نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره جعل حدیث

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره جعل حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

فهرست :

جعل حدیث

علل جعل حدیث

تمیز مجعولات

نمونه ای از احادیث مجعوله

وضاعین حدیث

علائم و وسائل تشخیص احادیث مجعوله و صحیحه

جعل حدیث

باید دانست که کلیه احادیث منقوله، بصحت نپیوسته و روى دلائل و شواهدى، دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده.

سید مرتضى مى‏فرماید: همانا احادیثى که در کتب شیعه و سایر مذاهب اسلامى نقل شده متضمن انواع اشتباهات و امورى است که بطلان آن یقینى است مانند امور محال و چیزهائى که دلیل قطعى بر فساد آن داریم چون جبر و رؤیت ذات بارى تعالى و قول بوجود صفات قدیمه براى خداوند و امثال آن از مطالبى که ما را ناچار بنقد احادیث مى‏نماید.

و از این رو تشخیص صحیح و سقیم حدیث، مشکل گردیده.و قهرا تناول این علم، از عهده همگان خارج گشته.

در نتیجه هر کس را نرسد که بهر منقولى اعتماد نموده، و آن را بساحت قدس نبوى و ولوى، انتساب دهد.

زیرا بصحت پیوسته که پیغمبر فرمود هر که بمن دروغ ببندد جایگاهش پر آتش گردد .نیز عقل، حاکم است که آنچه از قول کسى نرسیده، بوى نتوان انتساب داد، تا چه رسد که منتسب، بزرگترین امر حیاتى و اجتماعى بشر، یعنى دین باشد.و منتسب الیه‏بزرگترین شخصیت جهان بشریت، و برترین مقام تربیت و تعلیم یعنى پیشواى دین و مذهب.

اکنون باید دید که با این حکم شدید عقل و منع اکید نقل، چه کسان و چگونه احادیثى صلاحیت تدوین و نقل را دارند.

علل جعل حدیث

مى‏دانیم که پس از پیغمبر اختلافات و حوادثى میان مسلمین پدید گردید.که پاره‏اى از آنها سبب شد در زمینه آن، احادیثى جعل، و بدینوسیله موضوع، تثبیت شود، که اهم آنها از این قرار است:

موضوع خلافت و جانشینى پیغمبر.که جمعى بنص رسول اکرم.و گروهى بحسب شورى مى‏دانستند.

روى کار آمدن معاویه، بدست آویز خونخواهى از کشندگان عثمان، (خلیفه سوم) .

وى براى استحکام فرمانروائى خود بدو قوه مثبت و منفى بشرح زیر تشبث کرد:

1. تبلیغات و جعل حدیث در فضائل بنى امیه (درباره روایاتى که له خلفاء جعل کرده‏اند رک: ص 37 نوادر فیض)، و مظلومیت عثمان، و قلمداد نمودن على (ع) را از مسببین قتل وى .

2. سرکوبى و نابودى مخالفین بنى امیه و اخفاء و اضمحلال فضائل بنى هاشم.و خاصه على (ع)، و تبدیل فضائل آنجناب، به بدیها .

موضوع خوارج، و تشکیل اصول اعتقادى بخلاف مبانى عامه، که براى تشیید مبانى اعتقادى خویش، دست بجعل حدیث زده و احیانا کسانى نیز علیه آنان حدیث جعل مى‏کردند.چنانکه مهلب بن ابى صفره، براى ضعیف ساختن خوارج بجعل حدیث علیه آنان دست زد.

تشعبات مذهبى.و آراء و معتقدات فرق منشعبه.از قبیل زیدیه، معتزله، حنابله، ظاهریه، مجسمه، غلات، کرامیه، اشاعره، متصوفه، باطنیه.با تشعبات طاریه بر هر فرقه و همچنین پیدایش مذاهب مختلف فقهى از ابو السعادات احمد بن منصور نقل شده که بین دو دست پروردگار لوحى است که در آن اسماء کسانى که قائل بصورت از براى خدا و رؤیت حقتعالى و چگونگى آن شده‏اند ثبت شده و فرشتگان بآنان مباهات مى‏کنند

از اسحق بن مهشاد نقل شده که وى بر مذهب کرامیه، جعل حدیث مى‏کرد.و کتابى در فضائل محمد بن کرام نیز نگاشته که تمام دروغ و جعل است.

سیوطى درباره احمد بن عبد الله جویبارى گوید: وی هزاران‏حدیث برای کرامیه وضع نمود، ابن حجر در فتح الباری گوید: کرامیه وضع حدیث را در ترغیب و ترهیب جایز دانسته و استدلال کرده‏اند که اینکار دروغ له پیغمبر است نه علیه او.

سیوطى در مرقاة الصعود الى سنن ابى داود.ضمن نقد حدیثى فرماید: لم اقف على هذا باسناد، و لم ارمن ذکره الا الغزالى فى الاحیاء و لا یخفى ما فیه من الاحادیث التى لا اصل لها.

مأمون بن احمد هروى از پیغمبر نقل مى‏کرد که فرمود: در امت من مردى است، بنام محمد بن ادریس.یعنى الامام الشافعى که براى امت، از شیطان خطرناکتر است و نیز مردى است بنام ابو حنیفه که چراغ امت من است، و این حدیث را، وى هنگامى که پیروان شافعى در خراسان رو بفزونى گذارده بودند جعل کرد (لسان المیزان 5/7 بنقل علوم الحدیث) .در جلد پنجم «الغدیر» پاره‏اى از احادیث موضوعه در فضائل ائمه اربعه را، نقل مى‏کند.از آن جمله: پیغمبر فرمود .مردى در امت من بنام نعمان و کنیه ابو حنیفه خواهد آمد که وى چراغ امت من است و این جمله را سه بار تکرار فرمود.

نیز فرمود: مردى خواهد آمد که روش مرا زنده ساخته و بدعت را مى‏برد.اسم وى نعمان بن ثابت است.سایر انبیاء بمن و من بابى حنیفه فخر مى‏کنم.

وى مردى پرهیزگار نزد خداى من است چنانکه کوهى از علم است و مانند پیغمبرى از انبیاء بنى اسرائیل مى‏باشد.لذا هر که ویرا دوست دارد مرا دوست داشته و هر کس ویرا دشمن دارد مرا دشمن داشته.

در مقابل، گروهى چون بخارى (امام حدیث اهل سنت) وى (ابو حنیفه) را از ضعفاء و متروکین شمرده و از فربرى نقل نموده که چون خبر مرگ ابو حنیفه بوى رسید، او را لعنت کرد.و گفت : وى دین را خراب ساخت.و مولودى شریرتر از وى در اسلام متولد نشده.

مالک در باره (ابو حنیفه) گفته: که اگر کسى علیه اسلام به شمشیر قیام مى‏کرد، ضررش از ابو حنیفه سهلتر بود.

وکیع درباره وى گفته: ابو حنیفه با دویست حدیث پیغمبر مخالفت کرد.احمد بن حنبل نقل حدیث از ابو حنیفه را جایز نشمرده.

درباره شافعى، احمد بن نصر گوید: پیغمبر را بخواب دیدم فرمود: بر شما باد بشافعى که وى از من است و خدا از وى و تمام اصحاب و معتقدین باو تا روز قیامت راضى است.احمد بن حسن ترمذى پیغمبر را بخواب دید و از شافعى سؤال کرد آنجناب فرمود: پدرم فداى شافعى که وى سنت مرا زنده ساخت.

ظهور بنى العباس و اشغال دستگاه خلافت اسلامى بتوسط آنان که همانند امویان، و به پیروى آنان، براى تشیید ارکان دولت خود، دست بتبلیغات دو پهلو (علیه خلفاى اموى و معارضین خود از یکطرف و جعل فضائل بنى العباس از طرف دیگر) زدند.بطور مثال: از انس مرفوعا نقل شده که پیغمبر فرمود: جبرئیل بر من وارد شد.در حالى که قباى سیاه بتن و موزه سیاه بپاداشت و گفت یا محمد این زى و لباس پسران عموى تو بعد از تست

چنانکه سیوطى با آنکه خود کتابى «بنام اللئالى المصنوعه» در احادیث موضوعه، نوشته، کتابى بنام «الاساس» در فضائل بنى عباس تألیف کرده.و پیداست احادیثى که طى این کتاب درباره مناقب این خاندان آورده در چه پایه از اتقان و صحت است.

تماس نزدیک و مستقیم عده‏اى از زنادقه با اسلام.و تلبس بزى و لباس مسلمین.و در نتیجه جعل و دس احادیث، براى بى پایه نشان دادن مبانى و احکام اسلام.چنانکه ابن ابى العوجاء (وى دائى معن بن زائده شیبانى، امیر معروف است که محمد بن سلیمان بن على، امیر مدینه ویرا گردن زد) در هنگام کشتن اقرار کرد که چهار هزار حدیث جعل و در میان اخبار پنهان ساخته .

داخل کردن اسرائیلیات در میان احادیث.که عده‏اى از حس تمایل مردم بافسانه‏ها و سرگذشت ایام گذشته، سوء استفاده نموده.و قصصى که در میان قوم یهود شهرت داشت.با پر و بال بیشترى در مجامع نقل کرده و گروهى از صحابه خوشنام، چون ابن عباس، از آنها اخذ و کم کم در طبقات بعد، روى حسن اعتماد بناقلین، جزء مرویات تفسیرى بشمار آمد

افتخارات قبائل و بلاد اسلامى بر یکدیگر.که دامنه آن بجعل احادیث درباره نیکى و بدى شهرها و مردمان کشیده شده .

جعل احادیث، از ناحیه مشترعین و مقدسین، براى تحریص و ترغیب مردم باعمال دینى و پیروى از کتاب و سنت .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جعل حدیث

ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

اختصاصی از نیک فایل ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث


 ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 133

 

مقدمه

تروریسم، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات کنونی است و صدها سمینار و کنفرانس، برای شناختن و بررسی علل و ریشه های آن و روش های جلوگیری از آن،در دنیا تشکیل شده و هزاران کتاب برای پژوهش درباره آن، از دیدگاه های گوناگون و درزمینه های مختلف، مانند جامعه شناسی، سیاسی، حقوقی، مذهبی و اخلاقی منتشر گردیده است. چنین معضلاتی همواره به صورت های مختلف در جوامع بشری وجود داشته است. در این میان مسئله ما این است که این معضل در سال های اخیر، از طرف رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، به اسلام نسبت داده شده است. وسعت این تبلیغات به حدی است که اگر از بسیاری از مردم این کشورها پرسیده شود که اولین چیزی که در ارتباط با واژه «اسلام» به ذهن شما متبادر می شود چیست؟ پاسخ خواهند داد : «تروریسم ».

بر خلاف سایر ادیان، اسلام مرتباً در گزارش های خبری و مقالات با خشونت پیوند زده می شود. وقتی پیروان سایر ادیان دست به اعمال جنایت کارانه می زنند، هویت مذهبی آن ها مورد توجه قرار نمی گیرد و در گزارشات خبری هرگز گفته نمی شود که قتل عام آلبانی تبارهای کوزوو به دست صرب های ارتدوکس شرقی صورت می گیرد و یا قتل عام برمه ای ها، تقصیر بودایی ها است و یا نسل کشی در فلسطین کار یهودیان است مگر زمانی که خطایی از جانب مسلمانان صورت گیرد که در این صورت تأکید بر مذهب فرد خاطی است. مسیحیان بی رحم مایه بی اعتباری مسیحیت تلقی نمی شوند اما اگر مسلمانی مرتکب اعمال خشونت آمیز شود، به عنوان مصداقی از تهدید اسلام، اعلام می شود.

این چنین برخورد دو گانه موجب تقویت تفکری خصمانه درباره اسلام است که چهره آن را زشت و مهیب جلوه داده است. در نتیجه این سوال مهم درباره دین اسلام مطرح می‌شود که آیا به راستی اسلام دین ترور است و خشونت را به پیروان خود بعنوان روش معرفی می کند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال مهم لازم است که به متون اولیه و اصیل اسلام یعنی قرآن و آنچه که در ارتباط با سنت معصومین(ع) وجود دارد مراجعه کرد و با دید کشف حقیقت و صرف نظر از هر گونه نظرات دیگران و تبلیغات، پاسخ این سؤال را پیدا کرد و برداشت واقعی را بدون ترس و خود باختگی در برابر فرهنگ غرب معرفی نمود.

نکتۀ دیگری که در یک تحقیق علمی باید در نظر داشت، این است که واژه‌هایی مانند ترور با معنایی که از آن در نظر عموم مردم تداعی می شود، همانند واژه‌های قتل و جنایت و ضرب و شتم، دارای بار منفی عاطفی است. این گونه واژه ها در نظر مردم، از مفاهیمی حکایت می کند که از اول محکوم و مردود شناخته شده اند و همگان به دنبال نفی آن ها می باشند . طبیعی است که استفاده مبهم و ابزاری از این واژه‌ها ، با دست کاری کردن در تعاریف و شانتاژهای تبلیغاتی مغالطه کاری، بهترین روش برای تحریک عواطف توده مردم است. زیرا توده مردم به سبب عدم ممارست با مطالب دقیق علمی و تجزیه و تحلیل مسائل و از طرفی داشتن عواطف قوی، در معرض چنین سوء استفاده‌هایی قرار دارند. طبیعی است که از کسانی که با نقد و تحلیل مبانی علمی آشنایی دارند، انتظار می‌رود که مباحث علمی را به دور از عواطف و مسائل حاشیه ای بررسی کنند.

تصور برخی این است که هر آنچه در گفتمان رایج، بد و زشت خوانده می شود را باید مستند به گزاره‌های دینی نفی کرد و هر آنچه بعنوان خوب شناسانده می شود را باید مستند به آیات و سیره تایید نمود. حال آن که اسلام در این خصوص پیرو خواست دیگران نبوده و دارای دیدگاه مستقل می باشد. لذا باید در پی فهم آن و تنظیم سند سیاست ها بر اساس آن ها بود.

روش تحقیق در کتاب حاضر مبتنی بر اصول و مبانی ای است که قصد دارد نظر قرآن کریم را درباره ترور جویا شود:

اولاً – ظواهر قرآن قابل استناد و برای احکام حجت می باشند( منظور از ظواهر الفاظ قرآن، ظهور ابتدایی آن هاست. معنایی که با دیدن یا شنیدن لفظ بی درنگ به ذهن راه می یابد) و آیاتی از قبیل «افلا یتدبرون القرآن» دستوری است برای بهره برداری از قرآن و روایات زیادی هم بر این دلالت می کند که قرآن معیار احادیث است و ائمه(ع) یاران خود ر ابه استنباط از قرآن کریم سوق داده اند. چرا که قرآن کتابی است که برای هدایت انسان ها نازل شده است و باید برای داشتن یک زندگی متعالی و سعادتمند به آن مراجعه کرد.

ثانیاً – رجوع به قرآن و دریافت پیام ها و احکام آن دارای ضوابطی است و هر کسی نمی تواند آن را تفسیر کند و به استخراج احکام آن بپردازد. قرآن کلام پروردگان متعال و تجلی ذات و صفات اوست و تردیدی نیست که باید بین کتاب و مفسر آن تناسب و سنخیت باشد و فهم مقام بلند کتاب خدا با توان علمی انسان های عادی ساخته نیست و لذا فهم آن مربوط به کسانی است که با آن سنخیتی دارند و آن ها حضرات معصومین(ع) هستند.

همان طور که قرآن می فرماید: « انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون» و در جای دیگر (آیه تطهیر) مطهر شدگان را اهل بیت(ع) معرفی می نماید. در روایاتی هم آمده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و بیان صریح معصومین جایز نیست. در طول تاریخ ضربه‌های سختی بر اسلام از این جهت وارد آمده است که افرادی نا آشنا با این تصور باطل که آن ها می‌توانند درباره قرآن با فهم قاصرشان اظهار نظر کنند، به استنباط از آیات مبادرت ورزیدند.

ثالثاً – با در نظر گرفتن دو مقدمه فوق، مشخص می شود باید به قرآن مراجعه کرد اما نه به هر شکی بلکه قرآنی که توسط معصومین(ع) تبیین گردیده است و باید از تفسیر به رای و برداشت های سطحی و ناآگاهانه از قرآن خودداری کرد.

رابعاً – برای فهم معانی قرآن کریم، منابعی به قرار زیر وجود دارد:

اول : قرآن کریم. نخستین و مهم ترین منبع تفسیر است. منبع بودن قرآن علاوه بر آن که متقضای روش عقلایی محاوره است. در آیات و روایات هم بر آن تاکید شده است و معصومین در تفسیر قرآن از قرآن استفاده کرده اند. گونه های مختلف منبع قرار گرفتن قرآن مانن : توجه به سیاق آیات، محدود شدن زمانی (نسخ)، محدود شدن غیر زمانی (تخصیص و تقیید)، فهم نکته جدید از مجموعه دو آیه، دستیابی به تبیین جامع و حل تعارض ظاهری آیات و ...

دوم: روایات معصومین : پس از قرآن، روایات مهم ترین منبع فهم قرآن به شمار می آیند چرا که قرآن پیامبر(ص) را مسئول تبیین آن برای مردم معرفی می کند: « و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم» (سوره نحل / آیه 44 ) بر این اساس، مردم از بیان های ایشان در شرح یا تفسیر یا رفع اجمال یا تقیید و تخصیص و سایر موارد استفاده می کنند.

روایات از جنبه های مختلف قرآن را تبیین می نمایند. برخی از آن ها عهده دار فهم معانی واژگان هستند و برخی دیگر توضیحات بیشتری را ارائه می کنند که به فهم آیه کمک می کند. در دسته دیگری از روایات از معانی یا مصادیق برای آیات مشکل سخن به میان آمده که استفاده آن معانی از آیه، یا انطباق آیه بر آن مصادیق روشن نیست و یا از مصادیقی است که در زمان بیان آن در روایات، هنوز واقع نشده و به این جهت پوشیده است. در تحقیق حاضر در مواردی مانند تعیین مصادیق «محارب» و یا «تعدی» از روایات استفاده گردیده است.

سوم: منابع لغوی : مقصود از منابع لغوی، هر گوه منبعی است که مارا در فهم معنا و کاربرد واژگان قرآن در زمان نزول یاری می دهد . بر این اساس قرآن مجید، روایات، فرهنگ عامه مردم در دوران نزول، همه از منابع لغوی تفسیر به شمار می آیند. این مطالب در کتاب هایی مانند مفردات الفاظ قرآن، لسان العرب، اقرب الموارد و .. گردآوری شده اند که در این تحقیق برای رسیدن به مقصود مورد استناد قرار گرفته اند.

چهارم: آراء مفسران، که برخاسته از اجتهاد و استنباط آن ها در فهم آیات قرآن است و اعتبار مطلق ندارد و نمی توان آنرا همیشه مبنای تفسیر قرار دارد اما در عین حال می توان از ادله و شواهدی که مفسران برای نظر خود ذکر کرده اند در چارچوب منابع سه گانه بالا استفاده نمود.

پنجم: عقل: مراد از عقل به عنوان منبع، نیرویی است که در هر انسانی به ودیعت نهاده شده و مجموعه اصول کلی هستی شناختی، ارزش شناختی و استلزامات بی واسطه آن ها را که بدیهی یا نزدیک به بدیهی می باشند، در اختیار انسان قرار می دهد. بدیهیات عقلی و برهان‌های قطعی برگرفته از آن‌ها از قراین متصل آیات به شمار می‌آیند و عقل به معنای یاد شده این قراین را در اختیار قرار می‌دهد. نقش عقل به این مفهوم در فهم و تفسیر قرآن در چند محور متصور است که مهمترین آن ها نقش فهم کلام است، راه هایی که عقلا برای فهم کلام از آن بهره می برند. عقل در اینجا نقش ابزاری دارد، یا به تعبیر دیگر، متمم منابع دیگر است. این نقش عقل را می توان مصداق تدبر در قرآن دانست. یعنی عقل با استفاده از لغت، آیات و روایت ها (قراین پیوسته و ناپیوسته کلام ) به کشف مجهولات خود از آیه می پردازد و با کاوش و استدلال به فهم مراد خداوند از آیه دست می باید. با توجه به اینکه دریافت های قطعی عقل چندان زیاد نیست، عمده ترین نقش عقل را باید تحلیل داده های منابع دیگر دانست. نکته ای که بیان شد همان اجتهاد و کاوش عقلی برای فهم معارف قرآن و تفسیر آیه هاست. کاری که از دیرباز تاکنون مورد استفاده اکثر مفسران بوده است.

با جمع بندی مطالب یاد شده در این تحقیق در قالب روش اجتهادی (تجزی) تلاش شده است در چارچوب منطق دینی، آیات الهی و تفاسیر ارایه شده از سوی معصومین، دیدگاه قرآن استنتاج و معرفی گردد. برای این منظور، علاوه بر قرآن کریم، تفاسیر مرجع و روایت معصومین، مستند مورد بحث قرار گرفته اند تا برداشت ارائه شده در این چارچوب باشد.

سیره معصومین و روایات وارد شده از آن ها بحث های گسترده ای در ارتباط با ترور دارد که درا ین تحقیق جز در موارد ضرورت مورد استناد قرار نگرفته اند و محور این تحقیق قرآن کریم است و سنت معصومین خود تحقیق جداگانه ای را می طلبد.

این کتاب در هفت فصل تدوین گردیده است که فصل اول آن به روشن شدن تعریف ترور اختصاص دارد. اساساً در حوزه علوم انسانی، با توجه به گستردگی و تشتت آراء و ارائه نظرات و تعاریف متعدد از هر پدیده، همواره مشکل اول در تحقیق ارائه تعریف است و از این رو لازم شده است که یک فصل برای تعریف ترور، اختصاص داده شود. تا در حد امکان تعاریف مختلف از افراد و شخصیت ها و تفکرات و همه جهت گیری های مذهبی و سیاسی آورده شود و با در نظر گرفتن مجموع آن ها، ذهنیت ما از ترور شکل بگیرد. چرا که بعدها این اشکال به وجود خواهد آمد که این تعریف در نظر گرفته شده، تعریف طیف خاصی است و در این صورت محل مناقشه خواهد بود. برای رفع این نقیصه سعی شده است که تعاریف متنوعی جمع آوری شود و یک قدر متیقن و مشترک بین آنها در نظر گرفته شود، اگرچه ممکن است باز هم این تعریف جامع و مانع و خالی از اشکال نباشد.

این تحقیق از یک سو با مراجعه و برداشت مستقیم از آیات قرآن سعی در روشن کردن پاسخ سوال تحقیق دارد و از سوی دیگر با استناد به شواهد و قرائنی که در حکم مبانی و روح کلی حاکم بر گفتمان قرآن هستند موضوع جزیی ترور را مورد بررسی قرار می دهد. برهمین اساس در فصل دوم مبانی سیاست قرآنی ترسیم گردیده است و با مبانی سیاست رایج مقایسه شده تا روشن شود که مبنای مورد نظر قرآن با تروریسم سازگار است یا نه؟

مرحله بعد، فهم رویکرد کلی ابعاد اسلام نسبت به خشونت است. این موضوع نه فقط از جهت بررسی «خشونت سیاسی» بلکه رویکرد اسلام به خشونت در همه ابعاد آن است و ادبیات و لحن قرآن کریم و سیاق آیات را از این جنبه بررسی می کند.


دانلود با لینک مستقیم


ترور در اسلام از دیدگاه قرآن و حدیث

چهل حدیث

اختصاصی از نیک فایل چهل حدیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

چهل حدیث

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام) :

1- خیر پنهانى و کتمان گرفتارىمِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.از گنجهاى بهشت; نیکى کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنى عدم شکایت از آنها) است.2- ویژگى هاى زاهدأَلزّاهِدُ فِى الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.زاهد در دنیا کسى است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.3- تعادل در جذب و طرد افراد«أَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»با دوستت آرام بیا، بسا که روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزى دوستت شود.4- بهاى هر کسقیمَةُ کُلِّ امْرِء ما یُحْسِنُ.ارزش هر کسى آن چیزى است که نیکو انجام دهد.5- فقیه کامل«اَلا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقیهِ حَقَّ الْفَقیهِ؟ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النّاسَ فى مَعاصِى اللّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ یَدَعِ القُرآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلى ما سِواهُ، وَ لا خَیْرَ فى عِبادَة لَیْسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیْرَ فى قِراءَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ.»آیا شما را از فقیه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرمانى خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر خدایشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چیز دیگر نکنـد، و خیـرى در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـرى در علم بدون تفکّر نیست، و خیرى در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست.6- خطرات آرزوى طولانى و هواى نفس«إِنَّما أَخْشى عَلَیْکُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»همانا بر شما از دو چیز مىترسم: درازى آرزو و پیروى هواى نفس. امّا درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود، و امّا پیروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد.7-مرز دوستى«لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدیقِکَ صَدیقًا فَتَعْدى صَدیقَکَ.»با دشمنِ دوستت دوست مشو که [با این کار] با دوستت دشمنى مىکنى.8-اقسام صبر«أَلصَّبْرُ ثَلاثَةٌ: أَلصَّبْرُ عَلَى الْمُصیبَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَىالطّاعَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَعْصِیَةِ.»صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترک] معصیت.9- تنگدستى مقدَّرمَنْ ضُیِّقَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ، فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَیَّعَ مَأْمُولاً.وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفًا.هر که تنگدست شد و نپنداشت که این از لطف خدا به اوست، یک آرزو را ضایع کرده و هر که وسعت در مال یافت و نپنداشت که این یک غافلگیرى از سوى خداست، در جاى ترسناکى آسوده مانده است.10- عزّت، نه ذلّتاَلْمَنِیَّةُ وَ لاَ الدَّنِیَّةُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ یَوْمانِ: فَیَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا کانَ عَلَیْکَ فَلا تَحْزَنْ فَبِکِلَیْهِما سَتُخْتَبَرُ.مردن نه خوار شدن! و بى باکى نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزى به نفع تو، و روزى به ضرر تو! چون به سودت شد شادى مکن، و چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوى آن آزمایش شوى.11- طلب خیرما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.هر که خیر جوید سرگردان نشود، و کسى که مشورت نماید پشیمان نگردد.12- وطن دوستىعُمِّرَتِ الْبِلادُ بِحُبِّ الأَوْطانِ.شهرها به حبّ و دوستى وطن آباداند.13- سه شعبه علوم لازمأَلْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ.دانش سه قسم است: فقه براى دین، و پزشکى براى تن، و نحو براى زبان.14- سخن عالمانه تَکَلَّمُوا فِى الْعِلْمِ تَبَیَّنَ أَقْدارُکُمْ.عالمانه سخن گویید تا قدر شما روشن گردد.15- منع تلقین منفىلا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِفَقْر وَ لا طُولِ عُمْر.فقر و تنگدستى و طول عمر را به خود تلقین نکن.16- حرمت مؤمنسِبابُ الْمُؤْمِنِ فِسْقٌ وَ قِتالُهُ کُفْرٌ وَ حُرْمَةُ مالِهِ کَحُرْمَةِ دَمِهِ.دشنام دادن به مؤمن فسق است، و جنگیدن با او کفر، و احترام مالش چون احترام خونش است.17- فقر جانکاهأَلْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْکْبَرُ، وَ قِلَّةُ الْعِیالِ أَحَدُ الْیَسارَیْنِ وَ هُوَ نِصْفُ الْعَیْشِ.فقر و ندارى بزرگترین مرگ است! و عائله کم یکى از دو توانگرى است، که آن نیمى از خوشى است.18- دو پدیده خطرناکأَهْلَکَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.


دانلود با لینک مستقیم


چهل حدیث

تحقیق در مورد احادیث

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد احادیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احادیث


تحقیق در مورد احادیث

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 8

 

- بهترین شما مردی است که با زنش خوشرفتارتر باشد و من از همه شما نسبت به زنانم خوش رفتارترم (بحار ج 103 ص 225)

25- هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد خداوند هیچ توبه کفاره ای از او نمی پذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمی کند تا وقتی که شوهرش از او راضی شود (بحار ج 103 ص 224)

26- هر فردی که کج خلقی زنش را تحمل کند، خداوند به او پاداشی می دهد که به حضرت داود برای صبرش بر بلا عطا فرمود و هر زنی که کج خلقی مردش را تحمل کند خداوند به او ثواب آسیه (همسر فرعون) را عطا فرماید (بحار ج 103 ص 247)

27- ام سلمه از اسولمندا (ص) درباره ثواب خدمت کردن زن به شوهرش سوال کرد حضرت فرمود: هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را از جایی بردارد و به جای دیگر گذارد و قصدش اصلاح و درست کاری باشد. خداوند به او نظر نماید و هرکس مورد نظر خدا قرار گیرد خدا عذابش نمی کند (بحار ج 103 ص 251)

28- رسول خدا (ص) فرمود: وصیت مرا درباره نیکی کردن به زنان بپذیرد

29- مردی خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد همسری دارم که هرگاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون خارج می شوم بدرقه ام می کند و زمانی که مرا اندوهگین می بیند می گوید: اگر برای روزی (مخارج زندگی) غصه می خوری بدانکه دیگری (خداوند متعال) آنرا بعهده گرفته است و اگر برای آخرت غصه می خوری خدا اندوهت را ازدیاد کند (بیشتر به فکر آخرت باش) رسول خدا (ص) فرمود خداوند در دوری زمین عاملان و کارگزارانی دارد و این زن یکی از عاملان خدا است او نصف پاداش شهید را دارد (وسائل ج 14 ص 17)

بسمه تعالی

مقدمه

حمد و ستایش خداوندی را که با ارسال پیامبران انسان ها را از ورطه هلاکت نجات بخشیده و با ختم نبوت به وسیله محمد مصطفی (ص) به او کرامتی دیگر بخشید.

نبی مکرم اسلام شخصیت برزگی که گفتار و دستور نیک را توأمان با عمل صالح نمود و به این وسیله توانست وحشی ترین اقدام بدوی را به سوی خود کشانده و از آنها انسان های نمونه بسازد.

هرچند رفتار عملی پیامبر اسلام نقش اصلی را در هویت انسان ها به شاهراه کمال داشت اما باید اذعان نمود که گفتار و سخنان آن حضرت در رسیدن به این مهم نیز نقش به سزایی داشت

بارها و بارها مشرکان از نزدیک شدن افراد به رسول خدا و شنیدن سخنان او منع و از آن هراس داشتند، زیرا خود تأثیر شگرف کلمات آن حضرت را دیده و بارها ناخواسته حلاوت و شیرینی گفتار آن حضرت را حتی سخت دل ترینشان چشیده بودند و سخنان آن حضرت برجانشان نشسته بود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احادیث

تحقیق درمورد 40 حدیث 37 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد 40 حدیث 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

حدیث یکم

عاق والدین

قال پیامبر اکرم (ص) :

بابانِ مُعَجَّلانِ عُقوبَتُهُما فیِ الدنیا الْبَغْیُ والْعُقُوقُ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

دو چیز است که کیفر آنرا در دنیا می دهند ظلم و بد رفتاری با پدر و مادر .

(نهج الفصاحه ـ ص 216 ـ حدیث 1072 )

حدیث دوم

صله رحم

قال پیامبر اکرم (ص) :

صِلَهُْْ الرَّحِمِ تَزیدُ فیالْعُمرِ و تَرْفَعُ میتَهَ السُّوء

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

پیوند خویشان عمر را افزونی دهد و از مرگ بد جلوگیری کند.

(نهج الفصاحه ـ ص390 ـ حدیث 1838)

حدیث سوم

طـلاق

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَزَوجَّوُ اوَلا تُطَلقِّوُا فَاِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الذَّوّ اقینَ وَ لا الذَّوّاقَاتَ

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا خداوند مردانی را که مکرر زن گیرند و زنانی که مکرر شوهر کنند دوست ندارد.

(نهج الفصاحه ـ ص 239 ـ حدیث 1149)

حدیث چهارم

خنـده

قال پیامبر اکرم (ص) :

لاتُکْثِرِ الضَّحْکَ فَاِنَّ کَثْرَهًْْ الضَّحَکِ تُمیتُ القَلْبِ .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

خنده بسیار مکن که خنده بسیار دل را بمیراند.

(نهج الفصاحه ـ ص520 ـ حدیث 2479 )

حدیث پنجم

صـدقه

قال پیامبر اکرم (ص) :

تَرارَکُوا الْهُمُولَم وَالْغُمومَ بالصَّدقاتِ یَکْشِفِ اللهُ تَعالی ضُرَکمُ وَ ینْصُرْ کُمْ علی عَدُوَّکُمْ .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد 40 حدیث 37 ص