دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بازی
بازی خود مدرسه بزرگی است که کودک در آن تربیت می شود و از تمام جهت، برای زندگی آماده می گردد و همه نیروهای بدنی، عاطفی و اجتماعی او رشد و پرورش می یابند. به عبارت دیگر، بازی وسیله ای است که کودک خود را با آن تربیت می کند، و بی شک این تربیت، بهترین و مفیدترین انواع تربیت است (شعاری نژاد، 1385). روان شناس معروف کودک به نام گزل[1] و ایلگ[2] این گونه بیان داشته اند « بازیهای کاملاً جذاب برای رشد کامل عقلی ضروری به نظر می رسد. » (سلمان، 1371)
کودکی که از بازی می گریزد هرگز رشد سالم ندارد و از لحاظ روانی بیمار است و باید فوراً به درمان او پرداخت. به عقیده وولورث[3] حتی تخیل کودک، نوعی بازی است و می توان گفت : بازی معمولاً اگر دائماً هم نباشد – شامل عامل تخیل و اختراع است. (شعاری نژاد، 1385).
در واقع، بازی به کودک کمک می کند تا دنیایی که در آن زندگی می کند، بشناسد، بفهمد و کنترل کند. کودک به هنگام بازی، درباره خودش، دیگران با آنها مطالب و مهارتهایی را یاد می گیرد.
میزان تواناییهای خود را با دیگران مقایسه می کند و بدین ترتیب مفهومی روشن تر واقع گرایانه تر از خود به دست می آورند.
از طریق بازی است که کودک ارزشهای اجتماعی جامعه ای را که بدان تعلق دارد کشف می کند در نهایت به سازگاری کودک با محی اجتماعی اش کمک می کند. در واقع بازی پیش تمرینی است سودمند، جهت آماده شدن برای زندگانی (شریفیان ، 1380).
تعریف بازی
در فرهنگ جامع روان شناسی بازی را این گونه تعریف کرده اند. بازی، فعالیتی که به طور کلی برای تفریح و سرگرمی صورت می گیرد (پورافکاری، 1384).
پیاژه[4] روان شناس معروف سوئیسی، برای تعریف بازی معیارهایی را پیشنهاد می نماید. واضح است فعالیتهایی که فاقد چنین معیارهایی هستند به نظر او از مقوله کار می باشند :
1 ) بازی داری هدفی درخود است.
2 ) بازی اختیاری است.
3 ) بازی دلپذیر و خوشایند است.
4 ) بازی فاقد سازماندهی می باشد.
5 ) بازی از قید کشاکش و پرخاش آزاد است (آذریان، 1336).
بهترین توصیف برای بازی، توسط کاترین گاروی در سال 1977 ارائه شده است :
1 ) بازی خوشایند و لذت بخش است.
2 ) بازی هیچ هدف بیرونی ندارد و متوجه هیچگونه هدف عملی نیست، بلکه انگیزش ذهنی کودک است.
3 ) بازی خودجوش و داوطلبانه است و بازیگر خود نوع آن را انتخاب می کرد.
4 ) بازی کردن مستلزم درگیری فعالانه بازی گر است (مجیب، 1377).
اهداف بازی
با توجه به تعریفی که از بازی شد، اهداف بازیهای کودکان را می توان به شرح ذیل فهرست کرد :
1 ) ایجاد نشاط
برای رشد عاطفی کودک هیچ چیز ضروری تر از ایجاد بانشاط نیست. در سایه این عامل است که کنجکاوی و شوق کودکان برای فهم اشیاء و محیط پیرامون آنان می تواند رشد نماید. شادی کودکان بیشتر ناشی از به کارگیری امکانات و توانمندیهای موجود و کسب و موفقیتهای آنی و زودگذر است.
به وسیله بازی است که کودک از سرگرمی و به کارگیری حواس خود احساس شادمانی می نماید.
2 ) بهبود رشد بدنی
کودکان حساس ترین مراحل رشد بدنی خود را می گذرانند. لازمه بهبود این رشد، به کارگیری حواس مختلف است. در سایه بازی توأم با جست و خیز، سوخت و ساز بهتر انجام می شود در حقیقت بازی نوعی ورزش ساده محسوب می شود که سلامت بدنی کودک را تأمین می نماید. بازی در تنظیم عمل دفع، تسریع گردش خونف فرمی مفاصل و پرورش و تقویت سلسله اعصاب نیز موثر است.
3 ) رشد روانی عاطفی
یکی از امکانات مهم برای رشد روانی و عاطفی، بازی است. این عامل است که تا سنین بزرگسالی در شخصیت و رفتار فرد تأثیر می گذارند. کودکانی که در سنین اولیه به خوبی بازی نکنند ممکن است در مراحل بعد زندگی، عبوس، بهانه گیر و دیرجوش بار آیند.
4 ) پرورش تخیل
تقویت اندیشه و تفکر کودکان بیشتر از طریق تخیل صورت می گیرد. بازی در پرورش تخیل سهم بسزایی دارد. تخیل در تکوین شخصیت کودکان چنان تأثیر دارد که برخی از روان شناسان بین تخیل و سلامت شخصیتی فرد سنین بالاتر رابطه مستقیم قائلند. اسباب بازیها در حقیقت و مسائلی هستند که تخیل را تقویت می کنند (عسگری / 1384).
طبقه بندی بازی
بازی به شکل گوناگونی در جوامع مختلف جلوه می نماید. بازیهای بی شمار کودکان متخصصین را بر آن داشته تا با ارائه طبقه بندیهای به این تعدد، شکلی ببخشند. اما از آنجائیکه برای هر طبقه بندی ملاکهای خاصی منظور شده است، نمی توان طبقه بندی خاصی را به عنوان کلی انتخاب کرد. اما در اینجا برای نمونه، یکی از بهترین و کاملترین طبقه بندیها را مورد بررسی قرار می دهیم.