لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:30
نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات
بدون شک ادبیات کهن و غنی مابا قصههای دلکش و نظم و نثر دلپذیر و داستانهای پر از طنز و زیبا و کنایههای دلنشین در میان ادبیات جهان مقامی شامخ و جایی ممتاز و برجسته دارد.
در بین داستانها و استورهها، شاهکارهایی وجود دارد که از ویژگیهای آثار مذکور، حماسههای ملی و شورانگیزی است که نتایجی مفید و شادیبخش و امیدوارکننده دارد که داستانهای و قصهها به آنها ختم میشود و خواننده را به زندگی امیدوارتر و در مواجه با مشکلات و ناملایمات استوارتر مینماید.
این از خصوصیات ادبیات کهن ما است که چون میراثی گرانبها به دست مردم بافضل و دانش ما رسیده و حفظ و حراست از آن وظیفهی هر فردی فرهنگخواه و ادبدوست است. در این داستانها که بیش از هزار هاسال دارند از پرندگان و مرغانی نام برده شده که یا در اصول چنین پرنده گانی وجود نداشتهاند و یا چیزی بودهاند که در طول زمان بهخاطر سینه به سینه نقل کردن آنها چهره عوض کرده و تغییر ماهیت دادهاند و یا بهطور کلی ساخته و پرداختهی فکر نویسنده و حماسهسرا بوده است
گل : در ادبیات ایرانی همواره گل مظهر حیات و طراوت بوده است و نقشی کلیدی در ادبیات ایفا می کرده است هر جا که سخن از لطافت و زیبایی است لاجرم از گل نیز سخن می رود.
گل در معنای کنایی خود شاهد و آرزو است که زیبایی و دلربایی معشوق را یادآوری می کندگل سرخ، با پلکهای بسیارش، یعنی با گلبرگهای بسیار زیبا، لطیف و معطرش آدم را به خواب، آرامش و رهایی میخواند. از این نظر گل سرخ، نماد ِ اشتیاق به صلح و رهایی است. اما شکوهاش، نماد ِ نیرو و زندگی نیز هست، آنچنان که "شوق" اوست تا "خواب ِ هیچکس" نباشد. به این ترتیب در گل سرخ تنشی بین لطافت و نیرو جریان دارد و به این معنا "تضاد ناب" محسوب میشود. شاید بشود گفت در ترکیب ِ زیبای "گل سرخ"، تنش ِ زندگی ِ ما انسانها میان اشتیاق به آرامش و غریزه برای غنای زندگی، بطور نمادین ممزوج شده و حضور مییابد.
جانوران :جانوران به سبب کاربرد تخیلی و تمثیلی که دارند همواره در ادبیات فارسی نقش زیادی داشتهاند. یکی از قدیمیترین و کهنترین روشهای ادبیات فارسی استفاده تمثیلی از حیوانات است. داستان درخت آسوریک یکی از کهنترین نمونهها است که حکایت نبرد کلامی میان یک بز و درخت نخل است که پژوهشگران معتقدند در دوره اشکانی نوشته شده است. دکتر «منیژه عبداللهی»، استاد ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و نویسنده و گردآورنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی در خصوص سابقه ورود جانوران به ادبیات فارسی معتقد است: «ورود جانوران به ادبیات به زمانی باز میگردد که تخیل وارد ادبیات شد. یعنی دورانی که انسان برای بیان آنچه که درک درستی نسبت به آن نداشت از تخیل خود استفاده کرد و جانوران را با همان هیات اما با زبان انسانی به ادبیات آورد.»
این مرحله همزمان است با مرحله فتیشیسم (جانورپرستی) دورانی که انسان از حیوانات به عنوان مظاهر پرستش استفاده میکند: «فتیشیسم بر ورود حیوانات تاثیر داشته است. در این دوران برای جانوران نقشهای تثبیت شده خلق میشود.»
در واقع شاعران و ادیبان حیوانات را نماد و نشانه یک شخصیت میدانستند و آن را تعریف میکردند: «جانوران همین که وارد حوزه انسانی میشدند از درون جهان تازه ایجاد میکردند به طور مثال عنکبوت را به دلیل مرموزی قیافه داننده رازهای علم غیب میدانستند و حکم ساحر یا پیشگو داشتند. استفاده از حیوانات برای ایجاد جهان از درون به بیرون است و بازگشت از عمق رویا به واقعیت. به همین علت است که شما میبینید که در برخی متون نقش این جانوران دگرگون میشود و موجودی مانند عنکبوت تبدیل به موجودی میشود که علیرغم نظم هندسی تارهایش به دلیل سستی که بر بیاعتباری جهان صحه میگذارد و خانه عنکبوت خانه سست و بیبنیان یا همان جهان فانی میشود.»
آنچه نقش جانوران را در ادبیات به وجود میآورد قوه تخیل انسان و نوع رفتار خاصی است که آن جانور به آن منتصب میشود.
عبداللهی معتقد است: «قدیمیترین حیوان ثبت شده در ادبیات فارسی روباه است. این داستان حکایتی از زبان سغدی که روباه در آن یک حکیم است. این داستان را مانی نقل میکند اما پیش از او شکل گرفته، در دوران اشکانیان، بنابراین حداقل 2000 سال قدمت مییابد.»
با این همه مهمترین متنی که یک حیوان نقش اساسی در آن بازی میکند درخت آسوریک است. کلیله و دمنه نیز که در دوره ساسانی به فارسی برگردانده شده است و در دورانهای مختلف یکی از مهمترین متون کهن بود که برای کودکان هم خوانده میشد، در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نقش حیوانات در اشعار و متون کهن به خصوص متون حماسی شکل میگیرد. در این دوران کاربرد نقش برخی حیوانات براساس تفکرات تازه وارد شده در فرهنگ ایرانی تغییر میکند و در قالبهای تازه میرود.
نویسنده فرهنگ جانوران در ادب فارسی معتقد است: «بخشی از این نقشها براساس تصورات اقوام جدیدی بر ایرانیان مسلط شدند، تغییر کرد. مثلا در ادبیات فارسی پیش از اسلام شیر جزو دسته حیوانات بد و اهریمنی بود. در تصاویر تخت جمشید هم شیر را همواره در حال ستیز با آدم میبینید اما پس از اسلام با توجه به نفوذ تفکرات عربی آرام آرام مفهوم شجاعت میگیرد و سمبل اصلی ایران میشود
دکتر عبداللهی همچنین به جادوی حیوانات در ادبیات اشاره میکند: «در وجه جادویی شما به تاثیر حیوانات را در خواب و تعبیر آن در قالبهایی برگرفته از ادبیات میبیند. مثلا بلبل در کتب تعبیر خواب به معنای مرد قرآنخوان است در ادبیات نیز بلبل همچنین تعبیری دارد و با لحن و نواهای موسیقی همراه میشود و تعبیر آن سخن گفتن به زبان پهلوی، تورات خوان، لحن داودی، زندباف، گلبانگ پهلوی و...
پرندگان :در لابهلای افسانهها و قصههای شرقی از این مرغان زیاد سخن رفته است مشهورترین این مرغان ققنوس، سیمرغ، عنقا، هما،، بوتیمار و هدهد هستند که هر کدام از این مرغان استورهای، نماد خوی و خصلتی شده است. برای نمونه، عنقا، نماد بلندپروازی و هما، مرغ سعادت و اقبال، و ققنوس، مظهر عمر دراز است
در زیر برخی پرندگان استوره ای را که نقش زیادی در ادبیات ما دارند ذکر می کنیم :
- ققنوس
ققنوس یک اسطوره ایرانی نیست. افسانه این پرنده که نماد عمر دگربار و حیات جاودان است از مصر باستان برخاسته، به یونان و روم رفته، و هم سو با باورهای مسیحیت شاخ و برگ بیشتر یافته است. ققنوس در گستره شعر کهن فارسی هیچگاه جایی نداشته تا آن جا که طی هزار سال، به جز یک مورد، مضمون قرار نگرفته است. فقط عارف نامی عطار، در برابر این باور دیرینه که ققنوس حیات جاودان دارد، با صراحت آن را فانی دانسته و بر همه گیر بودن مرگ تاکید ورزیده است.
در فرهنگ زبان انگلیسی، ققنوس Phoenix پرنده ای است افسانه ای و بسیار زیبا و منحصر به فرد در نوع خود که بنا بر افسانه ها 500 یا 600 سال در صحاری عرب عمر می کند، خود را بر تلی از خاشاک می سوزاند، از خاکسترش دگر بار با طراوت جوانی سر بر می آورد و دور دیگری از زندگی را می گذراند و غالبا تمثیلی است از فنا ناپذیری و حیات جاودان.
مقاله نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات