
11 فایل صوتی MP3 از اشعار به یاد ماندنی احمد شاملو
اشعار به یاد ماندنی احمد شاملو
11 فایل صوتی MP3 از اشعار به یاد ماندنی احمد شاملو
مرثیه های خاک مترجم احمد شاملو
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 220 صفحه می باشد.
فهرست
« مقدمات و کلیات » ۱
« تاریخچه مطالعاتی » ۱
« بیان مساله » ۷
« چار چوب نظری » ۸
« نظریه هربرت بلومر » ۹
« پرسشهای پژوهش » ۱۳
« اهداف مطالعاتی » ۱۵
« حدود مطالعاتی » ۱۶
« اهمیت مطالعاتی » ۱۷
« تعریف مفاهیم و اصطلاحات » ۱۷
« جامعه شناسی » ۱۸
« جامعه شناسی دین » ۱۸
« روش شناسی » ۱۸
« ایستایی شناسی اجتماعی » ۱۹
« جامعه شناسی ادبیات » ۱۹
« پویایی شناسی » ۱۹
« تغییر و تحول اجتماعی » ۱۹
« کارگزاران تغییر » ۲۰
« جهان اعیان » ۲۰
« کنش پیوسته » ۲۰
« نظام روانشناختی یا از خود رهایی » ۲۰
« نظام کنشی » ۲۱
« واکنش گردگشتی » ۲۱
« واکنش پیوسته » ۲۱
« انسان سالم و انسان نا سالم » ۲۲
مفهوم « Me » ۲۲
مفهوم « I » ۲۲
مفهوم خود یا « self » ۲۲
« جامعه نمادی و نا نمادی » ۲۳
فصل دوم ۲۴
« مـرور متــون مطــالعاتی » ۲۴
« مرور متون مطالعاتی » ۲۵
چند مورد از ویژگی های جلال آل احمد عبارتند از : ۳۱
فصل سوم ۴۱
« روش تحقیق » ۴۱
« مدخل » ۴۲
« رسش تحقیق » ۴۲
طرح تحقیق : ۴۳
فن تحقیق : ۴۵
طرح تحلیلی : ۴۵
طرح اجرایی : ۴۸
فصل چهارم ۴۹
« گرد آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات » ۴۹
« گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات » ۵۰
« شرایط عینی و ذهنی » ۵۳
« جستارهای بنیادی جامعه شناسی » ۶۰
الف- دیدگاه هستی شناختی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی: ۶۲
۱- دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی( امیل دورکیم ، تالکوت پارسنز ) ۶۳
دیدگاه تضادگرائی(کارل مارکس ) ۶۶
دیدگاه تفهمی ( ماکس وبر) ۶۸
هستی شناسی در دیدگاه کنش متقابل گرایی نمادی (هربرت بلومر) ۷۳
دین و امور خدایی در آثار جلال آل احمد ۷۴
انسان در اندیشۀ آل احمد ۸۳
اجزاء و مفاهیم اصلی معرفت شناسی و روش شناسی ۹۹
ب- دیدگاه روش شناسی و معرفت شناختی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی: (دورکیم، پارسنز، مارکس، وبر، بلومر) ۱۰۰
دیدگاه ساختی و کارکردگرایی (امیل دورکیم، تالکوت پارسنز) ۱۰۱
نظریه جامعه شناختی شناخت از نظر دورکیم شامل سه قضیه است: ۱۰۲
۲-دیدگاه تفهمی (ماکس وبر) ۱۰۶
۳-دیدگاه متقابل گرایی نمادی ( هربرت بلومر) ۱۰۸
روش شناسی و معرفت شناسی از دیدگاه جلال آل احمد ۱۰۹
۳-اجزاء مفاهیم اصلی (( ایستایی شناسی اجتماعی )) ۱۱۹
۱- دیدگاه ساختی و کارکرد گرائی ( دورکیم ، پارسنز ) ۱۲۰
۲- دیدگاه تضاد گرائی ( کارل مارکس ) ۱۲۳
۳- دیدگاه تفهمی ( وبر ) ۱۲۴
در تشابه این سه دیدگاه می توان گفت که : ۱۲۶
۴- کنش متقابل گرایی نمادی (هربرت بلومر ) ۱۲۷
ایستائی شناسی در اندیشه جلال آل احمد ۱۲۸
جامعه شناسی سیاسی ۱۲۸
جامعه شناسی اقتصادی ۱۴۱
جامعه شناسی روستایی ۱۴۸
اجزاء و مفاهیم اصلی « پویایی شناسی اجتماعی » ۱۵۴
د – دیدگاه پویایی شناسی اجتماعی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی: (دورکیم، پارسنز، مارکس، وبر، بلومر) ۱۵۴
۱-دیدگاه ساختی و کارکرد گرائی (دورکیم، پارسنز) ۱۵۵
۲-دیدگاه تضادگرائی (کارل مارکس) ۱۵۷
۳-دیدگاه تفهمی (ماکس وبر) ۱۵۹
۴-کنش متقابل گرائی نمادی (هربرت بلومر) ۱۶۱
شرایط تغییر از نظر جلال آل احمد ۱۶۲
مراحل تغییر از نظر جلال آل احمد ۱۶۶
کارگزاران تغییر در اندیشه جلال آل احمد ۱۷۲
اما جلال آل احمد چه گروه هایی را عامل تغییر معرفی می کند ؟ ۱۷۳
تحلیل تکنیکی و تئوریکی ۱۸۶
فصل پنجم ۱۹۴
« استنتاج و توصیه ها » ۱۹۴
« نتایج تحقیق» ۱۹۵
انسان در افکار آل احمد ۱۹۶
پیشنهادات ۲۰۴
ضمائم ۲۰۶
زندگینامه – سالشمار زندگی – فهرست کتب با سال انتشار کتابنامه « فارسی- لاتین » ۲۰۶
زندگینامه جلال آل احمد ۲۰۷
سالشمار جلال آل احمد ۲۱۴
آثار جلال آل احمد ۲۱۶
« مرور متون مطالعاتی »
تحقیق حاضر قصد دارد زمینه های جامعه شناختی در آثار جلال آل احمد را بررسی نموده و آن را با کنش متقابل نمادی هربرت بلومر تطبیق نماید به همین خاطر در فصل اول با اشاره به تاریخچۀ مطالعاتی، بیان مسأله، چارچوب نظری، پرسشهای تحقیق، اهداف مطالعاتی، حدود مطالعاتی و تعریف اصطلاحات درصدد راهنمایی تحقیق در کانال معین و درست آن بوده و پس از مشخص نمودن این کانال، محقق درصدد ارائه متون مربوط در ارتباط با موضوع برآمده تا بتواند به تقسیم بندی درستش از پدیدۀ مورد مطالعه براساس مطالب نظری دست یافته و بتواند اطلاعات بدست آمده در ارائه پژوهش را با توجه به آنها تفسیر نماید.
نخستین کتابی که در این فصل مورد بررسی قرار می گیرد، کتاب نقد و تحلیل و گزیده داستانهای جلال آل احمد نوشتۀ حسین شیخ رضایی است که شامل دو بخش است، بخش نخست شامل مقدمه، زندگی و آثار آل احمد، ویژگی های عمومی قصه نویسی آل احمد، داستان کوتاه، داستان بلند و رمان ، پیوست ، ادبیات اعتراف و نثر است و در بخش دوم : گزیده داستانهای جلال آل احمد از قبیل گنج، روزهای خوش، سه تار، بچه های مردم، رساله ی پولوس رسول به کاتبان، سمنو پزان، زن زیادی ، گلدسته ها و فلک، جشن فرخنده ، شوهرآمریکایی،سرگذشت کندوها، مدیر مدرسه، نون و القلم، خواهرم و عنکبوت، خونابه ی انار و خانم نزهت الدوله می باشد.
شیخ رضایی در مقدمۀ کتابش، روشنفکری جلال آل احمد را مهمترین ویژگی او دانسته و می نویسد:
« روشنفکری آل احمد مهمترین ویژگی او است و بیشترین تأثیر او هم مربوط به همین ویژگی است، قطعاً بررسی تاریخ روشنفکری ایران بدون آل احمد ناقص خواهد بود.» [۱]
شیخ رضایی در مورد داستان نویسی آل احمد اظهار می دارد که :
« بی شک آل احمد در مقام داستان نویسی، نویسنده ای درجه ی اول نیست و حتی در قیاس با نویسندگان بزرگ هم عصر خود نیز گامی عقب تر است. اما این به معنای بی اهمیتی او در این زمینه نیست. توجه به نثر خاص، حضور طبقۀ مذهبی به عنوان سوژه ی داستان، آغاز ادبیات اعتراف و … بخشی از سهم او در داستان ما است.» [۲]
شیخ رضایی ابتدا زندگی و آثار آل احمد را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت مرگ او را از زبان همسرش سیمین دانشور سکتۀ قلبی و از زبان برادرش شمس، قتل توسط ساواک می داند. وی همچنین ویژگی های عمومی قصه نویسی آل احمد را در موارد زیر می داند
الف : هنر متعهد ب: من نویسی
الف) وی در تعریف هنر متعهد می نویسد:
« داشتن روایتی کلان و هدفی غایی و ارزشمند برای جهان یکی از شرایط لازم برای طرح مسألۀ هنر و ادبیات متعهد است.»[۳]
ایشان همچنین بیان می دارد که آل احمد در پاره ای از آثار خود همچون نون و القلم از اصطلاحاتی که در فرهنگ شیعی برای مشخص کردن وضعیت ایده آل و مدینه ی فاضله به کار می رود ( مانند ظهور امام زمان و ...) نیز استفاده می کند و با تغییراتی در معانی آن ها، وضعیت ایده آل بشر را به کمک این اصطلاحات ترسیم می کند.
ایشان همچنین در مورد بررسی قصه نویسی آل احمد اظهار می دارند که :
« آل احمد را به هیچ وجه نمی توان نویسنده ای « فرم اندیش» دانست. به این معنا که پیدا کردن فرم و ساخت هایی بدیع هیچ گاه دغدغه ی اصلی و حتی فرعی او نبوده است.»[۴]
ایشان یکی دیگر از ویژگیهای آثار جلال را کلی گویی او می داند و بیان می دارد که آل احمد در مصاحبه ای چنین می گوید:
« سوال: نخست دربارۀ نفرین زمین بحث می کنیم. روستایی که تم داستان در آن پیاده شده است آیا یک روستای خاص است یا نمونه ای کلی برای یک روستای ایرانی؟
آل احمد: این ده یک « پروتوتیپ» است . مثل انسان، که مصداقی کلی دارد. یک نمونه ی کلی از آن می تواند در هر جایی پیدا شود، آدم ها ، مسایل، چاه، قنات و تراکتورش در همه جا می تواند شخصیت داشته باشد. در این جا نیز آل احمد ضمن تأکید به این نکته که پیام داستان او کلی و عمومی و صادق در تمام روستاهای ایران است باز به مخاطب یادآوری می کند که در قید و بند فردیت شخصیت های داستان نماند.»[۵]
« ب: من نویسی: ویژگی بعدی که در قصه نویسی آل احمد وجود دارد من نویسی آن است که ابتدایی ترین و سطحی ترین تعبیر از من نویسی آن است که نویسنده ای در داستانهای خود به ذکر حوادث و توصیف وقایعی بپردازد که پیش از این، خود به صورت مستقیم با آن ها روبرو بوده و از نزدیک آن ها را لمس کرده است.»[۶]
شیخ رضایی تعدادی از آثار آل احمد را که مستقیماً ریشه در تجارب خود او دارد بیان می کند: « داستان زیارت» از مجموعۀ دید و بازدید دقیقاً، ریشه در اولین سفر آل احمد به عراق برای تحصیل علوم دینی دارد.
در از رنجی که می بریم، داستانهای « درۀ خزان زده» ، « زیرآبی ها» ، « در راه چالوس» ، «محیط تنگ» و « اعتراف» همگی ریشه در دوران عضویت آل احمد در حزب توده و سرکشی او به شهرهای مختلف برای برنامه ریزی اعتصابات و … دارد.
« سمنو پزان» و « زن زیادی» برگردانی هستند از محیط کودکی آل احمد و…»[۷]
ایشان همچنین در تعریف دیگری از من نویسی می گوید، نویسنده بعنوان فردی صاحب فکر و اندیشه در داستان خود حضور دارد. مثلاً : در مدیر مدرسه آل احمد همان مدیر است. در نون و القلم آل احمد میرزا اسد الله است. در نفرین زمین آل احمد همان معلم ده است و سرانجام در سنگی بر گوری، آل احمد واقعی همان آل احمد راوی است.
ایشان همچنین به نتیجۀ کلی در مورد قصه نویسی آل احمد می رسد و آن این که ژانر ادبی قصه ی کوتاه و رمان در معنای امروزین خود، ژانر آل احمد نیست و مجموعه تفکرات و آراء او سازگاری چندانی با این نوع هنری ندارد.
مهمترین دلیل این امر آن است که قصه کوتاه و رمان امروز محل جزء پردازی ها، فردیت، حوادث خاص و منحصر به فرد و خلاصه یگانگی هاست و حال آن که ژانر مطلوب آل احمد باید قادر به توصیف وضعیت های کلی و انتقال مفاهیم کلی باشد. ضمن آن که فرم آن نیز باید برای عموم خوانندگان قابل فهم باشد.» [۸]
داستان کوتاه : در قسمت داستان کوتاه نویسنده داستان نویسی آل احمد را به سه دوره تقسیم کرد:
الف) دورۀ تعهد اجتماعی شامل دو مجموعه ی اولیه ی او: دید و بازدید و از رنجی که می بریم.
ب) دوره ی گذار شامل مجموعۀ سوم او: سه تار
ج) دورۀ کمال شامل دو مجموعه آخر او: زن زیادی و پنج داستان.»[۹]
الف) ویژگی دورۀ اول یعنی دورۀ تعهد اجتماعی آن است که توجه به اجتماع چنان سایه ی خود را بر سر اثر ادبی گسترده که مجالی برای پرداخت عناصر داستانی نمانده است و چه بسا ناپختگی ها و غلط های داستان نویسی که در این دوره روی داده است.
دورۀ دوم (دورۀ گذار ) : بقول نویسنده آل احمد در این دوره از قصه نویسی خود ( بین سال های ۲۷ – ۲۶ و پس از جدایی از حزب توده ) در حال فاصله گرفتن از دیدگاه سنتی اش در مرور قصه ( دورۀ تعهد اجتماعی و اولویت اجتماعیات بر قصه) و گذر به دیدگاهی است که در آن داستانی کردن موضوع، پرداخت صحیح تر عناصر داستان، شخصیت پردازی و … اهمیت بیشتری می یابد. البته این به معنای کنار گذاشتن تعهد او به اجتماع و نپرداختن به آن نیست.
ج) دورۀ کمال : نویسنده دورۀ سوم نویسندگی آل احمد را از آن جهت دورۀ کمال نامیده است که بهترین داستانهای کوتاه او را در این دوره می توان یافت. هر چند که اظهار می کند که تمام داستانهای او در این دوره کامل نیست و کماکان بعضی از آن ها از صنف های داستان پیشین رنج می برند.
داستانهای بلند و رمان : شیخ رضایی دلایل رویکرد آل احمد به آثار داستانی بلند را این می داند که جلال پس از کسب مهارت در نگارش داستانهای کوتاه، مجال گسترده تری برای عرضه ی هنر داستان نویسی خود می طلبد. همچنین آل احمد را بعنوان نویسنده ای متعهد که از داستان بعنوان رسانه ی انتقال دهنده ی آرامش استفاده می کند، داستان بلند و رمان را رسانه مناسب تری برای منظور خود ساخته است. در این قسمت نویسنده با بیان گزیده ای از داستانهای بلند به نقد و بررسی آنها می پردازد و نتیجه گیری کلی می کند که اعتراف به خطاها و نقد خود از مهمترین ویژگی های آل احمد به عنوان نویسنده و روشنفکر است و شاید بتوان گفت که سنگی بر گوری آغاز ادبیات اعتراف در ایران است و این ادبیات چه در آینده گسترش یابد و چه همچنان مهجور بماند ، نام آل احمد را به عنوان موسس همواره بر پیشانی خواهد داشت.
نویسنده در پایان بخش اول نگاهی به نثر نویسی جلال و بررسی آنها دارد و با بیان مثالهایی از نثرهای جلال آنها را تشریح می کند.
در مورد نثر آل احمد توجه به یک نکته را بسیار مهم می داند . گر چه خود او متون کهن فارسی و نوشته های نویسندگان فرانسوی را عوامل دستیابی به این نثر می داند، اما مهم ترین عاملی که در پشت این نثر قرار دارد، ویژگیهای فردی خود، عناصری از هر کدام از نثرهای مختلف را برمی گزیند و به نثر خاص خود دست می یابد و در واقع او حیات و اندیشه های خود را در این نثر باز می تاباند.
چند مورد از ویژگی های جلال آل احمد عبارتند از :
۱- ضرباهنگ زندگی شخصی آل احمد، ضرباهنگی تند بوده است و تعداد دفعاتی که آل احمد به کلی مسیر زندگی خود را عوض کرده و راهی نو در پیش گرفته است هم زیاد است. تحصیل علوم دینی، گریختن از مذهب، رفتن به حزب توده و …
۲- ویژگی دیگر آل احمد جایگاه معلمی و مرشدیتی است که او برای خود قائل است . نگاه او به بسیاری از اطرافیانش، نگاه معلم به شاگرد است.
۳- ویژگی سوم آل احمد، عدم درنگ کافی و عدم تعمق بر مسائل مربوط به اندیشه و تفکر است.
آل احمد خود بارها به این موضوع اشاره کرده که :
« روشنفکر باید در باب همه چیز، حتی چیزهایی که در آن متخصص نیست نیز ظهار نظر کند. چرا که با داشتن عنوان روشنفکری، سکوت در برابر بسیاری از پدیده ها، به معنای تأیید آن ها است .»[۱۰]
« و سرانجام آخرین خصلتی از آل احمد که در نثر او نیز انعکاس یافته، رویکرد و توجه او به اجتماع، مردم، لایه های مختلف اجتماع و سنت ها است.»[۱۱]
پس با توجه به ویژگیهای فوق می توان گفت که نثر آل احمد، دقیقاً انعکاسی از ویژگیهای فکری و روانی او است و این ویژگیها در تار و پود نثر او تنیده شده است. به عبارتی اتخاذ چنین نثری از اقتضائات جهان بینی آل احمد است و او با داشتن چنین بستری به گزینش تکه های مختلفی از نثرهای کهن و غربی دست زده است.
شیخ رضایی در قسمت دوم کتاب به گزیدۀ داستانهای آل احمد که در اول این مکتوبه به آنها اشاره شد می پردازد و یک جمع بندی کلی از آنها را ارائه می کند .
کتاب دوم که مورد بررسی قرار می گیرد، کتاب از چشم برادر نوشتۀ شمس آل احمد برادر جلال آل احمد می باشد. این کتاب مشتمل بر یازده بخش به شرح زیر می باشد:
بخش اول: مرگ، که جریان مرگ جلال و حوادث و اتفاقات قبل و بعد از مرگ را تشریح می کند.
بخش دوم: تولد، در این بخش به زمان و مکان تولد جلال، خاطرات کودکی چگونگی مرگ پدر جلال و تعداد برادران و خواهران جلال و خلاصه وصیت پدر ، دوستان پدر و اطرافیان خانوادگی جلال را توضیح می دهد.
بخش سوم: نشو و نما که شامل تحولات دوران بلوغ جلال، تحصیلات دانشگاهی و همکاری او با مطبوعات، تلاشهای فرهنگی، سیاسی جلال، سفرهای که در این دوران به انجام رسید و خلاصه اینکه وقایع دوران بلوغ جلال را بیان می کند.
بخش چهارم: آثار و آراء، در این بخش به آغاز نویسندگی جلال و عضویت او در انجمن اصلاح و چگونگی آشنایی او با اهل قلم اشاره دارد . همچنین در این قسمت به آثار جلال و تقدیم نامه ها و انگیزۀ ایشان از این تقدیم نامه ها اشاره دارد.
بخش پنجم: سیر و سلوک، این بخش از کتاب بیشتر اشاره دارد به حواشی آغاز بلوغ، آشنایی با حزب توده و جریانات آن و دوباره دلزدگی از سکتاریسم. تک روی یا استقلال فکری جلال و در خودنگری ایشان.
بخش ششم: القاب، این قسمت دربارۀ القاب عاطفی خانگی، القاب سیاسی اجتماعی، القاب احساساتی گروهی جلال بحث می کند. همچنین دربارۀ تهمت های ناروا از قبیل تریاکی، دائم الخمر و پرخاشگری که به جلال نسبت داده اند صحبت می کند که موضع ایشان در این قسمت دفاع از جلال می باشد و تمامی این القاب و تهمت ها را ناروا و کذب می داند و مثلاً در قسمت اعتیاد ایشان می نویسد که جلال تنها اعتیادش سیگار اشنو ویژه بود و از زبان جلال می نویسد که ایشان به شوخی می گفت:
« توتون اشنو، همیشه یکسان است و از سر طویله ویژه! هر آشغالی که بکار ساختن هیچ سیگار مرغوبی نمی آید، می ریزند کنار آن را خرد کنند برای پر کردن اشنو. در حالیکه کیفیت توتون های سیگارهای نوع دیگر، متغیر است و سینه را اذیت نمی کند.» [۱۲]
بخش هفتم: در نویسندگی، در این قسمت شمس دربارۀ نویسندگی جلال، چگونگی نظرخواهی ایشان از اطرافیان، وارسی های جلال قبل از چاپ کتابهایش ، تلقی جلال از نویسندگی و شیوۀ نویسندگی جلال می نویسد که جلال از نظر برادر نویسنده ای است سوای سایر نویسندگان و در مورد ایشان بیان می دارد که :
« هر پرنده ای می پرد اما پریدن پروانه و سار و حاجی لک لک یکسان نیست و …[۱۳] ».
شمس در این قسمت به وسواس قلم جلال اشاره می کند و می گوید:
« جلال از زمرۀ کسانی است که وسواس قلمی داشت. در این حد بود که چند بار مطلبی را می نوشت اصلاح یک نوشته را، تنها به این شیوه بسنده نمی کرد که آن را دوباره خوانی کند و بعضی از کلمات یا عبارات را خط بزند و حاشیه یا بالا نویسی کند. اضافه بر این شیوه، ضرورت می دید که مطلبی را بارها، بازنویس و چند بار نویس کند[۱۴] ».
بخش هشتم: پاطوق ها، شامل مکانهایی که جلال با دوستانش ملاقات می کرد از قبیل کافه ها و قنادیها و …
بخش نهم: مزار و وصیت، شامل مزار جلال و نحوۀ برگزیدن این مکان، اوصیا، وصیت نامۀ جلال، میراث جلال و ورثۀ ایشان می باشد.
بخش دهم: پراکنده ها، شامل مصاحبه های جلال با مجلات و روزنامه های مختلف، نامه ها و گفتگوهای جلال و مقالات جلال می باشد.
بخش یازدهم: حسن ختام، این بخش که بخش پایانی کتاب می باشد شامل نظر علماء و بزرگان در مورد جلال آل احمد می باشد از قبیل امام خمینی (ره)، آیت الله خامنه ای، دکتر شریعتی و …
شمس در مورد سیاسی بودن جلال چنین می نویسد:
« کارها و نوشته های جلال از نخستین باری که چاپ شده اند ( سال ۱۳۲۲) رنگ اجتماعی دارند. او در برابر مسائل خرافی جامعه، بیشتر موضعی انتقادی داشت. اما پس از سقوط دکتر مصدق و شکست نهضت در مرداد ماه ۱۳۳۲ به ویژه بعد از آن یک سطر نوشته ای که جلال در شهربانی به بختیار داد. و در روزنامه ها با هوو جنجال چاپ شد، جلال هر روزی که می گذشت، از روز پیش سیاسی تر می شد. و در نوشته ها و آثارش، ابعاد سیاسی مسائل، حتی در قصه هایش، متجلی تر می گشت.» [۱۵]
شمس آل احمد در مورد قضاوتهایی که در مورد جلال شده چنین می نویسد:
« به باور من، قضاوتهایی که تاکنون دربارۀ جلال شده است، بیرون از انواع زیر نیست:
۱- قضاوتهایی که در ده سالۀ آخر عمر جلال انجام گرفته است … و در حضور خودش و قضاوت کنندگان اگر نه همه شان حاملۀ حکومت و قصدشان خوش خدمتی به سانسور، تعدادیشان تازه بالغ شدگان جویای نام و تیغ و مردی خود را آزمون کننده .
۲- قضاوت هایی که در ده سالۀ پس از مرگ جلال – تا پیروزی انقلاب – انجام گرفت، و در غیاب جلال و قضاوت کنندگان یکسونگر و چپ بین که به یقین هیچکدام آنان سرخوش خدمتی به ساواک را نداشتند. اما با جلال، غیر هم باور بودند. قصدشان خراب کردن جلال نبود. آنان با فکر و فرهنگ جلال، در بنیاد مخالف بودند. و آثارشان بیشتر، حمله به مکاتب معارض « ایسمی» بود که خود شیفتۀ آن بودند.
۳- قضاوت روان پریشانه ای که یا در حضور جلال و یا در غیاب او انجام گرفت. با مایه هایی از کینه و حقد که برای من بیشتر صورت تسویه حساب های شخصی نویسندگان آنها بود با جلال.
۴- قضاوت ساواکی ها: برای جامعۀ خفقان زدۀ ما، آشنایی با اسرار سیاست و رازهای مکتوم ساواک، که تعداد اعضاء و آنتن ها و خبرچین هایش را از شصت هزار تا سه میلیون نفر نوشته اند، جز به برکت انقلاب امکان نداشت. برنامۀ ساواک آن بود که جلال را سر به نیست کند، اما از او « امامزاده» نسازد. طبیعی است که ساواک شروع کند به تحلیل یک یک آثار جلال و با این هدف که جلال را یک عنصر خطرناک معرفی کند که بود.» [۱۶]
خلاصۀ کلام اینکه شمس آل احمد انگیزۀ خود از تدوین این کتاب را چنین بیان می دارد:
« شنوندگان من در آن سالهای پیش و پس پیروزی انقلاب و در آن مجالس، به ویژه جوان ترها که در احوال جلال کنجکاوتر بودند، به خاطر دارند که همواره آنان را حواله داده ام به مجال و فرصت های مناسب دیگری. این رساله، همان مجال و فرصت مناسبی است که قولش را داده بودم و در تعهد خویش می شناختم .انگیزۀ دیگرم از تدوین این کتاب، پاسخ به تمام آن کسانی است که پیش از قیام علنی ملت ما و پس از مرگ جلال، در طول سالهای نخست پس از آن مرگ مشکوک، به مهر و یا به قهر، به نیش زبان و یا نوش بیان، کمتر با حضور خویش و بیشتر با تلفن ها و نامه ها، مرا به خاطر انجام عملی یا عدم انجام عملی - در حوزۀ حملاتی که به جلال می شد – ستوده و یا نکوهیده اند.» [۱۷]
کتاب سوم: کتاب فرهنگ جلال آل احمد ( کتاب اول: سیاست) نوشتۀ مصطفی زمانی نیا است. این کتاب شامل نه بخش است، که آراء آل احمد در زمینه های مختلف جمع آوری شده است ، این نه بخش به ترتیب زیر می باشد:
۱-سیاست ۲- کودتای ۱۲۹۹ ۳- نفت ۴- کودتای ۲۸ مرداد ۵- احزاب سیاسی ۶- سیاستمداران ۷- انقلاب سفید ۸- امپریالیستها ۹- در خاورمیانه
زمانی نیا انگیزۀ خود را در تهیۀ « فرهنگ جلال » سه چیز می داند :
« ۱- جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوق دادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است و با آن که میتوان، نشان او را در پهنۀ سینه های مردم عارف به عیان دید، لیکن آنطور که شایسته اوست برای شناسائی و ترویج اندیشه هایش کاری صورت نگرفته است و بیشتر در مورد او به عمد یا به سهو، هیاهو و جنجال کرده اند، کوشش در جهت رواج افکار او را، یکنوع فریضه و ادای دین می دانم.
۲- خواسته ام جلال را از چشم نوشته های خود جلال بشناسیم، نه از دریچۀ چشم دوستان و دشمنان او. و دیده ایم که مرسوم است هر سال در یادبودش، یا به هر مناسبتی، مخبرین نشریات به سراغ این و آن شخصیت سیاسی، مذهبی، یا فرهنگی رفته اند و خواسته اند با طرح چند سوال از ایشان، جلال را به خوانندگان بشناسانند. غافل از اینکه تمام نوشته های جلال، صدیق ترین شرح احوال او و زمانۀ در طول زندگی اش می باشند.
۳- جلال در مقطعی می زیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافه های مختلف می نوشت، گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. پیام های او در داستانهایش گاهی آن وضوح و سرراستی مقالات را ندارد و بسیاری از آنها هنوز بر خوانندگان گنگ و مبهم است . من کوشیده ام تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او راکه به شکل پراکنده در این جا و آن جا، پیرامون موضوع واحدی دور می زند، گلچین و فصل بندی و مدون کنم.» [۱۸]
البته ناگفته نماند فرهنگ جلال که توسط آقای زمانی نیا تألیف یافته است، از سه بخش کلی و عمده و کاملاً مجزا از هم و بصورت سه کتاب، مرکب است:
۱- کتاب اول، پیرامون « سیاست» است ، همین کتابی که به معرفی فصول آن پرداخته شد.
۲- کتاب دوم، پیرامون « فرهنگ و شعر و ادب» و شامل دقیق ترین و بی غرضانه ترین تعریفات در مورد رشته های هنری نظیر نقاشی و معماری و موسیقی و سینما و تئاتر، و در مورد رشته های فرهنگی و ادبی، نظیر تاریخ و شعر و عرفان و تصوف و … و در ضمن اظهار نظرهای جامع و قاطع در مورد هنرمندان و ادیبان می باشد.
۳- کتاب سوم، پیرامون « ادیان و مذاهب» دور می زند و شامل مباحثی نظیر مذاهب زرتشت و مانی و مزدک، مسیحیت، اسلام، حج، معصومیت، امامت، معجزه، قیام، روحانیت و … می باشد.
عناوین این سه کتاب به قول مصطفی زمانی نیا همان سه رکن اساسی افکار و جوش و خروش روحی و جسمی جلال آل احمد است.
زمانی نیا در این کتاب ( کتاب اول) از ناشران و افرادی گله و شکایت می کند که آثار جلال را جهت رسیدن به مقاصد خود دستکاری و سانسور و جعل کرده اند، لذا افراد و دوستانی که می خواهند، آثار جلال را مورد مداقه و تحقیق قرار دهند، موضوع فوق را مدّ نظر داشته باشند و به هر کتابی که به نام جلال چاپ شده است، اعتماد نکنند.
نتیجۀ اینکه، زمانی نیا در این کتاب از تجزیه و تحلیل سخنی به میان نیاورده است و فقط آل احمد را مورد تحسین قرار داده است و او را در بین « عالمان فاعل» عصر حاضر، قافله سالار می داند[۱۹] .
نام محصول: کتاب زیست شناسی سلولی و مولکولی دکتر احمد مجد
فرمت : PDF
تعداد صفحات : 574
نویسندگان : دکتر احمد مجد ، دکتر سید محمد علی شریعت زاده
چاپ : سیزدهم
تاریخ چاپ : 1389
انتشارات : آییژ
زبان : فارسی
حجم فایل : 19.5 مگابایت
مهاجرت وسیع روستاییان بواسطه عدم درآمد کافی، نبود شغل،کمبود امکانات رفاهی در سطح روستا،سبب گردیده تا پیامدهای اجتماعی و اقتصادی مخربی که از رونق افتادن کشاورزی و دامداری و از طرفی روی آوردن مهاجرین به مشاغل کاذب ایجاد معظلات اقتصادی و اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
از این رو جهت پاسخگویی به نیاز اقتصادی و رفاهی روستاییان طرحههای توسعه روستاییان با هدف بررسی امکانات بالفعل و بالقوه روستا و منطقه و شناخت کمبودها و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی در جهت تامین فضای مناسب زندگی و کاهش محرومیتها و مشکلات روستاییان از سویی دیگر با طرحههای توسعه در بخش های صنعتی و کشاورزی نقش مؤثری در توسعه اقتصادی ایفا نماید.
از جمله این روستاها ، بردیان است که روستاهای بزرگ و غنی در سطح منطقه می باشد که بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اقدام به تهیه طرح هادی روستای فوق نمود تا از این راه بتوان تا حدودی نسبت به رفع مشکلات زیستی و محیطی روستائیان قدم برداشت.
استان کهکلویه و بویر احمد با مساحتی بالغ بر 15093 کیلومتر مربع بین 30 درجه و 9 دقیقه تا 31 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 49 درجه و 57 دقیقه تا 57 درجه طول شمالی از نصف النهار گرنویچ در جنوب غربی ایران واقع است .
از شمال به استان چهار محال بختیاری و از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان فارس و از شرق به استانهای فارس و اصفهان محدود است.
طبق آخرین تقسیمات کشوری استان کهکلویه و بویر احمد از 3 شهرستان تشکیل شده است که جمعا دارای 10 بخش و 5 شهر و36 دهستان می باشد.
مرکز این استان شهر یاسوج و شهر های دیگر آن سی سخت و دهدشت و چرام و دوگنبدان و لنده است.
شهرستان کهکلویه یکی از سه شهرستان استان کهکلویه و بویر احمد است در قسمت غرب استان قرار دارد مرکز این شهر دهدشت است.
این شهرستان از شرق به شهرستان یاسوج از جنوب به شهرستان گچساران و استان بوشهر و از غرب به خوزستان و ازشمال به استان خوزستان و استان چهار محال بختیاری محدود می گردد.
این شهرستان دارای سه شهر است که چرام و دهدشت و لنده می باشد.
شهرستان کهکلویه به 5 بخش که شامل 15 دهستان است تقسیم شده و متشکل از 1088 آبادی دارای سکنه و 121 آبادی خالی از سکنه است.
بخش چرام که یکی از پنج بخش شهرستان می باشد دارای 986 کیلومتر مربع و مرکز آن چرام است این بخش دارای دو دهستان چرام و سرفاریاب می باشد.
دهستان چرام در قسمت غربی بخش چرام واقع شده و مساحت 625 کیلومتر مربع است و مرکز آن کوه شهبازی میباشد.
این روستا جزء دهستان چرام است طول جغرافیایی آن 50 درجه و 40 دقیقه و عرض جغرافیایی آن 30 درجه و 46 دقیقه می باشد ارتفاع متوسط از سطح دریا 805 متر است این روستا در 11 کیلومتری چرام و 13 کیلومتری دهدشت قرار گرفته است.
جمعیت و خانوار در شهرستان کهکلویه و دهستان چرامp
بر اساس آمار سر شماری در سال 1365 تعداد 27580 خانوار در سطح شهرستان زندگی می کرده اند و با توجه به جمعیت آن در سال 65 یعنی 164291 نفر بعد خانوار آن برابر 95/5 می شود و در سال 65 ، 1846 خانوار و جمعیتی برابر 11174 نفر در دهستان چرام ساکن بوده اند که بعد خانوار در آن برابر 05/6 است.
بر اساس نتایج مقدماتی سرشماری سال 1370 بعد خانوار در سطح استان از 8/5 به 28/6 افزایش یافته است.
ساخت اقتصادی و اجتماعی منطقه تحت تاثیر نظام ایلی است از نظر ساخت اجتماعی گرچه اکثریت مردم را بر اساس مشخصات م مختصاتی می توان جزء عشایر محسوب نمود لکن در حال حاضر بخش مهمی از جمعیت به صورت جامعه های کوچک ساکن شده اند.
از نظر ساخت اقتصادی بخش کشاورزی و دامداری نسبت به بخشهای دیگر نقش غالب را داراست.
بعلت شرایط خاص اقلیمی استان ، وجود مراتع مختلف ، دامداری از رونق بیشتری نسبت به سایر فعالیتها برخوردار است.
دامداری و تولید دامی که غالب ترین شکل فعالیت استان می باشد در چهرچوب شیوه های ابتدایی و شکل سنتی ، بر نظام کوچ روی و یکجانشینی استوار است.
به دلیل از رونق افتادن کوچ و ساکن شدن عشایر دیگر قادر به استفاده از مراتع در فصول مختلف سال نیستند و از طرفی به دلیل ابتدایی بودن فعالیت کشاورزی بازدهی تولیدات و محصولات اندک بوده و نمی توانند از کشاورزی خویش در امر دامداری بهره جویند.
زراعت پس از دامداری دومین نقش را از لحاظ ایجاد ارزش افزوده در بخشهای اقتصادی را داراست ناگفته نماند زمینهای زراعی با توجه به آب و خاک محدوده کوچکی را به خود اختصاص می دهند کشت غالب در این منطقه گندم وجو است که عمدتاٌ بدلیل کشت دیم و استفاده از روشهای اولیه تولید از بازدهی کمی برخوردارند و بیشتر صرف نیاز ساکنین منطقه می گردد.
بطور کلی در زمینه صنایع و معادن فعالیت خاص صورت نگرفته و بعد از انقلاب نیز بدلیل محرومیت منطقه و عدم امکانات زیربنایی که عمدتاٌ راه می باشد و همینطور عدم استطاعت مالی مردم منطقه و کمبود پرسنل متخصص ، تنها در زمینه صنایع ، فعالیتهای مختصر صورت گرفته و در زمینه معادن نیز بیشتر فعالیت در زمینه شناخت و اکتشاف معادن صورت کرفته است.
در سرشماری مهرماه 1365 ، 98/35 درصد از جمعیت 10 ساله و بیشتر نقاط روستایی شهرستان کهکلویه را افراد شاغل و بیکار در جستجوی کار تشکیل می داده اند. نسبت افراد شاغل بع جمعیت 10 ساله و بیشتر در نقاط روستایی برای مردان 8/96 و برای زنان 2/3 درصد بوده است.
روابط متقابل مجتمع های زیستی و اینکه هیچیک از این واحدهای زیستی بطور مجرد نمی تواند به حیات خود ادامه دهد و بناچار باید مراکز دیگر روابط اجتماعی اقتصادی و سیاسی داشته باشد.
برای بررسی خصوصیات یک مجتمع و ارائه طرحهای راهبردی نیاز به بررسی این روابط و تاثیر ان در واحد زیستی است این روابط در روستا ها بشکل ساده تری از شهر خود را می نمایاند.
روابط متقابل شهرها و روستاها از تعدد و پیچیدگی برخوردار است ولی روابط روستاها با یکدیگر بیشتر در جنبه خدماتی آن خلاصه می گردد و حال با این وصف به بررسی حوزه نفوذ روستای بردیان می پردازیم.
برای تعیین حوزه نفوذ روستای بردیان چنانچه ذکر شده به بررسی ارتباطات خدماتی در سطح روستاها می پردازیم و اینکه این روستا چه خدماتی و درچه اندلزه ای به سایر روستا می رساند و در اینجا تعیین منطقه ای وسیع برای مطالعه این روابط نیاز نیست زیرا با تفحص و تحقیق از مراکز موجود خدماتی در روستای مرکز می توان شعاع عملکرد آن و اینکه از چه مراکزی برای تامین مایحتاج به این روستا مراجعه می کنند به حدود نفوذ پی برد. از طرفی می توان با بررسی عوامل اجتماعی ، سیاسی ، راه و ... دقیقاً آن مراکزی که در شعاع خدماتی روستا قرار گرفته و اخذ خدماتی از این مرکز به طور مستمر بوده نه اتفاقی و یا به ندرت را شناسایی کرد.
- ابتدا با بررسی و تحقیق محلی از مراکز خدماتی موجود در روستا مانند مراکز تجاری ، درمانی ، آموزشی اداری مشخص نمود از کدام روستاها به طور مستمر از اینگونه خدمات بهره می گیرند.
از مراکز تجاری موجود در روستا که معمولاً مورد استفاده دیگر نقاط قرار می گیرند، شرکت تعاونی است که در صورت ارائه جنس از روستاهای امامزاده عبدا... برمرغابی، سربردیان مراجعه می کنند.
- مرکز خدمات درمانی در روستا فقط به اهالی این روستا سرویس می دهد و از دیگر نقاط به این مرکز مراجعه نمی شود.
- مخابرات مستقر در بردیان به اهالی روستاهای برمرغابی، سربردیان و آب زعفران سرویس می دهد البته تعداد مراجعین بسیار کم است.
- مراکز آموزشی در سطح روستای بردیان فقط پذیرای دو محصل از روستاهای اطراف هستند که آنها در زمان تحصیل در روستا ساکن می شوند.
از جمله خدماتی که روستا ارائه می دهد به کوچ روها که چند ماخ از سال را در اطراف روستا چادر می زنند و از خدمات این روستا استفاده می کنند ولی این خدماتقابل ملاحضه نمی باشند.
بررسی عوامل مؤثر در برقراری این ارتباط شامل :
این عوامل عمدتاً به صورت همبستگیهای قومی قبیله ای، نژادی و مذهبی مطرح هستند که گاهاً بسبب ارتباطهای قومی بدور از مسائل و عوامل دیگر می شود و از طرفی اختلافات که موجب مرز بندی و یا قطع ارتباط می گردد.
محدودهها تقسیمات سیاسی و نیز انتخاب یک روستا به عنوان مرکز دهستان و یا بخشی همواره زمینه ساز جذب امکانات و تهسیلات رفاهی سرمایه گذاری است و به تبع آن ایجاد اشتغال و جذب جمعیت را بدنبال دارد و نیز استفاده روستاهای اطراف از خدمات عرضه شده در این روستا می باشد.
موانع و عوارض طبیعی مثل کوهها، رودخانه ها و ... نقش مؤثری در ارتباط روستاها با هم دارند و بسیارند روستاهایی که بدلیل وجود موانع ذکر شده با وجود فاصله کم نسبت به یک روستا، توانایی استفاده از خدمات موجود در این روستا را ندارند.
وجود راههای ارتباطی و بالا بودن کیفیت و کمیت آنها نقش مهمی را در ایجاد ارتباط بین روستاها ایفا می کند و روستاهایی وجود دارند که بدلیل وجود راه نامناسب جهت تامین نیازمندیهای خود به مرکز نزدیک مراجعه نکرده مکان دورتری را صرفا بدلیل راه مناسب انتخاب می کنند حال با بررسی عوامل یاد شده و نیز روستاهایی که نیاز خدماتی خود را از بردیان تامین می کنند به شناسایی محدوده نفوذ می پردازیم.
ًروستاهای شناسایی شده شامل برمرغابی، سربردیان و چشمه زعفران است ولی قبل از وارد شدن به بحث بعدی باید توجه به جمعیت این روستا داشته باشیم و براساس آمار روستای برمرغابی 6 خانوار و روستای سربردیان 11 خانواده. چشمه زعفران 11 خانوار ساکن دارند که در مجموع تعداد خانوارهای استفاده کننده از این روستا به حدود 30 خانوار می رسد با توجه به قلت این جمعیت اینکه یکی از شروط قرار گیری روستا در محدوده نفوذ یک مرکز، استفاده مداوم از خدمات موجود در روستا است حال با این تعداد جمعیت، تعداد مراجعت بسیار کم است و قابل اغماض، بدین سبب روستای بردیان فاقد حوزه نفوذ است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 32 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید