
دانلود پاورپوینت بررسی وزن نوزادان هنگام تولد
دسته بندیهوا فضافرمت فایلWordحجم فایل27.975 KBتعداد صفحات فایل131
فهرست :
ستاره چیست ؟
مراحل زندگی یک ستاره از تولد تا مرگ
ستاره بعد از تولد
سحابی سیارهای
تأثیر نیروی گرانش بر زندگی ستارگان
مراحل مختلف زندگی ستاره
تشکیل کوتوله سفید
تشکیل ستاره نوترونی
تشکیل تپ اختر
تشکیل ابرنواختر
تشکیل سیاهچالهها
عقاید انسانها در مورد ستارگان
تولد تا مرگ ستارگان
ستارگان در شب
طلوع و غروب ستارگان
اسامی ستارگان
نحوه تشکیل ستاره
روشنایی ستاره
رنگ ستارگان
طیف ستارگان
اندازه گیری دمای ستارگان
اندازه گیری فراوانی عناصر در ستارگان
منابع انرژی ستارگان
مرگ ستارگان
مراحل مرگ ستاره
کارت دعوت بسیار بسیاز زیبا لایه باز مناسب جشن تولد فرزند دلبند شما
یزید ابن غعنب نقل می کند : روزی با دوستانم در نزدیکی خانه خدا نشته بودم که دیدیم زنی از دور دست به سمت خانه خدا می آید . وقتی آن زن نزدیکتر شد ، دقت کردم دیدم فاطمه بنت اسد است . او به سوی خانه خدا رفت و مشغول طواف دور خانه خدا شد پس از چند دور به یک باره ایستاد و پرده خانه خدا را به دست گرفت و به حالت آویزان خطاب به خداوند متعال عرض کرد بار خدایا به حق مولودی که در رحم دارم ، درد زایمان را بر من آسان بگردان . (این عمل واین دعا باید برای ما شیعیان درس عبرت باشد که در هنگام گرفتاریها از که بخواهیم و چگونه بخواهیم) در این هنگام در مقابل چشمان حیرت زده ما یکدفعه دیوار کعبه از هم شکافت و هاتف غیبی ندا زد اُدخلی یا فاطمه . به یاد داشته باشیم وقتی درد زایمان حضرت مریم(س) در بیت المقدس که مشغول عبادت بود گرفت ، هاتف غیبی در آن هنگام صدا زد اُخرج یا مریم هناک بیت العباده و لا بیت الولاده (یا مریم از این مکان مقدس خارج شو اینجا مکان عبادت است نه جای ولادت) در حالی که فاطمه بنت اسد را به درون خانه خدا دعوت کردند . به هر صورت من دوان دوان به سمت خانه خدا دویدم تا به همراه فاطمه بنت اسد پا در درون خانه خدا بگذارم جاییکه دیدن داخل آن برای بسیاری از انسانها آرزو می باشد . تا به دم در خانه خدا رسیدم لحظه ایی بود که فاطمه وارد خانه خدا شده بود تا من رسیدم مجدداً دیوار به هم آمد و شکاف خانه خدا به هم دوخته شد . از این عمل فهمیدم وارد خانه خدا شدن نصیب هر کس نمی شود .
به طواف کعبه رفتم به حرم ره ام ندادند –-------------------------------------------------- که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
آیا تا کنون دلی را خشنود کرده ای ویا برهنه ایی را پوشانده ای .
امّا من و دوستان متعجب زده و حیران از این عمل به سوی مردم مکه دویدیم و در کوی و برزن فریاد زدیم که ای مردم چه نشسته اید ، دیوار خانه خدا شکافت و فاطمه بنت اسد وارد آن شد . مردمان مکه عکس العمل های متفاوتی از خود نشان می دادند برخی می گفتند : دروغ می گویید ، عده ایی می گفتند: شاید خواب دیده باشید و بعضی هم بهت زده فقط به ما نگاه می کردند بالاخره عده ایی هم با توجه به تعداد ما و آگاهی از سابقه زندگی ما در میان مردمان مکه علی رغم میل باطن حرفهای ما را باور می کردند امّا حیرت آنان را از برق نگاههایشان می شد تشخیص داد . البته اگر خود ما هم شنونده این رخداد بودیم معلوم نبود این حرف را از هر کس به راحتی قبول می کردیم مطلبی نبود که در باورها بگنجد . در هر صورت در اثر فریاد های ما و نشان دادن خانه خدا و تکرار یک حرف که چه دیدیم .با عده کثیری از اهالی مکه روانه خانه خدا شدیم . وقتی به خانه خدا رسیدیم . کلیددار مکه که در میان آن جمع بود ، پا در میان گذاشت و با قدمهایی استوار و با نگاهی متین به دور و اطراف ، به سمت درب ورودی خانه خدا حرکت کرد . مردم با حالتی متعجب به او می نگریستند تا ببینند او چه می کند . خیلی هم غیر قابل انتظار نبود . دسته کلید را از جیب خود بیرون آورد و با اطمینان آن را در درون قفل جای داد . کاری که در هر روز به دفعات انجام می داد و برای نظافت ، عبادت ، راز و نیاز و تفکر در عالم وجود بدانجا وارد می شد . این دفعه هم مثل موارد قبلی انتظار می رفت به یک اشاره قفل از هم باز بشود وهمه مردم ببینند آنچه که یزید ابن غعنب دیده بود و یا خانه را مثل همیشه خالی از هر موجود زنده ببینند و پشیمان زده به خانه های خود باز گردند . و شماتت کنند هم خود را و هم کسانی که اصرار داشتند که حرف نامربوط آن جمع اندک را بپذیرند . امّا همه اینها به کنار . کلید در میان قفل گیر کرده و اصلاً میل ندارد که بچرخد . جوانان حاضر در جمع که حوصله آنان از این متانت و صبر کلیددار کعبه به سر رفته بود. به صورت گروهی درخواست کردند که اگر به آنان اجازه داده شود با ضربتی جانانه درب را باز خواهند کرد و جملگی را از تعجب برون خواهند آورد. امّا کلید دار مانع شد و گفت قفلی که تا دیروز به یک اشاره باز می شد . حتماً حکمتی دارد که اینچنین سخت و زمخت شده است . قفلی که همیشه روغن کاری می شد و با کلیددار سر وسرّی داشت و شاهد خلوتهای کلیددار بود و محرم رازهای شبانه او بود . اینک اینچنین سفت و محکم شده و اجازه نمی دهد تا کلید ، این باز کننده حلقه ارادت او به صاحب دادار عالم هستی دوباره از او بخواهد که این دفعه ، بسیاری از چشمان نگران به تو دوخته شده است . اجازه بده که آنان را از این انتظار کشنده در بیاورم و با باز کردن حلقه ارادت تو نمای دلنشین اندرون خانه یار را به بیینندگان حیران از معجزه صاحب بیت نشان دهم .
شامل 8 صفحه word
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست مطالب
جدول 1: تعداد ولادتهای ثبت شده در سال 2003 میلادی
جدول 2: ثبت ولادت در 5 شهرستان از استان سیستان و بلوچستان
سابقه پیمان نامه حقوق کودک در ایران
وضعیت قوانین ثبت احوال در ایران
بر طبق قوانین، ثبت احوال همگانی اجباری است:
ولادت چه زمانی باید به ثبت برسد؟
چه اطلاعاتی ثبت میشوند؟
حق تابعیت ایرانی
اعطای تابعیت
چه کسانی میتوانند تقاضای دریافت شناسنامه نمایند؟
وضعیت ثبت کودکانی که پیش از ازدواج به دنیا آمده باشند بر طبق قوانین ایران
حق داشتن نام
حق کودک برای شناسایی پدر و مادر خود
موضوع اصل و نسب
هزینه دریافت شناسنامه
خلاصه ناهمخوانیها با ماده 7 پیمان نامه حقوق کودک:
اقدامهای برنامه ریزی شده یونیسف
نتیجهگیریها و پیشنهادها
مقدمه
چرا ثبت احوال؟
ثبت ولادت یکی از حقوق اصلی انسانی و وسیلهای ضروری برای حفاظت از حق هویت هر کودک است.
در سال 2000 میلادی، حدود 50 میلیون کودک در سراسر جهان- بیش از دو پنجم متولدان- ثبت نشده بودند. در ایران در سال 1997 میلادی آمارگیری خوشهای شاخص چندگانه (MICS, MOH-UNICEF) نشان داد که 13 درصد تولدها به ثبت نمیرسند.
ثبت احوال، برکنار از اینکه اولین نشانه پذیرش قانونی وجود یک کودک است، پایه و اساس تحقق شماری از حقوق و یک نیاز عملی نیز میباشد. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اگر چه ثبت احوال تضمینی برای آموزش، بهداشت، حمایت و مشارکت نیست، اما نبود آن باعث میگردد تا حاشیهنشینان اجتماعی از این حقوق اساسی محروم شوند.
یک نظام ثبت احوال فعال، علاوه بر موارد مربوط به حمایت از کودکان، به هر کشور امکان میدهد تا یک بانک اطلاعاتی به روز و مطمئن برای برنامه ریزی داشته باشد. این هم برای نظام برنامه ریزی دولتی خوب است و هم برای نهادهای اداری محلی که مسئول برقراری خدمات اجتماعی از قبیل آموزش، بهداشت و غیره هستند.
ایران در سال 1355 قانون ثبت احوال را به تصویب رساند. قانون صراحت دارد که تمام ولادتها باید ظرف 15 روز به ثبت برسد. وزارتخانههای کشور، دادگستری و امور خارجه عهدهدار اجرای این