لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تاریخ فعالیت های حزبی شیعه در لبنان قریب به 3 دهه بوده که با حرکت المحرومین امام موسی صدر و از دل همین جریان به وجود آمده است. حرکت محرومان (جنبش محرومان) عنوان سازمانی است که امام موسی صدر آن را رهبری کرد. امام موسی صدر کوشید از شیعیان و حقوق لبنانی ها و وحدت آنها دفاع کند. وی بر این باور بود که شیعیان به لحاظ سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی در طول دوره های پیشین محروم بوده و برخلاف دیگر فرقه های لبنان ، فاقد مرجعیت دینی مخصوص به خود است. این جنبش موفق به جذب تمامی فرزندان شیعه در آن مناطق شد، اما این جناح کوشید سیاست خود را فراتر از یک فرقه تنظیم کند تا بر دیگر جناح ها و نیروهای سیاسی و فرقه ای لبنان تاثیر بگذارد. علاوه بر این جنبش که در دهه هفتاد میلادی فعالیتش را شروع کرد، حزب الله دومین حزب شیعه لبنان است که در اوایل دهه 80 میلادی مطرح شد. جریان سوم شیعی در لبنان گروهی است که اخیرا (اردیبهشت 1384) تحت عنوان «گردهمایی شیعه» در مدرسه عاملیه در غرب بیروت توسط محمد حسن الامین متفکر لبنانی تاسیس شد. این جریان با هدف تنوع بخشیدن به حضور شیعیان در جامعه لبنان ایجاد شده است و مخالفت کامل خود را با خلع سلاح حزب الله اعلام کرده است. اگر بخواهیم به احزاب شیعی لبنان بپردازیم باید به جنبش امل (افواج المقاومه اللبنانیه) و حزب الله به عنوان دو حزب تاثیرگذار در وضعیت سیاسی اجتماعی لبنان بپردازیم. جنبش امل (افواج المقاومه اللبنانیه): جنبش محرومان که امام موسی صدر(1) آن را در جنوب لبنان به راه انداخت (دهه 60 میلادی) دستاوردهایی برای شیعیان داشت که از آن جمله می توان به تاسیس مجلس شیعیان لبنان ، مدرسه فنی جبل عامل ، انستیتوی مطالعات اسلامی و در نهایت جنبش امل نام برد. تشکیلات جنبش امل در آغاز در جنوب لبنان و از طریق حلقه های کوچک حول مدرسه فنی جبل عامل و انستیتوی مطالعات اسلامی رشد کرد. دکتر مصطفی چمران (2) که در آن زمان به لبنان مهاجرت کرده بود، اولین حلقه این فعالیت ها را تاسیس کرد. کادر رهبری نخستین دفتر سیاسی جنبش امل با نامهایی چون دکتر حسین کنعان ، دکتر علی الحسن ، نبیه بری ، جمال منصور، حسین الحسینی و... شکل گرفت. امام موسی صدر در نطق های خود در آن زمان جنبش خود را معرفی و اعلام کرد، اما هیچ اشاره ای به شاخه نظامی این جنبش نکرد، بلکه فعالیت سیاسی خود را در جریان جنگ به صورت تحصن با مشارکت تعدادی از اعضای «جنبش محرومان» در مسجد عاملیه در بیروت آغاز کرد. (3) در همان ایام انفجار بمبی در اطراف شهر بعلبک ، 36 کشته و 43 مجروح بر جای گذاشت.با وقوع این انفجار، امام موسی صدر ناگزیر شد تاسیس شاخه نظامی «جنبش محرومان» را اعلام کند، زیرا بعدها آشکار شد که این انفجار در اردوگاه آموزشی این جنبش رخ داده است. همچنین در تاریخ 6 ژوئیه 1975 ولادت تشکیلات «افواج المقاومه اللبنانیه امل» (واحدهای مقاومت لبنانی) به عنوان سازمان نظامی «جنبش محرومان» اعلام شد. جنبش امل بعدها در جریان جنگ داخلی لبنان به صورت دفاعی شرکت کرد. جنبش امل هیچگاه در چارچوب جنبش ملی لبنان و با «نیروهای مشترک» شرکت نکرد، اما در «جبهه احزاب قومی و ملی» عضویت یافت. امام موسی صدر در 31 آگوست 1978 ربوده شد و حسین الحسینی جانشین وی در جنبش امل گردید. پانوشت ها 1- امام موسی صدر در 14 خرداد 1307 در شهر قم متولد شد. تحصیلات حوزوی و غیرحوزوی را در این شهر به اتمام رساند و در رشته حقوق دانشگاه تهران نیز مشغول به تحصیل گردید و مدرک لیسانس گرفت. از بهار 1333 تا بهار 1334 برای ادامه تحصیل علوم حوزوی به نجف اشرف رفت و سپس به ایران بازگشت. مجددا در مهرماه 1335 به نجف اشرف بازگشت و تا مرداد 1337 در آن شهر و در کنار عموی خود آیت الله محمدباقر صدر به تحصیل مشغول شد. سپس بار دیگر به قم بازگشت و در ادامه فعالیت های حوزوی در قم ، مجله مکتب اسلام را به همراه عده ای دیگر از روحانیون منتشر کرد. در آبان 1338 (1959) به دنبال درگذشت آیت الله العظمی سیدعبدالحسین شرف الدین ، رهبر شیعیان لبنان و بنا به وصیت ایشان به لبنان مهاجرت و در شهر صور اقامت گزید و بدین ترتیب رهبری شیعیان را به دست گرفت. امام موسی صدر پس از سالها تلاش و مجاهدت در راه احقاق حقوق شیعیان لبنان موفق به تاسیس مجلس اعلای شیعیان لبنان شد. امام موسی صدر به رغم پذیرش نظام سیاسی لبنان خواستار تجدیدنظر در شیوه تقسیم قدرت سیاسی و لغو طایفه گرایی سیاسی در لبنان بود. امام موسی صدر در حالی که در پی رایزنی با سران کشورهای اسلامی بود در 31 َ1978 در حالی که به لیبی جهت ملاقات با معمر قذافی رفته بود، ربوده شد و دیگر از وی خبری نشد. برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: محسن کمالیان - عزت شیعه و مبارزات و مجاهدات امام موسی صدر (قم ، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ، زمستان 1377) علی حجتی کرمانی ، لبنان به روایت امام موسی صدر و دکتر چمران (تهران ، انتشارات قلم ،1364) علی علمی اردبیلی ، زندگی و مبارزات امام موسی صدر (بی جا: انتشارات امامت ، 1358) 2- دکتر مصطفی چمران در سال 1311 در تهران متولد شد. وی در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ اتحصیل شد. وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود و در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروف ترین دانشمندان در جهان در کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه امریکا - برکلی - با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید. دکتر چمران پس از فارغالتحصیلی رهسپار مصر می شود و به مدت دو سال - در زمان جمال عبدالناصر - سخت ترین دوره های نظامی و جنگ های پارتیزانی را می آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می شود. بعد از وفات عبدالناصر، دکتر چمران به فکر ایجاد یک پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی می افتد و در لبنان اقدام به تاسیس چنین پایگاهی می کند. او به کمک امام موسی صدر حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن - سازمان امل - را راه اندازی می کنند. دکتر چمران تا پیروزی انقلاب در لبنان می ماند و با ورود امام به کشور به ایران باز می گردد. دکتر چمران دلاورانه در قضیه کردستان می جنگد و از سقوط آنجا جلوگیری می کند. وی چندی به عنوان وزیر دفاع انجام وظیفه کرد و در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب می شود که با شروع جنگ وظیفه خود را حضور در میدان جنگ می داند. وی پس از یکبار مجروحیت در جبهه مجددا راهی جبهه شد تا این بار به درجه رفیع شهادت نائل شوداگرچه احزاب و گروههای اسلام گرا در لبنان بیش از چند دهه است که فعالیت می کنند اما بی شک پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در بازنگری و یا تاسیس احزاب جدید نقش بسزایی داشته است. جریان چپگرای لبنان از طریق همکاری نزدیک با برخی کشورهای عربی از جمله مصر (در زمان عبدالناصر)، سوریه ، عراق ، الجزایر و لیبی و همین طور احزاب ناسیونالیست (پان عربیستی) از طریق حمایت های خارجی از موقعیت خوبی در کشور لبنان برخوردار بودند. یکی از نقاط ضعف جنبش های اسلامی عدم حمایت از سوی کشورهای مسلمان بود این وضعیت برای شیعیان که چشم به ایران به عنوان کشور شیعی دوخته بودند شدیدتر بود. با پیروزی انقلاب اسلامی و حمایت های این انقلاب از جریان های اسلامی ناب ، احزاب اسلامی (سنی و شیعه) در کشور لبنان از موقعیت خطیری برخوردار شدند.
احزاب اسلامی سنی
احزاب سنی مذهب کشور لبنان قدمتی به اندازه تاریخ استقلال لبنان دارند و از همان دهه های چهل و پنجاه میلادی پا به عرصه نهادند.
الجماعه الاسلامیه
جماعت اسلامی لبنان در سال 1964 در جریان جنگهای داخلی لبنان از بطن گروه بندگان خدا (عباد الرحمان) متولد شد. طرابلس مرکز این جماعت بود، اما بعدها شعبه هایی در بیروت و صیدا و دیگر مناطق نظیر عکار، اقلیم الخروب و بقاع افتتاح کرد. از برجسته ترین چهره های این جماعت می توان به نامهایی چون فیصل مولوی (دبیر کل)، فتحی یکن (اندیشه پرداز بزرگ اسلامی)، محمدعلی الضناوی ، علی شیخ عمار، ابراهیم المصری ، زهیر العبیدی و محمد عمار اشاره کرد. اسلام رسالت عمده جماعت اسلامی و هدف آن رستگار کردن بندگان خدا در قالب فردی و گروهی از طریق برقراری جامعه اسلامی متکی بر احکام الهی قرآن و سنت پیامبر (ص) است. جماعت اسلامی مجله الشهاب را به صورت دو هفته نامه منتشر کرد که بعدها به جای آن مجله الامان از سوی این جماعت منتشر شد که تاکنون به انتشار خود ادامه می دهد. جماعت اسلامی در عرصه سیاسی ترمیم قانون اساسی را هدف خود قرار داده است. ایجاد همزیستی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان بر پایه های نوین و غیرمخالف با اصول اسلامی و حفظ عزت و حقوق مسلمانان از طریق الغای طایفه گری سیاسی از دیگر اهداف جماعت اسلامی است. به رغم وجود روابط تاریخی میان جماعت اسلامی و جنبش اخوان المسلمین ، این جماعت کمتر در طرحهای جهانی و منطقه ای اخوان المسلمین شرکت کرد. جماعت راه میانه را در پیش گرفته و نه اپوزیسیون بر مبنای مطلق و نه موافق کامل نظام سیاسی لبنان است. این حزب در ایام انتخاباتی با برخی گروههای اسلامی ائتلاف می کند و تاکنون تعدادی از افراد این گروه با توانایی های محدود خود می کوشید تا در مقاومت بر علیه اسرائیل حضور داشته باشد. شاخه نظامی آن نیز به مانند حزب الله مقاومت اسلامی نام داشت. هر چند که حضور آن بسیار بسیار اندک بود.
حرکه التوحید الاسلامیه
در شهر طرابلس واقع در شمال لبنان و در سال 1982 «جنبش توحید اسلامی» به رهبری یک عضو سابق «جماعت اسلامی» به نام شیخ سعید الشعبان تاسیس شد. پس از تجاوز اسرائیل به لبنان در سال 1982 جنبش توحید اسلامی بیش از پیش در شهر طرابلس توسعه یافت و این در حالی بود که شیخ سعید شعبان روابط برجسته ای را با ایران برقرار کرده بود. جنبش توحید اسلامی در اثر توسعه دامنه نفوذ و سلطه خود در بندرگاه طرابلس ، تبلیغات خود را علیه نظام سیاسی لبنان و مسیحیان مارونی و احزاب چپ و قومی تشدید کرد. در واقع جنبش توحید اسلامی عملا به سمت تفکر برقراری نظام اسلامی پیش رفت تا شهر طرابلس بر پایه شریعت اسلام اداره شود. یاسر عرفات پیش از خروج از شهر طرابلس و انتقال سازمانش به شمال آفریقا، تجهیزات نظامی خود را در اختیار جنبش توحید اسلامی قرار داد. نیروهای چپ در سال 1985 با پشتیبانی آشکار سوریه ، شهر طرابلس و جنبش توحید اسلامی را به محاصره خوددرآوردند. جبهه های متعددی به روی شهر گشوده شد و عملیات نفوذی به طرابلس آغاز شد. 20 روز پس از این رویداد، علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران از طریق دمشق به شهر طرابلس لبنان وارد شد و شیخ سعید شعبان را با خود به دمشق برد. مذاکرات در پایتخت سوریه منجر به اعلام آتش بس از سوی جنبش توحید اسلامی و گشوده شدن شهر طرابلس شد. در واقع این آتش بس نشان از افول ستاره جنبش توحید اسلامی داشت. زیرا چندی بعد صدها تن از کادرهای جنبش توحید اسلامی بازداشت شدند و دهها تن دیگر موفق به فرار گشتند. سالها بعد رادیوی این جنبش از سوی دولت غیرقانونی شناخته و بسته شد و در پی این حادثه شیخ سعید شعبان بشدت به دولت رفیق حریری حمله کرد و خواهان سرنگونی آن شد. سرانجام شیخ سعید شعبان رهبر جنبش توحید اسلامی در تاریخ 6 ژوییه 1998 چشم از جهان فروبست.
جمعیه المشاریع الخیریه الاسلامیه
جمعیت خیریه طرحهای اسلامی نام گروهی موسوم به «گروه بعثی» است. رهبر این گروه یک روحانی از منطقه هرر اتیوپی است که به لبنان مهاجرت کرده بود. این جمعیت بیش از نیم قرن پیش به کوشش شیخ احمد العجوز تاسیس شد. فعالیت عمده این جمعیت در حوزه نیکوکاری ، درمان بیماران ، کمک به مستمندان و آموزش رایگان برای فرزندان خانواده های بی بضاعت است. یکی از رهبران جنبش می گوید: ما با سیاسی کردن اسلام به معنای استفاده از خشونت و نظیر آن از سوی جنبش اخوان المسلمین که در الجزایر، مصر و اردن روی می دهد مخالف هستیم. این جمعیت در انتخابات سال 1992 لبنان از حوزه بیروت و طرابلس شرکت کرد و موفق شد نامزد خود به نام دکتر عدنان طرابلسی را به پارلمان بفرستد. اما طرابلسی در انتخابات 1996 کرسی خود را از دست داد. همچنین این جمعیت با مرکز فتوای اسلامی (که به اهل سنت تعلق دارد) به مخالفت برخاست و آشکارا علاقه مندی خود را به انتخاب یکی از اعضای خود به عنوان مفتی اعظم اهل سنت لبنان نشان داد، اما انتخاب یک مفتی دیگر به این مناقشه پایان داد. جمعیت خیریه طرحهای اسلامی در خارج از لبنان بویژه در اروپا فعالیت دارد و شعبه هایی در برخی شهرهای اروپایی و امریکایی افتتاح کرده است. فعالیت خارجی این جمعیت حول تقویت ایمان و دینداری مهاجران لبنانی از طریق برگزاری مراسم نماز در مساجد متمرکز است.
شهید دکتر مصطفی چمران که سالها در لبنان زندگی کرده و از پایهگذاران جنبش امل به همراه امام موسی صدر بود، مینویسد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در لبنان و بخصوص شهرهای مصیبتزده جنوب لبنان، زنها و بچهها، پیر و جوان دیوانهوار به خیابانها ریختند و فریاد زنده باد خمینی، زنده باد خمینی سرتاسر جنوب لبنان را پر کرد. میتوانم بگویم هیچ کس در هیچ نقطه از دنیا این چنین از صمیم قلب پیروزی انقلاب اسلامی را آرزو نکرده است؛ چون اگر انقلاب ایران پیروز نمیشد، برای شیعیان لبنان، بخصوص شیعیان جنوب آیندهای تاریک و وحشتناک پیشبینی میشد... و انقلاب ایران تعادل قوا را در منطقه به هم زد و شیعیان نفس راحتی کشیدند...(1)
نگاهی به کشور لبنان
با ورود حزبالله به نظام سیاسی لبنان، این حزب توانست شناسایی رسمی و قانونی برای مقاومت اسلامی را به دست آورد. به همین خاطر حزبالله پس از خلع سلاح شبهنظامیان در لبنان، تنها حزبی است که توانسته سلاح خود را حفظ کند. اکنون در عرصه سیاسی لبنان غالب سیاستمداران مسلمان، مسیحی دروزی که از فعالیت رزمندگان حزبالله دفاع میکنند، به رغم اینکه بسیاری در لبنان با ایدئولوژی و دیدگاههای عقیدتی حزبالله موافق نیستند اما همگی مقاومت این حزب علیه اشغالگری را به رسمیت شناخته و به آن احترام میگذارند. (2) علاوه بر مقاومت حزبالله که نتایج پرباری برای کشور لبنان در پی داشته است، فعالیتهای این جنبش در حوزههای دیگر همچون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی و رفاهی بیش از پیش جایگاه حزبالله را در جامعه لبنان ثبات بخشیده است. آنگونه که خانم هلا جابر، نویسنده و پژوهشگر لبنانی میگوید: خدماتی که موسسات حزبالله ارائه میدهند به اندازهای است که با خدمات ارائه شده از طرف دولت لبنان، رقابت میکند. همچنین در طوفان برف مارس 1992 (اسفند 1370) که بسیاری از جادههای اصلی و فرعی لبنان بسته شد، ماشینآلات و نیروهای جهادسازندگی حزبالله برای نجات و کمک به افرادی که در راه مانده بودند و نیز کمکرسانی به مردم مناطق دوردست لبنان بسیج شدند، در حالی که دولت لبنان هیچ نوع کمک موثری در این زمینه ارائه نداد. (3) دانیل بایمن، استاد دانشگاه جورج تاون در مقاله خود تحت عنوان "حزبالله لبنان در دیدگاه شورای روابط خارجی امریکا" ضمن برشمردن راههای مقابله امریکا با این جنبش به این نکته نیز اذعان دارد که "معرفی حزبالله به عنوان تروریست به دلیل حمایتی که این جنبش در سطح منطقه از آن برخوردار است و مشروعیتی که در لبنان دارد دشوار است. حزبالله در خانه به همان میزان که جنبشی چریکی است، سازمانی اجتماعی و سیاسی نیز محسوب میشود. حزبالله در سیاست و جامعه لبنان ریشه دوانده و متفاوت با القاعده، در نظم منطقهای موجود نقش محوری دارد." (4) کشور لبنان که یکی از کوچکترین کشورهای خاورمیانه محسوب میشود، در غرب آسیا و ساحل خاوری دریای مدیترانه قرار گرفته و از شمال و شرق به سوریه، از جنوب به فلسطین و از غرب به دریای مدیترانه محدود است. دو رشته کوه موازی به نام لبنان غربی و لبنان شرقی یا جبل عامل با ارتفاع حداکثر 3083 متر (کوه قرنه السودا) از شمال به جنوب آن کشیده شده و جلگه ساحلی آن که بیشترین جمعیت کشور را در خود جای داده است، حاصلخیزترین ناحیه این سرزمین محسوب میشود. اقلیم این کشور مدیترانهای معتدل همراه با بارشهای زمستانی است. دامنه کوههای لبنان از جنگل پوشیده شده و رودخانه لیطانی (146 کیلومتر) که بزرگترین و طولانیترین رود کشور محسوب میشود، از دره میان کوههای مزبور که به دره بقاع معروف است، از شمال شرقی به سوی جنوب غربی روان است. خاک لبنان بسیار حاصلخیز است و انگور، چغندر قند، زیتون و مرکبات از عمدهترین فرآوردههای کشاورزی آن به شمار میآیند. کوههای لبنان روزگاری پوشیده از درختان سرو که فنیقیها از آنها برای ساختن کشتیها و معبرهای خود استفاده میکردند، بود. امروزه اگرچه درخت سرو نشانه ملی کشور لبنان است، اما فقط حدود 400 هکتار از آن جنگلها باقی مانده است. کشور لبنان مساحتی در حدود 400/10 کیلومتر مربع (صد و شصت و یکمین کشور جهان) و با جمعیت 3 میلیون و 300 هزار نفر در سال 2000 میلادی (صد و بیست و هشتمین کشور جهان) میباشد.
مشخصات کشور لبنان
روز ملی: بیست و دوم نوامبر (1943) - تاریخ استقلال لبنان نژاد / ملیت: عرب 93 درصد (لبنانی 84 درصد، فلسطینی 9 درصد)،ارمنی 6 درصد، بقیه یک درصد دین (1994): مسلمان 3/55 درصد (شیعه34 درصد، سنی 3/21 درصد)، مسیحی 6/37 درصد (کاتولیک 1/25درصد، ارتدوکس 7/11 درصد)، دروزی 1/7 درصد زبان و خط: عربی (زبان رسمی)، فرانسه و انگلیسی؛ خط: عربی شهرهای مهم (1994): طرابلس 000/240 نفر، صیدا 000/150 نفر، جونیه 000/100 نفر، زحله 000/100 نفر، صور 000/80 نفر، بعلبک، نبطیه بنادر مهم: بیروت، طرابلس و صیدا قوه مقننه: قانون اساسی سال 1926، آخرین تغییرات 1999، مجلس ملی با 128 عضو (64 نفر از بین مسیحیان و 64 نفر از میان مسلمانان و دروزیها) به مدت 4 سال پانوشتها: 1- مصطفی چمران، لبنان، چاپ سوم،(تهران: بنیاد شهید چمران، 1376) صص 352 و353 2- مسعود اسداللهی،از مقاومت تا پیروزی، (تهران،موسسه تحقیقاتی ذکر،1379) ص 160 3- همان کتاب، ص 152 4- بایمن، دانیل. "الگوی مبارزات حزبالله" ترجمه احسان صحافیان،روزنامه شرق،شماره 464، (12/2/1384) - همچنین باید اضافه کنم که در سفری که نگارنده به لبنان داشتم آثار فعالیتهای عمرانی، خدماتی و فرهنگی و اجتماعی حزبالله لبنان را در میان مردم محروم لبنان مشاهده کردم. حزبالله لبنان با تاثیرپذیری از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شاخه نظامی حزبالله را تشکیل داد. جهادسازندگی، کمیته امداد امام خمینی(ره) و بنیاد شهید نیز سه نهاد انقلابی بودند که از سوی ایران چندین سال در لبنان مشغول فعالیت بودند. حضور این نهادها و تاثیر عملکرد آنان، حزبالله را به فکر بومیسازی نهادها انداخت و امروز شاهد شکلگیری و فعالیت این نهاد در کشور لبنان هستیم
ارامنه لبنان کم و بیش دارای تاریخ، فرهنگ و آداب و سنن مشترکی هستند و علیرغم گرایشهای مختلف مذهبی تفاوتهای چندان زیادی میان آنها وجود ندارد.حضور ارامنه در لبنان به تاریخ و قرون گذشته بازمیگردد. در قرون وسطی به دنبال جنگهای صلیبی و پس از سقوط کشور کیلیکیا در سال ۱۲۵۰ میلادی به دست حکومت "ممالیک" بسیاری از ساکنان این کشور به لبنان مهاجرت کردند،اما بعدها بسیاری از آنها به علت نداشتن پیشوایان مذهبی از هویت اصلی خود دست برداشتند و با طائفه مارونیها ادغام شدند؛ به طوریکه بسیاری از خانوادههای مارونی اصیل ریشههای ارامنه را دارند.همچنین در سال ۱۲۶۶ میلادی در هنگام انتقال اسرای ارامنه به مصر، در بین راه و عبور از مناطق کوهستانی لبنان، کاروانی از اسرا فرار کردند و در برخی از مناطق و روستاهای شمال لبنان مانند "زغرتا" سکنی گزیدند.از طرف دیگر در سال ۱۹۱۵ و پس از کشتار ارامنه در ترکیه بیش از یکصد و پنجاه هزار تن از ارامنه از طریق اراضی سوریه و دریا به لبنان کوچ کردند و در اردوگاههای پناهندگان بیروت اسکان یافتند. سپس در سال ۱۹۳۹ تعداد ۱۵ هزار نفر از ارامنه اسکندرون که تحت سلطه ترکیه قرار داشتند، به بقاع مهاجرت کردند و گروهی دیگر از آنها نیز در خلال جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از فلسطین اشغالی به سرزمین لبنان مهاجرت کردند.ارامنه لبنان به سه گروه تقسیم میشوند: ارامنه ارتدوکس، ارامنه کاتولیک، به اضافه گروه محدودی از ارامنه انجیلی که در مجموع تعداد آنان بین ۳۰۰ تا ۲۵۰هزار نفر برآورد میشود و در مناطق ضاحیه بیروت، برج حمود، انطلیاس، جونیه، جبیل، اشرفیه، عنجر، زحله و طرابلس استقرار دارند.مرجعیت دینی ارامنه (ارتدوکس):ارامنه جهان دارای دو مرجعیت بزرگ و دو مرجعیت کوچک هستند:مرجعیت حوزه بیت کیلیکیا (سیلیسی):این حوزه کلیسائی که مقر آن در انطلیاس بیروت قرار گرفته، امور ارامنه کشورهای حوزه خلیج فارس، ایران، کانادا، امریکا، قبرس و سوریه را تحت پوشش قرار میدهد. بیت کیلیکیا با برخورداری از یک حوزه علمیه دینی در مرکز انطلیاس دانشجویان علوم دینی را برای مدت دو سال در این مرکز آموزش میدهند و هماکنون رهبری این حوزه با آقای آرام کشیشیان است. این مرجعیت با پیشینه تاریخی دارای شورائی است که از کلیه کشورها، عضو پذیرفته و به گونه فراجناحی و فراحزبی عمل میکند و همه ارامنه کشورهای تحت پوشش به این مرجع دینی با احترام و تقدس مینگرند.پس از کشتار ارامنه در ترکیه کاتولیکوس ارامنه ارتدوکس به حلب و سپس به دمشق و قدس انتقال یافتند، اما پس از مدتی "سهاک خابایان" پاتریارک قدس به انطلیاس بیروت بازگشت و با مساعدت جمعیت امریکایی "جمعیت کمک به خاورمیانه" محل اقامت خود را به داخل این جمعیت منتقل کرد و سپس با تأسیس یک کلیسا، مدرسه مذهبی و چاپخانه، اقدام به انتشار ماهنامه "هاسک" کرد و بدین وسیله انطلیاس به مرکز مذهبی و قومی ارامنه مناطق مذکور مبدل شد.در سال ۱۹۵۰ این کاتولیکوس مقر تابستانی خود را در منطقه "بکفیا" احداث کرد و در سال ۱۹۷۸ مدرسه عالی لاهوت ارامنه را به این منطقه انتقال داد. مرجعیت حوزه اچمبازین ارمنستان:این حوزه امور ارامنه کشورهای ارمنستان و آسیای میانه، اروپا و مناطقی از امریکای شمالی و جنوبی را تحت پوشش قرار میدهد. از سال ۱۹۷۴ رهبری این حوزه را سراسقف گارگین اول به عهده گرفته است. وی در سالهای گذشته در خلیفهگری اصفهان اسقف بوده و پس از انتخاب به عنوان رهبر حوزه اچمیازین، طی سفری به امریکا با کلینتون ملاقات کرده است.مرجعیت حوزه استانبول:این مرجعیت که در سال ۱۴۶۱ میلادی تأسیس شده، به علت مسائل سیاسی متعدد خارج از مرجعیت دو حوزه فوق عمل میکند و فعالیت آن در محدوده شهر استانبول است.مرجعیت حوزه بیتالمقدس:این مرجعیت نیز به دلایل مسائل امنیتی خارج از مرجعیت دینی حوزه انطلیاس و اچمبازین فعالیت میکند و از حقوق ارامنه ارتدوکس در فلسطین اشغالی دفاع میکند. در تاریخ گذشته مرجعیت ارامنه، حوزه واحدی را تشکیل میداد، اما به علت بروز مشکلات سیاسی و اجتماعی این مرجعیت به دو حوزه بزرگ اچمبازین و سیلیسی تقسیم شد و پس از فروپاشی شوروی سابق مجدداً این دو حوزه تلاش کردند به یکدیگر نزدیک شوند و اوج نزدیکی آنها در سال ۲۰۰۱ و در آستانه قرار گرفتن یکهزار و هفتصدمین سالگرد پذیرش مسیحیت توسط ارامنه بود که دو طرف کمیته مشترکی را برای برگزاری جشنهای آن تشکیل دادند.کلیساهای حوزه بیت کیلیکیا(سیلیسی):کاتولیکوس ارامنه ارتدوکس در لبنان ۱۴ کلیسا، در حلب ۱۲ کلیسا، در دمشق و قبرس هر کدام ۱ کلیسا، در ایران سه کلیسا (تهران، تبریز و اصفهان)، در امریکا دو کلیسا، و بالاخره در کویت و برای کشورهای حوزه خلیج فارس ۱ کلیسا دارد.ارامنه لبنان را باید همانند مسیحیان قبطی به طور خاص مسیحیت شرقی معرفی کرد که ارتباطی با مسیحیت غرب ندارد و سلوک فرهنگی و دینی آنان با فرهنگهای بومی شرقی عجین شده و اعتدال و میانهروی آنان موجب شده بتوانند جایگاه اجتماعی خود را در جامعه لبنان حفظ کنند.فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی:کلیسای ارامنه ارتدوکس نقش مؤثری در حیات فرهنگی و اجتماعی ارامنه دارد و اهتمام آن به زبان ارمنی به عنوان یک ابزار مهم در احیای فرهنگ دینی آنان به شمار میرود و این موضوع نه تنها باعث انسجام و حفظ هویت آنان شده، بلکه وسیلهای است تا ارتباط تنگاتنگی بین ده میلیون ارامنه پراکنده در نقاط مختلف جهان ایجاد کند.الفبای زبان ارمنی توسط سروب عابد و ناسک مقدس اختراع شده و بعدها سهاک، رهبر ارامنه با همکاری شاگردانش در سال ۴۲۶ میلادی کتاب مقدس را به این زبان ترجمه کردهاند. اولین جریده ارامنه لبنان با نام "بونیک" در سال ۱۹۲۴ انتشار یافت که بعداً نام این نشریه در سال ۱۹۳۷ به "ازتاک" تغییر پیدا کرد که تا به امروز نیز تحت این نام منتشر میشود. در زمینه مسائل آموزشی علاوه بر مدرسه عالی لاهوت در بکفیا، که نقش مهمی در تعلیم و تربیت شخصیتهای مذهبی و غیرمذهبی ارامنه به عهده دارد، هماکنون ارامنه ارتدوکس بیش از ۱۷ مدرسه و دبیرستان (ویژه ارامنه) در اختیار دارند که توسط کمیته عالی آموزش ارامنه با برنامه آموزش و پرورش لبنان به همراه زبان ارمنی و کتابهای ویژه آنان تدریس و نظارت میشود. همچنین دانشگاه هایکازیان در بیروت یکی از دانشگاههای مسیحی و ویژه ارامنه است که با نظام خاص اداره میشود و هرگونه فعالیت سیاسی در این دانشگاه ممنوع است.علاوه بر مراکز آموزشی مذکور، انجمن فرهنگی هاماکابین، تیکیان (سال تأسیس ۱۹۴۷)، جمعیت خیریه جینشیان، گروه تئاتر هامکابین (تأسیس ۱۹۴۱)، پرورشگاه جبیل، دو کانون نگهداری کودکان بیسرپرست در برج حمود، انجمن بهداشتی "کره کوزیان"، انجمن جوانان "انترانیک" و انجمن پیشآهنگی "هومنت من" که شعباتی در نقاط مختلف جهان دارد، بیمارستان مجهز بیماریهای روانی بیروت و... در لبنان فعالیت میکنند. کلیسای ارامنه با عنایت به تدوین قانون اساسی خود در سال ۱۸۶۳ نقش اجتماعی خود را از طریق مشارکت عامه مردم پیگیری میکند؛ به طوریکه امور کلیسا با مشارکت کامل میان روحانیان و لائیکهای ارامنه صورت میپذیرد و تعداد لائیکهای ارامنه در هر مجلس و شورایی ۶ برابر اعضای روحانیان بوده و تنها در مجمع عمومی کلیسا که هر سال در ۲۸ ژوئن در انطلیاس برگزار میشود و ۱۷۸ عضو دارد، یک سوم اعضای آن را روحانیان و دو سوم آنان را لائیکها تشکیل میدهند.لذا میتوان گفت روحانیان ارمنی که از طریق نمایندگان ارامنه انتخاب میشوند، از اوضاع پیروان خود غافل نیستند، ضمن اینکه شخصیتهای سیاسی و یا مسئولان لائیک ارامنه ورود به جهان سیاست را چهرهای از رسالت دینی به شمار میآورند. براساس همین انسجام قوی در سال ۱۹۶۳ کلیسای ارامنه، موفق شد اولین طرح خانهسازی برای ساکنین اردوگاه "کرنتینا" در بیروت را به مرحله اجرا درآورد.انجمن کمک به ارامنه که در سال ۱۹۳۰ تشکیل شد، در راستای کمک به نیازمندان ارامنه به وجود آمد که هماکنون در بیست کشور جهان فعالیت دارد.نقش سیاسی ارامنه لبنان:از نظر سیاسی ارامنه لبنان به عنوان یکی از قدرتهای سیاسی در صحنه مسیحیت لبنان به شمار میآیند. پس از جنگ داخلی در منشور آشتی لبنان که در اکتبر ۱۹۸۹ در طائف تدوین شد، طایفههای بزرگ لبنان از شش طایفه به هفت طایفه افزایش یافت؛ به طوریکه طایفه ارامنه ارتدوکس در ردیف طوایف بزرگ این کشور قرار گرفت و بعد از قرارداد طائف در واقع نقش ارامنه در زمینه مسائل سیاسی - اجتماعی لبنان پررنگ تر شد. این طایفه هماکنون هفت نماینده در پارلمان دارد (۵ نماینده از بیروت و ۲ نماینده از سایر شهرها). و احزاب سیاسی مهم آنان در لبنان عبارتند از: داشنام (راستگرا)، هاشناک (چپگرا) و رافگافار (لیبرال). ارامنه به طور سنتی طرفدار دولت حاکم هستند و معمولاً در جناح مخالفان قرار نمیگیرند. به همین جهت در جامعه لبنان به
کشور لبنان