لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:50
به قول استاد فرزانه و دانشمند جناب آقای دکتر شفیعی کدکنی «مثنوی معنوی جلال الدین مولوی، بزرگ ترین حماسه ی روحانی بشریت است که خداوند برای جاودانه کردن فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است و هنوز بشریت در نخستین پله های شناخت این ژرف و بی همتاست». اگر در هر سالی شرحی جامع و کامل بر این کتاب نوشته شود باز هم میدان تحقیق همچنان باز است و تشنگان این وادی جویای گزارش های بیشتر و بیشترند.(2)
آری، تألیف صدها شرح و تلخیص و ترجمه به زبان های فارسی، ترکی، اردو و ده ها زبان دیگر دنیا که امروزه نسخ خطی فراوانی از آنها در کتابخانه های مختلف دنیا موجود است، نمودارگوشه ای ازعظمت این کتاب عظیم و پر قدر است که به حق لقب «قرآن فارسی» یافته است.
اشعار مولانا چه در مثنوی و چه در غزلیات شمس آکنده و آمیخته با رموزات عرفانی و اسرار ملکوتی است و از همان آغاز تولد و سرایش افهام و اذهان بسیاری از یاران و مریدان مولانا را به خود جلب کرد و طبق آنچه از مکتوبات مولانا و فیه ما فیه او بر می آید و نیز آنچه افلاکی در مناقب العارفین بارها بدان اشاره کرده، مولانا در زمان حیات پر برکت خود آنچه اذهان و افهام کافه انام از این رموزات در بهره اندوزی دچار مشکل می شد، با کلام جان بخش خویش کلام مثنوی را تفسیروتبیین می نمود و ایشان بارها درفهم ابیات و معانی رمز آلود مثنوی به مولانا مراجعه می کردند.(3)
پس از مولانا و سلطان ولد که در شرح مثنوی آثار و تقریراتی از خویش به یادگار نهاده اند، قدیمی ترین شرح درباره مثنوی شرح احمد رومی از مریدان سلطان ولد و فرزندش عارف چلبی است که فروزانفر از آن خبرداده و دو نسخه از آن را در دست داشته است. (4) این شرح که به قول زرین کوب شرح در خور ملاحظه ای نیست، (5) در سال 720 ق تألیف شده است. بعد از این شرح، نشانی و اثری از شرح و تفسیر در خور بر مثنوی تا حدود دو قرن به دست نیامده است.
پس از در گذشت مولانا توجه به آثار او و کوشش در شناخت شخصیت معنوی و عرفانی او به خصوص در حوزه یاران مولانا در قونیه بیشتر شد؛ لذا نخستین کوشش ها نیز در همان قونیه صورت گرفت.فریدون سپهسالار (629 - 719ق) که به قول خود چهل سال به مولانا خدمت کرده بود، در کتابی فارسی به ذکر مناقب و احوال مولانا پرداخت. افلاکی نیز حدود پنجاه سال بعد از مولانا(718ق)مناقب العارفین را در ذکر مناقب و احوال و کرامات مولانا از کودکی تا رحلت نگاشت. این کتاب علی رغم حکایات مبالغه آمیزی که دارد، در بین دوستداران مولانا محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کرد، به طوری که بارها از سوی پیروان مکتب مولانا تلخیص و ترجمه شده است، برای نمونه صابونی خلاصه از آن را با نام ثواقب المناقب به علاقه مندان عرضه کرده. محمود مثنوی خوان نیز ترجمه ی از آن صورت داده است که به ثواقب محمود مثنوی خوان مشهور بوده است.(6)
مقاله مثنوی معنوی