نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حضرت سلیمان علیه السلام

اختصاصی از نیک فایل حضرت سلیمان علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

حضرت سلیمان علیه السلام

حضرت سلیمان یکی از پیامبران الهی است که از طرف پروردگار در این دنیا دارای حکومت و سلطنت بسیار وسیع و با عظمتی بود تا آنجا که چنین سلطنتی برای هیچکس بعد از او پیدا نشد. مجموعه امکانات و توانمندی حکومتی حضرت سلیمان آنچنان بی نظیر و چشمگیر بود که به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام ( اگر کسی راهی برای زندگانی جاویدان در این دنیا می یافت و می توانست با مرگ مبارزه کند این شخص حتما سلیمان بن داوود بود چرا که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه نبوت و مقام بلند قرب و منزلت الهی به او عطا کرده بود ) در آیات فراوانی از قرآن کریم نام او برده شده است و نیز نام شخصی که وزیر و خواهرزاده او بوده است به صورت غیر مستقیم مطرح شده است، این شخص نامش آصف بن برخیا می باشد که وزیر حضرت سلیمان بوده و خود دارای مقام والائی است و به تعبیر قرآن از علم الکتاب بهره ای داشته است در ماجرای آوردن تخت بلقیس ملکه سبا از یمن به فلسطین، آصف بن برخیا به حضرت سلیمان گفت که من می توانم در کمتر از چشم بر هم زدنی این کار را بکنم و این کار را انجام داد .

حضرت سلیمان علیه السلام، فرزند و جانشین حضرت داود علیه السلام و از انبیای بزرگ الهی در میان قوم بنی اسرائیل بود. وی همانند پدرش علاوه بر مقام نبوت، حکومت و سلطنت نیز داشت. مورخان نوشته اند که سلیمان در سیزده سالگی به جانشینی پدر انتخاب شد. این انتخاب بر عالمان و عابدان بنی اسرائیل سنگین آمد و آنها زبان به انتقاد گشودند، ولی مدتی بعد، بر خلاف انتظار، وی را پیامبری رئوف، سلطانی عادل و حکمرانی فرزانه یافتند و از رفتار خود پشیمان شدند. بخش هایی از زندگانی این پیامبر بزرگ الهی در قرآن کریم و اخبار و روایات اسلامی بازگو شده است. در قرآن کریم، 17 بار از سلیمان نام برده شده و آمده است که سلیمان پیامبر علم و حکمت بود که جن و انس و پرندگان و حیوانات و باد و حتی شیاطین مسخر و تحت فرمان او بودند. خداوند به او منطق الطیّر و زبان فهم حیوانات را ارزانی فرمود و او با هدهد و مورچه سخن می‌گفت. داستان هدهد و سلیمان و سلیمان و مور در قرآن ذکر شده است. همچنین از قضاوت خردمندانه او درباره از بین رفتن علف‌های تاکستان مردی از بنی اسرائیل به وسیله گوسفندان مردی دیگر، سخن به میان آمده است.( قضاوت سلیمان ). می‌گویند وی انگشتری داشت که اسم اعظم بر آن نقش بسته بود و بسیاری از کارها را با آن سامان می‌بخشید. در تاریخ و ادبیات از انگشتر سلیمان سخن های زیادی گفته شده است. از دیگر حوادث زندگی این پیامبر بزرگ، ماجرای او با ملکه سبا و نیز بنای ساختمان بیت المقدس است. حضرت سلیمان سرانجام در 55 سالگی در حالی که بر عصای خود تکیه داده بود و از درون قصر به رژه لشگریان خود می‌نگریست، جان به جان آفرین تسلیم کرد، و مدتی اینچنین پا بر جا بود تا اینکه موریانه‌ای عصای وی را جوید و پیکر بی‌جان سلیمان نقش بر زمین شد. او را در بیت المقدس در کنار قبر پدرش به خاک سپردند.

قصه حضرت سلیمان

حضرت سلیمان (ع) از بلقیس خواستگارى کرد و بلقیس گفت: اگر مى‌خواهى من با تو ازدواج کنم باید تمام پرندگان، بالاى سرم سایه بیندازند. او نیز پذیرفت. زیرا تمام چرنده‌ها و پرنده‌ها زیر فرمان او بودند. بلقیس گفت: صیغه عقد جارى نمى‌شود تا اینکه همه حاضر شوند. حضرت سلیمان دستور مى‌دهد که همه حضور یابند. همه پرندگان حاضر مى‌شوند. الّا پرنده‌اى به‌نام شوبى (خفاش) که حاضر نشد بیاید. به او گفتند، چرا نمى‌آئی؟ او گفت، من احترام حضرت سلیمان (ع) را دارم ولى براى چه بیایم اما چون بلقیس ایراد گرفته است من نمى‌آیم. من از زنان وفائى ندیده‌ام به همین علت نمى‌آیم. به او گفتند: چگونه این حرف را مى‌زنی؟ گفت: پس قصه مرا گوش کنید که در مورد بى‌وفائى زنان است. فرستاده سلیمان که هدهد بود گفت: من هم قصه‌اى از وفادارى زنان خواهم گفت تا ببینم قصه کدام یک بهتر است اگر داستان من خوب بود بیا و به حضور سلیمان برو.

شوبى (خفاش) قصه‌اش را این‌طور شروع کرد که در زمان‌هاى گذشته یک دخترعمو و پسرعمو با هم زندگى مى‌کردند و هیچ مشکلى نداشتند و با هم شرط کرده بودند که هر کس زودتر بمیرد دیگرى ازدواج نکند. هر دو قبول کردند. بعد از مدتى مرد مى‌میرد و زن از شدت ناراحتى هر شب بالاى قبر شوهرش مى‌رود و گریه مى‌کند و فانوس کوچکى نیز همراه با خود برمى‌دارد و هر شب این کار را انجام مى‌دهد. از قضا دزدى از زندان فرار مى‌کند. نگهبانانى که او را دنبال مى‌کنند به قبرستان مى‌رسند. مى‌بینند وسط قبرها نورى است. جلوتر که مى‌روند مى‌بینند زنى است که بالاى قبر نشسته گریه مى‌کند و فانوسى در کنار اوست. از او مى‌پرسند، چرا گریه مى‌کنی؟ و زن قصه را براى آنها مى‌گوید که شوهرم فوت کرده و پسرعمویم بوده است و من آنقدر گریه مى‌کنم تا من نیز بمیرم. مرد به او گفت: این حرف‌ها چیست خودت اگر مرده بودى شوهرت بعد از چهلم مى‌رفت و زن مى‌گرفت. اگر من دنبال دزد نبودم خودم به خواستگارى تو مى‌آمدم. برو به خانه‌ات.

این کارها چیست که تو مى‌کنی؟ زن به او گفت: مى‌دانى چه کار بکنیم؟ بهتر است مرده شوهرم را از قبر درآوریم و اینجا بگذاریم تا هم فکر کنند دزدى که فرار کرده این مرد است که حال مرده است. مرد نیز قبول کرد و مرده را از خاک بیرون آوردند. وقتى مرده را از خاک درآوردند نگهبان گفت: ولى آنها باور نمى‌کنند، چون سر دزد تراشیده بود زن گفت: اینکه کارى ندارد و تمام موهاى شوهرش را کند، نگهبان گفت: بر پشت دزد علامت داغ بود. آن را چه کار کنیم؟ زن گفت: ناراحت نشو با آتش فانوس پشت او را داغ مى‌کنیم. به هر حال مرده را برداشتند و به داروغه دادند و گفتند: این دزدى است که فرار کرده است. زن نیز چند روز بعد به نزد آن نگهبان رفت و گفت: الوعده وفا. تو قول داده بودى که با من ازدواج کنى نگهبان گفت: این مرد پسرعموى تو بود به او رحم نکردى و به‌خاطر وعده ازدواجى که من به تو داده بودم آن بلا را سرش آوردی. حال من که با تو غریبه هستم با تو ازدواج کنم؟ زن دید علاوه بر اینکه او سر قول نایستاده است بلکه معلوم نیست چه بلائى بر سر جنازه شوهرش آمده است.

هدهد گفت: تو درباره بى‌وفائى زنان داستانى گفتى و من هم برایت داستانى از وفادارى زنان مى‌گویم و شروع به تعریف کردن قصه‌اش کرد به این شرح:

در زمان‌هاى قدیم جوانى زندگى مى‌کرد که بسیار متدین بود و هر چه خانواده‌اش اصرار کردند که چرا زن نمى‌گیری؟ مى‌گفت: من زنى مى‌خواهم که داراى اخلاق و رفتار خوب باشد. اخلاقش با من بسازد و با دین و ایمان باشد. من چنین دخترى را مى‌خواهم. خانواده‌اش نیز آنقدر گشتند تا دخترى را که مناسب پسرشان بود پیدا کردند و او را به عقد پسر درآوردند. مدتى گذشت. روزى دختر به پسر گفت: تو کار و بارى نداری؟ مرد جواب داد:


دانلود با لینک مستقیم


حضرت سلیمان علیه السلام

قصه سلیمان

اختصاصی از نیک فایل قصه سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

قصهٔ‌ حضرت سلیمان (ع)

حضرت سلیمان (ع) از بلقیس خواستگارى کرد و بلقیس گفت: اگر مى‌خواهى من با تو ازدواج کنم باید تمام پرندگان، بالاى سرم سایه بیندازند. او نیز پذیرفت. زیرا تمام چرنده‌ها و پرنده‌ها زیر فرمان او بودند. بلقیس گفت: صیغه عقد جارى نمى‌شود تا اینکه همه حاضر شوند. حضرت سلیمان دستور مى‌دهد که همه حضور یابند. همه پرندگان حاضر مى‌شوند. الّا پرنده‌اى به‌نام شوبى (خفاش) که حاضر نشد بیاید. به او گفتند، چرا نمى‌آئی؟ او گفت، من احترام حضرت سلیمان (ع) را دارم ولى براى چه بیایم اما چون بلقیس ایراد گرفته است من نمى‌آیم. من از زنان وفائى ندیده‌ام به همین علت نمى‌آیم. به او گفتند: چگونه این حرف را مى‌زنی؟ گفت: پس قصه مرا گوش کنید که در مورد بى‌وفائى زنان است. فرستاده سلیمان که هدهد بود گفت: من هم قصه‌اى از وفادارى زنان خواهم گفت تا ببینم قصه کدام یک بهتر است اگر داستان من خوب بود بیا و به حضور سلیمان برو.

شوبى (خفاش) قصه‌اش را این‌طور شروع کرد که در زمان‌هاى گذشته یک دخترعمو و پسرعمو با هم زندگى مى‌کردند و هیچ مشکلى نداشتند و با هم شرط کرده بودند که هر کس زودتر بمیرد دیگرى ازدواج نکند. هر دو قبول کردند. بعد از مدتى مرد مى‌میرد و زن از شدت ناراحتى هر شب بالاى قبر شوهرش مى‌رود و گریه مى‌کند و فانوس کوچکى نیز همراه با خود برمى‌دارد و هر شب این کار را انجام مى‌دهد. از قضا دزدى از زندان فرار مى‌کند. نگهبانانى که او را دنبال مى‌کنند به قبرستان مى‌رسند. مى‌بینند وسط قبرها نورى است. جلوتر که مى‌روند مى‌بینند زنى است که بالاى قبر نشسته گریه مى‌کند و فانوسى در کنار اوست. از او مى‌پرسند، چرا گریه مى‌کنی؟ و زن قصه را براى آنها مى‌گوید که شوهرم فوت کرده و پسرعمویم بوده است و من آنقدر گریه مى‌کنم تا من نیز بمیرم. مرد به او گفت: این حرف‌ها چیست خودت اگر مرده بودى شوهرت بعد از چهلم مى‌رفت و زن مى‌گرفت. اگر من دنبال دزد نبودم خودم به خواستگارى تو مى‌آمدم. برو به خانه‌ات.

این کارها چیست که تو مى‌کنی؟ زن به او گفت: مى‌دانى چه کار بکنیم؟ بهتر است مرده شوهرم را از قبر درآوریم و اینجا بگذاریم تا هم فکر کنند دزدى که فرار کرده این مرد است که حال مرده است. مرد نیز قبول کرد و مرده را از خاک بیرون آوردند. وقتى مرده را از خاک درآوردند نگهبان گفت: ولى آنها باور نمى‌کنند، چون سر دزد تراشیده بود زن گفت: اینکه کارى ندارد و تمام موهاى شوهرش را کند، نگهبان گفت: بر پشت دزد علامت داغ بود. آن را چه کار کنیم؟ زن گفت: ناراحت نشو با آتش فانوس پشت او را داغ مى‌کنیم. به هر حال مرده را برداشتند و به داروغه دادند و گفتند: این دزدى است که فرار کرده است. زن نیز چند روز بعد به نزد آن نگهبان رفت و گفت: الوعده وفا. تو قول داده بودى که با من ازدواج کنى نگهبان گفت: این مرد پسرعموى تو بود به او رحم نکردى و به‌خاطر وعده ازدواجى که من به تو داده بودم آن بلا را سرش آوردی. حال من که با تو غریبه هستم با تو ازدواج کنم؟ زن دید علاوه بر اینکه او سر قول نایستاده است بلکه معلوم نیست چه بلائى بر سر جنازه شوهرش آمده است.

هدهد گفت: تو درباره بى‌وفائى زنان داستانى گفتى و من هم برایت داستانى از وفادارى زنان مى‌گویم و شروع به تعریف کردن قصه‌اش کرد به این شرح:

در زمان‌هاى قدیم جوانى زندگى مى‌کرد که بسیار متدین بود و هر چه خانواده‌اش اصرار کردند که چرا زن نمى‌گیری؟ مى‌گفت: من زنى مى‌خواهم که داراى اخلاق و رفتار خوب باشد. اخلاقش با من بسازد و با دین و ایمان باشد. من چنین دخترى را مى‌خواهم. خانواده‌اش نیز آنقدر گشتند تا دخترى را که مناسب پسرشان بود پیدا کردند و او را به عقد پسر درآوردند. مدتى گذشت. روزى دختر به پسر گفت: تو کار و بارى نداری؟ مرد جواب داد: کارم تجارت است و مال مى‌فروشم ولى از وقتى عروسى کرده‌ام دلم نمى‌آید تو را تنها بگذارم زیرا دلم براى تو تنگ مى‌شود. زن جواب داد: این کارى ندارد. برو نقاشى بیاور تا عکس مرا بکشد و بعد عکس را نزد خود نگه‌دار هر وقت دلت براى من تنگ شد به عکس من نگاه کن تا دلتنگى‌ات رفع شود. جوان گفت: خوب فکرى کردی. روزى نقاشى را آورد و عکس زنش را براى او کشید. جوان نیز عکس را با خود برداشت و رفت. تا از دروازه شهر بیرون رفت سواران پادشاه به او رسیدند و از او نام و مقدار بارهاى او را سؤال کردند. به او گفتند: بارهایت را در کاروانسرا بگذار و شب به خانه پادشاه برو. او نیز قبول کرد و شب به خانه پادشاه رفت و شام را خورد و به او گفتند: چه بازى و شیرین‌کارى مى‌توانى بکنی؟ گفت: شما انجام بدهید. من هیچ نوع بازى بلد نیستم. آنها گفتند: ما گربه‌اى داریم که او را مى‌آوریم و گربه روى دو پا مى‌ایستد و به روى دست‌هایش دو عدد شمع مى‌گذارد و تا صبح همین‌طور مى‌ماند، حتى اگر شمع‌ها آب شود او حرکت نمى‌کند. جوان قبول نکرد و گفت: چنین چیزى ممکن نیست. آنها گفتند: حالا گربه را مى‌آوریم تا باور کنی، ولى شرطى دارد. اگر ما توانستیم این کار را انجام بدهیم تمام مال و دارائى تو را مى‌بریم و خودت را به زندان مى‌اندازیم ولى اگر تو بردى سه برابر اموالت را به تو مى‌دهیم. جوان شرط را پذیرفت و کاغذ را امضاء کردند.

در این وقت گربه را صدا کردند و دو شمع روى دو دست گربه گذاشتند و گربه تا صبح تکان نخورد و به همین خاطر جوان شرط را باخت و تمام مال و دارائى او را گرفتند و خودش را به زندان انداختند. اتفاقاً در میان وسایل او عکس زن را دیدند و به او گفتند: کیست؟ جوان گفت: این زن من است. به او گفتند: این زن حق پادشاه است. تو باید با دستخط خود براى زنت بنویسى که من مغازه‌اى باز کرده‌ام و او را به نزد خود بخوانی. جوان قبول نکرد. آنها نیز آنقدر او را شکنجه نمودند که مجبور شد نامه را بنویسد. او نیز با خود گفت اگر زنم زرنگ باشد فکرى به حال خود خواهد نمود. خلاصه نامه را نوشت که خودت همراه با فرستاده نامه بیا. فرستاده نامه به خانه آن مرد رفت و در خانه را زد و نامه را به زن داد و گفت: این نامه‌اى از شوهر توست و خانه و دکان خریده است ولى چون وقت نداشت که خودش بیاید مرا فرستاده است که شما را ببرم. زن با خود فکر کرد چنین چیزى ممکن نیست. چطور او در عرض دو سه روز توانست مغازه و خانه بخرد؟ حتماً کاسه‌اى زیر نیم‌کاسه است. زن حلیه‌اى به‌کار برد و دریچه‌اى زیر زمین وسط حیاط بود. زن قالى را روى آن پهن کرد و به مرد گفت: شما اینجا بنشین تا برایت چاى بیاورم و استراحت کنى تا من آماده شوم.

مرد تا روى قالى نشست با سر به داخل زیرزمین سقوط کرد. زن بالاى دریچه آمد و به او گفت: اگر به من بگوئى قضیه از چه قرار است تو را از اینجا درمى‌آورم وگرنه آنقدر در اینجا مى‌مانى تا از گرسنگى بمیری. مرد نیز حقیقت را براى او گفت که چگونه پادشاه شوهرش را گول زده است و حالا مى‌خواهد زنش را از دست او


دانلود با لینک مستقیم


قصه سلیمان

تحقیق در مورد تخت سلیمان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تخت سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تخت سلیمان


تحقیق در مورد تخت سلیمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه17

 

عنوان

صفحه

مقدمه

2

   تاریخچه و موقعیت

2

شیز شهری ناشناخته از ایران باستان

7

موقعیت مکانی

9

کوه زندان سلیمان

9

آبگرم تخت سلیمان

10

قلعه بلقیس

11

چطور به این مکان برویم

11

منابع

14

 

 

مقدمه

در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است که برپایه افسانه‌های ایرانی سبب نامیدن آن این بوده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آوردند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را در آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامور گشت.

این محل را هم اکنون با نام تخت سلیمان مینامند.

تاریخچه و موقعیت

 مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان که در 45 کیلومتری شمال شرقی شهر ستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، با وسعتی معادل 5/12 هکتار به عنوان یکی از محوطه های تاریخی مهم کشور محسوب می گردد. در این منطقه نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه می شود. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی می باشد. که ساختمان آتشکده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترین معبد مورد احترام حکومت مذکور ایفا می نماید و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب می شده و آتشکده ساسانی آذر گشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد « تخت سلیمان » نام گرفت.

 

 وسیع ترین تاسیسات مذهبی و اجتماعی مجموعه مربوط به دوره ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است. بقایای آثار معماری این مجموعه متعلق به یکی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخره دوره ساسانی در قرن 6 م به شمار می آید.
 بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین مبین اسلام توسط ایرانیان ، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو و پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هـ.ق تعداد اندکی از معتقدان آئین باستان ایران در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده می شده، بعدا" نیز محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوعی تا قرن 11 هـ.ق ادامه حیات می دهد.

 

جهانی شناخته شد و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست تهیه است.

محوطه باستانی تخت سلیمان در آذربایجان، به مساحت 74 کیلومتر مربع چهارمین اثر تاریخی است که سکوت 24 ساله ایران در عرصه بین المللی را شکست و در سال 1382 در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید و بار دیگر کارشناسان یونسکو را بر آن داشت تا اثر ارزشمند دیگری از ایران را مورد بررسی قرار دهند .

این محوطه تاریخی یادگاری از دوران ساسانی است. آن زمان که سه آتشکده بسیار مهم در ایران وجود داشت و اکنون تنها آثاری از آتشکده آذر گشسب به جای مانده و با نام تخت سلیمان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تخت سلیمان

مطالعات مجتمع توریستی اقامتی خدماتی بین راهی تخت سلیمان

اختصاصی از نیک فایل مطالعات مجتمع توریستی اقامتی خدماتی بین راهی تخت سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطالعات مجتمع توریستی اقامتی خدماتی بین راهی تخت سلیمان


مطالعات مجتمع توریستی اقامتی خدماتی بین راهی تخت سلیمان

چکیده
 
این مقاله یک طرح پژوهشی در مورد خدمات حمل و نقل و پذیرایی در راههای بین شهری و شهرهای توریست پذیر در ایران است و در آن جایگاه مجتمع های “توریستی اقامتی خدماتی بین راهی”)مجتمع های خدماتی رفاهی ومجتمع های تفریحی توریستی) مورد بررسی قرار گرفته است. تا کنون برنامه ریزی استقرار این مجتمع ها بیشتر بر عهده مهندسان حمل و نقل بوده است، لیکن با توجه به اینکه عملاً این مجتمع ها کارکردهایی فراتر از تامین خدمات رهگذران جاده ها بر عهده دارند، ضروری به نظر می رسد که ضمن توجه به اصول محتوایی، ابعاد منطقه ای و فرا منطقه ای این مجتمع ها نیز در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد.
 
به منظور بررسی جایگاه مجتمع های “توریستی اقامتی خدماتی بین راهی”از دیدگاه برنامه ریزی شهری و منطقه ای، در این مقاله از شیوه توصیفی کاربردی استفاده شده است، لذا با توجه به آنکه دانش برنامه ریزی شهری و منطقه ای نسبت به پدیده های پیرامون نگاهی جامع نگر و نظام مند دارد، این مقاله ابعاد اقتصادی، بازرگانی؛اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی، بصری و زیست محیطی موضوع وبه دلیل اینکه این مجتمع در کنار یک بنای تاریخی قرار می گیرد آشنایی با توریسم و جهانگردی را مورد بررسی قرار داده است.
 
 در این بررسی، به این مجتمع های “توریستی اقامتی خدماتی بین راهی”به عنوان عضوی از یک نظام زیستی که با حوزه تحت استقرار خود دارای ارتباط متقابل، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری اند، نگریسته شده است. بر این پایه اعتقاد برآن است که مجتمع های کارکرد منطقه ای و فراتر از تأمین خدمات مورد نیاز رهگذران جاده ها دارند. هدف از این بررسی دستیابی به نتایجی در جهت نیل به اهدافی همچون توسعه پایدار منطقه ای و رشد و توازن منطقه و توسعه صنعت گردشگری می باشد.
 
برای نیل به این هدف در دانش برنامه ریزی شهری و منطقه ای ابزارهایی مورد توجه قرار می گیرد که ضمن سامان بخشی به تأسیسات بین راهی و توریسم پذیری را به عنوان عامل مکملی در جهت رشد و توسعه منطقه ای مطرح سازد. بدین منظور با اتکا به روش شناسی برنامه ریزی شهری، ابتدا معیارهایی در جهت مکان یابی و طراحی مجتمع های”توریستی اقامتی خدماتی بین راهی” ارائه می گردد و سپس عناصر خدماتی مستقر در این مجتمع ها با تأکید بر نقش منطقه ای آنها بر شمرده می شود.
 
 پیش گفتار
 
چند سالی است که احداث مجتمع های “توریستی اقامتی خدماتی بین راهی”در جاده های کشورو در کنار آثار تاریخی به منظور رفاه حال مسافران و جذب هرچه بیشتر توریست داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفته است ولیکن قابلیت بلقوه بسیاری در این مجتمع ها نهفته است که میتوان از آنها در جهت نیل به اهداف بزرگتری همچون «توسعه منطقه ای» و «توازن منطقه ای » بهره برد. از سوی دیگر در نظر گرفتن نقش های جدید برای این مجتمع ها ضمن آنکه می تواند گام مهمی در جهت توسعه پایدار مناطق تلقی گردد باعث آن می شود که ادامه فعالیت این مجتمع ها و گسترش دامنه فعالیت آنها از نظر اقتصادی توجیه پذیر باشد. در این زمینه تبعات مثبت احداث این مجتمع ها به ویژه جنبه های گردشگری و نقش آنها در توسعه پایدار منطقه ای همراه با تأثیرات متقابل آنها بر مردم منطقه و جهانگردان تا به حدی است که بعضاً این الزام را ایجاب می کند که نهادهای اجرایی برای احداث این مجتمع ها و کمک به استقرار فعالیت آنها پیشقدم شوند.
 
استان آذرباییجان غربی وبه ویژه شهرستان تکاب به علت داشتن پتانسیل های  مناسب جهت گردشگری وجذب توریست می تواند از قطب های توریستی کشور گردد. تکاب با داشتن آثار تاریخی از جمله “تخت سلیمان” که دارای قدمت دوهزار ساله و همچنین داشتن آب و هوای مناسب و دارای دید و منظرهای  زیبا و طبیعت بکر و دست نخورده و زیبای منطقه پتانسیل لازم را برای جذب توریست داخلی و خارجی دارا می باشد. به همین دلیل ایجاد یک مجتمع “توریستی اقامتی خدماتی بین راهی” درکنار تخت سلیمان و در مسیر تکاب – دندی (یکی ازشهرهای استان زنجان) می تواند ضمن جلوگیری از هجوم کاربری های نامتجانس در منطقه امکانات لازم را در جهت رفع مشکلات کنونی و ایجاد یک فضای دلنشین برای بازدیدکنندگان ضمن معرفی بیشتر مردم منطقه را فراهم نمایید.
 
فهرست  مطالب                                                                                
 
 
 
عناوین                                                                                                 صفحه
 
     
 
فصل اول: مطالعات پایه
 
۱-۱- تعاریف و واژه ها ……………………………………………………………………………………………..۲
 
۱-۱-۱- آشنایی با توریسم و جهانگردی ………………………………………………………………………۲
 
۱-۱-۲- تعریف جهانگردی ………………………………………………………………………………………..۲
 
۱-۱-۳- مفهوم مرکز توریستی …………………………………………………………………………………….۲
 
۱-۲- تاریخچه جهانگردی در ایران ……………………………………………………………………………..۳
 
۱-۲-۱- جایگاه ایران در صنعت توریسم ……………………………………………………………………..۵
 
۱-۳- توریسم و تاثیرات آن بر محیط …………………………………………………………………………..۶
 
۱-۳-۱- تاثیرات مثبت ……………………………………………………………………………………………….۶
 
۱-۳-۲- تاثیرات منفی ………………………………………………………………………………………………..۶
 
۱-۴- مفهوم مرکز خدماتی رفاهی ……………………………………………………………………………….۷
 
۱- ۵- سوابق مجتمع های خدماتی – رفاهی …………………………………………………………………۷
 
۱-۵-۱- سوابق تاریخی ……………………………………………………………………………………………..۷
 
۱-۷-۲- سوابق جهانی ……………………………………………………………………………………………….۸
 
فصل دوم: مطالعات تکمیلی
 
۲-۱- بررسی نقش های مجتمع های خدماتی – رفاهی بین راهی ………………………………….۱۱
 
۲-۲- در نظر گرفتن عناصر ویژه خدماتی در مجتمع ها ………………………………………………..۱۳
 
۲-۲-۱- واحدهای خدماتی حافظ محیط زیست ………………………………………………………….۱۳
 
۲-۲-۲- واحدهای خدماتی اقتصادی …………………………………………………………………………۱۴
 
۲-۲-۳- واحدهای خدماتی اجتماعی فرهنگی …………………………………………………………….۱۴
 
۲-۲-۴- واحدهای خدماتی رفاهی …………………………………………………………………………….۱۴
 
۲-۲-۴- واحدهای خدماتی رفاهی …………………………………………………………………………….۱۵
 
۲-۲-۶- واحدهای خدماتی تأمینی، انتظامی، نظارتی و امدادی ………………………………………۱۵
 
 
 
فصل سوم: مطالعات تطبیقی
 
۳-۱- بررسی نمونه های موردی ………………………………………………………………………………..۲۱
 
۳-۱-۱- موزه آکروپلیس یونان ………………………………………………………………………………….۲۱
 
۳-۱-۲- هرم  لوور …………………………………………………………………………………………..۲۲
 
۳–۳-۱ مجتمع توریستی مهتاب ……………………………………………………………………………….۲۳
 
۳-۱-۴- مجتمع خدماتی رفاهی مارال ستاره ……………………………………………………………….۲۵
 
 
 
فصل چهارم: مطالعات بستر طرح
 
۴-۱- معرفی استان …………………………………………………………………………………………………..۲۷
 
۴-۲- بررسی  شاخص های جمعیتی استان …………………………………………………………………۲۸
 
۴-۲-۱ بررسی  شهرنشینی و روستانشینی در استان ………………………………………………………۲۹
 
۴-۳- شهرستان تکاب ………………………………………………………………………………………………۳۰
 
۴-۳-۱- تقسیمات کشوری ……………………………………………………………………………………….۳۱
 
۴-۳-۲- دین و زبان وفرهنگ ……………………………………………………………………………………۳۲
 
۴-۳-۳- زبان و گویش …………………………………………………………………………………………….۳۲
 
۴-۳-۴ اقتصاد و صنایع …………………………………………………………………………………………….۳۲
 
۴-۴- مناطق گردشگری شهرستان تکاب …………………………………………………………………….۳۳
 
۴-۴-۱- تخت سلیمان و آتشکده آذرگشسپ ………………………………………………………………۳۳
۴-۴-۲- کوه زندان سلیمان ……………………………………………………………………………………….۳۷
 
۴-۴-۳- آبگرم تخت سلیمان …………………………………………………………………………………….۳۷
 
۴-۴-۴- چمن متحرک چملی ……………………………………………………………………………………۳۷
 
۴-۴-۵- قلعه بلقیس ………………………


دانلود با لینک مستقیم


مطالعات مجتمع توریستی اقامتی خدماتی بین راهی تخت سلیمان

دانلود زندگی نامه حضرت سلیمان علیه السلام

اختصاصی از نیک فایل دانلود زندگی نامه حضرت سلیمان علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود زندگی نامه حضرت سلیمان علیه السلام


دانلود زندگی نامه حضرت سلیمان علیه السلام

لینک و پرداخت دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

 

تعداد صفحه:8

 

 

 

 

فهرست

 سلیمان و برادر ریاست طلب

آشوب داخلی بیت المقدس

سلیمان علیه السلام و مور

سلیمان و بلقیس

هدایای بلقیس به سلیمان علیه السلام

وفات سلیمان

تخت بلقیس نزد سلیمان آمد

مقدمه

داودعلیه السلام براریکه سلطنت بنی اسرائیل تکیه زده و در اختلافات و درگیری آنها قضاوت و داوری می کرد، امور سیاست و اقتصاد قوم را به درایت و کفایت اداره می کرد و هر روز بنی اسرائیل نزد داود می آمدند و سرگذشت زندگی و مشکلات خویش را بیان می داشتند و نزاعهای خود را تشریح و استدلال می کردند و داود هم در تمام موارد با عدل و داد حکم می نمود. در این دوران سلیمان که یکی از فرزندان داود بود تنها یازده سال از عمرش می گذشت. داود پیرمردی ضعیف و نحیف بود که هر آن امکان وداع او با زندگی می رفت و همواره فکر آینده مملکت و کشور او را نگران می ساخت و در این فکر بود که چه کسی پس از وی می تواند زمام امور و اداره کشور را به دست بگیرد. داود گرچه فرزندان بسیاری داشت ولی سلیمان که کودکی خردسال بود، از جهت علم و حکمت برآنان برتری داشت آثار عقل و درایت از سیمای او هویدا و هوش و درایت او بر همه آشکار بود و امور مردم را با تیزبینی و عاقبت اندیشی اداره می کرد. عادت داودعلیه السلام بر این بود که در مجلس قضاوت خویش، فرزند خود سلیمان را حاضر می ساخت، تا به قدرت قضاوت و استدلال خود بیفزاید، لذا سلیمان همیشه در مجلس قضاوت پدر خویش حاضر بود، تا در پرتو افکار پدر، چراغی برای آینده خود بیفروزد و در آینده به هنگام برخورد با مشکلات و مسائل اداره مملکت از پرتو آن بهره گیرد. در یکی از مجالس که داود پیغمبر بر کرسی قضاوت خود نشسته بود و سلیمان نیز در کنار وی حضور داشت، دو نفر، برای طرح نزاع نزد داود علیه السلام آمدند،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود زندگی نامه حضرت سلیمان علیه السلام