نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زبان فارسی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره زبان فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

تاریخچه زبان کهن فارسی ) پارسی (

مقدمه

زبان فارسی )فارسی دری، پارسی، دری[۲]) زبانی است که در کشورهای ایران، افغانستان[۳]، تاجیکستان[۴] و ازبکستان[۵] به آن سخن می‌گویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از زبان‌های رسمی‌ کشور افغانستان است.

در ایران بیش از ۴۰ میلیون تن[۶] )بین ۵۸٪ تا ۷۹٪) پارسی زبان هستند.[۷] در افغانستان ۲۰ میلیون تن، در تاجیکستان ۵ میلیون تن[۸]، و در ازبکستان حدود ۷ میلیون تن به فارسی سخن می‌گویند. [۹] [۱۰]زبان پارسی گویش‌ورانی نیز در هند و پاکستان دارد )نگاه:زبان فارسی در شبه‌قاره هندوستان). با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان و تسلط گویشوران سایر زبان ها بدان به عنوان زبان دوم روی هم‌رفته می‌توان شمار پارسی‌گویان جهان را حدود ۱۱۰ میلیون تن برآورد کرد.

گرچه پارسی اکنون زبان رسمی پاکستان نیست، پیش از استعمار انگلیس و در زمان امپراتوری مغول )به فرمان اکبرشاه)، زبان رسمی و فرهنگی‌ شبه‌قاره هند بوده ‌است. زبان رسمی‌ کنونی‌ پاکستان )اردو)، که «اسلامی‌شده»ی زبان هندی است، بسیار تحت‌ تأثیر پارسی بوده‌است و واژه‌های پارسی‌ بسیاری دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیان‌گذاران این کشور تصمیم گرفتند که سرود ملی پاکستان‌ به زبان فارسی باشد. در تعاریف رسمی پاکستان، زبان اردو دختر زیبای زبان فارسی معرفی می‌شود.

جایگاه زبان فارسی

زبان فارسی با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شده‌است،[نیازمند منبع] ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد به طور مثال قبل از استعمار هند توسط انگلیس، در زمان حکومت گورکانیان در هند، که ادامه دهنده امپراتوری تیموریان در هند بودند، فارسی زبان رسمی این امپراتوری وسیع بود.[۱۱] یا نقل می‌کنند که وقتی که شاه اسماعیل صفوی در ابتدای یکی از جنگهای خود قطعه شعری به زبان ترکی آذربایجانی برای پادشاه عثمانی فرستاد، پادشاه عثمانی شعری فارسی را در جواب او، برای شاه اسماعیل پس فرستاد.[۱۲] زبان فارسی جدا از اینکه زبان اصلی و یا زبان دوم مردم سرزمین ایران با قومیت‌های مختلف بوده‌است، نفوذ بسیاری در کشورهای مجاور خود همچون امپراتوریهای گورکانیان هند و عثمانی داشته‌است.آن هم در حالی که در کنار نفوذ زبان فارسی، نفوذ فرهنگ ایرانی هم در فرهنگ‌های دیگر دیده می‌شود و به طور مثال در امپراتوری گورکانیان در کنار دین اسلام، فرهنگ ایرانی جزو سرلوحه‌های فرهنگیشان بوده است[۱۳] [۱۴]. این نفوذ فرهنگی تا به آن حد است که ریچارد نلسون فرای، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد معتقد است که «...عربها دیگر نقش ایران و زبان فارسی را در شکل گیری فرهنگ اسلامی درک نمی‌کنند. شاید آنان آرزو دارند که گذشته را فراموش کنند، ولی با این کار آنها ریشه‌های معنوی، اخلاقی و فرهنگی خودشان را حذف می‌کنند...» [۱۵] [۱۶].

در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان‌شناسان اروپایی در برلین، زبان‌های یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان‌های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به‌شمار می‌آید که اولا باستانی باشد، ثانیا ادبیات غنی داشته باشد و ثالثا در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد. [۱۷]

زبان فارسی از نظر شمار و تنوع ضرب‌المثل‌ها در میان سه زبان اول جهان است.[۱۸]

پیشینهٔ زبان فارسی

زبان فارسی از شاخهٔ هندواروپایی زیرشاخهٔ هندوایرانی و زیرشاخهٔ زبان‌های ایرانی است. پیشینهٔ کهن زبان فارسی به ایرانی باستان باز می‌گردد.

زبان پارسی ریشه در پارسی میانه دارد و پارسی میانه ریشه دارد در پارسی باستان. [۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]

از ایرانی باستان، زبان‌های

زبان اوستایی

زبان سغدی

زبان مادی

پارسی باستان

زبان سکایی

پدید آمدند. این زبان‌ها کمابیش هم‌هنگام بوده‌اند و بر یکدیگر پیشینگی نداشتند. در زمان هخامنشیان، پارسی باستان، زبان رسمی‌ امپراتوری می‌شود.

زبان فارسی، شامل سه زبان است : پارسی باستان ، پارسی میانه )پهلوی )، و پارسی نو )فارسی بعد از اسلام )، و چون مطلقاً فارسی گویند مراد زبان اخیر است . ابن الندیم از عبداﷲبن مقفع حکایت کند که لغات فارسی شش است : فهلویه )پهلوی )، دریه )دری )، فارسیه )زبان مردم فارس )، خوزیه )زبان مردم خوزستان )، و سریانیه . فهلویه منسوب است به فهله )پهله ) نامی که بر مجموع شهرهای پنجگانه ٔ اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان دهند. [۲۳]

زبان‌های ایرانی

شاخه

زبان‌های ایرانی غربی

شمال غربی

باستان: مادی                میانه: زبان پارتی )پهلوی اشکانی)  نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردی کرمانجی | کردی سورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبان‌های ایران مرکزی | بلوچی[۱] | سیوندی 

جنوب غربی[۲]

باستان: پارسی باستان  میانه: پارسی میانه )پهلوی)  نو: فارسی | لری | بختیاری | بشاکردی | کمزاری | تاتی اران 

شاخه

زبان‌های ایرانی شرقی

شمال شرقی

باستان: اوستایی[۳]      میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی |


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زبان فارسی

تحقیق و بررسی در مورد زبان فارسی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد زبان فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

تاریخچه زبان کهن فارسی ) پارسی (

مقدمه

زبان فارسی)فارسی دری، پارسی، دری[۲]) زبانی است که در کشورهایایران، افغانستان[۳]، تاجیکستان[۴] و ازبکستان[۵] به آن سخن می‌گویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از زبان‌های رسمی‌ کشور افغانستان است.

در ایران بیش از ۴۰ میلیون تن[۶])بین ۵۸٪ تا ۷۹٪) پارسی زبان هستند.[۷] در افغانستان ۲۰ میلیون تن، در تاجیکستان ۵ میلیون تن[۸]، و در ازبکستان حدود ۷ میلیون تن به فارسی سخن می‌گویند. [۹][۱۰]زبان پارسی گویش‌ورانی نیز در هند و پاکستان دارد )نگاه:زبان فارسی در شبه‌قاره هندوستان). با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان و تسلط گویشوران سایر زبان ها بدان به عنوان زبان دوم روی هم‌رفته می‌توان شمار پارسی‌گویان جهان را حدود ۱۱۰ میلیون تن برآورد کرد.

گرچه پارسی اکنون زبان رسمی پاکستان نیست، پیش از استعمار انگلیس و در زمان امپراتوری مغول)به فرمان اکبرشاه)، زبان رسمی و فرهنگی‌ شبه‌قاره هند بوده ‌است. زبان رسمی‌ کنونی‌ پاکستان )اردو)، که «اسلامی‌شده»ی زبان هندی است، بسیار تحت‌ تأثیر پارسی بوده‌است و واژه‌های پارسی‌ بسیاری دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیان‌گذاران این کشور تصمیم گرفتند که سرود ملی پاکستان‌ به زبان فارسی باشد. در تعاریف رسمی پاکستان، زبان اردو دختر زیبای زبان فارسی معرفی می‌شود.

جایگاه زبان فارسی

زبان فارسی با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شده‌است،[نیازمند منبع] ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد به طور مثال قبل از استعمار هند توسط انگلیس، در زمان حکومت گورکانیان در هند، که ادامه دهنده امپراتوری تیموریان در هند بودند، فارسی زبان رسمی این امپراتوری وسیع بود.[۱۱]یا نقل می‌کنند که وقتی که شاه اسماعیل صفوی در ابتداییکی از جنگهای خود قطعه شعری به زبان ترکی آذربایجانی برای پادشاه عثمانی فرستاد، پادشاه عثمانی شعری فارسی را در جواب او، برای شاه اسماعیل پس فرستاد.[۱۲] زبان فارسی جدا از اینکه زبان اصلی و یا زبان دوم مردم سرزمین ایران با قومیت‌های مختلف بوده‌است، نفوذ بسیاری در کشورهای مجاور خود همچون امپراتوریهای گورکانیان هند و عثمانی داشته‌است.آن هم در حالی که در کنار نفوذ زبان فارسی، نفوذ فرهنگ ایرانی هم در فرهنگ‌های دیگر دیده می‌شود و به طور مثال در امپراتوری گورکانیان در کنار دین اسلام، فرهنگ ایرانی جزو سرلوحه‌های فرهنگیشان بوده است[۱۳][۱۴]. این نفوذ فرهنگی تا به آن حد است که ریچارد نلسون فرای، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد معتقد است که «...عربها دیگر نقش ایران و زبان فارسی را در شکل گیری فرهنگ اسلامی درک نمی‌کنند. شاید آنان آرزو دارند که گذشته را فراموش کنند، ولی با این کار آنها ریشه‌های معنوی، اخلاقی و فرهنگی خودشان را حذف می‌کنند...» [۱۵][۱۶].

در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان‌شناسان اروپایی در برلین، زبان‌هاییونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان‌های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به‌شمار می‌آید که اولا باستانی باشد، ثانیا ادبیات غنی داشته باشد و ثالثا در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد. [۱۷]

زبان فارسی از نظر شمار و تنوع ضرب‌المثل‌ها در میان سه زبان اول جهان است.[۱۸]

پیشینهٔ زبان فارسی

زبان فارسی از شاخهٔهندواروپایی زیرشاخهٔهندوایرانی و زیرشاخهٔزبان‌های ایرانی است. پیشینهٔ کهن زبان فارسی به ایرانی باستان باز می‌گردد.

زبان پارسی ریشه در پارسی میانه دارد و پارسی میانه ریشه دارد در پارسی باستان. [۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]

از ایرانی باستان، زبان‌های

زبان اوستایی

زبان سغدی

زبان مادی

پارسی باستان

زبان سکایی

پدید آمدند. این زبان‌ها کمابیش هم‌هنگام بوده‌اند و بر یکدیگر پیشینگی نداشتند. در زمان هخامنشیان، پارسی باستان، زبان رسمی‌ امپراتوری می‌شود.

زبان فارسی، شامل سه زبان است : پارسی باستان ، پارسی میانه )پهلوی)، و پارسی نو )فارسی بعد از اسلام )، و چون مطلقاً فارسی گویند مراد زبان اخیر است . ابن الندیم از عبداﷲبن مقفع حکایت کند که لغات فارسی شش است : فهلویه )پهلوی)، دریه )دری)، فارسیه )زبان مردم فارس )، خوزیه )زبان مردم خوزستان )، و سریانیه . فهلویه منسوب است به فهله )پهله ) نامی که بر مجموع شهرهای پنجگانه ٔ اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان دهند. [۲۳]

زبان‌هایایرانی

شاخه

زبان‌های ایرانی غربی

شمال غربی

باستان: مادی                میانه: زبانپارتی)پهلوی اشکانی)  نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردیکرمانجی | کردیسورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبان‌هایایران مرکزی | بلوچی[۱] | سیوندی 

جنوب غربی[۲]

باستان: پارسیباستان  میانه: پارسیمیانه)پهلوی)  نو: فارسی | لری | بختیاری | بشاکردی | کمزاری | تاتیاران 

شاخه

زبان‌های ایرانی شرقی

شمال شرقی

باستان: اوستایی[۳]      میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی | سکاییغربی | آلانی | سرمتی  نو: آسی | یغنابی)سغدی نو) 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زبان فارسی

مقاله مقایسه ی کتاب معانی زیباشناختی سخن پارسی کزازی با کتاب معانی سیروس شمیسا

اختصاصی از نیک فایل مقاله مقایسه ی کتاب معانی زیباشناختی سخن پارسی کزازی با کتاب معانی سیروس شمیسا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

شناختگی نهاد: گاه نهاد را شناخته (معرفه) می آورند.

1- شناختگی به شناسه: اگر سخنور بخواهد از خود یا شنونده یا دیگری خبر بدهد نهاد را با شناسه، شناخته می گرداند.

الف: نخست کس:

ما بیغمان مستِ دل از دست داده ایم همه از عشق و همنفس جام باده ایم

ب: دوم کس:

تو در عالم نمی گنجی، زخوبی؛ مرا هرگز کجا گُنجی در آغوش؟

گاه شناسه «تو» شنونده ای ویژه و یگانه را نیست؛ هرکس را که روی سخن او با بتواند بود، در بر می گیرد. در این بیت از جامه ای، هر گمراه فریفته ای را که دل به فریبهای گیتی خوش کرده باشد، برادران تو بیچاره در ثری رفتند

تو همچنان، زسر کبر، بر ثریایی!

پ: دیگر کس: دیگر کس را به شناسه شناخته آورد که شناسه را مرجعی باشد؛ و آن مرجع پیشتر در سخن آورده شده باشد.

الف: هنگامی که مرجع پیش از شناسه آورده شده باشد.

آباد به توست خانه، چون رفتی او روی نهاد سوی ویرانی

ب: هنگامی که مرجع آشکارا پیش از شناسه آورده نشده باشد. در این هنگام واژه ای پیش از شناسه آورده شده است که مرجع نیست. لیک به گونه ای آن را فرایاد می آورد.

رقعنده ذرّه ذرّه هستی، به شوق دوست آن هم نیایشی است که شوق ذوق اوست

پ- گاهی شناسه آورده می شود، بی آنکه پیش از آن مرجعی در سخن یاد شده باشد. این کاربرد شناسه زمانی شدنی و پذیرفتنی است که مرجع نیک آشکار و از پیش دانسته باشد.

بنده را سیر دار و پوشیده؛ چون به کار تو هست کوشیده

جان دهد بنده، چون دهی نانش جان گرامی بود، مرنجانش

رزق بر اهل خانه تنگ مکن! روزی او می دهد؛ تو جنگ مکن

2- شناختگی نهاد به نام: گاه نهاد را به نام (عَلَم) شناخته می آورند.

الف: برای آن که از نهاد آشکارا و بی چند و چون سخن گفته باشند: گاه نهاد را به نام شناخته می آورند؛ تا در آن کمترین خطا و گمانی نماند؛

مثال ( ترتیب ملک و قاعدة حلم و رسم داد، عبدالحمید احمد عبدالصّمد نهاد

ب: برای بزرگداشت نهاد: گاه نهاد را به نام یا به بَرنام (لقب) شناخته می آورند بزرگداشت آن را. به لوح محفوظ اندر نگر که پیش تو است

مثال ( در او می نگرد جبرئیل و بو یحیی

پ: برای خوارداشت نهاد: گاه نهاد را به نام یا بَرنام، به آهنگ خوار داشت آن شناخته می آورند. مثال لات و عُزی و منات اگر ولی اند.

هر سه تو را؛ مر مرا علی است ولی.

آن همه شعبدة خویش که می کرد اینجا سامری، پیش عصا و ید بیضا می کرد

ت: برای شادکامی و شادی و کامة دل: گاه نهاد را به نام شناخته می آورند؛ زیرا از یاد کرد نام، دل را شادمانی و کامه ای هست.

مثال ( مجنون به میان موج خون است لیلی، به حساب کار، چون است.

مجنون جگری همی خراشد لیلی نمک از که می تراشد.

مجنون به خدنگ خار شفته است لیلی به کدام ناز خفته است؟

مجنون همه درد و داغ دارد لیلی چه بهار و باغ دارد؟

مجنون کمر نیاز بندد؛ لیلی به رخ که باز خندد؟

مجنون زفراق، دل رمیده است لیلی به چه راحت آرمیده است؟

ت: برای شگون و خجستگی: گاهی نهاد را به نام شناخته می آورند، خجستگی را.

مثال ( ز داود اگر دَور دِرعی گذاشت محمّد ز دُرّاعه صد درع داشت

سلیمان اگر تخت بر باد بست محمّد ز بازیچة باد رَست.

وگر مهد عیسی به گردون رسید محمّد خود از مهد بیرون پرید.

3- شناختگی نهاد به اشاره: نهاد را می توان با اشاره بدان شناخته گرداند.

واژه های اشاره در فارسی «این» و «آن» است، این و آن زمانی به کار برده می شود که بخواهند به چیزی نزدیک یا دور اشاره کنند. شناختگی به نهاد هنگامی رفتاری ادبی است و ارزش زیباشناختی دارد که نهاد حی نباشد در این گونه از شناختگی نهاد جز آن نیست که آن چه را که پیراسته و ذهنی است و به حس در نمی آید بدین شیوه، پیکرینه و دیداری و حسّی می انگارند؛ از آنجا که ساختار ذهنی آدمی و خرد او برآمده و پرورده از یافته ها و آزموده های حسّی است. بدین سان می توان، شناخت و دریافتی روشنتر و آسانتر از آن چه ذهنی و عقلی به سخن دوست داد.

الف: برای نشان دادن نهاد به آشکارترین شیوه: با اشاره می توان هرچه بیش نهاد را برجسته گردانید و نگاهِ هوش سخن دوست را بدان درکشیده، و آن را فراپیش وی آورد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مقایسه ی کتاب معانی زیباشناختی سخن پارسی کزازی با کتاب معانی سیروس شمیسا

دانلود پاورپوینت معماری پارسی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت معماری پارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت معماری پارسی


دانلود پاورپوینت معماری پارسی

اصول معماری ایرانی:

هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونه‌های این هنر نمایان شده است. این اصول چنین هستند:

مردم‌واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش،

خوبسندگی و درون‌گرایی.

مردم‌واری: مردم‌واری به معنای رعایت تناسب میان اندام‌های ساختمانی با اندام‌های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان‌سازی است.

پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران تلاش می‌شده کار بیهوده در ساختمان‌سازی نکنند و از اسراف‌ پرهیز می‌کردند.

نیارش: واژه نیازش در معماری گذشته ایران بسیار بکار می‌رفته است. نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمانیه (مصالح)شناسی گفته می‌شده است.

خودبسندگی: معماران ایرانی تلاش می‌کردند ساختمانیه مورد نیاز خود را از نزدیکترین مکان‌ها بدست آورند و چنان ساختمان می‌کردند که نیازمند به ساختمانیه جاهای دیگر نباشد و خودبسنده باشند.

درون‌گرایی: اصولاً در ساماندهی اندام‌ها گوناگون ساختمان به ویژه خانه‌های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران، ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه‌ای معماری ایران را درونگرا ساخته است.

معماری پیش از پارسی:

تا پیش از کوچ آریاییان به ایران، تیره‌ها و ملت‌هایی نه چندان شناخته شده در ایران زندگی می‌کردند که معماری پیشرفته‌ای داشتند.

تپه زاغه: یکی از مراکز اولیه استقرار کشاورزی در ایران است. این مکان در دشت قزوین قرار دارد و آثار مهمی از اواخر هزاره هشتم تا اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد در آن بدست آمده است.

شیوه معماری پارسی:

شیوه پارسی، نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله اسکندر به ایران، یعنی از سده ششم پیش از میلاد تا سده چهارم را دربر می‌گیرد.

یکی از ویژگی‌های ایرانیان کهن و هنرمندان آنها، باور به تقلید درست بوده که آن را بهتر از نوآوری می‌دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریایی‌ها چون مردمی کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم زیسته بودند، خوبی آشتی جو و سازگار داشتند. به گمان فراوان آریایی‌ها هنگام کوچ و گذر از کنار درچه ارومیه، در برخورد با معماران ارارتویی، از آن الگو گرفته و آن را برساو کرده‌اند (برساو کردن برابر الگو گرفتن از نگاره‌های طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریخت‌های ناب هندسی است). مردم ایران از هزاران سال پیش، از چنین شیوه معماری پیروی می‌کرده‌اند، چنانکه مردم ابیانه و افوشته (در نطنز) هم که نامی از ارارتو نشنیده‌اند چنین کرده‌اند.

نمونه‌های این الگوبرداری هم در معماری و هم نیارش شیوه پارسی یافت می‌شود که دو نمونه از آنها «تالار ستوندار» و «کلاوه‌»ها بوده است.

نیایشگاه ارارتویان دارای تالاری با آسمانه تخت چوبی بود و چون دهانه آن بزرگ بود، ستونهایی چوبی در میان تالار هم زده می‌شد. همین روش را آریایی‌ها در شوش پی گرفتند. البته آنها ستون‌ها را از سنگ و دیوارهای گرداگرد تالار را از خشت می‌ساختند که ستبرای (قطر) برخی دیوارها تا پنج گز می‌رسید. با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش می‌کردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند. بدین گونه از معماری ارارتویی الگوبرداری می‌شد، در حالی که ساختمایه‌ای که سازگار با آب و هوای سرد قفقاز بود، در شوش دگرگون شده بود.

ساخت تالار ستوندار با پوشش دو پوسته تیر پوش، پس از اسلام نیز دنبال شد. نمونه‌هایی از آن در مسجد جامع ابیانه، مسجد گزاوشت و مسجد میدان در بناب یافت می‌شود.

کلاوه‌های ارارتویی به گونه‌ای دیگر در معماری پارسی ساخته شد. نمونه این الگوبرداری، ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم است که ساختمانی چهار گوشه سنگی که درگاه آن بلندتر از کف زمین است.

نیارش:

در معماری پارسی، آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمان بوده است. از چوب به سادگی می‌شد برای پوشش دهانه‌هایی از 5/2 تا 5/3 گز بهره‌گیری کرد، ولی در معماری تخت جمشید، دهانه میان دو ستون را تا حدود 6 گز (40/6 متر) رسانده‌اند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود. چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمی‌شد. از این رو آنها چوب‌های درخت کنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده‌اند و آنرا بکار برده‌اند. نیز پارسیان اتاق‌هایی می‌ساختند که دو ستون در میان آنها بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف می‌بستند و روی ستونها می‌گذاشتند. بدین گونه به توانایی باربری تیر می‌افزودند. در تخت جمشید، تالار هدیش خشیارشا را با بیست ستون ساخته‌اند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می‌باشد.

شامل 40 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت معماری پارسی

تحقیق در مورد تاثیر قرآن وحدیث برادب پارسی از دیدگاه حافظ 92 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تاثیر قرآن وحدیث برادب پارسی از دیدگاه حافظ 92 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاثیر قرآن وحدیث برادب پارسی از دیدگاه حافظ 92 ص


تحقیق در مورد تاثیر قرآن وحدیث برادب پارسی از دیدگاه حافظ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:92

 

 

پیش گفتار

الف وب

مقدمه

ج-د

فصل اول(کلیات تحقیق)

 

مقدمه

1    

بیان مسئله  

2    

اهداف تحقیق

3  

اهمیت تحقیق

4

سوالات یا فرضیات تحقیق

5

تعریف واژگان اساسی

6

فصل دوم: (پیشینه تحقیق)

 

مقدمه

7

پیشینه ی نظری

8

پیشینه ی عملی(نقد کتاب)

11

فصل سوم: (روش تحقیق)

 

مقدمه

13

روش های مورد استفاده در تحقیق

14

فنون گرد آوری اطلاعات

15

فصل چهارم: (یافته های تحقیق)

 

مقدمه

16

نتایج جامعه آماری و نمودارها

17

فرضیه 1: تأثیر اشعار عرفانی حاوی آیات قرآن و احادیث بر مردم بیش از اشعار عاشقانه است.

51

فرضیه 2: اشعار عرفانی سروده شده در قرن های بعد بیشتر از قرن خود اثر می کند .

52

فرضیه 3: بین اشعار سروده شده در قرن سوم و هشتم تفاوت وجود دارد .

53

فرضیه 4: بین ماه رمضان و اشعار حافظ رابطه وجود دارد .

54

فرضیه 5: اشعار حافظ یکدست است و همه عارفانه است .

58

قالب های کاربردی

59

آیات قرآنی در اشعار حافظ

67

داستان های قرآنی در ادبیات فارسی

79

فصل پنجم:( نتیجه گیری)

 

مقدمه

85

نتایج فصل چهار

86

نتیجه گیری

86

مشکلات تحقیق

87

پیشنهادات تحقیق

87

فهرست منابع و مآخذ

88

پیوست ها

89

 

 

آنچه میخوانید کوشش و پژوهشی است درباره ی باز نمایی جلوه هایی از قرآن وحدیث در شعر فارسی که باز نوشته و گسترش یافته ی یادداشت هایی است که سال ها پیش برخی پژوهشگران، نویسندگان، دبیران و دانشجویان کوشای کلاس های درس « تاثیر قرآن بر ادب فارسی » نوشته اند.

قرآن کتاب دینی و اعتقاد نامه ی همه ی مسلمانان جهان است. قرآن شریف این کتاب حکمت و هدایت نظر به تعالی انسان ها از خاک تا افلاک دارد و اساسا آمده است که آدمیزادگان را از مغاک شهوات پست حیوانی به اوج افلاک و سفر های علوی و آسمانی برساند. کتابی که با گذشت هزار و چهار صد سال، با زندگی آنان عجین شده و گویی با رگ و پوست و خون آنان درهم آمیخته . لذا خواندن ، درک مفاهیم و آموزش این کتاب بزرگ به منزله زیستن و حیات دوباره ما با قرآن است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر قرآن وحدیث برادب پارسی از دیدگاه حافظ 92 ص