در این تحقیق سعی بر آنست که افکار عقاید و شخصیت مولانا مورد بررسی قرار گیرد به همین خاطر به شرح کوتاهی از سرگذشت مولانا از آغاز عمو تا انجام می پردازیم و کوشش خود را در بررسی موارد ذکر شده می گذاریم.
مولوی حدود 68 سال عمر کرد ولادتش در بلخ روز ششم ربیع الاول از سال 604 و وفاتش در قوینه از بلادروم پنجم ماه جمادی الآخر سنه 672 هجری قمری واقع شد همان سال که نابغه فلسفه و ریاضی خواجه نصیرالدین طوسی وفات یافت پدر مولوی سلطان الطماء شیخ بهاء الدین محمد ولد فرزند حسین بلخی از بزرگان علما و عرفای ممتاز عصر خود که ظاهراً نسبت خرقه تصوف به شیخ نجم الدین کبری متوفی 618 هـ . ق می رسانید.
آباء اجراء مولوی همه از مردم بلخ بودند که در آن روزگار یکی از کریسهای ایالت پهناور خراسان شمرده می شد. بهاءالدین ولد در حدود 616 هـ . ق که تازه آوازه هجوم مغولان ببلاد خوارزم بگوش می رسید با فرزندش مولوی که در آن تاریخ تقریباً 13 ساله بود و دیگر اعضای خانواده و جمعی از ندم و حشم بقصد زیارت بیت الله از بلخ سفر کرد.
معروف است که چون در اثنای آن سفر به نیشابور رسید بزیارت شیخ عطار رفت و شیخ عطار نسخه یی از مثنوی « اسرارنامه » خود را که منظومه عرفانی اخلاقی در بحر فرج مسدس محذوف مقصور1 حدود سه هزار سیصد بیت است و با این بیت آغاز میشود.
بنام آنکه جان را نوردین داد خرد را در فراوانی یقین داد هدیه کرد و به بهاء الدین ولد گفت « زود باشد که این پسر تو آتش در سوختگان عالم زند ». باری بهاءالدین ولد بعد از سفر مکه در توالی سال 617 هـ . ق گزارش به آسیای صغیر و کشور روم افتاد در آن تاریخ که سلطان علاء الدین --- سلجوقی آنجا سلطنت می کردو وزیری بلک فطرت و عارف مسلک و دانش دوست بنام معین الدین پروانه داشت که هم سلطان و هم وزیر دانشمندش هر دو گوهرشناس بودند و قدر آن مهمانان عزیز را بنکو می دانستند و بدین سبب در تنظیم و تکریم و تهیه وسایل آسودگی و رفاه حال ایشان دقیقه کوتاهی و اهمال ننمودند و بهیمن خلق و صفا و خلوصم ضمیر ، ----- بلند پرواز را صبر کردند که با پروبال همت در فضایی وسیع تر و برتر از آسمانها بال گشاد وقاف تا....
57 صفحه وورد
افکار و عقاید مولانا