دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری متولد شد مادرش شهربانو، دختر یزدگرد سوم ـ آخرین پادشاه سلسله ساسانی ـ بوده است. امام زین العابدین علیه السلام زمانی دیده به جهان گشود که زمام امور در دست جد بزرگوارش امام علی بن ابیطالب علیه السلام بود. آن حضرت 3 سال از خلافت علوی و حکومت چند ماهه امام حسن علیه السلام را درک کرد. امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
کنیه های آن حضرت
امام سجاد دارای القاب و کنیهها ی متعددی است که در کتب روایی و تاریخی ذکر شده است. دوران کودکی امام، در زمان جدّ بزرگوارش، حضرت امیر المومنین، و عموی ارجمندش، امام حسن مجتبی، گذشت. دورهی نوجوانی اش را تا شهادت پدر بزرگوارش، حضرت امام حسین، که حدود ده سال به طول انجامید در خدمت پدر گذراند. امام سجاد دارای چند همسر و فرزند بوده است.
بر اساس دلایل و برهانهای روشن و قطعی، در امامت علی بن الحسین علیهالسلام هیچ جای شکی باقی نیست.
مقاطع زندگی
زندگی پربرکت حضرت سجاد علیهالسلام را پس از دوران کودکی و نوجوانی میتوان به چند مقطع تقسیم کرد:
همراهی با امام حسین علیهالسلام از مدینه به کربلا تا هنگام شهادت
پس از شهادت پدر تا ورود به مدینه (رهبری نهضت پس از پدر
-- حضور در مدینه تا وفات
شهادت
امام پس از 35 سال مجاهده در میدانهای مختلف که تجسم جهادی به مراتب سختتر و جانکاهتر از جهاد رویاروی دشمن در میدان نبرد بود، با زمینهسازی فعالیتهای گسترده فرزند و نوه معصوم خود، امام باقر و امام صادق علیهما السلام، و استقلال کامل مکتب حیاتبخش امامت که همان اسلام ناب بود، و انسجام بخشیدن به جامعهی شیعی، به دست ولید بن عبدالملک مسموم شد و روح مطهرش به عالم قدس پر کشید. شهادت امام چهارم، مدینه و سایر جوامع اسلامی و عموم شیعیان را در غمی جانکاه فرو برد.
مدفن مقدس حضرت ، بقیع، در جوار عموی بزرگوارش، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، است. و کلام آخر زمزمه صلوات خاص آن امام است: " السلام علیه و یوم ولد و یوم استشهد و یوم یبعث حیا.
امام سجاد(ع) ملقب به زین العابدین(ع) در نیمه جمادی الاول سال 38 هجری در مدینه چشم به جهان گشود.
امام سجاد(ع) شبها برای بینوایان و نیازمندان مدینه ناشناخته نان می برد و به آن ها کمک مالی می کرد و صد خانوار از مستمندان مدینه را مداوماً اداره می کرد.
امام سجاد علیه السلام در عاشورای سال 61 هجری قمری حضور داشت و در آن واقعه به صورتی معجزه آسا نجات یافت و پس از شهادت پدرش امام حسین علیه السلام مسئولیت زمامداری شیعیان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا روزی که به شهادت رسید زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، معاصر بود.
بسیاری از مردم هنگامی که نام امام چهارم را می برند لقب بیمار را نیز به آن می افزایند و شاید چنین می پندارند که امام هماره رنجور و بیمار بوده اما واقعیت غیر از این است و آن حضرت فقط مدت کوتاهی در ایام شهادت پدرش در کربلا بیمار بودند.
از آثار آن حضرت رساله حقوق و صحیفه سجادیه است.
امام زین العابدین(ع) در 25 محرم سا ل 95 هجری در 57 سالگی پس از یک زندگی سراسر رنج و مبارزه با دستور ولید بن عبدالملک و به وسیله هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شدند.
امام سجاد علیه السلام در اوضاع ناگوار اجتماعی آن روز که ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خدا، با دعا آغاز کرد.
چنین بود که مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علیه السلام بود، بهره ها جستند.
شرایط، مقتضیات و رسالتها در عصر امام سجاد علیه السلام:
اقتدار حکومتهای جبار و ظالم عصر، نظارت شدید و سختگیریهای بسیار بر مخالفان سیاسی بویژه شیعیان، سرکوبی قیامها با کشتارهای بی رحمانه، جهالت سیاسی و مذهبی مردم، شیوع بی دینی و مفاسد اخلاقی، و قلت یاران و مجاهدان واقعی، از جمله موانعی بودند که نگذاشتند امام سجاد علیه السلام به صورت مسلحانه قیام کنند.
مردم مسلمان عصر امام علیه السلام به علت تبلیغات و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی حکومتهای نامشروع در برابر حقایق سیاسی و مذهبی در نهایت جهالت و بی دینی به سر می بردند. بدعتها و عقاید گمراه کننده و باطل به عنوان احکام و عقاید مذهبی، مورد اعتقاد و عمل مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، بزرگترین و مهمترین مسئولیت امام سجاد علیه السلام، احیای مجدد اسلام ناب محمدی (ص)، تبیین جایگاه امامت و رهبری اهل بیت علیه السلام، مبارزه با جهالت سیاسی و مذهبی مردم و تربیت مجاهدان واقعی بود.
امام علیه السلام می باید در برابر حقایق سیاسی اسلام روشنگری می کردند بویژه که درباره امامت و رهبری و افشاگری علیه حکومتهای غاصب و ظالم و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت لازم بود که شیعیان و مسلمانان را برای مبارزه و جهاد علیه ظلم، بدعت و گمراهی آماده می ساختند.
آن حضرت موفق شدند که در سخت ترین شرایط و با استفاده از ظریفترین شیوه های تبلیغاتی و مبارزاتی، در اهداف خویش موفق و پیروز شوند.
سرانجام امام علیه السلام در راه پایداری و استقامت در این جهاد مقدس، به مقام والای شهادت نایل شدند.
نقش امام سجاد در تربیت موالی :
"موالی" یعنی: عده ای از ایرانیان که به عراق آمده و در آنجا با تشیع آشنا شده. همچنین از جمله موضوع شایع در قرن اول و دوم هجری تربیت موالی بود. این افراد عمدتاً به علت داشتن استعداد مناسب و نیز آمادگی کسب علم و نیز با احساس ضعفی که ایشان در برابر عرب ها داشتند و درصدد بودند که آن را جبران کنند، به خوبی در زمینه حدیث کار کردند و در نتیجه توانستند در مدت زمانی کوتاه از فقها و محدثین مراکز عمده اسلامی شوند. این افراد در خانواده های مختلف عرب، تربیت شده بودند که طبعاً انگیزه های سیاسی و مذهبی جاری و مرسوم در آن قبایل و عشیره ها، به اینان نیز سرایت کرده بود، به ویژه کوفه، بیشتر گرایش شیعی داشت و "موالی" آن نیز چنین بودند، از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز از این ویژگی برای تربیت موالی استفاده کردند.
در این میان، سیاست علی بن الحسین علیه السلام شایان توجه بسیار است. امام می کوشید تا در مدینه، با تربیت طبقه "موالی"، راه را برای آینده باز کند. و اسلام صحیح و سلیم را به آنان (که زمینه کافی داشتند) انتقال دهد، پس با شخصیتی که امام داشت به شایسگی می توانست در روحیه موالی اثر بگذارد و احساسات شیعی را به آنان انتقال دهد.
استاد "سید جعفر مرتضی" در تشریح سیاستهای امام سجاد علیه السلام و به منظور بخشیدن حیاتی نوین به مکتب جعفری، اشاره به این نکته دارد که آن حضرت غلامان را می خرید و آنان را آزاد می کرد، به طوری که به نوشته "سید الاهل" : غلامان این مسئله را دریافته، شور و شوق فراوانی داشتند که مشمول اقدام امام شوند. امام نیز در هر سال و ماه و روز و به مناسبت هرحادثه، آنان را آزاد می ساخت. به طوری که درمدینه قریب به یک لشگر از موالی آزاد شده و کنیزکان رهایی یافته، به سر می بردند که تمامی آنها از موالی امام سجاد علیه السلام بودند. و شمار آنها به 50 هزار تن یا بیشتر می رسید.
مؤلف محترم "اعیان شیعه" نیز می نویسد: او سودانیان را می خرید، حال آنکه هیچ نیازی به آنان نداشت. استاد "سید جعفر مرتضی" پس از ذکر این مطالب نتایج متعددی از این مسئله می گیرد و می نویسد: یعنی نتیجه چنین سیاستی، این بود که موالی، اهل بیت علیهم السلام نمونه های انسانیت و اسلامیت به شمار می رفتند. و آمادگی کامل داشتند تا در شرایط گوناگون در کنار آنها قرار بگیرند، شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد "موالی" در مواقعی که علویین مورد ظلم قرار می گرفتند و یا بعضی از حکام به آنها ستم می کردند، به یاری آنها می شتافتند.
احادیثی از امام سجاد (ع)
إنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللهِ لَمَنزِلَهٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یَومَ القیِامَهِ
عباس را نزد خدا منزلتی است که روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک می برند.
الخصال، ج 1، ص 68
خَفِ اللهَِ تَعالی لِقُدرَتِهِ عَلَیکَ وَ اسْتَحیِ مِنهُ لِقُربِهِ مِنکَ
از قدرت خدای بزرگ بر خود، اندیشه کن و از نزدیکی اش به تو، شرمگین باش.
بحارالانوار، ج 78، ص 160
هَلَکَ مَن لَیسَ لَهُ حَکیمٌ یُرشِدُهُ
هلاک شد آن که راهنمای حکیمی ندارد تا ارشادش کند.
بحارالانوار، ج 78، ص 159
مَن رَمَی النَّاسَ بِما فیهم، رَمَوهُ بِما لَیسَ فیه
هر که به مردم نسبتی دهد که در آنها هست، نسبتی به او دهند که دراو نیست.
بحارلانوار، ج 75، ص 261
نَظَرُ المُؤمِنِ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ لِلمَوَدَّهِ وَ المَحَبَّهِ لَهُ عِبادهُ
نگاه مومن به چهره برادر مومن خود از روی دوستی و محبت به او، عبادت ا ست.
تحف العقول، ص 282
إنَّها (الصَّدَقهَ) تَقَعُ فی یَدِ اللهِ أن تَقَعَ فی یَدِ السّائلِ
صدقه قبل از این که دردست نیازمند قرار گیرد، در دست خداوند قرار می گیرد.
عّده الّداعی، ح 121
أنتِ بِحمدِاللهِ عالِمَهٌ غَیرُ مُعَلَّمَهٍ و فَهِمَهٌ غیرُ مُفَهَّمهٍ
(ای زینب) تو بحمد الله ـ عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.
بحارالانوار، ج 45، ص 164
المًؤمنُ یَصمُتُ لِیَسلَمَ وَ یَنطِقُ لِیَغنَمَ
مومن سکوت می کند تا سالم ماند و سخن می گوید تا سود برد.
الکافی، ج 2، ص 231
إنّ حُبَّنا أهلَ البَیتِ یُساقِطُ عَنِ العِبادِ الذّنوبَ کَما یُساقِطُ الرّیحُ الورَقَ مِنَ الشَّجَرِ
محبت ما، اهل بیت، گناه بندگان را فرو می ریزد. چنانکه باد، برگ درخت را.
بشاره المصطفی، ص 3
إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللهُ عَن شیعَتِنا العاهَهَ و جعلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ
آن گاه که قائم ما قیام کند، خداوند آفت را از شیعیان ما بزداید و دل هایشان را چون پاره های آهن گرداند.
الخصال. ص 541
إنَّ الحَسَنَ بنَ علیٍّ (ع) کانَ أعبَدَ النّاسِ فی زَمانِهِ و أزهَدَهُم و أفضَلَهُم
امام حسن (ع) در زمان خود عابدترین، زاهدترین و برترین مردم بود.
امالی صدوق، ص 150
اَلمُنتَظِرونَ لِظهُورهِ أفضَلُ أهلِ کُلِّ زَمانٍ
منتظران ظهور امام مهدی (عج) برترین اهل هر زمان اند.
بحارالانوار، ج 52، ص 122
کَفی بِنَصرِاللهِ لَکَ أن تَری عَدُوَّکَ یَعمَلُ بِمَعاصِیِ اللهِ فیکَ
تو را یاری خدا همین بس که می بینی دشمنت به قصد تو خدا را نافرمانی می کند.
بحارالانوار. ج 78، ص 136
رَحِمَ اللهُ العَبّاسَ آثَرَ و أبلی و فَدی أخاهُ بِنَفسِهِ
رحمت خدا بر عباس! ایثار کرد و کوشید و جان فدای برادرش کرد.
بحارالانوار، ج 22، ص274
ألا و إنَّ أبغَضَ النّاسِ إلی اللهِ مَن یَقتَدی بِسُنَّهِ إمامٍ و لا یَقتَدی بأَعمالِهِ
هشدار که منفورترین مردم نزد خداوندکسی است که سیره امامی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی نکند.
الکافی، ج 8، ص 234
دورانی که امام سجاد(ع) در آن زندگی می کرد، همه ارزش های دینی دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته بود و احکام اسلامی بازیچه دست افرادی چون ابن زیاد، حجاج و عبدالملک بن مروان بود. حجاج عبدالملک را مهم تر و برتر از رسول خدا(ص) می شمرد و برخلاف نصوص دینی ازمسلمانان جزیه می گرفت و با اندک تهمت و افترایی مردم را به دست جلادان می سپرد.
در سایه چنین حکومتی آشکار بود که تربیت دینی مردم تا چه اندازه تنزل کرده و ارزش های جاهلی چگونه احیا شده است(1)؛ به طوری که دو خطر بزرگ جامعه اسلامی را تهدید می کرد:
فرهنگ های متنوع بیگانه
خطر تجمل پرستی
از این رو لازم بود در زمینه علمی کاری انجام شود تامسلمانان به اصالت فکری و شخصیت قانون گذاری ویژه خود که از کتاب و سنت در اسلام الهام می گیرد، واقف گردند. در اینجا ضرورت یک حرکت اجتهادی (اطلاع رسانی قوی) به نظر می رسید تا در چهارچوب تعالیم اسلامی، افق فکری مسلمانان گسترش یابد و بذر اجتهاد و تلاش ازبرای یافتن راه حق در دل آن ها افشانده شود و این کاری بود که امام سجاد(ع) بدان دست یافت
خطر دوم ناشی از پیشامد امواج رفاه و آسایش در جامعه اسلامی بود که عشق سوزانی راکه از ارزش های اخلاقی و پیوندهای روحی در مسلمانان پدید آمده بود را خاموش می کرد
امام علی بن الحسین(ع) این خطر را احساس کرد و فهمید که جامعه دچار انحراف شده و روحیه رفاه طلبی و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود ندارد، بنابراین امام سجاد(ع) توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی ایجاد کند. امام(ع) در این سنگر قدرت بس شگرف تصویرهای روشنی ازجامعه اسلامی و وظیفه مسلمانان را در برابر کفرگویان معین می کند و مبارزه آنان را با منکرات مطرح می سازد
دعای او نشان دهنده این مطالب است که در هر حال ولو این که همه امکانات مبارزه از یک نفر گرفته شود و به فرض این که تنها هم باشد، باز هم مسئولیت تلاش و کوشش از او سلب نمی گردد و باید از دعا به عنوان حربه مبارزه در راه حق استفاده شود
انجیل اهل بیت
صحیفه سجادیه از گنجینه های ارزشمند دعاهای امامان(ع) است که در بردارنده برخی از دعاهای حضرت سجاد(ع) است.
صحیفه سجادیه کانونی از معارف بلند الهی در ابواب مختلف است و در یک ارزیابی واقع بینانه می توان آن را ابزار رسای فرهنگی برای مقابله با هجوم فرهنگی دانست که خلفای ناشایست باب آن را گشوده بودند. بی تردید اگر این حرکت ارزشمند فرهنگی در کنار گستره فرهنگی دیگر امامان نبود، این مهاجمان فرهنگی اثری از اسلام ناب محمدی(ص) باقی نمی گذارند. اهل دانش اذعان دارند که کتاب صحیفه سجادیه از نظر جایگاه ارزشی سومین کتابی است که در صدر اسلام پس از قرآن کریم و نهج البلاغه پدید آمده و مانند نسیم صبا در اطراف و اکناف عالم منتشر شده و از این رو مردم آن را مورد اهتمام و توجه قرار داده اند. سراسر این کتاب پر ازحقایقی است که خداوند سبحان هنگام خلوت آن را بر زبان آن حضرت(ع) روان ساخته است و هر کتاب دیگری که در این فن تنظیم یافته از این کتاب بهره و نصیبی برده است. به طوری که دیگر دانشمندان کتب ادعیه خود را بر مبنای دعاهای این صحیفه به رشته تحریر درآورده اند
دعاهای صحیفه علاوه بر حسن بلاغت و کمال فصاحت بر عالی ترین مضامین و عبارات و علوم الهی مشتمل است. زیبایی، شکوه وقدرت روحی که در تعبیرات روح پرور آن به کار رفته و طرق مختلفی که در اوقات گوناگون در مقام فروتنی و توسل در پیشگاه الهی و درود وثنا برخداوند انتخاب شده، خود بالاترین شاهد و دلیل است بر این که صدور آن از مقام امام معصوم(ع) قطعی است و احدی دست رد و انکار بر آن ننهاده و نام آن شهره آفاق است و فروغش بر اکناف جهان گسترده تا آنجا که هرگز شک و تردید در آن راه ندارد وگوهری است از معدن علوم امام سجاد(ع). بنابراین به خاطر جایگاه والایش بزرگان علم و ادب سه نام بر آن گذارده اند که گویای جایگاه رفیع این کتاب عظیم الشأن است: 1- اخت القرآن 2-انجیل اهل بیت(ع) 3- زبور آل محمد(ص)صحیفه سجادیه هر چند سراسر دعا و نیایش است و تمام مطالب آن به عنوان راز و نیاز انسان با پروردگار خویش ارائه شده، ولی تأمل و تحقیق در گستره مفاهیم و معارف آن به وضوح نشان می دهد که دعاهای آن فراتر از مناجات های فردی و راز و نیازهایی است که یک انسان در خلوت تنهایی خود و در بحران مشکلات زندگی، با خدای خویش دارد.
مناجات های صحیفه در حقیقت نجوای علم و اخلاق و عقیده وسیاست است با روح موحدان و مناجاتیانی که در محراب عبادت و میدان جهاد و صحنه مبارزه با شیطان های درونی و برونی حضور دارند
امام سجاد(ع) از محراب نیایش مکتبی سرشار ازآموزش و پرورش پدید آورد و با پست ترین خصلت ها و ارزنده ترین اندیشه ها را با لطافت وعطر مناجات درهم آمیخته و شیفتگان جمال حق را تا جایگاه شناخت حقایق اوج داده است
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 22 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید