یکی از تحولات اساسی مدیریت امروزی، تحول در نحوۀ نگرش به سازمان است و فرهنگ سازمانی بهعنوان بستر میتواند مانع یا ترغیبکنندۀ خلاقیت و نوآوری در سازمانها باشد. هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنیآموزش و پرورش استان مازندران است. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است و بهصورت میدانی اجرا شده است. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 364 نفر بود که بهصورت تصادفی طبقهای از میان مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران تعیین شد. برای جمعآوری اطلاعات از سه پرسشنامۀ ویژگیهای فردی، فرهنگ سازمانی ساشکین (2001) (84/0α=) و خلاقیت رندیسپ (1986) (83/0α=) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماریکولموگروف-اسمیرنف ((KS و ضریب همبستگی اسپیرمن برای به آزمون گذاشتن فرضیههای تحقیق در سطح معناداری 05/0=α- با استفاده از نرمافزار 19SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد میزان خلاقیت معلمان 22/181، مدیران 65/181 و میزان خلاقیت کل آزمودنیها 49/181 از نمرۀ کل 250 بوده است. همچنین در میان مؤلفههای فرهنگ سازمانی، قدرت فرهنگ سازمانی با 82/3 بیشترین میانگین و هماهنگی در گروه کاری با 15/3 کمترین میانگین را دارد. همچنین میانگین فرهنگ سازمانی 37/3 از نمرۀ کل 5 برای کل آزمودنیها به دست آمد که نشاندهندۀ در حد متوسط بودن فرهنگ سازمانی است. همچنین بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران رابطۀ معناداری وجود دارد (002/0α=) و تنها بین مؤلفۀ قدرت فرهنگ سازمانی با خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی رابطۀ معناداری وجود ندارد (301/0α=). با توجه به یافتههای تحقیق چنین استنباط میشود که سازمانها میتوانند با توافق بر سر ارزشها و باورهای موجود در سازمان، تطابق با تغییر، توجه به افراد، هماهنگی در کار و همسو کردن اهداف فردی و سازمانی به افزایش خلاقیت افراد کمک کنند.
نوع فایل : پی دی اف تعداد صفحات :15
ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت مدیران و معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش استان مازندران