لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
گشتاور پیچشی :
حالت اول: زمانی که بازو حرکت می کند و پایه ثابت است. این حالت به دو زمان قابل تفکیک است. زمانی که بازو شتاب دارد و زمانی که بدون شتاب با سرعت زاویه ای ثابت در حال حرکت است. ما می توانیم با تجسم حرکت باز و متوجه شویم که وقتی در آغاز حرکت بازو قرار داریم و شتاب زاویه ای بازو را بسمت بالا می برد، در پایان این شتاب گیری که هم و هم مقادیری غیر صفر دارند. بیشترین مقدار لنگر به بازو وارد می شود. در معادلات تقدیم ناپایای بدست آمده مقدارگذاری می کنیم.
این دو مقدار بدست آمده گشتاور در مختصات xyz می باشد که باید به این امر توجه شود.
حالت دوم:
زمانی که پایه حرکت می کند. در این حالت بازو ثابت است. این حرکت نیز دو حالت بدون شتاب با سرعت زاویه ای ثابت پایه و زمان شتاب گیری پایه دارد که حالت اول بدلیل ثابت بودن و و به حالت تقدیم پایا تبدیل می شود.
حالت شتابدار حرکت پایه در زمانی که سرعت پایه نیز به مقدار نهایی خود رسیده است یعنی لحظة رسیدن به . در این حالت هم و غیر صفرند.
یعنی M در جهت منفی x عمل می کند. این از قانون دست راست در مورد حرکت تقدیمی هم قابل آزمون است.
=1618N.m
حالت سوم:
حرکت عمومی دستگاه که یک تقدیم پایاست. در این حالت معادلات بگونه زیر ساده می شوند:
که این معادلات بجز علامت منفی P که بدلیل حرکت CCW بشقاب است همان معادلاتیست که در کتب برای حرکت تقدیمی آمده است. با جایگذاری مقادیر داریم:
این در جهت –x عمل می کند و این از روش قانون دست راست نیز قابل بررسیست که صنعت آن تأیید می شود.
حال به این مسأله بپردازیم که این M بدست آمده حول نقطه P محاسبه شده در واقعیتا به چه اعضایی وارد می شود؟ چون همانگونه که پیشتر توضیح داده شد D تنها نقطه ای روی گسترش ریاضی مجموعه پایه است و ماهیت فیزیکی ندارد. پایة بشقاب که مجموعه بازو و پایة اصلی است باید همین مقدار M را تحمل کند. این بدنه را می توان بعنوان یک rigid body درنظر آورد. اگر چنین باشد می توان M را جابجا کرد یعنی در نقاطی مثل پاشنة بازو و محور پایه اثر M را بررسی کرد.
بررسی روش تحلیل بازو
در بررسی استاتیکی بازو ابعاد دیگر آن بجز طول نیز مؤثرند. ما تا اینجا همواره فرضیاتی برای ساده تر شدن تحلیل بشقاب انجام داده ایم که برای تحلیل بازو باید آن فرضیات را کنار گذاشته و فرضیات جدیدی انجام دهیم. برای مثال ما نیروهای خمش و پیچش را حول نقطه فرضی D بدست آورده ایم یا نقاط C1 و C2 را در بخش سیستماتیک بشقاب، منطبق بر هم گرفتیم که در آن مرحله لطمه ای به کار تحلیل ما نزده ولی در اینجا باید نقطة مرکز بشقاب (C2) و نقطة انتهای بازو (C1) از هم جدا شوند چون فاصلة مرکز بشقاب از رولر برینگ کف گرد متصل کننده بشقاب با بازو Cm40 فاصله دارد و اگر ضخامت حدودی کف گرد را نیز Cm20 درنظر بگیریم فاصله C1 تا C2 Cm60 است که غیر قابل چشمپوشیست همچنین اصلاً نقطه C1 عملاً دیگر وجود ندارد و فرض نادرستیست بلکه سطحی به قطر کف گرد نیروی بشقاب را متحمل می شود.
نیروهیا وارده
گشتاور پیچشی اعمال شده در D در انتهای بازو و مبدل به یک نیروی عرضی در راستای Z می شود. جهت انتخاب شده برای محورهای xyz در حل حرکت تقدیمی، در حل استاتیکی بازو و جهتهای مطلوبی هستند. بنابراین نیروهای جهت y برای بازو نقش تنش محوری و گشتاورهای جهت z و y نقش کشتاور خمشی را دارند. گشتاورهای خمشی x و y را می توان به همان شکل که بر D وارد می شوند بر انتهای بازو اعمال کرد. گشتاور پیچشی در راستای +y را باید بر فاصلة تقسیم کرد تا نیروی عرضی معادل آن بر بازو در
دانلود مقاله کامل درباره گشتاور پیچشی