نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله استاندارد های بین المللی حسابداری و کیفیت حسابداری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله استاندارد های بین المللی حسابداری و کیفیت حسابداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
در این مقاله ویژگیهای مقادیر حسابداری موسساتی بررسی می شود که استاندارد های بین المللی حسابداری(IAS) را پذیرفته اند و سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا اعمال IAS با مدیریت سود ، شناسایی به موقع زیان ، ارزش مربوط تر مقادیر حسابداری همراه است یا خیر . در ابتداء مقایسه ای بین شرکتهای پذیرنده IAS و شرکتهای فاقد پذیرش در اولین دوره پذیرش IAS انجام گرفته و سپس آزمون سری های زمانی , از این بابت که آیا پذیرش IAS کیفیت حسابداری را افزایش می دهد یا خیر ، صورت پذیرفته است . نتایج دلالت بر این دارد شرکتهائی که IAS را پذیرفته اند نسبت به شرکتهای فاقد پذیرش از کیفیت حسابداری بیشتری برخوردارند . علاوه بر این نتایج ، شواهدی مبنی بر بهبود کیفیت حسابداری شرکتها ، با پذیرش IAS، بدست آمده است .

 

 

 

 

 

 

 


1 - مقدمه
اولین استاندارد بین المللی حسابداری در سال 1975 توسط کمیته تدوین استاندارد های بین اللملی حسابداری منتشر شد ، که در سال 1973 تشکیل شده بود . پس از آن تدوین استانداردهای بین المللی ، حسابداری متحمل یک تغییر جدی شد ، که در سال 2001 طی سازماندهی مجدد IASC به IASB به اوج خود رسید. از تاریخ اول ژانویه 2005 ، تمام شرکتهای عمومی پذیرفته شده در اتحادیه اروپا ملزم شدند که صورت های مالی خود را منطبق با استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی (IFRS) ارائه دهند ، و سازمان بین المللی کمیسیون اوراق بهادار پیشنهاد نمود که ناظران بر ارواق بهادار بین المللی , استفاده صادر کنندگان خارجی اوراق بهادار از IFRS را جهت عرضه اوراق بهادار در دیگر کشورها مجاز بشمارند . علاوه براین ، هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی پروژه جامعی را در جهت همگرایی بین IFRS و استانداردهای عمومی پذیرفته حسابداری ایالات متحده آغاز نمود .
با وجود افزایش اعتبار IAS ، شواهد تجربی کمی مبنی بر افزایش کیفیت حسابداری در شرکتهای پذیرنده IAS وجود دارد ، ولی شواهد موجود هم مبهم هستند . چنانکه در قسمت بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت ، تحقیقاتی ، بر اساس نتایج داده های حسابداری و قیمت سهام ، در آلمان ( Hung و Subramanyam-2004و Bartov , Goldberg, Kim 2004 ) و چین (Eccher و Healy – 2003 ) صورت گرفته است که شواهد مبهمی را مبنی بر بهبود گزارشگری توسط استانداردهای بین المللی حسابداری بدست داده است . تحقیقات دیگر اشاره بر این دارند که IAS به سمت اشتباهات تحلیلی کمتری در پیش بینی منجر می شود , با اینکه اشتباهات در پیش بینی آثار گسترده ای , ماورای کیفیت داده های حسابداری را منعکس می کند .(Ashbaugh و 2001-Pincus ) . اگر چه بهبود حسابداری با پذیرش IAS امری بدیهی بنظر می رسد اما Cairen (1999) , Street و Gary ( 2001) و Ball , Kothari و Robin (2000) بیان می دارند که اجبار اهمال کارانه ممکن است منجر به پیروی محدود از استاندارد ها و در نتیجه اثربخشی محدودتر آنها شود . این تحقیق نسبت به تحقیق قبلی در مورد IAS حداقل از دو نظر متفاوت است. اول اینکه ، تحقیق نمونه گسترده ای شامل شرکتهای کاربر IAS در 23 کشور دنیا را در بر می گیرد , و سالهای پذیرش نمونه از 1994 – 2003 می باشد . به این ترتیب نتیجه گیری ها در این تحقیق دوره گسترده تر و جامع تر از تحقیق قبلی را شامل می شود . تحقیقاتی که بر روی کشورها یا دوره های زمانی خاص متمرکز شده اند دارای مزایا و معایبی است که مربوط به محدودیتهای خاص نمونه گیری است. با اینکه مزیت تحقیق بر روی یک کشور خاص طرح تحقیقاتی دارای قابلیت استفاده در دیگر کشورهای مشابه را بدست می دهد اما تعمیم نتایج تحقیق به کشورهای دیگر مشکل است . امید است با در نظر گرفتن نمونه ای گسترده تر ، قادر به ارائه نتایجی شویم که تأثیر IAS را بهتر نشان دهد . همچنین با توجه به اینکه کشورها و دوره های زمانی مختلفی در نظر گرفته شده است ، انتظار می رود نتیجه گیری ها منوط به یک کشور یا یک سال نباشد .
دوم ، این تحقیق مستقیما بر روی ویژگیهای مقادیر حسابداری بدست آمده تحت IAS تمرکز نموده است . با این که مطالعات متعدد شواهد غیر مستقیمی از کیفیت مقادیر حسابداری فراهم کرده اند.(مثل تحلیل میزان خطاهای پیش بینی یا ارزش مربوط) ، اما نتایج عموما مبهم , در هم آمیختگی بازارها و محیطهای اطلاعاتی شرکتها ، نسبت دادن نتایج به آثار IAS را مشکل تر می کند. اگرچه این تحقیق شامل معیارهائی است که بر روی مربوط بودن ارزش مبتنی است ، اما بیشتر از تحقیقات قبلی( مثل Leuz , Nanda وWysocki – 2003) مبنی بر تمرکز روی ویژگی داده های حسابداری برای فراهم کردن شواهدی در مورد میزان مدیریت سودها بویژه هموار سازی سود و شناسائی به موقع زیان , پیروی شده است . به دلیل نگرانی ناشی از اجرای IAS مبنی بر انعطاف پذیری ذاتی در جهت مدیریت سود ، بر معیارهای مدیریت سود نیز تمرکز شده است . این موضوع مدت هاست که دغدغه گردانندگان بازارهای اوراق بهادار است . (Breeden – 1994)
معیارهای مربوط به مدیریت سودها ، واریانس تغییر در سود خالص ، نسبت واریانس تغییر در سود خالص به واریانس تغییر در جریانهای نقدی ، همبستگی بین جریانهای تعهدی و نقدی ، و فراوانی سود خالص مثبت کوچک ، هستند .(Leuz , Nanda, Wysocki – 2003 Lang Raedy ;و Yetman – 2003 ; Lang , Raedy & Wilson – 2005 ) . ما استدلال می کنیم که سود با کیفیت تر آنهایی هستند که نشان از مدیریت کمتر سود دارند . از این رو ، و با توجه به تحقیقات قبلی ، می توان اینگونه تفسیر کرد که واریانس بالاتر تغییر در سود خالص ، نسبت بالاتر واریانس تغییر در سود خالص به واریانس تغییر در جریانهای نقدی و همبستگی منفی کمتر بین جریانهای تعهدی و نقدی ، فراوانی کمتر سودهای خالص مثبت کوچک ؛ دلایلی مبنی بر مدیریت کمترسود هستند. معیار شناسایی بهنگام زیان ؛ فراوانی خالص درآمد منفی بالا است (Lang , Raedy , Yetman – 2003 ؛ Lang , Raedy & Wilson – 2005) . بر اساس تحقیقات قبلی , فراوانی بیشتر درآمد منفی بالا ، دلیلی بر کیفیت سود بالاتر تفسیر می شود . در نهایت ، معیار مربوط بودن ارزش ؛ قدرت توضیحی درآمد و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بابت قیمتها و بازده سهام است. قدرت توضیحی بالاتر ، دلیلی بر کیفیت بالاتر حسابداری تفسیر می شود .
بنابراین استنباط می شود موسساتی که IAS را پذیرفته اند مدیریت کمتر سود ، شناسایی به موقع تر زیان و مقادیر حسابداری مربوط تری نسبت به شرکتهای فاقد پذیرش IAS نشان می دهند . به خصوص شرکتهای پذیرنده IAS دارای برتری معنی داری در واریانس تغییر در سود خالص ، نسبت بالاتر واریانس تغییر در سود خالص و تغییر در جریانهای نقدی و فراوانی کمتر درآمد های مثبت کوچک را دارا هستند. علاوه براین فراوانی درآمدهای منفی بزرگ آنها بیشتر و مقادیر حسابداری شان مربوط تر است .
2- تحقیقات قبلی
همان طور که بیان شد ، مطالعات متعددی IAS را با مقادیر حسابداری حاصل از اصول پذیرفته شده حسابداری داخلی در کشورهای خاص مورد مقایسه قرار داده اند .
هانگ و سابرامانیام (Hung & Subramanyam) (2004 ) آثار استفاده از IAS را بروی استفاده کنندگان از اصول پذیرفته شده حسابداری آلمان در یک نمونه هشتاد تایی از شرکت های آلمانی مقایسه نمودند ، که این نمونه ها استفاده از IAS را انتخاب کرده بودند . این مطالعه نیازمند این است که شرکتهای پذیرنده اطلاعاتی را بطور همزمان بر حسب استاندارد پذیرفته شده حسابداری آلمان و IAS در سال پذیرش فراهم نمایند ، و همچنین رایج ترین منابع اقلام رفع مغایرت مربوط به مالیاتهای معوق ، حقوق بازنشستگی و اموال ، ماشین آلات و تجهیزات را مستند نمایند . بعلاوه تعدیل سود خالص عموما دارای ارزش مربوطی نیست.
اگرچه نتایج این بررسی جالب توجه است ، اما ممکن است به چند دلیل قابل تعمیم به محیط های دیگر نباشد . اولا ، نمونه نسبتا کوچک و منحصر به فرد است. بعلاوه همان طور که Lang , Raedy , YetmanLang , Raedy , Yetman (2003) بیان کردند ، شرکت ها آماده می شوند تا استانداردهای حسابداری جدیدی را بپذیرند که احتمالا به تحولی تدریجی و تغییراتی در اصول پذیرفته شده حسابداری داخلی صورت های مالی آنها , برای اجتناب از اقلام رفع مغایرت می انجامد .
Hung و Subramanyam (2004) اقلام رفع مغایرت نسبتا محدودی را در مورد مدیریت درآمد ، مثل اندوخته های پنهان که قابل توجه است ، یافته اند . زیرا وجود چنین دستکاری هائی در درآمدها دغدغه اصلی اصول پذیرفته شده حسابداری آلمان است .
دوما ، نتیجه گیری هانگ و سابرامانیام (2004) با نتیجه گیری بارتو، گلدبرگ و کیم (2004) که آنها نیز تأثیرات IAS و اصول پذیرفته شده حسابداری آلمان را مورد مقایسه قرار داده اند ، متناقض است. به خصوص باتو ، گلدبرگ و کیم (2004) مربوط بودن درآمد را با تمرکز بر روی معنی داری ضرایب رگرسیون بازده سود خالص که مبتنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده ، IAS ، اصول پذیرفته شده حسابداری آلمان است ، آزمون نموده اند . بر خلاف هانگ و سابرامانیام (2004) ، بارتو – گلدبرگ و کیم (2004) تحلیل های خود را بر مقطع بصورت روندی انجام داده و شواهدی را مبنی بر این یافتند که حسابداری درآمد مبتنی بر IAS دارای ارزش مربوط تری نسبت حسابداری درآمد متبنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری آلمان است. (اگرچه این دو ارزش مربوط کمتری نسبت به اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده ایجاد می نمایند. ) . شاید تفاوت در نتایج منعکس کننده این حقیقت باشد که در زمان پذیرش IAS ، تفاوت ها بین IAS و اصول پذیرفته شده حسابداری داخلی نسبت به سال نمونه از قطعیت کمتری برخوردار باشد.
Eccher و Healy (2003) ارزش مربوط مقادیر حسابداری مبتنی بر IAS را با مقادیر حسابداری مبتنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری چینی در نمونه ای از شرکت های فعال در جمهوری خلق چین مقایسه نمودند . در بررسی ها مشخص شد شرکت هائی که می توانند به مالکیت سرمایه گذاران خارجی در آیند ، مقادیر حسابداری مبتنی بر IAS ارزش مربوط تری نسبت مقادیر حسابداری شان مبتنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری چین ندارند. بعلاوه برای شرکتهایی که دارای محدویت مالکیت(شرکتهایی که می توانند فقط تحت مالکیت بومی قرار گیرند) مقادیر حسابداری مبتنی بر IAS ارزش مربوط کمتری نسبت به مقادیر حسابداری مبتنی بر اصول پذیرفته شده حسابداری چین دارند. مؤلف ادعا می کند دلیل عملکرد ضعیف IAS ممکن است نبود کنترل های مؤثر و زیربنایی برای حمایت از گزارشگری تحت IAS باشد.
بررسی های متعددی نیز IAS و اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده مورد قیاس قرار داده اند. برای مثال Leuz (2003) میزان عدم تقارن اطلاعات و قابلیت نقدینگی بازار برای شرکت های فعال در بازارهای جدید آلمان را مورد مقایسه قرار داده اند ، که اغلب از میان IAS و اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده یکی را برای آماده کردن صورت های مالی خود برمی گزینند. این مطالعه شواهدی کمی را مبنی بر تفاوت عدم تقارن اطلاعات شرکت های آلمانی کاربر اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده نسبت به شرکت های پذیرنده IAS یافت. در هر حال ، Harris و Muller (1999) ، بیان کرده اند که ، برای یک نمونه کوچک از شرکتهایی که در بازار آمریکا فعال هستند ، مقادیر حسابداری رفع مغایرت شده بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده دارای ارزش مربوط تری نسبت به مقادیر اولیه تهیه شده بر اساس IAS ، هستند . بر اساس مطالعاتی که IAS را با اصول پذیرفته شده حسابداری داخلی مقایسه می کند ، تحقیقات موجود شواهد مبهمی مبنی بر برتری IAS نسبت به اصول پذیرفته شده حسابداری ایالات متحده بدست آمده است . بنابراین ، به این موضوع که IAS کیفیت حسابداری را افزایش می دهد همواره باید به دیده یک سوال حل نشده بنگریم.

 


3- طرح عملی تحقیق
نتیجه گیری های این مقاله بر اساس الگوئی منطبق بر شواهد به دست آمده از مطلعات قبلی و مبتنی بر یک سری معیار های کیفیت حسابداری است . معیار ها در سه گروه دسته بندی می شوند : مدیریت سود ، شناسایی به موقع زیان ، و ارزش مربوط . مشابه تحقیقاتی که تفاوت بین شرکت های پذیرفته شده و شرکتهای فاقد پذیرش را می آزمایند ، (Lang , Raedy & Yetman : 2003 ؛ Lang , Raedy& Wilson : 2005( ممکن است تصمیم شرکت ها مبنی بر استفاده از IAS مرتبط با ویژگیهائی باشد که ممکن است با معیارهای کیفیت حسابداری در نظر گرفته شده مرتبط باشد . در نتیجه ، نمونه ها را از لحاظ کشور ، صنعت ، و اندازه انطباق یافته اند . مطابق با بررسی های Lang , Raedy & Yetman : 2003 ؛ Lang , Raedy& Wilson : 2005 که براساس اهداف مقاله حاضر تعدیل شده اند ، ابتدا هر شرکت پذیرنده IAS را بر حسب کشور و صنعت (سه رقم کد SIC) مطابقت داده می شوند .
ابتدا شرکت های پذیرنده و شرکت های فاقد پذیرش مورد مقایسه قرار داده می شوند ، تا اگر شواهدی مبنی افزایش کیفیت در مقادیر حسابداری (بر اثر استفاده از استانداردهای بین المللی حسابداری) وجود دارد ، آشکار شوند .
3-1 : مدیریت سود
در این بخش چندین معیار از مدیریت سود مورد استفاده قرار گرفته است . برای آنکه نتایج برای تمامی معیار ها یکنواخت باشد ، اگر یافته ها به جای عوامل دیگر تنها به مدیریت سود نسبت داده شوند اطمینان بیشتری وجود دارد . معیارهای شناخت هموار سازی سود و مدیریت سود به قصد دستیابی به درآمد مثبت ، طراحی شده اند .
معیارهای شناخت هموار سازی سود بر تغییر پذیری درآمدها تمرکز دارند.( Leuz , Nanda وWysocki – 2003 و Lang , Raedy & Yetman : 2003 ؛ Lang , Raedy& Wilson : 2005) . درآمدهایی که هموار شده اند باید تغییر پذیری کمتری نسبت به درآمدهای هموار سازی نشده ، داشته باشند.

 

پیش بینی می شود که شرکتهای پذیرنده درآمد هموارشده کمتری نسبت به شرکتهای فاقد پذیرش داشته باشند. این پیش بینی به این دلیل است که استانداردهای بین المللی حسابداری بر چارچوب مفهومی مشابه آنچه که در قوانین عرف کشورها یافت می شود ، استوار است. سه معیاری که برای هموارسازی سود به کار برده شده اند ، شبیه به آنهایی است که Leuz و دیگر همکاران به کار برده بودند .
اولین معیار هموارسازی سود نوسانات تغییر سود خالص اندازه گیری شده بر اساس کل دارائی (ΔNI) است . واریانس کمتر دلیلی بر وجود هموارسازی سود است. معیار دوم نسبت نوسانات تغییر در سود خالص ΔNI به نوسانات تغییر در جریانهای نقدی عملیاتی ΔCF است. شرکتها با جریانهای نقدی پر نوسان نوعا دارای سود خالص پر نوسان تری هستند . اگر شرکتها از مبنای تعهدی برای مدیریت سود استفاده کنند ، نوسانات تغییر در سود خالص باید کمتر از جریانهای نقدی عملیاتی باشد . به این علت که واریانس نسبت به داده های پرت حساس است ، این دو معیار را با تقریب 5% در نظر گرفته می شوند . سومین معیار هموارسازی سود میزان همبستگی اسپیرمن بین جریانهای تعهدی ACC و نقدی CF است. به این علت که حسابداری تعهدی در طول زمان معکوس می شود ، انتظار می رود همبستگی منفی بین مبنای تعهدی و جریانهای نقدی برقرار باشد.Myers , Skinner (2002) و Land , Lang (2002) نسبت به بقیه ، اینگونه استدلال می کنند ، همسبتگی منفی بیشتر دلیلی بر هموار سازی سود است , زیرا مدیران نسبت به جریانهای نقدی ضعیف عکس العمل نشان می دهند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   25 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله استاندارد های بین المللی حسابداری و کیفیت حسابداری
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد