نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد هفت مقدس

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد هفت مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

هفتِ مقدس

 

1. هفت آسمان، هفت اختر، هفت اقلیم، هفت دریا، هفت امشاسپند، هفت فرشته ی مقرب، هفت گناه کبیره، و عجایب هفتگانه برای همه ی ما آشنا هستند. همه ی ما به خوبی می دانیم که عدد هفت در اسطوره شناسی و تاریخ فرهنگ بشری، و به ویژه اقوام سپیدپوست نقشی کلیدی دارد. همه ی ما با معیارهای جهانی تری مانند هفت رنگِ رنگین کمان و هفت نت موسیقی آشنایی داریم. اما چرا همه اش هفت؟ چرا به جای هفت آسمان، هشت یا شش آسمان نداشته ایم؟ چرا گناه بزرگ دیگری - مثل دروغ- هفت گناه کبیره ی یهودیان را به هشت گناه تبدیل نکرده است؟ چرا نمی توان با افزودن سروش به امشاسپندان تعدادشان را به هشت رساند؟ و چرا نمی توان ایزدی چون اهورامزدا را از این جماعت فرشتگان حذف کرد تا تعدادشان به شش برسد؟

این نوشتار تلاش کوچکی است که امکانات جدیدی را برای پاسخگویی به این پرسش معرفی می کند. من به هیچ عنوان ادعای این را ندارم که دیدگاه باستان شناختی - که اتفاقا بسیار مورد توجه من هم هست- نادرست است و آنچه که در اینجا ذکر می کنم لزوما با حقیقت تطابق دارد. فقط فکر می کنم که در دانش عصب شناسی شواهدی در این رابطه وجود دارد که نادیده انگاشته شده است. این مقاله ی کوتاه تنها تلاشی است در جهت معرفی این شواهد، و اشاره به نتیجه گیری غیرارتودوکسی که می تواند با این شواهد پشتیبانی شود. چنین می نماید که در این مورد دو نوع دیدگاه قابل تصور باشد> که در این متن، آنها را به ترتیب خواهید دید. دیدگاه نخست که تا مدتی به نظر من تازه و نبوغ آمیز می رسید، سال ها پیش از تولد من توسط دانشمندانی بزرگ به شکلی بسیار بهتر از آنچه در اینجا می بینید نتیجه گیری و صورت بندی شده است. من در اینجا با عنوان دیدگاه تاریخ مدار به آن اشاره می کنم و تنها به ذکر شواهد اندکی که در ذهن دارم استناد می کنم و از آن می گذرم. ناگفته پیداست که تعبیرات و شرحی که در این بخش داده ام نظراتی شخصی هستند و ممکن است نادرست باشند. با این وجود در این نظریات تنها نیستم. بخش دوم این رساله به شرح دیدگاه عصب شناختی کنونی ام می پردازد که به گمانم جنبه هایی از آن تازه است. تا چه مقبول افتد و چه در نظر آید.

بخش نخست : رویکرد کلاسیک

چرا در میان اقوام باستانی، و به ویژه وابستگان به تمدن های سامی و هند و اروپایی و سایر تمدن هایی که به نوعی از این آبشخور تاثیر گرفته اند، عدد هفت مقدس بوده است؟ چرا هفت، با بقیه ی اعداد تفاوت داشته است؟ یکی از راه های ساده ی پاسخ گویی به این پرسش، -که در ذات خود پرسشی باستان شناختی است،- این است که به شواهدی که در این زمینه وجود دارد، نگاه کنیم. شواهد زیادی در این زمینه وجود دارد. من در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنم و چون بحث اصلی ام در این زمینه نیست، اختصار را بر درازگویی ترجیح می دهم. شاخص ترین تمدن باستانی که این تقدس ریاضی خاص را از خود نشان می دهد، تمدن باستانی میانرودان و به ویژه تمدن بابلی- کلدانی است که از قرن هفدهم تا ششم ÷.م در عراق امروزین نقش فعالی را ایفا می کرد. نمودهای آشنای این قضیه در فرهنگ های امروزین ایران، هند، و اروپا، رسوباتی از این حضور تاریخی هستند. ما عدد هفت را به همان شدتی که در اوستا و متون زرتشتی می بینیم، در ریگ ودا و متون بودایی هم باز می یابیم. با وجود حضور مشخص وبرجسته ی این عدد در زمینه ی فرهنگ آریایی، شواهد فراوانی وجود دارد که وابستگی اصل و منشا این سنت را با تمدن های پیش آریایی نشان می دهد. می دانیم که تمدن هند و ایرانی در برخورد با تمدن های سامی، سومری و دراویدی (هندی پیش آریایی) پیش از خود، به شدت از آنها وام گیری کرده است. این وام گیری، از لحاظ جغرافیایی در حوزه ای با وسعت زیاد - از دره ی رود سند تا میانرودان و حاشیه ی دریای مدیترانه- و از لحاظ زمانی در مدتی دراز - از ظهور کاسی ها تا امپراتوری کوروش - به طول انجامیده است. یکی از عناصر مهم وام گرفته شده از تمدن سامی حاضر در این محدوده، به گواهی تاریخ، عدد هفت بوده است. اقوام پیش آریایی ساکن خاور نزدیک و میانرودان هم عدد هفت را مقدس می دانسته اند. این امر، در نظر بسیاری از محققان، در زمینه ی علمی تمدن های این منطقه -و به ویژه تمدن بابلی - ریشه داشته است. اخترشماری بابلی را در نظر بگیرید که سه هزاره قبل به آسمان خیره شده و تنها می تواند هفت نقطه ی نورانی دارای حرکات منظم را با چشمان نامسلحش رصد کند. انگیزه ی درونی او را برای عجیب و اهورایی پنداشتن این هفت خدای اساطیری، در زمینه ای فرهنگیش به یاد آورید، که زایچه و موقعیت اختران را در سرنوشت آدمیان موثر می دانست. آنگاه خواهید دید که این فرض تقدس هفت چندان هم عجیب به نظر نمی رسد. هفت اختر در آسمانند که با نور زیاد خویش، و چرخه های ساده ی قابل مشاهده شان اعجاب هر نگاه نظم جویی را بر می انگیزند. این هفت اختر، عبارت بودند از تیر، ناهید، ماه، بهرام، کیوان، برجیس و خورشید. در این میان، سین -خدای ماه-> شمش -ایزدِ خورشید- و ایشتار -ایزدبانوی ناهید- در اسطوره شناسی بابلی نقشی مرکزی را بازی می کنند. این اخترها در تمدن سومری هم شناخته شده بودند و به تدریج با افزایش معنای نمادین و مرموز عدد هفت در تمدن های بعدی، جنبه های الاهی شان هم بیشتر شد. همین هفت اختر در ایران باستان با نام هایی که ذکر شد حضور داشتند و نام هرکدام شان یادآور یک خدای آریایی قدیم بود. این خدایان پس از ظهور نخستین پیامبر یکتاپرست تاریخ -زرتشت - به مرتبه ی فرشتگی نزول کردند، اما همچنان اختر خود را حفظ کردند. همین هفت اختر در تمدن های ژرمن و لاتینی در قالب نام های هفت روز هفته ظاهر شدند.شواهد تاریخی نشان می دهد که عدد هفت و اهمیت اساطیری آن به تدریج به سایر تمدنهای متاثر از خاورنزدیک نیز تعمیم یافته است. در فلسفه ی فیثاغورثی عدد هفت را در مقام راز کائنات و نماد خرد می بینیم. هفت نخستین عدد اولی است که ما به ازای خارجی (و در واقع آسمانی ) دارد. به گفته ی بوفیر، این عدد به دلیل نداشتن مادر در نظام عددشناسی فیثاغورثی، به آتنا که بدون مادر زاده شد> شباهت دارد. علاوه بر این، هفت، باکره و فاقد فرزند هم در نظر گرفته می شد و این هم دلیل دیگری برای شبیه پنداشتن آن با آتنا بوده است. آتنا، الاهه ی خرد و دانش بود و همچنان که هفت> همتای سر و عضو شریف کالبد اعداد محسوب می شد، او هم در اساطیر از سر زئوس -خدای خدایان - بیرون می آید. با ورود عناصر ادیان سامی به پهنه ی فرهنگ آریایی، عدد هفت هم با ترکیبات و تعابیر جدیدی بار دیگر رستاخیزی را از سر گذراند. در قرن دوم و سوم میلادی موجی از مسیحیت امپراتوری روم را در خود گرفت و همزمان با رواج یافتنش عناصر فرهنگی میزبان را هم به وام گرفت. عناصری مشهور که نمونه هایش صلیب و کلیسا و سلسله مراتب روحانی میتراپرستان هستند. به این ترتیب عدد هفت نیز در میان سایر عناصر مقدس مذهبی از فرهنگی به فرهنگ دیگر منتقل شد و رنگ و شکلی تازه به خود گرفت. هفت سیاره ی نماد خداوندان قدیم، به هفت آسمان تبدیل شد و هفت رب النوع برجسته ی رومی جای خود را به فرشتگان هفت گانه دادند. هفت قرن پس از ظهور مسیح، موج فرهنگی مشابه دیگری نیمکره ی شرقی را در خود گرفت. همان نمایشی که در نیمکره ی غربی در برخورد بین میتراپرستی و چندخدایی رومی و مسیحیت بازی شده بود، این بار در مبارزه ی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد هفت مقدس