شد وضعیت بلاد اسلامی به قرار زیر بود:

در ایران سلطان محمد خوارزمشاه بعد از یک رشته جنگ های خونین ماوراء النهر از قراختائیان (607 هـ. ق) و افغانستان را از ملوک مسلمان غور (609 هـ. ق) و عراق عجم و فارس و آذربایجان را از اتابکان (614 هـ. ق) گرفته بود و تقریباً مالک تمام ایران محسوب می شد.

این وضعیت شرق اسلامی بود اما در دیگر ولایات اسلامی، جزیره، مصر و بیشتر بلاد شام زیر سلطه جانشینان صلاح الدین ایوبی بود. تقسیم دولت ایوبی پس از وفات ملک عادل برادر صلاح الدین در سال 615 میان اولادش که با یکدیگر به جنگ و نزاع پرداختند و نیز تهدید دولت های کوچک صلیبی سوریه و فلسطین نسبت به سوریه و مصر همه از موانع ایجاد یک اتحاد اسلامی برای ایستادگی در برابر مغولان بود. از این رو سقوط دولت خوارزمشاهیان (628 هـ. ق ) و سقوط بغداد در سال (656 هـ. ق) اتفاقی ناگهانی نبود، بلکه نتیجه قطعی ضعف جهان اسلام و فرصت یافتن مغول برای تهاجم به سرزمین های اسلامی در سال (616 هـ. ق) بود.

اکثر مورخان و صاحبنظران تاریخ ایلخانان مغول ادوار تسلط آنها را بر ایران که قریب 140 سال به طول انجامیده از لحاظ تأثیرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به سه مرحله تقسیم کرده و اتفاق نظر دارند که: نخستین مرحله از سال (616 هـ. ق) که آغاز حمله چنگیز به قلمرو خوارزمشاهیان شروع شده و تا ابتدای سلطنت غازان خان (694 هـ. ق) ادامه می یابد این مرحله را دوره قتل و غارت نامیده اند.

مرحله دوم: از سلطنت غازان خان مشهورترین ایلخان مغول در ایران شروع و با مرگ سلطان ابوسعید (736 هـ. ق) به اتمام می رسد. این سال ها را دوره طلایی و مشعشع حکومت ایلخانی دانسته اند.

مرحله سوم: از 736 هـ. ق تا 756 (کشته شدن طغاتیمور آخرین ایلخان) که دوره ایلخانانی که دست نشانده امرای متخاصم بودند و دوره تنزل حکومت ایلخانی محسوب می شود.

درباره ارزیابی عواقب و نتایج فتوحات مغول در مسیر تکامل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشورهای آسیای مقدم و میانه در میان مورخان اختلاف است بعضی از مورخین از جمله بارتولد، اهمیت ویرانی و خرابی و سقوط اقتصادی و فرهنگی را که در واقع نتیجه قطعی هجوم مغول و متعاقب آن، فرمانروایی فاتحان صحرانشین در سرزمین های مورد تطاول ایشان بوده ناچیز شمرده و اینگونه اثبات می کنند که سودمندی فتوحات مغول بیش از زیان هایش بوده است.

هدف این رساله تنها بازگویی و روایت اخبار و حوادث تلخ قرن های هفتم و هشتم هجری و اینکه مسلمانان آن دوره چه سرنوشت شومی از سوی دشمنان خون آشام و وحشی خود داشتند نیست؛ بلکه به عنوان اینکه گذشته چراغ راه آینده است و ملتی که از گذشته تلخ و شیرین خود عبرت ها بیاموزد و بکار نبرد می تواند آینده بهتری را برای تداوم حیات با عزت و اقتدار خود رقم بزند.

 

فهرست مطالب:

چکیده

پیشگفتار

ارائه و پیشگفتار- روش و پیشینه تحقیق

مقدمه

نقد و بررسی منابع

فصل اول: نگرشی بر خاستگاه مغولان قبل از تهاجم به جهان اسلام

1-1 اوضاع سیاسی ایران پیش از حمله مغول

2-1 نگرشی بر اوضاع سیاسی بغداد (مقارن حمله مغول)

فصل دوم: حمله مغول

1-2 بررسی حیات شهری در ماوراء النهر مقارن حمله مغول

2-2 نگرشی بر بافت شهرهای ماوراء النهر و بررسی مقاومت قشرهای پایین اجتماع

3-2 مقاومت مردم جرجانیه در برابر حملات سه لشکر مغول

فصل سوّم

1-3 هلاکو در ایران

2-3 تصرف بغداد

3-3 تغییراتی که با فتح بغداد در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پیش آمد؟

فصل چهارم

1-4 عین جالوت و پیروزی مصریان

2-4 نتایج نبرد عین جالوت

3-4 روابط دیپلماسی ایلخانان با اروپا (هلاکو و اباقا)

4-4 تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام

منابع

 

منابع و مأخذ:

1- ابن الاثیر، عزالدین علی، 1355، الکامل فی التاریخ، ترجمه ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول.

2- ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، 1367، تاریخ فخری، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم.

3- ابوسلیمان داود، فخرالدین، 1348، تاریخ بناکتی، به کوشش جعفر شعار، تهران، انتشارات انجمن، آثار ادبی، چاپ اول

4- احمد خوافی، فصیح، 1341، مجمل فصیحی، به تصحیح و تحشیه محمود فرخ، مشهد، انتشارات طوس، چاپ اول

5- اشپولر، برتولد، 1365، تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی

6- اقبال آشتیانی، عباس، 1356، تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، تهران انتشارات امیر کبیر

7- اقبال آشتیانی، عباس، 1385، تاریخ کامل ایران (بعد از اسلام)، تهران، انتشارات نگاه، چاپ آذین

8- انصاف پور، غلامرضا، 1365، ساخت دولت در ایران (از اسلام تا یورش مغول)، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول

9- بارتولد، ولادیمیر، 1366، ترکستان نامه، ترکستان در عهد هجوم مغول، ترجمه کریم کشاورز، تهران، انتشارات آگاه چاپ دوم

10- بارتولد، ولادیمیر، 1352، ترکستان نامه، ترجمه کریم کشاورز، تهران انتشارات بنیاد فرهنگ ایران

11- بلخی، محمد بن خاوند شاه (میرخواند)، 1375، روضه الصفا، تهران انتشارات علمی تهذیب و تلخیص عباس زریاب، چاپ مهارت، چاپ دوم

12- بلنتیسکی، آ، 1371، خراسان و ماوراءالنهر، ترجمه پرویز ورجاوند، انتشارات مرکز اسناد فرهنگی آسیا، چاپ آرین، چاپ دوم  ص 25

13- بلنتیسکی، آ، 1371، خراسان و ماوراءالنهر، ترجمه پرویز ورجاوند، انتشارات مرکز اسناد فرهنگی آسیا

14- بویل، ج، آ، 1381، تاریخ ایران کمبریج از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان ج 5، ترجمه حسن انوشه، تهران انتشارات امیر کبیر چاپ پنجم

15- بیانی شیرین، 1381، دین و دولت در ایران عهد مغول، ج 2، تهران، ویراستار هادی عالمزاده انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دیبا، چاپ اول

16- بیانی شیرین، 1381، دین و دولت در ایران عهد مغول، ج 1، تهران، ویراستار هادی عالمزاده انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دیبا، چاپ اول

17- بیانی شیرین، 1381، دین و دولت در ایران عهد مغول، ج 3، تهران، ویراستار هادی عالمزاده انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دیبا، چاپ اول

18- جعفریان، رسول، 1377، تاریخ ایران اسلامی (از یورس مغولان تا زوال ترکمانان) تهران موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر

19- جوزجانی، قاضی منهاج سراج، 1363، طبقات ناصری یا تاریخ ایران و اسلام، به تصحیح و تحشیه عبدالهی حبیب، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول

20- حافظ ابرو، شهاب الدین عبدالله، 1370، جغرافیای تاریخی خراسان در تاریخ حافظ ابرو، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول

21- خلعتبری، شرفی، الهیار و محبوبه، 1380، تاریخ خوارزمشاهیان، انتشارات سمت، چاپ اول

22- خواندمیر، غیاث الدین ابن همام الدین، 1333، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر، تهران، خیام، جلد سوم

23- دستغیب، عبد العلی، 1367، هجوم اردوی مغول به ایران، تهران، انتشارات علم، چاپ اول

24- رازی، عبدالله، 1335، تاریخ کامل ایران، تهران انتشارات اقبال

25- راوندی، مرتضی، 1374، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، تهران، چاپ اول، جلد هشتم

26- رجب زاده، هاشم، 1383، سرگذشت غازان خان، تهران، موسسه فرهنگی اهل قلم

27- رشید الدین فضل الله، 1373، جامع التواریخ، به تصحیح محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، نشر البرز، جد اول

28- رشید الدین فضل الله، 1358، سوانح الافکار، به کوشش محمد تقی دانش پژوه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول

29- رشید الدین فضل الله، 1384، سرگذشت مغولان در ایران از چنگیز تا هلاکو، بازنویسی و تلخیص کتاب جامع التواریخ به کوشش هاشم رجب زاده، انتشارات موسسه فرهنگی اهل قلم، بهار 84

30- رشید وو، پی نن، 1368، سقوط بغداد و حکمروایی مغولان در عراق (میان سال های 1258 و 1335 میلادی) ترجمه دکتر اسدالله آزاد، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی

31- رضایی، عبدالعظیم، 1378، گنجینه تاریخ ایران، تهران، انتشارات اطلس، جلد یازدهم

32- رنه، گروسر، 1368، امپراطوری صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده، تهران، شرکت انتشارات فرهنگی و علمی.

33- زرین کوب، عبدالحسین، 1353، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران انتشارات امیر کبیر چاپ دوم

34- زیباکلام، صادق، 1376، ما چگونه ما شدیم؟ تهران، انتشارات روزبه چاپ سوم.

35- ساندرز، ج.ج ، تاریخ فتوحات مغول ، ترجمه ابوالقاسم حالت ، تهران انتشارات امیر کبیر ، چاپ اول

36- سراج، منهاج، 1363، طبقات ناصری، تهران، تصحیح عبدالهی حبیبی، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول.

37- سکایا، پیگولو، ن، ویا، کوبوسکی و دیگران، 1354، تاریخ ایران دوران باستان تا پایان سده 18 م. جلد 2، تهران، ترجمه کریم کشاورز، انتشارات پیام، چاپ اول

38- شبانکاره ای، محمد بن علی بن محمد، 1376، مجمع الاناب، به تصحیح میرهاشم محدث، تهران، انتشارات امیرکبیر

39- شعبانی، رضا مروری کوتاه بر تاریخ ایران، تهران، انتشارات سخن چاپ مهارت

40- شیرازی، فضل الله بن عبدالله، 1338، تاریخ وصاف، تهران ابن سینا

41- طوسی، خواجه نصیر، 1373، اخلاق ناصری به تصحیح مجتبی منیری و علی رضا حیدری، تهران انتشارات امیرکبیر

42- کاشانی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد، 1348، تاریخ الجایتو، تهران به کوشش همبلی، انتشارات نشر کتاب، چاپ اول

43- کربلائی تبریزی، حافظ حسین، 1349، روضات الجنان و جنات الجنان، ج اول تصحیح جعفر سلطان القرائی، تهران چاپ اول

44- مرتضوی، منوچهر، 1372، مسائل عصر ایلخانان، تهران، آگاه چاپ دوم

45- مستوفی، حمدالله، 1364، تاریخ گزیده به اهتمام عبدالحسین نوائی، تهران انتشارات امیرمبیر چاپ سوم

46- مورگان، دیوید، 1371، مغول ها ترجمه عباس مخبر، تهران انتشارات مرکز، چاپ اول

47- نطنزی، معین الدین، منتخب التوازیخ، به تصحیح ژان لوبی، تهران، انتشارات خیام، چاپ اول

48- هروی، سیف بن محمد بن یعقوب، 1383، تاریخ نامه ی هرات، تصحیح غلامرضا طباطبائی مجد، تهران اساطیر

49- همدانی، خواجه رشیدالدین فضل الله، 1363، جامع التواریخ، به کوشش بهمن کریمی، ج اول، تهران انتشارات اقبال، چاپ سوم

50- ورهرام، غلامرضا، 1367، نظام حکومت ایران در دوران اسلام، تهران، موسسه مطالعات فرهنگی، چاپ اول


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی تبعات ناشی از تهاجم مغولان بر جهان اسلام. doc

دانلود مقاله درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 درد ناشی از آسیبهای نخاعی (SCI) یکی از مشکلاتی است که هیچ درمان مشخصی و واحدی در طولانی مدت روی آن کارساز نمی باشد. این درد بطور گسترده ای به انواع دردهای حسی (عضلانی اسکلتی و احشایی) و لرزوپاتیک (بالای سطح، هم سطح و زیرسطح) تقسیم یم شود. مکانیزم های مختلفی برای هر یک از این انواع مطرح می باشد. احتمال اینکه بتوان با بررسی های موشکافانه این مکانیزم ها به راه حل های درمانی بهتری دست یافت وجود دارد. درمان های متعدد دارویی و غیردارویی در این رابطه اعمال شده اند لیکن فقط تعداد اندکی از آنها در بررسی های کنترلة اتفاقی قرار داشته اند. در این مقاله به بررسی درمان درد ناشی از اکلپ های نخاع می پردازیم.
درمان های دارویی
مطالعات کنترلة تلفاتی (RCT) امروزه به عنوان استاندارد طلایی مطالعات بالینی و روش های کنترل درد شناخته می شوند. از 8 مطالعة کنترله اتفاقی لوسوکور در رابطه با درمان درد پس از آسیب های نخاعی، چهار مورد منفی بوده اند. تعداد کم نمونه های هر مطالعه (7 تا 21) احتمال بروز اشتباه نوع II (آزمایش به اندازه ای نیست که یک تاثیر مثبت واقعی را کشف کند) در آنها را قوت می بخشد. بهمین دلیل در حال حاضر بهترین منابع موجود گزارشهای مروری و مطالعات غیرکنترله می باشند.
ضدافسردگی ها
مطالعات بیشماری تاثیر مثبت داروهای ضدافسردگی را در شرایط درد مزمن لوزوپاتیک محیطی نشان داده اند. در تنها مطالعة کنترله اثر دارویی ضدافسردگی بر درد ناشی از آسیب های نخاعی Daridoff و همکارانش کشف کردند ترازودون، یک مهارکنندة برداشت دوبارة ئروتونین در غشاء پیش سیناپسی، هیچ ترجیحی بر دارونما در درمان لرزش قشر و احساس سوزن سوزن شدن نداشته است. عوارض ترازومون عبارت بوده اند از گیجی، دهان خشک، سرگیجه، افزایش اسپاتیسیتی، و احتباس ادرار. Heilporn در مطالعه ای غیر کنترله به این یاخته دست پیدا کرد که 8 نفر از 11 نفر مبتلا به درد ناشی از آسیب های نخاعی که دردهای بیشتر داشتند به خوبی به درمان روزانة ملیتراسن (150 میلی گرم خوراکی) و فلوپنتیکسول (3 میلی گرم خوراکی) پاسخ دادند. و همکارانش نیز نشان دادند که 25 نفر از 33 نفر بیمار مبتلا به درد آسیب های نخاعی که انواع مختلفی از درد را تجربه می کرده اند به تسکین رضایت دهنده ای با رژیم دارویی آمی تریپتلین و کلونازپام بهمراه یکی از روش های استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی هیدروکسی تریپتوفان بهمراه TENS و یا تحریک نخاع دست یافته اند. دو گزارش موردی نیر تاثیر مخلوط داروهای ضدافسردگی و ضد تشنج را روی دردهای نوروپاتیک ناشی از آسیب های نخاعی نشان داده اند.
ضدتشنج ها
داروهای ضد تشنج از سال 1960 در درمان درد استافده شده و در مواردی مثل نوراثری تری ژمینال، نوروپاتی دیابتی، و پروفیلاکسی میگرن کاربرد دارند. در تنها مطالعة کنترله ای که روی موضوع درد ناشی از صدمات نخاعی انجام گرفته است، Drewes و همکارانش به تاثیر مثبت غیر ارزش مندی در رابطه با کنترل درد و امرویت دست پیدا کرده اند. این تاثیر باعث ارتقاء امتیازبندی بیمار در پرسش نامة درد مک گیل شده است. GibsonWhite نیز کاهش درد توسط کاربامازین را در دو بیمار با پاراپلژی کامل در اثر تروما گزارش کرده اند.
Zachariah و همکارانش نیز آثار بهبود دهندة والروات در دو بیمار از سه بیمار خود را در رابطه با اسپاسم عضلانی و درد گزارش کرده اند. در یک مورد درد ناشی از صدمات نخاعی آثار مفید گابانپتین روی درد یکطرفة اپیزوریک نشان داده شده است.
مسدود کننده های کانال های سدیم
به نظر می رسد داروهای بی حس کنندة موضعی و داروهای ضد تشنج با بلوک کردن کانالهای سدیمی وابسته به ولتاژ، تخلیه های نابجای فیبرهای آوران محیطی آسیب دیده را کاهش می دهند. با این حال مکانیزم دقیق که لیدوکائین توسط آن درد مرکزی را کاهش می دهد شناخته شده است. لیدوکائین از راه خوراکی تاثیری نداشته و آنالوگ خوراکی آن یعنی مگزیلتین معمولاً به خوبی تحمل نمی شود چون آثار غیرانتخابی آن در بلوک کانال سدیم باعث بروز عوارضی مانند اسهال خواهد شد. برای این منظور مسدود کننده های اختصاصی تر کانال سدیم در حال ساخت هستند.
سه مطالعة کنترله اتفاقی در رابطه با لیدوکائین و یا مگزیلیتین منتشر شده اند. در یک مطالعة ضربدری دوسویه کور Attal و همکارانش روی تاثیر لیدوکائین داخل وریدی بر اجزاء مختلف درد لوزوپاتیک در 16 بیمار مبتلا به درد مزمن پس از سکته (6=n) یا درد ناشی از صدمات نخاعی (10=n) مطالعه کرده اند. لیدوکائین باعث کاهش درد خودبخودی در جریان، آلودینی در اثر لمس برسی، و پردردی مکانیکال شده است اما این تاثیر در مقایسه با دارونما در رابطه با لاودینی حرارتی و پردردی ترجیخ و برتری نداشته است. 6 بیمار از 10 بیمار مبتلا به درد صدمات نخاعی که لیدوکائین دریافت کردند کاهش قابل توجهی (50 درصد یا بیشتر) در درد خودبخودی داشتند درحالی که این رقم در افرادی که دارونما فقط در یک بیمار کاهش دچار شده بود. Laubser و Donovan تزریق ساب آراکئوئیدی لیدوکائین (از راه بی حسی اسپانیال) و یا دارونما به 21 بیمار مبتلا به درد ثابت (اکثراً با ماهیت لرزنده) و یا دردهای خنجر حمله ای در سطح و یا زیرسطح آسیب نخاعی تروماتیک را بررسی کردند. در مقایسه با دارونما بی حسی نخاعی باعث کاهش واضح درد شده است (P<0.01). با این حال پاسخ های فردی به اثر تشخیصی بی حسی نخاعی بسیار متفاوت بوده است.
Chion-Tax و همکارانش نشان دادند که گزیلیتین هیچ اثر مهم و بارزی روی درد آسیب های نخاعی که با روش مقیاس آنالوگ بینایی و یا پرسش ناحیة درد مک گیل اندازه گیری شده بود نداشته است. Pollock نیز آثار مفید هیدروکلریدترااکائین انترکال را که در بالیا محل آسیب در چهار بیمار تزریق شده بود که دچار انسداد جریان مایع نخاعی و دردهای دسیتال مزمن بوده اند نشان داده اند. در این مطالعه درد دسیتال بیمار از بین رفته ولی پس از زمانی دوباره عود می نمود که این مسئله به طول مدت زمان اثر داروی بی حسی تناسب داشته است. هنگامی که تتراکائین انتراتکال در زیر سطح ضایعه و انسداد جریان مایع نخاعی تزریق شد حس درد سوزشی تغییر نیافته و همچنان ادامه داشته است. BeckenjaGombar نیز بهبود و تسکین نسبی درد پس از تجویز وریدی را در دو بیمار مبتلا به ضایعات نخاعی مطالعه و بررسی کرده اند.
مخدرها
بطور کلی عقیده بر این است که مخدرها روی درد مرکزی بی تاثیرند اما مطالعاتی وجود دارند که چنین عقیده ای را به چالش می طلبند. دو مطالعة کنترله با دارونما و آثار مخدرها روی درد ناشی از صدمات نخاعی را بررسی کرده اند. Eide و همکارانش آثار انفوزیون وریدی انفتانیل، کتامین، و یا دارونما را روی دردهای تحریک شده، مداوم و یا متناوب در 9 بیمار مبتلا به صدمات نخاعی مورد مطالعه قرار دادند. آلفنتانیل که یک اگونیست گیرنده mu مخدرهاست و کتامین که آنتاگونیست گیرنده NMDA است هرکدام آثار ضد درد قابل توجهی روی هر دو نوع درد مداوم و درد تحریک شده داشتند. Siddall و همکارانش نیز به این یافته رسیدند که مخلوط مورفین و کلونیدین انتراتکال بسیار بهتر از دارونمای سالین در کنترل درد نوروپاتیک صدمات نخاعی عمل می نماید. مورفین و یا کلونیدین هرچ کدام به تنهایی تسکین درد قابل توجهی ایجاد نمی کنند. غلظت مورفین در CSF ناحیة گردنی با میزان تسکین درد متناسب داشته است. در یکسری مطالعات یک سویه کور مروری که توسط Glynn انجام شده است، مورفین انترکال در 5 بیمار از 14 بیمار مبتلا به درد نورومالتیک بدنبال صدمات نخاعی SCI داریا آثار ضد درد بوده است. در یک گزارش موردی 5 میلی گرم THC و 50 میلی گرم کرئین دارای آثار ضد درد بیشتری روی اس استنزی دردناک در مقایسه با دارونما بوده اند. در یک مطالعة دیگر، درد و اسپاسم عضلانی در 8 بیمار از 12 بیمار مبتلا به صدمات نخاعی که انفوزین مورفین انترکال دریافت کردند بهبود یافته است. 6 بیمار از 8 بیمار پس از 3 سال همچنان و با حداقل تولورانس به مورفین مداوم از راه اتراگال، زنده مانده بودند.
کلونیدین
اطلاعات بسیار کمی در مورد تایر کلونیدین که یک اگونیست آلفا دو آدرنژریک است، برروی درد ناشی از صدمات نخاعی وجود دارد. در مطالعه ای کنترله که توسط Siddall انجام شده است و در بالا توضیح داده شد، کلونیدین انترکال بهمراه مورفین انترکال آثار ضد درد داشته اند. Glynn و همکارانش گزارش دادند که 10 بیمار از 15 بیمار که برای درد لوزوپاتیک ناشی از صدمات نخاعی 150 میکروگرم کلونیدین اپیدورال دریافت کرده بودند کاهش شدت درد داشته اند. Petros و Wright بیمار مبتلا به پاراپلژی ای در اثر ضایعه نخاعی را توصیف کرده اند که با کلونیدین اپیدورال تسکین قابل توجه و با کلونیدین خوراکی تسکین نسبی در درد خود داشته است. استفاده از انفوزیسون انترکال مورفین بهمراه کلونیدین آثار قابل توجهی روی درد مرکزی مداوم و تیرکشنده در یک بیمار پس از ضایعه نخاعی تروماتیک داشته استو مخلوط با کلوفن انترکال (اگونیستGABAB) و کلونیدین باعث بهبود اسپاسم های مقعدی دردناک در یک بیمار مبتلا به سندروم شریان نخاعی قدامی شده است.
مسدود کننده های کانال پتاسیم
مطالعات متعددی آثار مثبت 4- آمینوپریدین که یک مسدود کنندة کانال پتاسیم است را در وضعیت نورولوژیک بیماران صدمات نخاعی نشان داده اند. بعضی از این مطالعات درد را به عنوان یافته ثانویه درظنر گرفته اند. در یک مطالعه اتفاقی، دوسویه کور، ضربدری تیتراسیون دٌز 4- آمینوپریدین در روی 25 بیمار مبتلا به ضایعات نخاعی با ضایعات غیرکامل، داروی فوق هیچ اثر مثبت ارزشمند آماری ای روی درد موجود نداشته است. مطالعة دوسویه کور اتفاقی دیگری آثار 4- آمینوپریدین وریدی را روی وضعیت لرزولوژیک در 8 بیمار دچار ضایعات نخاعی بررسی کرده است. نویسندگان بهبود وضعیت لزرولوژیک در بیمار را مشاهده کرده و چنین نتیجه گرفته اند که درد مزمن و اسپاستیسیتی کاهش یافته است ولی این موضوع بطور کمیتی بررسی نشده است. در مطالعة دیگری روی 6 بیمار با ضایعات نخاعی 4- آمینوپریدین باعث کاهش اسپاستیسیتی در 2 بیمار و کاهش درد در یکی شده است.
آنتاگونیستهای گیرنده NMDA
گیرنده های مرکزی NMDA که توسط اسید آمینة تحریکی گلوتامات فعال می شوند در پروسه حساس شدن مرکزی که در درد لرزوپالتیک دیده می شود دخیلند. در یک مطالعه کنترله Eide و همکاران، کتامین درد مداوم و نیز درد برانگیخته شده را در بیماران ضایعات نخاعی کاهش داده است.
اگونیستهای گیرندة گابا
مطالعات حیوانی نشان می دهند که کاهش تاثیر مهاری انتقال عصبی وابسته به گابا در درد نوروپاتیک دیده می شود. ماکلوفن که یک اگونیست گیرنده GABAB ایت در یک مطالعه کنترله و چندین مطالعة غیرکنترله در رابطه با درد ضایعات نخاعی بررسی شده است. Herman اثر 50 میکروگرم باکلوفن انترکال را در 7 بیمار دچار درد و اسپاتیستی در اثر مولتیپل اسکلروز، آبسه اپی دورال اسپانیال و میلیت ترانورس در یک مطالعه اتفاق دوسویه کور بررسی کرده است. باکلوفن بطور قابل توجهی درد نوروپاتیک مرکزی و درد ناشی از اسپاسم (با تفکیک زمانی) کاهش داده است. تفکیک زمانی بدین معنا که اثر روی درد لوزوپاتیک قبل از سرکوب درد ناشی از اسپاسم بروز کرده است. اما باکلوفن روی درد عضلانی اسکلتی و درد ناشی از تحریک تاثیری نداشته است. Laubser و Akman به نتیج متضادی در یک مطالعة غیرکنترله دست پیدا کردند. 12 بیمار مبتلا به اسپاستیسیتی و درد (6 نفر با درد نوروپاتیک) سه نفر با درد عضلانی اسکلتی و سه نفر با اجزاء هر دو درد) قبل از کاشت پمپ باکلوفن انترکال و سپس 6 و 12 ماه بعد بررسی می شدند. در هر دو رودة 6 و 12 ماهه 2 نفر از 9 بیماری که درد نوروپاتیک داشتند و 5 نفر از 6 بیماری که درد عضلانی اسکلتی داشتند کاهش قابل توجهی در شدت درد خود گزارش کردند. در یک مطالعة مقدماتی توسط Taira و همکارانش یک تزریق واحد انترکال باکلوفن درد نوروپاتیک را در 3 بیمار از 6 بیمار مبتلا به درد ناشی از ضایعات نخاعی کاهش داده است. این کاهش 1 تا 2 ساعت بعد از تزریق ظاهر و برای 10 تا 24 ساعت باقیمانده است. پروپوفول که یک اگونیست گیرندة GABAA است در یک مطالعة کنترله داروها، ضربدری دوسویه کور در 32 بیمار با درد و غیر بدخیم که 8 نفرشان درد ضایعات نخاعی داشتند بررسی شده است. از این 8 بیمار ، همگی با پرونونول تسکین درد بهتری با داروها داشته اند. البته مقادیر P گزارش نشده است. آلویدینی که در 5 بیمار از 8 بیمار فوق وجود داشته نیز از بین رفته بود در حالی که دارونما در این رابطه تاثیری نداشته است. در 7 بیمار که توسط اسکن های SPECT بررسی شدند میوپرفیئورن فرونتال،‌فونتوپارتیال، تالامیک و آرتیکال نیز از بین رفته و یا بطئور قابل توجهی در طی انفوزیون پروپونول کاهش پیدا نموده بودند.
در حالتهای غیر دارویی
تحریک الکتریکی عصب از راه پوست (TENS)
گزارشات در مورد استفاده از TENS در بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی بسیار محدود هستند. (جدول 2) و مطالعات کنتله در این زمینه وجود ندارند. TENS به نظر در بعضی بیماران با رد عضلانی و یا درد نوروپاتیک هم سطح مؤثر است ولی تاثیری رو درد زیر سطح ندارند. Leyson و همکارانش متوجه شدند که استفاده از TENS در کوادری پلژیکهای حاد (کمتر از 2 سال از ضایعه) باعث دیس نیرژی وضعیتی اسفنکتر دترلور می شود و بهمین دلیل توصیه به عدم استفاده از TENS در این افراد کرده اند. در حال حاضر دلیلی برای تاثیر استفاده از TENS برای درمان درد نوروپاتیک مرکزی وجود ندارد.
تحریک نخاعی (SCS)
فرضیة کنترل وازه ای پیشنها می کند که تحریک الکتریکی ستون های پشت نخاعی ممکن است درد ناشی از از ضایعات نخاعی را کاهش دهد. بررسی های کور شده در این رابطه بسار مشکل می باشند چون احتیاج به برانگیختن و ایجاد پارتنری دارند. مطالعات موردی منتشر شده در جدول 2 ذکر دشه اند. باوجودی که این گزارشات بطور مادری درد را ذکر کرده اند. تحریکات نخاعی بنظر در بعضی بیماران با ضایعات غیرکامل، اسپاسم های درناک، درد هم سطح، و یا درد پس از کوردوتومی مؤثر است. نتایج ضعیفی در بیماران با ضایعات کامل و در افرادی با دردهای لرزشی و متناوب گزارش شده است. اکثر مطالعات کاهش بازدهای تحریک نخاعی در طی زمان را نشان داده اند.
تحریک عمقی منفذ (DBS)
تعداد مطالعات در رابطع با تاثیر DBS در درمان درد مزمن در طی دهه اخیر کاهش یافته است. در نطالعاتی که در جدول 2 ذکر شده اند، DBS در بیمارانی استفاده شده است که به روش های درمانی متداول پاسخی نداده بودند. مناطقی که در DBS مورد تحریک قرار گرفتند عبارتاند از ماده خاکستری دور کانال مرکزی (PAG) و ماده خاکستری دور بطنها (PVG) و هسته های تالامیک (VPM,VPL) و تیروکسول داخلی. تحریک PVG/PAG معمولاً برای نوع niciceptive درد بکار رفته و تحریک تالاموس برای درمان درد آوران زدایی . با این نوجود این الگو بطور اختصاصی دنبال نمی شود و بطوری که اکثر مطالعات روی بیماران با درد نوروپاتیک درمان DBS را به هسته های تالاموس محدود نکرده اند.
خیلی از گزارشات اولیه نروی تحریک عمقی مغز نتایج خود را با توجه به نوع و یا اتیولوژی درد ارایه نکرده اند. مطالعات جدیدتر بیماران را دسته بندی کرده اند تا مشخص شود که کدام گروه جواب بهتری به DBS می دهند. همچنین طول مدت پی گیری نیز افزایش یافته است. در سال 1985، YEY و همکارانش گزارش منتشر کردند که در آن 4 نفر از 6 بیمار مورد بررسی حداقل 50 درصد کاهش دئرد با استفاده از DBS در یک دورة پاگیری 2 تا 60 ماهه داشته اند. در 1987، Siegfried مطالعه ای انجام داد که روی 4 بیمار مبتلا به درد پاراپلژیکی بود که تحت DBS هسته های تالاموس خصوصاً VPL قرار گرفته بودند. دو بمیار نتایج عالی و دو بیمار نیز بهبود در درد خود داشته اند. این مطالعات اولیه نشان دهندة آرمان گرایی برای نقش DBS برای دردهای مقاوم و ماندگار مزمن ناشی از صدمات نخاعی دارند درحالی که هیچکدام از آنها دوره پیگیری کافی نداشته اند. در سال 1987، Levy گزارشی در رابطه با استفاده از DBS برای دردهای غیرقابل کنترل مزمن منتشر کرد که روی 11 بیمار انجام شده بود. متوسط دورة پی گیری در این مطالعه قابل توجه و با میانگین 80 ماهه و دامنة 24 تا 168 ماه بوده است.
برای بیماران الکترودهای مربوط به PAG/PVG و تالاموس استفاده شده و سه بیمار تحت تحریک هم تالاموس و هم PAG/PVG قرار گرفته اند. با وجودی که 4 بیمار از 11 بیمار در ابتدا (6 هفته اول) به DBS پاسخ دادند، هیچ‌کدام پاسخ طولانی نداشته اند. دو مطالعة دیگر توسط Kumat و همکارانش در دهه 1990 منترش ده است. در مطالعة اول دو بیمار با تروما به نخاع و اعصاب محیطی تسکینی طولانی مدت در طی دورة پی‌گیری 6 تا 10 ساله داشته اند. اما در مطالعه دوم هیچ کدام از سه بیمار دچار آسیب تروماتیک نخاعی تسکینی طولانی مدت درد نداشته اند (دورة پی گیری 6 ماهه تا 15 ساله).
در کل 141 نفر از 26 بیمار (54%) در 5 مطالعة موردی پاسخ اولیه ای به DBS داشته اند اما فقط 2 نفر از 16 نفر بطور طولانی مدت بهبود و تسکین یافته اند. اگر مطالعة اولیه Knmar را به خاطر فقدان اطلاعات در رابطه با نوع درد و یا طول مدت دوره پی گیری کنار بگذاریم

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی

پایان نامه رشته عمران ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه رشته عمران ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته عمران ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی


پایان نامه رشته  عمران  ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی

ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی در سیستمهای بادبندی واگرا

 

خلاصه پایان نامه:
 ساختمانها را می توان برای نیروهای کاهش یافته ای که مقادیرشان به مراتب کمتر از بازتاب الاستیک خطی آنها در برابر زلزله است، طراحی نمود. این موضوع در آیین نامه های طراحی لرزه ای با استفاده از ضرایب کاهش نیرو برای تعریف نیروهای طراحی زلزله پیش بینی شده است.

در دو دهه گذشته، مطالعات مختلفی روی ضرایب کاهش مقاومت (ضرایب رفتار) انجام پذیرفته که عمدتاً این مطالعات روی سازه های با یک درجه آزادی (SDOF) بوده است. در سازه های با یک درجه آزادی (SDOF)، ضرایب کاهش نه تنها به ویژگیهای سیستمهای سازه ای (از جمله زمان تناوب سازه، میرایی سازه، نوع رفتار چرخه ای و میزان تغییر مکان های غیر خطی سازه یا نسبت شکل پذیری سازه) بلکه به تاریخچه زمانی شتاب زمین نیز وابسته هستند. در سازه های با چند درجه آزادی (MDOF)، علاوه بر موارد ذکر شده فوق، ضرایب کاهش به تعداد، میزان و توزیع ارتفاعی درجات آزادی که همزمان رفتار غیرخطی از خود نشان می دهند، بستگی دارد.

در این رساله، اثرات یاد شده فوق با استفاده از تعدادی سازه دارای سیستم بادبندی واگرا و 6 زمین لرزه مبناء مورد مطالعه قرار گرفته است. مقایسه نتایج این پژوهش با سایر تحقیقات انجام شده در این زمینه و نیز با مقادیر ارائه شده در آیین نامه ها بخش پایانی این رساله را تشکیل می دهند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته عمران ارزیابی و مقایسه ضریب رفتار ناشی از تغییرات زمان تناوب، شکل پذیری و افرایش درجات آزادی