نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نگرش اقتصادی به روابط عمومی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره نگرش اقتصادی به روابط عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

نگرش اقتصادی به روابط عمومی

مقدمه

روابط عمومی تمنیات و آرزوهایی دارد تا خود را به صورت حرفه‌ای درآورد. فرهنگ روابط عمومی ابزاری است که می‌تواند به انجام این وضعیت کمک کند؛ ولی طبیعت دوره تحصیلات و منظور از مواد درسی، موضوعات مورد مشابهی است که در این باره اغلب بین دانشگاهیان و کارورزان اختلاف‌نظر وجود دارد.

در بریتانیا دولت صریحا آموزش حرفه‌ای را تشویق می‌کند؛ بنابراین لازم است آموزش به طور روزافزون در خدمت مشاغل و تقاضاهای صنعتی باشد.این مقاله در جست‌وجوی ارتباط بین روابط عمومی،‌ آموزش و تحقیق است. این بحث شامل دید عمیق به پیشرفت‌های آموزش روابط عمومی در بریتانیا در مقایسه با پیشرفت‌های ایالات متحده و اروپاست.

حرفه‌ای کردن روابط عمومی

حصول حالت حرفه‌ای برای روابط عمومی مهم است، زیرا که با چنین شناختی می‌توان به احترام و آرزوهای اجتماعی نایل آید و به خوبی تشخیص آشکار تبلیغات از واقعیت را آسان کرد.

در ادبیات روابط عمومی که با مفهوم حرفه‌ای بودن در ارتباط‌ است، تمایل قوی‌ای وجود دارد تا آن را به عنوان چیزی تلقی کند که به طور انفرادی به کار برده می‌شود تا اینکه شغل تلقی شود.

این پرسش که چه حدی از اکثریت موردنیاز است و چه راه آسانی برای بیرون راندن مناظرات از پرسش‌های مهمی که درباره نقش روابط عمومی در جامعه به نظر می‌رسد، افق دید را وسیع‌تر می‌کند؛ شیوه «گرونیگ» و «هانت» _ که منحصرا در اینجا به کار گرفته‌اند _ شبیه است به آنچه که در حوزه روابط عمومی تا حد پرسش‌هایی درباره رفتار انفرادی تنزل پیدا می‌کند. این گونه نیست که چنین تقربی برای خودش طرفداری نداشته باشد، مساله در عدم وجود جایگزین‌هایی است که شکاف اصلی را در ادبیات جامعه‌شناسی روابط عمومی ایجاد می‌کنند. بدون شک این شکاف در موقع خود توسط دانشجویان روابط عمومی (که دارای زمینه یا علاقه‌مند به جامعه‌شناسی، سیاست و مطالعات مردمی هستند و آنان در پاسخگویی به چنین سئوالاتی بهتر عمل کنند، مجهز می‌کند) پرخواهد شد.

روابط عمومی در ایالات متحده آمریکا یک بنیان علمی و نیز یک اجتماع حرفه‌ای و مجموعه‌ای از اخلاقیات نظام یافته برای شتاب دادن به کار است و کارورزان روابط عمومی با انجام امتحانات و یک شیوه گزارش تخلفات شامل بازنگری و انتقاد کردن نیز زیرساختی برای افزایش منابع روابط عمومی و فرهنگ و مواد درسی معین در سطح دانشگاه ارایه می‌دهند.دیگران فقط روابط عمومی را _ هر چند که پیش از آن به صورت حرفه‌ای عمل کرده باشند _ گاهی کلید محک نادیده‌ای که از ادبیات جامعه‌شناسی بروز می‌کند، توصیف می‌کنند. برای مثال اگر چه روابط عمومی اغلب به دلیل جدید بودن،‌ شغل پنداشته شده و آنچنان که باید جدی گرفته نمی‌شود. به عنوان یک قانون دانشگاهی،‌ تاریخ عملکرد حرفه‌ای روابط عمومی را می‌توان به طور منطقی از سال 1923 _ یعنی زمانی که «ادوارد برنی»(Ed Bernay) اولین کتاب خود درباره روابط عمومی را منتشر و عنوان اولین واحد درسی در دانشگاه را تدریس کرد _ مشخص کرد.

نشریات ثبت شده درباره توصیه‌های آموزشی در حوزه روابط عمومی تحت تاثیر تجربیات آمریکایی‌ها بوده است و تا اندازه‌ای این موضوع بازتاب این واقعیت است که تا این تاریخ دو مجله دانشگاهی در روابط عمومی، یعنی «مروری بر روابط عمومی» و مجله «تحقیق در روابط عمومی» در آمریکا پایه‌گذاری شده‌اند و به طور وسیعی به تحقیق آمریکایی و جهت‌گیری‌های دانشگاهی اشاره دارند.

موسسه روابط عمومی (IPR) دوره امتحانات خود را در سال 1950 دایر کرده و با به کار گماردن استادانی از گروه مطالعات مدیریت و پلی تکنیک نایب‌السلطنه لندن، اولین امتحان متوسط در جولای 1957 برگزار کرده است.بعدها در سال 1950 کمیته فرهنگی موسسه روابط عمومی نخستین گزارش را درباره جنبش اولیه هواداری در بخش دانشگاهی در دانشگاه شفیلد _ جایی که در آن یک کرسی روابط عمومی وجود داشت _ و در لندن مدرسه اقتصاد، (جایی که در آن سخنرانی‌هایی درباره آگهی‌های تبلیغاتی انجام می‌شد) و در کالج «کیل» (که بعدا دانشگاه شد) جایی که قرار بود که یک کرسی در رشته ارتباطات در آن دایر شود، ارایه کرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نگرش اقتصادی به روابط عمومی

مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

کنفوسیوس مربی و دانشمند بزرگ چین در تدریس روش خاصی داشت. شاگرانش جداگانه مطالعه می کردند و هروقت مشکلی برایشان پیدا می شد یا سوالی داشتند با استاد در میان می نهادند و کنفوسیوس ایشان را راهنمائی می کرد و جواب پرسششان را می داد. روزی یکی از شاگردان از او پرشید: استد بفرمایید معنی مهر و محبت و نوع دوستی چیست؟ کنفوسیوس جواب داد: معنایش مردم دوستی است.

روز دیگر شاگرد دیگری همین سوال را مطرح ساخت و کنفوسیوس جواب داد: نوع دوستی و محبت به معنای آنست که آنچه برخود روانمی داری بردیگران نیز نپسندی. روز سوم شاگرد دیگری سوال مذکور رامکرر کرد و کنفوسیوس جواب داد : به معنای آنست که انسان باید بتواند جلوی خود را بگیرد و همه اعمالش آمیخته به ادب باشد.

شاگردانی که در کنار استاد بودند، از این جوابهای مختلف به سوال واحد، تعجب کردند و به او گفتند: ای استاد! سوال یکی بود چرا جوابهای گوناگون به آن دادید؟ کنفوسیوس جواب داد: بلی سوال یکی بود، اما سوال کننده یکی نبود. کسانی بودند با تفکرات و نظرات مختلف، و من به هر کدام برطبق حالات و تفکراتش جواب دادم.

اندازه سخن ، شاگردی از استاد موجائی فیلسوف بزرگ چین از اندازه سخنگوئی پرسید. استاد جواب داد: اندازه سخن، به جا بودن سخن است. اگر حرف به جا باشد، بسیار بودنش عیب ندارد،اما اگر بیجا باشد یک کلمه آن هم خارج از اندازه است. قورباغه تمام روز به بانگ بالند آواز برمی آورد، اما فقط باعث درد سر و بیزاری مردم می شود، در حالیکه خروس فقط در سپیده دم آواز خوش و نزم برمی آورد و مردم سراسر جهان به آواز و به فرمان او از جا برمی خیزند و از خواب نوشین بامدادی دل برمی دارند.

 

 

ـ طریق وصول به محبت الهى

 محبت الهى و راه رسیدن به آن

 

«یا مُحَمَّدُ؛ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَحابّینَ فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَقاطِعینَ(1) فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَواصِلینَ فیّ وَ وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتَوَّکِّلینَ عَلَىَّ وَ لَیْسَ لَِمحَبَّتی عَلَمٌ وَ لا نِهایَةٌ وَ کُلَّما رَفَعْتُ لَهُمْ عَلَماً وَضَعْتُ لَهُمْ عَلَماً...»

 

خداى متعال رسولش را مورد خطاب قرار داده، مى فرماید: محبّت من بر چهار دسته از مردم واجب است (این وجوب از قبیل وجوب تکلیفى نیست، بلکه ثبوت قطعى محبّت خدا را مى رساند):

دسته اول: کسانى که یکدیگر را به جهت من دوست داشته باشند.

دسته دوم: کسانى که براى من از دوستى وارتباط با کسانى که نمى پسندم، دست بردارند و رابطه خود را با دشمنان من قطع کنند. به دیگر سخن، اگر بر اساس هواى نفس و بر خلاف رضاى پروردگار ارتباطى بین آنها برقرار شد، به انگیزه عشق به خدا چنین پیوند و ارتباطى را قطع کنند.

دسته سوم: افرادى که به جهت من با یکدیگر رابطه برقرار کنند (و اگر چنانچه کدورت و تیرگى بینشان وجود دارد، آن را فراموش کنند و در ایجاد ارتباط و پیوند همه جانبه تلاش و همت نمایند.)

دسته چهارم: گروهى که بر من توکل داشته باشند.

پیداست که خداوند در مقام برانگیختن افراد به سوى کارهایى است که موجب سعادت و تقربشان به اوست. البته کسى برانگیخته مى شود که به خداوند محبّت

 

1- در نسخه ارشادالقلوب دیلمى، (باب 54) «المتعاطفین» ضبط شده است.

داشته باشد، نه آنکه بى تفاوت و غافل باشد. براى کسى که واقعاً به محبّت خداوند دست یافته است، محبّت خداوند نزد او بیشتر ارزش دارد از کسى که در بیابان راه را گم کرده و زاد و توشه اش تمام شده و در آستانه مرگ است و انتظار مى کشد تا نان و آبى به او برسانند و او را از سرگشتگى در بیابان و گمراهى نجات دهند. چون کسى که در آستانه مرگ و از دست دادن زندگى زودگذر دنیاست و آرزو دارد چند روز دیگر زنده بماند، مى خواهد راه را پیدا کند تا چند صباحى دیگر در این دنیا زندگى کند و این هرگز قابل مقایسه با ارزش و اهمیّت محبّت خدا به بنده اش نیست که از هر جهت مفید و ثمربخش و سازنده و در عین حال جاودانه است.

پر واضح است که بشر تلاش مى کند تا در این دنیا محبّت دیگران را به خود جلب کند، و البته همت ها متفاوتند: افراد بلند همت درصددند که در دل مردم جاى گیرند، دیگران به آنها محبّت و عنایت داشته باشند؛ ولى اهل آخرت تنها به این نوع محبّت بسنده نمى کنند و در تکاپوى کسى هستند که محبّتش بیش از همه جهان، فایده و ارزش دارد و براى تحصیل و دست یابى به آن از همه چیز و همه دنیاى خود مى گذرند. ولى افسوس که جز براى اندکى، ارزش محبّت الهى ناشناخته است.

پى بردن به اهمیّت محبّت خدا، به نوبه خود درجه اى از شناخت و معرفت ذات اقدس خداوند است و لااقل با این حد از معرفت، ما دچار جهل مرکّب نشده ایم. حال وقتى تا این حد این معنا را درک کردیم، باید در جهت تحصیل چنین امر عظیم و ارزش مندى همّت گماریم و در این راه از همه امکانات خود بهره جوییم، تا محبّت الهى به معناى واقعى در ما پدید آید.

اینکه در این حدیث شریف آمده است: «وَجَبَتْ مَحَبَّتی لِلْمُتحابین فیّ» (کسانى که یکدیگر را به جهت من دوست داشته باشند، محبّت من بر آنان واجب مى گردد)، بدان جهت است که دوست داشتن یکدیگر در واقع محبّت ورزیدن به خداست،

چه آن که دوستى با دوستان خدا، نوعى اظهار مودت و محبّت به خداوند است. طبیعى است اگر محبّت به کسى یا چیزى تعلق گرفت به متعلقات او نیز سرایت خواهد کرد، اگر کسى به خدا علاقه داشت به مقربان و نزدیکان او نیز علاقه مند است و این از آثار تکوینى محبّت است، زیرا نمى توان به کسى محبّت داشت، اما نسبت به آثار و متعلقات او بى تفاوت بود. از این رو اگر شخصى به خداوند محبّت داشت به هر که به خدا نزدیکتر است، بیشتر محبّت خواهد ورزید ولذا چنین افرادى در وهله اول به وجود مقدس پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) محبّت مى ورزند و سپس به شیعیانى که به آنها نزدیکترند و راه آنان را بهتر از دیگران پیموده اند و به دستورات و فرامین آنها بیش از دیگران عمل مى کنند.

 

طریق وصول به محبّت الهى

هر کس بر اساس ایمان به خدا، به دیگران محبت داشته باشد و دیگرى را به جهت عبودیت و بندگى او در برابر خدا و به سبب تقوى و پرهیزگاریش، دوست بدارد، باید به خود امیدوار باشد، چون محبّت بندگان و دوستان خدا وسیله اى است که انسان را به راه خدا مى کشاند و از آنچه او را از خدا و دوستان خدا دور مى کند باز مى دارد. افزون بر این، با عمل خویش، محبّت خداوند را تحصیل خواهد کرد و به آرزوى دیرینه خود دست مى یابد؛ زیرا تنها آرزوى هر محب این است که محبوبش نیز به او محبّت داشته باشد. بدین جهت خداوند، در قرآن کریم درباره تحصیل محبّت الهى و یا اینکه چگونه انسان مى تواند محبوب خدا شود، مى فرماید.

«اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونى یُحْبِبْکُمُ اللّهُ»(1)

اگر خدا را دوست دارید پس از دستورات من پیروى کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.

 

1- آل عمران/29.

حال اگر کسى در تکاپوى وصول به محبّت الهى است طریق آن، تمسک به راه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است، باید راه او را تعقیب کرد تا همانگونه که او حبیب الله است و خدا او را دوست مى دارد، با پیروى او، شعاعى از محبّتى که خدا به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)دارد به ما نیز بتابد. بنابراین یکى از مهمترین راههاى جلب محبّت خدا، ارتباط نزدیک با رسول خداست، چون او محبوب مطلق خداست و شاید بتوان گفت، سایر محبّتهاى خدا در سایه محبّتى است که به این محبوبش دارد. این سخن گزافى نیست؛ چرا که همه موجودات امکانى در موجودى که از همه کامل تر است جمعند، بالطبع چنین موجودى، اصالتاً و در بادى امر مورد محبّت و توجه خدا قرار مى گیرد.

پس باید سعى کرد دوستى با دیگران براساس رابطه آنها با خدا باشد و باید افرادى را که پیوند و ارتباطشان با خدا و رسولش قویتر است شناسایى کرد و با آنان رابطه برقرار ساخت، تا محبّت الهى محقّق گردد.

از سوى دیگر، حتى المقدور باید ملاک محبّتهاى دنیوى و جاذبه هایى را که تنها مربوط به این جهان است، از دلمان دور سازیم، چون اگر بر سر امور دنیوى و لذّتهاى دنیوى و ملاکهاى ارزشى آن، به یکدیگر محبّت کنیم، دل ما مملوّ از محبّتهایى خواهد شد که از سنخ محبّت دنیوى است و دیگر جایى براى محبّت الهى باقى نمى ماند.

انسان بطور طبیعى به چیزى که داراى کمال است، علاقه مى ورزد، ولى اگر توجه اش به چیز کامل ترى جلب گردید، رفته رفته از امور فروتر، چشم مى پوشد و محبّت آنها از دلش خارج مى شود. براى اینکه محبّتهاى الهى به دل انسان راه یابد و محبّتهاى دنیوى رخت بربندد، باید کمالى را که فراى دنیا و امور دنیایى است، شناخت و پى برد که سرچشمه و مبدء همه کمالات؛ کمالات را در حد بى نهایت

داراست و هر جمال و کمالى که موجب محبّت و علاقه مى شود، در حد بى نهایت در او وجود دارد.

از آنجا که در ابتدا معرفتهاى ما از طریق امور مادى به دست مى آید، در آغاز آفرینش و شروع زندگى و نیز درگذر آن، به امور دنیوى بیشتر تعلق داریم. گرچه انسان هاى معصوم از آغاز به امور معنوى توجه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معنی نوع دوستی و محبت به نظر کنفوسیوس

مقاله درباره راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 91

 

راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن(راه اول –ایمان(

ایمان عبارت است از باور وتصدیق قلب به خدا ورسولش ،آنچنان باور وتصدیقی که هیچگونه شک و تردیدی بر آن وارد نشود.تصدیق مطمئن وثابت ویقینی که دچار لرزش وپریشانی نشود وخیالات ووسوسه ها در ان تأثیر نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار تردید نباشد.[1]

در قرآن در سوره مبارکه فتح می خوانیم : "هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم..[2]."‹‹اوکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمان شان بیافزایند...››. اولین برداشتی که صورت می گیرد این است که بدون ایمان ، آرامش روحی وروانی وجود ندارد .یا حداقل اینگونه می توان گفت که یکی از عوامل ایجاد آرامش دارابودن ایمان به خدا می باشد.به تعبیر علامه طبا طبایی‹‹ ظاهرا مراد از سکینت در این آیه آرامش وسکون نفس واطمینان آن ، به عقائدی است که به آن ایمان آورده ولذا نزول سکینت را این دانسته که ""لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم"" تا ایمانی بر ایمان سابق بیفزایند.پس معنای آیه این است که :خدا کسی است که ثبات واطمینان را لازمة مرتبه ای از مراتب روح است در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی که قبل از نزول سکینت داشته بیشتر وکاملتر شود[3].››

یقیقا داشتن آرامش در زندگی نخستین چشمه خوشبختی است وکسی که از این نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختی نیز محروم است وهیچگاه طعم خوشبختی را نخواهد چشید.انسان بی ایمان در دنیا با اندیشه وافکار موهوم وبا نگرانی های فراوان دست به گریبان است . ولذا دائما در درون خود دچار پیکاری بزرگ است وهمیشه هم در انتخاب مسیر زندگی ودر تصمیم گیریهایش دچار سر در گمی است.ولی بر خلاف آن انسان با ایمان از همة اینها آسوده است وهمة افکار واهداف واندیشه هارا تحت لوای یک هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش می کندوبه سوی آن می شتابد وآن عبارتست از خشنودی خدای متعال .دیگر کاری به این ندارد که مردم از او خشنود باشند یا بر او خشم گیرند.ولذا هیچ وقت سردر گم نیست وهمیشه در یک آرامش روحی به سر می برد.

راجع به ایمان وفواید آن در قرآن آیات فراوانی وجود دارد ، ولی چون در اینجا بحث ما روی عوامل آرامش دور می زند

لذا نمی توان به صورت مبسوط به این موضوع پرداخت.با این حال جا دارد به یکی از آیات که با بحث ما ارتباط دارد اشاره کنم:

آیة‹‹ الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون››[4] "" (آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با شرک وستم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند""

این آیه متضمن یک تأ کید قوی است زیرا مشتمل است بر اسنادهای متعددی که همگی آنها در جمله اسمیه است.[5]به تعبیر علّامه طباطبایی نتیجة این تأکیدهای پی در پی این است که نبایدبه هیچ وجه در اختصاص (امنیّت)و(هدایت)برای مؤمنین شک وتردید داشت واین آیة شریفه هم دلالت می کند براینکه امنیّت (آرامش )وهدایت از خواص وآثار ایمان است .البته به شرط اینکه روی این ایمان با پرده هایی مثل شرک وستم پوشیده نشود.ومراد از ظلم در این آیه به معنای چیزهایی است که برای ایمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبی اثر می سازد.[6]که اکثر مفسرین آنرا شرک دانسته واین را از آیة(انّ الشرک لظلم عظیم)[7] استفاده کرده اند.

به هر حال با توجه به این آیات وآیات دیگر می توان به این اصل مهم رسید که: امنیت وآرامش روحی تنها موقعی به دست می آید که در جوامع انسانی دواصل حکومت کند، ایمان وعدل اجتماعی .

مگر پایه های ایمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئولیت در برابرپروردگار ازمیان برودوعدالت اجتماعی جای خود را به ظلم وستم بسپارد،امنیت در چنان جامعه ای وجود نخواهد داشت وبه همین دلیل با تمام تلاش وکوششی که جمعی از اندیشمندان جهان برای برچیدن بساط نا امنی های مختلف در دنیا می کنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنیت واقعی بیشتر می گردد.دلیل این وضع همان است که در آیه فوق اشاره شده.پایه های ایمان لرزان وظلم جای عدالت را گرفته است.تأثیر ایمان در آرامش وامنیت روحی برای هیچکس جای تردیدنیست همانطور که ناراحتی وجدان وسلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی باشد.[8]

ایمان به قرآن

انسان مسلمان ایمان دارد که قرآن کتاب خداوند می باشد و آن را به گرامی ترین پیامبران خود حضرت محمد نازل نموده است، همانگونه که کتابهای دیگری را برای پیامبران نازل گردانیده بود. و خداوند به وسیله قرآن احکام و قوانین کتابهایی را که پیشتر نازل گردیده است، منسوخ نموده، همچنانکه به وسیله رسالت حضرت محمد همه رسالتهای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن

مقاله درباره محصولات پزشکی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره محصولات پزشکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 80

 

خلاصه مربوط به نحوه اجرا

1- 1- مقدمه

هدف این مطالعه تحلیل بخش محصولات دارویی و پزشکی است تا امکان افزایش امتیازات برنامه‌ها و استراتژیهای بخش سرمایه‌گذاری تجارت خصوصی را فراهم آورد. با توجه به اضطرار و شرایط کنونی، این مطالعه انجام شد تا به تحلیل جنبه تقاضای بخش، ماهیت تدارک و توزیع در عراق، در صورت وجود، بررسی جنبه تامین، منافع عمومی، خصوصی، و منابع اقتصادی‌تر.

این گزارش به تأمین محصولات در این بخشها می‌پردازد و سپس تدارک رسمی و سیستم توزیع و بعد موقعیت کنونی را بررسی می‌کند.

2- 1- پیشینه

عراق در طی سه ده سرتاسر اغتشاش بوده است، که در آن درگیر سه کشمکش شده بود، بعبارت دیگر جنگ ایران- عراق، تهاجم و به دنبال آن شکست در کویت و در نهایت تصرف خود عراق برای برکنار کردن رژیم صدام، و به دنبال آن فوراً حکومت CPA و حکومت موقت شورا و سپس یک حکومت شایسته عراقی بوده‌اند. در دوره‌های بین سالهای 1991 و 2003 تحریمهای سازمان ملل بر این کشور تحمیل شد.

پیش از جنگ ایران و عراق عموماً این طور اذعان می‌شد که عراق از سیستم بهداشت عمومی کارا و موفقی برخوردار بوده است. تولیدات دارویی و خدمات پزشکی عموماً کمک دارویی دریافت می‌کردند و اغلب جمعیت از مراقبتهای بهداشتی مناسبی برخوردار بودند. اما این طور که می‌شود که تنوع چشمگیری بین آن دسته از خدمات در جمعیت روستایی، نواحی و مناطق دور افتاده، و جمعیت شهری وجود داشت.

دوره تحریمها تأثیری متمایز بر بخش مراقبت پزشکی داشته و تا جایی که به این گزارش مربوط است بر هزینه دارویی نیز همین طور بوده است. در طی این دوره زمانی، بویژه دوره پیش از 1996، زمانیکه رژیم وقت یادداشت تفاهمی با سازمان ملل امضاء کرد، این رژیم، بر طبق ارزیابی سازمان ملل، 50- 40 میلیون USD، تا نزدیک 200 میلیون USD پیش از آن هزینه کرده بود. با افزایش بیماریهای عفونی و مسری، مرگ و میر کودکان، peinatal و مادر و کاهش چشمگیر در امید زندگی و سلامت ملت عراق در خطر بوده است. علاوه بر رژیم غذایی محدودی که توسط رژیم تحمیل شده بود، بخاطر سوء تغذیه عوارض رژیم غذایی به نحو چشمگیری آسیب پذیری جمعیت نسبت به کمبود غذایی و به تبع آن مستعد عفونت شدن را بالا برده است.

به دنبال دومین جنگ خلیج با آسیب ناشی از جنگ بر نیروی جسمی نسل و آسیب ثانویه بر گیاهان آبی، و بهداشت با افزایش در بیماریهای ناشی از آب بویژه با تأثیر بر جوانان و بزرگسالان افت گیرد.

عموماً اعتقاد بر این است که رژیم وقت از ؟؟ سیستم دارویی و تحلیل مراقبت پزشکی به نفع خود استفاده کرد تا همدلی دیگران را برای هر موقعیت قابل درک خود دو برابر بر تحریم جلب کند. اما این تأثیر حائز اهمیت بود و در طی آن دوره افزایش وسیعی در میزان شیوع شرایطی نظیر کواشیورکور، maeasmees و سایر بی‌نظمیهای غذایی وجود داشته است.

بیماریهای متداول کودکان با مرگ و میر ناشی از سرخک، سیاه سرفه (peeteesir)، و اوریون افزایش چشمگیری داشته است. به دلیل فقدان برنامه‌های کنترل فعال ناقل‌ها پیش از هر چیز، اشکال وخیم مالاریا (بویژه در میان حکمرانیهای شمالی) و لیشمانیازیس امعاء و احشاء به لحاظ جغرافیایی گسترش فراوانی داشتند. میزان شیوع باسیل سل بطور چشمگیری بالا رفته است.

بیماریهای ناشی از آب بویژه شیوع وبا، دیفتری و تیفوئید نیز افرایش داشته است. این مسئله نیز ناشی از شرط قطعنامه ملل متحد برای از میان برداشتن سلاحهای انهدام دسته‌جمعی (WMD) بود که به شدت تأمین کلر برای بهبود آب گیاهان را محدود کرده بود.

3- 1- بخش دارویی

داروهای عراق هم در داخل و هم با واردات تأمین می‌شود. تا پیش از سال 2002 تنها یک شرکت تولید دارو در عراق وجود داشت، که به طرق گوناگون %30- 20 نیازهای اصلی کشور را تأمین می‌کرده است. بقیه موارد وارد می‌شد. در سال 2002 شرکت، به ترتیب به دو شرکت، ثمره و نینو منشعب شد. تذکر این مسئله حائز اهمیت است که خرید و توزیع تمامی محصولات دارویی و پزشکی پیش از سال 1994 همان طور که در زیر بحث شده بود در کنترل عمومی بود. به دنبال آن سال، تسامح در کنترل صنایع خصوصی امکان پیشرفت نمایندگی‌های دارویی خصوصی تا 700 افزایش داشته است. با این وجود، تدارک داروها و تولیدات پزشکی، اساساً بر حوزه عمل Reinadia، بازوی عملی وزارت بهداشت (MOH)، متکی است. این امر در واقع بخاطر بخش خصوصی علاوه بر بخش عمومی است، بنابراین بخش از این ویژگیهای زیر برخوردار است:

- اقتصاد حاکم

- monopoly مؤثر

- برآورد قیمت کنترل‌ها و یارانه‌ها

- مصرف بسیار پایین متداول

تولید داخلی بطور گوناگونی تخمین زده شده است، اما جدیداً احتمال دارد که %50 حجم تولیدات دارویی را به خود اختصاص داده است. در سال 1989 این تخمین تقریباً %30 بود و این تخمینها تغییر کرد اما حاکی از این است که در طی تحریمها ممکن است متجاوز از %60 باشد. این گزارش از دیدگاه تاریخی، واردات عراق، همراه با اطلاعات مربوط به جغرافیا در طول 25 سال، همراه با منابع را شرح می‌دهد. این بخش نتیجه می‌دهد که ارزش رایج بازار احتمالاً تا 200 میلیون USD ارزش دارد که با این پتانسیل برای رشد 250 USD میلیون تا سال 2010 همراه است. این بازار با بازارهای ناحیه‌ای مشابه مقایسه می‌شود. این مقدار با مقدار نسبت داده شده در سال 1989 تا 360 میلیون USD در بخش تولیدات دارویی و پزشکی مقایسه می‌شود.

تولید خصوصی داخلی 15 عملکرد مجاز کوچک را در بر دارد، بعلاوه مقداری از تولید کنندگان غیر مجاز وجود دارند که از موقعیت سیاسی و امنیتی حاضر منفعت بردند تا به اعمال غیر قانونی بپردازند. تمامی این تولید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره محصولات پزشکی

مقاله درباره کم طاقتی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره کم طاقتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره کم طاقتی


مقاله درباره  کم طاقتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

کم طاقتی و شتابزدگی به عنوان یک خوی زشت و ناپسند که در اعمال انسان به صورتهای گوناگون آشکار می شود،به این معنی است که انسان،پیش از فراهم شدن مقدمات انجام کار،اقدام به انجام آن کند،کاری که نتیجه آن چیزی جز کست یاانجام ناقص نخواهد بود.این بدان می ماند که انسان میوه را پیش از رسیدن و قابل استفاده شدن از درخت بچیند،کاری که نتیجه اش ضایع شدن میوه یا کم شدن فایده آن است.یا این که قبل ازآمادگی زمین،بذر افشانی کند که نتیجه اش نابودی بذر یا کاهش محصول خواهد بود.امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:«و مجتنی الثمرة لغیر وقت ایناعها کالزارع لغیرارضه،کسی که میوه را پیش از رسیدن بچیند،همچون کسی است که بذر خود را در زمین نامناسبی(مانند شوره زار)بپاشد.(که نیرو و سرمایه خود را تلف کرده و نتیجه اش عایدش نمی شود.» کم طاقت به افرادی گفته می شود که در گفتار و رفتار و سؤال و درخواست خود،دستپاچه اند و صبر و حوصله لازم را برای رسیدن به مقصد،از راه صحیح آن ندارند،به همین دلیل،اغلب گرفتار مشکلات و ناکامی ها می شوند.

نقطه مقابل « کم طاقتی »،تانی،اناة،خویشتن داری،تحمل،حوصله،طانینه ووقار است.

کم طاقتی را نباید با«سرعت »که بار مثبت دارد،اشتباه کرد.سرعت آن است که انسان بعد از فراهم شدن مقدمات،اتلاف وقت نکند و فرصت را از دست ندهد و به سوی مقصد بشتابد،کاری که مسلما سبب پیروزی و نجات و موفقیت است.در مواردبسیاری،میان مصادیق و موارد عجله و سرعت اشتباه شده است و یا گروهی برای توجیه اعمال نادرست خود،تنبلی و بی حالی و از دست دادن فرصتها را تحت عنوان ترک عجله و شتابزدگی توجیه می کنند،در حالی که فرق این دو کاملا واضح و روشن است واین که می بینیم،بعضی از روایات،عجله را از اسباب پشیمانی و تانی را سبب سلامت شمرده است،به خاطر همان است که در بالا اشاره شد.

پیامدهای کم طاقتی

1-اتلاف وقت و نیرو

این خوی ناپسند،آثار ویرانگری در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها دارد.

خسارتهایی که از این طریق،دامان انسان را می گیرد،فوق العاده زیاد است.از جمله این که نیروها را به هدر می دهد و مانع رسیدن به مقصد می شود،مثلا،اگر لشکر دشمن قصد بلاد اسلام را کند و سپاه اسلام صبر نکند تا لشکر دشمن در موقعیت ضعیف وآسیب پذیری قرار گیرند،یا قبل از آن که لشکر اسلام خود را بسیج و آماده کند ونقشه های جنگی را ترتیب دهد،به آنها حمله کند،نتیجه ای جز شکست و از بین رفتن قوای اسلام و به هدر دادن نیروها و جسور شدن دشمن نخواهد داشت.در کارهای شخصی و فردی نیز همین امر صادق است،زیرا هر حرکت عجولانه،سبب ناکامی و از بین رفتن نیروهاست.در«محجة البیضاء»حدیث جالبی نقل شده که شاهد گویای گفتار فوق است،در این حدیث آمده است:هنگامی که حضرت مسیح علیه السلام متولد شد،شیاطین نزد ابلیس آمدندو گفتند:امروز بتها سرنگون شده اند(مگر خبری واقع شده!) ابلیس گفت:آری!حتماحادثه مهمی روی داده است،همین جا باشید تا من تحقیق کنم و بازگردم.ابلیس پروازکرد و تمام اطراف زمین را گردش نمود و چیزی نیافت،جز این که دید حضرت عیسی علیه السلام متولد شده و فرشتگان اطراف او حلقه زده اند.ابلیس برگشت و به شیاطین خودگفت:دیشب پیامبری متولد شده است.هیچ زنی باردار نشد و وضع حمل نکرد مگر این که من حاضر بودم،جز این یکی و شما مایوس باشید از این که بعد از این بت پرستی رونقی پیدا کند، ولی(برای گمراه ساختن فرزندان آدم)،از راه عجله و اعمال سبکسرانه وارد شوید(تا شیرازه زندگی آنها به هم بریزد) (40)

یاس و ناامیدی

از دیگر پیامدهای شوم « کم طاقتی »آن است که هرگاه انسان به خاطر آن ناکام شود،حالت یاس و نومیدی به او دست می دهد و ای بسا نسبت به همه چیز،حتی تقدیر الهی بدبین گردد.لذا در حدیث پرمعنایی امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند:«لا تعجل علی ثمرة لا تدرک و انما تنالها فی اوانها و اعلم ان المدبر لک اعلم بالوقت الذی یصلح حالک فیه،فشق بخیرته فی جمیع امورک،یصلح حالک،و لا تعجل بحوائجک قبل وقتها فیضیق قلبک و صدرک و یخشاک(یغشاک)القنوط، برای چیدن هیچ میوه ای قبل از رسیدن آن،عجله مکن،تنها در موقع(مناسبش)به آن خواهی رسید(و بهره خواهی گرفت و بدان،کسی که امور تو را تدبیر می کند،نسبت به وقتی که به صلاح حال توست،آگاهتراست،بنابراین به انتخاب او در همه کارهایت اعتماد کن،تا حال تو اصلاح شود و هرگز برای نیازهای خود قبل از رسیدن وقتش «عجله »نکن که سبب تنگدلی و چیره شدن نومیدی بر تومی شود». (41)

ندامت و پشیمانی

سومین پیامد شوم « کم طاقتی »ندامت و پشیمانی است که در احادیث گذشته به آن اشاره شد.چه بسیارند کسانی که برای انجام کارها،قبل از فراهم شدن زمینه ها عجله کرده اند ونیروهایشان به هدر رفته و هرگز به مقصد و مقصود خود نایل نشده اند،در حالی که اگرکمی خویشتن داری می کردند،هرگز به چنان سرنوشتی مبتلا نمی شدند و چه بسیارکسانی که به خاطر دستپاچگی به سراغ چیزی رفته اند که دشمن جان آنها بوده و آرزومی کنند که ای کاش!به سراغ آن نمی رفتند.امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:«فکم من مستعجل بما ان ادرکه ود انه لم یدرکه،چه بسیارند افرادی که برای چیزی عجله می کنند که اگر به آن دست یابند(فورا پشیمان می شوندو)دوست دارند هرگز به آن نرسیده بودند.» (42)

هجوم اندوه و غصه

چهارمین پیامد منفی « کم طاقتی »در کارها،هجوم امواج اندوه و غصه،سوی انسان است،زیرا ناکامی ها و شکست های حاصل از عجله و دستپاچگی در بسیاری از اوقات،بسیار گران تمام می شود و انسان را با اندوه فراوان روبرو می کند.

حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام در یکی از کلمات قصارش در«غرر الحکم »می فرمایند:

العجل قبل الامکان یوجب الغصة (43) ،شتابزدگی پیش از فراهم شدن امکانات،سبب اندوه و غصه است »

-فزونی لغزش ها

از پیامدهای دیگر سوء آن،لغزش های فراوان است،زیرا تصمیم گیری صحیح نیازبه تامل و تدبر و دقت فراوان دارد و آن هم به صورت عجولانه و شتابزده امکان پذیرنیست و لذا افراد«عجول »غالبا گرفتار لغزش های مختلفی می شوند،چه در تشخیص هدف و چه در راه وصول به آن.

امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:«مع العجل یکثر الزلل،با عجله و شتابزدگی لغزش های فراوان پیش می آید» (44).و نیز می فرمایند:«من عجل کثر عثاره،هر کس شتاب کند،لغزش او بسیار خواهد بود.» (45)

فزونی خطاها

ششمین اثر کم طاقتی ،«فزونی خطاها»است که می تواند با فزونی لغزش ها یکی باشد ومی تواند دو چیز محسوب شود،خطا در تشخیص هدف است و لغزش در راه وصول به آن

امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:«اصاب متان او کاد،اخطا مستعجل او کاد،افرادخویشتن دار یا به مقصد می رسند و یا به طور نسبی موفق می شوند و افراد عجول گرفتار خطامی شوند،یا به طور نسبی خطا می کنند»

به هر حال،زیانهای ناشی از عجله و دستپاچگی،بیش از آن است که مردم عادی فکر می کنند،و جریمه ای که انسان های عجول به خاطر عجله می پردازند،قابل شمارش نیست.

ریشه های این خوی ناپسند

-هواپرستی

این خوی ناپسند،مانند بسیاری از رذایل دیگر،قبل از هر چیز از هواپرستی سرچشمه می گیرد،انسان های هواپرست، معمولا برای رسیدن به خواست دل،عجول ودستپاچه اند و غالبا هوا و هوس ها به آنها اجازه نمی دهد،در عواقب امور بیندیشند و راه درست را برای رسیدن به مقصد برگزینند،به همین جهت خود را


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره کم طاقتی