لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
موضوع تحقیق:
وحی وهرمنوتیک
فهرست مطالب
عنوان:
سنخ شناسی ماهیت وحی
1-دیدگاه گزاره ای
مفهوم گزاره
تقسیم گیلبرت رایل
ارکان وحی گزاره ای
تفاوت تجارب وحیانی ونبوی ووحی گزاره ای
2- دیدگاه تجربه دینی
ارکان وحی تجربی
دو معنای شخصی بودن تجربه ومیانی
طرح دیدگاه تجربه دینی در الهیات لیبرال
وحی شیوه زندگی است
منابع
سنخشناسى ماهیت وحى
نگاهى به نظریات موجود در باب سرشت وحى
در باب سرشت وحى، سه برداشت و دیدگاه متفاوت در کار است; هر چند این سه دیدگاه به طور همزمان مطرح نبودهاند: یک برداشت در قرون وسطا مطرح بوده و امروز هم طرفدارانى دارد و آن دیدگاه گزارهاى است. متکلمان مسیحى قرون وسطا این دیدگاه را نسبتبه وحى داشتند بنابر این دیدگاه، وحى مجموعهاى از گزارهها است که به پیامبر القا شده است. برداشت دوم در الهیات لیبرال شکل گرفت. متکلمان لیبرال وحى را نوعى تجربه دانستهاند، لذا دیدگاه تجربه دینى از وحى نام گرفت. در قرن بیستم، برداشت دیگرى از وحى صورت گرفت که مىتوان آن را «دیدگاه افعال گفتارى» از وحى نامید. بر طبق این برداشت وحى به این معنا است که خدا افعالى گفتارى را انجام داده است.
1. دیدگاه گزارهاى (1)
بر طبق قدیمىترین دیدگاه که در مورد سرشت وحى وجود دارد وحى گونهاى انتقال اطلاعات است. خدا حقایقى را به پیامبر انتقال مىدهد و مجموعه این حقایق، اساس وحى را تشکیل مىدهند. این برداشت از وحى «دیدگاه گزارهاى» نام گرفته است.
انتقال اطلاعاتى مذکور در اثر گونهاى ارتباط میان پیامبر و خدا صورت مىگیرد. پیامبر، قدرت ویژهاى دارد که در پرتو آن، اطلاعاتى را که خدا به او عرضه مىدارد، مىفهمد و سپس آنها را در اختیار دیگران قرار مىدهد. خدا به واسطه وحى ارتباطى با بشر برقرار کرده و پیامى به او داده است. این پیام یا حقایق از سنخ گزارهها است; یعنى مجموعههایى از آموزهها که به صورت گزارههایى تقریر شدهاند.
مفهوم گزاره
واژه کلیدى این دیدگاه، «گزاره» (2) است. گزاره به چه معنایى است؟ و وحى خدا به چه معنایى گزارهاى است؟ در منطق گزاره به جملهاى مىگویند که صدق و کذب بردار است. مثلا جمله «باران مىبارد» ممکن است راستیا دروغ باشد، ولى در وحى گزارهاى، این معنا از گزاره مراد نیست. چرا که ممکن استحقایق وحیانى وقتى در قالب زبان خاصى در مىآید، جملات آن صدق و کذب بردار نباشند. گزارههاى منطقى ویژگى دیگرى نیز دارند: چند جمله از زبانهاى متفاوت ممکن استبر یک گزاره دلالت داشته باشند. مثلا جملاتى از زبانهاى گوناگون دنیا که مفید این معنا نیستند که «برف سفید است» بر یک گزاره دلالت دارند. آن گزاره در قالب هیچ یک از این زبانها نیست و لباس هیچ یک از آنها را بر تن ندارد. به عبارت دیگر، گزاره به اصطلاح منطقى، الزاما به صورت زبان طبیعى خاصى نیست و به تعبیر کلىتر، گزارهها از زبانهاى طبیعى استقلال دارند. زبانهاى طبیعى زبانهایى هستند که انسانها با آنها تکلم مىکنند. گزارهها مشروط به این نیستند که حتما به صورت زبان طبیعى خاصى باشند; هر چند وقتى گزارهها را براى دیگران نقل مىکنیم، معمولا در قالب زبان خاص است.
در دیدگاه گزارهاى، حقایق وحیانى به این معنا گزارهاند که زبانهاى طبیعى استقلال دارند. حقایقى را که خدا یا فرشته وحى بر قلب پیامبر القا مىکند، صورت زبان خاصى ندارد. این حقایق اطلاعاتى محضاند و پیامبر به آنها لباس زبان خاص را مىپوشاند. حقایق گزارهاى براى ما امور آشنایى هستند. ما وقتى با اشاره مطلبى را به دیگران مىفهمانیم، حقایق را به آنها القا مىکنیم. این حقایق در قالب زبان طبیعى خاصى نیستند. از این گذشته، ممکن است از طریق نمادها و یا علائمى، حقایق گزارهاى را به دیگران انتقال دهیم. علائم راهنمایى چنین کارکردى دارند; یعنى گزارههایى را به معناى مذکور به دیگران انتقال مىدهند. راههاى بسیارى غیر از موارد فوق، براى القاى حقایق گزارهاى وجود دارد; مثلا، با استفاده از روشهاى فراروانشناختى مىتوان حقایق گزارهاى را به دیگران انتقال داد. تلهپاتى، یکى از این راهها است.
تقسیم گیلبرت رایل
در وحى گزارهاى، خدا وحى فرستاده است، به این معنا است که خدا حقایقى را بر پیامبر (ص) اعلام کرده است. یکى از فلاسفه تحلیلى به نام گیلبرت رایل (3) افعال را به دو دسته تقسیم مىکند: افعال حاکى از توفیق و افعال حاکى از کار.
مقاله درباره وحی وهرمنوتیک