نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

توقیف اموال فکری

اختصاصی از نیک فایل توقیف اموال فکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

توقیف اموال فکری


توقیف اموال فکری

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق مالکیت فکری

127 صفحه

چکیده:

مطابق با تبصره ماده 65 قانون اجرای احکام، تصنیفات و تألیفات و ترجمه‌هایی که هنوز به چاپ نرسیده، بدون رضایت مصنف و مؤلف و مترجم و در صورت فوت آنان، بدون رضایت ورثه یا قائم مقام آن توقیف نمی‌شود. در واقع، تا زمانی که اثر در گردش اقتصادی قرار نگرفته است، قابلیت توقیف ندارد. نکته حایز اهمیت در این رابطه این است که به موجب بعضی از قوانین در مورد توقیف و انتقال قهری مال فکری، اگر سابقه‌ای از انتقال ارادی برای مالک اثر فکری در دسترس نباشد، انتقال قهری را غیرممکن می‌دانند. به عبارت دیگر، تنها زمانی می‌توان اموال فکری را توقیف، مصادره یا انتقال داد که در گذشته، مالک اثر فکری به صورت ارادی به انتقال آن مبادرت کرده باشد. در هر صورت، هرگاه اثر به انتشار یا عرضه عمومی رسیده باشد، طلبکاران می‌توانند تقاضای صدور قرار توقیف از دادگاه نموده و این حقوق را  برای تأمین طلب خود توقیف نمایند و طلبکاران می‌توانند از محل توقیف آن اموال، طلب‌های خود را استیفا کنند یا حداقل به طور موقت، آن اموال را از دسترس سایر طلبکاران خارج نمایند. در این رساله، با توجه به کمبود  نص قانونی در مورد توقیف مال فکری (جز تبصره ماده 65 قانون اجرای احکام مدنی و ماده 183 آئین نامه اجرایی قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم  تجاری مصوب 1387 )، به دنبال بررسی امکان توقیف و شرایط اجرای آن در رابطه با این دسته از اموال هستیم.

کلیدواژگان:

مال فکری، مالکیت ادبی و هنری، مالکیت صنعتی، حق کسب و پیشه و سرقفلی، توقیف، اجرای احکام مدنی


دانلود با لینک مستقیم


توقیف اموال فکری

دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
عصر حاضر عصر اقتصاد دانش محور نامیده شده است. در این دوران توجه مدیران سازمانها به مقوله¬هایی همچون دانش و خلاقیت جلب شده و در پی آن سازمانهای دانش¬گرا نسبت به سازمانهای عمل¬گرا اهمیت بیشتری یافته¬اند. صاحبنظران معتقدند دهه¬ی 80، دهه¬ی جنبش کیفیت، ده¬ی 90، د¬هه¬ی مهندسی مجدد (بهبود فرایند کسب و کار و کاهش هزینه¬ها) و دهه¬ی کنونی، دهه¬ی مدیریت دانش است. در اقتصاد دانش محور، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می¬کنند و می¬میرند و موفق¬ترین سازمانها آنهایی هستند که از این دارایی¬های ناملموس به نحو بهتر و سریع¬تر استفاده می¬کنند. در حقیقت اهمیت روز افزون دانش صرفاً یک متغیر دیگری به فرایند تولید اضافه نمی¬کند؛ بلکه دانش قواعد بازی را به طور گسترده و بنیادی تغییر می¬دهد. امروزه توان تولید ثروت سازمانها مبتنی بر دانش است. مطالعات اخیر نشان می¬دهد که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب¬ و کار است. لذا در این مقاله سعی شده است با ارائه مفاهیم مرتبط با این دارایی باارزش، اهمیت آن یادآوری شود.

 

واژه¬های کلیدی: اقتصاد دانش محور، سازمانهای دانش¬گرا، مدیریت دانش، دارایی¬های ناملموس

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:
تا دهه‌ی 1980 مدیریت واحد‌ تجاری، محیط کار و ساختار صنعت را به عنوان مبنای درک مزیتهای رقابتی مدنظر قرار می‌داد. در این دوران نقش مدیریت تنها یافتن راهی برای ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف و رفع موانع ورود کالا به این بازارها بود. در طول دهه‌ی 1980 میلادی رویکرد تمرکز بر محیط کار و صنعت با چالشهای زیادی روبرو شد. در این دوره با بررسی برخی واقعیات ثابت شد که مزیت رقابتی تنها با ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف در یک صنعت خاص حاصل نمی‌شود؛ بلکه عمده‌ترین دلیل مزیت رقابتی، تفاوت در انواع مختلف منابع سازمانی است. (Barney,1991,101)
از آن زمان به بعد، نگاه مدیریت واحدهای انتفاعی به جای محیط و صنعت به ‌طور جدی به منابع درون سازمانی معطوف شده است. منابع غیر عینی که از آن با عناوینی چون دانش، دارایی نامشهود دارایی راهبردی و ... نیز یاد می‌شود، مهمترین منابع درون سازمانی هستند که واجد شرایط ایجاد و افزایش مزیتهای رقابتی پایدار می‌باشند. مقارن با انقلاب فناوری اطلاعات و توسعه‌ی سریع فناوری برتر، از دهه¬ی 1990 الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و در نتیجه، عامل دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه‌های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی شد. به بیان دیگر اقتصاد صنعتی جای خود را به اقتصاد دانش محور داد. در اقتصاد صنعتی عامل اصلی تولید ثروت اقتصادی، داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول و ماشین¬آلات و ... می‌باشد و ترکیب این عوامل است که در نهایت موجب تولید ثروت می‌شود. در این نوع اقتصاد، دانش به عنوان کلیدی¬ترین عامل ایجاد ارزش و ثروت، نقش ناچیزی ایفا می‌کند. (Chen,et al.,2004,198)
در اقتصاد دانش محور به دانش و سرمایه فکری به عنوان عامل اصلی تولید ثروت در مقایسه با سایر داراییهای مشهود و فیزیکی جایگاه مهمتری اختصاص می‌یابد. در بازارهای رقابتی فعلی که هدف سازمانها کسب سهم بیشتر بازار از طریق ایجاد مزیتهای رقابتی است، موفقیت یک سازمان در گروی بکارگیری و مدیریت عنصر دانش و سرمایه فکری در تمامی ابعاد سازمانی است.
پیدایش سرمایه فکری:
سرمایه فکری همواره در اطراف ما بوده است؛ اما تا چند سال پیش آن را به عنوان یک سرمایه¬ی کلیدی نمی-شناختیم. در سال 1994 مقالاتی در این زمینه منتشر شد. این مقالات موجب شد توجه دنیای تجارت به این موضوع جلب شود. در سال 1995 شرکت اسکاندیا که بزرگترین شرکت خدمات بیمه و مالی در اسکاندیناویا است؛ اولین گزارش را در مورد سرمایه فکری منتشر کرد. همچنین کانادین امپریال بانک او کامرس که یکی از هفت بانک بزرگ ایالت متحده است، برنامه¬ای تهیه کرد تا به بنگاههای دانش¬مدار که بر مبنای سرمایه فکری ارزشگذاری شده بودند، وام دهد. موسسات ارنست اند یانگ و آرتور اندرسن هم از اولین موسسات حسابرسی بودند که به تهیه¬ی ابزار سرمایه فکری برای صاحبکاران خود پرداختند. در سال 1996، کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا همایشی با موضوع محوری سرمایه فکری ترتیب داد. در این گردهمایی یکی از سخنرانان پیش¬بینی کرد که روزی سرمایه فکری قلب گزارشهای سالانه¬ی بنگاه¬های اقتصادی خواهد شد. وی همچنین به بنگاه¬ها توصیه کرد که به افشاء داراییهای مخفی در یادداشتهای توضیحی بپردازند. (مجتهدزاده،1381،8-7)
پروفسور مایکل هاو در سال 2001 در مقاله¬ای با عنوان « پیدایش فناوریهای جدید و کاربرد آن برای سرمایه فکری سازمانها » گفت: « حسابداری بهای تمام شده با ابزار یک اقتصاد مبتنی بر تولید به اندازه¬گیری یک اقتصاد خلاق می-پردازد. برای مثال، اقلام ترازنامه¬های سنتی قابل اتکا نیستند زیرا داراییهای مبتنی بر دانش سریعتر مستهلک می¬شوند. ». (همان منبع،8)
اقتصاد دانش ‌محور:
از ابتدای تاریخ بشر تا اواسط قرن بیستم، استفاده از تواناییهای جسمانی کارگران، بکارگیری گسترده¬ی داراییهای فیزیکی و تجارت بر مبنای قدرت نقدینگی زیاد مالکان واحد‌های تجاری، نقش پر رنگی در اقتصاد و تجارت جهانی داشته است. مقارن با پایان جنگ جهانی دوم، برخی از کشورهای دنیا اهداف اقتصادی خود را بر مبنای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و ایجاد رفاه اقتصادی برای ملتهای خود قرار دادند. در همین زمان بود که به تدریج نقش و اهمیت دانش در اقتصاد و تجارت مورد توجه سران کشورهای مذکور قرار گرفت. (Zhou and Frank,2003,37)
امروزه جهان در مرحله¬ی خیز نوین دیگری واقع شده است و اقتصاد مبتنی بر تولید جای خود را به اقتصاد مبنتی بر دانش و اطلاعات داده است. دانش و اطلاعات نقش اساسی در رشد و ایجاد ارزش افزوده در جوامع توسعه یافته و صنعتی دارد. در دو قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سامانه‌های اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و فناوری در رشد اقتصادی دراز مدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرارگرفت. مهمترین مشخصه‌های اقتصاد دانش محور عبارتند از:
 همه‌ی کالاها علاوه بر اینکه کاربر و سرمایه‌بر می‌باشند، دانش‌بر نیز می‌باشند.
 همه‌ی بخشهای اقتصاد دانش‌بر می‌باشند.
 در نگرش اقتصاد دانش محور، دانش و اطلاعات منابعی هستند که به عموم تعلق دارند.
 نیروی کار ارزان تعیین کننده‌ی مزیت اقتصاد دانش محور نیست.
 اقتصاد دانش محور در قبال تحولات سریع دانش، انعطاف‌پذیر است.
 اقتصاد دانش محور، دارای شرکتهای دانش محور می‌باشد.
 در اقتصاد دانش محور، صنعت نیز دانش محور است.
تفاوتهای اقتصاد سنتی و اقتصاد دانش محور:
برای ذکر تفاوتهای دو نوع اقتصاد فوق در ابتدا به اختصار دیدگاه اقتصاد سنتی درباره¬ی ابعاد گوناگون اقتصاد بیان و در ادامه ویژگیهای اقتصاد دانش محور بیان می‌شود:
در اقتصاد سنتی توسعه اقتصادی یکنواخت، خطی و کند است. انتخاب نوع کالاها مبتنی بر خواست تولید¬ کننده می‌باشد. علاوه بر این چرخه¬ی حیات کالا نیز در آن طولانی است. گردانندگان اصلی اقتصاد در آن شرکتهای بزرگ صنعتی هستند و گستره¬ی رقابت محدود به دامنه¬ی محلی‌، منطقه‌ای و ملی است. در این نوع اقتصاد، بازارها همگن و متجانس فرض می‌شود و یک برنامه¬ی مشخص بازاریابی در مورد همه¬ی آنها اجرا می‌شود. تحول‌پذیری فعالیت در اقتصاد صنعتی آهسته می‌باشد و این نگرش مدیریت است که انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد و راهبرد آن را تعیین می‌کند. در سازمانهای تولیدی، تولید به صورت انبوه است و منبع نوآوری آن پژوهش می‌باشد. منبع اصلی مزیت رقابتی در اقتصاد سنتی دسترسی آسان به مواد اولیه، نیروی کار ارزان، نقدینگی، کاهش هزینه¬ی تولید از طریق صرفه‌جویی¬های مقیاسی یعنی تولید انبوه می‌باشد. چگونگی اتخاذ تصمیم در اقتصاد سنتی به صورت عمودی یعنی از مدیران ارشد تا سطوح پایین کارکنان بوده و نگرش مدیریت به کارکنان به عنوان بخشی از هزینه تولید می‌باشد.
در اقتصاد دانش محور، توسعه¬ی اقتصادی دستخوش تغییرات بسیار شدید می‌باشد و به علت تحولات فناوری و رقابت، چرخه¬ی حیات کالاها در آن بسیار کوتاه مدت است و انتخاب نوع کالا نیز کاملاً مشتری محور است. گردانندگان اصلی اقتصاد دانش محور، شرکتهای دانش محور و کارآفرینان مبتکر می‌باشند و گستره¬ی رقابت در آن بین¬المللی است. در این اقتصاد بر پایه¬ی شرایط خاص هر بازار، برنامه¬ی بازاریابی متفاوت، کالای متفاوت، قیمت متفاوت و روشهای پیشبرد فروش متفاوت در نظر گرفته می‌شود. تحول‌پذیری رشته¬ی فعالیت در آن بسیار سریع و متناسب با انتظارات بازار است و این فرصتهای موجود در بازار است که به مدیریت دیکته می‌کند که در قبال انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد، راهبردهای متغیر داشته باشد. تولید در سازمانهای تولیدی به صورت منعطف بوده و منبع نوآوری آن تحقیق و ابتکار سازمان‌یافته است. جهت‌گیری اصلی فن‌آوری و روند حرکت آن در اقتصاد دانش محور به سمت رایانه‌ای کردن تمام مراحل طراحی، ساخت و... و همینطور بهره‌گیری از تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات می‌باشد. در اقتصاد دانش محور منبع اصلی مزیت رقابتی، برخورداری از تواناییهای ممتاز سازمانی، سرعت عمل سرمایه‌های انسانی، برخورداری از حمایت مشتریان و راهبردهای متغیر و پویا می‌باشد. در این اقتصاد مدل تجاری متکی بر مردم و دانش بوده و چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت نظر‌خواهی از افرادی است که وظایف و مسئولیتها بین آنها تقسیم شده است. در این اقتصاد از نظر مدیریت، کارکنان نوعی سرمایه‌ محسوب می‌شوند.
شرکتهای دانش محور:
همانطور که بیان شد یکی از ویژگیهای اقتصاد دانش محور وجود شرکتهای دانش محور در این اقتصاد می‌باشد. مقارن با گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانش محور، شرکتها نیز ناگزیر به استفاده¬ی گسترده از مفهوم دانش در همه¬ی ابعاد سازمانی می‌باشند. بدیهی است که استفاده¬ی گسترده و عمیق از دانش مستلزم بکارگیری مدیریت دانش است.
اصطلاح شرکتهای دانش محور، جهت توصیف شرکتهایی بکار می‌رود که سرمایه‌های فکری را مورد توجه قرار می‌دهند. شرکتهای دانش محور به این باور رسیده‌اند که سرمایه فکری، کلید سودآوری و تداوم فعالیت در بازارهای رقابتی است. در شرکتهای دانش محور، سودها از طریق تجاری کردن ایده‌های جدید و ابداعات و اثرات متقابل سرمایه‌های انسانی، ساختاری و ارتباطی حاصل می‌شود. امروزه تمامی سازمانهای کوچک و بزرگ نیازمند پیاده‏سازی مدیریت دانش در خود هستند تا از گردونه¬ی رقابت عقب نمانند. انعطاف‏پذیری و عکس‏العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمانهای امروزی است.
مفهوم سرمایه فکری:
در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی پژوهشگران، سازمانها و مراجع اقتصادی، حسابداری و مدیریت برای ارائه¬ی تعریفی جامع از سرمایه فکری صورت گرفته است. تعداد زیادی از محققان و دانشمندان رشته‌های مدیریت، علوم اقتصادی و حسابداری به تحقیق درباره¬ی سرمایه‌ فکری و ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند و از این رهگذر تعاریف گوناگونی را درباره¬ی سرمایه فکری ارائه کرده‌اند که در ادامه با برخی از این تعاریف آشنا می‌شویم.
 سرمایه فکری ماهیت فرار و سیال دارد و زمانیکه کشف شود و توسط سازمان مورد استفاده قرار گیرد، سازمان را در ورود به محیط‌ رقابتی یاری می‌رساند. (بونیتس 1996). (Bonits,1996,44)
 سرمایه فکری در برگیرنده¬ی همه¬¬ی فرایندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی‌شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند علائم تجاری و حق امتیازها و... می‌باشد که روشهای حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می‌دهد. (روس 1997). (Roos,1997,5)
 سرمایه فکری مشتمل بر حاصل جمع اعضای یک سازمان و تبدیل کاربرد عملی دانش اعضای سازمان است. (روس 1997). (Roos,1997,7)
 سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارایی) معنوی و تجربه است که موجب ایجاد ثروت می‌شود و در حال حاضر تعریف جامعی برای آن وجود ندارد. (استیوارت 1997). (Stewart,1997,5)
 سرمایه فکری از تفاوت بین ارزش بازاری یک واحد تجاری و هزینه¬ی جایگزینی‌ داراییهای آن بدست می‌آید. (ستارامان و همکاران 2002). (Seetharaman,et al,2002,136)
 سرمایه فکری جستجو و پیگیری استفاده¬ی موثر از دانش در مقایسه با اطلاعات می‌باشد. (بونیتس 1998). (Bonits,1998,69)
 سرمایه فکری را از منظر محاسباتی می‌توان به عنوان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری شرکتها تعریف کرد. (فاستر 2000). (Faster,2000,55)
 سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع‌آوری شده و به اشکال گوناگون برای تولید یک دارایی با ارزش‌تر مورد استفاده¬ی سازمان قرار می‌گیرد. (کلین 1994). (Klien,1994,10)
 سرمایه فکری یک اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش برای شرکت است. (ادوینسون 1997). (Edvinsson and Malone,1997,12)
 سرمایه فکری عبارت است از یک دانش سازمانی وسیع که برای هر شرکت منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می‌دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد. (موریتسن 2000). (Mouritsen,2000,32)
 سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می¬شود. سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و ... است و در سطح ساختاری چیزهایی مانند پایگاه داده¬ی‌ خاص هر مشتری، فناوری و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ و ... است. (هانس و همکاران 1997). (Haanes and Lowendahi,1997,14)
 برخی دیگر سرمایه فکری را به صورت شایستگی‌های یک شرکت در نظر گرفته‌اند که این شایستگی‌ها عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می‌تواند ارزش ایجاد کند که این کار از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صوت می‌گیرد. باید توجه داشت که این شایستگی‌ها فقط بوسیله¬ی افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی‌شود؛ بلکه گاهی اوقات بواسطه¬ی محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به شبکه¬ی همکاری بین شرکتها در یک منطقه¬ی خاص اشاره داشت.
یکی از سردرگمی¬هایی که اغلب در ارتباط با سرمایه فکری ایجاد می¬شود تفاوت آن با اصطلاحات دارایی فکری، دانش، اطلاعات و داده¬ است. هر یک از این موارد دارای تعاریف مستقل و در عین حال به هم وابسته¬ می¬باشند. چنانچه به داده¬ها ساختار داده شود اطلاعات را شکل می¬دهند که مصرف هدفمند اطلاعات به ایجاد دانش می¬انجامد. بر اساس تعریف، سرمایه فکری دانشی است که تغییر شکل یافته و به چیزی تبدیل شده که برای بنگاه ارزشمند است. دارایی فکری یا دارایی دانشی محصول این دانش تغییر شکل یافته (سرمایه فکری) است. بنابراین از دید حسابداری داراییهای فکری مانند حق اختراع یا اموال فکری دارای مانده¬ی بدهکار است در حالی که سرمایه فکری، جمع ثروت بنگاه است که در دارایی فکری سرمایه¬گذاری شده است و دارای ماند¬ه¬ی بستانکار است. (مجتهدزاده،1381،¬9)

 


انواع طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری:
همانطور که در مورد مفهوم و تعاریف سرمایه فکری توافق کلی میان محققان وجود ندارد، طبقه‌بندی جامع و فراگیری درباره¬ی اجزاء سرمایه فکری موجود نیست. در ادامه با برخی از مهمترین طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری آشنا می‌شویم:
1- طبقه‌بندی بونیتس در سال 1998 و 2000
بونتیس در طبقه‌بندی مورد نظر خود در سال 1998 سرمایه فکری را در سه بخش با عنوان سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم کرد. وی در سال 2000 طبقه‌بندی خود را به صورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختار، سرمایه ارتباطی و دارایی معنوی اصلاح نمود. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی دانش فردی کارکنان یک سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه ساختاری نیز کلیه¬ی داراییهای غیرانسانی و یا قابلیتهای سازمانی است که برای تامین نیازهای سازمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در طبقه‌‌بندی اولیه، بونیتس تنها بر سرمایه مشتری تاکید داشت. بدین معنی که محیط پیرامونی یک سازمان را تنها در مشتریان سازمان و چگونگی روابط با آنها جستجو می‌کرد. در طبقه‌بندی سال 2000 وی از سرمایه ارتباطی به جای سرمایه مشتری نام برد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه¬ی دانش موجود در روابط یک سازمان با محیط پیرامون خود شامل مشتریان، عرضه‌کنندگان، سهامداران، دولت، مجامع علمی و اطلاع‌رسانی و... است. با این وجود وی بر این نکته تاکید می‌کند که مهمترین جزء از اجزاء سرمایه ارتباطی، روابط با مشتریان است. بونیتس مالکیت معنوی را آن قسمت از داراییهای نامشهود می‌داند که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است. از آن جمله می‌توان به حق انتشار، حق اختراع و حق امتیاز اشاره کرد.
بونیتس معتقد است که در میان اجزاء سرمایه فکری، سرمایه انسانی نقش اساسی را ایفا می‌کند. وی بر وجود مجموعه‌ای از روابط متقابل میان اجزاء سرمایه¬ فکری تاکید می‌کند. به عقیده¬ی بونیتس تمامی اجزاء سرمایه فکری صرف¬نظر از میزان اهمیت آنها، زمانی منجر به دستیابی سازمان به اهداف خود می‌شوند که به طور هماهنگ و متناسب دارای تعامل با یکدیگر باشند. به عنوان مثال، اگر یک سازمان از نظر سرمایه انسانی در وضعیت مناسبی باشد ولی سرمایه ساختاری آن متعالی نباشد، نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه انسانی سازمان به صورت بهینه مورد بهره‌برداری قرار گیرد و به موازات همین نقیصه، بهره¬برداری از سرمایه ارتباطی نیز دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شود.
2- طبقه‌بندی روس در سال 1997
روس و گروه همکارانش نیز سرمایه فکری را به سرمایه انسانی شامل شایستگی، گرایشهای فکری و خلاقیتهای فکری، سرمایه ساختاری شامل همه¬ی ساختارهای سازمانی، فرایندهای اجرایی، حقوق معنوی سازمانی و داراییهای فرهنگی و سرمایه ارتباطی شامل مجموعه‌ی روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک سازمان اعم از مشتریان، تامین¬کنندگان مواد اولیه و سهامداران تقسیم می¬کند. روس و همکارانش طی مطالعات گسترده‌ای که بعدها انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به منظور ارائه¬ی تصویر شفاف و کامل از سرمایه‌ فکری بهتر است یک بخش دیگر به طبقه‌بندی قبلی خود اضافه کنند. آنها این بخش را سرمایه بهبود و بازسازی نامیدند. سرمایه‌ بهبود و بازسازی در برگیرنده¬ی حق اختراعهای جدید و تلاشهای آموزشی کارکنان می‌باشد.
3- طبقه‌بندی استیوارت در سال 1997
استورات در طبقه‌بندی خود، سرمایه فکری را در سه بخش سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ارائه کرد. این طبقه‌بندی تا حدود زیادی به طبقه‌بندی اولیه¬ی بونیتس شباهت داشت. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است که مهمترین دارایی یک سازمان محسوب می‌شوند. سرمایه ساختاری نیز به معنای دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه¬ی حق امتیازها و مارکهای تجاری سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه مشتری نیز کلیه¬ی اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
4- طبقه‌بندی بروکینگ
بروکینگ در طبقه‌بندی مورد نظر خود به چهار حوزه توجه دارد. این چهار حوزه عبارت است از داراییهای انسان محور، داراییهای زیرساختاری، مالکیت معنوی و داراییهای بازار. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، صلاحیتها، تجربه و تواناییهای حل مسائل و مشکلات و روشهای انجام وظیفه‌¬ی رهبری است.
منظور از داراییهای زیرساختاری، همه¬ی فناوریها و فرایندها و خط‌مشی‌هایی است که سازمان را قادر به فعالیت می‌سازد. مالکیت معنوی نیز شامل حق امتیاز، علائم، مارکهای تجاری و دانش فنی است. در نهایت منظور از داراییهای بازار، مشتریان و میزان وفاداری آنها و کانالهای تبلیغ و توزیع می‌باشد.
5- طبقه¬بندی ادوینسون و مالونه
ادوینسون و مالونه در طرح ارزش اسکاندیا ، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند. این طبقه¬بندی به شرح نمودار شماره¬ی 1 می¬باشد.

 

نمودار شماره¬ی1: طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری توسط ادوینسون و مالونه
منبع: (Edvinsson and Malone,1997,19)
در این طبقه‌بندی ادوینسون و مالونه سرمایه مشتری را در زمره‌ی سرمایه ساختاری دادند که در بیشتر طبقه‌‌بندیهای دیگر این کار صورت نگرفته بود. همچنین برای سرمایه ساختاری، سرمایه سازمانی و سرمایه مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرایندی و نوآوری را مطرح کردند.
در این طبقه‌بندی سرمایه سازمانی شامل فلسفه¬ی سازمان، سیاستها و سامانه‌‌هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است. سرمایه فرایندی نیز شامل تکنیکها، رویه‌ها و برنامه‌هایی هستند که اجرای آن موجب ارتقاء کیفیت کالا و ارائه¬ی خدمات می‌شوند. سرمایه نوآوری نیز شامل مالکیت معنوی و سایر داراییهای نامشهود است.
6- طبقه‌بندی چن و همکاران
چن و همکارانش سرمایه‌ فکری را در چهار حوزه مورد توجه قرار می‌دهند. این حوزه‌ها عبارتند از سرمایه انسانی، سرمایه مشتری، سرمایه نوآوری و سرمایه ساختاری. چن و همکارانش بیش از آنکه بر اجزاء سرمایه فکری تاکید کنند، تمرکز خود را بر روابط و نحوه¬ی تعامل میان اجزاء سرمایه فکری معطوف می‌نمایند. مدل ارائه شده توسط چن و همکارانش درباره¬ی سرمایه فکری و روابط میان اجزاء آن به شرح نمودار شماره¬ی 2 می‌باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار شماره¬ی 2: چگونگی روابط میان اجزاء سرمایه فکری از نظر چن و همکاران
منبع: (Chen,et al.,2004,201)
در این طبقه‌بندی چن و همکارانش سرمایه انسانی را اساس سرمایه فکری می‌دانند. به عبارت دیگر آنها بر این باورند که این سرمایه انسانی است که می‌تواند ابزار کارآمد دانش را از طریق سه جزء دیگر به ارزش افزوده برای سازمان تبدیل نماید. چن و همکارانش اجزاء سرمایه فکری را به شرح زیر تعریف می‌نمایند:
 سرمایه انسانی
بیانگر دانش قرار گرفته در افکار و اذهان کارکنان بوده و منبع اصلی نوآوری و بازآفرینی یک شرکت می‌باشد. چن و همکارانش سرمایه انسانی را تلفیقی از شایستگی‌ها، طرز تفکر و خلاقیت کارکنان می‌دانند. شایستگی خود شامل دانش و مهارتهای کارکنان است. آنها دانش را نتیجه¬ی تحصیلات و دانش فنی و نیز مهارت را توانایی کارکنان در انجام وظایف خود می‌دانند. طرز تفکر نیز شامل انگیزه‌ها و رضایت‌مندی شغلی است. خلاقیت نیز عامل استفاده¬ی بهینه از دانش در اختیار است و عامل کلیدی در ایجاد و گسترش سرمایه فکری یک سازمان می‌باشد.
 سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری در برگیرنده¬ی سامانه‌ها و ساختارهای یک سازمان می‌باشد. سرمایه ساختاری را می‌توان در قالب فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فرایندهای عملیاتی و سامانه‌های اطلاعاتی تشریح کرد. بدیهی است که در صورت وجود ساختارها و فرایندهای تعریف ‌شده و کارآمد در یک سازمان، سرمایه انسانی موجود در سازمان قادر خواهد بود به بهترین شکل از تواناییهای خود استفاده نماید.
 سرمایه نوآوری
سرمایه نوآوری شامل فناوریهای جدید، محصولات و خدمات جدید، بازارهای فروش جدید و مواد و ترکیبات جدید می‌باشد. سرمایه نوآوری از اجزاء تاثیرگذار سرمایه فکری بوده و خود در سه حوزه‌ی موفقیتهای نوآوری، سازوکارهای نوآوری و فرهنگ نوآوری قابل بررسی می‌باشد.

 


 سرمایه مشتری
سرمایه مشتری در برگیرنده¬ی دانش موجود در کانالهای بازاریابی یک سازمان است. این سرمایه به عنوان آخرین حلقه¬ی موجود در زنجیره¬ی ایجاد ارزش برای سازمان عمل می‌نماید. به بیان دیگر در صورتی که سازمان بدون اهمیت دادن به سرمایه مشتری، در پی ایجاد و گسترش سرمایه‌ فکری در ابعاد سرمایه‌های انسانی، ساختاری و نوآوری باشد، اهداف مطلوب مورد نظر سازمان تحقق نخواهد یافت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

تحقیق در مورد تقابل فکری شیعه و سنی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تقابل فکری شیعه و سنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تقابل فکری شیعه و سنی


تحقیق در مورد تقابل فکری شیعه و سنی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه25

 

فهرست مطالب

 

تقابل فکری شیعه و سنی

ماجرای سقیفه بنی ساعده از زبان اهل سنت

تفکر سنی

تفکر شیعه

بزرگترین اختلاف بین شیعه و سنی

 

تقابل فکری شیعه و سنی

سقیفه بنی ساعده

 

در مطلب قبل و این مطلب که در جواب دیدگاه اهل سنت گفته شد به بررسی این سوال که آیا واقعا حق است که جانشین پیامبر با شوری انتخاب شود پرداخته شد که به اجمال مطالبی را عرض کردم و البته به این هم حتم نخواهد شد که امامت امری انتصابی از جانب ذات باری تعالی می باشد نه انتخاب زمینی که در وبلاگ یکی از دوستانم با ده مطلب در این پیرامون یا عناوین امامت امری انتصابی یا انتخابی آورده شده است که عزیزان را جهت مطالعه بیشتر به وبلاگ اثبات حقانیت امیرالمونین ارجاع می دهم .

اما مطلبی که در این مطلب مورد بررسی قرار خواهد گرفت این موضوع خواهد بود که با فرض اینکه ما قبول کردیم برای جانشین پیامبر می توان از طریق شوری این انتخاب را داشت. آیا واقعا شوری و اجماع برای انتخاب خلیغه اول در سقیفه بنی ساعده انجام شده است یا داستان به شکل دیگیری می باشد .

ماجرای سقیفه بنی ساعده از زبان اهل سنت

سقیفه محل اجتماع قبیله خزرج از انصار بوده است که رئیس قبیله سعد بن عباده بوده است و ماجرا از این قرار است که در چند روز اخر بیماری پیامبر اکرم که شدت یافت ارتش اسلام به فرماندهی اسامه بیست ساله بیرون از شهر مدینه استقرار داشتند و پیامبر به رقم  اسرارهای بسیار بر حرکت لشگر برای جنگ با شامیان داشت اما عده ای که می دانستند که پیامبر روزهای آخر عمر خود را سپری می کند (اعتقاد شیعه این یقین بر فوت حضرت از انجا بود که آنها خود با دادن زهر به پیغمبر اکرم یقین به رحلت ایشان داشتند) اما ایشان با حال بسیار بدی که داشتند در مسجد النبی آمدند و آن جمله معروف که "لعن الله من تخلف جیش اسامه ، خدا لعنت کند هر کسی را که تخلف می کند از لشگر اسامه" که متواتر شیعه و سنی نقل کرده اند ، اما عده ای که از اول در فکر پست و مقام بعد از پیامبر بودند و عده ای دیگر در مدینه ماندنند تا زمینه سازی سقیفه بدرستی انجام شود ، اما چند پرسش :

  • چرا رسول خدا این همه بر حرکت سریع سپاه اسامه پای می فشرد ؟ افرادی که ادعای بهترین صحابه پیامبر بودن را دارند چرا باید به خاطر حرکت نکردنشان آنها را لعن کند ؟ آیا واقعا این صحابه اهل عدالت هستند ؟!
  • به رغم پاسخ روشن پیامبر به درخواست مکرر اسامه مبنی بر نرفتن لشگر برای جنگ در آن حال بیماری ایشان ، چه دستهای مرموزی و به چه دلیل در حرکت سپاه اسامه از لشکرگاه جرف کار شکنی می کردند ؟
  • آیا نمی توان دور ساختن عوامل توطئه از مدینه هنگام رحلت ، یا طبیعی نمایاندن امارت جوان کمتر از بیست سال بر همه صحابه و خنثی کردن بهانه کم سن و سال بودن علی را هدف این همه ترغیب و تاکید پیامبر به شمار آورد .
  • چرا رسول خدا علاوه بر فرمان عمومی تجهیز سپاه در فرمانی جداگانه به افرادی خاص دستور حرکت و حضور در سپاه داد ؟ آیا به سبب تجربه نظامی آنهاست ؟ اگر چنین است ، چرا آنها را فرمانده نساخت ؟
  • چرا علی که مجاهدت و روح تسلیم و شجاعت او زبانزد خاص و عام بود و بیش از همه افتخار پرچمداری و فرماندهی سپاه اسلام را زیبنده خود ساخته بود به شرکت در سپاه اسامه و حرکت با آنان مامور نشد ؟
  • آیا عده ای نبودند که بر اساس غرور و مریضیهای روحی فراوانی که داشتند زیر این دستور نمی رفتند که یک جوان کمتر از بیست سال فرمانده آنها باشد کما اینکه بعد از رحلت پیامبر که این سپاه بالاخره بعد از عملی شدن نقشهای منافقان شروع به حرکت کرد اما نه با تمام نفراتی که در زمان حیات پیامبر دستور به حرکتشان صادر شده بود و با در خواست خلیفه اول از اسامه که از حضور آنها در سپاه چشم پوشی کند تا آنها در مدینه بمانند تا کمک خلیفه باشند همانطور که در سقیفه بودند تا زیر این ننگ نروند که فرمانده آنها جوانی کمتر از بیست ساله باشد ؟


ادامه مطلب

+ نوشته شده در  جمعه بیست و چهارم اسفند 1386ساعت 20:33  توسط دلتنگ کربلا  |  24 نظر

 

آیا عقلانی است که جانشین پیامبر با شوری انتخاب شود ؟

در این مطلب به جواب بخش اول مطلب شورا که در آن اعتقادات اهل سنت بیان شد خواهم پرداخت .

تفکر شیعه

در باب جانشینی پیامبر همواره برادران اهل سنت از شورا استفاده می کنند . ما این جواب این بخش را به دو شکل پاسخ می دهیم  .

1-      آیا عقلانی است که جانشین پیامبر با شوری انتخاب شود ؟

2-      بر فرض قبول کردن شوری برای جانشینی پیامبر آیا واقعا اجماع انجام شد و ابوبکر با شوری به عنوان جانشین انتخاب شد یا قضایا به گونه ای دیگر بوده است ؟

ما ابتدا جواب سوال اول را خواهیم داد و در مطلب یعدی به سراغ جواب سوال دوم خواهم پرداخت .

به پیامبر اکرم  توسط قران کریم(وشاورهم فی الامر) سفارش شده است که با صحابه خود در امور جاری مشورت کند و  این بدون شک نشانه از عزتی است که پیامبر اکرم برای صحابه خود قائل بوده است و همواره در امور خود با اینکه عقل کل محض است و هر تصمیمی که بگیرد جز خیر و صلاح برای امت خود نیست اما باز دستور به مشورت با صحابه جلیل القدر خود را دارد . پیامبر حتی یک روز هم حقوق و آزادیهای سیاسی، فکری، و اجتماعی مردم را زیر پا نگذاشت بلکه بسیار در تکریم امت خود حریص بود و با آنها مشورت می‌کرد اما این به این معنا نیست که امت او هرگونه تصمیم گرفتند حجت است ، چون شوری و اجماع صورت گرفته است . قران در جایجی سورهای خود همواره مردم را در این مورد متذکر شده است از جمله : سوره کهف /6 اندوه شدید پیامبر از گمراهی مردم انعام /119 گمراهی بسیاری از مردم در اثر پیروی از هوا و هوس انعام /116 گمراهی اکثریت انسانها و انحراف آنها از راه خدا احزاب / 67 سخنن جهنمیان که گمراهی آنان به دلیل پیشوای آنها بوده است و بسیاری از آیاتت دیگر که چون بنا به خلاصه گویی است به همین مقدار اکتفا می شود .

در تقکر اهل سنت حجت است که اگر جمعی از مسلمانان بنشینند و تصمیم بگیرند وبرای امری اجماع شود بایدآن امر اجرا شود ، حال ما سوال می کنیم که احتمال ندارد این جمع بر اثر هوا و هوس ، دنیا خواهی ، خود پسندی ، مقام خواهی و هزاران دلیل دیگر دیگر که قرآن متذکر شده است تصمیمی بگیرند آیا این حجت است برای بقیه مسلمانان که انجام بدهند و تابع آن دستور باشند مثلا اگر مسلمانان با هم شور کنند و تصمیم به خروج از دین نمایند آیا این امر مشروع است؟

کجا آمده است که امت حق دارند در شوری برای خود جانشین انتخاب کنند ؟ شرح نزول آیه شورا در کجاست؟ کدام حدیث معتبر نزول آن را برای انتخاب خلیفه آورده است ؟ اگر پیامبر می خواست که جانشین خود توسط شوری انتخاب شود به راحتی می توانست چنین دستوری را بدهد که بعد از فوت من اینگونه عمل کنید که دیگران تکلیف خود را بدانند . چگونه بود که صحابه حضرت رسول در حالی که هنوز بدن پیامبر تجهیر نشده بود به دلیل اهمیت انتخاب جانشینی ایشان با عجله در همان روز رحلت در سقیفه بنی ساعده دور همدیگر جمع می شوند و به قول شما شوری (که اینگونه نبود) انجام دهند و برای او در همان روز بیعت جمع می کنند در حالی که هنوز بدن پیامبر دفن نشده بود .


ادامه مطلب

+ نوشته شده در  چهارشنبه هفدهم بهمن 1386ساعت 13:30  توسط دلتنگ کربلا  |  18 نظر

 

تخریب قبور ائمه عسگریین

 

 

تهدمت والله ارکن الهدی

چی بنویسم ، چی بگم از این همه (درد یا بی دردی) ؟!

یا صاحب زمان ، بدان که برا مزار ویران شده پدر و مادرت کاری کردیم !!!

 کار از این بزرگ تر که آنقدر ساکت نشستیم و کاری نکردیم که برای بار دوم هم به آن بارگاه ملکوتی شیطان صفتان حمله کنند و باقی مانده بقایا آن خرابه را با خاک یکسان کنند که اگر چند سال دیگر همین گونه بگذرد و بخواهیم به نسل آینده مان بگوییم که امام دهم و یازدهم محل دفنشان ... سکوت بکنیم و حتی مثل قبرستان خاکی بقیع هم عکسی نداشته باشیم که نشان دهیم که بگوییم: سامرا!!!

آیا کار کوچکی است این سکوت ما ؟

راستی قبرستان بقیع خراب شد که از خدا بی خبران بفهمند که گروهی امام خود را نه از روی شرک و نه برای طلا و ضریح های حرمشان می خواهند ، بلکه برای کسب معرفت و تقربی بیشتر به بارگاه احدیت است که آنها را می خواهند ،حال آنها حتی اگر در مشتی از خاک آرامگاهشان باشد

 اما سامرا چرا خراب شد ؟

این چه امتحانی است که خدا از بندگان خود می گیرد ؟

قرار است در مقابل فاجعه سامرا چه چیزی عیان شود ؟

پسر فاطمه ، خیلی دوست داشتم امشب از غصه سامرا خوابم نمی برد ؟

باور می کردم که هنوز هم صدای هل من ناصر حسین شنیده نمی شود ؟

اگه سامرا بارون بارید همه چیز گلی میشه چون همه جا رو خاک ویرانی ها گرفته ، اگه ما اونجا بودیم و  اون خاکها را به سرمون می مالیدیم زود تر خاکهای دور ضریح شش گوشه جمع می شد ؟

کاشکی می شد وقتی اونجا رو منفجر کردند ما هم زیر دیوارهای حرم دفن میشدیم  و نمی موندیم تا تو این فلاکت زمان قرار بگیریم؟

کاشکی می شد وقتی گنبد به اون بزرگی رو خراب کردند خود ما هم زیر اون خاکها می موندیم 

کاشکی می شد دویوارها و سقف اتاقم رو خراب می کردم و با آجراش دیوراها و سقف حرمو می ساختم

کاشکی می شد با خون بدنم حیاط صحنو بشورم تا خاکی نباشه

کاشکی ...

اللهم العن الجبت و الطاقوت

+ نوشته شده در  پنجشنبه یازدهم بهمن 1386ساعت 13:30  توسط دلتنگ کربلا  |  6 نظر

 

کیست مرایاری کند ؟

 

هرچی فکر کردم که چه جوری بنویسم که این برگه رو تا اخر بخونی وبه چیزهایی که می گم خوب فکر کنی و با هم شروع کنیم به عمل کردن دیدم دارم کار بی فایده ای انجام می دم چون می دانم عاقبت این برگه هم مثل هزاران برگه دیگر که در تاریخ به ان اهمیتی ندادیم و الان روی زمین آفتاده است می شود وشاید الان زیر پای ما یکی از این برگها باشد .

اگر قرار بود ما با یک برگه تکان می خوردیم و عوض می شدیم که دیگر لازم نبود امام حسین (علیه السلام)  و یارانش زیر سم اسبها له بشوند اگر قرار بود زنان ما بفهمند که حجاب امری پسندیده و واجب هست برای آنها که حضرت زینب(سلام ا.. علیها) به اسارت برده نمی شد، اگر قرار بود اهمیت نماز را با یک حدیث می فهمیدیم که لازم نبود  امام حسین (علیه السلام)  برای نماز ظهر عاشورا خود قربانی بدهد، اگر قرار بود غیرت دینی را به راحتی بفهمیم دیگر لازم نبود دو دستان ابولفضل العباس جدا شود، اگر قرار بود که راه حق از باطل را به راحتی بشناسیم که نیازی به جدا شدن سر فرزند شش ماهه نبود ، اگر و هزاران اگر دیگر اما چه سود که ما فقط تماشا چی شده ایم . 

این کلام را از زبان رئییس مکتبمان شنیده ای :

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

آیا شنیده ای که می گویند تاریخ دوباره تکرار می شود ، من که میگویم این زمانه هم مثل 1400 سال پیش است ی گروه بسیار زیاد، لشگریان شیطان یعنی همان یزیدیان و مصداق امروز آن گروه جنیتکاران را آمریکا و صهیونیزم نام می برم که برای قدرت طلبی خود هزاران خون می ریزند و برای اینکه دیگران هم آنها را یاری کنند بسیار عمروبن سعد ها دارند که با پیشنهاد دادن زمینهای ری آنها را بفریبندکه برایشان خدمت کند و مردمان دیگر را در دام شهوتهای حیوانی خود فرو ببرنند و آنقدر غرق در این لذتها باشند که مامور باشند اما ماذور به خاطر زندگی دنیا ، درست مثل مردمان کوفه که به راحتی به صدای  کیست مرایاری کند ؟ به خاطر دل مشغولیهای دنیا پشت کردند.

آری ما مردمان برای بر آوردن نیازها ی خود هنوز به دنبال دنیا هستیم و زندگی و مد گرایی غربی چیزی است که حتی در کشور شیعه مثل ایران پیدا می شوند و من می دانم در فرهنگ ما همیشه دین بعد از دنیا می آید و اصلا کاری به واقعه عاشورا برای عبرت گیری در زندگیهایمان نداریم اما رشادتها و از جان گذشتنهای عاشورا برای اینکه ما در دام ذلت دنیا نباشیم چه می شود ؟

 یزیدیان برای اینکه ما کاری به کار آنها  نداشته باشیم شعارهای زیادی مثل آزادی جنسی  را رواج می دهند تا ما مردم حریص شهوت پرست هر روز دنبال ارضای شهوت خود باشیم و به می گساری و دور بودن از دین و رفتن به فضای حیوانی خود خوش باشیم (هر کس به شکل خود ؟! ) تا  آنها بتوانند خون امام حسین (علیه السلام)  و یارانش در گذشته و در امروز مردم مظلوم فلسطین ، عراق ، افغانستان و ... را برای رسیدن به خواستهای خودشان بریرند و بسیاری دیگر از نقشهایشان را عملی کنند  . 

از زن همانند یک عروسک که سر دیگران را گرم می کند استفاده کنند و با شعار حقوق تساوی زن و مرد مکتب فمنیسم را راهندازی کنند تا شعار اول خودشان را نغر و به دنبال حق بیشتری برای زنان باشند. چرا ؟ چون زنان به عنوان یک ابزار محرک شهوات حیوانی انسان بهترین خدمت گذار برای آنها می باشد. آیا واقعا فکر کردی که چقدر از زندگیهایمان را این یزیدیان برنامه ریزی می کنند ، از لباس ظاهر بگیر تا اعتقادات فکریمان که کاری به اینکه امام حسین (علیه السلام) چه می گفت و برای چه شهید شد نداشته باشیم تا ما هم جزو اشخاصی باشیم که با مردمان کوفه 1400 سال پیش فرقی نداشته باشیم و به صدای غربت دار امام زمان را که می گوید : کیست مرایاری کند ؟ جوابی ندهیم ، آیا واقعا ما از سرور آزادگان جهان حسین (علیه السلام)  دوریم و به حیوان ترین انسان روی زمین یزید نزدیک تر ؟

کیست مرایاری کند ؟ آری امام زمان ما نیز همانند جد غریب و مظلومش است و هزاران بیشتر نیاز دارد تا امثال حر از اعمال خود پشیمان بشوند و روی به سمت او بکند و با مهربانی آنها را در آغوش خود بچسباند تا غربتش کمتر بشود .

حرف خیلی زیاده ولی چه فایده که عمل خیلی کم ، اگه از من می شنوی بیا با هم اول قبول کنیم که آلوده ایم و تصمیم جدی بگیریم که دنبال حق و حقیقت باشیم و همانند اربابمان حسین آزاده زندگی بکنیم ، بدون شک اگر این گونه باشد یاری امام زمان نیز همراه ما خواهد بود و همانند جنگ روز عاشورا  ما پیروز خواهیم شد.

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه سوم بهمن 1386ساعت 23:39  توسط دلتنگ کربلا  |  7 نظر

 

شورا

الحمدالله الذی جعلنا و من المتمسکین بولایه امبرالمومنین و الائمه المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین

چهار اتفاق بزرگ در روز 24 و 25 ذیحجه اتفاق افتاده است که چهار برگ زرین بر جایگاه اهل بیت پیغمبر اکرم (ص) می باشد که بدین قرار است :

1-      روز 24 ماه ذیحجه جریان مباهله بین رسول خدا و اهل بیتش و مسحیان نجران صورت گرفت که سوره آل عمران آیه 61 به این ماجرا اشاره دارد .

2-      در همان روز 24 ماه ذیحجه پیش از حرکت به سوی مسیحیان رسول خدا اهل بیت خود (حضرت علی ، حضرت فاطمه ، حسنین) که همین چهار نفر بیشتر نبودند را زیر عبای خود جمع کرد و سرانجام آیه تطهیر سوره احزاب آیه 33 از سوی خداوند متعال نازل شد.

3-      در روز 24 ماه ذیحجه حضرت علی (ع) هنگام نماز و در حال رکوع انگشتری خود را به فقیر بخشیدند  و بزرگترین سند ولایت آن حضرت در سوره مائده آیه 55 به مسلمانان عرضه شد .

4-      در روز 25 این ماه پس از سه روز روزه داری علی (ع) . همسر و فرزندانش و بخشیدن غذای افطاری خود به مسکین ، یتیم و اسیر ، سوره مبارکه هل اتی (انسان) در شان این بزرگان نازل شد .

با درج این فضایل در کتب مقدس آسمانی هم بر نورانیت قرآن افزوده شد و هم ذره ای از کرامات و برجستگی اهل بیت پاکی نبی را برای دیگران متذکر شد باشد برای آیندگان بلکه بیاندیشند و تفکر کنند . بنده این محبت و مودت آسمانی را به تمامی شیفتگان این خاندان پاک و اسمانی تبریک می گویم ( گوارای وجودتان این مستی آسمانی)

قبل از شروع لازم است که بگویم تمامی حرفهایی که اینجا زده شده است و زده خواهد شد مبتنی بر اعتقادی است که در کتب اهل سنت می باشد و هیچ چیزی را از زبان خود نخواهم آورد و سعی بر این دارم بهترین آراء و نظراتی که برای پاسخگویی دارند نقل کنم . اما هیچ ادعایی بر کامل بودن حرفهایم ندارم ولی این نظراتی که بعضی از دوستان اهل سنت بنده به من انتقال دادند یا در بخش نظرات در وبلاگ گفته اند که بنده به ام المومنین عایشه بی احترامی کردم ، فحش دادم و از اینگونه حرفها که در کمال بی انصافی و تعصب متاسفانه زده شده است باید بگویم :یکجا از مطالب این وبلاگ را بیاورید که مطلبی را از  منبع ضعیفی نقل کرده باشم یا حرفی زده باشم که اصلا خودم گفته باشم که شما حمل بر بی احترمی کردید . الحمدالله تمامی احادیثی که تا به حال آورده شده مثل شیر دادن عایشه و غیره از معتبر ترین کتب حدیثی خود شما می باشد و اگر بازگو کردن اینها فحش و بی دینی به حساب می آید پس قطعا مولفین صحیح مسلم و بخاری و مسند حنبل از بنده بی دین تر و فحاش گو تر می باشند

بازهم خودم و بقیه دوستان را دعوت می کنم که بدون هیچ گونه تعصب و جانبداری نسبت به اشخاص فکر کنند و کمی با رعایت انصاف و ادب بیشتر حرفها و نظرات خود را بازگو کنند و اعلام می کنم به تمامی بازدید کنندگان اهل سنت که بنده حاضر هستم هر گونه که بخواهید باهم به تبادل اطلاعات بپردازیم و در مورد موضوعات مختلف به بحث و گفتگو بپردازیم . حتی حاضرم از روی کتب فارسی زبان خودتان مثل عیانات که به آن خیلی مباهات می کنید به صحبت بنشینم تا ببینیم حق با چه کسی است . مطالبی که در ادامه خواهید خواند جوابهایی است که معمولا  پیروان اهل سنت در مقابل سوالهای که در پست قبلی (انتخاب امام ضرورت عقلی) نوشته شده است می زنند .

تفکر سنی

از این سوال اساسی که پیامبر اکرم چرا بعد از خود جاشینی انتخاب نکرد هیچگاه طفره نرفتند بلکه جوابهای دارند که به آنها می پردازیم:

1-      پیامبر اکرم (ص) در حالی از دنیا رفتند که به بهترین امت از خود به جای گذاشته بود ، صحابه ای که خداوند از آنها راضی است و آیاتی زیادی از قران گواه بر این مطلب در قران آمده است از جمله " خیره امه اخرجت للناس "و یا "خیر اصحاب انبیاء"  لذا پیامبر خاتم امت خود را مثل چوپانی که گوسفندانی که هیچ نمی فهمند ترک نکرد بلکه پیامبر با این کار به حق و حقوق سیاسی ، فکری و اجتماعی مردم کرامت داد و بین آنها مشورت قرار داد"جعل امرهم شوری بینهم"  و این احترام کامل به عقل و شعور انسانی است و حتی قبل از رحلت پیامبر او را به مشورت با این صحابه خود دستور می دهد "وشاورهم فی الامر" بنابراین بهترین افراد گرد هم جمع آمدند و بهترین خلیفه بعد از خود را با مشورت انتخاب کردند و همه رضایت به این انتخاب داشتند چرا که نظر همه بر این انتخاب بود.

2-      پیامبر اکرم (ص) امت را بدون راهنما رها نکرد زیرا در بین آنها قران بود . ثقل اکبر خداوند ، معجزه جاویدی که تنها کافیست به دستورات آن عمل شود تا انسان به رستگاری برسد ، کتاب آسمانی که بیان کننده همه چیز است "تبیان لکل شی" و تحریف در او همانند کتب آسمانی قبل راهی ندارد"انا له الذکر لحافظون" ، کتابی آسان و قابل فهم برای همه قرار داده است " وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ "" براستیکه آسان گردانیدیم قرآن را برای پند گیری پس آیا هست کسی که پند گیرد؟" این آیه سورة القمر آیة 17- 22 - 32 -40 این همه تاکید از سوی خداوند متعال برای این نیست که این کتاب همانند چراغی فروزان برای هدایت امت کافیست و این همه جزو واضحات هست که خداوند متعال تمامی اصول را از کتاب خود فرو گذار نکرده است و اگر امامت هم جزوی از این اصول بود در نص صریح قرآن قطعا می آمد اما نه حتی آیه ای که به صراحت عنوان شود نیامده است بلکه حتی نام امامان نیز نیامده است .

 

بنده در پست بعدی ان شاالله نظرات مکتبی خود را خواهم آورد و جواب این تفکر برادران اهل سنت خود را خواهم داد .

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم دی 1386ساعت 9:19  توسط دلتنگ کربلا  |  13 نظر

 

انتخاب جانشین ضرورت عقلی

 

قبل از شروع بحث همه دوستان را باز هم دعوت می کنم که در حوزه مباحث اصول عقاید به ویژه امامت بدون هیچ گونه سابقه فکری و جانب داری از این که مثلا  خانواده ام شیعه  هستند و اهل بیت را دوست می دارم و اینکه بغض نسبته به خلفا سه گانه دارم ، وارد بحث شوید . هرچه که در ذهن خود از این امور دارید پاک کنید و اینگونه باشید که بدون تعلقات مکتبی و خانودگی با فکری پاک شده از هر گونه تفکری در مورد جانشینی حضت رسول اکرم  وارد بحث بشوید و کاری نداشته باشید علی ، ابوبکر ، عمر چه کسانی بودند و چه کرده اند یا اینکه امام صادق چه می گوید . تنها مطالبی را قبول کنید که بدوراز تعصب فرقه ای و جانب داری از شخصی خاص آن مطالبی را بپذرید که تنها با پیامبر دورنی شما سازگار است که همان عقل است آن گوهری که خداوند بارها در کتاب خود مورد تایید و تاکید قرار داده است .

تفکر شیعه

سیره پیغمبر اکرم  گواه است که اگر ایشان برای مدت کوتاهی از شهر خارج می شدند برای خود جانشینی انتخاب می کرد تا در غیاب ایشان به زمام امور را به دست داشته باشد و به عنوان جانشیان ایشان به کارهای مربوط به ایشان  بپردازد .

ایشان برای سپاهی که خود آن را همراهی نمی کرد بیش از یک فرمانده انتخاب می کرد تا اگر فرمانده اول به شهادت رسید ، نفر دومی باشد که رهبری سپاه را بر عهده بگیرد .

تاریخ زمان حضرت رسول شهادت می دهد که منافقان زیادی که کانون اصلی آنها در مدینه بود در اندیشه کودتا بودند و از هر فرصتی و به هر شکلی می خواستند به این مهم دست یابند . ایات زیادی از قران همانند ایات ابتدایی سوره بقره این منافقان را توصیف می کند و حتی مسجد ضراره به فرمان ایشان با خاک یکسان شد(السیره النبویه ج 2 ص 530) زیرا که به هر بهانه ای و از هر فرصتی و به هر شکلی می خواستند به خواسته خود دست یابند .  در جنگهای زیادی منافقان باعث مشکل می شدند مانند جنگ با شامیان که حضرت رسول اسامه جوان را فرماندهی قرار داد و گروه منافق از همراهی اسامه سر باز زندند واز دستور پیغمبر نافرمانی کردند.

پیدایش گروهی با ادعای دروغین نبوت در اطراف مدینه که طبل نافرمانی و ارتداد می کوبیدند و مردم را به آیین و شریعت جدید فرا می خوانند و مردم هنوز کامل تربیت نشده آن زمان بسیار مستعد گمراهی از طرف این پیامبران دروغین بودند .

در زمان حضرت رسول دو قدرت آن موقع (حکومت پادشاهی شام و ایران ) منتظر فرصتی بودند که قدرت خود را تثبیت کنند و دیگر به حضرت رسول اجازه ندهند که تفکراتش فرا گیرتر شود تا برای دستگاههای حکومتی آنها مشکلی به وجود بیاورد . در مورد حکومت شام حتی در آخرین روزهای عمر خود حضرت رسول به فکر مقابله بود و سپاه اسامه را دستور به این امر داده بود که در جبران جنگ موته که مسلمانان از شامیان شکست خورده بودند به جبران آن شکست هر چه زود تر لشگر اسامه به سمت شام حرکت کند .

حال با این توضیحات مختصر سوال ما این است که چگونه پیامبری که سیره اواینگونه است که حتی برای چند روز نبود ایشان در مرکز حکومت خود برای خود جانشینی انتخاب می کند چگونه می شود که از این دنیا سفر ابدی داشته باشد بدون اینکه برای خود جانشینی انتخاب کند و این همه زحمتی که برای برپایی دین حق کرده است را بدون هیچ جانشینی رها کند ؟

نه تنها بدون جانشین بلکه برای امر به این مهمی  حتی توصیه ای هم نداشته باشد و سفارشی نکند که بگوید مثلا بعد از من به صورت شورا جانشین برای من انتخاب کنید ؟

مدعیان پیروی از سنت !!! کجای سیره پیامبر اکرم می باشد  که ایشان با اینکه به تعداد بار زیادی برای خود جانشین انتخاب کرده است با کسی مشورت کرده باشد . در انتخاب جانشین همیشه ایشان خودشان به تنهایی تصمیم می گرفتند و با کسی مشورت نمی کردند ؟

کدام عقل  بدور از تعصب و جانب گرایی حاضر است بگوید که مردی که برای به پا داشتن آیینی سختیها و مشکلات طاقت فراسیی را بکشد و مردمانی را که در جهل و تاریکی فراوانی به سر می بردند را از بند آن همه گمراهی رها کند اما نه بطور کامل زیرا که نشانهای آن مردم جاهل عرب حتی تا آخرین روزهای زندگی پیامبر از اطرافیانش سر می زد وایشان می دانست به هر بهانه ای ممکن است این انسانهای جاهل گذشته و مردمان خو گرفته انسانیت امروز را اگر رها کند و برود در حالی که  جانشینی برای خود انتخاب کرده باشد این مردمان به ریشهای تفکر عرب جاهلیت  به علاوه منافقین و یهودیانی که در مدینه آن زمان به وفور بودند و مشرکان مکه و اطراف  اکناف که که اسلام را تنها با زبان خود نه با دل خود قبول کرده بودند ، حاضرند همان کارهایی را بکنند که تا چند سال قبل در دوران جاهلیت خود انجام می دادند زیرا امیر بودن برای مرمان جاهل عرب یکی از بزرگترین شئون بود و برای رسیدن به این امر به هر کار که لازم بود دست می زدند .(برای فهم بیشتر مطلب دوستان را دعوت می کنم که تحقیقی در مورد اوضاع اعراب  قبل از بعثت پیامبر اکرم انجام دهند)

ان شاالله در مطلب بعدی جوابهایی را که اهل سنت به این پرسش ها می دهند را بررسی می کنیم .

+ نوشته شده در  دوشنبه نوزدهم آذر 1386ساعت 18:16  توسط دلتنگ کربلا  |  11 نظر

 

بزرگترین اختلاف بین شیعه و سنی

دلیل اصلی اینکه نام وبلاگ را تقابل فکری شیعه و سنی گذاشتم به این دلیل است که می خواهم با کاری که شاید تا به حال انجام نشده است را شروع بکنم که ابتدا نظرات و اعتقادات شیعه را بیاورم و دلایل که برای حقانیت ولایت ائمه اهل البیت داریم را بگویم ولی با همین ، کار تمام نمی شود چرا که برادران و خواهران اهل سنت با این موضوعات آشنایی دارند و جوابی برای این دلایل ما برای خود از دیدگاه مکتب خود دارند به بیان دیگر آنچه راکه ما بخواهیم به عنوان دلیل ارئه بدهیم انها برای خود جوابی را دارند مثلا وقتی کتاب آنگاه هدایت شدم دکتر تیجانی چاپ شده است و در سطح وسیعی در تمام بلاد اسلامی انتشار یافت. این کتاب دانشمندان اهل سنت را به فکر وا دشت که در مقابل این هجمه شبه آور پیرامون مکتب خود کاری را انجام دهند و مقابله بکنند که می توان به چاپ دو کتاب که در جواب کتاب آنگاه هدایت شدم نوشته شده است که نام یکی بلکه گمراه شده ای و عیانات اشاره کرد . در واقع آنها در با این کاری خود خواسته اند آنچه را که به عنوان ایراد از آنها گرفته شده است از قرآن و سنت جواب بدهند و در مقابل شبه هایی را بر علیه شیعه وارد سازند مثلا ازدواج عمر با ام کلثوم یا دوستی حضرت زهرا و امیر المومنین با خلفا . من با دوستان سنی خود وقتی صحبت می کنم به راحتی این خط فکری که به این گونه که بیان شد در افکار و صحبتهای آنها مشخص است و در مقابل سوالات ما همین جوابهایی را می دهند که در همین گونه کتابها آورده شده است .

بنده در این وبلاگ سعی میکنم ابتدا نظرات شیعه را بیان کنم و بعد جوابهایی را که اهل سنت در مقابل آن برای گفتن دارند را در حد توانم به شکل بسیار خوب و جامع به همان شکلی که بهترنی وجه پاسخگویی باشد ان شاالله خواهم آورد و دوباره به به پاسخگویی آنها خواهم پرداخت تا دیگر هیچ چیز کم و کاست برای مقابله فکری با برادران اهل سنت نداشته باشید و جوابهای آنها را جلو جلو قبل از پاسخگویی آنها بدانید .

حال به مهمترین موضوع و اصلی ترین دلیلی که بین شیعه و سنی اختلاف انداخته است و باعث جدایی اساسی بین این دو فرقه شده است می پردازم. در زمان حیات پیامبر شیعه و سنی صحبتی ندارد که پیامبر زمام همه امور را باید در دست داشته باشد و هرچه که او بگوید همه باید گوش دهند و اجابت کنند و آنگونه کنند که او که رسول و فرستاده خداست می خواهد انجام دهند . اما بعد از رحلت ایشان بزرگترین اختلاف این شد که چه کسی باید همانند پیامبر اکرم زمام امور را در دست داشته باشد به واقع مرجعیت فکری در نگاه اهل سنت و شیعه دو دیدگاه متفاوت است و تمامی اختلافات از این موضوع ناشی می شود که بعد از فوت رسول اکرم شیعه معتقد به ادامه داشتن فرستاده ای از جانب خدا برای انسانها که همان ائمه معصومین هستند و در مقابل اهل سنت قائل به این هستند که خدا انتخاب جانشین بعد از پیامبر را به خود مردم واگذار کرده است و چون دین پیامبر خاتم نبوتش به پایان رسیده است و دیگر نیازی به فرستاده از جانب خدا نیست و با استفاده از قرآن معجزه جاوید و سنت پیامبر اکرم مسلمین باید در امور خود را راه گشا باشند . از مبانی شیعه وقتی می گوییم جانشینان بعد از پیامبر ائمه معصومین هستند به این معنا نیست که قرار باشد آیین جدید از طرف آنها به مردم ابلاغ شود در واقع آنها امام بر مردم هستند نه پیامبر یا رسولی مانند 124 هزار پیامبر گذشته که شریعت را در بین مردم بیاورند بلکه می گوییم شریعت و یا احکام و عقاید اسلامی به وسیله پیامبر خاتم بر مردم ابلاغ شده است و ائمه به عنوان تبین کننده این احکام می باشند و تمامی دستوراتشان طبق قرآن و سنت می باشد و هم آن چیزهایی را می گویند که پیامبر اکرم گفته است و یا به دلیل محدودیت زمانی یا مطرح نبودن آن مسئله در آن زمان پیامبر نتوانسته است به مردم بگوید و از طریق جانشیان خود این جوابها و هدایتهای لازم را برا ی نسلهای آینده سینه به سینه بیان کرده است به بیان دیگر اگر امام رضا در 150 سال بعد از پیامبر اکرم دستور یا حکمی را می دهد دقیقا مطابق با آن چیزی خواهد است که پیامبر آنرا در زمان حیات خود بیان کرده است و هیچ گونه تفاوت حکمی از زمان پیامبر کرم تا امام یازدهم امام حسن عسگری علیه السلام پیدا نخواهید کرد و هر چه را که پیامبر و یا امام گفته است امام بعد ان را تصدیق و یا بیان جامع تر مطابق با تفکر مردم زمان خود بیان داشته است .

در مطالب بعدی به انتخاب جانشین از طریق اصحاب خواهیم پرداخت که طبق چه دیدگاههایی آنها به تشکیل سقیفه بنی ساعده پرداختند و این اختلاف بزرگ از چه زمانی با چه دلایلی انجام شد که مردم بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) به این مشکلات اساسی برسند که عده ای بعد از او قائل به جانشین باشند و عده ای دیگر خود سراغ تکلیف خود بروند .

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و هشتم آبان 1386ساعت 22:33  توسط دلتنگ کربلا  |  16 نظر

 

چه کسی اصطلاح اهل سنت و جماعت رابرگزید ؟

پس از قتل خلیفه سوم مردم به دو گروه اصلی تقسیم شدند : پیروان حضرت علی و خونخواهان عثمان که به فرماندهی معاویه ملعون رهبری می شدند و پس از صلحی که معاویه با امام حسن داشت ، معاویه فرمانروای مسلمین گشت و آن سال را به نا عام الجماعه (سال جماعت) نامگذاری کرد .بعد از رحلت رسول خدا یعضی از صحابه منافق زمان حضرت رسول خدا هر چقدر که توانستند در شریعت پیامبر اکرم اختلاف ایجاد کردند و مردم را به گمراهی کشاندند و  بسیاری از احکام  را عوض کردند و بدعتهای مختلف در دین گذاشتند و سیره پیامبر که ساده زیستی و حقوق برابر بود و بسیاری دیگر از رفتارهای پیامبر را زیر پای خود گذاشتند . ان شاالله ما به بیان این حقایق از کتب معتبر اهل سنت خواهیم پرداخت که چه بر سر اسلام آوردند !

خواهیم گفت از بی عدالتی آنها در زمان خود پیغمبر اکرم و صب کردن پیامبر در زمان حیاتش به وسیله خلیفه دوم و بی احترامی کردن به سفارشات پیغمبر در خصوص جانشین خود ، یک دانه دخترش ، اهل بیتش که بسیار سفارش آنها را کرد . آن اعتقاداتی که الان اهل سنت دارند تنها بخش کمی از ان چیزی است که پیغمبر گفته است و در واقع آنها پیرو سنت نیستند ، آنها پیرو سنت خلفا سه گانه و حکومت بنی امیه و بنی عباس هستند و از همان ابتدا که حکومت را خلیفه اول در دست گرفت به از بین بردن آنچه که رسول خدا برای آن زحمت کشیده بود پرداختند از آتش زدن احادیث پیغمبر بگیر تا کشتن افرادی که به بهانه پرداخت نکردن زکات و در اصل مخالف بودن با حکومت کشته شدند اما بیشترین شکل گیری اعتقادات اهل سنت زمان حکومت بنی امیه اتفاق افتاد . معاویه که با اصل اسلام مخالف بود و همه تلاش خود را انجام داد که نام رسول الله را از بین ببرد هر چه خواست بر سر اعتقادات عده ی جاهل که به ریسمان الهی(اهل بیت) چنگ نزده بودند انجام داد او مردم را اصرار و وادار به دشنام علی و لعن او بر منبرهای مساجد می نمود که این کار به مدت 60 سال به عنوان سنت قرار گرفت و اگر در خبطها نماز جمعه و غیره سب و دشنام علی را نمی دادند عبادت انها باطل بود.(صحیح مسلم باب فضائل علی ابن اب طالب) حال این احادیث از بهترین کتب اهل سنت بخوانید :

  • دوستی علی ایمان و دشمنیش نفاق است . صحیح مسلم ج 1 ص 61 و 48
  • تو از منی و من از تو هستم . صحیح بخاری ج 2 ص 76
  • هر که من مولای اویم ، پس علی مولایش است. با رالها ، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد . صحیح مسلم ج 2 ص 362 . مستدرک حاکم ج 3 ص 109 . مسند امام حنبل ج 4 ص 281
  • هر که علی را دشنام دهد ، مرا دشنام داده ، و هر که مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده است و هرکه خدا را دشنام دهد ، خداوند او را با صورت به آتش جهنم خواهد انداخت . مستدرک حاکم ج3 ص 121 . مسند امام حنبل ج6 ص 33 .

لعنت خدا بر معاویه ابن ابی سفیان که آنها طبق احادیث خودشان معاویه فردی منافق و بی ایمان ، دشمن پیغمبر خدا و  خداوند متعال می باشند . این ندانستن تاریخ و اعتقادات است که بگوییم خلفا اهل سنت تنها با حضرت علی کینه داشتند ، دشمن اصلی آنها پیغمبر اکرم بود و لی چون نمی توانستند به پیغمبر آسیبی برسانند و به خواستهای خود برسند تمام عقدهای خود را بر سر حضرت علی خالی کردند.این فرد ملعون توسط خود پیغمبر اکرم به شهادت کتابهای خودشان نیز لعن شده است:

     رسول خدا (ص) ابوسفیان را دید که بر چهار پایی سوار بود و معاویه آن را می کشید و یزید(برادر معاویه ملعون) از پشت سر آن را به حرت وا میداشت ، پس رسول خدا فرمود : لعنت خدا بر او که سوار است و بر او که آن را می کشد و بر او که از پشت به حرکت وا می دارد.    تاریه طبری ج11 ص 357

در یکی از سفرها همراه رسول الله بودیم ، پس شنیدیم که دو نفر ترانه می خوانند و یکی دیگیری را جواب می دهد . ناگهان رسول خدا فرمود : ببینید این دو نفر چه کسانی هستند ؟ گفتند : معاویه و عمر بن عاص . رسول خدا دستها را به آسمان بلند کرد و فرمود : خداوندا ! آنها را واژگون ساز و هر دو را در دورزخ افکن .(منبع را بزودی می زارم حدیث دیگری در صحیح بخاری هست که اضافه خواهم کرد.)

در حکومتی که با لعن علی و در واقع اهل بیت پیغمبر باعث ترفیع رتبه در دستگاه حکوتی خواهی داشت و بر عکس اگر دوستی ثابت شود بین او و خاندان پیغمبر تمامی سهمیه او از بیت المال مسلمین قطع خواهد شد و خونش و زنانش حلال می شوند برای بقیه ، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که چه بر سر دوستان اهل بیت آورند و در مقابل منافقان زمان پیغمبر چه جایگاهی پیدا کردند که الان اگر از یک سنی در مورد یکی از صحابه بخواهی صحبت کنی حتی اجازه فکر کردن به خود نمی دهد و بدون استثنا همه آنها را صاحب عدالت و پیروی از آنها را باعث سعادت می داند و در مقابل تا بخواهی یک کلام از اهل بیت پیامبر بگویی گوشهایشان کر و چشمهایشان نابینا می شود از شدت تعصب و کور دلی .و خنده دار این جاست که آنها خود را محب اهل بیت می دانند و ما را متهم به

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تقابل فکری شیعه و سنی

پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری (بونتیس، 1998)

اختصاصی از نیک فایل پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری (بونتیس، 1998) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری (بونتیس، 1998)


پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری (بونتیس، 1998)

پرسشنامه ارزیابی سرمایه فکری، که توسط بونتیس (1998) ساخته شده است که دارای 42 سؤال بسته پاسخ می­ باشد. این سازه دارای سه مؤلفه سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه­ ای (مشتری) را در میان مدیران و کارشناسان مورد اندازه ‏گیری قرار می­ دهد.

ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه):

تعداد گویه ها: 42

تعداد مولفه: 3 مولفه (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه­ ای)

روایی و پایایی: دارد

نحوه نمره گذاری: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word و قابل ویرایش

تعداد صفحات: 8


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری (بونتیس، 1998)

دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  124  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

 

 

 


چکیده:.. 1
مقدمه:.. 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه : 4
2-1 بیان مسئله 5
3-1 بیان ضرورت تحقیق 6
4-1 چارچوب نظری تحقیق 7
5-1 فرضیه اصلی تحقیق : 8
6-1 متغیرهای مورد مطالعه 8
7-1 اهداف تحقیق 9
8-1-تعریف واژه ها و اصطلاحات 9
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2- مقدمه 11
2-2 اقتصاد دانشی 11
3-2 تعریف دانش 12
4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه 13
5-2 اشکال جدید منابع سازمانی 15
6-2 دارایی های نامشهود 16
7-2 تاریخچه ی سرمایه ی فکری 20
8-2 اجزاء مدل سرمایه فکری 25

 

9-2 تعاریف مختلف سرمایه ی فکری 29
1-9-2-شاخص های اندازه گیری سرمایه فکری 32
10-2 مدل های اندازه گیری سرمایه فکری 38
11-2 مدل های توصیفی سرمایه ی فکری 39
12-2 مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری و ارائه دهنده آن ها 40
1-12-2 مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار 40
2-12-2 مدل های مستقیم سرمایه ی فکری 41
3-12-2 مدل های بازده دارایی ها 41
4-12-2 مدل های کارت امتیازی 41
1-4-12-2 مدل مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری (ام – بی – وی) 42
2-4-12-2 مدل کیوی توبین 43
3-4-12-2 مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ) 44
4-4-12-2 مدل کارگزار فناوری ( تی – بی) 46
5-4-12-2 مدل سنجش ا رزش گذاری جامع (آی – وی – ام) 47
6-4-12-2 مدل ا رزش افزوده اقتصادی ( ای – وی – اِی ) 48
7-4-12-2 شاخص سرمایه ی فکری 49
8-4-12-2 کارت امتیازی زنجیره ارزش 50
9-4-12-2 کارت امتیازی متوازن 50
10-4-12-2 رهیاب سرمایه ی فکری اسکاندیا 52
11-4-12-2 مدل ارزش نامشهود محاسبه شده (سی – آی – وی) 53
12-4-12-2 مدل شاخص ایجاد ارزش (وی – سی – آی) 54
13-4-12-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری 56

 

13-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری 57
14-2 نقاط قوت و ضعف روش های اندازه گیری سرمایه فکری 59
15-2 استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 6 گزارش عملکرد مالی‌ 60
16-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری 68
17-2 مفهوم اقتصادی سود 68
18-2 تحقیقات داخلی و خارجی صورت گرفته 69
1-18-2 تحقیقات خارجی 69
2-18-2 تحقیقات داخلی 71
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3- مقدمه: 73
2-3روش تحقیق 73
3-3 نوع روش تحقیق : 74
1-3-3 روش گرد آوری اطلاعات: 74
2-3-3 ابزار گرد آوری اطلاعات : 74
3-3-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات : 75
4-3 قلمرو مکانی و زمانی و موضوعی 75
5-3 مدل تحلیلی تحقیق 75
6-3 جامعه ونمونه آماری 76
7-3 محدودیت های تحقیق 77
8-3 روش گرد آوری اطلاعات و داده های تحقیق : 77
9-3 روش های آماری و تجزیه و تحلیل داده ها : 77
10-3 همبستگی 78

 

11-3 ضریب تعیین 78
12-3 مدل رگرسیون تحقیق 79
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داه ها
1-4-‏ مقدمه‏: 81
2-4 بررسی نرمال بودن متغیر پاسخ 81
3-4 بررسی همبستگی بین سود خالص و ارزش دفتری 83
4-4 بررسی رگرسیون بین سود خالص و ارزش دفتری 84
5-4 رگرسیون و همبستگی به تفکیک سال 85
6-4 بررسی رابطه میان مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده 89
7-4 بررسی نرمال بودن خطا 92
8-4 جداول نهایی از آزمون های همبستگی و رگرسیون 93
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5-مقدمه: 95
2-5 خلاصه 95
3-5 بیان نتایج 96
4-5 مقایسه نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی انجام شده : 96
5-5 پیشنهادات : 98
1-5-5 پیشنهادت حاصل از تحقیق : 98
2-5-5 پیشنهادت جنبی : 98
3-5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آینده 99
پیوستها

 

منابع و ماخذ
منابع فارسی: 110
منابع لاتین: 111
چکیده انگلیسی .......................................................................................................112

 

 

 

 

 

جدول 1-2 تاثیر گذارترین تلاش ها در دهه هشتاد میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 21
جدول 2-2 : تاثیر گذار ترین تلاش ها در دهه نود میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 22
جدول 3-2 تاثیرگذارترین تلاش ها در دهه ی حاضر پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 24
جدول 4-2 تاثیرات ایجاد ارزش و از دست دادن ارزش 55
جدول 5-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه ی فکری 59
جدول 1-4- ضریب همبستگی پیرسون مابین دومتغیر سرمایه فکری وسود خالص 83
جدول 2-4-رگرسیون به صورت کلی (پنج ساله) 84
جدول 3-4 جدول رگرسیون مابین دو متغیر سرمایه ی فکری و سود خالص پنج ساله 84
جدول 4-4 آزمون ضرایب جزئی رگرسیون ومقادیر آماره VIF 85
جدول 5- 4 آزمون ضرایب جزئی رگرسیون ومقادیر آماره VIF سال 82 86
جدول 6-4 همبستگی پیرسون به تفکیک سال از سال 82 تا 86 93
جدول 7-4 رگرسیون به تفکیک سال از سال 82 تا 86 93

 

 

 

نمودار1-2 چارچوب دارایی های دانشی از دیدگاه ماررو اسکیما 20
نمودار2-2 مدل نوکورپ 45
نمودار 3-2 چارچوب سرمایه ی فکری بروکینگ 46
نمودار 4-2 مدل سنجش ارزشگذاری جامع 47
نمودار 5-2 چارچوب سرمایه ی فکری در مدل شاخص سرمایه ی فکری 49
نمودار 6-2 چارچوب مدل کارت امتیازی متوازن 51
نمودار 7-2 چارچوب سرمایه ی فکری از دیدگاه اسکاندیا 52
نمودار 8-2 مدل نشانگر اسکاندیا 53
نمودار 9-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری 56
نمودار 1-4 نمودار هیستوگرام متغیر سود خالص 82
نمودار 2-4 هیستوگرام متغیر سود خالص پس از اعمال تبدیل 82
نمودار3-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده 89
نمودار 4-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 82 90
نمودار5-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 83 90
نمودار6-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 84 91
نمودار7-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 85 91
نمودار8-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 86 92

چکیده:
همه ما می دانیم آن چه که اندازه گیری می شود، انجام می شود. با این حال بسیاری از سازمان هایی که مدیریت دانش را دنبال می کنند فرآیندی برای اندازه گیری دارایی های دانش سازمانی و یا سرمایه ی فکری ندارند. گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را محاسبه کند وتنها به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمان ها فراهم می آورد وبا استفاده ازآن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد . به دلیل تمایل به سنجش ولحاظ کردن ارزش واقعی دارایی های نامشهود سرمایه فکری بیش از پیش نزد شرکت ها ، سهامداران (سرمایه گذاران) و سایر گروههای ذینفع افزایش یافته است . در این تحقیق کاربردی ، ابتدا براساس روش استوارت ارزش سرمایه های فکری شرکت های بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی پنج ساله محاسبه، سپس در مرحله بعد ارتباط بین ارزش سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار گرفت. در تحقیق حاضر روش آماری استفاده شده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش مدل تحلیل رگرسیون می باشد .
یافته ها حاکی از رابطه مثبت معنی دار بین سرمایه فکری وعملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران می باشد. باتوجه به این نتایج می توان بهره گیری شرکت ها، سهامداران ، سرمایه گذاران و سایر گروه های ذینفع در استفاده از این مدل رابرای کسب سود بالاتر در آینده قویا توصیه کرد.

 

 

 

مقدمه:
توسعه اطلاعات در دهه های اخیر موقعیت های جدیدی را پیش روی افراد و سازمان ها قرار داده است. ازین رو تعاملات وارتباطات در گستره جهانی توسعه یافته و تعاریف جدیدی در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی بروز نموده است. دراین میان ، سازمان های کسب وکار بیشترین تاثیر را از وضعیت جدید پذیرا شده و خواسته یا ناخواسته ، در مسیر این دگرگونی مداوم قرار گرفته ، متحول شده ، به انحلال وادغام ،یا پذیرش موقعیت های جدید روی آورده اند . متناسب با این تغییرات موقعیتی، رویکردها و ادبیات جدیدی چون : سازمان های یادگیرنده ، معماری سازمان ، سازمان مجازی و مهندسی مجدد و... بر بستر رهیافت اطلاعاتی پدیدار شده است . رهیافتی که از کد ژنتیک تا ایزومرها ، از زبان شناسی تا کامپیوتر ، و از کارکرد مغز انسان تا مدیریت سازمان های کسب و کار را ، تفسیر می کند .
سازمان های امروزین ، بیش از نمونه های قدیمی آن ها با دیالکتیک مواجه اند : نیاز به خود مختاری (استقلال) در مقابل نیاز همزمان به ارتباطات (یکپارچگی) . پاسخ به این دیالکتیک مستلزم ایجاد فرصت یادگیری برای افراد سازمان است . چرا که از یکسو سازمان ها به ساختارهایی نیاز دارند تا خودمختاری و قابلیت حل مشکلات محلی را توسعه بخشند ، و از سوی دیگر برا دگرگونی فرهنگی ، به بهبود ارتباطات و ساختار مشارکتی تمایل دارند . با گسترش ارتباطات و عدم نیاز به جابجایی ، و تحت تاثیر پیدایش سازمان مجازی تنها عنصری که در سازمان باقی می ماند ، انسان ها یعنی افراد سازمان ها هستند . پیداست که در چنین شرایطی برای تبدیل سازمان ها به سازمان یاد گیرنده ، بایستی انسان ها تمایل به یادگیرندگی پیدا کنند . یادگیری در سازمان های جدید نیز به نوبه خود از رهیافت اطلاعاتی و از حلقه ی سایبرنتیکی فرد – سازمان – محیط – فرد ، پروی می کند و از رفتار نوآورانه، اطلاعاتی و دانشی در محیط تاثیر می پذیرد . در واقع از یکسو ، توسعه ارتباطات و تولید انبوه اطلاعات و دانش و از سوی دیگر کاهش نیم عمر رشته های گوناگون دانش بشری ، موجب شده تا اطلاعات به عنوان مهم ترین منبع سازمان ها و به عنوان مزیت رقابتی تلقی شود . همسان با سایر منابع سازمانی ، این منبع مهم نیز نیاز به مدیریت داشته و مدیریت آن در سایه فناوری محقق می شود. توجه روزافزون به دانشو اهمیت دانشگران سازمان به عنوان اصلی ترین سرمایه ی سازمان های دانشبر ، لزوم شناسایی و تشخیص دانش و اطلاعات ، و شکل گیری چارچوب هایی برای مدیریت دانش را در سازمان ها ضروری نموده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 


1-1-مقدمه :
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضوح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است . بررسی روندها و آمارهای اقتصادی نیز بر صحت این گفته اذعان دارند ، چنان که بررسی های انجام گرفته از پانصد شرکت در بین سال های 1982 تا 1992 میلادی، نشان از رشد سهم ارزش دارایی های نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در میزان ارزش بازار دارد . توجه به این موضوع در اواخر دهه ی نود میلادی ، سرمایه گذاری بر توسعه ی دارایی های نامشهود شامل : تحقیق و توسعه ، فرآیندها ونرم افزار کسب وکار ، کسب علامت های تجاری ، آموزش پرسنل و...، را به رقمی معادل یک تریلیون دلار – به تقریب برابر با کل سرمایه گذاری بخش تولید سرمایه های فیزیکی – رسانیده است . به این منظور ، برآورد و سنجش میزان تاثیر سرمایه فکری در فرآیندهای اقتصادی وضع موجود سازمان ، یکی از روش های شناخت نقاط ضعف و تعیین راهبردهای لازم برای کمک به تصمیم گیری مدیران خواهد بود . از طرف دیگر با توجه به اینکه تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ، به عنوان یکی از اجزای اصلی فعالیت های تولیدی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است ، می توان دریافت که شناسایی سرمایه های فکری و نامشهود موجود سازمان، در شناخت فاصله تا وضع مطلوب و تعیین نیازهای سرمایه ای و اتخاذ رویه های بهینه ، برای توسعه و رشد در آینده ی بنگاهها بسیار مهم و موثر خواهد بود .
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم.

 

چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.

 

2-1 بیان مسئله
با سیر جوامع از عصر صنعتی به عصر اطلاعات اهمیت سرمایه فکری افزایش یافته است . این اهمیت را می توان برخاسته از عواملی چون انقلاب فناوری اطلاعات , اهمیت فزاینده دانش واقتصاد دانایی محور و تاثیر ابداع وخلاقیت به عنوان عنصر تعیین کننده رقابت دانست. در دوره صنعتی بهای اموال ماشین آلات و تجهیزات و مواد خام به عنوان عناصر کارآمد واحد تجاری محسوب می شدند، در حالی که در عصر اطلاعات استفاده کارا از سرمایه فکری است که موفقیت یا شکست واحد تجاری را تعیین می کند . سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود .
در جوامع دانش محور کنونی بازده سرمایه های فکری به کار گرفته شده بسیار بیش تر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است . این به آن معنی است که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است .به دلیل افزایش اهمیت نسبی سرمایه های فکری (به عنوان مهم ترین بخش از سرمایه های کل شرکت) در سود آوری پایدار و مستمر وبلندمدت، اکثر شرکتها درپی یافتن جواب هایی مناسب برای این سوال هستند :
از لحاظ آماری آیا رابطه معنی داری میان میزان سرمایه های فکری و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ؟
و آیا استفاده از این مدل می تواند منجر به کسب سود خالص بالاتر برای شرکت ها شود؟ و آیا استفاده از مدل سرمایه ی فکری می تواند به سهامداران و سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری های آینده مورد استفاده قرار گیرد؟

 


3-1 بیان ضرورت تحقیق
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکتها بیش از رشد ارزش دفتریشان می باشد . در حقیقت گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را ماسبه کند وفقط به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
بنا بر ایده اندرسون سازمانها به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قراردهند که عبارتند از :
1- بهبود مدیریت داخلی
2- بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
3- مبادلات این سرمایه
4- دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارائی های مشهود که در ارزش گذاری سهام ناشی از دارائی های نامشهود تلقی می شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را به خود می نماید .
زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود . اما دارایی هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قراردارند و تحقق انها دشوارتر است .
اگر چه ، روشهای سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می-کنند . با این وجود در یک سازمان دانش محور که درآن داشن بخش بزرگی ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می¬دهد . روشهای سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی¬های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند . برای ارزش گذاری سرمایه فکری ، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ، ناکافی هستند . دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارشدهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی ، کمی ،یا مالی تمرکز دارد . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی ، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی شامل سرمایه انسانی ، رضایت مشتری و نواوری را در بر می گیرد . بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند ، جامع تر است .

 

تفاوت های بین این دو رویکرد معنی دار هستند : درحالیکه حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد ، اندازه گیری سرمایه فکری آینده نگر است . اندازه گیری سرمایه فکری واقعیتهای نرم (کیفیت ها ) را در بر می¬گیرد ، در حالیکه حسابداری مالی واقعیتهای سخت ( کمیت ها) را اندازه گیری می کند . اندازه گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد ، در حالیکه حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را نعکس می سازد . بتدریج مشخص شده که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم گیری استراتژیک ناکافی است. که آن باید با اندازه گیریی سرمایه فکری جایگیزین و یا تکمیل شود . در این صورت ، مدیران بخوبی می توانند از وضعیت موجود (نقاط قوت وضعف ) مدیریت سرمایه فکری شان مطلع شوند . به طور مشخص ، اندازه گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک ، نمایش تحقیق وتوسعه ، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تایید اهمیت برنامه ها ی تحصیلی وآموزشی شان مفید است . اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب وکار استراتژیک نیز ، بیش از اینکه یک ابزار ارتباط با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد ، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفید تر خواهد بود . بنابراین چون شناسایی سرمایه فکری یک مسئله استراتژیک کلیدی است ، درنتیجه در وضعیت موجودش باید بطور منظم به هیئت مدیره گزارش داده شود . خلاصه اینکه ، اندازه گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است ؛ ومدیریت مؤثر سرمایه فکری به اندازه گیری مؤثر آن بستگی دارد ، براساس گزارشات ارائه شده یک تعداد از شرکتها شروع به پیگیری ،ارزش گذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکریشان کرده اند . بااین وجود اید هنوز نیمی از مدیران کسب وکارها برای کسب مزیت از این دانش آمادگی ندارند ، یک بانک فکری سوئیسی در نتیجه مطالعاتشان درباره سرمایه فکری ، دریافت که به دلیل فقدان اندازه گیری سرمایه فکری تنها 40 درصد از دانش موجود در یک سازمان در عمل مورد استفاده قرار می گیرد .

 

4-1 چارچوب نظری تحقیق
یکی از مشکلات اساسی سیستم های حسابداری سنتی ، عدم کفایت و ناتوانی آنها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتهاست . بدلیل اهمیت روز افزون سرمایه های فکری درفرایند برتری استراتژیک شرکتها ، اکثر شرکتها در پی پاسخ گویی به چند سوال اساسی هستند . یکی از سوالات اساسی این است که آیا رابطه معنی داری میان میزا ن سرمایه های فکری محاسبه شده شرکتها و سود آنها وجود دارد ؟
متغیرهای اساسی این تحقیق را سرمایه ی فکری و عملکرد مالی تشکیل می دهند.
سرمایه ی فکری زاده عرصه علم و دانش است و شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت ، که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود.
عملکرد مالی : شاخص های سودآوری شرکت معیارهای اصلی در ارزیابی عملکرد یا مسئولیت های مدیریت شرکت هستند.
اکثر تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از وجود رابطه و تاثیر مستقیم سرمایه ی فکری بر عملکرد مالی شرکت ها بوده است. که در ذیل به دو مورد آن اشاره شده :

 

محقق سال متغیر یافته ها
علی اصغر انوار رستمی 1384 سرمایه ی فکری و ارزش بازار سهام وجود رابطه مثبت معنادار
مهدی اصغر نژاد امیری 1387 سرمایه ی فکری و بازده مالی وجود رابطه مثبت معنادار

 

5-1 فرضیه اصلی تحقیق :
بین سرمایه فکری وعملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد.

 

6-1 متغیرهای مورد مطالعه
متغیر یک مفهوم است که می توان بیش از دویا چند ارزش یا عدد را جایگزین آنها قراردارد .
متغیر مستقل : دراین تحقیق متغیر مستقل سرمایه فکری محاسبه شده با فرمول ارزش بازار منهای ارزش دفتری شرکت ها می باشد .
متغیر وابسته : دراین تحقیق سود به عنوان نماینده برای اندازه گیری عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده است و متغیر وابسته این تحقیق را تشکیل خواهد داد .

 


7-1 اهداف تحقیق
هدف اصلی این مقاله , بررسی تاثیر سرمایه فکری بر سود خالص شرکتهاست و بررسی این قضیه که آیا بین سرمایه فکری و سود خالص شرکتها رابطه مستقیمی وجود دارد یا نه .
هدف ازین تحقیق آگاه نمودن سرمایه گذاران و سهامداران از تاثیر گذاری سرمایه های فکری در میزان سود شرکت می باشد . سهامداران باید بدانند که سرمایه فکری ونیروی انسانی تنها منابعی هستند که نقطه پایانی در مورد بهره وری آنها وجود ندارد و استفاده مطلوب از آنها می تواند منجر به افزایش سود شود .
سرمایه فکری به عنوان شاخصی خارج از صورتهای مالی می تواند یکی از شاخص های مهم در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر قرارگیرد .
مهمترین اهداف انجام این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :
1- شناخت انواع داراییهای نامشهود ، طبقه بندی آنها و روشهای اندازه گیری آنها
2- بررسی ارتباط سرمایه فکری با عملکرد مالی
3- اطلاع از وضعیت (نسبی) این سرمایه های فکری
4- ارائه راهکارها و پیشنهادات لازم برای بهبود سطح این سرمایه های فکری

 

8-1-تعریف واژه ها و اصطلاحات
داراییهای نامشهود: عامل های غیرفیزیکی که در پدیداری کالاها یا خدمات مشارکت داشته یا مورد استفاده قرار می گیرند و از آن ها انتظار ایجاد ارزش در آینده برای افراد یا سازمانی که آن ها را در کنترل دارد(خاوندکار و متقی،1388،ص 31)1.
سرمایه فکری : سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود.لذا ماده خام نتایج اقتصادی و عامل تعیین کننده ی حیات سازمان است (رستمی و قالیباف اصل،1388،ص3 )2.
مدیریت دانش : فرایندی است که سازمان ها را در یافتن، گزینش، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات برای فعالیت هایی همچون حل مشکل، یادگیری پویا، برنامه ریزی استراتژیک و تصمیم گیری یاری می دهد (شائمی برزکی، 1384،ص 1)3.
دانش : منبع کلیدی در تصمیم گیری هوشمند، پیش بینی، طراحی، برنامه ریزی، عیب یابی و تشخیص، تحلیل، ارزیابی و قضاوت شهودی به حساب می آید(خاوندکار و متقی،1388،ص 18)4.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2- مقدمه
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. در چنین فضایی بهره وری و مزیت رقابتی بنگاه ها در گرو ظرفیت تولید ، پردازش و کاربرد موثر دانشی قراردارد که در گستره ای جهانی پایدار شده است . در این گستره ، فعالیت های اصلی بنگاه ، خواه به طور مستقیم و خواه از طریق شبکه ها ، از خلال ارتباط میان عامل های اقتصادی و در مقیاسی جهانی انجام می پذیرد. در واقع تولید یا خدمت رسانی سازمان های اقتصادی جدید ، در گرو فرایندهای اکتساب و پردازش منابع دانش و اطلاعات و ابزارهای مرتبط با این پردازش است . فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است.
در این فصل پس از مروری چند در سابقه و پیشینۀ تحقیق، شکل گیری مفهوم اقتصاد دانشی، تعریف دانش، پدیدار شناسی کسب وکار، اشکال جدید منابع انسانی، دارایی های نامشهود، تاریخچه ی سرمایه ی فکری، اجزاء مدل و تعاریف مختلف و مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری مورد بررسی، تبیین و تشریح قرار گرفته است و در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

 

2-2 اقتصاد دانشی
ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی دیگر سرمایه بیشتر ، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و .. نیست . بلکه منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود . قرن 21 قرن اقتصاد دانشی است .
قبل از اقتصاد دانشی ، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است . در اقتصاد صنعتی عوامل تولید ثروت ، یکسری داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین ، نیروی کار و پول و ماشین آلات و... می باشد و از ترکیب این عوامل اقتصادی ثروت تولید می شود . در این اقتصاد ، استفاده از دانش ، به عنوان یک عامل تولید نقش کمی دارد اما در اقتصاد دانشی ، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود فیزیکی ، ارجحیت بیشتری پیدا می کند . در این اقتصاد ، داراییهای فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزو مهمترین دارائیهای سازمانی محسوب می شود وموفقیت بالقوه سازمان ها ریشه در قابلیتهای فکری آنها دارد تا داراییهای مشهود آنها .

 

3-2 تعریف دانش
دانش تا کنون در جایگاه های گوناگون ، واز ابعاد متمایزی مورد توجه قرار گرفته است . دانش پیش از آن که در قالب مفهومی سازمانی مورد توجه قرار گیرد ، بیشتر از دریچه ای فلسفی به عنوان پدیده ای انسانی ، برای مدت ها مورد توجه فلاسفه ی حوزه های مختلف قرار داشته است .
برتراندراسل سرآغاز پیدایش نظری دانش را "شک" می داند . راسل با طرح این موضوع که اگر کسی مقابل این پرسش قرار گیرد که آیا به واقع در مورد پدیده ای خاص چیزی می داند ، به طور طبیعی به شناخت صورتی از " دانستن " پرداخته است ، با این امید که بتواند عقاید معتبر و غیر معتبر را در حوزه ی دانستن تفکیک نماید . براساس همین باور مشترک است که پیش ترها ایمانویل کانت ، که شاید بتوان پایه گذاری نظریه دانش را به او نسبت داد ، نسبت به مفهوم " شکاکیت " در آرای دیوید هیوم واکنش نشان می دهد . البته بایستی گفت که هر چند این موضوع بخشی اساسی از فلسفه ی کلاسیک به شمار می رود ، اما فیلسوفان کمی چون کانت ، بر اهمیت این موضوع تاکید داشته اند تا این که در قرون گذشته ی میلادی ، موضوع دانش بطور وسیعی مورد توجه فلاسفه ی تحلیلی قرار گرفته است .
تعریف دانش از دیدگاه های مختلفی توسعه یافته است . دیدگاه نخست ، دانش را به عنوان یک حالت ذهنی برای توانا ساختن افراد در توسعه ی دانش شخصی خود و به کار گیری آن بنابر نیازهای سازمانی در نظر می گیرد . در دیدگاه دوم ، دانش به عنوان یک شی با قابلیت ذخیره و تغییر در نظر گرفته می شود .
دیدگاه سوم ، دانش را در قالب یک فرآیند و عمل همزمان در نظر گرفته ، بر به کار گیری تخصص توجه دارد. چهارمین دیدگاه پیرامون دانش ، بر شرایط دست یابی به اطلاعات تمرکز دارد، و براین اساس دانش سازمانی می بایستی به منظور تسهیل دستیابی و بازیابی محتوا ، سازمان دهی شود . در نهایت دانش را می توان به عنوان قابلیت یا توان ایجاد تاثیر در اعمال آینده ی سازمان تعریف کرد .
در تعریف دانش دو دیدگاه غالب فناوری اطلاعات و دیدگاه مدیریت استراتژیک نیز وجود دارد . دیدگاه فناوری اطلاعات بین داده ، اطلاعات و دانش تمایز گذاشته و ابهام موجود بین این سه مفهوم را مورد توجه قرار می دهد . در دیدگاه مدیریت استراتژیک دانش به عنوان یک حالت ذهنی ، یک قابلیت و یا یک فرآیند در نظر گرفته می شود . در نظر گرفتن دانش به عنوان یک حالت ذهنی بدین معناست که افراد دانش خود را از طریق ورودی های دریافتی از محیط خود توسعه می دهند . دانش به عنوان یک قابلیت ، توانایی تاثیر گذاری بر تفسیر و استفاده از اطلاعات و تصمیمات را داراست . در نهایت ، دانش به عنوان یک فرآیند بر نحوه ی اعمال تخصص موثر است و این هم زمانی دانستن و عمل کردن ، به جمع آوری ، سازمان دهی و اشتراک دانش در میان افراد کمک می کند . تا حدی که سایرین بتوانند از این دانش در جهت افزایش اثربخشی و بهره وری در کار خود استفاده کنند . به باور فرنس ترومپینارس و چارلز هامپدن ، ده ضلعی دانش سازمانی با ضلع های متقابل : دانش عمومی در مقابل دانش شخصی ، دانش فردی در مقابل دانش تیمی ، دانش تخصصی در مقابل دانش ضمنی و دانش بالا به پایین در مقابل دانش پایین به بالا و در نهایت دانشی که از درون سازمان به سمت بیرون هدایت می شود در مقابل دانشی که از بیرون به درون هدایت می شود ، در سازمان شکل می گیرد .

 

4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه
در مسیر تحولات تاریخی جوامع بشری ، آن چه که به عنوان منبع ثروت برای جوامع یا سازمان ها مطرح بوده ، دچار تغییر و تحول بوده و این تغییر بنیادین منجر به تغییر در اصول اقتصادی و کسب وکار این جوامع گردیده است . به همین دلیل ، تغییر در منبع ثروت غالب ، به عنوان نقطه ی عطف تحولات اقتصادی شناخته می شود . در طول دهه ی هشتاد نظریه پردازان مختلف حوزه ی اقتصاد ومدیریت دوره ی جدیدی را پیش بینی می کردند. ایشان بر این اعتقاد بودند که در عصر جدید، دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت در جوامع بشری مطرح خواهد شد .

 

امروزه این طرز تلقی تا میزان بسیار زیادی به واقعیت نزدیک شده ، اما هنوز دز برخی از صنایع نقش دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت نمایان نشده است . به عنوان مثال در صنایع فرافناوری و صنایع دانش بر ، دانش به طور روشنی به عنوان اصلی ترین منبع ثروت مطرح است، اما در دسته دیگری از صنایع – به خصوص در صنایع دستی – دانش با سرعت کمتری در حال تبدیل شدن به منبع اصلی ثروت سازمان هاست . با این حال روند گسترش اهمیت دانش در صنایع مختلف تا آنجا پیشرفته که حوزه ی صنایعی با قدمت بسیار زیادتر ، نظیر کشاورزی ، را نیز تحت تاثیر قرارداده است . برای نمونه ، ظهور و گسترش فناوری های زیستی منجر به تغییر در نوآوری های کشاورزی از نوآوری های فرایندی به نوآوری در محصول شده است . با به کار گیری این فناوری ها ، تغییرات ژنتیکی در محصولات کشاورزی اعمال شده و محصولاتی با ویژگی های بهتر تولید می شود. بدین ترتیب ملاحظه می شود که جوامع دانش پایه در حال شکل گیری و تکوین بوده و هژمونی این جوامع غیرقابل انکار و قطعی است . ولی آنچه که ذهن نظریه پردازان و پژوهشگران را به خود مشغول ساخته ، نحوه ی رویارویی و پذیرش این تحول عظیم است . به عبارت دیگر چگونگی آمادگی برای سازگاری با این تحول ، وشناسایی الزامات و مقتضیات چنین جوامعی از مهمترین چالش های پیش روی سازمان هاست .
پیتر دراکر معتقد است ، سازمان های آینده بیش از پیش دانش پایه خواهند بود و بر پایه ی منابع دانشی، و شبکه های دانشی که برای خود ایجاد می کنند ، رقابت خواهند کرد ، همه پذیری محتوای این طرز تلقی در میان نظریه پردازان توسعه سازمانی ، منجر به اهمیت بیش از پیش مدیریت دانش در سازمان ها شده است . اگر چه چشم انداز روشنی برای ماهیت و طبیعت جوامع دانش محور آینده وجود ندارد ، اما پیش بینی می شود برخلاف سایر تحولات و نقاط عطف تاریخی در اقتصاد جوامع بشری ، تحول به سوی اقتصاد دانش پایه تاثیرات بسیار گسترده تری را در پی خواهد داشت . این پی آیند، که به واسطه ماهیت خاص دانش و برخلاف سایر منابع نامحدود بوده و در اثر استفاده یا اشتراک آن با دیگران پایان نمی پذیرد. بنابراین در اقتصاد دانش پایه ، بحث کمبود و محدودیت منابع از شکل سنتی خود خارج شده و بسیاری از پای بست های نظری سنتی اقتصاد و مفاهیم مرتبط با کسب وکار ، بنگاه های اقتصادی ، و بازار را دست خوش تغییر خواهد کرد .
در چند دهه اخیر سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقی به عنوان یکی از مهمترین موضوع ها در عرصه کسب وکار مطرح شده است . ریشه های این گرایش در جامعه و همچنین در میان سرمایه گذاران بسیار متفاوت است . محیط اجتماعی و محیط زیست به عنوان مهمترین زمینه های این گرایش بشمار می آیند . هر وجهی از کسب وکار دارای یک بعد اجتماعی است . مسئولیت اجتماعی شرکتها ایجاد رویه های باز و شفاف کسب و کار ، و مبتنی بر ارزش های اخلاقی و احترام به کارکنان ، جامعه و محیط زیست است . مسئولیت اجتماعی شرکتها به این منظور برنامه ریزی می شود که برای جامعه و ذینفعان حامل ارزش پایدار باشد . حوزه ی مربوط به روش یا رویه ی کسب وکار در برگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوع هایی است که امروزه رهبران شرکتها با آن روبرو هستند . برای مدیران امروز دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامه ریزی ، سازمان دهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند . بلکه بایستی پاسخ گویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان ومشتریان داخلی و خارجی سازمان هایشان ، از زمره ی وظایف با اهمیت برای آنان محسوب می شود . می توان گفت همانگونه که مدیران نحوه ی انجام وظایف سنتی را می آموزند، باید از چگونگی انجام وظایف جدیدی نیز آگاه شوند ، زیرا شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمان ها و شرکت های بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای در حال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند ، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادلی میان بخش های اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد کنند . به طوری کلی مسئولیت اجتماعی شرکت ها به معرفی روش هایی می پردازد که سازمان ها در فضای کسب و کار خود به آن عمل کنند و پاسخگوی توقعات جامعه ، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان باشد .
پیاده سازی این طرز تفکر در محیط واقعی سازمان ها ، نیازمند ابزارهای جدید برای شناسایی ، بکارگیری ، مبادله ، اندازه گیری و نگهداری اشکال جدید منابع ، دارایی و سرمایه ی سازمانی است . گونه های جدید منابع سازمانی ماهیت غیرمشهود داشته و با مدل ها ، رویه ها و ابزارهای سنجش و حسابداری منابع فیزیکی و مشهود قابل احصا نیستند.

 

5-2 اشکال جدید منابع سازمانی
محدودیت منابع فیزیکی در دسترس سازمان ها ، موجب بروز رویکردهای جدید در توسعه ی امکانات غیر فیزیکی و رویه های ارزش افزا جهت توسعه و بهبود محصول/خدمت شده است .
ازین رو ضرورت بکارگیری تمام ظرفیت های موجود در سازمان اعم از : سمایه های مالی ، دارایی های فیزیکی ، سرمایه ی فکری ، رویه ها و الگوهای کاری ، سرمایه انسانی ، سامانه های اطلاعاتی ، شبکه های ارتباطی ، مدیریت زنجیره ی تامین مشتریان ، دارایی های دانشی و... ، بیش از پیش نمایان شده است . در کنار این موضوع استقرار چارچوب های بهینه ساز و توجه به تمام قابلیت ها برای توسعه میزان کارایی و اثر بخشی حاصل از این دارایی های سازمانی ، برای دستیابی به اهداف سازمانی مورد توجه قرار داده است . یکی از مهمترین جنبه های این رویکرد جدید ، توجه به ظرفیت ها و ارزشی است که از خلال مجموعه ای از منابع سازمانی پدید می آید این منابع ، قالب های قابل اعمال بر دارایی های مالی و فیزیکی شناخته شده گذشته ، چون سنجه های فیزیکی ، تعیین بهای قطعی تمام شده ، ارزش و سنجش ، را پذیرا نیستند . در واقع با بروز نگرش های جدید در حوزه ی علم اقتصاد ، توجه صرف به منابع مشهود به عنوان مواد اولیه ایجاد ارزش در سازمان ها ، جای خود را به توجه همزمان به تمامی داشته ها اعن از : منابع مالی و فیزیکی و منابع غیرفیزیکی داده است . از خلال این موضوع ، نگاه روز آمد در بررسی و سنجش سرمایه و دارایی های سازمان ، علاوه بر مفاهیم اقتصاد سنتی و صنعتی بر باز تعریف و به کارگیری مفاهیم اقتصادی جدید در این حوزه ها استوار گشته است .
در اقتصاد سنتی ، دارایی مجموعه ای از داشته های درگیر در جریان تولید کالا پنداشته می شود . به بیان دیگر در اقتصاد سنتی ، مفهوم دارایی ثابت ، به ساختمان ، تجهیزات تولیدی ، مصالح ، وسیله های حمل و نقل و ماشین آلات به عنوان کالاهایی که در فرآیند تولید ، به کار می روند و جز در اثر استهلاک تغییر شکل نمی یابند.

 

6-2 دارایی های نامشهود
از اواسط قرن بیستم میلادی محققان و اقتصاددانان بسیاری تلاش کردند تا توجه سازمان ها را به اتخاذ رویکرد جدید در حوزه ی کسب وکار جلب کنند . بنیان این رویکرد براساس این تحقیق استوار است که در هر سازمان امتیازات ، قابلیت ها و منابع منحصر به فرد و متمایز از سایر سازمان ها وجود دارد که اساس این منابع بر یکپارچگی و تراکم استوار است .
در واقع این منابع به راحتی قابل افزایش و یا تفکیک نیستند-. از این رو بایستی سازمان ها توانایی و قدرت شناسایی ، به کارگیری و مدیریت این منابع و در نهایت عملیات و ایجاد ارزش برپایه این منابع را به دست آوردند. براساس توجه به رویکرد اخیر ، شناسایی تمامی منابع و ظرفیت های سازمانی ، و قابلیت اکتساب این منابع به محور یکی از مهمترین توجهات علمی در حوزه مفاهیم سازمانی تبدیل شد. تلاش های صورت گرفته که به نوعی با حوزه ی شناسایی دارایی های نامشهود سازمان ، طبقه بندی و سنجش آن ها مرتبط است را می توان بر سه دسته تاریخی عمده تقسیم بندی نمود :
دسته ی اول نظریه پردازان و پژوهش گران که این دارایی ها را از خلال توجه به منابع و سرمایه انسانی سازمان مورد مطالعه قرارداده اند. ریشه اصلی این دسته از مطالعات به بنیان های نظری و نتایج بررسی های بسیار تاریخی تر ، از حدود 1691 میلادی و تلاش های ویلیام پتی در محاسبه ی نیروی کار در ثروت ملی به عنوان اولین قدم ها در محاسبه ی ارزش سرمایه انسانی ، باز می گردد. در ادامه بررسی های آدام اسمیت در سال 1776 میلادی بر روی نیروی کار و ارزش سرمایه ی انسانی و تحقیقات تکمیلی ویلیام فارر در سال 1853 میلادی برای توسعه روشی به منظور ارزش گذاری سرمایه ی انسانی سازمان نیز به تقویت این رویکرد انجامید. تا این که در قرن بیستم، توجه به مدل های هزینه گذاری و حسابداری منابع انسانی که به سرمایه انسانی در قالب یکی از عمده ترین مولفه های سرمایه ی فکری در سازمان نگریسته شده است، پدیدار گردند.
دسته ی دوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به مفهوم آفرینی سرمایه ی فکری و بررسی نقش و اهمیت مالکیت فکری در سازمان تمرکز نموده اند. نخستین توجهات به مفهوم سرمایه ی فکری به سال 1962 میلادی و مطالعات فریتز مچلاپ باز می گردد. اما به لحاظ تاریخی ابداع عبارت سرمایه ی فکری به سال 1969 میلادی و به اقتصادانی به نام جان کنت گالبرایس نسبت داده می شود. با این وجود تنها از دهه ی هشتاد میلادی بود که بر گستردگی توجهات علمی به سرمایه ی فکری افزوده شد. توجه به سرمایه ی فکری سازمان در قالب تاکید بر توسعه سرمایه ی سازمانی ، سرمایه ی اجتماعی ، سرمایه ی انسانی ، سرمایه ی دانشی و اطلاعاتی ، سرمایه مشتری ، سرمایه ی رابطه ای ، سرمایه ی نوآوری و مفاهیم دیگر ، امروزه به یکی از مهمترین حوزه های مطالعاتی مدیریت اقتصاد سازمان و کسب و کار تبدیل شده است.
در این راستا چارچوب های مختلف تعریف و طبقه بندی سرمایه ی فکری توسط نظریه پردازان و پژوهش گران مختلف مطرح شده است و متناسب با هر یک از چارچوب ها، مدل های سنجش معرفی گردیده است.
دسته سوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به لحاظ تاریخی بیشتر از نقطه نظر حسابداری و به خصوص حسابداری مالی به مبحث دارایی های نامشهود سازمان پرداخته اند. این تحقیقات بیشتر معطوف به بررسی تاثیرات اقتصادی برندها و امتیازات انحصاری سازمان ها در تولید ارزش و به تبع آن محاسبه ی ارزش آن در ترازنامه های مالی بوده است. یکی از موثرترین تلاش ها در حوزه ی سازمانی، تصمیم شرکتهای انگلیسی رنک هاویس مک دوگال و گرند متروپولیتن در دهه ی هشتاد میلادی در محاسبه ارزش برند سازمانی در قالب رویه هایی برای محاسبه ی ارزش نام وامتیازات تجاری انحصاری در سامانه حسابداری است. این امر توانست دریچه ای فراگیر برای پذیرش این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود در قالب رویه های حسابداری بگشاید. هر چند در برخی از سازمان های پیشرو، محاسبه ی ارزش نام تجاری در قالب ترازنامه های مالی صورت گرفته است، اما از آنجایی که این اتفاق موضوعی فراگیر نبوده و از سویی دیگر بر پایه ی اسلوب مشترک انجام نمی گرفته است، باور نظریه پردازان و پژوهش گران برآن است که توجه به این موضوع از دهه ی هشتاد میلادی رسمیت همه جانبه به خود گرفته است.
با این که می توان سه گرایش فوق را در سیر تطور تاریخی مفهوم دارایی نامشهود در سازمان مورد شناسایی قرار داد، اما بایستی گفت که از دهه هشتاد میلادی، این سه گرایش تا حدودی از همگرایی برخوردار گشته اند. از این سال ها توجه به تعریفی بسیط تر که علاوه بر پوشش نتایج تلاش های گذشته در شناسایی این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود، رویکردی آینده نگر را با توجه به مختصات سامانه اقتصادی حاکم بر آینده سازمان ها را پیش رو قرار دهد، مورد توجه نظریه پردازان و پژوهش گران این حوزه قرار گرفت. از سویی دیگر توجه همزمان به رویه های ثبت و ارزش گذاری این دارایی ها در سازمان نیز، الزام این رویکرد همه جانبه نگر را تقویت نمود.
همانگونه که از بررسی ادبیات حاکم بر می آید، در برخورد با دارایی های نامشهود و به لحاظ مفهوم سازی این عبارت چالشی دوگانه بروز می کند. از یک سو اطلاق عبارت "دارایی" به این اقلام، مفاهیم جاری ر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران