امر به معروف و نهى از منکر - با 27 صفحه مفید در قالب وورد
قرآن کریم :
1 - )کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلْنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِوَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرَهُمُالْفَاسِقُونَ(314)).
»شما بهترین امّتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاید، چه اینکه امر بهمعروف و نهى از منکر مىکنید و به خدا ایمان دارید، واگر اهل کتاب ایمان آورند براىآنها بهتر است ولى عدّه کمى از آنها با ایمانند و بیشتر آنها فاسقند.«
2 - )یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِوَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُولئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ(315)).
»به خدا و روز واپسین ایمان مىآورند، امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و درانجام کارهاى نیک پیشى مىگیرند و آنها از صالحاناند.«
3 - )وَلْتَکُن مِنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِالْمُنْکَرِ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(316)).
»باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى و امر به معروف و نهى از منکر کنندوآنها همان رستگاراناند.«
4 - )إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِیسَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىبِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * التَّائِبُونَالْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَعَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ(317)).
»خداوند از مؤمنان، جانها و ا موالشان را خریدارى کرده که در برابرش بهشتبراى آنان باشد، به این گونه که در راه خدا پیکار مىکنند، مىکشند و کشته مىشوند،این وعده حقى است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسى از خدابه عهدش وفادارتر است؟ اکنون بشارت باد بر شما به دادوستدى که با خدا کردهایدواین است آن پیروزى بزرگ * توبهکنندگان، عبادتکاران، سپاسگویان،سیاحتکنندگان، رکوعکنندگان، سجده آوران، آمران به معروف و ناهیان از منکروحافظان حدود الهى، مؤمنان حقیقى هستند و بشارت ده به مؤمنان.«
5 - )الَّذِینَ إِن مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِوَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَللَّهِِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ(318)).
»همان کسانیکه هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپامىدارندوزکات مىدهند و امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و پایان همه کارها از خداونداست.«
6 - )وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَولِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِالْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمْ اللَّهُإِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ(319)).
»مردان و زنان با ا یمان یارویاور یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکرمىکنند، نماز را برپامىدارند، و زکات را مىپردازند، و خدا و رسولش را اطاعتمىکنند. بزودى خداوند آنان را مورد رحمت خویش قرار مىدهد. خداوند تواناوحکیم است.«
7 - )یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزِمِ الْأُمُورِ(320))
»پسرم! نماز را برپادار، امر به معروف و نهى از منکر کن و در برابر مصایبى کهبه تو مىرسد، شکیبا باش که این از کارهاى مهم است.«
فقه آیات
1 - امر به معروف و نهى از منکر از صفات برجسته امّت اسلامى و ازعوامل ترقّى این امّت و رسیدن آن به مرحله »بهترین امّتى که به سود مردمآفریده شدهاند« مىباشد و همچنین امر به معروف و نهى از منکر از صفاتصالحان اهل کتاب نیز مىباشد.
گروهى از این امّت هستند که فریضه امر به معروف و نهى از منکر برآنان نسبت به دیگران واجبتر و شدیدتر است، مانند فقیهان، علماىربّانى، مجاهدان، کسانیکه براى خدا قیام مىکنند، کسانیکه خداوند از آنانجان و مالشان را خریده است، بالاخص کسانیکه خداوند به آنها در زمینقدرت داده است.
2 - امر و نهى نشانه ولایت خداوند سبحان است، ولایتى که آن راخداوند در میان مؤمنین قرار داده و وسیله رحمت خود شناخته است. پسحق هر مؤمنى بر برادرش این است که او را به خوبیها امر و از بدیها منعنماید، و براى مؤمن هم واجب است که امر و نهى برادرش را اجابت کندوبپذیرد.
3 - امر و نهى از کارهاى مهم است همانسان که برپاداشتن نماز و صبردر بلا و دشوارى. و ما باید بر امر و نهى مصمّم باشیم و در انجام آن برخداوند توکّل نماییم، و اجازه ندهیم که در دلهاىمان سستى، تردید، غم،اندوه، ترس و نگرانى نفوذ کند.
4 - ظاهر امر و نهى هم این است که با سخن و گفتار بیان شود چه با زبانیا با قلم، و یا با تغییر چهره، یا با عملى که از آن امر و نهى فهمیده شود ماننداشاره با دست یا ترک معاشرت و همنشینى با فاعل و مرتکب منکراتوامثال آن.
5 - برخى از فقها گفتهاند: مراد از امر این است که دیگرى را بر انجامفعلى وادار کند، و نهى هم این است که از انجام فعلى بازداشته شود وبا اینبرداشت از امر و نهى، برپاداشتن پروژههاى خیریه، در چارچوب امر بهمعروف قرار مىگیرد، و منهدم ساختن مراکز فسق و فجور هم از مصادیقنهى از منکر خواهد بود.
آنچه این فقیه گفته احوط است، ولى اقوا این است که امر و نهىبر همان معنایى که گفتیم محدود شود یعنى اظهار رغبت شدید در فعلیا ترک چیزى از طریق امر و نهى قولى یا مشابه قول.
حدیث شریف :
1 - از امام معصومعلیه السلام روایت شده که فرمود:
»إنّما هلک من کان قبلکم بما عملوا )من المعاصی( ولم ینههم الربّانیّون والأحبار عنذلک«.
»به یقین ملّتهایى قبل از شما هلاک شدند بخاطر گناهانى که مرتکب مىشدندوعلما هم آنان را نهى نمىکردند.
وروی: أنّ رجلاً جاء إلى رسول اللَّهصلى الله علیه وآله فقال: أخبرنی ما أفضل الأعمال؟ فقال:الإیمان باللَّه، قال: ثمّ ماذا؟ قال: صلة الرحم، قال: ثمّ ماذا؟ قال: الأمر بالمعروف والنهیعن المنکر.
همچنین فرمود: مردى نزد رسول خداصلى الله علیه وآله آمد و گفت: به من خبر ده که بهتریناعمال کدام است؟ پیامبر فرمود: ایمان به خدا. گفت: بعد چه؟ فرمود: صله رحم.گفت: بعد چه؟ فرمود: امر به معروف و نهى از منکر.
وروی أیضاً: أنّ صبیّین توثبا على دیک فنتفاه فلم یدعا علیه ریشه، وشیخ قائم یصلّیلا یأمرهم ولا ینهاهم، قال: فأمر اللَّه الأرض فابتلعته.
همچنین روایت شده است: دو کودک خروسى را گرفتند و همه پرهاى آن را کندندتا آنجا که یک پر هم در بدن آن باقى نگذاشتند. پیرمردى در آنجا ایستاده بود و نمازمىخواند، و کودکان را از این کار نهى نکرد، خداوند به زمین دستور داد که آنپیرمرد را ببلعد پس او را بلعید.«
همچنین از امام معصوم روایت شده است:
»ویل للذین یجتلبون الدنیا بالدین، وویل للذین یقتلون الذین یأمرون بالقسط منالناس«(321).
»واى بر کسانى که دنیا را در برابر دین به دست مىآورند، و واى بر کسانیکهافرادى را به قتل مىرسانند که امر به قسط و عدالت مىکنند.«
2 - جابر از امام باقرعلیه السلام نقل مىکند که آنحضرت فرمود:
»من مشى إلى سلطان جائر فأمره بتقوى اللَّه ووعظه وخوّفه، کان له مثل أجر الثقلینمن الجنّ والإنس، ومثل اُجورهم«(322).
»کسى که به سوى فرمانرواى ستمگرى برود و او را به تقواى الهى امر کند،اندرز دهد و از عذاب خدا بترساند، پاداشى مانند پاداش همه جنّ و انس به او دادهمىشود.«
3 - در اندرزهاى حضرت مسیح آمده است:
»بحقّ أقول لکم: إنّ الحریق لیقع فی البیت الواحد، فلا یزال ینتقل من بیت إلى بیتحتّى تحترق بیوت کثیرة، إلّا أن یستدرک البیت الأوّل، فیهدم من قواعده فلا تجد فیهالنار معملاً، وکذلک الظالم الأوّل لو یؤخذ على یدیه، لم یوجد من بعده إمام ظالم فیأتمونبه، کما لو لم تجد النار فی البیت الأوّل خشباً وألواحاً لم تحرق شیئاً. بحق أقول لکم: مننظر إلى الحیّة تؤمّ أخاه لتلدغه ولم یحذّره حتّى قتلته، فلا یأمن أن یکون قد شرک فیدمه، وکذلک من نظر إلى أخیه یعمل الخطیئة ولم یحذّره عاقبتها حتى أحاطت به،فلایأمن أن یکون قد شرک فی إثمه. ومن قدر على أن یغیّر الظلم ثمّ لم یغیّره فهو کفاعله،وکیف یهاب الظالم وقد أمن بین أظهرکم؟! لا یُنهى، ولا یُغیر علیه، ولا یؤخذ على یدیه،فمن أین یقصر الظالمون؟ أم کیف لا یغترّون؟ فحسب أحدکم أن یقول لا أظلم، ومن شاءفلیظلم، ویرى الظلم فلا یغیّره، فلو کان الأمر على ما تقولون، لم تعاقبوا مع الظالمینالذین لم تعملوا بأعمالهم حین تنزل بهم العثرة فی الدنیا«(323)...
امر به معروف و نهى از منکر