نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک

اختصاصی از نیک فایل گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک


گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک

دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 120

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در  تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است .
هرگاه حل درست یک مسله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد , جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشترمورد پذیرش قرار می گیرد .
اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تراز جواب غلط آن باشد، تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشربه دلیل ذات جستجو گر خویش  برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است . گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت وشب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور  ,و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالارفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان .اگر چه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است  ، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه خود ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم یک حرکت با شتاب ثابت است ، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالارفتن بیشتر است یا پائین آمدن جواب غلط می دهند .
اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا  مقوا به گلوله ، باز جوابشان غلط است . در مبحث الکتریسیته, فشارو.... نیزکم وبیش همین مشکلات وجود دارد .
پس دبیران فیزیک ب دو کاررا باید  انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سراریزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی  از اطلاعات است کار راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم وهنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم هرگز با حوصله در آزمایشگاه پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه ، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .
مشکل بعدی عدم استفاده از آزمایشگاه به هر دلیلی است ,که یادگیری را مشکل می کند گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود .
ولی کمتربه این موضوع توجه میشود.
مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب ، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام ، استفاده از نیروهای شرکتی ، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهمتر کاهش ساعت تدریس در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود .
مشکلات تدریس درس فیزیک ودانستنیها
فیزیک به عنوان علم یافتن قوانین حاکم بر طبیعتی است که انسان از بدو خلقت در  تعامل با آن بوده و در خصوص آن تفکر می کرده است و بی شک برای تمام رخدادها و مسائل موجود در طبیعت در ذهن خودش راه حل هایی ارائه کرده است که اکثر آنها نادرست است . هرگاه حل درست یک مسأله علمی از ذهن عامه مردم دور باشد ، جواب غلط ولی نزدیک به ذهن بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرد . اینکه آیا خورشید به دور زمین می گردد یا زمین به دور خورشید ، مسأله ای نیست که در زمان خودش حتی در زمان فعلی راه حل درستش قابل فهم تر از جواب غلط آن باشد؛ تدریس فیزیک از آنجا با دشواری روبروست که بشر به دلیل ذات جستجوگر خویش  برای تمام واقعیت ها ، درست یا غلط راه حل هایی ارائه کرده است. گاهی ستاره ها را ارابه های آتشین خدایان می داند که روزها در استراحت و شب ها در حل جنگ و ستیزند و زمین را بر شاخ گاو ، گاو را بر پشت ماهی تصور و کوچکترین قسمت اجسام را مولکول فرض می کند علت سقوط اجسام و بالا رفتن دود را اینگونه فرض می کند که اجسام از زمین منشأ گرفته و آتش از آسمان؛ گرچه امروزه این تفکرات برای ما نابخردانه است، ولی واقعیت اینست که وجود داشته و امروز هم به نوبه ی خود، ذهن دانش آموزان پر از جوابهای غیر منطقی است به خصوص در محدوده ی فیزیک کلاسیک . شما اگر 10 بار تکرار کنید که پرتاب در راستای قائم، یک حرکت با شتاب ثابت است، باز هم بیش از 70 درصد دانش آموزان در مورد اینکه شتاب اجسام هنگام بالا رفتن بیشتر است یا پائین آمدن، جواب غلط می دهند . اگر بارها بیان کنید که در شلیک گلوله به مقوا اندازه ی نیروی گلوله به مقوا بیشتر است یا  مقوا به گلوله، باز جوابشان غلط است. در مبحث الکتریسیته؛ فشار و .... نیز کم و بیش همین مشکلات وجود دارد . پس دبیران فیزیک دو کار را باید  انجام دهند . اول اینکه ذهن دانش آموزان را از آموخته های غلط خالی کنند و سپس واقعیتهای موجود را جانشین سازند. این کار در واقع به منزله ی تغییر جهت رودخانه است از سرازیزی به سر بالایی . در فیزیک جدید به دلیل اینکه ذهن دانش آموزان تقریباً خالی  از اطلاعات است کار، راحت تر به نظر می رسد ولی مشکل این است که در این خصوص ما معلمان نیز به اندازه کافی اطلاعات نداریم و هنوز به درک کاملی از مطلب نرسیدیم تا بتوانیم آن را به خوبی بیان کنیم، هرگز با حوصله در آزمایشگاه، پدیده فوتوالکتریک ، تابش جسم سیاه، و کار با نیم رسانا را تمرین نکردیم به همین دلیل به سرعت از آنها می گذریم .مشکل  بعدی، عدم  استفاده  از  آزمایشگاه به  هر دلیلی است که یادگیری را مشکل می کند؛ گاهی مطلبی که در ساعت های متمادی تدریس برای دانش آموزان قابل فهم نیست ، با یک جلسه آزمایش کاملاً درک می شود ولی کمتر به این موضوع توجه می شود . مشکل بعدی عدم برنامه ریزی درست در رعایت ارتباط منطقی بین دروس فیزیک در پایه های مختلف است به تمام این موارد، عدم برگزاری دوره های ضمن خدمت بطور مرتب، عدم آموزش نیروهای تازه استخدام، استفاده از دبیران رشته های غیر مرتبط با فیزیک و از همه مهم تر کاهش ساعت تدریس فیزیک در طول هفته از جمله مشکلاتی است که به موارد قبل اضافه می شود شاید بهتر باشد تغییراتی اساسی در زمینه تدریس فیزیک ایجاد شود .
آیا می دانید که:
می دانیم اجسامی که سطح تیره ای دارند وقتی در مقابل نور خورشید قرار می گیرند بیشتر از اجسامی که سطح روشنی دارند گرم می شوند این موضوع در مورد بالا پوشی که بادیه نشینان درصحرا می پوشند صدق می کند، یعنی بالاپوش سیاه بیشتر از بالاپوش سفید گرم می شود .     پس چرا بادیه نشین ردایی سیاه برتن می کند؟ آیا واقعاً این پوشش موجب کاهش شانس زنده ماندن در محیط بیابانهای سوزان نمی شود؟ جواب: بله؛ این قابل قبول است که در بیابانهای سوزان ردای سیاه تقریبا 6درجه نسبت به ردای سفید مشابه خود گرمتر است؛ اما با اینحال بادیه نشینان صحرای سیناهمچنان  ردای  سیاه می پوشند چرا که خودش دمای بیشتری نسبت به ردای سفید دارد و می تواند هوای درون ردا را گرم  کنددر نتیجه هوای گرمتر سریعتر  بالا  می رود و از منافذ پارچه خارج می شود؛ و در همین زمان هوای بیرونی از پایین ردا که باز است به داخل ردا کشیده می شود بنابراین درزیر ردای سیاه گردش هوا افزایش می یابد واین موضوع، بادیه نشین را نسبت به کسی که ردای سفید پوشیده خنک تر می کند.در واقع نسیم پیوسته ای که به بدن بادیه نشین می وزد  می تواند برای او احساس آرامش ایجادمی نماید.این موضوع توسط چهار فیزیکدان بررسی شده ونتیجه ی فوق در مجله ی علمی وپژوهشی نیچر(معتبرترین مجله علمی دنیا) به چاپ رسیده است.
دلایل افت تحصیلی در درس فیزیک 1 و آزمایشگاه  
علم فیزیک یکی از علوم پایه مهم در دنیای علم امرو ز می با شد که نقش مهمی در زندگی انسانها دارد و دائما در حال تغییر و تحول می با شد تا جای که د ر نشست های بین المللی از کشو رهای جهان خو ا سته شده تا آمو زش فیزیک را   بعنوان امر حیاتی در زندگی شهروندان به حساب آورند و با توجه به تاثیر این علم در پیشرفت صنعت ،علوم وتکنولوژی لازم است فعالیتهای زیادی برای ایجاد انگیزه وعلاقه جهت یادگیری فیزیک در دنیای امرو ز انجام پذیرد در کشو ر ما نیزآمو زش درس فیزیک به صورت رسمی ازسا ل ا ول دبیرستا ن شروع می شود و  رفته رفته تخصصی تر میگردد
.با توجه به اینکه دانش آموزان تا سال اول دبیرستان تقریباً هیچ گونه پیشینه ای از درس فیزیک ندارند و با واژه فیزیک بیگانه ا ند معمولا ًمشکلات زیادی در امر یادگیری برای دانش آمو زان سال اول دبیرستان پیش می آید  و تقریباً قریب به اتفاق معلمانی که در پایه اول دبیرستان درس فیزیک را تدریس می کنند با این مسئله مواجه هستند.
       مشکلاتی نظیر اضطراب ،نگرانی ، دلهره و ضعف در حل مسا ئل فیزیکی و د رک مفاهیم آن د ر ا بتدا با عث کا هش نمرات درسی ، د ر ادا مه با عث بی علا قگی و د ر نهایت مو جب گرا یش ا ندک آنها به  فیزیک د ر پایه ها ی با لا تر و مخصوصا مدارج دانشگاهی  می گردد .
حال آنکه فیزیک یکی از علوم پایه و بنیادی می باشد و بایدتوجه قابل ملاحظه ای برای رفع مشکلات در این مورد مبذول داشت.
      برای مرتفع کردن  این  معضلات باید از دو جنبه کلان  و خرد موضوع را مورد بررسی قرار داد.
یکی از جنبه های کلان ،  مسائل مربوط به سیاستهای دفتر تا لیفات و برنامه ریزی کتب درسی کشور می باشد.
در نظام آموزشی کشور ما سال اول دبیرستان عمومی تلقی میگردد بطوریکه بایددروس ارائه شده دراین مقطع تحصیلی جنبه عمومی داشته و اطلاعات دانش آموزان  را در زمینه های موردنظر ارتقاء ببخشد و از پرداختن به مسائل تخصصی و جز ئیات پرهیز نماید. چرا که تمامی دانش آموزان با علایق و استعدادهای متفا وت به طو ر یکسان د ر ا ین پایه تحصیل می کنندو گرایش تخصصی آنها وتحصیل در رشته های مختلف ا عم از ریاضی و فیزیک ، تجربی ، ا نسا نی ، هنر ، فنی و حرفه ای و کارودانش  از سال دوم آغاز می گردد. در صورتیکه در تالیف کتب درسی برای سال اول دبیرستان خصوصا دردرس فیزیک به این موضوع توجه کمتری شده ودروس ارائه شده به صورت تخصصی و فراتر از فهم واستعداد دانش آموزانی است که گرایشی به رشته های تخصصی فیزیک(ریاضی و فیزیک،تجربی ) ندارند.بنابراین مشکلات و معضلات عدیده ای را برای یادگیری دانش آموزان وآموزش دبیران فراهم آورده است.  با توجه به اینکه دانش آمو زان سال اول دبیرستان غربا لگری نشده اند و علائق و استعدا دهای آنها مو رد بر ر سی قرا ر نگرفته است یادگیری دروس پایه مانند فیزیک بطور اختصاصی مشکلات زیادی را درپایه اول دبیرستان فراهم می آورد. البته آشنایی  با این دروس برای دانش آموزان بصورت عمومی لازم وضروری می باشد.ولی ا رائه آنها بصورت تخصصی دریادگیری دانش آموزان خدشه ایجادکرده وبا عث افت تحصیلی شدیدآنان می گردد که در نهایت باعث بی علاقگی آنان به تحصیل در مقاطع بالاتر می شود . در صورتیکه اگر محتوی کتب  سال اول بخصوص فیزیک به صو رت عمومی باشد  و به طور مثال  از کاربردهای فیزیک در زندگی و تکنولوزی و جنبه های عمومی آن در تالیف کتاب فیزیک ۱ و آزمایشگاه استفاده شود تاثیر آن در یادگیری دانش آموزان به مراتب بالاتر از اکنون می باشد که دانش آموزان مطالب اختصاصی دور از ذهن را به صورت طوطی وار حفظ می کنند و چون در سالهای بعد دیگر ازدرس فیزیک خبری نیست تمام مطالب آن را به ورطه فراموشی می سپارند.بنابراین می توان گفت اگر مطا لب ا را ئه شده د ر د رو س سا ل او ل د بیر ستا ن بخصوص در درس فیزیک به صورت عمومی باشد:
  اولا-  دیگر از افت تحصیلی بالا در سال اول دبیرستان خبری نخواهد بود.       
 ثانیا -  با توجه به اینکه مشکل افت تحصیلی در سال اول دبیرستان مرتفع می گردد مشکل افت تحصیلی در سا لهای بعد نیز به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد زیرا با عمومی  شدن مطا لب دروس پایه ا ز جمله فیزیک دانش آموزان به راحتی این دروس را پاس می کنند و بنابراین از سرخوردگی و احساس اضطراب و نگرانی آنها برای ادامه تحصیل کم می شود و با شناخت بهتری از خود و استعدادهای  خود به تحصیل در سالهای بعد ادامه می دهند.      

  از دیگر جنبه های کلان افت تحصیلی در درس فیزیک سال اول دبیرستان ، سیا ستهای نظام
آمو زشی کشو ر جهت  بالا بردن کمیت آموزش  می باشد. موضوعی که باعث مهجور ماندن کیفیت آموزشی می گردد . بطوریکه مطابق با این سیاست ، بیشتر دانش آموزانی که به سال اول دبیرستان راه می یابند ازبندتبصره دریک یا چند درس در دوره راهنمایی  استفاده می کنند و معمولا دروسی را که تبصره می نمایند ریاضی و علوم سوم راهنمایی می باشد که از مهمترین دروس پیش نیازبرای یادگیری درس فیزیک است.بنابراین واضح و مبرهن است بیشتردانش آموزانی که به سال اول دبیرستان راه می یابندتقریبا هیچ گونه پیش زمینه ای برای یادگیری د رس فیزیک  ندا رند ، د ر نتیجه لازم است که مسئولین امر با دقت بیشتری  برای آموزش کشو ر برنامه ریزی کنندو عواقب بعدی  بعضی  قوانین و مصوبات را در نظر داشته باشند . شایدیک قانون بتواند مشکلی را دریک مقطع  زمانی و یا مکانی حل نمایداما  اگر بدو ن در نظرگرفتن جوانب امر با شد باعث برو ز مشکلات عدیده ای د ر مقا طع بعدی      خوا هد شد که این مسئله معمولا ضعف بیشتر قوانین و  مقررات مصوب می باشد.
جنبه سوم از مبحث کلان افت تحصیلی  در درس فیزیک ۱ و آزمایشگاه ، هم خوا نی ندا شتن  ساعت تدریس درس فیزیک ۱ و آزمایشگاه با محتوی حجم مطالب آن می باشد .محتوی مطالب کتاب فیزیک ۱ و آزمایشگاه هر سال در حال افزایش است ، حال آنکه ساعات تدریس آن از گذشته تا بحال    رو ند نزولی  را طی کرده است بطو ریکه در حال حاضر  ساعات تدریس این کتاب ۳ ساعت در هفته می باشد ، یعنی  یک دبیر درطی۳ ساعت درهفته باید قادر باشد تمام مطالب کتاب را همراه با فرمولها ، شکلها و آزمایشها تدریس نماید ، حال آنکه از طرفی، بسیاری ازمطالب ارائه شده دراین کتاب به صورت کلی است و دبیر برای فهما ندن آنها به دانش آمو زان باید ا ز یک سری مطا لب جزئی استفاده نمایدکه خود مستلزم زمان زیادی می باشد ازطرف دیگرانجام آزمایشات کتاب به صورت فعال درسرکلاس درس توسط دانش آموزان  بسیار وقت گیر است. همچنین نمی توان بعض مطالب کتاب را به صورت ساده بیان نمود ، زیرا مباحثی در کتاب فیزیک ۱ و آزمایشگاه مانند نور ، آینه ها و عدسی ها گنجاده شده که در هیچ یک از مقاطع تحصیلی دبیرستان تکرار نمی گردد و جالب آنکه همین مطالب حدود 15% الی 20%  سوالات فیزیک کنکور هر سال را تشکیل می دهند، بنابراین با توجه به مطالب فوق ، نتیجه می گیریم  که  برای تدریس کتاب فیزیک ۱ و آزمایشگاه ، به صورت جامع و کامل ۳ ساعت در هفته اصلا کافی نمی باشد و لازم است یا  از حجم مطالب آن کاسته شود  و همانطور که قبلا  گفته شد جنبه عمومی پیدا کند و یا حداقل ساعات تدریس آن افزایش یابد.                       
  اگر از جنبه های کلان ا فت تحصیلی د ر د رس فیزیک سا ل او ل دبیرستا ن گذ ر کنیم به بحث خرد آن می رسیم که گریبانگیر دبیران محترم می باشد . البته لازم به ذکر است که تا چشمه گل آلود باشد کاری از فرودستان  پایین چشمه بر نمی آید، اما با توجه به اینکه کار معلم سوختن و ساختن است به امیداینکه روزی ، روزگاری بزرگدستان  به فکر تصحیح   قوانین ومقررات باشند، شاید بتوان  گفت تنها کاری که در این شرایط بغرنج از عهده دبیران محترم بر می آید آن است که مراحل زیر را در برنامه تدریس خود در نظر داشته باشند:                                                                 
  1- در ابتدای سال تحصیلی پیش زمینه ای فکری در ذهن دانش آموزان از وا ژه فیزیک ،کاربرد آن در زندگی روزمره  و اهمیت آن در پیشرفت علوم ، تکنولوژی و فنآوری  ایجاد نمود.                    
 2- همچنین درابتدای سال تحصیلی  روابط ریاضی دوره  راهنمایی مرتبط با درس فیزیک سال اول دبیرستان یادآوری گردد و نحوه تبدیل واحدها در موارد لازم ذکر شود.
 3-  مراحل حل مسئله شامل ( معلوم و مجهول کردن ، تبدیل واحدها ، نو شتن فرمو لهای مربوطه ، جا گذا ری صحیح ، حل مسئله بصورت ریاضی  و نتیجه گیری ) به دانش آموزان آموزش داده شود    
  4-  آزمایشهای کتاب به صورت کاملا ساه در حد وقت کلاس انجام گیرد .                               
   5-  تدریس در حد امکانات و وقت بصورت فعال و دانش آموز محور انجام گیرد و از تدریس بصورت سخنرانی و معلم محوری که باعث خستگی دانش آموزان می شود پرهیز گردد.

البته شایان ذکر است که با توجه به وقت اندک تدریس درس فیزیک ۱ و آزمایشگاه ، حجم زیاد مطالب و تخصصی بودن آنها ، انجام تمام مراحل بالا کمی دور از ذهن و غیر قابل تصور باشد ، اما امید است با تغییر در سیاستهای کلان آمو زش وپرو رش بتوان مشکلات آمو زشی و پرو رشی کشو ر را حل نمود و روزی برسد که معلم بدون دلهره از کمبود وقت و امکانات و .... بتواند تدریسی در خور شان خود ودانش آموزان انجام دهد .
بررسی مشکلات یادگیری دانش‌آموزان در درس فیزیک  
      فرآیند یاددهی ـ یادگیری از دیرباز مورد توجه پیشگامان تعلیم و تربیت بوده است تا آنجا که کتاب‌ها و مقالات بسیار زیادی ( اکثراً توسط روان‌شناسان ) در این باره نوشته شده است اما موضوع بسیار مهم این است که تا فرد یاد دهنده بطور عملی و مستمر با گروه‌های مختلف یادگیرنده در ارتباط نباشد ، بسیاری از مطالب کلیدی این فرآیند را درک نخواهد کرد که شاید بسیار ساده تر از مطالب ارائه شده از دیدگاه روانشناختی و تربیتی باشد تحقیقی که نتیجة آن به‌دنبال خواهد آمد به‌دنبال مشکلات اصلی یادگیری دانش‌آموزان البته از دید معلمان آنان بود . عناوین موضوعات هر چند کلی بیان شده بود اما دورنمای خوبی از مشکلات اصلی آنان به‌دست آورده می‌شد چرا که دبیران محترم به 9 مورد آن از مجموع 17 مورد پاسخ بالای 50 درصد داده بودند البته چند مورد دیگر آن نیز جای بحث دارد ! که در جای خود مورد بررسی قرار خواهد گرفت در قسمت بحث و ارائه پیشنهاد جزئیات این درونمای کلی تا حدی مطرح می‌شود در پایان سوالات از همکاران خواسته شده بود که نظرات خود را به جز این 17 مورد بیان فرمایند که فقط 5 نفر آن را تکمیل فرموده بودند که موارد مطرح شده توسط آنان نیز در قالب همین 17 مورد بود البته با تأکید بیشتر و مورد جدیدی یافت نشد .



روش تحقیق :
      ابتدا پرسشنامه‌ای مطابق آن‌چه ضمیمه می‌شود تهیه گردیده و به دبیران منطقه در تمامی دبیرستان‌های دخترانه و پسرانه در سطح شهرستان اسلام‌شهر ارسال گردید سپس پرسشنامه‌های تکمیل شده جمع‌آوری و تک‌تک سوالات مورد بررسی قرار‌گرفته شد و درصد پاسخ مثبت به آنها محاسبه گردید .
نتایج پاسخ مثبت به‌هر سوال بر حسب درصد :
سوال 1) %35/82       سوال2 ) %7/11         سوال3 ) %58/70      سوال4 ) %88/5
سوال5 ) %47/76       سوال6 ) %11/94       سوال7 ) %82/58      سوال8 ) %70/14
سوال9 ) %70/14       سوال10 ) %82/8        سوال11 ) %05/47      سوال12 ) %94/52
سوال13 ) %100        سوال14 ) %50                   سوال15 ) %11/44      سوال16 ) %35/32
سوال17 ) %94/52
بحث و نتیجه گیری در مورد یافته‌های عددی و پیشنهاد راه کار عملی :
      سوال 1 ـ کافی نبود ساعات درس فیزیک به‌عنوان مشکل مطرح شده بود که %35/82 به‌آن پاسخ مثبت داده بودند اما بهتر بود فیزیک 1 و 2 و 3 پیش‌دانشگاهی هر کدام به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار می‌گرفت چرا که فیزیک1 با توجه به اینکه فیزیک عمومی است و مطالب و مسائل آن نباید خیلی بالاتر از سطح کتاب مطرح شود زمان 3 ساعت برای تمام کردن و یاد دادن مفاهیم کتاب کافی به‌نظر می‌رسد که شاید دلیل همکارانی که این مورد را مشکل ندانسته‌اند این موضوع باشد .
اما درصد بالای پاسخ مثبت به این سوال نشان می‌دهد که از کنار این مشکل ساده نمی‌توان گذشت از طرفی امکان تغییر ساعت در برنامة درسی نیز وجود ندارد و یا از ما ساخته نیست بنابراین تشکیل کلاس‌های فوق برنامه فوق برنامه برای رفع این مشکل ضروری به ‌نظر می‌رسد و مسائل مالی آن نیز یا باید از طریق اولیا و یا در صورت مشکلات مالی دانش‌آموزان ( بسیاری از همکاران به‌آن اشاره کرده‌اند ) از طریق مدیر مدرسه تأمین شود .
      سوال 2 ـ عدم انگیزة کافی دبیر در ایجاد ارتباط با دانش‌آموزان به‌عنوان مشکل مطرح شده بود چرا که یاد‌دهی یادگیری مناسب بدون ارتباط مؤثر با دانش‌آموزان بسیار مشکل و یا غیر ممکن است چه بسا دبیرانی که از نظر علمی در سطح بالایی باشند اما در ایجاد ارتباط با دانش‌آموزان موفق نباشند و یا انگیزه‌ای برای این‌کار نداشته باشند از طرفی دبیرانی هستند که هر آنچه می‌دانند با ارتباط برقرار کردن قوی و مثبت با دانش‌آموزان در اختیار آنان قرار می‌دهند و در امر آموزش بسیار موفق هستند . در پاسخ به این سوال %7/11 دبیران پاسخ مثبت داده بودند که به این معناست که این مشکل به‌عنوان مشکل اساسی در سطح منطقه مطرح نیست چرا که %88 دبیران با پاسخ منفی به این سوال انگیزة کافی خود را در ایجاد ارتباط با دانش‌آموزان مطرح کرده بودند که این مورد کلی از یافته‌های ارزشمند و خلاف فرضیه قبلی این تحقیق بود
      سوال3 ـ استاندارد نبودن کتب آموزشی به‌عنوان مشکل مطرح شده‌بود که %58/70 دبیران به‌آن پاسخ مثبت داده بودند چرا که طبق نظریان خود همکاران بعضی مطالب در کتاب خیلی ناقص و سطحی بیان شده که تفهیم آن به‌دانش‌آموزان مشکل است . از طرفی کاربرد بعضی از مفاهیم فیزیک در کتاب نیامده است یا مطالب مطرح شده همخوانی کافی یا سطح ریاضی دانش‌آموزان ندارد مثلاً مبحث شکست نور فیزیک1 که روابط Sin را مطرح کرده ، چرا که تازه در سال اول دانش‌آموز در ریاضی با Sin آشنا می‌شود و تقریباً همزمان دو دبیر ریاضی و فیزیک شروع به‌تدریس این موضوع می‌کنند وضعیت بدتر آنکه بسیاری از دبیران ریاضی این موضوع را به پایان کتاب موکول می‌کنند . در مجموع هر چند این مشکل وجود دارد اما کار زیادی از ما ساخته نیست شاید درحد نوشتن انتقادی و ارسال آن به مؤلفین کتاب که خوانده شود و یا خیر .
      سوال 4 ـ عدم توانایی کافی دبیر در تدریس برخی موضوعات به‌عنوان مشکل مطرح بود که فقط %88/5 به آن پاسخ مثبت داده بودند یعنی از 34 دبیر فیزیک فقط 2 نفر در تدریس برخی موضوعات ضعیف هستند که شاید مهمترین یافته حاصل از این سوال اعتماد به نفس بالای دبیران منطقه باشند چرا که با وجود کلمة برخی موضوعات در سوال درصد پاسخ مثبت بالاتری پیش‌بینی می‌شد به‌هرحال به روز شدن اطلاعات دبیر ، بیان مثال‌های کاربردی در تدریس ، استفاده از روش تدریس مناسب با هر مبحث مفید به‌نظر می‌رسد .
      سوال5 ـ بی‌انگیزگی دانش‌آموزان به‌طور کلی نسبت به یادگیری مطرح شد بود که همة درس‌ها از جمله فیزیک را شامل می‌شود که %47/76 دبیران فیزیک به‌آن پاسخ مثبت داده بودند . این بی‌انگیزگی ممکن است ناشی از عدم امکان قبولی در رشته و شهر مناسب در کنکور ، بازارکار ، مشکلات اقتصادی و فرهنگی خانواده‌ها و ... باشد . در مجموع هدفمند کردن فعالیت‌های آنان و توجه به علایق آنان و بیان مسائل جذاب و جالب علمی در حین تدریس تا حدودی از این مشکل می‌کاهد .
      سوال6 ـ تلاش نکردن و درس نخواندن خود دانش‌آموزان بیان شده بود که %11/94 دبیران به آن پاسخ مثبت داده بودند که بعد از سوال 13 ( ضعف اساسی دانش‌آموزان در ریاضیات ) بالاترین پاسخ مثبت بین همة سوالات را دارا می‌باشد این مشکل و همچنین مهمترین مشکل دانش‌آموزان در‌تمامی دروس می‌باشد . صرف‌نظر از عدة کمی در کلاس که دارای مشکلات جدی از جمله مواردی که در سوال قبل ( بی انگیزگی ) مطرح شده به‌طور کلی حتی بسیاری از دانش‌آموزان قوی نیز بیشتر تلاش را وظیفة معلم می‌دانند تا خودشان و اساساً نقش‌ها در تدریس جابه‌جا شده است چرا که طبق نظریان بسیاری از اساتید تعلیم و تربیت وظیفة معلم تنها ایجاد سوال و بیان موضوع به‌طور کلی است و تا خود دانش‌آموزان به‌دنبال سوال نروند ( خواه پاسخ را بیابند یا خیر ) یادگیری حقیقی حاصل نخواهد شد . اما وضعیت فعلی از دید دانش‌آموزان نه‌تنها تفهیم مطالب به‌طور کامل را وظیفة معلم دانسته بلکه حل تک‌تک تمرین‌ها و فعالیت‌ها را نیز از وظایف مهم او می‌شمارد تازه پس از یاد نگرفتن نیز مقصر اصلی معلم است سوال این است که آیا خود معلمان و سیستم آموزشی در پدید آمدن و گسترش روز به روز این مشکل نقش دارند یا خیر که یک بازنگری و تغییر کلی در اینجا ضروری به‌نظر می‌رسد .
      سوال7 ـ عدم استفاده مناسب از وسایل کمک آموزشی در تدریس به‌عنوان مشکل مطرح شده بود که %82/58 دبیران به‌آن پاسخ مثبت داده بودند که با فرضیة اولیه نیز تا حدودی سازگار می‌باشد چرا که ثابت شده است که استفاده از وسیلة کمک آموزشی در درک و لمس بهتر مفهوم توسط دانش‌آموزان تأثیر انکار ناپذیری دارد ، از سویی دیگر در استفاده از این وسایل نیز محدودیت‌هایی وجود دارد که از جمله امکانات مدرسه و زمان کلاس می‌باشد .
      اما نکته قابل اجرا در حل این مشکل آن است که اولاً دبیر سعی در استفادة بهینه از امکانات موجود داشته  باشد ثانیاً وسایل کمک آموزشی صرفاً وسایل پیشرفته آزمایشگاهی اطلاق نمی‌شود . کما اینکه یک لولة خودکار بیک نیز کنار پنجرة کلاس در تدریس تجزیة نور توسط منشور بسیار چاره‌ساز خواهد بود .
      در سوال 8 ـ مشکل عدم همکاری متصدیان آزمایشگاه مطرح گردیده بود که %7/14 دبیران به‌آن پاسخ مثبت داده‌ بودند در هر صورت به‌دلیل کمبود وقت آزاد دبیر در مدرسه همکاری متصدیان ضروری است اما پاسخ مثبت کم به این سوال نشان دهندة همکاری خوب بین متصدیان و دبیران در سطح منطقه می‌باشد .
      سوال9 ـ مشغولیت دبیر به کارهای دست و پاگیر بخشنامه‌ای را به‌عنوان مشکل بیان کرده است که %7/14 دبیران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند که در این مورد نیز مشکل جدی به‌نظر نمی‌رسد . اما واضح است که هر چه دبیر فراغت ذهنی بیشترداشته باشد کارآیی او در تدریس نیز بسیار بالاتر می‌رود . مثلاً اجرای بند به بند مفاد ارزشیابی ممکن است قدری از انرژی و وقت دبیر را به خود اختصاص دهد که البته ارزشمند است اما هنوز ارزشیابی که وظیفة اصلی معلم را در تعلیم و تربیت بسنجد اجرا نشده است چرا که مجریان این ارزشیابی فقط دانش‌آموزان هستند و بس و آنهم با ملاک‌های دقیق خودشان البته امتیاز این ارزشیابی پس از سال‌ها به دبیر داده می‌شود .
      در سوال 10 ـ استفادة نامناسب از تنبیه و تشویق مطرح شده بود که فقط %82/8 همکاران به‌آن به دید مشکل نگریسته‌اند در هر صورت درصد پایین این مورد نشان دهندة آن است که وجود این مشکل حاشیه‌ای است اما تنبیه و تشویق مناسب ابزار بسیار قوی در فرآیند یاددهی ـ یادگیری همواره مطرح بوده و هست و بر همة دبیران لازم است تا انواع آن‌را با رجوع دیگر به کتاب‌های روانشناسی تربیتی بار دیگر مرور کنند .
      سوال 11ـ مشکل بودن بعضی مباحث فیزیک بیان شده است که %05/47 همکاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند که همانطور که در مورد سوال 3 ( استاندارد نبودن کتب آموزشی ) نیز بیان شد . حتی اگر این مشکل نیز وجود داشته باشد کار چندانی در تغییر مباحث از دبیر ساخته نیست پس فقط باید به‌دنبال راه حلی بهتر در تفهیم این مباحث به دانش‌آموزان بود .
      سوال12ـ نامناسب بودن کلاس‌های ضمن خدمت برای دبیران را به‌عنوان مشکل مطرح ساخته است که %94/52 دبیران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند که هر چند این مشکل آمار بالای %50 را دارد و نسبتاً مهم تلقی می‌شود اما حل آن تنها توسط مسئولین آموزش نیروی انسانی امکان‌پذیر است . استفاده از اساتید مجرّب و متعهّد ، زمان مناسب کلاس‌ها ، منسجم بودن مطالب ارائه شده در این کلاس‌ها ، مرتبط بودن با مطالب کتاب‌های درسی به مفیدتر شدن این کلاس‌ها کنک خواهد کرد .
      در سوال13ـ ضعف اساسی دانش‌آموزان در ریاضیات به‌عنوان مشکل بیان شده است که %100 همکاران به آن پاسخ مثبت داده‌اند که این سوال بالاترین درصد را در بین همة سوالات به خود اختصاص داده است درهرصورت وجود این مشکل انکار ناپذیر است . از طرفی کمبود زمان کلاس فیزیک اجازة لازم را به دبیر برای توضیح زیاد ریاضی مسأله‌ها نمی‌دهد پس یا باید از دبیران ریاضی کمک گرفت که در مثال‌های خود از فرمول‌ها و مسأله‌های فیزیک استفاده کنند و یا اینکه جزوات ریاضی مناسب با هر کتاب فیزیک توسطه معلم تهیه و به ‌دانش‌آموزان ارائه شود .        سوال14 ـ پندارة منفی دانش‌آموزان نسبت به درس فیزیک به ‌عنوان مشکل مطرح شده که %50 همکاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند از آنجا که تصور قبلی فرد از هر موضوع در عملکرد او نقش دارد دانش‌آموزان نیز وقتی درسی را سخت شنیده‌ باشند در یادگیری آن نیز تلاش جدی نخواهند کرد چه بسا که درس مشکلتری را با تصور ساده بودن آن بسیار بهتر یاد خوهند گرفت . پس بر دبیران لازم است تا در جلسات اول بخصوص در پایة اول نسبت به نقش‌گیری این موضوع در ذهن دانش‌آموزان حساس بوده و با بیان مثال‌های کاربردی و جذاب و بیان مسایل ساده در ابتدا او را به فیزیک علاقمند ساخته و درس فیزیک را برای او سخت جلوه ندهد .
      در سوال 15ـ اضطراب نمره از سوی دانش‌آموزان و درصد قبولی از سوی دبیران مشکل مطرح شده است که %11/44 همکاران به‌آن پاسخ مثبت داده‌اند . اگر بتوانیم موضوع یادگیری را از نمره و درصد قبولی جدا کنیم کار بسیار شایسته و مهمی انجام داده‌ایم اما این موضوع در عمل تقریباً غیرممکن است چرا که ما به‌هرحال برای تعیین سطح یادگیری آنان به یک ابزار نیازمندیم . اما تهدیدهای مکرر از سوی دبیر و ایجاد اضطراب در دانش‌آموزان نیز از عوامل مخل یادگیری است اما درصد قبولی نیز برای دبیران تنها زمانی قابل مقایسه و استفاده است که آزمون با سوالات استاندارد هماهنگ در مدارسی که از نظر فرهنگی و اقتصادی ( منطقة قرار گرفتنشان ) کاملاً همخوانی داشته باشند برگزار گردد و تعداد دانش‌آموزان در هر کلاس نیز تقریباً برابر باشد یعنی خیلی زیاد یا خیلی کم نباشند . در ضمن با وجود این شرایط ابزار درصد قبولی باید برای سنجش پیشرفته دانش‌آموزان ( نسبت به سال قبلشان یا نسبت به دانش‌آموزان ......... ) مورد بررسی قرار گیرد نه کارآیی معلم .
      در سوال 16ـ ضعف نحوة ارزشیابی دبیران به‌عنوان مشکل بیان شده است که %35/32 دبیران به آن پاسخ مثبت داده‌اند . از آنجا که ارزشیابی یکی از ارکان مهم تدریس تلقی می‌شود . همة دبیران باید همچنان‌که در نحوة تدریس خود تغییراتی مستمر می‌دهند در نحوة ارزشیابی نیز از شیوه‌های جدیدتر و یا سوالات جدیدتری بهره جویند . بارم‌بندی نامناسب سوالات تأثیر بسیار مهمی در عدم سنجش مناسب میزان یادگیری دانش‌آموزان دارد چه بسا که بارم‌هایی که عادلانه توزیع نشده باشد و مناسب سوال نباشد حتی موجب کم شدن نمرة دانش‌آموزان قوی شود . از طرفی بیان سولات کلیشه‌ای و فقط در سطح دانش‌ از مشکلات مهم نحوة ارزشیابی می‌باشد .

      بیان روشن سوالات ، استفاده از شکل ، رسم ، جدول ، نمودار ، استفاده از سوالات جای‌خالی ، دور کلمة صحیح خط کشیدنی ، وصل کردنی ، غلط‌یابی ، طراحی آزمایش و ... در بالا بردن کیفیت ارزشیابی بسیار مؤثر است .
      در سوال آخر عدم همکاری کلیه اولیا به‌عنوان مشکل مطرح شده است که %94/52 همکاران به آن پاسخ مثبت داده‌اند که با توجه به آمار آن این مشکل نسبتاً با اهمیت می‌باشد . اما کار چندانی در حل آن ساخته نیست شاید برگزاری جلسات دیدار با اولیا و توجیه آنان قدری مفید باشد .
روش های مطالعه صحیح و درس خواندن برای رسیدن به موفقیت
همه ما از معلم و پدر و مادر و ... دائما میشنویم که "درس بخوان!" ولی هیچکس به ما نمیگوید که چکونه درس بخوانیم و مطالعه کنیم تا ضمن آنکه از درس خواندن لذت بیشتری ببریم بازدهی بیشتری نیز داشته باشیم . براستی چگونه بایستی درس خواند؟ بسیاری از دانش آموزان و یا حتی دانشجویان میگویند که دیگر حوصله خواندن را ندارند.
واقعیت این است که اکثر افراد ، روش صحیح مطالعه را نمیدانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم هرگز چگونه درس خواندن را یاد نمیدهند.
در زیر به مهمترین روشهای مطالعه صحیح و موثر می پردازیم . آنها را با دقت به خاطر بسپارید و برای یکبار هم که شده اجرا کنید.
شیوه صحیح مطالعه ، چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را کاهش میدهد.
2- میزان یادگیری را افزایش میدهد.
3- مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر میکند.
4- به خاطر سپاری اطلاعات را آسان تر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا ، نوشتن نکات مهم در حین خواندن ضروری است تا برای مرور مطالب ، دوباره کتاب را نخوانده و در زمانی کوتاه از روی یادداشت های خود ، مطالب را مرور کرد.
یادداشت برداری ، بخش مهم و حساس از مطالعه است که باید یه آن توجهی خاص داشت ؛ چون موفقیت شما را تا حدود زیادی تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد . خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.
شش روش مطالعه:
1- خواندن بدون نوشتن: همانطور که اشاره شد روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است و برای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد . باید با چشمان خود مطالب را خواند ، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطلب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد.
2- خط کشیدن زیر نکات مهم: این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر باشد ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش ، بعضی افراد به جای آنکه تمرکز و توجه بر روی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن روی نکات مهم میگردد . حداقل ، روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن خط بکشند.
3- حاشیه نویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی باز هم روشی مناسب برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی میتواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیت چندانی برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی: در این روش ، شما مطالب را میخوانید و آنچه را درک کرده اید بصورت خلاصه بر روی دفتری یادداشت میکنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ، ابتدا مطالب را درک کرده ، سپس آنها را یادداشت میکنید اما باز هم بهترین روش برای خواندن نیست.
5- کلیدبرداری: کلیدبرداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش ، شما پس از درک مطلب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت میکنید و در واقع ، کلمه کلیدی ، کوتاهترین و راحت ترین و بهترین و پرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن ، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده میشود.
6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری ، خصوصا فراگیری مطالب درسی است . در این روش ، شما مطالب را میخوانید ؛ پس از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان (و نه بصورت جملات کتابی) و بصورت کلیدی یادداشت میکنید و سپس کلمات کلیدی را بر روی طرح شبکه ای مغز می نویسید (در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی میکنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص میکنید) تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای تولید شده مراجعه کرده و با دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بر روی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش ، درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان میکند و بازده مطالب را افزایش میدهد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان بررسی مشکلات و راهکار های مربوط به درس فیزیک

گزارش تخصصی معلمان ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در مقطع متوسطه

اختصاصی از نیک فایل گزارش تخصصی معلمان ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در مقطع متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در مقطع متوسطه


گزارش تخصصی معلمان  ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در  مقطع متوسطه

دانلود گزارش تخصصی معلمان  ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در  مقطع متوسطه بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 115

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

چکیده :


 دبیران زبان فارسی ، هنگام آموزش این درس در مقطع متوسطه ، با مشکلاتی از جمله ، حجم زیاد کتاب ، کابردی نبودن آموزش ها ، نبود فرصت کافی برای پرداختن به املا و روخوانی ، وجود یک کتاب با محتوای یکسان در همه رشته ها و ناهماهنگی بین مطالب کتاب های زبان فارسی 1و2و3 روبه رو هستند. یافتن راه کارهای مناسب برای این مشکلات ، می تواند در آموزش زبان فارسی تاثیر گذار باشد.
واژه های کلیدی:
زبان فارسی 1و2و3 ، حجم کتاب ها ، کاربرد آموزش ها ، املا ، روخوانی، ناهماهنگی مطالب، بیاموزیم ، حروف پیوند ، گروه اسمی ، برخوردار بودن ، متمم،زبان علمی و ادبی، روش تحقیق ، انواع اضافه ، قواعد ترکیب ، حذف





مقدمه


   زبان فارسی ، آیینه فرهنگ و هویت ملی ما ایرانیان است این زبان ، در گذر زمان فراز و نشیب های زیادی را طی کرده ، اما همچنان جاودان مانده است. در دوره های معاصر ، به دلیل گسترش ارتباطات ، پیشرفت های صنعتی و هجوم واژه های بیگانه ، این زبان بیش از هر دوره ی دیگر در معرض خطر قرار گرفته است. یکی از نهادهایی که بیش از حد هر نهاد دیگری می تواند در حفظ زبان فارسی تاثیر گذار باشد ، وزارت آموزش و پرورش است. هر چند که در سال های اخیر ، سازمان تالیف کتاب های درسی ، تلاش های فراوان و مثبتی را در این جهت آغاز کرده ، این کتاب ها به یک باز نگری مجدّد نیاز دارد . نگارنده در این مقاله بر آن است تا بخشی از مشکلات آموزش زبان فارسی در آموزش متوسطه را برشمارد و راه حل هایی را برای رفع آنها ارائه دهد.
   1) حجم زیاد کتاب ها موجب می شود هدف های آموزشی ، تحت الشعاع به موقع تمام کردن کتاب قرار گیرد و معلم نتواند فراگیران را مورد سنجش و ارزیابی قراردهد. برای حل این مشکل، دو راه وجود دارد : یکی این که ساعت تدریس ادبیات ، افزایش یابد که معمولا به بهانه ی تنوع مطالب آموزشی ، (فیزیک ، شیمی ، فلسفه و ... ) بعید به نظر می رسد. راه چاره ی دوم این است که از حجم کتاب های درسی زبان فارسی کاسته شود. البته امکان این کاهش ، با حذف مطالب تکراری ، امکان پذیر است.در صورت حذف مطالب تکراری و کاهش حجم ، معلم می تواند ساعات بیشتری را به دروسی مانند نامه نگاری در سال اول یا روش تحقیق در سال دوم و یا شیوه ی درست نویسی (املا)اختصاص دهد.
   2) دشواری دیگر ، کابردی نبودن آموزش ها در زندگی روزمره ی دانش آموزان است. حتی دبیران ادبیات نیز بعضی مطالبی را که در زبان فارسی آموزش می دهند، به کار نمی برند ، کافی است نگاهی به مقاله ها و کتاب هایی که آنان تالیف کرده اند بیندازید تا "می باشد" ، " توسط "، گزارشات و ... را فراوان ببینید. از طرف دیگر نه تنها در ویرایش متن کتابهایی مانند شیمی ، فیزیک و ... از شیوه ی ویرایش کتاب فارسی استفاده نمی شود ، در خود کتاب های زبان و ادبیات فارسی نیز این شیوه رعایت نشده است . (مانند دستورات ، صفحه 71 ادبیات دو ، به وسیله ی ، صفحه ی 120 ادبیات یک )
   3) فراگیری املا و روخوانی آن قدر مهم است که اگر میزان سواد افراد را در این دو خلاصه کنیم ، به بیراهه نرفته ایم . اما متاسفانه دوره ی دبیرستان ، دوره ی تکامل ضعف دانش آموز در املا و روخوانی است. با اینکه یکی از اهداف کلی کتاب زبان فارسی (1) توانایی سریع و صحیح خواندن متون است ، زبان فارسی ، عملا ابزاری برای رسیدن به این هدف نیست پیشنهاد می شود . املا و روخوانی به عنوان یک درس مستقل 20 نمره ای ، در برنامه ی آموزشی دوره ی دبیرستان گنجانده شود و حداقل نمره قبولی در این درس ، 14 باشد.
    4- دانش آموزان هنگام برخورد با شعر یا نثرهای سنتی ، قادر به درک درست آنها نیستند پیشنهاد می شود بخش از دستور زبان سنتی که به درک متون شعر و نثر کهن کمک می کند ، مانند انواع «را» ،انواع اضافه (تشبیهی و استعاری ) ، شکل فعل ها و ... در کتابهای زبان فارسی گنجانده شود.
   5- استفاده ی کتاب زبان فارسی (2) با محتوای یکسان در همه رشته های تحصیلی (نظری ، فنی حرفه ای ، کاردانش) درست نیست؛ برای شاخه های فنی حرفه ای و کاردانش ، کتاب جداگانه تالیف شود. طبق برنامه ریزی آموزشی این شاخه ها ، معمولا دانش آموزان ، زبان فارسی (2) را در یک سال تحصیلی و ادبیات فارسی (2) را در سال بعد می خوانند . به همین دلیل ، معلم هنگام رسیدن به درس های مربوط به املا (که بخشی از واژه های ادبیات (2) نیز در آنها گنجانده شده است) ، با مشکل مواجه می شود .
از طرف دیگر ، آموزش بعضی درس ها بویژه بخش دستور زبان در شاخه فنی و کاردانش ، ضرورتی ندارد. پیشنهاد می شود که در این رشته ها بیشتر به روخوانی و روان خوانی و املا پرداخته شود.
   6- ناهماهنگی بین مطالب کتاب های زبان فارسی 1و2و3 ، ابهام در بعضی موضوعات مطرح شده و نبود امکانات آموزشی کافی ، یکی از مشکلات آموزش زبان فارسی است که به گوشه هایی از آن ها اشاره می شود :
آ) زبان فارسی یک
درس دوم )
    در بیاموزیم این درس ، کاربرد کلمه هایی چون شاعره ، مدیره ، و ... برای زن ، نادرست است. فراگیر باید طبق این بیاموزیم ، خود آزمایی  شماره ی (5) صفحه ی (15) را حل کند. در این خودآزمایی ، واژه های لیسانسیه ، شاعره ، مدینه فاصله دیده می شود ، مدینه ی فاصله را به عنوان مورد پر کاربرد ، تغییر نمی دهیم ، اما واژه ی لیسانسیه ، که باید به جای آن ، لیسانس یا کارشناس نوشته شود، هیچ ارتباطی با بیاموزیم مذکور ندارد و دانش آموز ، دلیل این تغییر را که بیگانه بودن است ، در زبان فارسی (2) می آموزد.
درس هفتم)
    در حالی که دو درس سلمان فارسی و عبرت از کتاب ادبیات فارسی (1) حذف شده است، واژه های املایی آنها از این درس حذف نشده است.
درس دوازدهم)
    در خود آزمایی (1) این درس ، از دانش آموز خواسته شده که هسته ی گروه های اسمی را مشخص کند. یکی از عبارت های این خود آزمایی ، عبارت یک گله گوسفند است، در حالی که ممیز= گله در زبان فارسی (3) خوانده می شود.
در س شانزدهم )
    در این درس ، از گروه اسمی سخن گفته می شود. برای تفهیم هسته و وابسته ، چندین جمله مثال زده شده که یکی از جمله ها (شماره ی 6 ) چنین است: سیمین انگشتر دیگر را پسندید واژه ی دیگر به عنوان وابسته ی پسین ، قرمز نوشته شده است اما کتاب ، توضیح نمی دهد که دیگر چه نوعی از وابسته ی پسین است.
درس بیست و هفتم)
    در این درس ، قرار دادن حروف ربط (پیوند) در جمع نقش نما ها نادرست به نظر می رسد زیرا نقش نما، نقش واژه ی  قبل یا بعد از خود را مشخص می کند اما حرف پیوند ، در پی بردن به نقش دستوری واژه ها تاثیری ندارد. در پاورقی (ص137) این درس آمده است: این پیوندها(منظور، پیوندهای همپایه ساز ) اگر بین دو یا چند اسم بیایند ، نقش همه ی آن اسم ها یکی است. در حالی که این مجموعه ، دو حرف« و »و« یا» این ویژگی را دارند که در آن صورت هم هیچ کدام پیوند همپایه ساز به شمار نمی آیند.

ب) زبان فارسی دو
درس سوم )
    بر این درس ، دو اشکال اساسی وارد است : یکی اینکه حدود پنجاه درصد مطالب بخش های بیاموزیم همین کتاب را مطرح می کند، بنابرین موجب می شود بخش بیاموزیم درس های دیگر کتاب ، زاید و تکراری جلوه نماید (کاربرد به وسیله ی ، برخوردار بودن ، حشو ، فعل مجهول و ...) . دوم اینکه به دلیل شباهت این درس با بخش بیاموزیم ، معلم هنگام طرح سوال ، با این مشکل روبه رو است که این مطالب تکراری را جزء نمره ی نگارش محاسبه کند یا املا و بیاموزیم.
درس چهارم )
   منطقی به نظر می رسد که هرچه فراگیر ، به سال تحصیلی بالاتری می رود ، مطالب کامل تری بیاموزد ، اما در مورد این درس و مشابه آن در زبان فارسی (3) ، (درس دهم) عکس این قضیه اتفاق می افتد ، یعنی دانش آموز ، جمله های دو مفعولی را در سال دوم ، می آموزد اما در سال سوم ، این مطلب در پاورقی کتاب مطرح می شود.
    آموزش دقیق انواع متمم ، همچنان ، دشواری بزرگ این درس و درس های دیگر زبان فارسی است. به عنوان مثال ، جمله ی «او به دوستی با دانایان افتخار می کند» را در نظر می گیریم: اگر بگوییم اجزای اصلی این جمله عبارتند از: او افتخار می کند ، به نظر می رسد که جمله به یک متمم نیاز دارد . پس شاید درست نباشد که آن را سه جزیی مفعولی به شمار آوریم . اما اگر بگوییم او به دوستی افتخار می کند ، به نظر می رسد که« به »حرف اضافه ی افتخار باشد ، بنابراین نمی توان جمله را چهار جزیی مفعولی متممی به شمار آورد. ضمن این که فعل این جمله ، ساده است.


درس پنجم)
    در این درس ، نوشته ها به سه اعتبار ، دسته بندی می شوند : گونه ی زبان ، طرز بیان و قالب . آن گاه به اعتبار طرز بیان ، به طنز و جد و ... تقسیم می شوند. بر این دسته بندی ، دو ایراد وارد است: یکی این که نوشته به اعتبار طرز بیان به غیر از طنز و جد چه انواع دیگری دارد؟ دوم این که در درس نهم زبان فارسی (1) می خوانیم : زبان به اعتبار شیوه ی بیان دو گونه است علمی و ادبی. در حالی که در زبان (2) علمی و ادبی ، در تقسیم بندی به اعتبار گونه های زبان جای می گیرند.
درس چهاردهم و هفدهم)
   این دو درس به روش تحقیق اختصاص یافته ولی متاسفانه از روش های پیشرفته ی پژوهش مانند بهره بری از اینترنت و نرم افزارهای رایانه ای مطلبی گفته نمی شود . از طرف دیگر ، در بسیاری از مدارس ، ابزار مناسب آموزش این درس (کتاب و نشریه ) موجود نیست. در خود آزمایی درس ، تمرین های کتاب خانه ای داده می شود ولی فرصت بازبینی تکالیف تحقیقی دانش آموز ، ( البته در صورت وجود امکانات ) پیش بینی نشده است . چنین درس هایی معمولا به حافظه ی موقت دانش آموز سپرده می شود.
درس شانزدهم )
     درباره این درس (گروه اسمی 1) می توان پرسش های زیر را مطرح کرد :
    1) چرا از بین وابسته های پیشین و پسین فقط این و آن و کدام اسم را شناس می کنند؟ در این وابسته ها چه خاصیتی هست که در بقیه نیست ؟
    2) در خود آزمایی 2 این درس آمده است : هسته گروه های اسمی را در متن خود آزمایی یک پیدا کرده و ویژگی هر یک را تعیین کنید. طبق درس ، منظور از گروه اسمی ، نهاد ، مفعول ، مسند و متمم است و هسته نیز اسم است ، در حالی که مسند ها در متن مورد نظر ، اسم نیستند (مانند اندک ، باقی ، نابود و ...)
درس هجدهم )
    اگر در بخش انواع اضافه ی این درس ، اضافه هایی مانند تشبیهی ، استعاری و ... به دانش آموز یاد داده می شد ، به او در درک متون شعر و نثر ، کمک می کرد . این که دانش آموز بداند اضافه ای تعلقی است یا غیر تعلقی چه فایده ای دارد؟
    بیاموزیم درس ، به جمله کوتاه و بی فعل اختصاص یافته است ، این جمله ها چند جزئی اند؟ نمودار آنها چگونه رسم می شود؟
درس نوزدهم)
    عنوان درس ، مرجع شناسی است. در درس ، تصاویر ی از کتب مرجع دیده می شود و یا از فرهنگ هایی سخن به میان می آید که حتی دبیران ادبیات هم آنها را کمتر دیده یا شنیده اند تا چه رسد به دانش آموزان.
    آموزش این درس بدون ابزار (کتابهای مرجع) نا سودمند است . برای علاقه مندی دانش آموزان باید بخشی از درس زبان فارسی ، به بازدید از کتابخانه های غنی اختصاص داده شود.
درس بیستم)
در بیاموزیم این درس می خوانیم :« برخوردار به معنی بهره مند است و در جایی به کار می رود که مفهوم مثبت و مفید داشته باشد.» منظور از مثبت و مفید چیست؟به عنوان مثال ، اگر بگوییم : ایران از رشد جمعیت بالایی برخودار است . جمله ، مثبت هست اما مفید نیست یا اگر بگوییم : بمب اتمی از قدرت تخریب زیادی برخوردار است. چنین جملاتی درستند یا نادرست؟


    خود آزمایی 1 این درس نیز نامناسب است زیرا فقط ضمیر شخصی من و او پی در پی تکرار می شود.
زبان فارسی (3)
درس دوم )
    در این درس تکواژهای آزاد به قاموسی و دستوری تقسیم شده اند ، اگر واقعا نیازی به این تقسیم بندی بوده است ، چرا هیچ گونه توضیحی در باره ی آن نداده اند؟
درس سوم )
     واژه های هم آوا به سه گروه تقسیم شده اند این تقسیم بندی دو عیب دارد : یکی این که واژه های هم آوایی مانند حیات و حیاط در هیچ کدام از سه گروه جای نمی گیرد و دیگر اینکه در این تقسیم بندی «قدر و غدر» واژه هایی شمرده می شود که در یک واج اختلاف دارند در حالی که در زبان فارسی (2) ، ق و غ یک واج شمرده می شود.
درس اول) (قواعد ترکیب ) (مشترک در کتاب های انسانی و تجربی – ریاضی)
     در این درس ، پنج قاعده (واجی ، هم نشینی ، نحوی ، معنایی و کاربردی ) مطرح می شود. کدام قاعده به پرسش های زیر پاسخ می دهد؟
1)      اگر یک کلمه با الگو هجایی سوم (ص+ م +ص + ص ) سازگار باشد اما در زبان به کار نرود ، ضمن اینکه واج های آن هم واجگاه مشترک نداشته باشند ، مانند بازر و باجد خلاف کدام قاعده است؟
2)      کتاب رشته ی انسانی دو جمله خلاف قواعد کاربردی را از لحاظ نادرستی ، با عبارت بی معنی« سی سو سا سی» برابر می داند ، در حالی که در جمله های خلاف قواعد کابردی ، حداقل ، معنی واژه ها را درک می کنیم. از طرف دیگر اگر کسی بگوید« سی سو سا سی» خلاف کدام قاعده است ؟

درس ششم
    در خودآزمایی 2 آمده است : موارد حذف را در نوشته زیر مشخص کنید و نوع آن را بنویسید. در قسمت آغازین این تمرین ، فعل حرکت کردیم به قرینه فعل حرکت کردند حذف شده است . این حذف ، لفظی است یا معنوی ؟ در صفحه ی 138 زبان فارسی (1) چنین حذفی نادرست است. (هم آنان درباره ی مطبوعات مقاله نوشتند هم ما )
درس سیزدهم
    برای واژه ها در گذر زمان چهار وضعیت در نظر گرفته شده است در حالی که بعضی واژه ها در هیچ یک از گروه ها جای نمی گیرد ، مثلا واژه برگ در قدیم دو معنی داشته (توشه و برگ درخت) اما امروزه با از دست دادن یکی از معانی و حفظ دیگری ، به حیات خود ادامه می دهد.
     دیگر اینکه اگر در ساخت یک واژه ی جدید ، هم از تکواژ آزاد و هم از تکواژ وابسته استفاده شود ، آیا می توان آن واژه را ترکیبی – اشتقاقی نامید؟
درس نوزدهم
    در این درس ، مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفت های عربی ، یک واژه ی شبه ساده تلقی می شود(خاتم الانبیا ، سدره المنتهی) آیا دخیل نشان دارهای دیگر (واقعا و لغایت ) هم شبه ساده اند؟
مشکلات کنونی زبان فارسی و راه های حل آن ها
 زبان پارسی در مرحله ی بغرنج گذار و تحول کیفی است. در کشور ما تا آن جا که مشاهده می شود یک سیاست علمی برای اداره ی آگاهانه ی سیر تکاملی زبان و تسریع این سیر در مجاری سالم و ضرور وجود ندارد. تلاش های انفرادی و یا گروهی جمعی از دوستداران زبان پارسی، هنوز به معنای آن نیست که در این زمینه آن کار جدی که باید یشود، شده است و یا می شود.
زبان پارسی اکنون از همه جهات، در زمینه ی فونتیک، گرامر، لکسیک و از جهت دانشواژه ها ( ترمین علمی ) دچار هرج و مرج شگرفی است که ناشی از سیر خود به خودی آن است. باید درباره ی مشکلات زبان و حل آن ها تصور روشنی داشت و بر اساس این تصور و راه حل علمی،  عملکرد و زبان را آگاهانه در مجرایی که به سود تکامل سالم و واقعی آن است سیر داد و به تکامل خود به خودی آن که همیشه با بیراهه ها و کژراهی ها همراه است و طی زمانی طولانی به ثمر می رسد، بسنده نکرد.
عمده ترین مشکلات زبان پارسی چون این هستند :
 ١-  مسئله ی خط
۲-  دانشواژه ها
٣-  کارواژه ها ( افعال )
۴-  لفظ عوام و زبان ولایات
۵-  درست نویسی و درست گویی
۶-  سمانتیک و دستور زبان
۷-  عرضه داشت ادب فارسی
 ١- مسئله ی خط
 این بخش از نوشته ی  استاد فقید  احسان طبری،  در موضوع شماره ی ۶  این وبلاگ (یعنی در موضوع خط فارسی ) آورده  شده است.
 ۲- دانشواژه ها
 دانشواژه یعنی مقولات و اصطلاحات علوم طبیعی و اجتماعی و تکنیک که در دوران ما با سرعتی حیرت انگیز و در جهات بسیار بسیار متنوع در حال بسط است و بیش از پیش بافت عمده ی زبان ها و رشته ی اندیشه ها را تصرف می کند و زبانی دقیق و دارای محتوای عینی را جانشین زبان مبهم و فاقد محتوای عینی می سازد.
اکنون مسئله بر سر این است که ما چه گونه زبان فارسی را که علاوه بر صدماتی که از انحطاط مدنی قرن ها ی اخیر تاریخ کشور ما دیده و از نظر بافت لغوی و قدرت مانور صرف و نحوی زبانی عمدتا قرون وسطایی است،  با مقتضیات عصر جوشان تکامل علم و فن و عصر انقلابات دوران ساز اجتماعی موافق سازیم و آن را به افزار شایسته ی یک تفکر دقیق بدل کرده و به سطح معادل دقیق ِ مهم ترین زبان های خارجی امروز برسانیم.
کسانی که با ترجمه ی متون علمی و یا ادبی از زبان های مهم جهان به زبان فارسی سر و کار دارند، در جریان ترجمه گام به گام احساس می کنند که در وجود زبان فارسی کنونی با افزاری نامناسب، نارس،  بدون قدرت مانور و فاقد ذخیره ی لازم لغوی سر و کار دارند که نمی تواند مجرای خوبی برای انتقال محتوای واقعی این زبان ها به فارسی باشد. لذا مترجمان ایرانی باید در جریان ترجمه، پایه ی " خلاقیت " را تا حد لغت سازی و یا گاه " ساخته کاری "  در متون اصلی برسانند و گاه نیز با ماستمالی و از زیرش در رفتن ها به نحوی از انحاء مطالب را منتقل کنند.
زبان های مهم جهان دچار چون این  مشکلاتی نیستند. آن ها می توانند عین مطالب را بی کم و زیاد و با دقت علمی لازم از یکدیگر منعکس سازند. زبان فارسی، هر قدر هم مترجم دقیق، با وسواس و در کار خود وارد و عالم باشد، حربه ی لازم را در اختیار وی قرار نمی دهد.
لذا مسئله ی مرکزی تکامل زبان فارسی اکنون مسئله ی دانشواژه هاست. در این جا ما دو  راه  در پیش داریم : یا عین دانشواژه را از زبان های اروپایی بگیریم ( از کدام زبان و بر اساس چه تلفظی ؟ ) و فارسی را از هزارها واژه ی اروپایی که از جهت فونتیک با بافت آن ناسازگار است بیانبانیم، یا آن که برای آن ها معادل سازی کنیم. این معادل سازی نیز می تواند به دو نحو باشد: یا ایجاد معادل های تماما فارسی ( به اصطلاح به فارسی سره ) و یا ایجاد معادل های عربی.
هیچ کدام از این راه حل ها را نمی توان مطلق کرد و دربست پذیرفت، بلکه باید راه حل مختلطی را قبول کرد. ما می توانیم بسیاری  از دانشواژه های اروپایی را عینا برداریم چون آن که عملا نیز همین کار را کرده ایم ( به ویژه در رشته ی تکنیک معاصر ). ما همچنین می توانیم معادل سازی کنیم که  این معادل ها به نظر این جانب ترجیح دارد واژه های اصیل فارسی باشد، ولی در این امر ابدا و اصلا تعصبی نباید داشت. اگر ایجاد یک ترکیب فارسی ِ رسا و شیوا و خوش آهنگ دشوار باشد  و می توان ترکیب عربی مناسب و ساده ای ایجاد کرد،  نباید از آن پرهیز داشت.
امری که به طور قاطع و بی برو برگرد باید انجام گیرد عبارتست از :
الف ) تنظیم فهرست دقیق و جامع دانشواژه های علوم طبیعی، اجتماعی و فنی
ب ) اتتخاب معادل های فارسی برای آن ها
ج ) یکسان ساختن متون بر اساس این معادل ها از مبدا معین تاریخی و خاتمه دادن به وضع کنونی که انواع معادل ها برای یک مفهوم متداول است.
در امر ایجاد معادل ها علاوه بر دانشمندان باید مترجمان پر کار و پر ثمر نیز شرکت کنند و مشکلات خویش را بیان دارند. تبدیل زبان علمی و فنی فارسی به زبان معادل زبان های مهم و دقیق اروپایی یک وظیفه ی مبرم روز است.  اجرای این وظیفه تحولی کیفی در زبان ایجاد خواهد کرد و آن را در پله ی تکاملی بالاتری قرار خواهد داد.
 ٣ – کارواژه ها ( افعال )
 کارواژه یا فعل عنصر بسیار متحرک و فعال در بافت زبان است و ضعف آن موجب ضعف عمومی ارگانیسم زبانی است. متاسفانه وضع در فارسی کنونی چون آن است که ذخیره ی افعال بسیط بسیار محدود است و باید به کمک مصادر معین،  افعال ترکیبی ساخت. قدرت مانور افعال ترکیبی کم است و لذا از نرمش جملات و تنوع و سایه روشن مفاهیم در آن کاسته می شود.
وضع در زبان پهلوی چون این  نبود. در آن زبان بسیاری از مصادر مرکب امروزی مصادر بسیطی داشت که به کمک پی افزود ها و سر افزود ها رنگ آمیزی فصیح و رسایی به زبان می داد.
وضع کارواژه ها حتی در فارسی دری در دوران اوج و رونق آن چون این نبود. در آثار ادبی پارسی، به ویژه در آثار منظوم، مصادر بسیط  فراوانی است که البته اکنون به کلی متروک شده است. مانند : اوساتدن ( طمع کردن )، پساویدن ( لمس کردن )، بسائیدن ( مایل بودن )، خلنجیدن ( به ناخن کندن )، زنجیدن ( نوحه گری کردن )، فرو مولیدن ( غفلت کردن )، نوئیدن ( نق نق کردن ) و غیره.
در زبان کنونی ما حتا مصادر بسیط فصیح و غیر متروک نیز مورد استعمال بسیار محدود و نادری دارند، مانند :  بالیدن، ستردن، زدودن، شیفتن، آلودن، سپردن، آگاهانیدن، انگاشتن، گراییدن، ستودن، ستیزیدن، گداختن و غیره و غیره و به جای آن ها مثلا رشد و نمو کردن ( برای بالیدن)، محو کردن ( برای ستردن)، پاک کردن ( برای زدودن)، عاشق شدن (برای شیفتن )، مطلع کردن ( برای آگاهانیدن )، فرض کردن ( برای انگاشتن )، اضافه کردن ( برای افزودن )، متمایل بودن ( برای گراییدن )، مدح کردن ( برای ستودن)، خصومت کردن ( برای ستیزیدن)، ذوب کردن ( برای گداختن ) و غیره به کار می رود و حتی کار به جایی رسیده است که که به جای گریستن گفته می شود گریه کردن !
احیاء مصادر بسیط اعم از متداول یا متروک و بسط دامنه ی استعمال آن ها و داشتن معادل برای عمده ترین مصادر زبان های مهم جهان، یکی از اموری است که باید به تدریج در فارسی انجام گیرد. این البته کاریست دشوار و لازمه ی آن اقدام جمعی نویسندگان در طی دوران های طولانی است تا بازگشت به مصادر بسیط یا مصادر ترکیبی خوش پیوند که با سر افزودها ایجاد می شود متداول گردد.
نخستین گام در این راه تنظیم واژه نامه ی مخصوصی از مصادر است و سپس آوردن مصادر بسیط در کتب درسی و کنترل استعمال آن ها در انشاء های مدارس و در مطبوعات.
رو به راه کردن کار مصادر موجب ایجاز زبان می شود. مثلا در فارسی دری به جای آن که بگویند : امیر سوار بر اسب شد، می گفته اند : امیر بر نشست. یا به جای آن که بگویند : به او ارتقاء مقام داد، می گفته اند : او را بر کشید و غیره.
 ۴- لفظ عوام و زبان ولایات
 در کشور ما در کنار زبان رسمی و منشیانه ی ادبی، در کالبد زبان پارسی و یا به طور کلی در چارچوب زبان های ایرانی " زبان " های دیگری نیز وجود دارد. از آن جمله است " لفظ عوام"  که آن را در مقابل " لفظ قلم" می گذارند و مردم ساده ی شهر ها بدان تکلم می کنند. لهجه ها و زبان های ایرانی متداول در ولایات که برخی از آن ها مانند مازندرانی ( یا تاتی )، گیلکی، طالشی، لری،  بختیاری و سمنانی دارای ویژگی های لغوی و دستوری بسیارند و بعضی مانند کردی و بلوچی خود به صورت یک زبان ملی تکامل یافته و می یابند، نوع دیگر این پدیده است. مسئله این جا است که باید دیواره های مصنوعی بین لفظ قلم و زبان منشیانه و لفظ عوام را ویران ساخت. این کار مدت ها است که شده است. از زمان قائم مقام و امیر نظام گروسی کاربرد برخی از مصطلحات عامه در زبان ادبی مرسوم گردیده و دهخدا، جمال زاده و هدایت این کار را با پی گیری بیش تری انجام دادند. اکنون دیگر بافت زبان ادبی از مصطلحات عامه، به ویژه ی متداول در تهران، انباشته شده و از این جهت زبان برد کرده است.
زبان عامه دارای مختصات فراوانی است. از جمله این خصیصه که متضمن انواع لغات و تعابیر دقیق برای بیان حالات روحی و نام گذاری اشیاء و حرکات مشخص است و بر خلاف زبان منشیانه ی  ساخت دربارهای صفوی و قاجاری که در آن " نوآنس" و سایه روشن های دقیق،  اندک و مبهمات و کلی بافی های بی شخصیت و تکرار مکرر های بی محتوا زیاد بود، زبان عامه در زیر فشار خود زندگی، رسائی شگرفی در چارچوب بیان مطالب مورد نیاز خویش کسب کرده است.
اما در مورد فروشکاندن دیوار بین زبان ادبی و زبان ها و لهجه های ایرانی مردم ولایات، این امر هنوز در مراحل آغازی است. نویسندگان معاصر مانند صادق چوبک، سیمین دانشور، محمد علی افغانی و دیگران بدین کار شروع کرده اند ولی آن چه که شده به هیچ وجه کافی نیست.
در زبان ولایات به ویژه ذخیره ی بسیار گران بهایی از نام گذاری مشخص برای گیاهان، جانوران و محصولات و اشیاء مورد مصرف وجود دارد که نظیر آن ها در زبان ادبی نیست. ادیب طوسی در " فرهنگ لغات بازیافته "  کوشیده است تا پاره ای از لغات و مصطلحات آشتیان، لنگه، بختیاری، بروجرد، بوشهر، تنکابن، توسرکان، جهرم، مشهد، خلخال، زنجان، سیستان، شمیرانات، گیلان، مازندران، کرمان، گرگان، لاهیجان، نطنز، نیشابور، سمنان، یزد و غیره را گرد آورد. این کار به عنوان آغاز مشکور است، ولی این کاری است که باید با اسلوبی منظم همراه با دقت بیشتر علمی انجام گیرد.
باید به تدریج این همه نام های زیبا که برای درختان، گل ها، مرغان، ماهیان، پدیده های طبیعی، اثاث زندگی و غیره در زبان و لهجه های ولایات وجود دارد ولی زبان ادبی فاقد آن ها است، وارد زبان ادبی شود و زبان از توسل شرم آور به عبارت" نوعی درخت است "  یا " نوعی پرنده است " و امثال آن نجات یابد و بر غناء ، رنگینی، تنوع، نرمش و قدرت مانور خود باز هم بیافزاید.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان ارزش و اهمیت درس ادبیات فارسی در مقطع متوسطه

گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق را برای دانش آموزان جذاب نمود

اختصاصی از نیک فایل گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق را برای دانش آموزان جذاب نمود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق را برای دانش آموزان جذاب نمود


گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق  را برای دانش آموزان جذاب نمود

دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق  را برای دانش آموزان جذاب نمود بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

چکیده


در آموزش یادگیری به شیوه فرایندی این باور اساسی وجود دارد که فرایندهای شناختی مانند م...ه دقیق، جمع آوری و پردازش داده ها و فرضیه سازی پیش بینی استنباط و ... اساس یادگیری را تشکیل می دهند. و به همین اساس در تدریس فلسفه باید شرایطی فراهم شود تا این مهارت در یادگیرندگان تقویت شود و مکمل این یادگیری شرایط محیطی، ویژگی های یادگیرندگان، ضرورت های موضوع یادگیری، هدف آموزشی، هدف های یادگیرنده، نحوه سازمان دهی و ارائه موضوع و محتوای یادگیری، فعالیت یادگیرنده و مهم تر از همه شیوه ی تعاملی در فرایند تدریس مورد توجه قرار می گیرند.
فلسفه غرب با در دست داشتن چند ویژگی به راحتی توانسته است تا بنیادی ترین مراکز فکری و فرهنگی مسلمانان پیشروی کند از آن جمله:
1)دسترسی به کتابخانه و منابع نوشتاری گسترده و غنی از کهن ترین منابع تا جدیدترین آنها
2)در اختیار داشتن فضاهای آموزشی-پژوهشی مناسب و گسترده
3)امکانات فرآوان اطلاع رسانی به منظور نشر اندیشه های جدید از طریق کتاب، مجله های تخصصی، سایت های علمی و ...
4)بهره گیری از شیوه های پژوهشی-علمی
اما در این سوی دفتر پر برگ اندیشه های ناب فیلسوفان مسلمان به ویژه شیعیان هنوز با کمبودهایی روبرو است. و این کمبودها برای دانش پژوهشی که بخواهد در زمینه فلسفه اسلام حتی در زمینه فلسفه یونان باستان و ... تحقیق نماید محرز و تأثیرگذار است..
اینجانب ......... دبیر فلسفه و منطق و معارف اسلامی دبیرستان ... در  مقاله مدون حاضر        کوشیده ام تا درس فلسفه را از طریق راهکار های دانش آموز محور برای دانش آموزانم  جذاب نموده و آنان را در  فهم  این درس یاری بخشم.
 مقدمه
از وقتی درآموزش و پرورش بعنوان دبیر درس فلسفه مشغول به کارشده ام هر وقت پای صحبت دبیران این درس نشسته ام ازگله و شکایت آنها مبنی بر اینکه دانش آموزان نسبت به این درس علاقه نشان نمی دهند رنج برده ام و همیشه این سوال مرا به خود مشغول کرده است که چرا دانش آموزان نسبت به این درس خاص اینگونه رفتارمی کنند؟ و با توجه به آمارهای موجود درصد قبولی و میانگین نمرات این درس نیز پایین است؟ در ذهن خودم تحلیل ها و دلایل خاصی هم برای این رفتار دانش آموزان پیدا می کردم. مانند اینکه:
ـ این درس برای دانش آموزان خشک و بی جاذبه است.
ـ کلمات آن سخت و غیر قابل فهم و درک است.
ـ این درس در سالهای قبل از پایه سوم پیش نیازی ندارد.
ـ این دو کتاب عاری از عکس و تصاویر جذاب برای جلب توجه دانش آموزان است.
ـ تدریس این دو کتاب در بیشتر مواقع توسط دبیران غیرمتخصص انجام گرفته است که آنها هم در تدریس این دو کتاب دچار مشکل بوده اند و یا حتی خودشان نیز به تدریس این درس علاقه ای ندارند و به خاطر پرکردن ساعات موظف خود مجبور شده اند که در این کلاسها تدریس کنند.
ـ دانش آموزان با الفاظ و مفاهیم فلسفه آشنا و مأنوس نیستند و کلماتی که در آن استفاده می شود کاملاً تخصصی و دور از ذهن دانش آموزان می باشد.
ـ دانش آموزان از مفاهیم این دروس در ذهن خود غولی ساخته اند که هیچگاه دست یافتنی نیست و نمی توانند این درسها را یاد بگیرند.
ـ عدم علاقمندی دانش آموزان به این درس حتی چه قبل از آنکه آن را بخوانند و چه بعد از مطالعه آن وجود دارد.
ـ رواج فرهنگ بدون فایده بودن و بدرد نخوری این علوم در جامعه و کاربردی نبودن این دروس در تحصیل و زندگی فردی و شخصی تحت تأثیر فرهنگ غلط در میان عوام و حتی بعضی از افراد تحصیل کرده.
ـ مظلوم بودن فلسفه در جامعه ی کنونی ما، زیرا نظام آموزش و پرورش و رسانه های جمعی کشور روی معرفی این علوم آن چنان کار نکرده و بسترسازی لازم را انجام نداده است و اطلاع رسانی صحیح در این رابطه وجود ندارد. البته هرکدام از این دلایل بحران را می توان به دقت آسیب شناسی و تحقیق جامع و علمی نمود. برای اینکه بتوانیم در کلاس بهتر عمل کنیم و در دانش آموزان علاقه و انگیزه ایجاد کنیم این راه حلها را متناسب با شرایط و امکانات موجود در مدرسه و شناخت استعدادها و توانائیها و علایق و سلیقه ی دانش آموزان بکارگیریم. البته باید بدانیم که همیشه فقط یک روش تدریس خاص و محدود برای همه نوع کلاس ها و درهمه ی شرایط نتیجه بخش نخواهد بود بلکه معلم هنرمند و توانا و فعال کسی است که برای هر زمان و شرایطی یک راه حل منطقی و مناسب بکار ببندد.
بیان مساله
شناخت علل افت تحصیلی و عوامل بی میلی و بی توجهی دانش آموزان به درس فلسفه به دبیران و مسئولان آموزش و پرورش کمک می کند تا با به کارگیری راهکارهایی با ایجاد انگیزه و علاقه در دانش آموزان و از میان برداشتن موانع زمینه پیشرفت در درس فلسفه را فراهم می آورد.در بررسی علل افت در  ساختار نظام آموزشی می توان موارد زیر را مشاهده  نمود :
-بی توجهی به رشته علوم انسانی و به طریق اولی به جایگاه فلسفه در نظام آموزشی
-عدم سنخیت درس فلسفه با مجموعه دروس رشته فلسفه و علوم انسانی که بیشتر که بیشتر مبتنی بر تحفظ اند تا تفهم
-عدم استفاده از منابع غنی به ویژه منابع فلسفی گذشتگان (فلسفه اسلامی)
-تأخیر در زمان ورود دروس فلسفه به برنامه درسی نظام آموزشی کشور (این درس از سال سوم متوسطه نظری آن هم در رشته انسانی و بدون هیچ پیش زمینه قبلی وارد نظام آموزشی رسمی کشور شد)
-ادغام تدریس و امتحان دروس فلسفه سال سوم، که از ماهیت متفاوت و مستقلی برخور دارند،در نظام جدید آموزش متوسطه (سالی-واحدی)
-عدم کفایت ساعات درسی با توجه به موضوعات گسترده و متنوع فلسفی و منطقی به خصوص در دوره پیش دانشگاهی
-بی توجهی و اعمال در برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت معلمان با توجه به غیر خصوصی بودن اکثر معلمان در سراسر کشور
-تأخیر در آغاز سال تحصیلی در بسیاری از مناطق، به علت مشکلات موجود در سازماندهی دبیران
-فقدان مجله رشد فلسفه و عدم دسترسی معلمان فلسفه به نشریات تخصصی در این زمینه
  توصیف وضعیت موجود:
اینجانب ........ دبیر فلسفه آموزشگاه ..... شهرستان ... مدت     سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم .و هم اکنون در آموزشگاه ... در سمت دبیر فلسفه تدریس می کنم. مساله ای که بنده با آن مواجه شدم وباعث شد که تغییراتی در کلاسم ایجاد کنم هر ساله در پایان هر دو نیم سال (اول ودوم ) از دانش آموزان می خواهم که نقطه نظرات خود را در قالب نظرا ت ، انتقادات و پیشنهادات  در مورد روش تدریس بنده ارائه دهند پس از جمع آوری به این نتیجه رسیدم که دانش آموزانم به درس فلسفه کمتر توجه نشان می دهند  ونمره ارزشیابی های مستمر آنان در این درس کمتر است و در فعالیت های گروهی شرکت نمی کنند .به همین دلیل تصمیم گرفتم پژوهشی در این زمینه  انجام دهم.  
-  چرا دانش آموزان به درس فلسفه  علاقه چندانی ندارند؟    
-  آیا شیوه تدریس بنده یا  دبیران سال های قبل سبب بی انگیزه نمودن آنها به درس فلسفه  شده است؟
-  عدم آشنایی دانش آموزان به نحوه  ی مطالعه این درس ،سبب بی علاقگی آنها به این درس شده است ؟
-  عدم توجه به ارزشیابی  های مستمر وتکوینی در یادگیری درس فلسفه  تاثیر داشته است ؟
 -  عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی درتدریس توسط دبیران موثر بوده است ؟
-  چگونه می توان دانش آموزان را به درس فلسفه  علاقه مند سازم؟
 اینها سوالاتی بودند که باید پاسخ آنهارا پیدا کرده وراهکارهای مناسب برای آنها پیدا می کردم. ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی - یادگیری است. همه دست اندرکاران امور آموزشی وتربیتی با کلمه ارزشیابی  و امتحان آشنایی دارند . اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیت های آموزشی دبیر وبرنامه درسی محسوب می شود واز نظر دیگر ارزشیابی در روش های فعال تدریس فلسفه باید مقدم واستمرار دهنده برنامه های درسی وفرایند تدریس شمرده شود.  همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت ها ی دانش آموزان از مطالب مطرح شده در کلاس درس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های دبیر در کلاس ونحوه  تدریس وی نیز می باشد وبه عنوان ابزاری برای درک نقایص برنامه وروند تدریس ویادگیری دانش آموز به کار رود.حال می توان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی – یادگیری است وجدا از آن ودر انتهای آن قرار نمی گیرد.
اهمیت موضوع
در سال‌های اخیر در دروس فلسفه دبیرستان، ... نمره‌های پایین دانش‌آموزان هستیم.. در پرداختن به علل تقلیل نمره‌های دانش‌آموزان در این دروس می‌توان چند عامل را در نظر گرفت:
۱) نیروی انسانی (دبیر) ‌
۲) سبک نگارش متون این دو کتاب ‌
۳) روش تدریس دبیران ‌
۴) نقش دانش‌آموزان به عنوان فراگیران اصلی ‌
در مبحث نیروی انسانی چند نکته را باید در نظر گرفت: ‌
۱) مرتبط، عدم‌مرتبط یا نیمه‌مرتبط بودن رشته تحصیلی دبیران با این دروس؛ که به نظر می‌رسد چنانچه از دبیران مرتبط یا نیمه‌مرتبط برای تدریس استفاده شود این مساله تاثیر مثبتی روی کیفیت تدریس و نمره‌های شاگردان می‌گذارد. البته ناگفته نماند گاه معلمی رشته تحصیلی‌اش مرتبط با این درس است ولی از اطلا‌عات علمی به روز، یا از فن بیان خوبی برخوردار نیست که خود این مساله نیز اثر منفی دارد.
۲) مساله بعدی در مورد نگارش خود این دو کتاب است. شاگردان بدون هیچ‌گونه سابقه ذهنی و بدون اینکه هیچ مطلبی را قبلا‌ در مورد فلسفه یا منطق خوانده باشند یا شنیده باشند، به یک باره در سال سوم با این دوکتاب مواجه می‌شوند. نگارش سنگین، پیچیده و گاه گنگ و مبهم این دو کتاب دانش‌آموزان را دچار خستگی و خمودگی می‌کند و از آنجا که ورود دانش‌آموزان به رشته‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها نیازمند یادگیری این درس است، به ناچار باید این دو کتاب خشک و سخت را مطالعه کنند، بدون آنکه ضرورت مطالعه این دو کتاب و کاربرد آن را در زندگی روزمره خود بدانند و به جهت کم‌اطلا‌عی و قشری‌نگری، نقش و اهمیت علوم انسانی در پیشرفت و شکل دادن به دنیای تکنولوژی را به خوبی درک نمی‌کنند. هرگز به نوجوانان گفته نشده که پاسخ به مشکلا‌ت اولیه بشر و چگونگی پاسخ به نیاز‌های اولیه وی همگی برداشتن اولین گام‌ها به سمت فلسفه بوده است، پس از جواب به این نیاز‌های اولیه بود که بشر به فکر مسائل مربوط به حقیقت هستی، مرگ، گذشته، آینده، آزادی،‌عدالت اجتماعی، خوبی و بدی و ... می‌افتد و اینکه ما وقتی به این جهان نگاه می‌کنیم از آن جدا نیستیم، بلکه جزو جدانشدنی از این جهان هستیم و هستی خود را بدون حضور در این جهان نمی‌توانیم تصور کنیم و اگر در کتب مختلف به عنوان مثال مطالعات اجتماعی، رمان‌شناسی، دینی یا حتی ریاضی و ... فلسفه تدریس این کتاب‌ها و فلسفه پرداختن به بعضی از مطالب و نیز روش صحیح اندیشیدن ذکر می‌گردید، شاید در سال سوم مشکلا‌ت دانش‌آموزان کمتر می‌شد.
۳) مساله بعدی نقش تدریس دبیران برای این درس است که باید دید آیا روش خاصی در تدریس باید به کار گرفته شود تا جذابیت و فراگیری این دروس برای دانش‌آموزان بالا‌ رود یا هر دبیری نسبت به سلیقه و روش تدریس خود باید این دروس را تدریس کند.
۴) نکته بعدی نقش خود فراگیران (دانش‌آموزان) است که باید به آن پرداخت. در وهله اول اینکه دانش‌آموزان به دلیل شرایط خاص جامعه (دسترسی نامعقول به اینترنت، دیدن فیلم‌های ماهواره‌ای و ...) در یک بی‌انگیزگی خاص به سر می‌برد شکی نیست و این مساله به طور یقین نه تنها در مورد یادگیری این درس بلکه در مورد سایر دروس نیز اثر منفی داشته و دارد.
شیوه گرد آوری اطلاعات (شواهد 1 )   
  پژوهش حاضر دربین دانش آموزان سال سوم رشته انسانی آموزشگاه فاطمه الزهرا (س)      می باشد .امسال هم طبق سالهای قبل برای اینکه بدانم چرا دانش آموزان به درس فلسفه علاقه کمتری نشان می دهند وچه کار کنم که دانش آموزان از این حالت خارج شوند وبا دید دیگری به این درس نگاه کنند به اهمیت درس فلسفه  پی ببرند ابتدا از خود آنها خواستم که نظرشان را درباره این درس وکلاس بنویسند وبگویند چه  انتظاری از کلاس فلسفه  دارند ودوست دارند از چه روشی برای تدریس این درس استفاده شود.  بعداز نظر خواهی از دانش آموزان با مشاور وهمکارانم در باره علل بی علاقگی وضعف دانش آموزان در این  درس صحبت نمودم سپس از تعدادی از اولیاء دانش آموزان ضعیف دعوت به عمل آمده وعلل بی علاقگی  وضعف فرزندشان را نسبت به درس جویا شدم. تا بتوانم دانش آموزانم را به شرکت در کار گروهی ترغیب نمایم.   
تجزیه وتحلیل داده ها
 پس از بررسی نظرات ومطالعه کتاب ها ومجلات مختلف و همفکری ومشاوره با مشاور در مدرسه  وسایر همکاران  درباره علت عدم علاقه دانش آموزان به درس فلسفه به نتایجی دست یافتم که به شرح ذیل  می باشد:   
نظرات همکاران:
-  نداشتن انگیزه
- توجه بیش از حد به مسائل جانبی وحاشیه ای (تفریح  ومیهمانی ، شب نشینی و...)
- توجه ،علاقه وتحت تاثیر برنامه های تلویزیونی وماهواره ای  قرار گرفتن
- تحت تاثیر محیط قرار گرفتن
 - نداشتن برنامه ریزی وعدم رسیدگی به  موقع به  والدین به وضعیت درسی دانش آموزان
- عدم علاقه به مطالعه
- نداشتن انگیزه وهدف  
  - صرف اوقات زیادی از شبانه روز برای دیدن برنامه های تلویزیونی
 - سطح تحصیلات خانواده    
در مرحله بعدی نظر دانش آموزان را در باره درس جویا شدم :
نظرات شما در مورد درس فلسفه   چیست؟ ‌
▪ نحوه نگارش کتاب چگونه است؟ ‌
▪ آیا خواندن این درس ارتباطی با رشته تحصیلی که در آینده می‌خواهیدآن را ادامه دهید، دارد؟ ‌
▪ آیا این درس با زندگی شما ارتباطی دارد؟ ‌
▪ آیا شیوه تدریس دبیر، معلومات و تخصص وی در علا‌قه‌مند کردن شما به این درس‌موثر است؟ ‌
در پاسخ به سوال‌ها، بالا‌ ۹۰درصد شاگردان نظر داده‌اند که درس فلسفه ‌دارای نگارش سخت و پیچیده‌ای است و به خصوص در مورد کتاب فلسفه‌گفته‌اند بعضی عبارت آن بسیار گنگ است و به عنوان تبیین فلسفه و نقش آن در زندگی انسان از تعریف فلسفه و ارتباط آن با سایر علوم مطالبی مختصر، پیچیده، گاه گنگ و بدون اینکه هیچ زمینه‌سازی‌ای از سال‌های قبل شده باشد مطرح شده است. در این نظرسنجی گروهی از دانش‌آموزان گفته‌اند ما معنای بعضی از جمله‌ها را حتی با توضیح دبیر نمی‌فهمیم، لذا بهتر بود کتاب با نثر ساده و روان‌تر نوشته می‌شد. حدود ۸۰ درصد دانش‌آموزان از کم بودن زمانی که به این درس اختصاص داده شده است، گله داشته‌اند.
بعضی گفته‌اند اگر چکیده، منظور و مفهوم هر درس در پایان ذکر می‌گردید، بهتر بود. ۸۰درصد آنها گفته‌اند، اینکه منطق جای اشتباه و خطای فکر را می‌گیرد، ما آن را به طور علمی در زندگی خود حتی با پایان یافتن کتاب درک نخواهیم کرد و در اینجا معلوم می‌شود که عدم سابقه ذهنی و نفهمیدن کاربرد عملی فلسفه در زندگی اجتماعی آنها، بی‌تاثیر در نظرات آنها نیست و همچنین گفته‌اند که ارتباط این درس را با این رشته تحصیلی خود در آینده نمی‌دانند. ‌
راهکار های پیشنهادی
1-قبل ازتدریس هربخش ازکتاب فلسفه ومنطق به دانش آموزان گفته شوددرس جدیدرادرمنزل روزنامه وارمطالعه نمایند.اگرملاحظه کردیدکه دانش آموزان ممکن است این کارراانجام ندهندقبل ازشروع تدریس خوددرکلاس 5دقیقه زمان رابرای مطالعه درس جدیددراختیاردانش آموزان قراردهید.
2-درموقع حضوردرکلاس درس یک یاچندکتاب فلسفی ومنطق که باعث شودبامنابع ومآخذاین علوم آشناشوندباخودبه کلاس بیآوریم.وآنهاراطوری روی میزبچینیم که آنهاراببینند وبعددر اختیاردانش آموزان بگذاریم تابانام نویسندگان ویامترجمان،فهرستهاومتن کتاب آشناشوندوسعی کنیم کتابهایی رابیآوریم که متن آنهاساده باشدتاآنهاراجلب کندوانگیزه ای شودبرای تحقیق ومطالعه ی بیشتراین دروس .
3-قبل ازتدریس حتماًارزشیابی آغازین رابصورت سؤالات کتبی یاشفاهی انجام دهیم وبااطلاع ازیادگیری وفهم درس قبلی کارتدریس درس جدیدراآغازکنیم وچنانچه بعضی ازدانش آموزان دچارمشکل هستند مباحث رابرای آنها بصورت خلاصه ومفید توضیح وشرح دهیم البته اینکار می تواند توسـط دانش آموزان دیـگرنیزانجام شـود .یعنی خـود دانش آمـوزان اشکـالات یکدیگررارفع نمایندکه اینکارمی تواندباسؤالاتی که شماازآنهامی کنیدتحقق یابدبه این وسیله هم دانش آموزان درامرتدریس مشارکت دارندوهم رفع اشکال صورت می گیردومعلم فقط درکلاس وظیفه نظارت کننده وتسهیل گرراخواهدداشت وچنانچه دانش آموزی مشکل داشت نسبت به هدایت اواقدام کند.
4- دربعضی جلسات تدریس خودبرای رواج فرهنگ تفکرواندیشه ومهارت بکارگیری این دوخصوصیت درمیان دانش آموزان پیامهایی ازقرآن،نهج البلاغه، صحیفه ی سجادیه،سخنان کوتاه بزرگان،شعراو.... رابرروی تخته سیاه بنویسیدویابه دانش آموزان پیشنهاددهیدکه بعنوان یک تحقیق اینکارراانجام دهندوقبل ازحضورشمادرکلاس آنراروی تخته بنویسندوهرکس که این خلاقیت راازخودش نشان دادبه عنوان نمره ی مستمرکلاسی امتیازی داده شودویاپیامهابصورت پوسترویاچارت درکلاس نصب شودوهرچندمدتی آنهارابامتنهای جدیدتعویض کنند.
5-درروش تدریس ازوسایل کمک آموزشی که باعث جلب توجه دانش آموزان ویادگیری بهتردانش آموزان می شودبهره ببرید.بهترین وسایل کمک آموزشی وسایلی هستندکه ساده باشندوقابل استفاده دانش آموزان مانند:کارتهای درسی،چارت، لوح و............ این وسایل رابه دست دانش آموزان بدهیدوازآنهابخواهیدکه ازاین وسایل استفاده کنند.
6-می توانیددرکلاس ازنوارهای موسیقی آرام ومناسب برای ایجادجوصمیمی بهره ببرید.
7-پیشنهادبیست وچهارم:درموقع تدریس مسائل فلسفی ومنطقی رابه نمونه هایی اززندگی ومسائل اخلاقی واعتقادی وفرهنگی ارتباط دهیدتا بااستفاده ازآن مهارتهای زندگی رادردانش آموزان تقویت ویاایجادکنیم وتجربیات شخصی وفردی خودودیگران رابرای آنها تبیین کنیدالبته نه بصورت پندواندرز...... (8)
8-یکی دیگر ازروش تدریس های فعال استفاده ازروش نمایش می باشد.این روش مخصوصاًدربخش تدریس می تواندثمربخش باشدیعنی دانش آموزان متن رابصورت نمایش نامه به اجرادرمی آورندالبته موقعی نتیجه مطلوب حاصل می شودکه شما شیوه انجام این کاررابه آنهاآموزش داده باشید.
اجرای راه حل جدید و نظارت بر آن  :
 پس از بررسی راه حل های پیشنهادی بهترین راه حل را که به نظرم جذاب ترین آنها بود در مورد یکی از درس های سخت فلسفه به نام سقراط به کار بستم.و از طریق نمیش و ایفای نقش آن را به دانش آموزان آموختم که مراحل آن در زیر آورده شده است:
مراحل الگوی ایفای نقش
مرحله اول : انتخاب موضــوع
شناسایی وانتخاب موضوع اولین قدم برای الگوی ایفای نقش است و انتخاب آن به دو صورت انجام می‏شود : موضوع درس ( مورد تدریس ) یا موضوعات دلخواه که دانش آموزان کلاس بر اساس علایق خود انتخاب می‏کنند در هر دوصورت ، باید ابعاد گونگون آن تشریح و به کلیه فرگیرندگان تفهیم گردد تا ایفگران نقش‏ها ، مفهوم اصلی را درک کنند . در این مرحله ، موارد زیر باید رعایت شود :
واضح و روشن کردن موضوع ، به نحوی که برای همه قابل فهم باشد .
موضع کلی ، مورد علاقه وتوافق بچه‏ها باشد .
موضوع دارای اهداف مهم اجتماعی باشد .
موضوع قابل اجرا و در ساختار الگوی ایفای نقش قابل بحث باشد.
واؤه‏های موجود در موضوع تعریف و مشخص گردد .
موضوع جذاب و متناسب با توانایی‏های ذهنی و روانی دانش آموزان باشد .یادگیری ارتباطی دو طرفه و تعاملی است و بدیهی است که گر یادگیرندگان منفعل باشند ، امکان یادگیری به وجود نخواهد آمد. در این روش ، همه افراد نقش‏دارند و باید در موعد مقرر نقش خود را ایفا کنند و سپس به صورت فعال در جریان آموزش به فعالیت بپردازند.
مرحله دوم : نوشتن نمایش نامه
نگارش نمایش نامه‏ ، پیکره اصلی الگوی ایفای نقش است . در این مرحله ، کلیه فعالیت‏ها از شروع تا پایان به صورت محاوره‏ای نوشته می‏شود و دانش آموزان با کمک و همکاری مربی ، مراحل را می‏نویسند . اهداف اصلی موضوع درس باید در یکایک مراحل گنجانده شود . رعایت ارزش‏های اجتماعی و پرهیز از عادت‏های نامطلوب و محتواهای نامناسب الزامی است . بنابراین ، محتوای اصلی در ایفای نقش ، همین مرحله است وپیام اصلی درس باید در این قسمت مطرح واز طریق اجرای آن به دانش ‏آموزان منتقل شود . دانش‏ آموزان باید راه‏کارهای اجرایی را در مراحل بعد اجرا کنند . در این مرحله ، رعایت توان دانش آموزان ، اطلاعات و زمینه‏های فکری آنان اهمیت بسیار دارد .
نمایش نامه باید دارای ابتدا و انتها باشد و متن ، آموزش‏های لازم را بدهد . گر نمایش‏نامه مورد نظر خوب تنظیم نشود ، انگیزه دانش آموزان برای اجرا کاهش می‏یابد و ممکن است نمایش جذابیت مورد نظر را نداشته باشد . جملات باید حتی‏الامکان کوتاه و قابل فهم باشد و براساس بینش دانش آموزان تنظیم شود . بین جملات و تنظیم محتوا باید ارتباط و توالی منطقی وجود داشته باشد و موضوعات به صورت اصولی هم جهت باشند .
مرحله سوم : تعیین نقش‏ها
انتخاب بازیگران بر اساس توانایی وعلاقه آنان به نقش‏های مورد نظر ، مهم‏ترین بخش الگوی ایفای نقش است . فعالیت‏های لازم برای مراحل الگو ، دراین مرحله مشخص می‏گردد و تعداد نقش‏ها و گزینش افراد ودیگر موارد اجرایی باید مد نظر باشد .
شناخت شخصیت افراد و ویؤگی‏های رفتاری ، ساختار بدنی ( قد ، وزن ، سن و .......) اهمیت زیادی دارد . معلم یا مربی در مقام کارگران نمایش ، قبل از هر چیز باید بازیگران را خوب بسنجد ، توانایی‏های آنان را بشناسد وبرای ایفای نقش‏های مورد نظر پیشنهاد کند. نظر دانش آموزان دیگر ، م...ه گران ،نیز در این انتخاب موثر است .
گفتنی است که تفسیر و تبیین نقش‏های مثبت ومنفی ارزش بسیار دارد ، زیر ممکن است بعضی نقش‏ها که به ظاهر منفی باشد ، ثار سوإـی برفرگیرندگان بگذارد . بنابراین نباید شخصیت افراد را براساس نقش‏ها تعریف کرد . به علاوه ، در درس‏های دیگر نقش‏‏ها باید عوض شود و یک نفر ، همیشه بازیگر یک نوع نقش نباشد .
مرحله چهارم : تهیه امکانات و تجهیزات لازم
براساس نمایش‏نامه تدوین شده ، امکانات مورد نظر باید شناسایی و فراهم گردد . نقش این وسایل در تکوین و تقویت روند اجرا و ثر گذاری نمایش‏نامه ، بسیار مهم است و به ویؤه برای فرگیرندگان جذابیت و کشش خاصی دارد . ساخت فضا ، صحنه‏آرایی مناسب و دیگر ملزومات یا امکانات ، باید فراهم آید و نحوه کاربردآن‏ها برای بازیگران تشریـح شود . بهتر است از وسایل ساده و قابل دسترس استفاده شود و وسایل صحنه را حتی الامکان خود دانش آموزان بسازند .
مرحله پنجم : آمادگی وتمرین مقدماتی
پس از تعیین نقش‏ها و تشریح وظایف ، باید آمادگی هایی کسب شود . باراهنمایی مربی گروه ، بازیگران باید به تمرین مقدماتی بپردازند و از جمله این آمادگی‏ها می‏توان به موارد زیر اشاره کرد :
حفظ کردن نقش‏ مربوط به خود .
مطالعه دقیق تمام نمایش‏نامه برای اطلاع از نقش دیگران .
شناخت چهره‏ها و گریم صورت و دیگر اعضا در صورت نیاز .
شناخت و ساخت وسایل و امکانات .
شناخت و تمرین مراحل اجرایی به صورت متوالی .
مرحله ششم : اجرا و دادن نمایـش
در این مرحله ، گروه بازیگران در حضور بقیه دانش آموزان و مربی ، نقش‏های خود را اجرا می‏کنند .حضور مربی در مقام هدایت کننده و کارگردان ، اهمیت بسیار دارد . او باید بازیگران را به صورت غیر مستقیم هدایت کند . مرحله اجرایی الگوی ایفای نقش و انجام دادن نمایش در کلاس ، مرحله اصلی است . در این مرحله ، تماشگران بادقت و رعایت دقیق نظم ، روند نمایش را تماشا و در صورت امکان ، نکات مهم و نظریات اصلاحی خویش را یادداشت می‏کنند . گفتنی است که دیگر اهداف و انتظارات آموزش و پرورش باید در رفتار و گفتار بازیگران نمایان شود. همچنین توجه شود که روند اجرایی نمایش ، اهداف را تحت الشعاع قرار ندهد و روش از اهداف دور نشود .
مرحله هفتم : بحث ، بررسی و ارزشیابی
پس از اتمام مرحله اجرایی ، تماشگران به صورت گروهی و با هدایت معلم به ارزشیابی و بررسی کلیه مراحل اجرا می‏پردازند و انتقادات و پیشنهادهای خود را اراإـه می‏دهند . هدف از این مرحله اصلاح وتقویت نکات مثبت و رفع نکات منفی نمایش‏نامه و اجرای نقش‏هاست . پس کلیه نظریات باید در تصمیمات بعدی ملحوظ شود .
این پیشنهاد‏ها ، برای معلم ، که کارگردان نمایش‏نامه است ، اهمیت بسیار دارد . زیرا با رعایت آن‏ها ، ثر بخشی روش افزایش می‏یابد . در این مرحله ، دریافت و تثیر نمایش‏نامه و روند اجرایی آن بر دانش آموزان نیز باید بررسی و تحلیل گردد و گر آزمــــونی از محتوای فعالیت ، برنامـــه‏ریـــزی و اجرا شــــود ، بسیار مفید خواهد بــــــود » ( فضلی‏خانی ، 1378 ، ص 95 )    
این الگو برای یاددادن نحوه طبقه بندی کردن ، نحوه فکر کردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد ، در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیه‏ های دانش آموزان است به نحوی که از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونه‏های مثبت ومنفی سازمان می‏دهد و فرگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت می‏کند . این الگو دانش آموزان را قادر به ، مفهوم سازی پیشرفته ، مفاهیم خاص ، استدلال استقرایی ، تسلط و گاهی به چشم اندازها ، دور نما ، تحمل ابهام ، و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات می‏نماید ( خورشیدی و غندالی ، 1379 ) .
« دریافت مفهوم عبارت از جستجو و فهرست نمودهایی است که از آن برای تمیز نمونه‏ها از غیر نمونه‏های طبقات استفاده می‏شود . در این الگو از دانش آموز می‏خواهد مثالهایی که شامل ویؤگی‏هایی از آن مفهــوم است را با مثال‏های دیگری که شامل آن نمودها نیست مقایسه و مقابله کند و بدینوسیله نمودهای مقوله‏ای را که در حال حاضر در ذهن فرد دیگر وجود دارد کشف نماید . الگوی دریافت مفهوم برای معلمان در زمانی وسیله ارزشیابی خوبی است که بخواهند تعیین کنند که افکار مهم اراإـه شده قبلی بخوبی آموخته شده باشد . این الگو به سرعت عمق فهم دانش‏ آموزان را آشکار می‏سازد و دانش‏ قبلی آنان را تقویت می‏کند . این الگو نه تنها می‏تواند مجموعه‏ای وسیع از کاوشگریهای را به درون زمینه‏های مهم آموزشی وارد سازد ، بلکه می‏تواند بررسی‏های استقرایی موجود را اعتلا بخشد ( خورشیدی و غندالی ، 1379 ، ص 150) .  گرد آوری اطلاعات (شواهد 2 )
بعداز انجام دادن این کارها تصمیم گرفتم که دوباره نظر دانش آموزان را نسبت به کلاس جویا شوم  ، به همین دلیل برگه های نظر خواهی رابین دانش آموزان توزیع نموده واز آنها خواستم نظرات ، انتقادات و  پیشنهادات خودرا نسبت به درس فلسفه وروش تدریس بیان کنند
1 – کلاس درس فلسفه  فقط به فلسفه اختصاص نداشته باشد در صورت امکان از مباحث بیشتری راجع به مسائل نوجوان و جوان وخواسته ها ونیازهایشان  صحبت شود.
 2- در هنگام نوشتن سریع ، خط دبیر خوانا نیست سعی شود بیشتر از نرم افزار پاورپوینت   استفاده شود که توسط خود دبیر تدوین شده است .   
   3- اظهار علاقه  زیادی به فیلم های آموزشی فراهم شده توسط دانش آموزان در مورد موضوعات فلسفه داشتند.
4- در نهایت  اظهار رضایت اکثر دانش آموزان از نحوه تدریس وشیوه ارزشیابی وگذشت از یک نمره بد آنها اگر سایر نمرات  روند صعودی داشته باشد.  در نهایت به پیشنهاد وهمکاری یکی از دوستان که در امر تدریس معلومات  ارزنده ای دارند پرسش نامه ای در باره علل عدم علاقه دانش آموزان به درس فلسفه ،راهکارهای برای بهبود  وضعیت تهیه وبین دانش آموزان توزیع شد .
5-همواره دانش آموزان در فعالیت های گروهی در درس فلسفه شرکت می کردند و این باعث رضایت بنده می شد.
   با توجه به اظهار نظر دانش آموزان به این نتیجه رسیدم که بیشترین تاثیر را در علاقه مندی یا عدم علاقه دانش آموزان به کلاس ودرس را :
- رفتار وبرخورد ونحوه ارزیابی وتدریس دبیر واستفاده از شیوه های مختلف تدریس و آشنایی با شیوه های نوین  آموزشی
– استفاده از نرم افزارهای آموزشی
- فیلم آموزشی
 -برنامه تلویزیونی
 به طور کلی بزرگترین هدف آموزشی پر کردن ذهن نیست ،بلکه نظم بخشیدن به آن است ،یعنی آن را چنان پرورش دهیم که از قابلیت های خودش استفاده کند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چگونه می توان بوسیله روش تدریس ایفای نقش و نمایش درس فلسفه و منطق را برای دانش آموزان جذاب نمود

مجموعه مقاله تخصصی (فارسی)مهندسی برق (الکترونیک)

اختصاصی از نیک فایل مجموعه مقاله تخصصی (فارسی)مهندسی برق (الکترونیک) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مجموعه مقاله تخصصی (فارسی)مهندسی برق (الکترونیک)


مجموعه مقاله تخصصی (فارسی)مهندسی برق (الکترونیک)

توضیحات :

مجموعه ای شامل پنج مقاله ی تخصصی فارسی با عناوین زیر که می توانید دانلود و استفاده نمائید.

  • هولوگرافی
  • مقاله شبیه سازی آشکارساز نوری بهمنی با استفاده از مدل مداری
  • مقاله طراحی کنترل کننده لغزشی برای موتور پله ای مغناطیس دائم
  • مقاله سیستم مونیتورینگ دز محیطی
  • مقاله سنسور گاز مادون قرمز

دانلود با لینک مستقیم


مجموعه مقاله تخصصی (فارسی)مهندسی برق (الکترونیک)