لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
با توجه به سؤالات عزیزان در مورد موضوعات مطرحشده در کتاب «سیاحت غرب»، قبل از آنکه وارد بحث شویم لازم است عرض کنم؛ عزیزانی که فقط از طریق فیلم و نوارهایی که از آن کتاب تهیّه شده است، با سخنان آیتالله قوچانی آشنا شدهاند متوجّه باشند بسیاری از موضوعاتِ کتاب در نوار و فیلم یا فرو گزارده شده و یا درست تعبیر نشده است، امیدوارم آماده باشید تا موضوع را با دقت بیشتر و بر مبنای کتاب دنبال کنیم.
کتاب طوری است که سطر، سطرِ آن احتیاج به شرح دارد در حالیکه چنین فرصتی فعلاً برای من و شما نیست، عمده آن است که متوجّه شویم این کتاب گزارش سیر برزخی آیتالله قوچانی است، نه اینکه ایشان داستانسرائی کرده باشند، در مرتبهی بالاتر از آنچه برای جناب آقای قوچانی منکشف شده، گزارشهای معراجی پیامبر خدا( است. حضرت در یکی از سفرهای معراجی خود با جهنّمیان روبهرو میشوند و گزارش مفصّلی از وضع آنها میدهند که چگونه عدّهای به صورت میمون و خوک بودند و اینکه عدهّای صورتشان بر زمین و پاهایشان بالا بود و بعضی کور بودند و الی آخر... و سپس خصوصیّات دنیایی هر کدام را برمیشمارند. منظور آنکه ابتدا باید متوجّه باشیم موضوع کتاب سیاحت غرب، موضوع کشفیّات برزخی آیتالله قوچانی میباشد، به همین جهت هم اسم آنرا سیاحت غرب گذاشتند، غرب در اینجا یعنی عالَمی که زندگی در آن غروب میکند.
چون فرصت کافی برای شرح مفصل نیست سعی میشود با طرح بعضی از قسمتهای آن، پیام کلّی ایشان برای عزیزان روشن شود. شرط فهم این کتاب علم به تجرّد نفس است تا بدانید بدن ما حقیقت ما نیست و ما بدون این بدن هستیم و بدن برای ما حجابی است که مانع ارتباط با عالم غیب و قیامت میشود. ما همین حالا که اینجا نشستهایم سه جسم داریم، یکی جسم مادی که فعلاً در این دنیا با آن زندگی میکنیم، و یکی جسم برزخی و دیگری هم جسم قیامتی. با رفتن جسم مادی، جسم برزخی ظاهر میشود و با رفتن جسم برزخی، جسم قیامتی ظاهر میگردد، شما در خواب با جسمی شبیه جسم برزخی خود روبهروئید، به همین جهت در خواب هم دست و پا و به طور کلّی بدن دارید، هرچند جنس آن برزخی است و مادی نیست.
جسم مادی و توجّه ما به آن مانع و حجاب رؤیت عالم برزخ است، وقتی ما مُردیم و بدن ما را در قبر گذاشتند و سنگ لحد را روی آن قرار دادند، همین که توجه نفس ما از دنیا منصرف شد، یکمرتبه خود را با عالم برزخ روبهرو مییابیم، چون تا سنگهای لحد را روی شخص متوفی نگذاشته بودند، هنوز امید داشت بدنش را به کار بگیرد و بلند شود و لذا نظرش به بدنش بود و همین توجّه به بدن، حجاب او بود در دیدن برزخ، ولی وقتی دیگر امیدش به بدنش قطع شد و نظرش از آن منصرف شد و به خود آمد، یکمرتبه خود را با عالم برزخ روبهرو مییابد. این نکته را از آن جهت عرض کردم تا روشن شود علت آنکه ما خود را در برزخ نمییابیم به جهت توجّه به بدن است، و لذا هر کس توجّه خود را به بدن کم کند کموبیش نگاهش به برزخ باز میشود.
مَن مُردم
اگر ملاحظه فرموده باشید آیتالله نجفیقوچانی در ابتدای کتاب میفرمایند: «من مُردم» و بیماری بدنی که داشتم، دیگر ندارم. یعنی به عالم برزخ منتقل شد و حالا با بدنی روبهروست که دیگر آن بدن قبلی نیست، بدنی که پیری و مریضی برایش نیست.
عرضم این بود که اوّلاً: باید متوجّه تجرّد نفس بود. ثانیاً: باید متوجّه بود که در برزخ و قیامت، عقاید و اخلاق و اعمال ما صورت پیدا میکنند و جسمانی میشوند، یعنی نماز شما آنجا به صورت یک ملک در کنار شما قرار میگیرد. آنهم در قبری که همان برزخ است، إنشاءالله بحث قبر را در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» دنبال بفرمایید، که حضرت صادق( میفرمایند: «قبر همان برزخ است، از روز مرگ انسان تا روز قیامت». و آن برزخ مثل روح ما که حیات و شعور دارد، شعور دارد و حرف میزند و برای بعضی چون بهشت است و برای بعضی چون جهنّم به آنها فشار میآورد. اعمال ما در قبر که همان برزخ باشد صورت خاصّ خود را پیدا میکند. از حضرت صادق( داریم که:
«اِذا ماتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فی قَبْرِه سِتَةُ صُوَرٍ، فیهِنَّ صُورَةٌ هی اَحْسَنَهُنَّ وَجْهاً وَ اَبْهاهُنَّ هَیْئَةً وَ اَطْیَبَهُنَّ ریحاً وَ اَنْظَفَهُنَّ صُوَرةً. قال: فَیقِفَ صورةٌ عَنْ یَمینِهِ، وَ اُخْری عَنْ یَسارِه، وَ اُخْری بَیْنَ یَدَیْه، وَ اُخِری خَلْفَهُ، وَ اُخْری عِنْدَ رِجْلَیْهِ، وَ تَقِفُ الَّتی هِیَ اَحْسَنَهُنَّ فَوْقَ رَأْسِهِ. فَاِنْ اَتی عَنْ یَمینِهِ مَنَعَتْهُ الَّتی عَنْ یَمینِهِ، ثُمَّ کَذلِکَ اِلی اَنْ یُوْتی مِنَ الْجِهاتِ السِّتْ. قالَ: فَتَقُولُ اَحْسَنَهُنَّ صُورَةً وَ مَنْ اَنْتُمْ جَزاکُمُ اللهُ عَنّی خَیْراً؟ فَتَقُولُ الَّتی عَنْ یَمینِ الْعَبْد: اَنَا الصَّلوة، وَ تَقُولُ الَّتی عَنْ یَساره: اَنَا الزَّکاة، وَ تَقُولُ الَّتی بَیْنَ یَدَیْه: اَنَا الصِّیام، وَ تَقُولُ الَّتی خَلْفَه: اَنَا الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةَ، وَ تَقُولُ الَّتی عِنْدَ رِجْلَیْه: اَنَا بِرُّ مَنْ وَصَلْتَ مِنْ اِخْوانِک، ثُمَّ یَقُلْنَ: مَنْ اَنْتَ؟ فَاَنْتَ اَحْسَنُنا وَجْهاً، وَ اَطْیَبُنا ریحاً، وَ اَبْهانا هَیئَةً، فَتَقول: اَنَا الْوِلایَةُ لِآلِ محمَّدٍ(».
وقتی که بندهی مؤمن وفات نمود، شش صورت با وی داخل قبر(برزخ) میشوند، در حالیکه یک صورت در میان آنها از بقیّهی صورتها از لحاظ قیافه زیباتر و از جهت هیکل جذّابتر و از نظر رایحه، خوشبوتر و از
تحقیق درباره انکشافات صور برزخی درکتاب سیاحت غرب