نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روایت 73 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روایت 73 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 70

 

حافظ؛ قرآن و چارده روایت

در فرهنگ بشری هیچ خط از خطوط وابسته به زبانهای معروف نیست که نشان دهنده ی تلفظ کامل فصحای آن زبان باشد. پدید آمدن لهجه ها و گویش ها در درون هر زبان هر امری طبیعی و ناگزیر است. از سوی دیگر، خطها در جنب کاستی ها، کژی هایی هم دارند، یعنی امکان تصحیف نویسی. در خط عربی – فارسی چندین حرف یا گروه حرف هست که تفاوتشان با یکدیگر فقط در نقطه است و در قدیم تا قرنها این نقطه ها را کتابت در نمی آوردند. بعدها هم که رعایت آنها شایع شد، همچنان امکان تصحیف نویسی و تصحیف خوانی وجود داشت، و همچنان وجود دارد. به این دلایل و دلایلی که بعداً گفته خواهد شد، اختلاف قرائات در هر متنی، به ویژه متون کهن پیش می آید.

در همین دیوان حافظ اختلاف قرائات فراوانی رخ داده است. حتی اگر نسخه ی اصلی از دیوان حافظ به خط خود او در دست بود، باز هم این اختلافات پیش می آمد. مگر آنکه هرگز از روی آن استنساخی نکرده باشند و نکنند و فقط همان متن واحد را، آن هم به طریق چاپ عکسی کاملاً روشن و خوانا به طبع برسانند. در این صورت هم فقط یکی از علل اختلاف آفرین، یعنی دخالت نسخه نویسان حذف می شد، ولی بقیه ی علل به قوت خود باقی بود و پدید آمدن اختلاف قرائت و طرز خواندن و وصل و فصل اجزای جمله و نظایر آن ناگزیر بود. بعضی از معروفترین اختلاف قرائات شعر حافظ – که فرآورده ی طبیعت و تفاوت زبان و خط و تصحیحات و تجدید نظرهای خود او و تصحیفات نسخه نویسان و علل و عوامل دیگر، از جمله دخالت دقت یا بی دقتی و ذوق یا بی ذوق مصححان و طابعان – است از این قرار است:

ورخود / ارخود / گر خود + می دهد هر کسش افسونی / می دمد… + طفلِ یکشبه / طفل، یکشبه؛ سپهرِ بر شده پرویز نیست / سپهر، بر شده پرویز نیست + کشتی شکستگان / کشتی نشستگان + عَبوس زهد / عُبوس زهد (قرائت شاذّ) + به وجه خمار بنشیند / خمار ننشیند + زین بخت / زین بحث + مهیّا / مهنّا + آن تحمل که تو دیدی / آن تجمل که تو دیدی + بخور، دریغ مخور/ مخور دریغ و بخور + از سر فکر / از سر مکر + شیخ خام / شیخ جام + بخروشم از وی / نخروشم از وی + بادپیما / باده پیما + پیرانه سر مکن هنری / پیرانه سر بکن هنری + به هوس ننشینی / به هوس بنشینی + به آبی فلکت دست بگیرد / بی ادبیست + بدین قصه اش / بدین وُصله اش + صلاحِ کار / صلاحکار (قرائت شاذ)؛ در باب / دُریاب + گل نسرین / گل و نسرین + شکر ایزد / شکر آنرا + همه ساله / همه ی سال و دهها نظیر اینها.

در قرآن مجید نیز همین مسأله، حتی به طر عمیقتر و سیعتر، پیش آمده است. همه ی قرآن شناسان و مورخان قرآن اتفاق نظر دارند که قرآن در عهد رسول اکرم(ص) و با نظارت همه جانبه ی ایشان نوشته و در چندین نسخه جمع شده بود، ولی مدوّن بین الدّفـَتین، مانند یک کتاب عادی نبود. حتی اتفاق نظر – ولی در درجه ی کمتری – هست که ترتیب توالی سوره ها را نیز از آغاز تا پایان، یا در مورد اکثر سوره های قرآن، خود حضرت رسول (ص) تعیین کرده بود. علت آنکه در حیات پیامبر(ص) قرآن به تدوین نهایی نرسید این بود که تا آخرین سال، باب وحی گشوده بود، و علاوه بر آن گاه گاه از طریق وحی به پیامبر(ص) گفته می شد که جای آیاتی را جابجا کند. لذا امکان نداشت و پیامبر(ص) مأذون نبودن که قرآن را به شکل نهائی مدون کنند. به ویژه که شمار حافظان قرآن و اعتماد بر حفظ آنان بسیار بود. در عهد ابوبکر، علی المشهور بر اثر تکانی که بر اثر شهید شدن عده ی کثیری از قرّاء و حافظان قرآن در جنگ با مرتدان و مدعیان نبوت پیش آمد، به اهمیت تدوین قرآن پی بردند و زید بن ثابت یکی از جدی ترین و قدیمی ترین کاتبان وحی را مأمور تهیه ی مقدمات این امر حیاتی کردند. او بر مبنای همه ی نوشته های کاتبان وحی و گرفتن دو شاهد از حافظان قرآن بر هر آیه ی مکتوب، این امر سترگ را آغاز کرد که در عهد خلافت عمر هم، به ویژه با پیگیری او و نیز ترتیب دادن هیأتی از کاتبان و حافظان وحی برای مشورت با زید، جمع و کتابت و تدوین قرآن ادامه یافت.

علل عمده ی اختلاف قرائات چند امر بود از جمله: 1) اختلاف لهجات. چنان که مثلاً تمیمی ها به جای «حتّی حین»، «عتّی عین» می گفتند؛ 2) نبودن اِعراب در خط عربی و مصاحف امام؛ تا عهد علی بن ابی طالب(ع) که به رهنمود ایشان و به پیگیری ابوالاسود دؤلی اقدامات اولیه ای صورت گرفت ولی کمال و تکمیل ان دو سه قرن به طول انجامید؛ 3) نبودن اعجام یا نقطه و نشان حروف. برای رفع این نقیصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن یوسف، کوششهائی به میان آمد ولی کمال و تکمیل آن نیز تا آخر قرن سوم طول کشید؛ 4) اجتهادات فردی صحابه و قاریان و به طور کلی قرآن شناسان که هر یک استنباط نحوی و معنایی و تفسیری خاصی از یک آیه و کلمات آن داشتند؛ 5) دور شدن یا دور بودن از عهد اول اسلام و مهد اول اسلام – مکه و مدینه؛ 6) نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هر گونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده دار تدارک آن شد. نمونه ی معروفی که از این کمبود زاده شده و اختلاف نظر کلامی دامنه دار و دراز آهنگی در میان فریقین پدید آورده، وقف یاعدم وقف در کلمه ی «الله» و «العلم» در آیه ی هفتم سوره ی ال عمران است: ... و ما یعلم تأویله الاّ الله [ ] و الراسخون فی العلم [ ] یقولون آمنّا به کلٌّ من عند ربنا؛ که طبق علامات وقفی که در تمامی یا اکثریت قرآنهای خطی و چاپی آمده، پس از «الله» و «وقف لازم» تجویز شده است. ولی بعضی، و بلکه بسیاری از مفسران شیعه این وقف را نه در آنجا، بلکه پس از کلمه ی «العلم» لازم می دانند. این تفاوت در وقف، یا به تعبیر امروز در نقطه گذاری، باعث تفاوت معنایی عمیقی می شود. چه در صورت اول و وقف پس از «الله»، معنای آیه این می شود که تأویل آیات متشابهه را فقط خداوند می داند؛ و راسخان در علم سر تسلیم و ایمان و اذعان فرود می آوردند. و در صورت دوم «الراسخون فی العلم» عطف به «الله» می شود، و چنین معنا می دهد که آنان نیز تأویل آیات متشابهه را می دانند.

اختلاف قرائات در سراسر قرآن مجید، طبق کتاب التیسیر فی القراءات السبع، تألیف ابوعمر و عثمان بن سعید دانی ( 372-444ق)، که از معتبرترین و کهن ترین منابع ثبت قرائات هفتگانه و روایان چهارده گانه است، در حدود 1100 مورد، از مهم و غیرمهم است و بیشتر از دو سوم از آنها به ادغام یا اظهار یا حاضر / غایب خواند صیغه ی مضارع ( به اختلاف «یـ» و «تـ» بر سر فعل مضارع) مربوط می شود

حال باید دید مراد از چارده روایت چیست؟ از قرّاء سبعه عده ی کثیری نقل کرده اند، ولی قران شناسان و قرائت شناسان بعدی، روایت دو تن از راویان هر قاری را که از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاریان یا مقریان هفتگانه، دقیقتر و پذیرفتنی تر بوده است، به اصطلاح استاندارد کرده اند، لذا چهارده روایت پدید آمده است. در اینجا اسامی قاریان هفتگانه و راویان چهارده گانه ی آنها را – که صاحبان چهارده روایت اند نقل می کنیم:

1) عبدالله بن عامر دمشقی (متوفای 118 ق). راوی اول او: هشام بن عمار (153-245ق)؛ راوی دوم او: ابن ذَکْوان، عبدالله بن احمد (173-242ق).

2) عبدالله بن کثیر مکی (45-120ق). راوی اول: البَزّی، احمد بن محمد (170-ح 243ق)؛ راوی دوم: ابوعمر محمد بن عبدالرحمن ملقب به قُنْبُل (195-291ق).

3) عاصم بن ابی النَّجود (76-128ق). راوی اول: حفص بن سلیمان (90- ح 180ق)؛ راوی دوم: شعبة بن عیّاش (95-194ق).

4) زَبّان بن علاء = ابوعمر و بصری (ح 68-154ق). راوی اول: حفص بن عمر الدوری (متوفای 246ق)؛ راوی دوم: ابوشعیب سوسی، صالح بن زیاد( 190-261ق).

5) حمزة بن حبیب کوفی (80-156ق). راوی اول: خَلاّد بن خالد کوفی = ابوعیسی شیبانی (142-220ق)؛ راوی دوم: خَلَف بن هِشام (150-229ق).

6) نافع بن عبدالرحمن مدنی (70-169ق). راوی اول: وَرْش، عثمان بن سعید مصری 0110-197ق)؛ راوی دوم: قالون، عیسی بن مینا 0120- ح 220ق).

7) کسائی، علی بن حمزة (119-189ق). راوی اول: لیث بن خالد (متوفای 240ق)؛ راوی دوم: حفص بن عمر الدوری (که راوی ابوعمر و بصری، زبّان بن علاء هم بوده است). (برای تفصیل بیشتر ← التیسیر دانی، استانبول 1930، صص 4-7؛ النشر ابن جزری، قاهر، ج 1، صص 99-174؛ ترجمه ی الاتقان تهران، امیرکبیر، 1363، ج 1، ص 246).

باید گفت که پس از احراز اعتبار و اشتهار این روایات چهارده گانه، بعضی قرائت شناسان قرون بعد، سه قاری بزرگ دیگر را نیز پذیرفته اند، ودیگر به روایات و قرائات دیگران اعتنا و اعتماد نکرده اند. سپس در قرون بعدتر، سه روایت و قرائت از این میان بر سایر قرائات تفوق یافته است که عبارتند از روایت الدوری از ابوعمر و بصری؛ روایت ورش از نافع؛ و روایت حفص از عاصم. بعدها روایت عاصم بر روایت الدوری فایق شد و جز در مغرب، روایت ورش را هم تحت الشعاع قرار داد. و هنگامی که عصر طبع قرآن فرا رسید، عمدتاً روایت حفص از عاصم را مبنا قرار دادند و امرزه اکثریت قریب به اتفاق قرآنهای سراسر جهان اسلام به این روایت و قرائت است.

اینکه حافظ قرآن را به چارده روایت از برداشته به این معنی است که در هر سوره، کلمات و تعابیر هر آیه ای را که دارای اختلاف قرائت بوده، بر طبق روایات چهارده گانه ی استاندارد که بر شمردیم، باز می شناخت؛ و فی المثل می دانسته است که حفص – راوی عاصم، و به روایت از او – در آیه ی سیزدهم از سوره ی احزاب، «لا مُقام لکم» را به ضم میم مقام خوانده است بقیه، یعنی 13 راوی و 6 قاری دیگر، به فتح میم خوانده اند. طبعاً در همه ی قرآنهای چاپی موجود هم، که روایت حفص از عاصم را مبنا قرار داده اند، طبق روایت او ضبط شده است.

به عبارت دیگر می توان گفت که حافظ حدود 1100 مورد اختلافات قرائت قرآنی را (طبق ثبت کتاب التیسیر که از دیر باز معتبر و مطرح بوده) از برداشته و نسبت به آنها چنان احاطه و استحضار ذهنی داشته که در هر مورد وجوه مختلف آن را با استناد به بعضی از راویان چهارده گانه – یعنی به بعضی از چارده روایت – بیان می کرده است. بدیهی است که درهر مورد از اختلاف قرائات، چهارده قول یا قرائت یا روایت نداریم، بلکه یکی یا گروهی از راویان، آن قرائت را روایت کرده اند و باقی قرائت دیگر را. و بندرت اتفاق افتاده است که گروه قاریان و راویان در یک مورد، سه یا چهار نظر مختلف و متفاوت از هم داشته باشند.

حال نظری به معنای این بیت حافظ:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روایت 73 ص

مختصری از احوال حافظ

اختصاصی از نیک فایل مختصری از احوال حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

مختصری از احوال حافظ

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفتست

آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش

شمس الدین محمد حافظ بزرگترین غزل سرای عرفانی ایران یکی از نوابغ بزرگوار عالم انسانی است که در آغاز سدة هشتم هجری در شیراز پا بعرصة وجود نهاد . از آغاز زندگی این بلبل خوش نوای بوستان ادب و عرفان آگاهیهای کمی بما رسیده است ؛ تنها مآخذ معتبری که از روزگار حافظ بر جای مانده ، مقدمه ایست بر دیوان خواجة شیراز بخامة توانای دوست و همدرس وی محمد گلنام که در آنجا از وسعت دایرة دانش و کمال لسان الغیب سخن به میان آورده است و اینک باختصار بخشی از آن نقل می شود « . . . اشعار آبدارش رشک چشمة حیوان و بنات افکارش غیرت حور و ولدانست ، ابیات دلاویزش ناسخ سخنان سحبان و منشآت لطف آمیزش منسی احسان حسّان . . . کلمات فصیحش چون انفاس مسیح دل مرده را حیات بخشیده و رشحات اقلام خضر خاصیّتش بر سریر سخن ید بیضا نموده ، گوئی هوای ربیع کسب لطافت از نسیم اخلاق او کرده و عذار گل و نسرین زیب و طراوت از شعر آبدار او گرفته و قد شمشاد و قامت دلجوی سرو آزاد اعتدال و اهتزاز از استقامت رأی او پذیرفته .

حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ قبول خاطر و لطف سخن خدا دادست.

. . . لا جرم رواحل غزلهای جهانگیرش در ادنی مدّتی با قصای ترکستان و هندوستان رسیده ، و قوافل سخنهای دلپذیرش در اقلّ زمانی با طراف و اکناف عراقین و آذربایجان کشیده . . . اما بواسطة محافظت درس قرآن و ملازمت بر تقوی و احسان و بحث کشاف و مفتاح و مطالعة و مصباح و تحصیل قوانین ادب و تجسس دواوین عرب بجمع اشتات غزلیّات نپرداخت و بتدوین و اثبات ابیات مشغول نشد ، و مسوّد این ورق عفا الله عنه ما سَبَقَ در درس گاه دین پناه مولانا و سیدنا استاد البشر قوام الملّه و الدّین عبدالله اعلی الله در جاته فی اعلی علّیین بکرّات و مرّات که بمذاکره رفتی در اثناءِ محاوره گفتی ( یعنی قوام الدین عبدالله ) که این فراید فوائد را همه در یک عقد می باید کشید و این غرر درر را در یک سلک می باید پیوست تا قلادة جید وجود اهل زمان و تمیمة و شاح عروسان دوران گردد و آن جناب ( حافظ ) حوالت رفع ترفیع این بنا بر ناراستی روزگار کردی و بغدر اهل عصر عذر آوردی تا در تاریخ سنة اثنی و تسعین و سبحمائه (792) ودیعت حیات بموکلان قضا و قدر سپرد و رخت و جودار دهلیز تنگ اجل بیرون برد و روح پاکش با ساکنان عالم علوی قرین شد و همخوابة پاکیزه رویان حور العین گشت ... بسال باء وصاد و ذال ابجد ز روز هجرت میمون احمد

بسوی جنت اعلی روان شد فرید عهد شمس الدین محمد

بخاک پاک او چون برگذشتم نگه کردم صفا و نور مرقد

و بعد از مدتی سوابق حقوق صحبت و لوازم عهود محبت ، و ترغیب عزیزان با صفا و تحریض دوستان با وفا ، که صحیفة حال از فروغ روی ایشان جمال گیرد و بضاعت افضال سخن بحسن تربیت ایشان کمال پذیرد حامل و باعث این فقیر شد بر تربیت این کتاب و تبویب این ابواب »

( نقل از مقدمة دیوان حافظ تصحیح علّامه محمد قزوینی )

بیگمان در نگاشتن این مقدّمه محمد گلندام با همه توانائی که نشان داده است باز هم باید گفت تنها قطره ای از بحر کمال این ترجمان اسرار الهی را در قالب الفاظ شیوا و عبارتهای رسای خود ریخته است ، از همین مختصر بر میآید که این طالب صادق در راه رسیدن بحقیقت چه رنجها برده تا بسر منزل مقصود فراز آمده است . حافظ سالیان دراز در پیشگاه استادان ادب فارسی و عربی و سرآمدان تفسیر قرآن و حکمت و کلام اسلامی بارادت حضور یافته و با آن ذهن و قّاد و قریحة خدا داد سرمایه ای گرانقدر از فضل و فضیلت اندوخته و قرآن کریم را با چهارده روایت آن از بر کرده و تخلّص شاعرانه خود را بهمین مناسبت حافظ برگزیده و از کلام خدا نکته ها آموخته و گفته است .

ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرآنی

عشقت رسد بفریادار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی در چارده روایت

حافظ در پایان این دورة دانش پژوهی دریافت که علوم ظاهری آدمی را به یقین نمیرساند و عطش حقیقت جوئی را فرو نمی نشاند و بخود شناسی که کلید خداشناسی و پی بردن براز هستی است توانا نمیسازد ، پس بر آن شد که پردة تقلید را بدرد و از شک عالمانه در دانسته های خود آغاز کند و از آنان که ادّعای شناخت و داعیة راهنمائی دارند مدد بجوید ، مدّتی با خانقاه نشینان بسر برد ولی چون مطلوب خود را نزد آنان نیافت ، از خانقاه روی بر تافت و افتان خیزان در راه طلب و تحری حقیقت بصدق گام نهاد و با خود میگفت :

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد بجانان یا جان ز تن برآید

تا سرانجام بخشایش الهی بیاری وی آمد و خضر راهی این سالک سوخته دل را دستگیر شد و بدلالتش پرداخت و در اشاره بسعی بیحاصل خود پیش از رسیدن به پیر دلیل فرموده است :


دانلود با لینک مستقیم


مختصری از احوال حافظ

مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل )

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل )


مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل )

مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل )

تعداد صفحه:77

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:ﺣﺎﻓﻆ ﺷﯿﺮازی، ﺷﻤﺲ اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ 

(:سال و محل تولد 726ه-ق-شیراز،سال و محل وفات 791ه-ق-شیراز)

ﺷﻤﺲ اﻟﺪﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺎﻓﻆ ﻣﻠﻘﺐ ﺑﻪ ﺧﻮاﺟﻪ ﺣﺎﻓﻆ ﺷﯿﺮازی و ﻣﺸﻬﻮر ﺑﻪ ﻟﺴﺎن اﻟﻐﯿﺐ از ﻣﺸﻬﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮای ﺗﺎرﯾﺦ اﯾﺮان زﻣﯿﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻧﺎم اﯾﺮان زﻧﺪه و ﭘﺎ ﺑﺮﺟﺎﺳﺖ ﻧﺎم وی ﻧﯿﺰ ﺟﺎودان ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد......


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زندگی نامه حافظ ( 4 تحقیق آماده در یک فایل )

تحقیق شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

اختصاصی از نیک فایل تحقیق شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد.
این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن.
طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد.
در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.
تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود.
توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.
واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود.
در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ.
بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود.
در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1: 1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

دانلود پروژه کامل درباره شعر حافظ

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه کامل درباره شعر حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

مقدمه :

از صورت شعر حافظ سخن ها می‎توان گفت و بسیار گفته اند. اما همین که به معنی رو می کنی آن شیرین کار به طنازی می گریزد و از گوشه ای دیگر چشم و ابرو می نماید.

گویی در تثبت گوش تو زمزمه می‎کند و تا بر می گردی آوازش از عرش می‎آید. زبانش آنچنان ساده و آشناست که انگار ترانه اش را از عهد گهواره شنیده ای و آنچنان با رمز و معما می گوید که پنداری پیامی ست که از کهکشان های دور می رسد.

این آشنایی رویی و گریز رنگی به دو واسطه است: صورت و معنی شعر او. و این هر دو، به گونه ای اعجاب انگیز همدست و همداستان اند. لفظ چون رنگین کانی ست که به هر نظر از رنگی به رنگی می غلتد. و مضمون همچون امواج ناقوسی ست که در بازگشت از هر زاویه طنینی دیگر دارد.

ابهامی که صفت شاخص شعر حافظ است، تراویده از بریخانة پر نقش هزار آینة ضمیر اوست که بر طیف اسرار آمیز زبانش عکس می اندازد. یگانگی تفکیک ناپذیر صورت و معنی چون جان و تن زنده.

این ماییم که می خواهیم او را زمینی با آسمانی ببینیم. شعر او چون دور دست افق بوسه گاه آسمان و زمین است. آسمانی ست زیرا آنچه از خوبی و پاکی و عدل و امن می جوید درین تیره خاکدان نمی یابد. و زمینی ست، زیرا آنچه از ناز و نوش و نوا می‌خواهد در همین سایة بید و لب کشت فراهم است. پس اشاره اش به دورگاه آسمان است و چشم و دلش در زمین می گردد. (1)

حافظ

خواجه شمس الدین محمد شیرازی در حدود سال 726 در اواخر حکومت ایلخانان و ویرانگری مغول در شیراز زاده شد مادرش کازرونی بود و پدرش از کوهپایه های اصفهان بود که به شیراز مهاجرت کرده بود. حافظ از کودکی به علوم زمانش آشنا شد و با حافظه نیرومندی که داشت قرآن را از بر کرد و با صدای دلکشی که داشت آن را می خواند و بزرگترین حافظ زمان شده استاد بزرگ او میرشریف الدین گرگانی بود. (جرجانی) و نوشته اند که شب های بسیاری را در کنار بقعه (آرامگاه) بابا کوهی شیرازی به صبح رسانید تا سرانجام در سحرگاهی بلند شد و به وی اجازه ورود به آستان وصال معشوق بخشیده شد.

روزگار جوانی حافظ مصادف با حکومت شاه شیخ ابواسحاق اینجو در شیراز بود که با حافظ میانه خوش داشت و مروی به نسبت ملایم و دادگستر و شعر دوست بود ولی به دست امیر مبارزالدین کشته شد و امیر مبارزالدین که در دیوان حافظ محتسب لقب یافته است بر جای وی به حکومت شیراز نشست و او هم به دست پسرش شاه شجاع کشته شد و بطور کلی در روزگار حافظ شیراز همچنان در تلاطم و معرض قتل و غارت بوده است که انعکاس این دوره ناآرام را در شعر حافظ می بینیم. (2)

از این سموم که برطرف بوستان بگذشت

عجب که بوی گل ماند و رنگ نسترنی

حافظ نزدیک به 500 غزل سروده است که بعد از مرگش بوسیلة دوست و همکلاسی او خواجه شمس الدین محمد گل اندام جمع آوری شده است حافظ از پیشروان سبک عراقی است و غزل عاشقانه و عارفانه در کلام وی به منتهای زیبائی و کمال رسیده است بیشترین مضامین خود را حافظ از شاعران پیش از خود گرفته و بیشتر تحت تأثیر رودکی ، فردوسی ، فرخی سیستانی، خیام، نظامی گنجوی، سعدی خواجوی کرمانی و مولوی بلخی بوده است و هر مضمونی را که از آنها گرفته به نیکی پرداخته و به زیبائی آراسته است.

شمس الدین محمد نوجوان، دوران دانش اندوزی را در شیراز گذرانید چنان که در بقیه‌ی عمر شصت و چند ساله ی خویش هم بر خلاف شاعر بلندآوازه و هم شهری خود سعدی شیراز علاقه ی چندانی به سفر نشان نداد و جز یک سفر کوتاه به یزد و سفری بی سرانجام به جزیره ی هرمز باقی زندگی را در زادگاهش به سر آورد تا این که در سال 792 هـ . رخت به سرای باقی کشید و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شده است. خواجه شمس الدین محمد معروف به حافظ شیرازی یکی از شاعران بزرگ قرن هشتم هـ . ق است. وی فقط دیوان اشعار دارد که شامل 500 غزل است و یکی از بزرگترین غزل سرایان ایران می‎باشد، و چون حافظ قرآن بود حافظ نام گرفت و بعدها به خاطر فالی که مردم با دیوان او می گرفتند به لسان الغیب معروف شد.

گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است. خدا را یک نفس بنشین گره، بگشا زپیشانی این یکی از ابیات درخشان حافظ است که در کمال خوش آهنگی و آراستگی لفظی و معنوی است. (3)

عصر تولد حافظ :

در عصری که هنوز وحشی گریهای مغولی توسط ایلخانیان در سراسر ایران دیده می شد. چون عارف نامی و بزرگ رکن الدین علاء الدین سمنانی بر اثر دوری گزیدن از دستگاه ارغون شاه از رفتن به بغداد نزد پیر و مرادش منع شد.

خواجه رشید الدین وزیر ابوسعید در سال 718 به قتل می رسد. در سال 719 که جمعی از امرا با ابوسعید مخالفت نمود به حکم ابوسعید ابتدا سر «شیخ علی» پسر ایرنچین را از بدل جدا کردند و بر سر نیزه گذاشته به اردوی ایرنچین نشان دادند. (4)

عصر طفولیت حافظ

عصر طفولیت خواجه زمان قدرت امیرچوپان و پسرانش و عاشقی ابوسعید بهادرخان است. (5)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه کامل درباره شعر حافظ