دانلود مقاله نقش رسانه ها به ویژه ماهواره در زندگی اجتماعی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 33
مقدمه
بدون شک ‘غرب به موازات کسب توانایی ها و اقتدار سرشار مادی و تکنیکی‘در عرصه معنویت و مکارم اخلاقی ‘شدیدا به انحطاط گراییده است و بر این اساس ‘ه تنها جوامع غرب ‘بلکه بیشتر جوامع بشری دستخوش بحران های گوناگون شده اند.
اقبال لاهوری ‘اندیشمند پاکستانی ‘سال ها پیش خطاب به تمدن غرب‘چنین سروده است:
زعجب این نیست که اعجاز مسیحا داری زعجب این است که بیماری تو بیمارتر است
از میان ابزارهایی که فرهنگ ها و تمدن های دیگر را به چالش های جدی کشیده ‘ماهواره است که با هدف تهاجم فرهنگی به دیگر کشورها در عرصه رسانه ها‘جایی برای خود باز کرده است که وقتی پا در عرصه اجتماعی و سیاسی کشورمان گذاشت‘عده ای را به طرفداران و مخالفان افراطی خود تبدیل کند.
فصل اول
نقش رسانه های جمعی در به انحراف کشاندن جوانان(ماهواره)
″دشمن اشکار-تهاجم خاموش″
عصری که در ان قرار داریم ,عصر ارتباطات و عصر سلطه ﭘدیده رسانه بر زندگی انسان است.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق گشته اند افکار و عقاید انسان های بی شمار را دستخوش تغییر سازند.
تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تاسیس هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف ﭘخش میکنند.متاسفانه دستیابی به این شبکه ها در کشور ما به سادگی امکان ﭘذیر است;زیرا امکان تهیه و دریافت وسایل ماهواره ای با سهولت و قیمت نازل فراهم امده است.
باید توجه داشت که وقتی سخن از ماهواره به میان می اید,ابتدا مسائل ضدفرهنگی ان جلب توجه میکند,سبس مسائل سیاسی,علمی و ورزشی ایفای نقش می کنند.بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در یک تقسیم بندی معمول,به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می شوند که بر اساس تحقیقات به عمل امده تمامی این شبکه ها با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون,به هجوم به مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هر کدام با ماموریتی خاص به مقابله با اسلام برخواستند.
این هجوم چه ارام و چه خاموش اغاز شده باشد,اکنون شکل وسیع و جدی تریث یافته است و بسیار حساب شده اصول و ﭘایه های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در بر گرفته است.
″فن آوری ماهواره و امار تقریبی آن″
ابتدا چنین به نظر می رسید که ﭘیشرفت رسانه های ماهواره ای مطلقا و بی قید و شرط,ﭘدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی ضرورت تام دارد,حال انکه در تجربه کوتاه و چندین ساله,معلوم شد که برخی از ﭘیامدهای سؤﺀ این ﭘدیده,از حیث فرهنگی اسیب زاست.
الدین تامند, نویسنده و منتقد اجتماعی می نویسد:
تکنولوژی ماهواره ای و دیگر رسانه های جدید,فرهنگ های ملی را از هم می ﭘاشاند...
و این ارتباط متقاطع,به هر حال تهدیدی است برای هویت ملی که حکومت ها برای مقاصد شخصی خود,سعی در حفظ و انتشار ان دارند.
گفتنی است فرایند ارتباطاط از راه دور و استفاده از ماهواره و دیگررسانه های گروهی برای ﭘخش امواج در سطح گسترده شمشیری دو لبه است که می تواند ﭘی امدهای مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد,الگو گزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه ﭘژوهشگران روان شناسی را به خود جلب کرده است.
طبق امار,در سال 1377 از جمعیت 67میلیونی کشور,حدود 35درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشته اند و روزانه بین2 تا3 ساعت برنامه های این تلویزیون را تماشا می کردند.بالاترین میزان بهره مندی,روزانه 5/4ساعت و ﭘایین ترین ان روزانه 1 ساعت براورده شده است.
طبق امار,73 درصد از جوانان مراکز استان ها به راحتی به ماهواره دسترسی دارند,جوانان تهرانی در استفاده از ماهواره رتبه نخست را دارند و ﭘس از ان,جوانان شهرها و روستاهای چهارمهال بختیاری و اذربایجان,رتبه های بعدی را کسب کرده اند و قم,خوزستان,سیستان و بلوچستان,یزد,و اردبیل در رتبه های بعدی کاربران ماهواره قرار می گیرند.
دانلود مقاله رشته اقتصاد نقش مناطق آزاد تجاری در توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 296
دانلود مقاله آماده
مقدمه :
معرفی موضوع:
یکی از راه حل های مطمئن برای کشورهای جهان سوم و در حال توسعه جهت آزمایش اقتصاد باز و پیوستن به تجارت جهانی، مناطق آزاد هستند. مناطق آزاد طبق تعریف سازمان بین المللی کار، مناطقی هستند که سبب جذب سرمایه، افزایش استخدام وافزایش صادرات و تبادلات ارزی می شوند، همانطوریکه ملاحظه می شود یکی از اهداف کلان کشورهای در حال توسعه در ایجاد مناطق آزاد، افزایش اشتغال صادرات است کشوری همچون چین توانسته در مناطق 30 میلیون فرصت شغلی ایجاد کند در ضمن یکی از بزرگترین اهداف سرمایه گذاران خارجی در سرمایه گذاری در مناطق آزاد استفاده از نیروی کار ارزان هست، به همین مناسبت بایستی نظام حقوقی این مناطق به گونهای تدوین گردد که مصالح هر دو طرف رابطه حفظ شود. در نتیجه برای بر قراری نظام حقوقی مناسب، حقوق کار در مناطق آزاد مطرح می گردد زیرا رسالت حقوق کار تنظیم رابطه حقوقی دو طرف رابطه کارگری و کارفرمایی هست به گونه ای که مصالح و منافع ضعیف ترین طرف رابطه کارگری و کارفرمایی حفظ شود.معمولا برخی از کشورها نظام حقوق کاری سهل تری نسبت به حقوق کار سرزمین اصلی به موقع اجرا می گذارند که به تبع آن حقوق و مصالح کارگران از بین می رود.
انگیزه انتخاب موضوع
نقش مناطق آزاد تجاری در توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه بر کسی پوشیده نیست به واقع این نهادهای حقوقی و اقتصادی با ایجاد تسهیلاتی که از طریق حکومت قوانین و مقرراتی انعطاف پذیرتر از قواعد حاکم بر سرزمین اصلی، محقق می شوند، در صدد ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران داخلی یا خارجی جهت سرمایه گذاری در منطقه و حوزه ای که دولت مرکزی خواهان آن است می باشند.با تأسیس این مناطق و اعطاء تسهیلات، دولت در مقام هدایت سرمایه در مسیری که حداکثر منافع را برای جامعه داشته باشد بر می آید. بدیهی است که اعطای این تسهیلات نیز با تصویب مقررات و قوانین خاص برای این مناطق عملی می شود، یکی از دغدغه های اصلی صاحبان سرمایه مولد در هر جایی نحوه تنظیم رابطه خود با نیروی کار می باشد به نحوی که عموما یکی از موانع یا موجبات رشد سرمایه گذاری خارجی در جوامع در حال رشد قانون کار حاکم بر روابط کارگر و کارفرما عنوان می شود، لذا در تصویب این مقررات مقنن باید با بینش و بصیرت عالمانه ای، اقدام به قانونگذاری کند، دررسیدن به این بینش عالمانه دو ضرورت عمده باید مورد لحاظ وی واقع شود، اولین ضرورت، مد نظر قرار دادن منافع کار فرمایان که صاحبان سرمایه هستند می باشد، اگر منافع اینان در تصویب مقررات مذکور از نگاه مقنن پوشیده بماند، طبیعی است، که سرمایه در عرصه های غیر مولد و غیر اشتغال زا انباشته خواهد شد که مضار آن بر اقتصاد کشور قابل انکار نمی باشد، از طرف دیگر نیروی کار نیز یکی از عوامل تولید است، لذا مقنن موظف است که از نیروی کار جامعه خود نیز به نحو شایسته ای حمایت کند و این رکن تولید را فدای منافع سرمایه و سرمایه دار نسازد، این خود دومین ضرورت نیل به بینش عالمانه جهت تقنین در حوزه حقوق کار می باشد.
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 84 صفحه
چکیده :
پایان نامه نقش علل اتفاقی در ارتکاب جرم از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول به مباحثی مثل تعریف جرم – دیدگاه های مختلف درباره جرم وتبیین های آنها پرداخته شده است. بخش دوم به عوامل موثر در جرم – دیدگاها و نظریات مختلف درباره اهمیت عوامل موثر در جرم توجه شده است. بخش سوم نیز به عوامل اتفاقی انواع علل و عوامل اتفاقی – و نقش آنها در وقوع جرم پرداخته شده است.
فهرست مطالب :
فصل اول
مقدمه
ضرورت و اهمیت مسئله
سوالات تحقیق
روش تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم
تعریف جرم
اصول جرم شناسی
علت
انگیزه
شرط
عامل
طبقه بندی مجرمین
مجرمین سازمان یافته
مجرمین متعلق به گروه های مشخص
مجرمین اتفاقی
مجرمین احساساتی
جرائم یقه سفیدها
فصل سوم
عوامل موثر در ارتکاب جرم
عوامل فردی و روان شناختی
جرم و جنسیت
عوامل محیطی
الف – محیط خانوادگی (عوامل اجتماعی به خاص)
ب- محیط متشنج خانواده
ج – از هم گسستگی خانوادگی
د- روابط عاطفی و تربیتی والدین
هـ – محیط سکونت خانواده
عوامل اجتماعی به معنای عام
نظریه دوکیسم
مرتون
دیدگاه روان کاوی و جرم
مکتب دفاع اجتماعی نوین
فصل چهارم
حوادث و عوامل اتفاقی
تعریف جرایم اتفاقی
تاریخچه جرایم اتفاقی
رابطه عوامل اتفاقی و جرم
تبیین های جامعه شناختی
همرنگی (تبیین ها ی روان شناختی و جامعه شناسی)
محیط اجتماعی و عوامل اتفاقی وقوع جرم
جمع بندی و نتیجه گیری
فهرست منایع و مأخذ
بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمانهای دانش آفرین
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:34
فهرست مطالب :
اشاره ۱
TQM در آموزش ۳
انتقال نظریه از صنعت به آموزش ۶
فرایند و روشهای به کارگیری TQM در آموزش ۷
TQMو اثربخشی آموزش ۱۰
سازوکارهای نظام مدیریت کیفیت فراگیر در اثربخشی آموزش ۱۰
الف :تعیین منابع شاخص سازی ۱۲
ب : فرایند عملیاتی کردن شاخص سازی ۱۲
توسعه آموزش مبتنی بر رویکردTQM ۱۴
اصلاح و بهسازی زیرساخت سازمانی و نقش آن در توسعه آموزش ۱۸
انطباق الگویTQM در سازمانهای آموزشی ۱۸
دستاوردهایTQM در نظام آموزشی ۲۴
ویژگی های مدیران سازمانهای آموزشی نوین ۲۶
مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش عالی ۲۷
خلاصه و نتیجه گیری ۳۰
منابع : ۳۲
چکیده :
بدون شک در حرکت به سمت جهانی شدن، کیفیت یک عامل تاثیرگذار است. در روند توسعه صنعت و بازرگانی، یکپارچگی اقتصاد جهانی و رشد و اشباع بازار، کیفیت نقش اصلی را ایفا کرده و یکی از مهمترین عامل های رقابت سازمان و موفقیت در بازارهای ملی، منطقه ای و جهانی به شمار می آید.
فرایند جهانی شدن، بازارها و لزوم داشتن توان رقابت باعث ایجاد الگوهای جدید مدیریت کیفیت شده است. مدیریت کیفیت فراگیر یک فلسفه، نظریه و روش شناسی نو در مدیریت کیفیت و نظامهای نشأت گرفته از آن است.
در حقیقت، تحقق و به کارگیریTQM یکی از ثمرات و دستاوردهای ناشی از گسترش و بین المللی سازی مدیریت کیفیت طی سالهای گذشته به حساب می آید. مقولهTQM به رغم عمومیت داشتن در کلیه زمینه ها، تاکنون فقط در کارخانه ها و برخی از مشاغل خدماتی رواج دارد. هرچند، اطلاعات زیادی در مورد اجـــرایTQM در بعضی از زمینه ها از قبیل آموزش، تحقیقات، مشاوره و... در دسترس نیست، لیکن باتوجه به جامعیت مفاهیم و اهداف نهایی TQM در لزوم دستیابی به کیفیت برتر می توان با بهره گیری از الگوهای کیفی به کار گرفته شده در سایر زمینه ها و تلفیق آن با شاخص های تاثیرگذار در بهبود فرایند آموزش به نتایج قابل قبولی در این زمینه دست یافت.
مدیریت کیفیت فراگیر روشی برای اداره یک سازمان است که اساس آن بر کیفیت و مشارکت همه اعضای سازمان استوار است و هدف آن نیل به موفقیت درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع همه افراد ذی نفع است.
نظامهای آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی در زمینه شکوفایی در جامعه نقش اصلی را برعهده دارد. امروز، این نظامها سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص داده و باتوجه به اهمیت و نقش آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ضروری است در جهت بهبود کیفیت نظامهای آموزشی اقدامات اساسی صورت بگیرد و از هدررفتن سرمایه های انسانی و مادی جلوگیری شود. مدیریت در این نظامها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابه گفته فیلیپ کومبز اگر قرار است تحولی در آموزش صورت گیرد بایستی از مدیریت آن شروع شود.
آموزش در یک ساختار نظام مدار می تواند نقش کلیدی در انتقال دانش داشته باشد. آموزش زمانی می تواند براساس نیاز ملی و در جهت گسترش فرهنگ و دانش مدیریت نوین استوار باشد که نظام مدیریتی با رویکرد مشتری محور و کیفیت گرا ایجاد شده باشد. ساختار و نظام مدیریت آموزشی از این لحاظ مورد توجه نظام مدیریت کیفیت واقع می گردد. موسسات آموزشی به عنوان پلی میان تولیدکنندگان دانش و دانش پژوهان جهت پاسخگویی به تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود نیازمند تحول جدی هستند.
مدیریت کیفیت فراگیر روشی است که می تواند این تحول را در آموزش ایجاد کند. همان طور که سالیس نیز معتقد است، مدیریت کیفیت فراگیر« فلسفه ای از بهبود مستمر است که قادر است مجموعه ای از ابزارهای عملی و فنون برای برآوردن نیازها، خواستها و انتظارات فعلی و آینده هر موسسه آموزشی را فراهم سازد. باتوجه به اینکه سازمانها و واحدهای آموزشی، عوامل اصلی و تعیین کننده آماده سازی و تامین نیروی انسانی دیگر نهادهای تولیدی و خدماتی در جامعه هستند، ضرورت مطالعه و پیاده کردن اصول »مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش بیش از پیش احســـــاس می شود.
بنابراین، باید به دنبال یک استاندارد ملی برای »مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش .
بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش و نیز تاثیرگذاری آموزش برارتقای کیفیت کار، عملکرد و محصول در سازمانها از اهداف مهم این گزارش ویژه می باشد که در ادامه براهداف مذکور تاکید شده است.
TQM در آموزش
از زمانی که اولین سنگ بنای کیفیت نهاده شد سالها می گذرد، اما تا به امروز برنامه ای به شیوه های مشخص برای تعریف و استانداردسازی مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش صورت نگرفته است. هرچند تلاشهای جسته و گریخته ای در جوامع مختلف انجام پذیرفته است، اما با توجه به تفاوتهای معنی دار در برنامه های آموزشی سطوح مختلف و همچنین وابستگی شدید آن به سیاستهای آموزشی هر کشور، عملاً فضای عملکرد محدودی را در این مقوله باقی می گذارد. به علاوه، متاسفانه امر آموزش و نتایج و تبعات حاصله از آن به جهت فاصله زمانی نسبتاً طولانی برای مشاهده ثمرات و دستاوردهای مربوط فاقد جذابیت های اغواکننده صنعتی است، که این خود مزید بر علت شده است تا عملاً استقبال چندانی به رویکرد مدیریت کیفیت در آموزش نشود.
دانشجویان، خانواده های آنها، متولیان آموزش و دولت، همگی خواستار این هستند که دانشجویان با کیفیت خوب آموزش ببینند. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که معنی آموزش با کیفیت بالا چیست؟ باتوجه به اینکه در بین جوامع مختلف، تصور واحدی درباره کیفیت در مراکز آموزش، وجود ندارد. بنابراین، مهم است که در ابتدا به درک صحیحی از مفهوم آموزش دانشگاهی دست یابیم. چنین تعریفی می تواند راهنما و راهگشای تنظیم نظام آموزشی در کشور باشد و به سازمان دهی مراکز آموزشی کمک نماید.
اگر بپذیریم آموزش وسیله ای است که بزرگترها از طریق آن اعتقادات، ارزشها و آرمانهای خود را به نسل آینده انتقال می دهند، آنگاه می توانیم به این بینش برسیم که هرآنچه که در آموزش انجام می شود نشان دهنده یک فلسفه و یک درک از ارزشها است. دمینگ معتقد است که مدیریت براساس یک فلسفه بسیار انسان دوستانه بنا نهاده شده است و با عقایدی شکل می گیرد که معتقد است تمام افراد قابل آموزش هستند، علاقه مندند که کارهای (مشاغل) خوب انجام دهند و سزاوار احترام اند. وی اعتقاد دارد که آنها متوسط متولد نمی شوند، اما می توانند آن طور شوند. فلسفه نهفته در تفکر دمینگ به کســــــانی ارزش می گذارد که یاد می گیرند یا یاد می دهند. او اغلب به این قانون از جوران اشاره می کند که:
15% بقیه به کارگران مربوط می شود.
اخیراً دمینگ پیشنهاد داده است که این اعداد باید به 95 درصد و 5 درصد تغییر یابد. از این رو، توصیه می کند در مواجهه با هر مساله ای می بایست با ساختاری شروع کرد که زمان بیشتری را به خود اختصاص داده است.
استدلال دمینگ این است که ریشه مشکل در آنجاست. برهمین اساس، می توان آموزش را به مثابه یک نظام تصور کرد که در مسیر بهبود مستمر دچار مشکلات عمده ای است، لذا باید در مسیر حل مشکل، کانون توجه را روی عناصر اساسی و تاثیرگذار که از مقیاس وزنی نسبتاً بالاتری برخوردارند، متمرکز کرد. نکته اینجاست که ثمرات آموزش در آینده مشخص می شود. لذا یک نظام مناسب برای مدیریت آموزش به افق های بلندمدت و آینده نگر چشم دوخته است.
برخی از سوالاتی که می تواند مبنای طراحی یک نظریه مدیریت در آموزش قرار گیرد به قرار زیر است:
1- براساس چه فلسفه ای بنا شده است؟ آیا این فلسفه قابل توصیف است؟
2 - در این نظریه چه ارزشهایی نهفته است؟
3 - چه تصویری از آینده این نظریه را ترغیب و تشویق می کند؟
4 - آیا نظریه جامع و فراگیر است، به این معنا که آیا آموزش را به عنوان یک نظام شناسایی می کند؟ آیا با فرایند آموزش - یادگیری ارتباط دارد؟
5 - آیا نظریه آموزش بنیان شده است و یا بااستفاده از موارد زیر تدوین گردیده است؟:
روان شناسی افراد، برگرفته از تاثیرات فردی یا گروهی
- نظریه سیستم
- تفاوتهای آماری
- یک نظریه علمی
6 - آیا یک مجموعه ویژه از ابزارها و فنون برای ایجاد آن به صورت عملی و در جهت کاهش شکاف بین نظریه تا عمل مشخص شده است؟ آیا این وسائل و فنون از مرحله یادگیری، تدریس، رهبــری و مدیریت منجر به فعالیتها می گردد؟ همان گونه که در ارتباط با افراد خارج از نظام این گونه بوده است.
7 - آیا نظریه در موارد زیر تواناست؟:
- توضیحی: آیا زبان و مفاهیمی دارد که در درک آنچه مشاهده می کنیم به ما کمک کند؟ آیا بینش و آگاهی را افزایش می دهد؟
- پیش بینی کننده: آیا ما را در پیش بینی یک مسئولیت قابل قبول قادر می سازد؟ چه چیزی در آینده اتفاق خواهــد افتاد؟ آیا ما را در تصمیم گیری اینکه چه چیزی را مشاهده کنیم کمک می کند؟ آیا شاخص های بهبود و توسعه را مشخص می کند؟
- تجویزی: آیا یک راهنما برای عملکرد بدون محدودیت فعالیتها وجود دارد؟
هریک از این هفت عامل مورد نیاز برای مدیــریت کیفیت دارای عملکردی است که نمی توان آن را حذف کرد. هر رویکردی که برای آموزش ارائه می شود می بایست در ابتدا مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود آیا تمام هفت عنصر بالا را در بردارد؟
شوجی شیبا معتقد است اکثر افراد اغلب می خواهند ثابت کنند که مدیریت کیفیت در آموزش واحد تجاری آنها چه کار خواهد کرد و چه اثراتی خواهد داشت؟ آنها می گویند:
مدیریت کیفیت مطمئناً در صنعت موثر بوده و تاثیرگذار است، اما آیا شما می توانید ثابت کنید کــــــه در آموزش هم موثر واقع می شود.
واقعیت این است که مواردی وجود دارند که اثبات آنها در ابتدا غیرممکن است و در واقع قبل از مشاهده اثرات آنها نمی توان موفقیت آن را تضمین کرد. بحث مدیریت کیفیت در آموزش نیز از همین مقوله است. در واقع، نظریه برای اثبات، به زمان و کار مداوم نیاز دارد. تنها چیزی که در این زمینه می توان گفت شاید به نوعی پاسخ دمینگ به منتقدان این نظریه باشد یعنی:
امتحان کن و به آن فرصت بده، خواهی دید که آن را دوست خواهی داشت.
انتقال نظریه از صنعت به آموزش
در گزینش و انتخاب الگو و شیوه مدیریت کیفیت که به صورت اساسی برای واحدهای تجاری و صنعتی گسترش یافته است، توجه به تفاوتهای خاص بین آموزش و صنعت همواره اهمیت خاص دارد.
- دانشگاه یک کارخانه نیست.
- دانشجو یک محصول نیست.
- ولی، آموزش دانشجو محصول است.
در تکمیل موفقیت آمیز محصول آموزش، لازم است دانشجو همانند یک کارگر مشارکت فعال داشته باشد و فرایند یادگیری را با باور قلبی مدیریت کند. نکته اینجاست که تدریس و یادگیری دو فرایند متفاوت هستند، تدریس بیشتر به مدیریت شبیه است تا به نظارت بر جزئیات فعالیتها ، و یادگیری بیشتر بر فرایند تحقیق و توسعه شباهت دارد تا به مجموعه ای از فرایندها. در صنعت، مدیریت کیفیت، نیاز هر مدیر برای راهبری صحیح سیستم به سمت تعیین نیازهای مشتری در یک فرایند منطقی است.
فرایند و روشهای به کارگیری TQM در آموزش
AASA شبکه ای از افراد مشتاق و علاقه مند به TQMدر آموزش را تاسیس کرده است که به علاقه مندان و پیشگامان این نهضت در راه تحقیق و ترویج این فرهنگ کمک شایانی ارائه می کند. مواردی را که می توان در فرایند اجراییTQM در کلاس مورد استفاده قرار داد، به شرح زیر است. این نکات از اصول پیشنهادی دمینگ الهام گرفته شده اند:
- دانشجویان به عنوان همکار در فرایند آموزش و یادگیری مشارکت داده شوند.
- استاد و دانشجویان باید در شروع هر نیمسال تحصیلی در حصول اهداف و مقاصد مورد نظر به مباحثه و تبادل نظر پرداخته و ویژگی های یک آموزش خوب و انتظارات مورد نظر از فرایند یک یادگیری مطلوب را بررسی کنند.
تحقیقات هریس. جان. دبلیو و باگت. جی. مارک نشان می دهد که شخص در سیستم رشد می کند و ارتقا می یابد. فرایند آموزش دانشجو نیز چنین است، اما در این سیر صعودی به نقطه ای می رسد که دیگر علاقه ای برای یادگیری موضوعات ویژه و تخصصی نشان نمی دهد. اینجاست که مهمترین نقش و وظیفه مدرس یعنی برنامه ریزی در جلب مشارکت دانشجو در تداوم انگیزه برای یادگیری مشخص می شود. در واقع، افراد ذاتاً علاقه مند به یادگیری مطالبی هستند که احساس می کنند دانستن آنها لازم است. لذا یکی از روشهای جلب مشارکت افراد می تواند در تلفیق ارائه مطالب با گزینه های واقعی و مطالعه موردی روی این گزینه ها باشد.
آنچه مسلم است این است که اولین وظیفه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایجاد بستر و فضای مناسب برای رشد شخصیت و شکوفایی استعدادهای فرد است. برای نیل به این مقصود باید به دو جنبه زیر توجه کافی شود:
ارائه و اجرای TQM به عنوان یک واحد درسی.
به کارگیری مبانی مدیریت کیفیت فراگیر برای تدریس یا تحقیق سایر دروس.
مهمترین جنبه های متصور در استقرارTQM در مراکز آموزشی عبارتند از:
1 - آگاهی و فهم کیفیت.
2 - مدیریت رضایت یادگیرنده (مشتری).
3 - فرهنگ آموزش و تغییرات سازمان دهی شده.
4 - مدیریت حمایت از دانشجو (به عنوان مشتری).
5 - مشکلات استخدام و توانمندسازی.
6 - کنترل فرایند.
7 - مدیریت فرایند تجارت.
8 - برنامه ریزی کیفیت راهبردی.
9 - سیستم های اطمینان از کیفیت و بازرسی.
10 - اندازه گیری میزان عملکرد.
درواقع با محور قراردادن این جنبه هـــا می توان مقدمات فرهنگ سازی کیفیت در آموزش دانشگاهی را تثبیت کرد. در این راستا، همکاری و مشارکت گسترده دانشگاه، مدرس و دانشجو در درک و عمل به فرازهایTQM بسیار حائز اهمیت است، زیرا تجربه های اجرای TQM در آموزش خیلی گسترده نیست و تلاشهای کیفی اغلب به شرایط آزمایشگاهها، طراحی برنامه آموزش، توسعه منابع درسی و ارزیابی امتحانات محدود است. البته، در راه پیاده سازی این نظام در آموزش چندنگرانی وجود دارد. اول، آنکه بعضی کارکنان مراکز آموزشی از این وحشت دارند که ممکن است بااستقرار این نظام کیفی خلاقیت، توانایی و به نوعی نیاز به خدمات آنها به شدت محدود شود، لیکن در صورت تفهیم کامل خط مشی و آرمان کیفیت نه تنها برنیاز و نقش کارکنان در این سیستم تاکید می شود، بلکه آزادی عمل و توسعه فردی نیز در این نگـــــرش تضمین می گردد.
نکته دیگر، لزوم تعامل و تعاون میان مراکز آموزش عالی و تشکیلات اقتصادی، بخش اجرایی و صنعت است که در آینده از محصول آموزش استفاده خواهند نمود. یک سیاست موفق در تنظیم و طراحی نظامTQM برای آموزش نباید صرفاً به آموزش دانشجویان متکی باشد بلکه باید به ایجاد زمینه های آموزش در رفع نیازهای جامعه منتهی شود، از این رو، جهت گیری و برنامه های دانشگاه باید بامحوریت این موضوع تنظیم شوند. شاید بتوان برخی دلایلی را که باعث شده است فرهنگTQM در آموزش چندان گسترش نیابد به شرح زیر خلاصه کرد:
1 - پذیرش فردی در خصوص اینکه هدف کیفیت در آموزش وجود ندارد.
2 - بسیاری از مراکز آموزشی، برنامه و سیاست مشخصی در تمرکز بر کیفیت ندارند.
3 - مدیران مراکز آموزشی فاقد درک جدیدی از کیفیت و احساس وظیفه برای نائل شدن به آن هستند.
4 - بازدید، همکاری و انتقال تجربه کنترل کیفیت صنعتی میان مراکز تولیدی موفق و دانشجویان ضعیف است.
TQMو اثربخشی آموزش
مدیریت کیفیت فراگیر یک فرهنگ مدیریتی است که پس از نهادی شدن آن در سازمان آموزشی به ابزاری برای بهره گیری و بهره برداری از کلیه منابع انسانی، مالی، فناوری و... تبدیل می گردد. هدف اساسی نظام مدیریت کیفیت فراگیر درگیرکردن کلیه کارگزاران آموزشی از مدیریت عالی تــــا پایین ترین سطوح با فعالیتهای آموزشی، اهداف و ماموریت سازمان آموزشی است. نظام مدیریت کیفیت فراگیر با سازوکارهایی که فراهم می کند ساختارهای مناسبی برای بهـــره برداری از تجارب، استعدادها، توان فکری و عقلی و منابع کالبدی سازمان آموزشی به دست می دهد و به صورت خودکار به مدیریت سازمان کمک می نماید تا از توان موجود و توانمندیهای نهفته کارگزاران آموزشی در آینده سازمان بهره برداری شود. رسالت مدیریت سازمان آموزشی، بهره برداری از توان کارکنان است و این مهم در قالب نظام مدیریت کیفیت فراگیر بـــه راحتی صورت می گیرد.
مفهوم مدیریت کیفیت فراگیر نظام به کارگیری توانمندیهای فکری و جسمی کارکنان در سطوح مختلف یک سازمان است. در مدیریت کیفیت فراگیر به جای اینکه مسئولیت آموزش و یادگیری و کیفیت فقط بر دوش یک نفر یا واحد خاصی باشد برعهده همه کارگزاران سازمان آموزشی است و بااین نظر همه افراد را درگیر کار کرده و از توانمندیهای مختلف کارکنان در سطوح مختلف بهره برداری می کند. TQM توان کارکنان را در تمام فعالیتها و فرایندها به کار می گیرد و مشارکت را به صورت عملیاتی و ملموس تا عمق سازمان رسوخ می دهد.
سازوکارهای نظام مدیریت کیفیت فراگیر در اثربخشی آموزش
برای اثربخشی آموزش لازم است ترکیب مناسب و بهینه ای بین عوامل موثر در آموزش ایجاد شود. برای بهره برداری از منابع انسانی و مادی سازمان آموزش، نظام TQM به عنوان یک شیوه مدیریت مشارکتی، سازوکارهای مهم و متعددی را در اختیار سازمان و دست اندرکاران آن قرار می دهد. به طور کلی نظام TQM در عمل تجربه شده و بر اثربخشی آموزش کمک می کند
و...