لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
زندگی گوگن
افسانه گوگن یکی از مشهورترین افسانه ها در تاریخ هنر است زیرا او کسی بود که از تمدن بیزار شد و در اواسط عمرش جهت نقاشی به مناطق حاره که زندگی در آنجا بدوی بود روی آورد. افسانه های او همانند بسیاری از افسانه ها از سادگی زیادی برخوردار است.
گوگن در 1848 یعنی در دوران انقلاب فرانسه در پاریس بدنیا آمد. پدرش، کلاویس، یک روزنامه نگار بود ولی مادرش، آلن ماری و قوم و خویشان وی یعنی فلورا تریستان باعث شدند که او به نقاشی بپردازد. آلن ماری دختر یک گراورساز بنام آندره کازال بود. کازال چون خواسته بود زنش را بکشد بزندان می افتد. فلورا دختر نامشروع ترس لیس نی ، کلنل اسپانیائی و از خانواده ماریانو دتریستال ماسکا بود. این خانواده از ساکنین ثروتمند و مقتدر پرو بودند. گوگن عقیده داشت که آنها با خانواده اشراف اینکا نیز قرابت سببی داشته اند. فلورا نیز به پرو رفت و با نوشتن کتابی درباره مسافرت هایش در خط ادبیات افتاد و عاقبت هم یک سوسیال انقلابی رفرمیست از آب در آمد. گوگن او را می پرستید و عمیقاً تحت تأثیر رمانتیک انقلابی او بود.
کلاویس ، پدر گوگن ، به همراه خانواده اش برای فرار از انقلاب عازم پرو شد ولی در بین راه در گذشت. آلن و بچه هایش در کنار قوم و خویشان مقتدرش در لایماه باقی ماند تا گوگن به شش سالگی رسید. این نوع زندگی راحت در سرزمین مرموز و بهشت گونه در خاطر گوگن باقی ماند تا آنجا که وی همه را تلاش می کرد برای بار دیگر به این سرزمین برگردد. تا آنجا که امکان داشت، گوگن سعی می کرد از دست زندگی شهری و متمدن فرانسه بگریزد. وی از 1865 تا 1871 بر روی کشتی های تجارتی و ناوهای فرانسه خدمت می نمود.
تا اینکه بالاخره گوستاو آروسا قیم گوگن برای وی شغلی در صرافی پاریس پیدا کرد. گوگن زندگی بورژوازی خود را آغاز نمود و با یک خانم معلم دانمارکی بنام مت گات در 1873 ازدواج کرد و از او صاحب پنج فرزند شد. ولی گوگن هنوز هم که ازدواج کرده بود چشمش به دنبال حرفه نقاشی بود. او مجموعه زیبای آروسا را که حاوی آثار نقاشان فرانسوی بود مطالعه می کرد و تحت تعلیم مارگارت ، دختر آروسا ، به نقاشی می پرداخت. گوگن در سال 1879 خودش به جمع آوری آثار اولیه امپره سیونیست ها پرداخت و از 1831 تا 1903 با کامیل پیسارو که مشوق او هم بود به کار نقاشی مشغول گردید.
در سال 1822 که فرانسه در مضیقه مالی قرار گرفت گوگن شغل خود را از دست داد و در سال 1883 یک نقاش تمام وقت گردید. او به روئن رفت تا هم در کنار پیسارو باشد و هم مخارجش کمتر شود. در این هنگام مت ، بچه هایش را به کپنهاک برد و در آنجا از طریق ترجمه و تدریس مخارج آنها را فراهم می کرد. گوگن در سال 1884 نیز به آنها پیوست ولی باعث رنجش فامیل های طبقه متوسط او و دوستانش گردید و از هر آنچه که آنها را رنجه می داد خودداری نکرد.
در سال 1886 گوگن پاریس را به قصد پونت آون در بریتانی ترک نمود. او عاشق مردمان بدوی آنجا و مناظر بکر آن گردید. در واقع این سفر بزرگترین قدمش به طرف طرد تمدن و پیچیدگی های زندگی غربی بود. وی در ادامه سفر خود در 1887 به پاناما رفت و از آنجا به مارتینکو روی آورد ولی در اثر فقر نتوانست آنجا بماند ولی با وجود این مسافرتش عاری از نتیجه نماند زیرا رنگ های درخشان و سطوح وسیعی در نقاشی های جدیدش را بوجود آورد و بدین وسیله از سبک امپره سیونیسم کناره گرفت. گوگن در 1888 به پاناما برگشت و سرعت در کارش شروع به پیشرفت نمود. نقاشی های او استوار ، مونومانتال و شاعرانه گردید. در این موقع او با امیل برنارد دوست شد (1868 – 1941 ). ما بین آنها بحث های قابل توجهی در می گرفت که به سبک کلوی زنیسم ( سطوح وسیع رنگ های درخشان که با خطوط تیره ای محدود شده باشند) مربوط می شد. این سبک را برنارد پی ریزی کرد و گوگن آن را توسعه داد.
بایستی توجه داشت که گوگن همواره قادر نبود خودش را از دوستانش بالاتر نداند. او اصرار می کرد که بر برنارد و شوفن کر، سایر نقاشان و مه یردهان و سروزیه برتری داشته باشد. طرفداران او هم از نظر روحی و هم از نظر مالی حامی او بودند ولی در زمانی که آنها از فرمان وی سرپیچی می کردند به خشم می آمد. این نوع حالت را می توان در رابطه اش با وان گوگ به وضوح مشاهده نمود.
در سال 1888 ابتدا به خاطر خوشایندی تئو برادر وان گوگ و فروشنده تابلو که شاید به او هم کمک می کرد به مدت ده هفته در آرل نزد ونسان وان گوگ ماند. همیشه بین این دو اختلاف و کشمکش وجود داشت . وان گوگ میل داشت بین خود و او حالت برادری برقرار باشد ولی گوگن روی رابطه استاد و شاگردی اصرار می ورزید. با همه این احوال وان گوگ استادی او را پذیرفت ولی عقایدی را که گوگن به او تحمیل می کرد ( کنار گذاشتن طبیعت گرائی و پرداختن به حالت انتزاعی به کمک حافظه ) باعث درگیری می شد. این برخوردها عصبانیت گوگن را بر می انگیخت و وان گوگ را به دیوانگی می کشاند. وان گوگ بعد از حمله به گوگن نرمه گوش خود را برید و آن را برای زن بدنا می فرستاد. گوگن تئو را از این واقعه باخبر و خود به سوی پاریس بازگشت.
در سال 1889 گوگن به بریتانی برگشت. و از پرت آون تا لئوپولد به مسافرت پرداخت. در این موقع وی استاد ماهری شد و اعتبار او رو به افزایش نهاد. شهرت وی در همه جا پیچید و در اواخر سال 1890 با نویسندگان سبمولیست رابطه نزدیکی پیدا کرد. با
تحقیق درمورد گوگن 21 ص