نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن


 پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن

 

 

 

 

 

 

 



فرمت:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:120

مقدمه:

نجوم مطالعه مواد و مقدمه‌ای است درباره فرآیند بوجود آمدن آنچه در آنسوی جو زمین است که این جهان ، آسمان و گوی آسمان را از اتمهای کوچک تا گیتی وسیع شامل می‌شود. منجمان اجرام آسمانی مانند سیارات ، ستاره‌ها ، ستاره‌های دنباله دار ، کهکشانها ، سحابیها و مواد بین کهکشانها را مطالعه می‌کنند. برای اینکه چگونگی تشکیل شدن ، چگونگی بوجود آمدن و منسب هر کدام را مشخص می‌کنند و اینکه چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و چه اتفاقی ممکن است برای آنها بیفتد. بخشی از جهان ما ، زمین و آنچه در آن اتفاق می‌افتد اختر شناسی را شامل می‌شود، در واقع زمین آزمایشگاه ماست و هر چه که درباره جهان می‌دانیم از آنچه از زمین می‌توانیم ببینیم و دریابیم و یا تصور کنیم سرچشمه گرفته است.
 چگونه علم نجوم بوجود آمد؟

قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستاره‌ها و سیارات در آسمان نقشه تهیه می‌کردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و می‌دانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه می‌گیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستاره‌ای که صورت فلکی نامیده می‌شدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و … که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شده‌اند. همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور می‌کنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که به نظر ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت می‌کنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بی‌حرکت ایستاده حرکت می‌کنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد.

چه موقع کشف شد که زمین بدور خورشید می‌چرخد؟

قبول این واقعیت مدتها طول کشید. در سال 1543 میلادی یک منجم لهستانی به نام نیکلاس کوپرنیک De Revolutionibus را منتشر کرد که مشخص می‌کرد سیارات به دور خورشید گردش می‌کنند، اما نظریه او با تعلیمات کلیسای کاتولیک مغایرت داشت و کلیسا قدرتمندترین سازمان اجتماعی و سیاسی آن زمان بود. عقیده‌هایی مانند طرح خورشید مرکزی که در جهان تفکر بدیع بودند سزاوار کیفر مرگ بودند. بنابراین اگر هم تعدادی دیگر از منجمان طرح کپرنیک را می‌پذیرفتند از تصدیق کردن آن هراس داشتند. در سال 1632 گالیلئو گالیله ، یکی از برجسته‌ترین منجمان در طول تاریخ ، سرانجام یک کتاب در حمایت از نظریه کپرنیک منتشر کرد. کلیسای کاتولیک روم گالیله را برای محاکمه بخاطر بدعت گذارن احضار کرد و این منجم برای برگشتن از حرفش یا مرگ حق انتخاب داشت. گالیله دست از عقیده خود کشید اما کلیسا از پذیرفته شدن طرح خورشید در عرف نمی‌توانست جلوگیری کند (در سال 1992کلیسای کاتولیک روم رسما با گالیله و کپرنیک موافقت کرد)

منجمان علاوه بر نقشه موقعیت ستارگان در آسمان تعیین کردند که کدام ستاره از دیگر ستارگان پر نورتر است. یک منجم یونانی به نام هیپارکوس جد بطلمیوس ابتدا ستارگان را بر اساس روشنایی‌اشان طبقه بندی کرد. او شش طبقه روشنایی را با قدرشان لیست کرد (قدر یعنی درخشش یک ستاره که بر روی زمین نمایان می‌شود. قدر یک ستاره تا حد زیادی در تعیین اینکه چقدر از زمین فاصله دارد موثر است)، هیپارکوس 20 ستاره از قدر اول را طبقه بندی کرد و ستارگان ضعیف یعنی آنهایی که با چشم غیر مسلح دیده می‌شوند را در شش قدر طبقه بندی کرد.

نقش گالیلئو گالیله

گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو می‌کردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد:
 
ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس می‌داند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند دیوانه فکر می‌کنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادی‌اش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید می‌چرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عده‌ای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و توانایی‌اش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند. گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمات کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمی‌توانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانه‌اش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید می‌چرخد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه در ارتباط با علم نجوم و چگونگی پیدایش آن

دانلود مقاله پیدایش تشیع و تسنن از چه زمانی بوده است

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله پیدایش تشیع و تسنن از چه زمانی بوده است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کلمة شیعه چهار بار در قرآن مجید در سوره های مریم آیه 69 و قصص آیه 15 و نیز قصص آیه 15 و صافات آیه 83، ذکر شده است، در سورة صافات حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل، و ایمان و عقیده، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است. و ان من شیعته لإبراهیم: و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است.و نیز کلمة شیعه ده ها بار به نقل کتاب های معتبر تشیع و تسنن به زبان پیامبر در رابطه با اقتدا کنندگان به امیرالمؤمنین علیه السلام جاری شده است مانند: یا علی انت و شیعتک هم الفائزون.بنابراین طلوع شیعه از افق قرآن و روایات پیامبر بوده و امری صد در صد الهی است. پس از مرگ پیامبر که نگذاشتند خلافت و حکومت بر روح تشیع، و محور تعبد، و حقیقت علم، و نور بصیرت امیرالمؤمنین مستقر شود و درصد بالایی از توده عوام دنبال دیگران رفتند و به وسیله حکام و عالمان خریده شده از طرف حکام مکتبی را بر پایه احادیث صحیح و سقیم که در شش کتاب مشهورشان جمع آوری شده که بخشی از آنها در میزان حدیث شناسی مردود است و بنا نهادند و پس از آن که نزدیک یک قرن از وفات پیامبر گذشته بود به سبب بنای مکتب بر حدیث نام مکتب را مکتب سنت یا حدیث و پیروانش را اهل تسنن نامیدند، البته تدوین حدیث در شیعه طبق نقل کتاب های معتبر از زمان خود پیامبر صورت گرفت و تدوین حدیث در اهل سنت از زمان عمر بن عبد العزیز شروع شد. شیعه دین خود را از امامان معصوم و به ویژه امیرالمؤمنین علیه السلام که سی سال در کنار پیامبر بود و پیامبر از او تعبیر به باب مدینه علم خود کرد می ـ گیرد و اقتدایش به علی و امامان به دستور مستقیم خدا در قرآن و فرمان پیامبر است و اهل تسنن دین خود را از ابوحنیفه و شافعی و مالک و احمد حنبل می گیرد که هیچ کدامشان در عصر پیامبر نبودند بلکـه عالمانی بودند که از عصر حاکم عباسی, منصور دوانیقی به بعد به تدوین فقه و حدیث همت گماشتند.به همین سبب ما شیعة علوی و در حقیقت به عبارت دیگر با اقتدای به علی شیعة نبوی هستیم و اهل تسنن که برادران دینی ما می باشند و چهار فرقه اند به ناچار پیرو ابوحنیفه (حنفی) و پیرو شافعی (شافعی) و پیرو مالک (مالکی) و پیرو احمد حنبل (حنبلی) هستند.
هدایاى پیامبر(ص)
چند سؤال اساسى‏
با توجه به آنکه پیامبر و ائمه معصومین (ع) همانند سایر مردم نیاز به غذا، لباس و مسکن داشتند و خود آنان مردم را تشویق به اهمیت دادن به مسائل اقتصادى مى‏کردند، چند سؤال در این جا مطرح مى‏شود:

 

پیامبر اسلام و اهل بیت او از چه طریقى نیازمندیهاى مادى خویش را تأمین مى‏کردند؟ آیا آنان صرفاً از بیت‏المال استفاده مى‏کردند؟

 

آیا فعالیت‏هاى اقتصادى از قبیل: کشاورزى، دامدارى و تجارت داشتند؟ کمکهاى مالى آنان به نیازمندان از چه طریقى تهیه مى‏شد؟

 

توضیح این که رسول گرامى اسلام (ع) و خاندان آن حضرت کمک‏هاى مالى فراوانى به فقرا، مستمندان، نیازمندان مى‏کردند. برده‏هایى را مى‏خریدند و در راه خدا آزاد مى‏کردند که در روایتى آمده است امیر مؤمنان (ع) هزار برده در راه خدا خرید و آزاد کرد.)33)

 

امام سجاد (ع) نیز بردگانى در راه خدا آزاد کرد. آن بزرگوار بردگانى را خریدارى کرده، مدتى تحت آموزش و تربیت قرار مى‏داد و سپس آزادشان مى‏کرد و آنان به صورت انسانهاى نمونه به فعالیت فرهنگى و تربیتى مى‏پرداختند و پس از آزادى نیز ارتباطشان با امام قطع نمى‏شد. «على بن طاووس» ضمن اعمال ماه رمضان مى‏نویسد: على بن الحسین (ع) شب آخر ماه رمضان بیست نفر برده)یا اندکى بیشتر یا کمتر) را آزاد مى‏کرد و مى‏گفت: خداوند در هر شب ماه رمضان هنگام افطار هفتاد هزار نفر از اهل دوزخ را از عذاب آتش آزاد مى‏کند و در شب آخر به تعداد کل شبهاى رمضان آزاد مى‏کند. دوست دارم خداوند ببیند که من در دنیا بردگان خود را آزاد مى‏کنم تا بلکه مرا در روز رستاخیز از آتش دوزخ آزاد سازد.

 

امام هیچ خدمتگزارى را بیش از یک سال نگه نمى‏داشت. وقتى که برده‏اى را در اول یا وسط سال به خانه مى‏آورد شب عید فطر او را آزاد مى‏ساخت و در سال بعد به جاى او شخص دیگرى را مى‏آورد و باز او را در ماه رمضان آزاد مى‏ساخت، و این روال تا آخر عمر او همچنان ادامه داشت. امام بردگان سیاه پوست را (با وجود آن که به آنان نیاز نداشت) مى‏خرید و در مراسم حج به عرفات مى‏آورد و آن گاه که به سوى مشعر کوچ مى‏کرد آنان را آزاد مى‏کرد و جوایز مالى به آنان مى‏داد. (34)

 

پولها و لباسهایى به شعرا به عنوان جایز مى‏دادند. همچنین در زمان پیامبر اسلام هیأتها و نمایندگانى از اعراب مى‏آمدند و اظهار اسلام مى‏کردند، پیامبر هم هدایایى به آنها مى‏داد و کمکهاى دیگرى که در مباحث آینده به عنوان نمونه بیان خواهد شد. این کمکها از چه طریقى بود؟ از بیت‏المال ؟ و اگر از بیت‏المال استفاده مى‏کردند تمام این هزینه‏ها را از آن جا بر مى‏داشتند؟ یا مبلغى از آنها را؟ مخصوصاً گاهى ائمه (ع) پولهاى فراوانى به عنوان صله وجایزه به شعراى شیعى و مدافع ولایت مى‏دادند که شاید براى برخى قابل تصور نبود. آیا اینها از چه محلى بود؟

 


پاسخ
در پاسخ این سؤالها ذهنیت عمومى در جامعه ما این است که تأمین معاش و زندگى پیامبر اسلام (ع) و ائمه (ع) از محل بیت‏المال بوده و اگر بخششها یا کمهایى هم نسبت به فقرا یا نیازمندان داشتند، آن هم از منبع بیت‏المال و وجوه عامه بوده که در اختیار آنان بوده است و نسبت به آن ولایت داشتند. اما بررسیها و پژوهشها در تاریخ زندگى پیشوایان اسلام نشان مى‏دهد که آن بزرگواران اموال و دارایى‏هاى شخصى نیز داشتند و همه جا و در همه موارد، از بیت‏المال استفاده نمى‏کردند. هدف این کتاب جست و جوى پاسخ این سؤالها و پیگیرى و شناسایى منابع درآمد پیامبر اسلام (ع) و اهل بیت آن حضرت و مشخص ساختن این نکته است که چقدر و در چه مواردى از بیت‏المال، و در کدام مواردى از اموال و دارایى‏هاى شخصى استفاده مى‏کردند؟

 

اینک پیش ازآن که این موضوع بررسى شود، از باب مقدمه از هدایاى پیامبر اسلام و صله‏ها و بخششهاى امامان به شعرا و نیز از کمکهاى مالى آن پیشوایان به افراد مختلف یاد مى‏کنیم تا حجم بالاى آنها روشن گردد و توجه پیدا کنیم که این مبالغ نمى‏توانست از منبع واحدى باشد و طبعاً از منابع مختلف تأمین مى‏شده است.

 


هدایاى پیامبر به هیأتهاى نمایندگى قبایل عرب
هیأتهاى نمایندگى قبایل مختلف عرب براى اظهار اسلام، و اعلام انقیاد قبایل خویش، بیشتر در سال نهم هجرت و احیاناً پیش یا پس از آن به حضور رسول اکرم (ص) شرفیاب مى‏شدند و اسلام و انقیاد قبایل خود را به عرض مى‏رساندند و مورد لطف ومحبت شخص رسول اکرم (ص) واقع مى‏شدند، وآن حضرت هدایا و جوایزى به آنان عنایت مى‏کرد که براى نمونه چند مورد از نظرتان مى‏گذرد:

 


1- هیأت نمایندگى ثعلبه
در سال هشتم هجرت پس از بازگشت رسول خدا (ص) از «جعرانه»، چهار نفر از «بنى ثعلبه » نزد رسول خدا آمدند وگفتند ما فرستادگان قبیله خود هستیم و همه اسلام آوردیم. رسولخدا(ص) دستور داد از آنان پذیرایى کردند و پس از چند روز اقامت هنگامى که براى خداحافظى شرفیات شدند، به بلال فرمود تا به آنان جایزه دهد و بلال به هر کدامشان پنج اوقیه(35)نقره جایزه داد و سپس به بلاد خویش برگشتند. (36)

 


2- هیأت نمایندگى محارب
این هیأت که ده مرد بودند، در سال دهم در حجة الوداع به حضور رسول خدا (ص) رسیدند و در سراى رمله، دختر حارث منزل داده شدند. بلال براى ایشان روز و شب غذا مى‏برد و اسلام آوردند وگفتند اسلام بنى محارب در عهده ما و در آن موسم‏ها رسول خدا را دشمنى سرسخت‏تر از آنان نبود. در میان این هیأت مردى از همان دشمنان سر سخت بود که چون رسول خدا او را شناخت،گفت: شکر خدا را که مرا زنده داشت تا به تو ایمان آورم. رسول خدا گفت: این دلها در دست خداست. رسول خدا آنان را نیز جایز داد و بازگشت.(37)

 


3- هیأت نمایندگى جعدة بن کعب
از بنى جعدة بن کعب «رقادبن عمرو» نزد رسول خدا آمده و اسلام آورد و رسول خدا در «فلج» آب و زمینى به او داد و براى وى سندى نوشت که به گفته صاحب طبقات، نزد بنى جعده محفوظ بوده است. (38)

 


4- هیأت نمایندگى قشیرین کعب‏
پیش از حجة الوداع، و پس از غزوه «حنین» چند نفر از بنى قشیر از جمله ثور بن عروه بر رسول خدا وارد شدند و اسلام آوردند و رسول خدا به «ثور» قطعه زمینى بخشید و براى وى سندى نوشت. و نیز قرة بن هبیرة را جایزه‏اى داد و بردى مرحمت فرمود و او را سرپرست زکاتهاى قبیله قرار داد.(39)

 


5- هیأت نمایندگى تغلب‏
شانزده مرد تغلبى از مسلمانان و نصرانیانى که بر خود صلیب زرین آویخته بودند بر رسول خدا وارد شده و در خانه رمله، دختر حارث منزل کردند. رسول خدا با نصرانیان مصالحه کرد که بر دین خود باقى بمانند ولى فرزندان خود را به نصرانیت در نیاورند. مسلمانان را هم جوایزى عطا فرمود. (40)

 


6- هیأت نمایندگى طیّى‏
پانزده مرد از قبیله طى... براى دیدار رسول خدا به مدینه آمدند. سرورى این گروه رازیدالخیل بن مهلیل که ازبنى نبهان بود، به عهده داشت. رسولخدا در مسجد بود، اعضاى هیأت شتران خود را در جلوى خان مسجد بسته ونزد حضرت آمدند. رسول خدا اسلام را برایشان عرضه داشت وچون اسلام آوردند به هر یک پنج اوقیه نقره جایزه داد و به زیدالخیل دوازده و نیم اوقیه داد. رسول خدا درباره زیدالخیل مى‏فرمود: هیچ مردى از عرب نزد من به فضل یاد نشد جز این که او را کمتر از آن یافتم که مى‏گفتند، مگر زیدالخیل که او را بیش از آن یافتم که توصیف مى‏کردند و او رازیدالخیر نامید وسرزمین فید و زمینهاى دیگرى را براى ارتزاق به او واگذار کرد و در این باره به او نوشته‏اى هم داد. زید با قوم خود بازگشت و چون به جایى که به آن فرده مى‏گفتند رسید، به تب مبتلا گشت و پس از سه روز در همان جا درگذشت. بعضى هم، مرگ او را در آخر خلافت عمر دانسته‏اند. (41)

 


7- هیأت نمایندگى مراد (42)
فروة بن مسیک مرادى، از ملوک کنده جدا شد و بر رسول خدا وارد شد و، از آن حضرت پیروى کرد ونزد سعد بن عباده منزل گزید و به فرا گرفتن قرآن و احکام اسلام پرداخت. رسول خدا او را دوازده اوقیه جایز داد و بر شترى مرغوب سوار کرد و حله‏اى از بافته عمان بخشید و عامل خود بر قبیله‏هاى:مراد، زبید و مذحج گردانید و خالدبن سعید بن العاص را همراه او براى دریافت صدقات (زکات) فرستاد و به او نوشته‏اى در اندازه‏هاى زکات داد. فروه همچنان عامل صدقات بود تا رسول خدا وفات یافت. (43)

 


پیامبر وصد شتر به آتش افروز جنگ حنین‏
... پس از تمام شدن جنگ حنین (44) و طائف پیامبر اکرم (ص) نقشه تسلیم شدن و اسلام آوردن «مالک بن عوف» (آتش افروزجنگ حنین و طائف) را ریخت. از وضع او پرسید: گفتند به طائف پناه برده و با قبیله ثقیف همکارى مى‏کند. پیامبر فرمود: این پیام را از من به او برسانید که اگر اسلام آورَد و به ما بپیوندد من کسان او را آزاد مى‏سازم و یکصد شتر نیز به او مى‏بخشم. نمایندگان هوا زن، پیام پیامبر (ص) را به او رسانیدند و او که وضع ثقیف را متزلزل مى دید، و ازقدرت روز افزون اسلام آگاهى داشت، تصمیم گرفت از طائف خارج شود و به مسلمانان بپیوندد، ولى از این مى‏ترسید که ثقیف از تصمیم وى آگاه شوند و او را در داخل بازداشت کنند، از این رو براى اجراى مقصد خویش چنین نقشه کشید: دستور داد در نقطه دورى از طائف کجاوه‏اى براى او آماده کنند، سپس از آن نقطه با سرعت هر چه زیادتر به جعرانه آمد و اسلام آورد و پیامبر طبق وعده‏اى که به او داده بود با وى رفتار کرد (صدشتر به او داد و کسان او را آزاد ساخت)، سپس او را سرپرست مسلمانان قبیله‏هاى نصر، ثماله و سلمه قرار داد. او بر اثر غرور فطرى و افتخارى که از ناحیه اسلام به دست آورده بود زندگى را بر قبیله ثقیف تنگ کرده، آنها را در مضیقه اقتصادى قرار مى‏داد، او خود را شرمنده الطاف پیامبر دیده و اشعارى در سماحت بى ‏نظیر و بلند نظرى پیامبر سرود که آغاز آنها این است: من هرگز در میان تمام مردم جهان مانند محمد را نه دیده‏ام و نه شنیده‏ام...(45)
موقوفات پیامبر اسلام و اهل بیت (ع)
پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) گذشته از این که به فقرا، ضعفا،مستمندان و قشرهاى محروم اجتماع کمک مى‏کردند، آیندگان را نیز فراموش نمى‏کردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات زیادى از املاک وزمینها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایه‏ریزى کردند. یکى از فصول درخشان زندگانى این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق مى‏کردند و هم شخصاً املاک و داراییهاى ارزنده‏اى را وقف مى‏کردند. پیش از بررسى این موضوع، چند مسأله مقدماتى درباره وقف را ازنظر خوانندگان ارجمند مى‏گذارنیم.

 


ضرورت مالکیت واقف، پیش از وقف‏
نکته‏اى که در این جا نباید از آن غفلت ورزید این است که غرض از ذکر این مسائل و بیان وقفها و صدقه‏هاى اهل بیت (ع) این است که آنان اموالى که وقف مى‏کردند، ملک شخصى شان بود که از طرق گوناگون جزء اموالشان به حساب مى آید و اگرملک شخصى آنها نبود نمى‏توانستند وقف کنند. چرا که انسان به طورقطع وقتى مى‏تواند تمام یا قسمتى از اموال خود را وقف نماید و در راه خدا براى استفاده یک قشر خاص یا جمیع مسلمانان و... قراردهد که ملک شخصى او باشد. پیامبر اکرم (ص) در غابه (جایى نزدیک مدینه در راه شام) وقتى کنار چاه هم رسید، مسلمانان گفتند: اى رسول خدا آیا این چاه را مصادره نمى‏کنید؟ فرمود:خیر، ولى یک نفر این چاه را بخرد و بهاى آن صدقه داده شود. طلحة بن عبیدالله آن را خرید و وقف کرد. 170

 

به دیگر سخن، وقف کردن چیزى وابسته به ملکیت خصوصى است که اگر شخصى مالک چیزى نباشد نمى‏تواند وقف کند. واقف باید مالک باشد تا بتواند به دیگرى تملیک کند، همان گونه که در کتب فقهى آمده است. 171 موقوفه اگر مملوک نباشد؛ یعنى مال دیگرى باشد و غاصب بخواهد آن را وقف کند صحیح نیست. از این رو وقف هم مانند دیگر صدقات مشروط است بر این که مال وقف شده به گونه‏اى باشد که انسان بتواند با وقف کردن آن به خدا نزدیک بشود. پس ا گر واقف مال حرام رابخواهد وقف نماید، چون آن مال «غصب » و تصرف در آن حرام و معصیت است نمى‏شود با همان چیزى که به وسیله آن خدا را نافرمانى کرده در پیشگاه خدا مقرب گردد.

 


جایگاه وقف در اسلام
در این جا به اختصار درباره اهمیت وقف از دیدگاه روایات و جایگاه آن در اسلام و ترغیب پیشوایان دینى به مسأله وقف مى‏بپردازیم.

 

از جالب‏ترین تعالیم اجتماعى اسلام که براساس تعاون و حس نوعدوستى بنا نهاده شده، مسأله وقف و صدقات جاریه است.

 

هدف اصلى از وقف، تأمین و تثبیت محل سکونت ومنبع ارتزاق و تأمین قسمتى از نیازمندیهاى عمومى و گسترش فرهنگ و تشویق به احداث بناهاى علمى، بهداشتى و مذهبى است.

 

اسلام با این کار یک برنامه عالى انسانى را بنیانگذارى کرد که در اثر آن عواطف بشر دوستى زنده شد.

 

اسلام با این ابتکار تا آن جا در روح و اخلاق مردم اثر گذاشت که از مال خود چشم مى‏پوشند و با وقف کردن قسمتى از اموال خویش به نفع کسانى که باید حمایت شوند وسیله آسایش آنان را فراهم مى‏کنند و نیازمندیهاى نسلهاى آینده را نیز از طریق وقف تأمین مى‏کنند.

 

فقه اسلام در چهارده قرن قبل براى وقف اهمیت خاصى قایل گردیده و یک بخش مهم و تقریباً مفصل از کتب فقه و حدیث و قوانین اسلامى ویژه احکام و مقررات وقف و صدقات جاریه و کارهایى است که براى عموم مردم مفید است.

 

اسلام با طرح مسأله وقف و تشویق به صدقات جاریه از یک طرف اختیارات و نظرات مالک را نسبت به ملک خود (حتى سالها پس از مرگش) محترم و نافذ شمرده و از طرفى قدم اساسى را در راه گسترش علم و دانش و پرورش دانشمندان برداشته و بناى عمران و آبادى شهرها ودهات و رفاه عموم را حتى در بیابانها و جاهاى دور از آبادى پایه‏ریزى نموده است.

 


ترغیب ائمه به مسأله وقف‏
پیامبر اکرم (ص) و خاندان رسالت مردم را بر این کار خیر ترغیب و تشویق نموده و از طرف خداوند نوید پاداش براى هر کار نیکى مخصوصاً به عنوان باقیات الصالحات به آنان مى‏دادند که از بین احادیث فراوانى که در این باره رسیده است به عنوان نمونه چند حدیث از نظرتان مى‏گذرد:

 

امام صادق (ع) فرمود:

 

هر کس از این جهان درگذرد پس از مرگ، چیزى به او نمى‏رسد جز این که پیش‏تر سه چیزى از خود باقى گذاشته باشد:

 

- کار نیکى که اثرش پس از او باقى باشد؛

 

- سنت حسنه‏اى که در میان مردم رواج داده باشد و بعد از او مردم به آن روش عمل کنند؛

 

- فرزند صالحى که براى او دعا کند. 172

 

در حدیث دیگرى از آن حضرت نقل شده که فرمود:

 

شش چیزى است که شخص مؤمن پس از مرگش از آن بهره‏مند خواهد شد:

 

1- فرزند صالحى که براى او طلب آمرزش کند؛

 

2- قرآنى که از او باشد و مورد استفادقرار گیرد؛

 

3- درختى که مى‏نشاند؛

 

4- چاه آبى که احداث نماید؛

 

5- چشمه آبى که در راه خدا جارى مى‏کند؛

 

6- سنت و روش نیکى که پس از او مردم به آن عمل کنند.173

 


موقوفه‏ها و صدقه‏هاى پیشوایان دینى
چنان که اشاره کردیم گذشته از این که رسول مکرم اسلام و خاندان آن حضرت درباره وقف مردم را تشویق مى‏کردند، 174 طبق احادیث معتبر و مدارک تاریخى، خود از نخستین کسانى بودند که اقدام به وقف املاک شخصى خود نموده و آثار خیرى به عنوان وقف براى اعقاب و طبقات بعد از خود به جاى گذاردند و وقفنامه‏هایى تنظیم کردند که به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

 


باغ‏هاى مخیریق‏
واقدى مى‏نویسد: مخیریق یهودى از علماى یهود بود. روز شنبه که پیامبر (ص) براى جنگ در احد بود، او به یهودیان گفت: به خدا قسم شما مى‏دانید که محمد پیامبر است ونصرت و یارى او بر شما فرض و واجب است. آنها بهانه آوردند که امروز شنبه است. گفت دیگر شنبه معنایى ندارد! سلاح خود را برداشت و همراه رسول خدا (ص) به میدان جنگ آمد وکشته شد. پیامبر (ص) فرمود: مخیریق بهترین یهودى است، مخیریق وقتى از مدینه به احد مى‏رفت گفت: اگر کشته شدم، اموال من مال محمد است که در راه خدا صرف کند. آن اموال منشأ اصلى صدقات پیامبر (ص) شد. 175

 

اموال مخیریق هفت مزرعه بودند، به نامهاى: میثب، صافیه، دلال، حسنى، برقه، اعواف ومشربه‏ام ابراهیم که مادر ابراهیم (فرزند حضرت رسول) در این منطقه سکونت داشت و پیامبر (ص) به آن جا مى‏آمد.176

 

اصل داستان مخیرین و وصیت کردن وشهادت وى و وقف کردن رسول خدا (ص) و جریانهاى سیاسى که در مورد این باغها به وقوع پیوسته در کتب حدیث و تاریخ و... ثبت و ضبط شده است. 177

 


موقوفه‏هاى دیگر رسول خدا (ص)
موقوفه‏هاى آن حضرت منحصر در این هفت باغ نبود، بلکه در کتب تاریخ زمینهاى دیگرى را به نام صدقات رسول خدا (ص) ذکر کرده‏اند که یکى بویره است.

 

حموى در معجم البلدان مى‏نویسد:

 

بویره از زمینهاى بنى النضیر بوده است. 178

 

سمهودى مى‏نویسد: رسول خدا (ص) در خیبر نیز موقوفه‏هایى داشته است. 179

 

ابن شبه مى‏نویسد: بخشى از سرزمین خیبر به نامهاى الوطیح و الکتیبه و سلالم را پیامبر (ص) وقف کرد. 180

 

بخارى نقل مى‏کند: نوشته یا نوشته‏هایى در دست امیرالمؤمنین على (ع) بوده است که وقفهاى رسول الله در آن نوشته شده بود یا آن نوشته‏ها وقفنامه موقوفه‏هاى رسول خدا بوده است، ولیکن توضیح نداده است که این موقوفات همان هفت باغ مذکور بوده یا موقوفه‏هاى دیگر. به هر حال براى روشن شدن مطلب عین عبارت «بخارى» را ذکر مى‏کنیم. ابن حنفیه گوید: اگر على (ع) از عثمان (به بدى) یاد مى‏کرد بدون شک روزى عثمان را به بدى یاد مى‏کرد که عده‏اى از عمال عثمان شکایت کردند، پس على (ع) فرمود: برو پیش عثمان و به او بگو که آنها (نامه‏هایى که على در دست داشت) صدقه پیامبر است؛ (یعنى در آن صدقات نوشته شده است.) سپس کارمندان خود را دستور بده به آن عمل کنند؛ (یعنى مطابق این نوشته‏ها عمل شود) من نوشته‏ها را پیش عثمان بردم. عثمان (اعتنا نکرد و) گفت: آنها را از ما دور کن)که نیازى به آن نداریم) من آنها را پیش على (ع) آوردم و جریان را گفتم. به من فرمود: از جایى که برداشتى به همان جا برگردان 181 ظاهراً این نامه‏ها مربوط به آن هفت باغ نبوده است، زیرا آن باغها که صدقات رسول الله بوده، معروف بوده است. و احتیاج به دیدن وقفنامه نبوده، عثمان و دو خلیفه قبلى و سایر مسلمانان و کارمندان دولتى خلیفه نیز آنها را مى شناختند. پس احتیاجى به فرستادن وقفنامه و موردى براى بى‏اعتنایى عثمان نبوده است. از این رو باید گفت: این موقوفه‏ها غیر از آن هفت باغ بوده است که عثمان اظهار بى‏اطلاعى کرده و پس از دیدن وقفنامه نیز توانست بى‏اعتنا باشد.

 

عسقلانى نیز این حدیث را نقل نموده و اضافه مى‏کند: بعضى از علماى اهل سنت همه اموال رسول خدا (ص) را که بعد از رحلت آن حضرت مانده بود صدقه نامیده و همه اموال را به نام «صدقات رسول خدا (ص) ذکر مى‏کنند، به دلیل حدیثى که ابوبکر نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: «نحن معاشر الانبیاء لانورث ماترکناه صدقه.» 182

 

ابن ابى الحدید در این مورد چنین مى‏گوید:

 

رسول خدا از دنیا رفت در حالى که مزارع زیادى در «خیبر»، «فدک»،«بنى النضیر»، «وادى نخله» و همچنین «طائف» داشت که پس از مرگ او همه صدقه شد، به دلیل خبرى که ابوبکر نقل کرده است. 183

 

در عمدة القارى در شرح گفتار بخارى «و صدقته بالمدینه» گوید: یعنى املاکى که بعد از آن حضرت صدقه شد و گفت مى‏شود که صدقات رسول خدا (ص) در مدینه اموال بنى النضیر است که نزدیک مدینه بود و از قاضى عیاض نقل شده که صدقات آن حضرت در مدینه عبارت است از اموال مخیریق و از جمله حق آن حضرت در اموال بنى‏النضیر و همچنین نصف زمین فدک و ثلث زمین «وادى القرى» و دو قلعه از قلعه‏هاى خیبر، و سهم آن حضرت از خمس خیبر که همه بعد از آن حضرت صدقه شد به موجب آن حدیث. 184

 

ابن عبدربه 185 و ابن ابى الحدید186 مى‏گویند: رسول خدا (ص) مهزور را (که مکانى واقع در بازار مدینه بوده است) براى مسلمان وقف کرد. 187

 

علامه عسکرى مى‏گوید: علماى مدرسه خلفا از محدثان و مورخان و فقها و لغویین و... توافق کردند بر این که هر چه را که رسول خدا از خود به ارث گذاشته، ازمزارع و باغها صدقه بنامند و استناد کرده‏اند به آنچه که ابوبکر از رسول خدا روایت کرده است که فرمود: «و ما ترکناه».

 

صدقه 188 این نامگذارى و سازش به دلایل سیاسى آن روز بوده است و ریشه سیاسى دارد که این جا جاى شرح آن نیست.

 

علامه مجلسى به نقل از مناقب ابن شهر آشوب و ارشاد مفید نقل کرده است که: هنگام فتح بنى النضیر رسول خدا اموال (زمینها و باغها و خانه‏هاى) بنى النضیر را میان مهاجرین تقسیم کرد و به على (ع) دستور داد که سهم رسول خدا را تحویل بگیرد و آنها را صدقه قرار دهد 189 معلوم است که مراد این محقق بزرگوار از صدقه وقف است ؛ زیرا آنها اصطلاح علماى اهل سنت را قبول نداشته‏اند. البته این موقوفات را عملاً به استناد حدیث ابوبکر، جزء اموال عمومى کردند در حالى که آنها در موارد خاصى وقف شده بود.

 


موقوفه‏هاى امیرالمؤمنین (ع)
امیرمؤمنان (ع) موقوفه‏هایى داشت که در تاریخ ثبت شده است و این موقوفات از اموال و دارایى شخصى آن حضرت بوده که محدثان و مورخان نقل کرده‏اند و همان‏گونه که در بحث کشاورزى و حفر قنات آن بزرگوار بحث خواهد شد از طریق کشاورزى و تولید و دیگر مواردى به دست مى‏آورد آن را در راه خدا وقف کرد که به برخى از آن موقوفه‏ها در بحث املاک و مزارع على (ع) اشاره شده و در این جا برخى دیگر از موقوفه‏هاى آن امام از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد. و از آن جا که این وقفنامه‏ها با عبارتهاى مختلف نقل شده است، منابع را در پاورقى یادآور مى‏شویم که هر کس بخواهد تحقیق بیشتر کرده و اختلاف نسخ را بررسى نماید، به این مدارک رجوع کند.

 

عبدالرحمن فرزند حجاج مى‏گوید: این وصیت نامه را ابو ابراهیم (حضرت موسى بن جعفر (ع)) نزد من فرستاد ! این، آن چیزى است که وصیت کرده و حکم نموده بنده خدا على در مال خود براى رضاى خدا تا این که (به وسیله این وصیت) خدا مرا داخل بهشت نموده و در روزى که صورتهایى سفید و صورتهایى سیاه مى‏گردد، مرا از آتش دوزخ و آتش را از من دور سازد. آنچه در «ینبع» املاک دارم و به من تعلق دارد و در اطراف «ینبع» هم معروف است که مال من است، همه وقف است و همچنین برده‏هایى که در آن املاک دارم به غیر از ابى نیزر و ابى رباح و جبیر که آزاد هستند (و حق ولاء دارند) بقیه در همین املاک پنج سال کار مى‏کنند و مخارج خود و عائله‏شان را از آن جا تأمین مى‏کنند. علاوه بر این آنچه که در «وادى القرى» 190دارم همه مختص اولاد فاطمه است و برده‏هایى هم که در املاک وادى القرى دارم، وقف است غیر از اینها هم آنچه در «ذعة» دارم با برده‏هایى که آن جا هست وقف است و مانند برده‏هاى دیگر در املاک کار کرده و مخارج خود و عائله‏شان را از همان املاک اداره نمایند. علاوه بر اینها آنچه در «اذینه» دارم با برده‏هایى که آن جا دارم وقف است.

 

«قصیره» هم همان گونه که مى‏دانید وقف است.

 

آن گاه حضرت مى‏نویسد: در حقیقت آنچه در مورد اموال خودم نوشتم «به گونه صدقه واجب »است؛ یعنى وقف است که قابل فسخ نیست و نمى‏توان آن را فروخت یا به کسى بخشید یا شرایط آن را تغییر داد و قطعى و خارج از ملک خصوصى مى‏باشد، خواه من زنده بمانم یا بمیرم و در هر موردى که براى خدا باشد صرف مى‏شود. بعد در صدد توضیح شرائط وقف و متولى آن برآمده، مى‏فرماید:
مال محمد رسول الله (ص) (موقوفه آن حضرت) همان طورى که خود مقرر داشته، مال اولاد فاطمه است. و همین طور است اموال فاطمه (س) و برده‏هایى که در کاغذ کوچکى اسم برده‏ام همه آنها از بردگى آزادند. تولیت این موقوفه در دست حسن بن على مى‏باشد و حق دارد متعارف مخارج خود را از درآمد آن املاک بردارد و هر طورى که مطابق خواست خداست مصرف کند. اگر قرضى (دینى) داشته باشد مى‏تواند از همین املاک بفروشد و آن را ادا کند و اختیار و سرپرستى اولاد على و اموالشان در دست حسن است و اگر حسن بن على در غیرخانه وقفى سکونت داشته، مى تواند خانه وقفى را بفروشد و یک سوم پول را به بنى‏هاشم و بنى المطلب و یک سوم به آل ابیطالب بدهد و یک سوم باقى مانده را هم در راه خدا مصرف کند. و اما اگر براى حسن پیشامدى کرد، حسین تولیت دارد به همان نحوى که حسن دارد و این امتیاز که براى فرزندان فاطمه قرار دادم براى رضاى خدا و حفظ احترام رسول خدا (ص) مى‏باشد. و اگر براى حسین پیشامدى کرد، از اولاد على شخصى را که اسلام و امانت او مورد قبول باشد براى تولیت نصب کنند و اگر چنین کسى پیدا نشد از اولاد پسران فاطمه چنین کسى را انتخاب کنند و اگر نشد از آل ابیطالب اختیار نمایند... این وصیت‏نامه را در روز ورود به «مسکن» 191 (20 جمادى الاولى سال 37 یا 39) نوشتم براى خشنودى حق سبحانه و تعالى. 192
وقف خانه
از امام صادق (ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین (ع) خانه‏اى در بنى زریق داشته و بدین صورت آن را وقف کرد:
به نام خداى بخشاینده مهربان. این است آنچه على بن ابى طالب آن را در حالى که زنده و کامل بود، صدقه کرده است.
وقف نمود خانه‏خود را که در بنى زریق دارد، صدقه‏اى که فروخته نمى‏شود و هبه نمى‏گردد تا خدایى که وارث آسمان و زمین است، آن را وارث شود. و در این خانه خاله‏هاى خود را سکونت داد مادامى که خود یا اولادشان زنده هستند و وقتى مرگ آنها فرا رسید براى محتاج‏هایى از مسلمانان باشد. 193
موقوفه‏هاى دیگر امیرالمؤمنین (ع)
حضرت موقوفه‏هایى دیگرى نیز داشت که برخى از آنها بدین قرار است:
«سویقه» که جایى است در نزدیکى مدینه و آل على (ع) آن جا سکونت مى‏کردند، از جمله صدقات امیرالمؤمنین (ع) بود. 194
از ابوجعفر نقل شده است که عمر و على یک قطعه زمین خود را وقف کردند. 195
آن حضرت زمین و خانه خود را در مصر با اموالى که در مدینه داشت وقف اولاد نمود.196
فقیر و وادى ترعه نیز از موقوفات حضرت على (ع) است. 197 فقیر اسم دو مکانى است در نزدیکى مدینه که آنها را فقیران مى‏نامند و از امام جعفر صادق (ع) روایت شده که رسول الله (ص) براى على (ع) چهار قطعه زمین اقطاع نمود: «فقیرین»، «بئرقیس» و «الشجره»...198
حرة الرجلاء (که در بحث املاک ائمه (ع) گذشت) جزء صدقات على (ع) بوده است. نصف آن وقف بوده و نصف دیگر در دست «آل منّاع» از بنى عدى قرار داشته که على (ع) به آنها بخشیده بوده است. 199
و باز در حرة الرجلاء دره‏اى به نام «بیضاء» و در آن مزارع و زمینهاى خالى وجود داشته که از جمله موقوفه‏هاى امام بوده است.200
قصیبه (که در بحث املاک گذشت) منطقه‏اى است در نزدیکى خیبر و مدینه منوره که حضرت آن را وقف کرده است. 201
در حره الرجلاء نیز چهار چاه وجود داشته که جزء صدقات امیرالمؤمنین (ع) بوده است و به آنها «ذات کمات» گفته‏اند. 202
همچنین چاه‏هاى «ذوات العشراء»، «قعین»،«معید» و «رعوان» از موقوفات حضرت بوده است.203
وصیت امیرمؤمنان (ع) در مورد اداره اموال موقوفه او
از وصیتهاى امام (ع) در مورد مصرف اموالش بعد ازوفات او این است که حضرت پس از بازگشت از صفین مرقوم فرموده است این دستورى است که بنده خدا على بن ابیطالب امیرمؤمنان در مورد چگونگى تصرف در اموالش به خاطر خشنودى خدا داده است. تا از این طریق خداوند وى را قرین رحمت و دمساز بهشت سازد و امنیت و آرامش در سراى دیگر به او عنایت کند.
از آن جمله است: سرپرستى آن به عهده حسن بن على است که به طور شایسته از آن مصرف کند و به طور شایسته از آن انفاق نماید. اگر براى حسن پیشامدى کرد و حسین زنده است او سرپرستى آن را به عهده بگیرد و به جاى وى وظیفه را انجام دهد. پسران فاطمه همان مقدار سهم از این مال را دارند که پسران على (ع) و این که سرپرستى آن را به پسران فاطمه واگذاردم به خاطر خدا و به خاطر تقرب رسول الله (ص) و بزرگداشت حرمت او و احترام پیوند خویشاوندى‏اش مى‏باشد و با کسى که این اموال در دست اوست شرط مى‏کنم که اصل مال را حفظ کند وتنها از میوه و درآمدش در آن راهى که به او دستور داده‏ام انفاق نماید و از نهالهاى نخل چیزى نفروشد تا همه این سرزمین یک پارچه زیر پوشش نخل قرار گیرد و آباد شود...204
امام صادق (ع) فرمود:... على بنده خدا بود. خدا بهشت را براى او واجب کرد مالش را در راه خدا صدقه قرار داد که بعد از او فقرا استفاده کنند و گفت: خدایا این مال را براى این جهت صدقه قرار دادم که آتش را ازصورتم و صورت مرا از آتش دوزخ دور سازى. 205

 

مرقوفه‏هاى حضرت زهرا (س)
از جمله اعضاى اهل بیت (ع) که موقوفاتشان ثبت شده، حضرت فاطمه زهرا (س) است.
محمد بن على شافعى از عبدالله بن حسن فرزند حسین روایت مى‏کند که گفت:عده‏اى از اهل بیت (ع) به من خبر دادند که فاطمه دختر رسول خدا (ص) و على (ع) اموال خود را بر بنى‏هاشم و بنى المطلب وقف کردند و دیگران را هم در ردیف وقف شدگان بر آنها داخل نمودند. 206
ابى مریم گوید: از امام صادق (ع) درباره صدقه رسول خدا (ص) وصدقه على بن ابیطالب (ع) سؤال کردم. امام صادق (ع) فرمود: براى ما حلال است. فاطمه (س) صدقات خود را بر بنى‏هاشم و بنى عبدالمطلب قرار داد. 207
«فرع» (به ضم فاء) و«ام العیال» دهى بوده است میان مکه ومدینه که صدقه فاطمه زهرا (س) دختر رسول خدا (ص) بوده است. 208
سمهودى از وقف حضرت زهرا (س) یاد مى‏کند و مى‏گوید شافعى بنا به نقل بیهقى گفته است: صدقه رسول الله (ص) و صدقه زبیر در نزدیکى آن و صدقه عمر و عثمان و صدقه على و فاطمه دختر رسول خدا (ص) و صدقه آنها که من نمى‏توانم بشمارم، در مدینه و اطراف مدینه است. 209 (همان طورى که بنا به نقل مصباح الانوار در وصیت‏نامه حضرت زهرا (س) این معنا روشن است).
و در وقفنامه حضرت على (ع) بنا به نقل دعائم الاسلام از وقف حضرت فاطمه (س) اسم برده شده است.210
وقفنامه‏اى از حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) هنگام شهادت وصیت‏نامه‏اى در مورد باغهاى مخیریق (که شرح آن در املاک و داراییهاى پیامبر اسلام گذشت) تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست اوبود به امیرالمؤمنین و بعد از او به ترتیب به امام حسن و امام حسین (ع) واگذار نمود که وصیت‏نامه این گونه است:
به نام خداوند بخشاینده مهربان.
این چیزى است که فاطمه دختر محمد (ص) به آن وصیت کرده است. فاطمه وصیت مى‏کند که باغهاى هفتگانه‏اش؛ عواف، دلال، برقه، میثب، حسنى وصافیه، مشربه ام ابراهیم (یعنى باغى که مادر ابراهیم، «ماریه» همسر رسول (ص) در آن سکونت داشت) به نام او نامیده شده است در دست على بن ابیطالب (ع) باشد اگر على وفات کرد در دست حسن و بعد از او در دست حسین و پس از وفات او در دست بزرگترین فرزندان من، خدا بر این امر شاهد و مقداد پسر اسود کندى و زبیر پسر عوام بر آن گواه هستند و على بن‏ابیطالب این (مکتوب) را نوشته است. 211
وقفنامه دیگر
وصیت‏نامه دیگرى از آن حضرت را مرحوم مجلسى در بحار نقل مى‏کند که امام باقر (ع) فرمود: فاطمه (س) بعد از رسول خدا شش ماه زندگى کرد و این مکتوب را نوشت، که به طور مختصر از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد.
این وصیت‏نامه‏اى است که فاطمه دختر محمد (ص) در مورد مال خود در صورت درگذشتش نوشته است:
فاطمه وصیت کرد که از میوه‏هاى (درختانش) هر سال در ماه رجب پس از کسر هزینه آبیارى و سایر هزینه‏هاى کشت و بهره‏بردارى از طرف او هشتاد اوقیه صدقه داده شود. همچنین فاطمه وصیت کرد که عموم میوه‏هاى (درختانش) و محصول گندمش در سال آینده هنگام درو، در راه خدا انفاق شود.
او وصیت کرد که چهل و پنج اوقیه به همسران پدرش محمد (ص) و پنجاه اوقیه به فقراى بنى هاشم و بنى عبدالمطلب پرداخت شود.
فاطمه در مورد اصل مال خود در مدینه نوشت که: چون على (ع) از او خواست است فاطمه او را متولى اموالش قرار دهد تا اموال او را با اموال رسول خدا (ص) یکجا جمع کند تا متفرق نشود، از این رو، على (ع) را - مادامى که زنده است - متولى اموالش قرار داد و وصیت کرد که اگر براى او حادثه‏اى پیش آید،آن را به دو فرزندم، حسن وحسین تحویل دهد تا آن دو متولى آنها باشند.
فاطمه مى‏گوید: من اموالم را به على بن ابیطالب تحویل دادم و اختیار آن را به اوسپردم تا مال من و مال محمد(ص) در اختیار او باشد و از هم جدا نشود.
(على) از طرف من از عواید این اموال، آنچه من گفته‏ام و صدقه قرار داده‏ام مى‏پردازد و وقتى که صدقه آنها رإ؛ااّّ در راه خدا پرداخت و آنچه گفته بودم ادا نمود، اختیار دست خداى تعالى و در دست على است تا هر چه خواست و در هر جا خواست صدقه و انفاق کند و هیچ باکى بر او نیست. اگر براى على حادثه‏اى پیش آید همه اموال را چه مال من و چه مال مخمد (ص) را به دو فرزندم ؛ حسن و حسین تحویل مى‏دهد و آن دو هرگونه خواستند از محل آنها انفاق و صدقه مى‏کنند وهیچ باکى بر آنها نیست...
حضرت فاطمه (س) در ادامه وصیتنامه خود اموال و اثاثیه‏اى را براى دختر ابوذر غفارى وقف کرده و آن گاه افزوده است: «اگر یکى از کسانى که براى او چیزى وصیت کردم، پیش از این که به او پرداخت شود بمیرد، سهم او به فقرا و مساکین پرداخت مى‏گردد.»
در پایان وصیت‏نامه آمده است که مقداد بن اسود و زبیر بن عوام شاهد آن هستند و آن را على بن ابیطالب (ع) نوشته است. 212
وقفنامه‏هاى امام حسین (ع)
امام حسین (ع) خانه‏اى را وقف کرد. امام حسن (ع) به او فرمود: خانه را تخلیه کن. 213 (چون چیزى را که انسان وقف مى‏کند از تصرف او بیرون مى‏رود.) خانه هم این گونه است: وقتى وقف شد خود واقف نباید در آن تصرف کند.
در حدیث دیگرى آمده است: امام حسین (ع) زمین و اشیاى دیگرى را که ارث برده بود پیش از این که تحویل بگیرد، وقف کرد. 214
مرقوفه‏هاى امام صادق (ع)
آن حضرت نیز موقوفه‏هایى داشته است که از وقفنامه امام هفتم (ع) این مطلب بخوبى استفاده مى‏شود.
مرحوم کلینى در اصول کافى مى‏نویسد یزید بن سلیط مى‏گوید: امام هفتم موسى بن جعفر (ع) وصیت فرمود و ده نفر را گواه گرفت... تا آن جا که مى‏نویسد... امام وصیت کرد تولیت ثلث موقوفه پدرم (امام صادق (ع)) و ثلث خودم نیز با او (فرزند امام هفتم (ع) است.) از این که حضرت فرمود: تولیت ثلث موقوفه پدرم، معلوم مى‏شود که امام صادق (ع) هم موقوفه‏هایى داشته است. 215
وقفنامه حضرت موسى بن جعفر (ع)
حضرت موسى بن جعفر (ع) زمینى را وقف کرد که از نظر خوانندگان گرامى مى‏گذرد: این است آنچه موسى بن جعفر وقف نمود (که مشتمل است بر) همه زمین خود که در فلان مکان واقع است و حدود زمین نیز فلان است که به طور کلى: درختهاى خرما، زمین، قنات، آب، آسیاب، حریم، حقوق، حق آب زمین، پستى، بلندى، عرض، طول، میدان جلوى باغ، نهرهاى کوچک و بزرگ،مرغزارها، آباد و خراب همه را وقف نموده است.
متولى وقف، درآمد آن را (پس از کسر کردن مخارج مزرعه و سى عدد درخت خرما براى فقراى آبادى) میان فرزندان فلان (در بعضى از نسخ به جاى فلان، موسى ذکر شده است) تقسیم کند براى هر مرد دو برابر سهم زن. بنابراین اگر یکى از دختران موسى ازدواج نمود سهمى در این صدقه ندارد. 216
تا این جا از موقوفات خاندان پیامبر استفاده کردیم که آنان دارایى شخصى داشتند که مقدارى از آن را وقف کردند(چون همان گونه که گذشت تا کسى مالک چیزى نباشد، نمى‏تواند آن را وقف کند.) در این جا مى‏توان این نتیجه را نیز گرفت که گرچه بسیارى از این موقوفات در راه‏هاى عمومى وقف شده بود اما چنان که از وقفنامه تعدادى از آنها بر آید، وقف علویان و بازماندگان ائمه (ع) بوده که شامل ائمه بعدى نیز مى‏شده است. بنابراین یکى از منابع درآمد ائمه (ع) موقوفات خاصى بوده که از امامان قبلى مانده بود.
منابع درآمد بیت المال
اموال عمومى (بیت المال)
در اول بحث یادآور شدیم اموالى که در اختیار پیامبر اکرم (ص) قرار داشت، دو نوع بود:
1- اموال خصوصى که درباره آن بحث شده؛
2- اموال عمومى)خالصه) که اینک درباره آن به بحث مى‏پردازیم. اصولاً اموال و املاکى که متعلق به حکومت اسلامى بوده است و پیامبر (ص) به عنوان ولى مسلمانان در آنها تصرف مى‏کرد و طبق تشخیص خود در راه مصالح اسلام و مسلمانان به مصرف مى‏رساند، اصطلاحاً خالصه نامیده مى‏شود.
در مباحث فقهى بابى است به نام «فیى‏ء» که در کتاب «جهاد» و احیاناً در باب (صدقات» از آن بحث مى‏کنند. «فیى‏ء» در لغت عرب به معنى بازگشت است و مقصود ز آن زمینهایى ست که دون جنگ و خونریزى به تصرف حکومت اسلامى درآید و ساکنان آنها تحت شرایطى تابع حکومت اسلامى شوند این نوع اراضى که بدون زحمت و هجوم ارتش اسلام به دست مسلمانان مى‏افتاد مربوط به حکومت اسلام بود و سربازان مسلمان در آن حقى نداشتند. پیامبر درآمد آنهار ا در مصالح اسلامى به مصرف مى‏رساند و گاهى در میان افراد مستحق تقسیم مى‏کرد تا با استفاده از آن و به اتکاى کار و کوشش خود هزینه زندگى خویش را تأمین کنند. بخششهاى پیامبر غالباً از محل درآمد این اراضى و احیاناً از خمس غنایم بود.
قرآن مجید این اصل اسلامى را چنین بیان فرماید: آنچه را خدا به رسولش از آنها (یهود) بازگرداند، چیزى است که شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نکشیدید). نه اسبى تاختید و نه شترى، ولى خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلط مى‏سازد، و خدا بر هر چیز قادر است. آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند از آن خدا و رسول، و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (این اموال عظیم) دست به دست میان ثروتمندان شما نگردد، آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید و اجرا کنید و آنچه را از آن نهى کرده خوددارى نمایید و از مخالفت خدا بپرهیزید که خداوند شدیدالعقاب است.(347) بنا بر این بیت المال یکى دیگر از منابع مالى اهل بیت علیهم السلام است.
مواردى از منابع بیت المال‏
پیش از بررسى این موضوع، به مناسبت بحث، در این جا سؤالى بدین مضمون مطرح مى‏شود:
منابع درآمد بیت المال در اسلام چیست؟
آیا تنها منابع مالى حکومت اسلامى خمس و زکات است ؟ یا علاوه بر اینها، منابع مالى دیگرى هم وجود دارد که حکومت اسلامى بخشى از هزینه خود را از آن راه تأمین مى‏کند؟
پاسخ این است که بیت المال در زکات و خمس خلاصه نمى‏شود، بلکه از منابع متعددى گردآورى مى‏شود که از آن جمله موارد ذیل را مى‏توان نام برد.
1- انفال؛
2- زکات؛
3- خمس؛
4- خراج و مقاسمه؛
5- جزیه؛
6- مالیات‏هاى ضرورى؛
7- درآمدهاى استثنایى.

 

مالیاتهاى اضطرارى‏
نوع دیگر ازمنابع حکومت اسلامى مالیاتى است که حاکم در حال اضطرار وضع مى‏کند. حکومت اسلامى تمام مالیاتهاى دریافت شده از این طریق را در مصارف حکومتى و مخ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیدایش تشیع و تسنن از چه زمانی بوده است

دانلود مقاله پیدایش شبکه های کامپیوتری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله پیدایش شبکه های کامپیوتری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه

 

اهمیت شبکه های رایانه ای بر کسی پوشیده نیست . در دنیای امروز ، رایانه به عنوان یک وسیلة مجرّد ، به تنهایی نمی تواند به طور کامل مفید واقع شود و بازدهی کاملی داشته باشد . آنچه به رایانه ، اهمیّتی فراتر از سابق می بخشد تقش آن در ارتباطات و انتقال دریای عظیمی از اطلاعات گوناگون است .
هرچه زمان می گذرد ، حجم اطلاعاتی که انسان با آن سر و کار دارد بیشتر و بیشتر می شود . شبکه های رایانه ای امروزی ، فصل نوینی در انفورماتیک گشوده و نزدیک است مفهوم دهکدة جهانی را تحقق بخشد .
با توجه به رشد و استفادة روز افزون از شبکه های رایانه ای گزارشی مبنی بر مفاهیم پایه ای ارتباطات و شبکه ها و همچنین اجزا و اصطلاحات شبکه ها تنظیم شده است ، که امیدوارم شامل مطالب کامل و آموزنده ای باشد .
از آنجا که علم رایانه با سرعت خیلی زیاد در حال تغییر و تحوّل است ، شاید از مطالبی که در حال حاضر به طور ملموس با آنها سر و کار دارید ، در این گزارش اثرات کمتری ببینید ، این کمبودها را بر من ببخشید .

تاریخچه پیدایش شبکه
در سال 1957 نخستین ماهواره یعنی اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق به فضا پرتاب شد . در همین دوران رقابت سختی از نظر تسلیحاتی بین دو ابر قدرت آن زمان جریان داشت و دنیا در دوران جنگ سرد به‌سر می برد. وزارت دفاع آمریکا ‌‌ ‌در واکنش به این اقدام رقیب نظامی خود ،آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته یا آرپا‌‌‌‌ (ARPA) را تأسیس کرد.
یکی از پروژه های مهم این آژانس تأمین ارتباطات در زمان جنگ جهانی احتمالی تعریف شده بود. در همین سال‌ها در مراکز تحقیقاتی غیرنظامی که در امتداد دانشگاه‌ها بودند، تلاش برای اتصال کامپیوترها به یکدیگر در جریان بود .در آن زمان کامپیوترها‌‌ی Mainframe از طریق ترمینال‌ها به کاربران سرویس می‌دادند. در اثر اهمیت یافتن این موضوع آژانس آرپا‌‌ ‌‌(ARPA) منابع مالی پروژه اتصال دو کامپیوتر از راه دور به یکدیگر را در دانشگاه‌‌ MIT بر عهده گرفت . در اواخر سال 1960 اولین شبکه کامپیوتری بین چهار کامپیوتر که دو تای آنها در MIT، یکی در دانشگاه کالیفرنیا و دیگری در مرکز تحقیقاتی استنفورد قرار داشتند، راه‌اندازی شد.
این شبکه آرپانت‌‌ ‌‌(ARPAnet) نامگذاری شد . در سال 1965 نخستین ارتباط راه دور بین دانشگاه MIT و یک مرکز دیگر نیز بر قرار گردید .
در سال 1970 شرکت معتبر زیراکس، یک مرکز تحقیقاتی در پالوآلتو تأسیس کرد. این مرکز در طول سال‌ها مهمترین فناوری‌های مرتبط با کامپیوتر را معرفی کرده است و از این نظر به یک مرکز تحقیقاتی افسانه ای بدل گشته است. این مرکز تحقیقاتی که پارک ‌‌‌(PARC) نیز نامیده می شود، به تحقیقات در زمینه شبکه‌های کامپیوتری پیوست. تا این سال‌ها شبکه آرپانت‌‌ به امور نظامی اختصاص داشت، اما در سال 1972 به عموم معرفی شد. در این سال شبکه آرپانت مراکز کامپیوتری بسیاری از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی را به هم متصل کرده بود. در سال 1972 نخستین نامه الکترونیکی از طریق شبکه منتقل گردید.
در این سال‌ها حرکتی غیرانتفاعی به‌نام‌‌ MERIT که چندین دانشگاه بنیان‌گذار آن بوده‌اند، مشغول توسعه روش‌های اتصال کاربران ترمینال‌ها به کامپیوتر مرکزی یا میزبان بود. مهندسان پروژه MERIT در تلاش برای ایجاد ارتباط بین کامپیوترها، مجبور شدند تجهیزات لازم را خود طراحی کنند. آنان با طراحی تجهیزات واسطه برای مینی‌کامپیوتر DECPDP-11 نخستین بستر اصلی یا‌‌ Backbone شبکه‌های کامپیوتری را ساختند. تا سال‌ها نمونه‌های اصلاح شده این کامپیوتر با نام PCP یا‌ Primary Communications Processor نقش میزبان را در شبکه‌ها ایفا می کرد. نخستین شبکه از این نوع که چندین ایالت را به هم متصل می کرد‌‌ Michnet نام داشت.
در سال 1973 موضوع رساله دکترای آقای باب مت‌کالف‌‌ ‌‌(Bob Metcalfe) درباره مفهوم اترنت در مرکز پارک مورد آزمایش قرار گرفت. با تثبیت اترنت تعداد شبکه های کامپیوتری رو افزایش گذاشت .
روش اتصال کاربران به کامپیوتر میزبان در آن زمان به این صورت بود که یک نرم افزار خاص بر روی کامپیوتر مرکزی اجرا می‌شد و ارتباط کاربران را برقرار می کرد. اما در سال 1976 نرم‌افزار جدیدی به‌نام Hermes عرضه شد که برای نخستین بار به کاربران اجازه می‌داد تا از طریق یک ترمینال به‌صورت تعاملی مستقیماً به سیستم‌ MERIT متصل شوند. این، نخستین باری بود که کاربران می‌توانستند در هنگام برقراری ارتباط از خود بپرسند:
<کدام میزبان؟> از وقایع مهم تاریخچه شبکه‌های کامپیوتری ، ابداع روش سوئیچینگ بسته‌ای یا Packet Switching است. قبل از معرفی شدن این روش از سوئیچینگ مداری یا‌‌ Circuit Switching برای تعیین مسیر ارتباطی استفاده می شد. اما در سال 1974 با پیدایش پروتکل ارتباطی‌‌ TCP/IP از مفهوم Packet Switching استفاده گسترده‌تری شد‌. این پروتکل در سال 1982 جایگزین پروتکل NCP شد و به پروتکل استاندارد برای آرپانت تبدیل گشت. در همین زمان یک شاخه فرعی بنام ‌‌ MILnet در آرپانت، همچنان از پروتکل قبلی پشتیبانی می‌کرد و به ارائه خدمات نظامی می پرداخت. با این تغییر و تحول، شبکه‌های زیادی به بخش تحقیقاتی این شبکه متصل شدند و آرپانت به اینترنت تبدیل گشت . در این سال‌ها حجم ارتباطات شبکه‌ای افزایش یافت و مفهوم ترافیک شبکه مطرح شد .
مسیریابی در این شبکه به‌کمک آدرس‌های IP به‌صورت 32 بیتی انجام می‌گرفته است. هشت بیت اول آدرس‌‌ IP به شبکه‌های محلی تخصیص داده شده بود که به سرعت مشخص گشت تناسبی با نرخ رشد شبکه‌ها ندارد و باید در آن تجدید نظر شود. مفهوم شبکه‌های LAN و شبکه‌های‌‌ WAN در سال دهه 70 میلاادی از یکدیگر تفکیک شدند. در آدرس‌دهی 32 بیتی اولیه، بقیه 24 بیت آدرس به میزبان در شبکه اشاره می کرد. در سال‌‌ ‌‌1983‌‌ ‌‌سیستم نامگذاری دامنه‌ها‌ ‌‌‌(Domain Name System) به‌وجود آمد و اولین‌‌ سرویس‌دهنده نامگذاری(‌Name server) راه‌اندازی شد و استفاده از نام به‌جای آدرس‌های عددی معرفی شد. در این سال تعداد میزبان‌های اینترنت از مرز‌‌ ‌ده هزار عدد فراتر رفته بود.

 

 

 

کاربردهای شبکه
هسته اصلی سیستم‌های توزیع اطلاعات را شبکه‌های کامپیوتری تشکیل می‌دهند. مفهوم شبکه‌های کامپیوتری بر پایه اتصال کامپیوترها و دیگر تجهیزات سخت‌افزاری به‌یکدیگر برای ایجاد امکان ارتباط و تبادل اطلاعات استوار شده است. گروهی از کامپیوترها و دیگر تجهیزات متصل به هم را یک شبکه می نامند.
کامپیوترهایی که در یک شبکه واقع هستند، می توانند اطلاعات، پیام، نرم‌افزار و سخت‌افزارها را بین یکدیگر به اشتراک بگذارند. به اشتراک گذاشتن اطلاعات، پیام ها و نرم‌افزارها، تقریباً برای همه قابل تصور است در این فرآیند نسخه‌ها یا کپی اطلاعات نرم‌افزاری از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر منتقل می‌شود. هنگامی که از به اشتراک گذاشتن سخت‌افزار سخن می‌گوییم به معنی آن است که تجهیزاتی نظیر چاپگر یا دستگاه مودم را می‌توان به یک کامپیوتر متصل کرد و از کامپیوتر دیگر واقع در همان شبکه، از آن‌ها استفاده نمود.‌
به عنوان مثال در یک سازمان معمولاً اطلاعات مربوط به حقوق و دستمزد پرسنل در بخش حسابداری نگهداری می‌شود. در صورتی که در این سازمان از شبکه کامپیوتری استفاده شده باشد، مدیر سازمان می‌تواند از دفتر خود به این اطلاعات دسترسی یابد و آن ها را مورد بررسی قرار دهد. به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع نرم‌افزاری و سخت‌افزاری دارای مزیت‌های فراوانی است. شبکه‌های کامپیوتری می‌توانند تقریباً هر نوع اطلاعاتی را به هر شخصی که به شبکه دسترسی داشته باشد عرضه کنند.
این ویژگی امکان پردازش غیرمتمرکز اطلاعات را فراهم می‌کند. در گذشته به علت محدود بودن روش‌های انتقال اطلاعات، کلیه فرایندهای پردازش آن نیز در یک محل انجام می‌گرفته است. سهولت و سرعت روش‌های امروزی انتقال اطلاعات در مقایسه با روش‌هایی نظیر انتقال دیسکت یا نوار باعث شده است که ارتباطات انسانی نیز علاوه بر مکالمات صوتی، رسانه‌ای جدید بیابند.
به کمک شبکه‌های کامپیوتری می‌توان در هزینه‌های مربوط به تجهیزات گران‌قیمت سخت‌افزاری نظیر هارددیسک، دستگاه‌های ورود اطلاعات و غیره صرفه‌جویی کرد. شبکه‌های کامپیوتری، نیازهای کاربران در نصب منابع سخت‌افزاری را رفع کرده یا به حداقل می رسانند.
از شبکه‌های کامپیوتری می‌توان برای استاندارد‌سازی برنامه‌های کاربردی نظیر واژه‌پردازها و صفحه‌گسترده‌ها، استفاده کرد. یک برنامه کاربردی می‌تواند در یک کامپیوتر مرکزی واقع در شبکه اجرا شود و کاربران بدون نیاز به نگهداری نسخه اصلی برنامه، از آن در کامپیوتر خود استفاده کنند.
استانداردسازی برنامه‌های کاربردی دارای این مزیت است که تمام کاربران از یک نرم‌افزار و یک نسخه مشخص استفاده می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود تا پشتیبانی شرکت عرضه‌کننده نرم‌افزار از محصول خود تسهیل شده و نگهداری از آن به شکل مؤثرتری انجام شود.
مزیت دیگر استفاده از شبکه‌های کامپیوتری، امکان استفاده از شبکه برای برقراری ارتباطات روی خط (‌(‌on-line ازطریق ارسال پیام است . به عنوان مثال مدیران می‌توانند برای ارتباط با تعداد زیادی از کارمندان از پست الکترونیکی استفاده کنند.

 

 

 

اجزای شبکه
یک شبکه کامپیوتری شامل اجزایی است که برای درک کارکرد شبکه لازم است تا با کارکرد هر یک از این اجزا آشنا شوید.
شبکه‌های کامپیوتری در یک نگاه کلی دارای چهار قسمت هستند. مهم‌ترین قسمت یک شبکه، کامپیوتر سرویس‌دهنده (server) نام دارد. یک سرور در واقع یک کامپیوتر با قابلیت‌ها و سرعت بالا است. تمام اجزای دیگر شبکه به کامپیوتر سرور متصل می شوند.دومین جز یک شبکه، کامپیوتر سرویس‌گیرنده یا Client است. به یک کامپیوتر سرور می‌توان چندین کامپیوتر Client متصل کرد. کامپیوتر سرور وظیفه به اشتراک گذاشتن منابع نظیر فایل، دایرکتوری و غیره را بین کامپیوترهای سرویس‌گیرنده برعهده دارد. مشخصات کامپیوترهای‌سرویس‌گیرنده می‌تواند بسیار متنوع باشد و در یک شبکه واقعی Clientها دارای آرایش و مشخصات سخت‌افزاری متفاوتی هستند.
تمام شبکه‌های کامپیوتری دارای بخش سومی هستند که بستر یا محیط انتقال اطلاعات را فراهم می‌کند. متداول ترین محیط انتقال در یک شبکه کابل است.تجهیزات جانبی یا منابع سخت‌افزاری نظیر چاپگر، مودم، هارددیسک، تجهیزات ورود اطلاعات نظیر اسکنر و غیره، تشکیل‌دهنده بخش چهارم شبکه‌های کامپیوتری هستند.تجهیزات جانبی از طریق کامپیوتر سرور در دسترس تمام کامپیوترهای واقع در شبکه قرار می‌گیرند. شما می‌توانید بدون آن که چاپگری مستقیماً به کامپیوتری شما متصل باشد، از اسناد خود چاپ بگیرید. در عمل چاپگر از طریق سرور شبکه به کامپیوتر شما متصل است.

توپولوژی خطی
تقسیم بندی شبکه
طبقه بندی براساس گستره جغرافیایی (‌Range) شبکه‌های کامپیوتری براساس موقعیت و محل نصب دارای انواع متفاوتی هستند. یکی از مهم ترین عوامل تعیین نوع شبکه مورد نیاز، طول فواصل ارتباطی بین اجزای شبکه است. شبکه‌های کامپیوتری گستره جغرافیایی متفاوتی دارند که از فاصله‌های کوچک در حدود چند متر شروع شده و در بعضی از مواقع از فاصله بین چند کشور بالغ می‌شود. شبکه‌های کامپیوتری براساس حداکثر فاصله ارتباطی آن‌ها به سه نوع طبقه بندی می شوند. یکی از انواع شبکه های کامپیوتری، شبکه محلی‌‌ ‌‌(LAN) یا‌ Local Area Network است. این نوع از شبکه دارای فواصل کوتاه نظیر فواصل درون ساختمانی یا حداکثر مجموعه‌ای از چند ساختمان است. برای مثال شبکه مورد استفاده یک شرکت را در نظر بگیرید. در این شبکه حداکثر فاصله بین کامپیوترها محدود به فاصله‌های بین طبقات ساختمان شرکت می‌باشد.

توپولوژی حلقه ای

 


در شبکه‌های ‌ LAN کامپیوترها در سطح نسبتاً کوچکی توزیع شده‌اند و معمولا‌َ توسط کابل به هم اتصال می‌یابند. به همین دلیل شبکه‌های‌ LAN را گاهی به تسامح شبکه‌های کابلی نیز می‌نامند. نوع دوم شبکه‌های کامپیوتری، شبکه‌های شهری یا (Metropolitan Area Network MAN ) هستند. فواصل در شبکه‌های شهری از فواصل شبکه‌های‌ LAN بزرگ‌تر است و چنین شبکه‌هایی دارای فواصلی در حدود ابعاد شهری هستند.
شبکه‌های MAN معمولاً از ترکیب و ادغام دو یا چند شبکه‌ LAN به‌وجود می‌آیند.
به عنوان مثالی از شبکه‌های MAN موردی را در نظر بگیرید که شبکه‌های‌ LAN یک شرکت را از دفتر مرکزی در شهر ‌ A به دفتر نمایندگی این شرکت در شهر B متصل می‌سازد. در نوع سوم شبکه‌های کامپیوتری موسوم به ‌‌(Wide Area Network WAN ) یا شبکه‌های گسترده، فواصل از انواع دیگر شبکه بیشتر بوده و به فاصله‌هایی در حدود ابعاد کشوری یا قاره ای بالغ می‌شود. شبکه‌های WAN از ترکیب چندین شبکه LAN یا‌ MAN ایجاد می‌گردند. شبکه اتصال‌دهنده دفاتر هواپیمایی یک شرکت در شهرهای مختلف چند کشور، یک شبکه WAN است.
تقسیم‌بندی براساس گره ‌‌(Node)
این نوع از تقسیم‌بندی شبکه‌ها براساس ماهیت گره‌ها یا محل‌های اتصال خطوط ارتباطی شبکه‌ها انجام می‌شود. در این گروه‌بندی شبکه‌ها به دو نوع تقسیم‌بندی می‌شوند. تفاوت این دو گروه از شبکه‌ها در قابلیت‌های آن‌ها نهفته است.این دو نوع اصلی از شبکه‌ها، شبکه‌هایی از نوع نظیربه‌نظیر یا‌ peer to peer و شبکه‌های مبتنی بر‌ server یا‌ Server Based نام دارند.
در یک شبکه نظیربه‌نظیر یا peer to peer، بین گره‌های شبکه هیچ ترتیب یا سلسله مراتبی وجود ندارد و تمام کامپیوترهای واقع در شبکه از اهمیت یا اولویت یکسانی برخوردار هستند. به یک شبکه peer to peer یک گروه کاری یا ‌ workgroup نیز گفته می شود. در این نوع از شبکه‌ها هیچ کامپیوتری در شبکه به طور اختصاصی وظیفه ارائه خدمات همانند سرور را ندارد. به این جهت هزینه‌های این نوع شبکه‌ها پایین بوده و نگهداری از آن ها نسبتاً ساده می‌باشد. در این شبکه‌ها براساس آن که کدام کامپیوتر دارای اطلاعات مورد نیاز دیگر کامپیوترها است، همان دستگاه نقش سرور را بر عهده می‌گیرد و براساس تغییر این وضعیت در هر لحظه هریک از کامپیوترها می‌تواند سرور باشند و بقیه‌ ‌ سرویس‌گیرنده.
به دلیل کارکرد دوگانه هریک از کامپیوترها به عنوان سرور و سرویس‌گیرنده، هر کامپیوتر در شبکه لازم است تا بر نوع کارکرد خود تصمیم‌گیری نماید. این فرآیند تصمیم‌گیری، مدیریت ایستگاه کاری یا سرور نام دارد.
شبکه‌های از نوع ‌نظیربه‌نظیر مناسب استفاده در محیط‌هایی هستند که تعداد کاربران آن بیشتر از 10 کاربر نباشد. سیستم عامل‌هایی نظیر Window NT Workstation،‌‌‌Windows 95 یا Windows for Workgroup نمونه‌هایی از سیستم عامل‌های با قابلیت ایجاد شبکه‌های ‌نظیربه‌نظیر‌هستند. در شبکه‌های‌نظیربه‌نظیر هر کاربری تعیین‌کننده آن است که در روی سیستم خود چه اطلاعاتی می‌تواند در شبکه به اشتراک گذاشته شود. این وضعیت همانند آن است که هر کارمندی مسؤول حفظ و نگهداری اسناد خود می‌باشد.
در نوع دوم شبکه‌های کامپیوتری یعنی شبکه‌های مبتنی بر سرور، به تعداد محدودی از کامپیوترها وظیفه عمل به عنوان سرور داده می شود. در سازمان‌هایی که دارای بیش از 10 کاربر در شبکه خود هستند، استفاده از شبکه های‌ peer to peer نامناسب بوده و شبکه های ‌ مبتنی بر سرور ترجیح داده می‌شوند. در این شبکه‌ها از سرور اختصاصی برای پردازش حجم زیادی از درخواست‌های کامپیوترهای‌ سرویس‌گیرنده استفاده می‌شود و آن ها مسؤول حفظ امنیت اطلاعات خواهند بود. در شبکه‌های ‌مبتنی بر سرور، مدیر شبکه، مسؤول مدیریت امنیت اطلاعات شبکه است و بر تعیین سطوح دسترسی به منابع شبکه مدیریت می کند.
به دلیل آن که اطلاعات در چنین شبکه‌های فقط روی کامپیوتر یا کامپیوترهای سرور متمرکز می‌باشند، تهیه نسخه‌های پشتیبان از آن ها ساده‌تر بوده و تعیین برنامه زمان‌بندی مناسب برای ذخیره‌سازی و تهیه نسخه‌های پشتیبان از اطلاعات به سهولت انجام می‌پذیرد. در چنین شبکه‌هایی می‌توان اطلاعات را روی چند سرور نگهداری نمود، یعنی حتی در صورت از کار افتادن محل ذخیره اولیه اطلاعات (کامپیوتر سرور اولیه)، اطلاعات هم‌چنان در شبکه موجود بوده و سیستم می تواند به‌صورت‌ روی خط به کارکرد خود ادامه دهد. به این نوع از سیستم ها ‌ Redundancy Systems یا سیستم‌های یدکی می‌گویند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  261  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیدایش شبکه های کامپیوتری

تحقیق در مورد پیدایش شیعه

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد پیدایش شیعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیدایش شیعه


تحقیق در مورد پیدایش شیعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:26

 

 

 

 

 

واژه شناسی

اصولاً واژه شیعه به چه معنا است؟به منظور روشن‏تر شدن بحث، بررسی معنای لغوی و اصطلاحاتی این واژه ضرورت دارد: شیعه در لغت کتاب‏هایی چون «القاموس المحیط»1، «تاج العروس»2 «لسان العرب»3 و «النهایة ابن اثیر»4 شیعه را دارای معانی زیر دانسته‏اند:1- پیرو و یاور در این کتب آمده است: «شیعة الرجل ای اتباعه و انصار؛5 شیعه فرد یعنی پیروان و یاورانش» در قرآن کریم نیز این واژه در این معنا به کار رفته است ؛ چنان که در داستان حضرت موسی(ع) می‏خوانیم: در فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و هذا من عدوه ؛6حضرت موسی(ع) در شهر با دو نفر برخورد کرد که با هم در نزاع بودند یکی از آن‏ها از پیروانش بود و دیگری ازدشمنان اودرباره این معنا توجه به د و نکته ضرورت دارد 

الف) لازم نیست شخصی رهبر مثبت باشد؛ برای مثال پیروان خاندان ابو سفیان «شیعه - آل ابی سفیان» خوانده می‏شوند. ب) کار برد این واژه نشان دهنده شدت همبستگی میان پیرو و رهبر است ؛ همبستگی ای که در کاربرد و اژه هایی چون «اتباع»(پیروان) دیده نمی‏شوند.

بنابر این، می‏توان چنان نتیجه گرفت نسبت میان واژه‏های شیعه و «تبع» عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر شیعه‏ای تبع خوانده می‏شود، ولی هر تبع و پیروی شیعه نیست. این سخن را می‏توان با تعریف راغب اصفهانی از واژه شیعه نیز تأیید کرد؛ زیرا او که معمولاً به ریشه یابی واژه‏های قرآنی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- القاموس المحیط، ج 3، ص 61 و 62.        2- تاج العروس، ج 5، ص 405

3- لسان العرب، ج 7، ص 258.           4- النهایة ابن اثیر، ج 2، ص 246.           5- قصص(آیه): 15.

می‏پردازد ، این واژه را از خانواده شیاع به معنای انتشار و تقویت، شمرده است و شیعه را کسانی دانسته که انسان به وسیله آن‏ها تقویت می‏شود و انتشار پیدا می‏کند؛6 به عبارت دیگر شیعیان فرد کسانی هستند که از جهت زمان و مکان باعث افزایش گستره وجودی وی می‏گردند.

2-گروهی که حول محوری خاص اجتماع کرده‏اند؛ «کل قوم اجتمعوا علی امرتهم شیعة» این معنا بر خلاف معنای قبلی، غیر نسبی است؛ در آن نسبت میان پیرو و رهبر دیده نشده است و به هر گروه مستقل دارای مرام گفته می‏شود. آیه شصت و نهم سوره مریم از موارد استعمال قرآنی این معنا به شمار می‏آید: «ثم لننزعن من کلّ شیعة ایهم أشدّ علی الرحمن عتیّا؛7 سپس از میان هر گروه آن را که بر خداوند نافرمان‏تر بود، بیرون می‏کشیم.
3- هماهنگ در اهداف اصول و مبانی در این کاربرد، دو شخص که اهداف و اصول و مبانی مشترک دارند، شیعه یکدیگر خوانده می‏شوند؛ گرچه معمولاً شخص متأخر را شیعه شخص متقدم می‏نامند. در کتب واژه‏شناسی به این معنا کم‏تر اشاره شده است، اما می‏توان کاربرد آن را در قرآن کریم مشاهده کرد. در آیه هشتاد و سوم سوره صافات آمده است: «وان من شیعته لابراهیم... ؛ ابراهیم از شیعیان او(نوح) بود...»این آیه حضرت ابراهیم(ع) را از شیعیان حضرت نوح(ع) معرفی می‏کند. با توجه به برخورداری ابراهیم از شریعت مستقل نمی‏توان او را پیرو حضرت نوح(ع) دانست. آن‏ها در اصول و مبانی و اهداف مشترک بودند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیدایش شیعه

پایانامه بررسی انواع اضافه ولتاژها در سیستمهای قدرت و علل پیدایش آنها

اختصاصی از نیک فایل پایانامه بررسی انواع اضافه ولتاژها در سیستمهای قدرت و علل پیدایش آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه بررسی انواع اضافه ولتاژها در سیستمهای قدرت و علل پیدایش آنها


پایانامه بررسی انواع اضافه ولتاژها در سیستمهای قدرت و علل پیدایش آنها

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله

سطح ایزولاسیون به عنوان یکی از پارامترهای مهم در طراحی شبکه مطرح می‌باشد و ارتباط مستقیمی با اضافه ولتاژهای موجود در شبکه دارد.

    افزایش ولتاژ از مقدار نامی خود، به اضافه ولتاژ در شبکه موسوم می‌باشد. از آنجائیکه ظهور اضافه ولتاژ در شبکه اجتناب‌ناپذیر است، لذا احتمال بروز قوس در ایزولاسیون و ماده ایزوله در شبکه همراه وجود دارد.

    کاهش درصد بروز قوس‌ها و اتصالی‌ها مستلزم شناخت کامل اضافه ولتاژها، انواع مختلف آنها، شرایط ایجاد و پدید آمدن آنها و همچنین نحوه تاثیر آنها در ایزولاسیون شبکه می‌باشد و در صورت برخورداری از چنین شناختی، انتخاب مشخصات مناسب شبکه و تجهیزات موجود در آن امکان‌ پذیر می‌گردد.

 

2-2- انواع مختلف اضافه ولتاژها در شبکه:

    کلیه اضافه ولتاژهای ظاهر شده در شبکه بر حسب شکل و یا منبع بروز خود، تقسیم‌بندی می‌شوند. که می‌توان آنها را به شرح زیر تقسیم‌بندی نمود:

2-2-1- اضافه ولتاژهای صاعقه1

2-2-2- اضافه ولتاژهای کلیدزنی2

2-2-3- اضافه ولتاژهای موقتی1


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه بررسی انواع اضافه ولتاژها در سیستمهای قدرت و علل پیدایش آنها