نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از نیک فایل ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث


 ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 133

 

مقدمه

تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی است و صدها سمینار و کنفرانس، برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روش های جلوگیری از آن،در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب برای پژوهش درباره آن، از دیدگاه های گوناگون و درزمینه های مختلف، مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. چنین معضلاتی همواره به صورت های مختلف در جوامع بشری وجود داشته است. در این میان مسئله ما این است که این معضل در سال های اخیر، از طرف رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدی است که اگر از بسیاری از مردم این کشورها پرسیده شود که اولین چیزی که در ارتباط با واژه «اسلام» به ذهن شما متبادر می شود چیست؟ پاسخ خواهند داد : «تروریسم ».

بر خلاف سایر ادیان، اسلام مرتباً در گزارش های خبری و مقالات با خشونت پیوند زده می شود. وقتی پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایت کارانه می زنند، هویت مذهبی آن ها مورد توجه قرار نمی گیرد و در گزارشات خبری هرگز گفته نمی شود که قتل عام آلبانی تبارهای کوزوو به دست صرب های ارتدوکس شرقی صورت می گیرد و یا قتل عام برمه ای ها، تقصیر بودایی ها است و یا نسل کشی در فلسطین کار یهودیان است مگر زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که در این صورت تأکید بر مذهب فرد خاطی است. مسیحیان بی رحم مایه بی اعتباری مسیحیت تلقی نمی شوند اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونت آمیز شود، به عنوان مصداقی از تهدید اسلام، اعلام می شود.

این چنین برخورد دو گانه موجب تقویت تفکری خصمانه درباره اسلام است که چهره آن را زشت و مهیب جلوه داده است. در نتیجه این سوال مهم درباره دین اسلام مطرح می‌شود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود بعنوان روش معرفی می کند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال مهم لازم است که به متون اولیه و اصیل اسلام یعنی قرآن و آنچه که در ارتباط با سنت معصومین(ع) وجود دارد مراجعه کرد و با دید کشف حقیقت و صرف نظر از هر گونه نظرات دیگران و تبلیغات، پاسخ این سؤال را پیدا کرد و برداشت واقعی را بدون ترس و خود باختگی در برابر فرهنگ غرب معرفی نمود.

نکتۀ دیگری که در یک تحقیق علمی باید در نظر داشت، این است که واژه‌هایی مانند ترور با معنایی که از آن در نظر عموم مردم تداعی می شود، همانند واژه‌های قتل و جنایت و ضرب و شتم، دارای بار منفی عاطفی است. این گونه واژه ها در نظر مردم، از مفاهیمی حکایت می کند که از اول محکوم و مردود شناخته شده اند و همگان به دنبال نفی آن ها می باشند . طبیعی است که استفاده مبهم و ابزاری از این واژه‌ها ، با دست کاری کردن در تعاریف و شانتاژهای تبلیغاتی مغالطه کاری، بهترین روش برای تحریک عواطف توده مردم است. زیرا توده مردم به سبب عدم ممارست با مطالب دقیق علمی و تجزیه و تحلیل مسائل و از طرفی داشتن عواطف قوی، در معرض چنین سوء استفاده‌هایی قرار دارند. طبیعی است که از کسانی که با نقد و تحلیل مبانی علمی آشنایی دارند، انتظار می‌رود که مباحث علمی را به دور از عواطف و مسائل حاشیه ای بررسی کنند.

تصور برخی این است که هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده می شود را باید مستند به گزاره‌های دینی نفی کرد و هر آنچه بعنوان خوب شناسانده می شود را باید مستند به آیات و سیره تایید نمود. حال آن که اسلام در این خصوص پیرو خواست دیگران نبوده و دارای دیدگاه مستقل می باشد. لذا باید در پی فهم آن و تنظیم سند سیاست ها بر اساس آن ها بود.

روش تحقیق در کتاب حاضر مبتنی بر اصول و مبانی ای است که قصد دارد نظر قرآن کریم را درباره ترور جویا شود:

اولاً – ظواهر قرآن قابل استناد و برای احکام حجت می باشند( منظور از ظواهر الفاظ قرآن، ظهور ابتدایی آن هاست. معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ بی درنگ به ذهن راه می یابد) و آیاتی از قبیل «افلا یتدبرون القرآن» دستوری است برای بهره برداری از قرآن و روایات زیادی هم بر این دلالت می کند که قرآن معیار احادیث است و ائمه(ع) یاران خود ر ابه استنباط از قرآن کریم سوق داده اند. چرا که قرآن کتابی است که برای هدایت انسان ها نازل شده است و باید برای داشتن یک زندگی متعالی و سعادتمند به آن مراجعه کرد.

ثانیاً – رجوع به قرآن و دریافت پیام ها و احکام آن دارای ضوابطی است و هر کسی نمی تواند آن را تفسیر کند و به استخراج احکام آن بپردازد. قرآن کلام پروردگان متعال و تجلی ذات و صفات اوست و تردیدی نیست که باید بین کتاب و مفسر آن تناسب و سنخیت باشد و فهم مقام بلند کتاب خدا با توان علمی انسان های عادی ساخته نیست و لذا فهم آن مربوط به کسانی است که با آن سنخیتی دارند و آن ها حضرات معصومین(ع) هستند.

همان طور که قرآن می فرماید: « انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون» و در جای دیگر (آیه تطهیر) مطهر شدگان را اهل بیت(ع) معرفی می نماید. در روایاتی هم آمده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و بیان صریح معصومین جایز نیست. در طول تاریخ ضربه‌های سختی بر اسلام از این جهت وارد آمده است که افرادی نا آشنا با این تصور باطل که آن ها می‌توانند درباره قرآن با فهم قاصرشان اظهار نظر کنند، به استنباط از آیات مبادرت ورزیدند.

ثالثاً – با در نظر گرفتن دو مقدمه فوق، مشخص می شود باید به قرآن مراجعه کرد اما نه به هر شکی بلکه قرآنی که توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است و باید از تفسیر به رای و برداشت های سطحی و ناآگاهانه از قرآن خودداری کرد.

رابعاً – برای فهم معانی قرآن کریم، منابعی به قرار زیر وجود دارد:

اول : قرآن کریم. نخستین و مهم ترین منبع تفسیر است. منبع بودن قرآن علاوه بر آن که متقضای روش عقلایی محاوره است. در آیات و روایات هم بر آن تاکید شده است و معصومین در تفسیر قرآن از قرآن استفاده کرده اند. گونه های مختلف منبع قرار گرفتن قرآن مانن : توجه به سیاق آیات، محدود شدن زمانی (نسخ)، محدود شدن غیر زمانی (تخصیص و تقیید)، فهم نکته جدید از مجموعه دو آیه، دستیابی به تبیین جامع و حل تعارض ظاهری آیات و ...

دوم: روایات معصومین : پس از قرآن، روایات مهم ترین منبع فهم قرآن به شمار می آیند چرا که قرآن پیامبر(ص) را مسئول تبیین آن برای مردم معرفی می کند: « و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم» (سوره نحل / آیه 44 ) بر این اساس، مردم از بیان های ایشان در شرح یا تفسیر یا رفع اجمال یا تقیید و تخصیص و سایر موارد استفاده می کنند.

روایات از جنبه های مختلف قرآن را تبیین می نمایند. برخی از آن ها عهده دار فهم معانی واژگان هستند و برخی دیگر توضیحات بیشتری را ارائه می کنند که به فهم آیه کمک می کند. در دسته دیگری از روایات از معانی یا مصادیق برای آیات مشکل سخن به میان آمده که استفاده آن معانی از آیه، یا انطباق آیه بر آن مصادیق روشن نیست و یا از مصادیقی است که در زمان بیان آن در روایات، هنوز واقع نشده و به این جهت پوشیده است. در تحقیق حاضر در مواردی مانند تعیین مصادیق «محارب» و یا «تعدی» از روایات استفاده گردیده است.

سوم: منابع لغوی : مقصود از منابع لغوی، هر گوه منبعی است که مارا در فهم معنا و کاربرد واژگان قرآن در زمان نزول یاری می دهد . بر این اساس قرآن مجید، روایات، فرهنگ عامه مردم در دوران نزول، همه از منابع لغوی تفسیر به شمار می آیند. این مطالب در کتاب هایی مانند مفردات الفاظ قرآن، لسان العرب، اقرب الموارد و .. گردآوری شده اند که در این تحقیق برای رسیدن به مقصود مورد استناد قرار گرفته اند.

چهارم: آراء مفسران، که برخاسته از اجتهاد و استنباط آن ها در فهم آیات قرآن است و اعتبار مطلق ندارد و نمی توان آنرا همیشه مبنای تفسیر قرار دارد اما در عین حال می توان از ادله و شواهدی که مفسران برای نظر خود ذکر کرده اند در چارچوب منابع سه گانه بالا استفاده نمود.

پنجم: عقل: مراد از عقل به عنوان منبع، نیرویی است که در هر انسانی به ودیعت نهاده شده و مجموعه اصول کلی هستی شناختی، ارزش شناختی و استلزامات بی واسطه آن ها را که بدیهی یا نزدیک به بدیهی می باشند، در اختیار انسان قرار می دهد. بدیهیات عقلی و برهان‌های قطعی برگرفته از آن‌ها از قراین متصل آیات به شمار می‌آیند و عقل به معنای یاد شده این قراین را در اختیار قرار می‌دهد. نقش عقل به این مفهوم در فهم و تفسیر قرآن در چند محور متصور است که مهمترین آن ها نقش فهم کلام است، راه هایی که عقلا برای فهم کلام از آن بهره می برند. عقل در اینجا نقش ابزاری دارد، یا به تعبیر دیگر، متمم منابع دیگر است. این نقش عقل را می توان مصداق تدبر در قرآن دانست. یعنی عقل با استفاده از لغت، آیات و روایت ها (قراین پیوسته و ناپیوسته کلام ) به کشف مجهولات خود از آیه می پردازد و با کاوش و استدلال به فهم مراد خداوند از آیه دست می باید. با توجه به اینکه دریافت های قطعی عقل چندان زیاد نیست، عمده ترین نقش عقل را باید تحلیل داده های منابع دیگر دانست. نکته ای که بیان شد همان اجتهاد و کاوش عقلی برای فهم معارف قرآن و تفسیر آیه هاست. کاری که از دیرباز تاکنون مورد استفاده اکثر مفسران بوده است.

با جمع بندی مطالب یاد شده در این تحقیق در قالب روش اجتهادی (تجزی) تلاش شده است در چارچوب منطق دینی، آیات الهی و تفاسیر ارایه شده از سوی معصومین، دیدگاه قرآن استنتاج و معرفی گردد. برای این منظور، علاوه بر قرآن کریم، تفاسیر مرجع و روایت معصومین، مستند مورد بحث قرار گرفته اند تا برداشت ارائه شده در این چارچوب باشد.

سیره معصومین و روایات وارد شده از آن ها بحث های گسترده ای در ارتباط با ترور دارد که درا ین تحقیق جز در موارد ضرورت مورد استناد قرار نگرفته اند و محور این تحقیق قرآن کریم است و سنت معصومین خود تحقیق جداگانه ای را می طلبد.

این کتاب در هفت فصل تدوین گردیده است که فصل اول آن به روشن شدن تعریف ترور اختصاص دارد. اساساً در حوزه علوم انسانی، با توجه به گستردگی و تشتت آراء و ارائه نظرات و تعاریف متعدد از هر پدیده، همواره مشکل اول در تحقیق ارائه تعریف است و از این رو لازم شده است که یک فصل برای تعریف ترور، اختصاص داده شود. تا در حد امکان تعاریف مختلف از افراد و شخصیت ها و تفکرات و همه جهت گیری های مذهبی و سیاسی آورده شود و با در نظر گرفتن مجموع آن ها، ذهنیت ما از ترور شکل بگیرد. چرا که بعدها این اشکال به وجود خواهد آمد که این تعریف در نظر گرفته شده، تعریف طیف خاصی است و در این صورت محل مناقشه خواهد بود. برای رفع این نقیصه سعی شده است که تعاریف متنوعی جمع آوری شود و یک قدر متیقن و مشترک بین آنها در نظر گرفته شود، اگرچه ممکن است باز هم این تعریف جامع و مانع و خالی از اشکال نباشد.

این تحقیق از یک سو با مراجعه و برداشت مستقیم از آیات قرآن سعی در روشن کردن پاسخ سوال تحقیق دارد و از سوی دیگر با استناد به شواهد و قرائنی که در حکم مبانی و روح کلی حاکم بر گفتمان قرآن هستند موضوع جزیی ترور را مورد بررسی قرار می دهد. برهمین اساس در فصل دوم مبانی سیاست قرآنی ترسیم گردیده است و با مبانی سیاست رایج مقایسه شده تا روشن شود که مبنای مورد نظر قرآن با تروریسم سازگار است یا نه؟

مرحله بعد، فهم رویکرد کلی ابعاد اسلام نسبت به خشونت است. این موضوع نه فقط از جهت بررسی «خشونت سیاسی» بلکه رویکرد اسلام به خشونت در همه ابعاد آن است و ادبیات و لحن قرآن کریم و سیاق آیات را از این جنبه بررسی می کند.


دانلود با لینک مستقیم


ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy (5)

اختصاصی از نیک فایل ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy (5) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

اسلام و صلح

اسلام، دین صلح و آرامش است و همیشه در اسلام، صلح و آرامش، بر جنگ و قتال برتری داشته است. و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) همواره قبل از شروع جنگ، دشمنان را دعوت به صلح و گفتگو می کردند. در قرآن نیز دستورات صریحی مبنی بر پذیرش صلح و اولویت آن وجود دارد.

«ان جَنِحوا لِلسلم فَاجنح لها و توکل علی الله اِنّه هو السمیع العلیم و اِن یرید و اَن یَخدعوک فان حسبک الله هو الَّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین».

و اگر آنان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز به آن متمایل شو و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است و همان کسی است که تو را با یاری خود و یاری مؤمنان تقویت کرد. در آیۀ 90 سورۀ نساء نیز آمده است که اگر «کافران و ظالمان از جنگ کناره گرفتندو دست کشیدند و با شما طرح صلح انداختند، دیگر بر آن ها دست نگشایید و شما را برایشان در آن صورت راه و جنگی نیست.»

شیخ محمود شلتوت نیز در این باره با توجه به آیات سورۀ انفال می گوید، هر گاه دشمنی، دست از جنگ بکشد و از کشتار و خونریزی خودداری کند وپیشنهاد صلح دهد و در این پیشنهاد خدعه و حیله و نیرنگ به کار نبرده باشد، باید پذیرفت و نباید بی دلیل خون مسلمان را تباه ساخت.

از نظر ایشان، جنگ فقط و فقط برای این است که دفع ظلم و تجاوز شود و در واقع جنگ به منظور تحکیم صلح و برقرار ساختن میزان عدالت است. ایشان ضمن تفسیری جالب از آیه 64 سوره انفال که می گوید: «و برای آنان هر چه نیرو می توانید جمع آوری کنید». تهیه ساز و برگ جنگ را تنها به خاطر دفع شر تجاوز کار و نوعی بازدارندگی در راستای برقراری صلح و امنیت می دانند. ایشان دلیل قرآن برای تاکید زیاد بر کلمه«سلام» را این می داند که در دل های مردم بذر صلح بپاشد، تا بر مبنای سازش عمل کنند.

متفکر شهید مرتضی مطهری نیز به آیات صلح در قرآن اشاره می کند، از جمله به«والصلح خیر»، (نساء، 128) : صلح بهتر است و «یاایها الذین آمنوا و ادخلوا فی السلم کافه» (بقره، 208) و نیز به آیات سوره انفال و سوره نساء، ایشان نیز با توجه به این آیات، به ماهیت صلح آمیز اسلام تاکید دارند. البته ایشان ضمن تاکید بر صلح و دوری از جنگ، معتقدند که صلح غیر از تسلیم است و معنای صلح را همزیستی شرافتمندانه می دانند.

البته ایشان تسلیم شدن و تحمل زور و زیر بار رفتن را صلح نمی دانند، از این رو، استدلال می کنند که اسلام هرگز تحمل ذلت را اجازه نمی دهد و ضمن تاکید بر دفاع در برابر متجاوز، در عین حال طرف دار صلح است.

ارزش های انسانی در جنگ و جهاد

با تمام تأکیدات بر صلح و ممنوعیت کامل،هر نوع تجاوز و سلطه طلبی، اسلام در جنگ های ناگزیر بر رعایت ارزش های انسانی و حفظ حرمت انسان تأکید دارد. مقصود از ارزش‌های انسانی، عبارتست از اصول وقواعد اخلاقی که تمامی انسان‌ها با هر عقیده و مسلکی که دارند، در جنگ به آن پایبندندو می توان گفت این اصول، از فطرت الهی انسان‌ها ناشی می شود. آیین مقدس اسلام نیز این اصول و قواعد را محترم می‌داند و در جنگ به آن پایبند است. برای نمونه می‌توان به مواردی در این زمینه اشاره کرد:

دعوت به اسلام قبل از جنگ

از آنجا که هدف از جهاد مقدس اسلامی دعوت انسان‌ها به توحیداست، لذا در جهاد باید ابتدا مشرکان را به اسلام دعوت کرد و اگر مسلمان شدند، جنگی در نخواهد گرفت. در روایتی، امیرمؤمنان علی(ع)، از پیامبر(ص) نقل کرده است که پیامبر اسلام(ص)در هنگام اعزام ایشان به یمن، به ایشان سفارش کرده اند که تا کسی را به اسلام دعوت نکرده با او جنگ نکند واگر خداوند به وسیلۀ وی، یکنفر را هدایت کند برای ایشان از تمام آنچه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده (یعنی تمام دنیا) بهتر است. پس مشاهده می شود که دعوت و گفتگو از نظر اسلام، مقدم بر جنگ است.

پذیرش تقاضای پناهندگی

اگر کافری از مسلمانان یا از حاکم اسلامی،تقاضای پناهندگی یا «امان» کرد، مورد قبول قرار می‌گیرد، در این زمینه، فرد فرد مسلمانان و البته با محدودیت‌هایی حق امان دادن دارندوهیچ کس حق ندارد در مدت امان، فردپناهنده را اسیر کرده یا بکشد.

مصونیت پیران، کودکان، زنان و مجانین در جنگ

مصونیت گروه های مذکور، از جمله نمونه‌های احترام به ارزش‌های انسانی است و سپاه اسلام حق ندارد متعرض گروه‌های انسانی مذکور شود.

ممنوعیت پیمان شکنی

اسلام دستور می‌دهد که اگر با دشمن قراردادی بستید تا هنگامی که اوخیانت نکرده است، باید وفادار به پیمان باشید. پیامبر(ص) و علی(ع) سخت به این اصل وفادار بودند.

ممنوعیت اعمال ضد انسانی

اسلام مثله کردن دشمن، (یعنی بریدن گوش و بینی و ...) را منع کرده است و پیامبر(ص) همواره قبل از اعزام نیرو به جهاد، این سفارش را به مسلمانان می کردند. اسلام بدین نحو هر گونه دست زدن به اعمال غیر انسانی را در جنگ، ممنوع اعلام کرده است.

برخورد انسانی با اسیران

هدف از اسیر گرفتن، تضعیف نیروی انسانی دشمن و آشنا کردن اسرا با اسلام است. اسلام ضمن دستور به برخورد انسانی با اسرا، راه‌هایی برای آزادی آنان، تدارک دیده است.

جهاد و ترور

با بررسی مفهوم و معنای جهاد در اسلام و همچنین مطالعه و مشاهدۀ اولویت آن بر جنگ، به این نتیجه می رسیم که جهاد نمی تواند توجیهی برای دست زدن به ترور باشد. اول اینکه، جهاد از نظر اسلام، قبل از همه چیز امری دفاعی است. یعنی دفاع از کیان و ناموس اسلام و مسلمین ومملکت اسلامی در برابر تجاوزات عملی دشمنان اسلام. از سوی دیگر، سیرۀ پیامبر(ص) نشان میدهد که ایشان، ابتدا از جنگ، حتی دفاعی نیز منع می‌کردند تا اینکه آیات مربوط به جهاد نازل شد.سیره عملی دعوت ایشان، همواره با دعوت به گفتگو و صلح و سعی در دوری از جنگ، همراه بود. جهاد قبل از هر چیزی، امری فردی و عبادی است و به معنای مبارزه با هوا و هوس و خواهش های درونی و نفسانیات است و پس از آن در عرصۀ عمومی، برای دفاع و مقابله در برابر تجاوز، مشروعیت می یابد.

از سوی دیگر، اسلام دین صلح و سلام و آرامش است و بر صلح تأکید فراوانی دارد. در هنگام جنگ نیز اسلام همواره بر مراعات ارزش های انسانی تأکید داشته است. از نظر اسلام بایستی از کشته شدن و آسیب رساندن به افراد بی گناه، زنان و کودکان و غیر نظامیان، جلوگیری کرد. پس چگونه است که بعضی ها، ترورهای کور و بی هدف خود را که منجر به کشته و زخمی شدن بی گناهان، مردم عادی، زنان و کودکان می شود را با عنوان جهاد توجیح می کنند؟ مشاهده می‌شود که این امر، و دست زدن به ترور به عنوان جهاد به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی‌توان به هیچ عنوان، قتل و خونریزی، زخمی کردن و ترساندن افراد بی گناه، زنان و کودکان را با توسل به فریضه جهاد، جنبه شرعی و اسلامی بخشید.


دانلود با لینک مستقیم


ترور با رویکردی بر اندیشه امام خمینی Copy (5)

دانلود مقاله کامل درباره ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث


دانلود مقاله کامل درباره ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :133

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی است و صدها سمینار و کنفرانس، برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روش های جلوگیری از آن،در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب برای پژوهش درباره آن، از دیدگاه های گوناگون  و درزمینه های مختلف، مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. چنین معضلاتی همواره به صورت های مختلف در جوامع بشری وجود داشته است. در این میان مسئله ما این است که این معضل در سال های اخیر، از طرف رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدی است که اگر از بسیاری از مردم این کشورها پرسیده شود که اولین چیزی که در ارتباط با واژه «اسلام» به ذهن شما متبادر می شود چیست؟ پاسخ خواهند داد : «تروریسم ».

بر خلاف سایر ادیان، اسلام مرتباً در گزارش های خبری و مقالات با خشونت پیوند زده می شود. وقتی پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایت کارانه می زنند، هویت مذهبی آن ها مورد توجه قرار نمی گیرد و در گزارشات خبری هرگز گفته نمی شود که قتل عام آلبانی تبارهای کوزوو به دست صرب های ارتدوکس شرقی صورت می گیرد و یا قتل عام برمه ای ها، تقصیر بودایی ها است و یا نسل کشی در فلسطین کار یهودیان است مگر زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که در این صورت تأکید بر مذهب فرد خاطی است. مسیحیان بی رحم مایه بی اعتباری مسیحیت تلقی نمی شوند اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونت آمیز شود، به عنوان مصداقی از تهدید اسلام، اعلام می  شود.

این چنین برخورد دو گانه موجب تقویت تفکری خصمانه درباره اسلام است که چهره آن را زشت و مهیب جلوه داده است. در نتیجه این سوال مهم درباره دین اسلام مطرح می‌شود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود بعنوان روش معرفی می کند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال مهم لازم است که به متون اولیه و اصیل اسلام یعنی قرآن و آنچه که در ارتباط با سنت معصومین(ع) وجود دارد مراجعه کرد و با دید کشف حقیقت و صرف نظر از هر گونه نظرات دیگران و تبلیغات، پاسخ این سؤال را پیدا کرد و برداشت واقعی را بدون ترس و خود باختگی در برابر فرهنگ غرب معرفی نمود.

نکتۀ دیگری که در یک تحقیق علمی باید در نظر داشت، این است که واژه‌هایی مانند ترور با معنایی که از آن در نظر عموم مردم تداعی می شود، همانند واژه‌های قتل و جنایت و ضرب و شتم، دارای بار منفی عاطفی است. این گونه واژه ها در نظر مردم، از مفاهیمی حکایت می کند که از اول محکوم و مردود شناخته شده اند و همگان به دنبال نفی آن ها می باشند . طبیعی است که استفاده مبهم و ابزاری از این واژه‌ها ، با دست کاری کردن در تعاریف و شانتاژهای تبلیغاتی  مغالطه کاری، بهترین روش برای تحریک عواطف توده مردم است. زیرا توده مردم به سبب عدم ممارست با مطالب دقیق علمی و تجزیه و تحلیل مسائل و از طرفی داشتن عواطف قوی، در معرض چنین سوء استفاده‌هایی قرار دارند. طبیعی است که از کسانی که با نقد و تحلیل مبانی علمی آشنایی دارند، انتظار می‌رود که مباحث علمی را به دور از عواطف و مسائل حاشیه ای بررسی کنند.

تصور برخی این است که هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده می شود را باید مستند به گزاره‌های دینی نفی کرد و هر آنچه بعنوان خوب شناسانده می شود را باید مستند به آیات و سیره تایید نمود. حال آن که اسلام در این خصوص پیرو خواست دیگران نبوده و دارای دیدگاه مستقل می باشد. لذا باید در پی فهم آن و تنظیم سند سیاست ها بر اساس آن ها بود.

روش تحقیق در کتاب حاضر مبتنی بر اصول و مبانی ای است که قصد دارد نظر قرآن کریم را درباره ترور جویا شود:

اولاً – ظواهر قرآن قابل استناد و برای احکام حجت می باشند( منظور از ظواهر الفاظ قرآن، ظهور ابتدایی آن هاست. معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ بی درنگ به ذهن راه می یابد) و آیاتی از قبیل «افلا یتدبرون القرآن» [1]دستوری است برای بهره برداری از قرآن و روایات زیادی هم بر این دلالت می کند که قرآن معیار احادیث است و ائمه(ع) یاران خود ر ابه استنباط از قرآن کریم سوق داده اند. چرا که قرآن کتابی است که برای هدایت انسان ها نازل شده است و باید برای داشتن یک زندگی متعالی و سعادتمند به آن مراجعه کرد.

ثانیاً – رجوع به قرآن و دریافت پیام ها و احکام آن دارای ضوابطی است و هر کسی نمی تواند آن را تفسیر کند و به استخراج احکام آن بپردازد. قرآن کلام پروردگان متعال و تجلی ذات و صفات اوست و تردیدی نیست که باید بین کتاب و مفسر آن تناسب و سنخیت باشد و فهم مقام بلند کتاب خدا با توان علمی انسان های عادی ساخته نیست و لذا فهم آن مربوط به کسانی است که با آن سنخیتی دارند و آن ها حضرات معصومین(ع) هستند.

همان طور که قرآن می فرماید: « انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون» [2]و در جای دیگر (آیه تطهیر) مطهر شدگان را اهل بیت(ع) معرفی می نماید. در روایاتی هم آمده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و بیان صریح معصومین جایز نیست. [3]در طول تاریخ ضربه‌های سختی بر اسلام از این جهت وارد آمده است که افرادی نا آشنا با این تصور باطل که آن ها می‌توانند درباره قرآن با فهم قاصرشان اظهار نظر کنند، به استنباط از آیات مبادرت ورزیدند.

ثالثاً – با در نظر گرفتن دو مقدمه فوق، مشخص می شود باید به قرآن مراجعه کرد اما نه به هر شکی بلکه قرآنی که توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است و باید از تفسیر به رای و برداشت های سطحی و ناآگاهانه از قرآن خودداری کرد.

رابعاً – برای فهم معانی قرآن کریم، منابعی به قرار زیر وجود دارد:

اول : قرآن کریم. نخستین و مهم ترین منبع تفسیر است. منبع بودن قرآن علاوه بر آن که متقضای روش عقلایی محاوره است. در آیات و روایات هم بر آن تاکید شده است و معصومین در تفسیر قرآن از قرآن استفاده کرده اند. گونه های مختلف منبع قرار گرفتن قرآن مانن : توجه به سیاق آیات، محدود شدن زمانی (نسخ)، محدود شدن غیر زمانی (تخصیص و تقیید)، فهم نکته جدید از مجموعه دو آیه، دستیابی به تبیین جامع و حل تعارض ظاهری آیات و ...

دوم: روایات معصومین : پس از قرآن، روایات مهم ترین منبع فهم قرآن به شمار می آیند چرا که قرآن پیامبر(ص) را مسئول تبیین آن برای مردم معرفی می کند: « و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم» (سوره نحل / آیه 44 ) بر این اساس، مردم از بیان های ایشان در شرح یا تفسیر یا رفع اجمال یا تقیید و تخصیص و سایر موارد استفاده می کنند.

روایات از جنبه های مختلف قرآن را تبیین می نمایند. برخی از آن ها عهده دار فهم معانی واژگان هستند و برخی دیگر توضیحات بیشتری را ارائه می کنند که به فهم آیه کمک می کند. در دسته دیگری از روایات از معانی یا مصادیق برای آیات مشکل سخن به میان آمده که استفاده آن معانی از آیه، یا انطباق آیه بر آن مصادیق روشن نیست و یا از مصادیقی است که در زمان بیان آن در روایات، هنوز واقع نشده و به این جهت پوشیده است. در تحقیق حاضر در مواردی مانند تعیین مصادیق «محارب» و یا «تعدی» از روایات استفاده گردیده است.

سوم: منابع لغوی : مقصود از منابع لغوی، هر گوه منبعی است که مارا در فهم معنا و کاربرد واژگان قرآن در زمان نزول یاری می دهد . بر این اساس قرآن مجید،  روایات، فرهنگ عامه مردم در دوران نزول، همه از منابع لغوی تفسیر به شمار می آیند. این مطالب در کتاب هایی مانند مفردات الفاظ قرآن، لسان العرب، اقرب الموارد و .. گردآوری شده اند که در این تحقیق برای رسیدن به مقصود مورد استناد قرار گرفته اند.

چهارم: آراء مفسران، که برخاسته از اجتهاد و استنباط آن ها در فهم آیات قرآن است و اعتبار مطلق ندارد و نمی توان آنرا همیشه مبنای تفسیر قرار دارد اما در عین حال می توان از ادله و شواهدی که مفسران برای نظر خود ذکر کرده اند در چارچوب منابع سه گانه بالا استفاده نمود.

پنجم: عقل: مراد از عقل به عنوان منبع، نیرویی است که در هر انسانی به ودیعت نهاده شده و مجموعه اصول کلی هستی شناختی، ارزش شناختی و استلزامات بی واسطه آن ها را که بدیهی یا نزدیک به بدیهی می باشند، در اختیار انسان قرار می دهد. بدیهیات عقلی و برهان‌های قطعی برگرفته از آن‌ها از قراین متصل آیات به شمار می‌آیند و عقل به معنای یاد شده این قراین را در اختیار قرار می‌دهد. نقش عقل به این مفهوم در فهم و تفسیر قرآن در چند محور متصور است که مهمترین آن ها نقش فهم کلام است، راه هایی که عقلا برای فهم کلام از آن بهره می برند. عقل در اینجا نقش ابزاری دارد، یا به تعبیر دیگر، متمم منابع دیگر است. این نقش عقل را می توان مصداق تدبر در قرآن دانست. یعنی عقل با استفاده از لغت، آیات  و روایت ها (قراین پیوسته و ناپیوسته کلام ) به کشف مجهولات خود از آیه می پردازد و با کاوش و استدلال به فهم مراد خداوند از آیه دست می باید. با توجه به اینکه دریافت های قطعی عقل چندان زیاد نیست، عمده ترین نقش عقل را باید تحلیل داده های منابع دیگر دانست. نکته ای که بیان شد همان اجتهاد و کاوش عقلی برای فهم معارف قرآن و تفسیر آیه هاست. کاری که از دیرباز تاکنون مورد استفاده اکثر مفسران بوده است.

با جمع بندی مطالب یاد شده در این تحقیق در قالب روش اجتهادی (تجزی) تلاش شده است در چارچوب منطق دینی، آیات الهی و تفاسیر ارایه شده از سوی معصومین، دیدگاه قرآن استنتاج و معرفی گردد. برای این منظور، علاوه بر قرآن کریم، تفاسیر مرجع و روایت معصومین، مستند مورد بحث قرار گرفته اند تا برداشت ارائه شده در این چارچوب باشد.

           سیره معصومین و روایات وارد شده از آن ها بحث های گسترده ای در ارتباط با ترور دارد که درا ین تحقیق جز در موارد ضرورت مورد استناد قرار نگرفته اند و محور این تحقیق قرآن کریم است و سنت معصومین خود تحقیق جداگانه ای را می طلبد.

این کتاب در هفت فصل تدوین گردیده است که فصل اول آن به روشن شدن تعریف ترور اختصاص دارد. اساساً در حوزه علوم انسانی، با توجه به گستردگی و تشتت آراء و ارائه نظرات و تعاریف متعدد از هر پدیده، همواره مشکل اول در تحقیق ارائه تعریف است و از این رو لازم شده است که یک فصل برای تعریف ترور، اختصاص داده شود. تا در حد امکان تعاریف مختلف از افراد و شخصیت ها و تفکرات و همه جهت گیری های مذهبی و سیاسی آورده شود و با در نظر گرفتن مجموع آن ها، ذهنیت ما از ترور شکل بگیرد. چرا که بعدها این اشکال به وجود خواهد آمد که این تعریف در نظر گرفته شده، تعریف طیف خاصی است و در این صورت محل مناقشه خواهد بود. برای رفع این نقیصه سعی شده است که تعاریف متنوعی جمع آوری شود و یک قدر متیقن و مشترک بین آنها در نظر گرفته شود، اگرچه ممکن است باز هم این تعریف جامع و مانع و خالی از اشکال نباشد.

این تحقیق از یک سو با مراجعه و برداشت مستقیم از آیات قرآن سعی در روشن کردن پاسخ سوال تحقیق دارد و از سوی دیگر با استناد به شواهد و قرائنی که در حکم مبانی و روح کلی حاکم بر گفتمان قرآن هستند موضوع جزیی ترور را  مورد بررسی قرار می دهد. برهمین اساس در  فصل دوم مبانی سیاست قرآنی ترسیم گردیده است و با مبانی سیاست رایج مقایسه شده تا روشن شود که مبنای مورد نظر قرآن با تروریسم سازگار است یا نه؟

مرحله بعد، فهم رویکرد کلی ابعاد اسلام نسبت به خشونت است. این موضوع نه فقط از جهت بررسی «خشونت سیاسی» بلکه رویکرد اسلام به خشونت در همه ابعاد آن است و ادبیات و لحن قرآن کریم و سیاق آیات را از این جنبه بررسی می کند.

پس از ترسیم این دو مبحث کلی در ابتدای مباحث، در فصل چهارم، به سراغ متن قرآن کریم می رویم تا بتوان مفهوم مورد نظر را با ادبیات و الفاظ قرآنی فهم کرد. برای رسیدن به این مقصود، باید الفاظ مورد نظر و معانی آن ها را شناخت و با استفاده از علم لغت، بتوان ریشه و موارد کاربرد و مشتقات این کلمه را دریافت که پس از بررسی کامل معجم الفاظ قرآن کریم و تأمل در همه واژه های آن، 17 واژه که به نوعی با عناصر زور، ایجاد وحشت، مبارزه، تجاوز، دشمنی و خونریزی و ارعاب، نزدیک هستند و احتمال دارد که با ایده ترور نسبت پیدا کنند؛ انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل لغوی قرار گرفته اند. اگرچه برخی از این واژه ها به ظاهر با بحث ما ارتباط مستقیم پیدا نمی کنند، اما از آنجا که مستشرقان و تحلیل گران معمولا با استناد ناقص به این آیات و واژگان نسبت به تایید کامل ترور از ناحیه اسلام، حکم صادر کرده اند لازم می آید تا همه آن ها بررسی و عدم صحت این ادعاها روشن گردد.

در فصل پنجم، پس از بررسی و تجزیه و تحلیل، میزان ارتباط هر یک از این واژه ها با بحث ما یعنی ترور، مورد شناسایی قرار خواهد گرفت؛ تا در پایان این فصل واژه های مربوط به بحث جدا شده و آیاتی که این واژه ها در آن ها به کار رفته است مورد بررسی قرار گیرد. شیوه ما برای فهم رویکرد قرآن به ترور، در دو مرحله پیگیری می شود. اول اینکه مشخص شود هر یک از این واژه های انتخاب شده که ارتباط مفهومی با ترور دارند، در ادبیات قرآن کریم، دارای بار ارزشی مثبت هستند یا منفی؟ فهم این موضوع مشخص خواهد کرد که رویکرد کلی قرآن به ترور مثبت است یا منفی. و در گام دوم، آیات مربوط با ترور را باید تلحیل کرد تا به یک جمع بندی نهایی در این باره رسید.

در فصول ششم و هفتم هم به دو مورد از مسائل مهم روز اشاره شده است. مورد اول وجود گروه‌های مسلمانی است که با اعمال خشونت و ترور بهانه ارائه چهره موهن را از اسلام فراهم کرده‌اند و در این فصل ریشه‌ها و نوع برداشت آن‌ها از اسلام بررسی شده است و فصل هفتم هم به عملیات‌های انتحاری اختصاص دارد.

فصل اول: بررسی مفهومی

کلیات

«ترور» (Terror) و «تروریسم» (Terrorism) از واژه هایی است که از فرهنگ  و ادبیات غرب وارد مجموعه واژگان زبان فارسی شده است. از آنجا که خاستگاه این واژه غرب است و در آنجا دارای بستر تاریخی خاص و ابعاد مختلف است، تا زمانی که ریشه ها و جنبه های آن روشن نشود و موضوع شناسایی دقیقی از آن صورت نپذیرد، نمی توان وارد بحث اصلی شد..

درباره تروریسم و مشتقات آن، مباحث و تعاریف متعددی ذکر شده است. صرف نظر از بررسی دیدگاه حقوق دانان و قانونگذاران درباره این واژه، می توان در فرهنگ های لغت، ادبی و یا سیاسی و همچنین در کلام سیاستمداران و صاحب نظران نیز، تعاریف چندی را بدست آورد .

در فرهنگ انگلیسی – فارسی آمده است که ترور به معنی «ترس شدید و وحشت» و تروریسم یعنی «عقیده به لزوم آدم کشی و قتل تفس و تهدید و ایجاد وحشت در میان مردم» است[4] البته این احساس ترس و هراس از هر چیزی ممکن است ناشی شود اما آنچه در این زمینه مورد نظر می باشد، خشونت های سیستماتیک است که گروهی از افراد را همواره در حالت رعب و وحشت نگه داشته است.

در فرهنگ دهخدا آمده است که «ترور مأخوذ از فرانسه و به معنی قتل سیاسی به وسیله اسلحه است و در فارسی متداول شده است. این کلمه در فرانسه به معنی وحشت و خوف آمده است و تروریست به شخصی اطلاق می شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی بشود. تروریسم در زبان فارسی به اصلی گفته می شود که در آن از قتل های سیاسی و ترور دفاع گردد»[5]. در برخی از فرهنگ های فارسی تروریسم، روش کسانی معرفی شده است که «آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به اهداف خود، لازم دانسته اند»[6]. در مورد رابطه میان دو واژه ترور و تروریسم هم نظراتی مطرح شده است، اما ظاهرا تفاوتی میان آن ها نیست مگر به جهت این که تروریسم حالت سازماندهی شده مکتب شده و روش مند شده همان ترور است. 

  1. سیر تاریخی

شاید شکل گیری مفهوم ترور هم زمان با تشکیل حکومت و دولت در تاریخ باشد، منتها شکل آن در مسیر تاریخ تغییر پیدا کرده است. در شکل سنتی انگیزه ترور بیشتر فردی بوده است؛ یعنی فرد به منظور ارضای نیاز و برای دست یابی به مقاصدش دست به ترور می زند. از زمان شکل گیری دولت – ملت ها دراروپا یعنی از عصر رنسانس و از قرن شانزدهم به بعد، ترور تا حد زیادی در مجموعه واژگان سیاسی شکل گرفت و از حالت فردی خارج شد و شکل گروهی به خود گرفت.

این شکل گروهی باعث شد که ترور به عنوان یک ایدئولوژی و جهان بینی مطرح شود  و افراد و گروه ها برای رسیدن به مقاصد سیاسی اقدام به ترور کنند. این معانی در انقلاب کبیر فرانسه با تأسیس اولین کمیته ملی در 6 آوریل 1794 مفهوم عمیق تری یافت. در طی سال هایی که مشهور به دوران وحشت فرانسه است، گروه گروه مردم را به اتهام ضد انقلاب بودن با گیوتین گردن زدند و هواداران هر جمعیت سیاسی از قتل و غارت و آتش زدن و خونریزی ابایی نداشتند. لذا این دوره را تاریخ فرانسه و اروپا به عنوان «دوره وحشت و ترور» ثبت کرده است. زیرا مردم در وحشتی عظیم و پایان ناپذیر زندگی می کردند.[7] در قرن گذشته، جهان شاهد مرحله دیگری از شکل گیری تروریسم بود که از آن به «تروریسم دولتی» یاد می شود. در تروریسم دولتی، دولت ها هدایت ترور را بر عهده می گیرند و برای انجام آن سازمان هایی در نظر گرفته و هزینه های آن را تأمین می کنند و به افراد تعلیمات نظامی می دهند و آن ها را در درون جامعه و بیرون جامعه هدایت می کنند. شکل دیگری از تروریسم دولتی که امروز بسیار رایج است، این است که یک دولت با استفاده از قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و قضایی رعب و وحشت ایجاد نماید تا از این طریق بر کشورها یا سازمان های مورد نظر فشار وارد سازد تا آن ها را بر انجام دادن یا جلوگیری از عملی وادار سازد.

حملات تروریستی به برج های تجارت جهانی آمریکا و ساختمان پنتاگون که با استفاده از آخرین فن آوری های روز در آغاز هزاره سوم به وقوع پیوست. آخرین مرحله از شکل گیری تروریسم یعنی «تروریسم بین المللی» را به نمایش گذاشت. این مفهوم از تروریسم  شکل گسترده تری از فعالیت سازمان هایی است که در مقیاس جهانی و به تبع حرکت سریع و رو به رشد مقوله «جهانی سازی» شکل گرفته است. [8]

قبل از حادثه 11 سپتامبر، ترور و تروریسم اعم از تروریسم دولتی، به روش حکومت هایی اطلاق می شد که از راه ایجاد ترس و وحشت و حذف فیزیکی مخالفات خود می خواهند به اهداف سیاسی شان – که همان بقا و دوام حکومت است- برسند، یا تروریسم غیر دولتی که شامل افراد، سازمان ها، احزاب یا گروههای چریکی و شبه نظامی هستندکه از راه ایجاد ترس و وحشت و حذف فیزیکی افراد، برای نفی مشروعیت نظام حاکم تلاش می کنند، این مفاهیم در بعد ملی و منطقه ای مورد استفاده قرار می گرفت، ولی امروزه به ویژه بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001، تروریسم به عنوان یک عملکرد و شگرد خشونت آمیز سیاسی در رابطه بین المللی محسوب می شود.

در دنیای امروز به واسطه اینکه در مورد تعریف تروریسم، اجماع نظر وجود ندارد؛ لذا اطلاق عنوان تروریسم به گروهی خاص محل مناقشه قرار می گیرد[9]. به علاوه مصادیق تروریسم نیز مناقشه برانگیز شده است. به طوری که برخی از گروه ها و افراد، زمانی به عنوان تروریسم و زمانی دیگر به عنوان جنبش آزادی خواه شناخته می شوند، یا بالعکس. نمونه بارز آنرا می توان در رفتار کاخ سفید در قبال «مجاهدین افغانی» دید. تا زما ین که آن ها علیه ارتش سرخ شوروی می جنگیدند، به مثابه مبارزان راه آزادی قلمداد می شدند، ولی وقتی علیه منافع آمریکا اقدام کردند به عنوان گروه های تروریستی تحت تعقیب و مورد هدف قرار گرفتند. مثال بارز دیگر قضاوت های متضادی است که از سوی جوامع اسلامی و غربی در خصوص عملکرد فلسطینیان و صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی ارائه می شود. [10]

  1. مفهوم سیاسی

گروه های سیاسی غالباً با رفتاری وحشت زا در پی متوجه ساختن افکار عمومی به خود و اعلام نظریات و خواسته هایشان به دولت ها هستند. از این رو پدیده های تروریستی در دل خود، پیام های سیاسی در بر دارند.

جامعه شناسان و متخصصان علوم سیاسی نیز درباره تبیین مفهوم تروریسم و ترور، تلاش های فراوانی نموده اند. با این حال تروریسم به عنوان یک پدیده در عالم سیاست، هنوز تعریف شخص و مورد اجماعی ندارد و هر کس بر اساس دیدگاه و منافع خود آنرا تعریف می کند.

«الکس اشمیت» در اثر خود به نام «راهنمای تحقیق درباره مفاهیم، نظریه ها، ا طلاعات پایه و تألیفات پایه در باب تروریسم سیاسی» به کمک گروه های تحقیقاتی، بیش از یکصد تعریف را درباره تروریسم مطرح کرده است. برخی از نویسندگان این تعریف را نتیجه بررسی های گسترده وی در این زمینه می دانند: « تروریسم شیوه اقدامات تکراری به منظوری ایجاد دلهره و رعب و وحشت است که به دلایل سلیقه ورزی جنایی یا سیاسی، توسط گروه های مختلف به کار گرفته می شود».[11] علاوه بر این، در فرهنگ های علوم سیاسی نیز تعاریف متعدد ذیل درباره تروریسم آمده است:

2-1. تروریسم به رفتار و ااعمال فرد و یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور می خواهند به اهداف سیاسی خود برسند. همچنین کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومت ها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آن‌ها نیز در ردیف تروریسم قرار دارد که از آن به تروریسم دولتی یاد می شود.[12]

2-2. امروزه این کلمه در اصطلاح سیاسی به معنای هر نوع اقدامی جهت پیشبرد اهداف با توسل به ایجاد وحشت به کار می رود. تروریسم یعنی عقیده به لزوم آدم کشی و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدف های سیاسی یا برانداختن حکومت ها. این عقیده معمولا ً از ابزارهای اصلی فاشیسم و ماکیاولیسم و مکاتب مشابه می باشد. [13]

2-3. ترور در سیاست به کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومت ها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن انسان ها اطلاق می شود و نیز اعمال گروه های مبارزی که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز می زنند، ترور نامیده می شود. از این رو ترور، روش حکومت هایی است که با بازداشت و شکنجه و اعدام و انواع آزارهای غیر قانونی از راه پلیس مخفی، مخالفان را سرکوب می کنند.[14]

2-4. تروریسم فعالیت های عاملان دولتی و غیر دولتی است که برای دست یابی به اهداف سیاسی از روش ها و وسایل خشونت آمیز استفاده می کنند. شیوه های بکار برده شده از طرف تروریست ها عبارت از هواپیما ربایی، گروگان گیری، خرابکاری، بمب گذاری،آدم ربایی و آدم کشی می باشد. سازمان های تروریستی نوعاً سعی می کنند که از دولت ها نیز برای رسیدن به اهداف خود، از اشکال گوناگون تروریسم مانند اعدام های وسیع و بازداشت های گسترده استفاده می کنند.[15]

2-5. ترور در اصطلاح خاص، به حالت وحشت فوق العاده ای اطلاق می شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خون ریزی از سوی یک گروه، حزب و یا دولت به منظور نیل به هدف های سیاسی، کسب یا حفظ قدرت می باشد. ترور شخصیت و یا ترور روانی به معنای ترساندن افراد از طریق هدف قراردادن روحیه، حس شهامت و اعتماد آن می باشد رژیم ترور نیز به رژیمی می گویند که از طریق ایجاد وحشت، تهدید، حبس و کشتار مخالفان خود حکومت می کند.[16]

2-6. حکومت های تروریستی به رژیم هایی اطلاق می شود که با شیوه های فاشیستی و از طریق ایجاد رعب و وحشت و کشتار بی رحمانه مخالفان خود حکومت می کنند. ترور در اصطلاح عام بیشتر به قتل های سیاسی گفته می شود که البته به معنی واقعی این کلمه نیست ولی کاملاً رواج یافته می باشد. تروریسم بین المللی نیز اصطلاحی است که به منظور تأمین مقاصد سیاسی در سطح بین المللی به کار می رود.[17]

2-7. واژه تروریسم به معنی استفاده از خشونت به این منظور که نه تنها افراد مورد نظر را هدف قرار می دهد، بلکه بتواند بر شیوه رفتاری و عملکردی گروه ها، واحدها، سازمان ها و احزاب دیگرا ز طریق ایجاد رعب و هراس از مرگ و آدم کشی و جلب توجه تأثیر بگذارد. تروریست ها با استفاده از این نوع شیوه های خشونتی در صددند که بتوانند بر روابط و چگونگی قدرت اولیای امور، به ویژه اعضای دولت، تأثیر بیشتری بگذارند. همچنین رابطه همکاری های بین گروه های متفاوت و گوناگون اجتماعی به ویژه رابطه گروه های دولتی را بیشتر تحت تأثیر خود قرار دهند.

تروریسم به عنوان عملکرد سیاسی، وابستگی نظری و ایدئولوژیک خاصی ندارد. به عبارت دیگر، گروه های چریکی و شبه نظامی، احزاب انقلابی اعم از دست چپی و راستی، مذهبی و غیر مذهبی، حکومت های توتالیتر و نیمه دموکراتیک و لیبرالیستی و دیگر نهادهای دولتی و غیر دولتی برای رسدین به اهداف سیاسی – اجتماعی و مذهبی خود، از تروریسم در مفهوم نفی فیزیکی یا نفی و از بین بردن اندیشه و تفکر ویژه ای استفاده می کنند. افراد، سازمان ها و گروه های چریکی و شبه نظامی نیز قادر به انجام این کارهستند.[18]

2-8. نوام چامسکی معتقد است: «تروریسم کاربرد ابزار زورگویانه برای هدف قراردادن مردم غیر نظامی در تلاش برای دست یابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا غیره است». وزارت دفاع آمریکا کاربرد یا تهدید به کاربرد غیرقانونی زور یا خشونت توسط یک سازمانی انقلابی، ضد اشخاص یا اموال و به قصد مجبور ساختن یا ارعاب حکومت ها یا جوامع که غالباً با اهداف سیاسی و ایدئولوژیک همراه باشد را تروریسم دانسته است.

2-9. جک استرا، وزیر امور خارجه وقت دولت انگلیس، در مصاحبه مطبوعاتی خود در تهران، در پاسخ به سؤالی تروریسم را این گونه تعریف می کند: «بر طبق تعریف پارلمان ما تروریسم، هر گونه تعقیب اهداف سیاسی از طریق خشونت است». [19]

وجه مشترک تمام این تعریف ها استفاده از زور و خشونت به منظور رسیدن به اهداف سیاسی است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

دانلود مقاله ترور و تروریسم

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله ترور و تروریسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله ترور و تروریسم


دانلود مقاله ترور و تروریسم

 

تعداد صفحات : 24 صفحه      -    

قالب بندی :  word      

 

 

 

مقدمه:

ایجاد جو ترس و وحشت با قتل و غارت های بی دلیل و نامرئی تهدید و ارعاب از طریق گوناگون ترور نامیده می شود. و به طور کلی ترور مارکی است برای بسیج افکار عمومی علیه هر فرد یاگروه و نظام و مکتبی که در برابر آمریکا و امپریالیسم غرب به کار می رود.

و ترور روشی نیست که همیشه به تنهایی مورد استفاده مارکیست ها قرار می گیرد بلکه به طور کشورهای سرمایه داری و گروه های راست گرا از همان روش و وسایل اقدام به ترور و ایجاد وحشت می نماید و ویژگی اصلی ترور سیر اشاعه و وحشت است.

درتروریسم ترور هدف نیست بلکه وسیله ای است و وسیله بسیار مهم برای تحصیل وصول به هدف می باشد و قبل از هر چیز باید بگوئیم هر عمل خشونت بار ترور نمی باشد یعنی نباید درگیری بین دو نفر و یا دیوارهای خشونت بار فردی را جز این تعریف به حساب آوریم برای ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از خشونت و ترور به جای اینکه اعمال خشونت بار را با مجازات و تنبیه بازداشت بدون شک سالم ترین اصلاح شرایط به وجود آورنده و مشروع نشان دهنده اعمال خشونت و ترور می باشد اقدام به یک عمل خشونت بار همیشه یک روش قانونی  مشروغ نیست حتی حوادث خشونت بار در بعضی موارد از کشورها می تواند به عنوان یک وسیله کنترل و یا یک وسیله تغییرات سیاسی به کار می رود.

و تلاش های جهانی برای مبارزه با ترور مساله را با کنار گذاشتن این و چه کار باهداف سیاسی مورد ارزیابی قرار داده و از نظر حفظ نیروی حاکم و موقعیتشان مورد توجه قرار می دهد.

تاریخ معاصر ایران بدون شک پیچیده ترین دوره تاریخی این سرزمین است زیرا در این دوره جامعه ما با تبعیت از تحولات بین المللی تن به شدید ترین دگرگونی ها در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی داد.

تا سالهای اول قرن بیستم سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی کشور هنوز مبتنی بر علائق قومی، قبلیه ای و احساسات و باورهای سنتی بود در این سال ها فقط  از کل جمعیت ده میلیونی کشور در شهرها زندگی می کردند در حالی که ماکس وبر جامعه شناس آلمانی یکی از شرایط توسعه پذیری اقتصادی را حجم بالای شهر نشینی می داند.

نه تنها پائین بودن سطح شهر نشینی بلکه ایران دردوره مورد مطالعه هیچکدام از شرایط توسع یافتگی و تحول پذیری سیاسی اقتصادی را نداشت دور افتادگی شهر ها با شرایط اقتصادی فرهنگی متقارن و حتی متضاد و جدئی شهر از روستا و جدائی مردم از یکدیگر پائین بودن سطح فرد اجتماعی- بی تفاوت بودن نسبت به نوع و رفتار حاکمیت نگرش تقدس آمیز نسبت به شاه و حاکم و بی رقیب و معارض بودن شاه سست بودن عوامل همبستگی ملی و حاکم بودن عواطف بیگانه گریزی در میان مردم و حکومت کشور ما را در یک محیط مسدود و شرایط محدود قرن توده ها و شهرها موجب شده بود تا حس مشارکت پذیری و تحول خواهی در میان ما رشد نکند اما این شرایط بر سرعت متحول گردید زیرا تحولات سریع سرمایه داری در غرب و بروز انقلاب بروژوا و موکراتیک و اصلاحات اجتماعی، مذهبی به صنعتی طی قرن نوزدهم دنیای غرب را با کمبود مواد خام و بازار فروش کالا روبرو کرد.

واژه ترور و ترروریسم:

ترور واژه ای سیاسی است که اهداف سیاسی را تعقیب می‌کند بنابراین تروریسم به عنوان یک مکتب خود را مجاز می داند، برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله و هر شیوه ای بهره گیرد.

در لغت نامه روابط بین الملل ذیل کلمه Terrorism آمده است که «ترور و تروریسم به فعالیت های بازیگران دولتی و غیر دولتی که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می برند اطلاق یم شود همه منابع اذعان دارند که ترور یک اقدام سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است اما نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد ممکنت است یک قهرمان فریب خود را و یا یک سرمایه دار رقیب خویش را با کشتن از سر راه خود بردارد. این اقدام تروریست گرچه به عنوان عملی تروریستی شناخته شده است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترور و تروریسم

تحقیق در مورد ترور

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد ترور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ترور


تحقیق در مورد ترور

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:150

 

  

 فهرست مطالب

 

 

چکیده

 

مقدمه:

 

1-2) هدف تحقیق

 

فصل دوم: تبیین مهفوم ترور و تروریسم

 

2-1: ضرورت تعریف ترور

 

2-2-: تعریف لغوی ترور و تروریست  و تروریسم در زبان فارسی

 

ترور در زبان فارسی

 

تروریست در زبان فارسی

 

تروریسم در زبان فارسی

 

2-3.تعریف لغوی ترور و تروریست و تروریسم ترور در زبان انگلیسی:

 

پیشگفتار

 

الف )طرح مساله و ضروت آن

 

ب) اهداف تحقیق

 

ج) سؤالات و فرضیات

 

د) روش تحقیق

 

و) تقسیم بندی مطالب

 

فصل اول: مفهوم تروریسم

 

مبحث اول: شناسایی پدیده تروریسم

 

گفتار اول: سابقه تاریخی تروریسم

 

الف- قبل از انقلاب کبیر فرانسه

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

حمد و سپاس خدای رحمان و رحیم که به ما نعمت زندگی بخشید و چه زیبا فرمود:

«من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا»[1]

(هرکس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین گویی اینکه همه انسانها را کشته است)

از جمله مشکلات و معضلات تقریباً لاینحل جوامع امروزی که در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با آن دست به گریبان هستند پدیده ترور و تروریسم است. پدیده ای که هر وجدان پاک به محض شنیدن آن تنفر و انزجار در سیمایش نمایان گشته و آنرا به هر شکل و شرایطی که اتفاق افتد محکوم می کند. اما اینکه ترور چیست؟ تروریسم چه کسی است؟ سئوالی است که رسیدن به جواب معقول و قانع کننده آن کاری سهل و ساده نخواهد بود. چرا که پدیده ترور و تروریسم مانند بسیاری از واژگان مورد استفاده در جهان امروزی از جمله: حقوق بشر، دمکراسی، صلح و آزادی، مدنیت و مردم سالاری در فضایی غبار آلود سیاسی قرار گرفته و از معانی و مفاهیم اصلی آنرا فاصله گرفته است.

در دنیای امروزی حکومت ها و اندیشمندان طبق سلیقه و برداشت و منافع گروهی و ملی خویش، تعریف و تفسیری از ترور و تروریسم ارائه داده و حدود و ثغور و مصادیق آنرا بر اساس دید و منظر خاص خود معین و مشخص می نمایند. حقیقتاً در شرایط کنونی پدیده ترور و تروریسم به بدترین وسیله و در عین حال به برنده ترین ابزاری تبدیل شده که احزاب، گروه ها حتی حکومتهای مختلف برای سرکوبی مخالفین، دشمنان و رسیدن به اهداف شوم خود به هر قیمت و بدون ملاک و معیار مشخصی از آن بهره برده و استفاده می کنند.

در اینکه ترور و تروریسم از واژگان مذموم و منفور عامه بشر است و اینکه هیچ عقل سلیمی آن را تأیید و تقویت نمی کند شکی نیست. آنچه جای سئوال و نگران کننده است، استفاده مغرضانه، ابزاری و  دو گانه از این پدیده است. که قدرتهای بزرگ حداکثر سوء استفاده از آن را برای نیل به اهداف پلیدشان می برند. اما در مقابل مصلحان جوامع و متفکران و اندیشمندان و روشنفکران همواره سعی و تلاش می نمایند که آن را مانند سایر پدیده های شوم تقبیح کرده، راه حل مناسبی برای کنترل، مهار و از بین بردن آنها ارائه دهند، اما کمتر در این زمینه موفق بوده اند. چرا که در طول تاریخ زورگویان و قدرت طلبان از این مقوله به نحوی حمایت کرده و مرتکبین آن خود عامل یا آمر این امر بوده اند. در دنیای امروزی و شرایط حاکم بر آن، واژه تروریسم وسیله ی برای سرکوب، علیه استقلال طلبی ها، نفی وابستگی ها و محدودیت ها و قیامهای مردمی در برابر دیکتاتوریها و غیره مورد استفاده قرار می گیرد. چرا که تروریسم را می توان به اعمال و رفتاری اطلاق کرد که ملت های ستم دیده در جهت رهایی و بدست آوردن حقوق مشروع و پایمال شده خود، به آن دست می زنند تلقی کرد. این تحقیق دستاورد تقریباً یکسال تحقیق و پژوهش در این زمینه است که هیچ گاه نمی توان گفت کامل و فراگیر بوده و کاستی در آن وجود ندارد. لذا سعی و تلاش شده که عمده مباحث و مسائل مطرح شده در این مقوله در جایگاه مناسب خویش بررسی شود. از جمله ویژگی این نوشتار تازگی آن و جمع نمودن آراء و نظرات فقها و حقوقدانان و واژگان مرتبط با آن و احکام هر یک می باشد. هر چند که در کتابهای فقهی بابی مستقل در این زمینه وجود ندارد امّا اقدامی همه جانبه و وسیع با طرح و برنامه مشخص از جانب فقها و حقوقدانان برای روشن نمودن ابعاد مختلف آن بر اساس موازین اسلام را می طلبد. بنابراین با توجه به تازگی مطلب و ابعاد جدید آن سعی شده است که نظر و دیدگاه امام خمینی(ره) را که در مناسبتهای مختلف ابراز نموده اند را جمع آوری و به رشته تحریر در آوردیم. باشد که مورد قبول درگاه حق قرار گیرد.

 

1-2) هدف تحقیق

جایگاه تحصیل و پژوهش و تحقیق، جایگاه رفیعی است و این تحقیق و پژوهش است که اندیشه را بالنده و ذهن آدمی را صیقل می دهد. شور می انگیزد و حرکت می آفریند. نوآوری و اوج می دهد و این جولان اندیشه و پژوهش است که انسان را دگرگون و متعالی می کند، جامعه را توسعه و رشد می دهد. موجبات ترقی و سعادت را فراهم می کند. بوسیله اندیشه و پژوهش است که می توان نیازهای جامعه را فهمید و درک کرد و راههای نرفته را پیمود وآخرالامر کاری را تکمیل و به سامان رساند.

فقه و دانش حقوق اسلامی در طول مسیر این گونه پژوهشها می تواند با توجه به زمان و مکان و نیازها، در تبیین مرز بایدها و نباید ها و زدودن توجیهات بی منطق، کارگشا و نقش آفرین باشد این کار تحقیقی اندک، که در پایان یک دوره‌ی تحصیلی ارایه گردیده تأمل و تلاشی است در حاشیه های میدان پژوهش و دریای عمیق تفقه تا مورد توجه حوزه های پژوهشی از زاویه و نگاه فقهی و حقوق اسلامی قرار گیرد. باشد که مورد قبول واقع شود.

 

1-3) پشینۀ تحقیق

موضوع پدیده تروریسم از جمله موضوعاتی است که از یک طرف با توجه به جدید بودن مسئله، محدودیت و مجمل بودن منابع و کلام فقها، و از طرفی دیگر بدیع بودن و دشواری تطبیق آن با مسائل مستحدثه و عدم تفکیک این عنوان با عناوینی همچون بغی، محاربه، فتک، افساد فی الارض، ارهاب، اغتیال موجب گردیده که تحقیق در این زمینه مشکل و طاقت فرسا گردد. اما خدای منان را شاکریم که بر این بنده منت نهاد تا این مختصر را به رغم تمام مشکلات به انجام برسانیم.

 

1-4) روش تحقیق و مشکلات آ ن

برای تدوین این رساله از روش کتابخانه ای استفاده شده است.  و از کتابهایی که در منابع و مآخذ ذکر شده است، نت برداری و فیش برداری گردیده و فیش ها به صورت موضوع بایگانی شده است. در صورت عدم امکان یاداشت برداری از قسمتهای مورد نظر کپی گرفته ایم. به علت مشکلات فراوان از جهت امکانات و دسترسی به منابع، اینجانب به شهرستانهای متفاوتی از جمله شهرستان قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجف ، کتابخانه تخصصی فقه و اصول، پژوهشکده حوزه، پژوهشکده حوزه و دانشگاه ، پژوهشکده قوه قضائیه، بانک اطلاعاتی حوزه، خانه مطبوعات در شهرستان تهران، کتابخانه دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده امام خمینی(ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و ... مراجعه نموده ام و همواره برای بهره بردن از کتابها و منابع و دسترسی به آنان بعضی مواقع با مشکلاتی روبرو شده ام که به لطف خداوند متعال و همکاری مسئولان دلسوز و درد آشنای کتابخانه ها این مشکل برطرف و رساله به انجام رسیده است.

 

فصل دوم: تبیین مهفوم ترور و تروریسم

2-1: ضرورت تعریف ترور

از آنجا که واژه ترور و تروریسم و تعیین مصادیق آن همواره مورد اختلاف بوده و هر فرد و گروهی بر اساس منافع فردی، جمعی و حتی ملی خویش آن را تعریف و تفسیر و مصادیق آن را معین می کنند، ضرورت دارد علماء و دانشمندان متعهد و فقهای دنیای اسلام دور هم جمع شده و با ارائه تعریف دقیق و روشن، حدود و ثغور آن را مشخص بنمایند. تا معلوم شود ترور چیست؟ تروریست کیست؟ تا از این طریق موارد سوء استفاده از این واژه و پدیده منفور را مسدود و خدمتی به جامعه‌ی انسانی بنمایند. در اکثر تعاریفی که برای ترور و تروریست ارائه شده است، عبارت قریب به این مضمون به چشم می خورد که: تروریسم عبارت است از: «رفتاری غافلگیرانه، به جهت ایجاد رعب و وحشت، اختناق، سلب امنیت وکشتن فرد یا گروهی با اهداف سیاسی .»

در تعریف فوق، قید نشده است که: هدف تروریست، باید نامشروع و ضد انسانی باشد. لذا اقدامات خشن انسانهای مظلوم و ستمدیده ای که راه دیگری برای نجات و رهایی خود، از زیر سلطه استعمارگران و دفع تجاوز می بینند، را نیز شامل می شود. و این نقص عمده تعاریف موجود است. باید توجه داشته باشیم که: «صرف خشونت آمیز بودن عملی، ترور محسوب نمی شود، زیرا امکان دارد عمل مزبور، به خاطر دفاع مشروع صورت گرفته باشد و هیچ عقل سلیمی حاضر نمی شود دفاع مشروع را ترور قلمداد بنماید. آیا دور از انصاف نخواهد بود که تلاش و فداکاری انسانهای مظلوم و مستضعف و بی دفاعی که برای حفظ جان، مال، ناموس و سرزمین خویش، و برای نجات و رهایی از زیر سلطه ی استکبار جهانی و متجاوزین بیگانه، صورت می پذیرد را ترور بنامیم؟ ولو هلاکت و نابودی متجاوز یا متجاوزین را به دنبال داشته باشد.

برخی برای رفع اشکال موجود، با اندکی تغییر گفته اند: «ترور عبارت است از سلب امنیت به شیوه های غافلگیرانه و نامشروع، به منظور دستیابی به اهداف سیاسی.»[2]

بنابراین، انسانهای مظلوم و مستضعفی که برای دفع تجاوز، نجات و رهایی از زیر سلطه‌ی بیگانگان، قطع وابستگی و کوتاه سخن دستهای آلوده  و پلید اجانب، جانشان را هدیه و قربانی نموده تا وجدانهای خفته را بیدار سازند، نه تنها عمل تروریستی نیست، بلکه بالاترین و پر ارزشترین خدمت به جامعه انسانی است. برای دفع تجاوز و خشکاندن ریشه های اصلی ترور و تروریسم به هر شکل و طریقی که سازمان یافته، حقانیت آن را هر انسان عاقل و خردمندی تایید می کند.

از آنجا که تروریسم اساساً ریشه در مسایل اخلاقی دارد، تعریف آن امری است بسیار دشوار، زیرا برخی از طبقه بندیهای «خشونت سیاسی» توجیه پذیر و برخی دیگر توجیه ناپذیرند. لذا برای تبیین مفهوم تروریسم و رسیدن به یک تعریف جهانشمول باید انگیزه‌ی فردی و خاستگاه اجتماعی و هدف سیاسی را در نظر گرفت. برخی اقدامی را به راحتی تروریستی قلمداد می کنند و در مقابل تعدادی دیگر همان اقدام را اصلاً تروریستی نمی دانند. که امام خمینی(ره) در سخنرانی های خود بعد از اقدامات تروریستی کوردلان منافق بارها این امر را متذکر و هدف آنان را ضربه زدن به انقلاب و حذف چهره های آگاه و دلسوز قلمداد می نمایند. یا سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) از نظر برخی یک نهاد تروریستی است و فاقد مشروعیت بوده و برای نیل به آرمانهای خود به یک سلسله روش های خشونت آمیز و «غیر قابل قبول» متوسل می شود. بر عکس تعدادی دیگر از کشورها، سازمان مذکور را نماینده‌ی قانونی مردمی ستمدیده می دانند که به خشونت لازم و قابل توجیه(و نه تروریسم) برای نیل به اهداف عادلانه و اجتناب ناپذیرد خود متوسل می شوند، می دانند.[3]

2-2-: تعریف لغوی ترور و تروریست  و تروریسم در زبان فارسی

ترور در زبان فارسی

ترور: در فرهنگ لغات فارسی ترور «به ترس زیاد و بیم و هراس، رعب و وحشت معنی شده است». [4]

هم چنین در اصطلاح سیاست به کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت معنی شده است. [5]

در لغت نامه دهخدا آمده است: «ترور مأخوذ از زبان فرانسه و به معنی قتل سیاسی به وسیله اسلحه است و در فارسی متداول شده است . تازیان معاصر(عرب ها) واژه اهراق (خونریزی) را به جای ترور به کار می بردند. این کلمه در فرانسه به معنی وحشت و خوف آمده است.  حکومت ترور هم اصل حکومت انقلابی که پس از سقوط ژیرونها (از 31 می 1793 تا 1794) در فرانسه مستقر گردید. و اعدام های سیاسی فراوانی را به دنبال داشت. ترور کردن نیز به معنای قتل سیاسی با اسلحه معنا شده است. [6]

 


[1] - سوره مائده / آیه 32.

[2] - مجلسه سیاست خارجی، شماره 4، سال 1368، ص 581.

[3] - ر ک : علی بابایی، غلامرضا، فرهنگ علوم سیاسی چاپ اول، شرکت نشر و سیر، تهران، 1376 ، ص 192.

[4] - رک : فرهنگ فارسی عمید، ذیل کلمه ترور، فروتن ، مجید، فرهنگ فارسی دانش، ص 623- مشیری، مهشید ، فرهنگ در زبان فارسی ، ص 245- اختریان، سید محمود ، فرهنگ فارسی پیام، ص 143- رضوی ، سید امیر ، فرهنگ فارسی امید، ص 265.

[5] - رک : فرهنگ فارسی عمید، ذیل کلمه ترور، فروتن ، مجید، فرهنگ فارسی دانش، ص 623

[6] - ر ک : لغت نامه دهخدا ، ذیل کلمه ترور

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ترور