نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد نظریه برخورد

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد نظریه برخورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

نظریه برخورد

مقدمه

چون قوانین بقا در مکانیک کوانتومی نیز معتبر هستند، لذا نتایجی که از استعمال آنها حاصل می‌شود که در مورد ذراتی با اندازه‌های اتمی و زیراتمی و کلان نیز معتبر است. در بیشتر مسائل برخورد ، ذرات برخورد کننده با سرعت ثابت حرکت می‌کنند و مدتی قبل از برخورد و بعد از آن تحت تأثیر هیچگونه نیرویی قرار نمی‌گیرند، در حالی که به هنگام برخورد ، تحت تأثیر نیروهایی هستند که بر یکدیگر وارد می‌کنند.

بنابراین از آنچه گفته شد، می‌توان نتیجه گرفت که برخورد را می‌توان با توجه به نوع و اندازه ذرات برخورد کننده مورد مطالعه قرار داد. به عنوان مثال ، در برخورد دو ذره با اندازه‌های بزرگ ، برخورد و تماس ذرات با یکدیگر کاملا اتفاق می‌افتد، در صورتی که در برخورد ذرات باردار اصلا تماسی بین ذرات صورت نمی‌گیرد، بلکه ذرات در اثر نیروهایی که به یکدیگر وارد می‌کنند، از کنار یکدیگر پراکنده می‌شوند. بنابراین ، در حالت کلی برخورد را می‌توان از دو دیدگاه مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی مورد مطالعه قرار داد.

نظریه برخورد از دیدگاه مکانیک کلاسیک

دو ذره با اندازه‌های معمولی را در نظر می‌گیریم که در حالت کلی به طرف یکدیگر در حال حرکت هستند. ذرات بعد از برخورد با یکدیگر در مسیرهای متفاوت پراکنده می‌شوند. در این حالت اگر نیروهای متقابل به هنگام برخورد ، تابع قانون سوم نیوتن باشند، اندازه حرکت خطی کل ذرات قبل از برخورد و بعد از برخورد برابر خواهد بود. اگر قانون سوم نیوتن بصورت دقیقش معتبر باشد، اندازه حرکت زاویه‌ای کل نیز بقا خواهد داشت (بقای اندازه حرکت زاویه‌ای).

هچنین اگر نیروهای متقابل پایستار باشند، (به عنوان مثال نیروی اصطکاک یا نیروهای غیرپایستار دیگر وجود نداشته باشد) ، انرژی جنبشی ثابت خواهد بود (چون انرژی پتانسیل قبل و بعد از برخورد یکسان است). در هر حال ، اگر تمام انرژی و اندازه حرکت خطی و زاویه‌ای از جمله آنچه را که با تمام تشعشعات صادر شده از دستگاه و تمام انرژیهایی که از صورت جنبشی به صورتهای دیگر و بالعکس تبدیل می‌شوند، همراه است، در نظر بگیریم، قوانین بقا همیشه معتبر خواهند بود.

شایان ذکر است که آنچه در مورد برخورد ذرات در مکانیک کلاسیک گفته شد، در حالت کلی است. به عبارت دیگر ، برخورد در مکانیک کلاسیک را می‌توان با توجه به ابعاد سیستم مورد بررسی قرار داده و نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده را بصورت مبسوط شرح داد.

انواع برخورد در مکانیک کلاسیک

برخورد الاستیک

در این حالت اندازه حرکت خطی دو ذره ، قبل و بعد از برخورد بقا خواهد داشت و علاوه بر آن انرژی جنبشی نیز ثابت خواهد بود و ذرات بعد از برخورد متناسب با جرم خود و سرعت قبل از برخورد پراکنده می‌‌شوند. در این حالت هیچگونه نیروی تلف کننده یا غیرپاستیاری وجود ندارد.

برخورد غیرالاستیک

اگر یکی از نیروهای متقابل بین ذرات برخورد کننده ، غیرپاستیار باشد، در این صورت انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد یکسان نخواهد بود و بسته به علامت تفاضل انرژی جنبشی قبل از برخورد و بعد از برخورد ، برخورد انرژی‌گیر یا انرژی‌زا خواهد بود. در این حالت فقط اندازه حرکت بقا خواهد داشت.

برخورد غیرالاستیک کامل

اگر ذرات در اثر برخورد به یکدیگر چسبیده و بعد از برخورد به همراه یکدیگر مانند یک جسم حرکت کنند، برخورد را غیرالاستیک کامل می‌گویند. به عنوان مثال ، تکه چوبی را در نظر بگیرید که بوسیله دو تکه ریسمان از محلی آویخته شده ‌است، اگر گلوله‌ای را به طرف این تکه چوب شلیک کنیم، گلوله در داخل تکه ‌چوب قرار می‌گیرد و بعد از برخورد این دو با هم حرکت می‌کنند.

برخورد در مکانیک کوانتومی

ساختار اتم و مولکول بیشتر از طریق طیف ‌نمایی کند و کاو شده است. برای درک نیروهای هسته‌ای و قوانین حاکم بر برهمکنشهای بین ذرات بنیادی ، تنها تکنیک قابل استفاده ، پراکندگی ذرات گوناگون بوسیله هدفهای مختلف است. به عنوان مثال ، رادرفورد برای مطالعه ساختار اتمی ابتدا صفحه طلا را بوسیله ذرات آلفا مورد بمباران قرار داد و با مطالعه ذرات پراکنده شده ، به مطالعه ساختار اتمها پرداخت.

اتمی را در نظر بگیرید که در حالت پایه خود قرار دارد. اگر این اتم به نحوی (مثل گرم کردن) تحریک شود و به ترازهای بالاتر برانگیخته شود، بعد از مدت کوتاهی با صدور یک فوتون به حالت پایه خود برمی‌گردد. این فرآیند را پراکندگی یا برخورد نمی‌گویند، بلکه این فرآیند تنها یک فرآیند تحریک است، اما در هسته‌ها و ذرات بنیادی چون طول عمر ذرات به حد کافی طولانی نیست، لذا تفکیک بین پراکندگی و واپاشی تقریبا غیر ممکن است.

سطح مقطع برخورد

در مورد ذرات با ابعاد اتمی و زیراتمی چون اندازه ذرات برخورد کننده بسیار کوچک است، بنابراین با تعریف کمیتی به نام سطح مقطع برخورد ، این فرآیند مورد مطالعه قرار می‌گیرد. شیوه ایده‌آل صحبت از پراکندگی ، فرمولبندی کردن معادلاتی است که آنچه را که اتفاق می‌افتد، دقیقا توصیف می‌کنند. از طرف دیگر ، چون بر اساس نظریه دوبروی به هر ذره مادی یک حالت موجی نیز نسبت می‌دهیم، بنابراین نزدیک شدن ذره فرودی به ذره هدف را به صورت یک بسته موجی تعریف می‌کنیم که به آن نزدیک می‌شود.

بسته موج باید از لحاظ فضایی بزرگ باشد، بطوری که در طول آزمایش بطور محسوس پهن نشود و باید در مقایسه با ذره هدف بزرگ ولی در مقایسه با ابعاد آزمایشگاه کوچک باشد، یعنی نباید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد نظریه برخورد

تحقیق درمورد اشعه کاتدی و نظریه اتمی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد اشعه کاتدی و نظریه اتمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اشعه کاتدی و نظریه اتمی

اشعه‌ی کاتدی چیست؟ جریان از این قرار است که در ساختار بلور فلزّات، به ازای هر اتم یک یا چند الکترون آزاد وجود دارد که تقریباً در همه‌ی نمونه‌ی فلزّی که می‌بینیم می‌تواند آزادانه حرکت کند. میزان انرژی لازم برای این که بشود این الکترونها را از فلز خارج کرد کم است و البتّه برای فلزّات مختلف متفاوت است. امّا به طور کلّی اگر شما یک قطعه فلز را داغ کنید، میلیاردها الکترون به راحتی انرژی لازم برای فرار کردن از ساختار بلوری فلز را به دست می‌آورند و از سطح آن جدا می‌شوند. فلزّاتی که انرژی لازم برای جدا کردن الکترون از آنها کمتر است، غالباً برای ساخت کاتد به کار می‌روند و جریانی که با گرم کردن آنها (کاتد گرم) یا انرژی دادن به آنها به روشهای دیگر (کاتد سرد) به دست می‌آید، جریان یا اشعه‌ی کاتدی نام دارد. اگر الآن این نوشته‌ها را روی یک مانیتور CRT می‌خوانید، در پشت صفحه‌ی مانیتور و دقیقاً روبه‌روی شما یک تفنگ الکترونی قرار دارد که الکترونها مورد نیازش را از طریق یک قطعه فلزّ کاتد فراهم می‌کند و بعد از جهت‌دهی آنها را به سمت صفحه می‌فرستد.

اشعه کاتدی: ذرات الکترونی پر انرژی هستند که از کاتد حرارت دیده ساطع میشوند.

از اشعه های یون زا برای استریل کردن وسائل و بسته های پلاستیکی مثل سرنگ ها و بوات های یکبار مصرف استفاده میشود.

شناخت اشعه کاتدی

طی آزمایشاتی که بر روی الکترولیز توسط فاراده Faraday انجام شد وی دو قانون معروف خود را به شرح زیر در سال ۱۸۳۰ میلادی منتشر نمود:

۱- در الکترولیز مقدار عنصر آزاد شده متناسب با مقدار جریان الکتریسته است.به عنوان مثال اگر ۱ فاراد یا ۹۶۵۰۰ کولن الکتریسته را ازمحلول نمک حاوی یون تک ظرفیتی جیوه عبور دهیم، ۱ مول اتم جیوه و اگر از محلول نمک حاوی یون دو ظرفیتی عبور دهیم ۰.۵ مول اتم جیوه ته نشین می شود. پس بسته هایی از الکتریسته وجود دارد که یک بسته از آن ها به سمت فلز تک ظرفیتی و دو بسته به سمت فلز دو ظرفیتی حرکت می کنند.

۲- هرگاه مقدار یکسان جریان الکتریسیته را از سه ظرف بگذرانیم که حاوی نمک ها با ظرفیت های متفاوت هستند، یعنی در ظرف اول نمک یک ظرفیتی، در ظرف دوم نمک دو ظرفیتی و در ظرف سوم نمک سه ظرفیتی داشته باشیم. رسوبهای فلز حاصل از عبور جریان الکتریسیته از ظروف متناسب با جرم اتمی فلز تقسیم بر ظرفیت عناصر آن می باشد.

نتیجه: هر اتم مقداری ثابت بار می گیرد. اتم یک ظرفیتی یک بسته، اتم دو ظرفیتی دو بسته و اتم سه ظرفیتی سه بسته بار می تواند حمل نماید.و هرگز جزء کسری از بار الکتریکی مانند ۱.۲۳ را به خود نمی گیرند. این بسته برای تمام اتمها یکسان است، یعنی الکتریسته از بسته ها یا ذرات کوچکی تشکیل شده اند. که آنها را الکترون می گوییم.

بعد از آزمایش الکترولیز بر روی مایعات و جامدات نوبت به الکترولیز گازها رسید که در الکترولیز گازها نتایج زیر به دست آمد:

۱- ولتاژ معمولی از گازها عبور نمی کند.

۲- در ولتاژهای بالا چنانچه فاصله دو الکترود زیاد باشد جریان الکتریسیته عبور نمی کند.

۳- در فشار معمولی به ازای هر سانتیمتر فاصله الکترودها به ۳۰۰۰۰ ولت اختلاف پتانسیل نیازمندیم.

در جریان این آزمایش ها دانشمندان مجبور به ساختن لوله هایی از جنس شیشه شدند تا بتوانند فشار داخل آن را کاهش داده و به بررسی هایمختلف بپردازند. بعد از ساخت این لوله ها دانشمندان به نتایج زیر دست یافتند:

۱- در فشار 0.1 اتمسفر اگر ولتاژ ۱۰۰۰۰ ولت برقرار شود، گاز درون لوله ملتهب شده و به رنگ های گوناگون پرتو افشانی می نماید. به عنوان مثال نئون رنگ قرمز، هوا رنگ صورتی ملایم، بخار سدیم رنگ زرد و بخار جیوه رنگ آبی مایل به سبز را ایجاد می نماید.

 

۲- در فشار کمتر از 0.0001 اتمسفر و ولتاژ بالای ۱۰۰۰۰ ولت جداره شیشه ملتهب شده و نور سبز مغز پسته از خود منتشر می نماید.

 

۳- با کم کردن فشار تا 0.000001 اتمسفر روشنایی از بین رفته و نوعی درخشندگی یا تابش مهتابی در دیواره لوله ایجاد می شود که در حضور صفحات فلوئور به طور کامل قابل مشاهده است.

 

این اشعه که توسط ویلیام کروکس William Crookes کشف گردید به اشعه کاتدی معروف شد. اشعه کاتدی نیز به نوبه خود مورد مطالعه قرارگرفته و ویژگی های یکی پس از دیگری کشف گردید. به آزمایش های زیر و نتایج به دست آمده از آنها توجه کنید:

۱- برای اینکه ماهیت این اشعه هرچه بیشتر برای ما روشن گردد یک مانع بین دو الکترود در لوله قرار می دهیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اشعه کاتدی و نظریه اتمی

مقاله درباره نظریه زیبایی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره نظریه زیبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نظریه زیبایی


مقاله درباره نظریه زیبایی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:23

مقدمه

الحمدلله رب العالمین باری الخلائق اجمعین والصلوه والسلام علی عبدالله و رسوله وحبیبه و صفیه و حافظ سره و مبلغ رسالاته سیدنا و نبینا و مولانا ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذبالله من الشیطان الرجیم:

ان الله یامربالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء  والمنکروالبغی یعظکم لعلکم تذکرون.[1]

شناختن اینکه اخلاق از چه مقوله‌ای است و اینکه از یک مقوله است یا از چند مقوله، تاثیر فراوانی دارد در اینکه ما بدانیم اگر بخواهیم اخلاق را در جامعه تکمیل و تتمیم بکنیم از کجا باید شروع بکنیم، و اتفاقاً چنین سرگشتگیی وجود دارد.

افرادی که طرز تفکرشان همان طرز تفکر هندی و مسیحی است می گویند اخلاق یعنی محبت بیاورید، دشمن نداشتن، کدورت نداشتن. اگر می خواهید اخلاق در جامعه بیاورید، حس محبت را در جامعه زیاد کنید و کاری کنیدکه کدورتها، نفرتها و دشمنیها از میان برود. دشمنی را در جامعه از میان ببرید و محبت را در دلها برقرار کنید، این اخلاق است.

ولی آن کسی که اخلاق را از مقوله علم می داند مانند سقراط، حرفش چیز دیگر است. او می گوید مردم را بیاموزانید، تعلیم کنید، دانا کنید؛ وقتی مردم دانا شدند همان دانش برای آنها اخلاق است. طبق این عقیده، هر آدم فاسدالخلاقی به آن دلیل فاسدالخلاق است که نادان است. منشا فساد اخلاق، نادانی است. پس علم برقرار کنید کافی است: علموهم و کفی، تعلیم بکنید که تعلیم، تربیت هم هست. تعلیم از تربیت ، و تربیت از تعلیم جدا نیست. دیگر نمی گوید کدورتها را از میان ببرید، محبتها را زیاد کنید. می گوید دانشها را زیاد کنید.

آنکه مانند ارسطو می گوید از دانش به تنهایی کاری ساخته نیست، اراده را باید تقویت کرد، او راه دیگری را پیشنهاد می کند. آن کسی که در اخلاق، تکیه اش روی وجدان فطری انسان است می گوید در درون هر انسانی یک منادی مقدس اخلاق هست که انسان را فرمان می دهد به کارهای نیک و باز می دارد از کارهای زشت.

برای این که یک ندا خوب شنیده بشود باید نداهای مخالف را خاموش کرد. در دیدن هم این جور است. ما به این شرط خوب می بینیم که گردی، غباری ، دودی در کار نباشد، والا هر مقدار هم چنین ما بینا باشد اگر گردوغبار زیاد شد اشیاء را درست نمی بینیم. در واقع ما می بینیم ولی گردوغبار نمی گذارد. برای اینکه ببینیم باید گردوغبار را فروبنشانیم. به قول سعدی:

حقیقت، سرایی است آراسته     هوی و هوس گردبرخاسته

نبینی که هر جا که برخاست گرد     

حقیقت،  سرایی است آراسته            هوی و هوس گردبرخاسته

نبینی که هر جا که برخاست گرد       نبیند نظر گرچه بیناست مرد

تو را تا دهن باشد از حرص، باز       نیاید به گوش دل از غیب ، راز

پس آنکه میگوید اخلاق یعنی ندای وجدان، چنانچه ازاو بپرسیم:

اگر ما بخواهیم جامعه را به سوی اخلاق سوق بدهیم چه باید بکنیم؟

میگوید کاری بکنید که فرد، ندای وجدانش را بشنود. چه کار کنیم؟

سروصداهای دیگر را کم کنید. آن ندا همیشه هست و خاموش نشدنی نیست. سروصداهای مخالف نمی گذارد به گوش شما برسد. می گوید اخلاق یعنی بشنوندای قلب خودت را .

آن کسی که می گوید اخلاق از مقوله زیبایی است، می گوید حس زیبایی مکارم الاخلاق راْ، زیبایی اخلاق کریمه و بزرگوارانه را حس بکند، مرتکب اعمال زشت نمی شود


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نظریه زیبایی

دانلود پروژه نظریه نو واقع گرایی 10 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه نظریه نو واقع گرایی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نظریه نو واقع گرایی

کنت والتس : (والتز) پدر نظریه نو واقع گرایی است.

کنت والتز با تاکید بر ضرورت نظریه پردازی برای جمع آوری اطلاعات و توضیح حوادث بین المللی معتقد است که عصاره هر نظریه باید بر پیوند بین مفاهیم و متغیرهای جوهری روابط در صحنه واقعی بین الملل استوار باشد. والتز تصریح می کند که بدون مفاهیم نظری، جمع آوری استقرائی اطلاعات، ما را به توصیفی آن هم گاه ناصحیح از واقعیات رهنمون خواهد کرد.

با توجه به پراکندگی اطلاعات گسترده‏ترین سطح جامعه بشری – یعنی سطح بین‏المللی و جهانی – والتز معتقد است که در نظریه پردازی و روابط بین‏الملل به فرضیه های ذهنی اولیه نیاز داریم تا ما را در جمع آوری اطلاعات مناسب یاری دهد. بدون وجود این فرضیه‏ها و مفاهیم نظری نظریه توضیح دهنده ای نخواهیم داشت. او قدم را از این فراتر گذاشته، ادعا می کند که نظریه های تجربی قابلیت آن را ندارند که درک صحیحی از واقعیات به دست دهند. از دیدگاه وی، نظریه، تصویری ساخته ذهن است که محصور به حوزه یا قلمرویی از یک اقدام می شود، برای مثال نظریه سازمان، قلمرو ارتباط بین اجزای سازمان را ترسیم می کند. او تصریح دارد که تاکید نظریه در توصیف یک واقعیت باید به طور عمده بر چرایی روابط معطوف باشد.

در مورد نحوة شکل گیری نظریه او مهم ترین امتیاز را از آنِ خلاقیت ذهنی می داند.

خلاقیت ذهنی در گرو کشف و شهود است نه جمع آوری داده ها و اطلاعات، تا زمانی که این خلاقیت در قالب یک اندیشه منسجم ارائه نشود، دستیابی به نظریه ممکن نیست. یا به کارگیری خلاقیت ذهنی داده ها گردآوری و ساده شده ویژگی های مشترک آنها استخراج می شوند. سپس واقعیات در قالب محیط و مجموعه بازتولید می شوند تا بدان وسیله بتوان روابط ضروری را تشخیص داد. این رهنمود والتز دقیقاً شبیه به رفتار تعمیرکاری است که برای یافتن نقض فنی یک دستگاه، به باز کردن دستگاه و آزمایش مرحله ای اجزای آن می پردازد.

والتز معتقد است که هنگام تدوین یک نظریه، برای ساده سازی واقعیات، باید از چهار اقدام انتزاع، تجدیدگردآوری و آرمانگرایی سود جست. در انتزاع واقعیات از محیط و جایگاه خود جدا می شود تا مشخصات ویژه و رفتاری خاص آن نمایان شود. وی سپس توجه خود را از جزء منتزع شده به رفتار تجدید اجزاء معطوف می کند تا معلوم شود بدون عنصر مزبور سایر اجزاء چه فعالیتی از خود نشان می دهند. مرحله سوم گردآوری و پیمایش دو دسته از اجزای فوق است تا رفتاری کلی از واحد مشاهده شود. در سراسر این مراحل سه گانه اقدام، آرمان گرایی مبتنی بر کشف حقیقت و مثلثی مشاهده شود. درواقع، فرضیه های قیاسی – استنتاجی چنین نقشی را در نظریه پردازی مورد نظر کنت والتز ایفا می‏کنند.

نکته مهم و اساسی برای والتز در نظریه پردازی، همان عنصر خلاقیت است.

او معتقد است که تعاریف عملیاتی نمی توانند جایگزین تعاریف منطقی شوند؛ اما خود دستیابی به تعریف منطقی را مشکل می داند. اول معتقد است برای ارزیابی یک نظریه باید هفت گام زیر را پیمود.

1- بیان بی ابهام نظریه 2- بازبینی فرضیه های استنتاج شده از نظریه 3- ابطال پذیری تجربی فرضیه ها 4- بازبینی و بررسی تعاریف 5- کنترل و حذف متغیرهای نامرتبط 6-انجام آزمایش ها 7- بررسی نتیجه آزمایش و احتمالاً علل عدم موفقیت آن.

نظریه واقع گرایی :

برای رفع انتقادهایی که به نظریه واقع گرایی و جلوه عملی آن یعنی موازنه قدرت شد، کنت والتز از جمله نظریه پردازانی بود که با ارائه نظریه واقع گرایی نظریه موازنه قدرت قبلی را در قالب ساختارگرایی بازسازی کرد این نظریه پرداز با تاثیری از دستاوردهای نظریه سیستم ها و تا حدودی با بهره گیری گزینشی از بعضی دستاوردهای روش شناسی رفتارگرایی به تدوین یک سلسه قضایایی آزمون پذیری اقدام کرد که متغیرهای مستقل و وابسته آن به وضوح از هم جدا شده اند؛ تعاریف دقیق تر و سازگارتری از مفاهیم کلیدی ارائه شده است. نظریه نو واقع گرایی به رغم این بازساری ها، از اصول بنیادین نظریه واقع گرایی عدول نکرد. به قول کنت والتز «اگر تنها یک شاخص سیاست بین الملل داشته باشیم، آن نظریه، همان نظریه موازنه قدرت است».

چنانکه او خود اذعان دارد، این تعبیر از سیاست بین الملل بسیار شبیه چهارچوب نظری واقع گرایی است که اصول فکری آنان در سه اصل زیر خلاصه می شود.

1- مفروضه دولت محوری: دولت مهم ترین بازیگر سیاست بین الملل است.

2- مفروضه عقلانیت: رفتار بازیگران در سیاست بین الملل از عقلانیت خاصی ناشی می شود که هدفش تامین منافع ملی بر حسب قدرت است.

3- مفروضه قدرت: دولت ها در جستجوی قدرتند تا ابتدا در رفتار دیگران به خود تغییر ایجاد کند و همچنین منابع لازم را برای ایجاد تغییر به دست آورند.

کنت والتز با توجه به چهارچوب فوق و بهره گیری از مفهوم ساختار در نظریه نظام‏ها و کلان گرایی تقسیم بندی خود در کتاب انسان، دوست و جنگ کوشیده است تا به نظریه واقع گرایی، نظام بدهد.

به گفته روکی، کنت والتز نظریه خود را با وجه تمایز ثائل شدن بین نظام از یک سو واحدها و ساختارها و پوشش ها از سوی دیگر آغاز می کند. وی با تسامح نسبت به مشکل توتولوژی، این مفاهیم را به شرح زیر تعریف می کند:

نظام: نظام از یک ساختار ویازیگران تعامل کننده تشکیل شده است.

ساختار: ساختار مؤلفه سراسزی نظام است که امکان تفکر و نگرش را نسبت به نظام به عنوان یک مجموعه فراهم می کند.

کنت والتز با بیان این وجه تمایز می کوشد تا با تاثیر ساختاری های بین الملل بر فرایندهای بین المللی شباهت های تاریخی ناشی از آن را با توجه به تداوم ساختاری تبیین کند. بر این اساس مفهوم ساختاری والتس از سه مؤلفه تحلیلی تشکیل شده است:

1- اصلی که به مقتضای آن، نظام نظم با سازمان می یابد (اصل نظم دهنده)

2- تمایز واحدهای نظام و شرح کارکرد هر یک از آنها

3- میزان تمرکز سایر پراکندگی توانمندی های دروس نظام

به طور کلی به نظر والتز، یک ساختار به وسیلة نحوه تنظیم بخش های یک نظام تعریف می شود. این تبیین معادل نقش «نحوه» در زبان است. در مورد نظام نیز تعریف او چنین است «ترکیب یک ساختار و عمل متقابل واحدهای تشکیل دهنده». وی با بهره جویی از تفکر ساختارگرایی، اولین ویژگی مهم ساختاری نظام بین المللی را ناشی از فقدان حکومت مرکزی می داند. این ویژگی به ماهیت هرج و مرج گونه آن شهرت یافته است. هیچ اقتدار فرماندهی مشروعی برای تنظیم رفتارها وجود ندارد، اما در فقدان آن واحدهای عمده بین الملل عملاً این وظیفه را به عهده دارند، زیرا حفظ بقا برای آنان مهم است. با این تعریف، والتز تاکید می‏کند که بر خلاف ساختار سلسله مراتبی داخل نظم بین‏الملل اقتدار مرکزی متمرکز برای تنظیم امور وجود ندارد. بنابراین اصل خودیاری و عدم تمایل اصالی به همکاری برای پیشبرد منافع جمع، اصل مسلم فرض شده است. به محض استقرار نظام بین المللی، واحدهای کشوری قدرت مهار روندهای آن را ندارند. از این ویژگی اولیه، ویژگی دوم ساختار بین الملل حادث می شود. در چنین اوضاعی همه کشورها از لحاظ کارکردی تفاوتی بین کشورها وجود ندارد، جز عامل توانمندی که جایگاه واحد در عهد بین المللی تعیین می‏کند؛ پس فقدان تمایز کارکردی کشورها یعنی «تشریح خاص کارکرد واحدهای متمایز از هم به حوزه های داخلی کشورها و نه عرصه بین الملل» مربوط می شود.

سومین ویژگی ساختار نظام بین المللی از دیدگاه والتز به میزان تمرکز و یا پراکندگی توانمندی های داخلی نظام مربوطه می شود. بدین منظور وی به مقایسه تحول مقتضای تعداد بازیگران برجسته داخل هر نظام، نتایج بین المللی ناشی از تعداد این بازیگران نیز متحول می شود. بنابراین ساختار نظام نه به صورت تابعی از تعداد کشورهای موجود در نظام بین الملل تعریف می شود.

تاکیدات کنت والتز به جایگاه بازیگر در نظام بین الملل، نشان دهنده تلاشی است که او در جهت اصلاح نظریات واقع گرایانی چون مورکنتا، کینجر واشتراوس هو به کار می‏برد. به نظر والتز این نظریه پردازان صرفاً رفتار یک بازیگر و احیاناً نقش آن را در کل تحت عنوان موازنه قدرت بررسی می کند.

والتز در مورد تحولات ساختاری در نظام به بررسی ساختارهای ماندگار توجه می کند. به نظر او مطالعه ساختارها در روابط بین الملل به آن لحاظ اهمیت دارد که ما را در شناخت اجتماعی شدن بازیگران و طریق رقابت آان در سطح نظام یاری می دهد. الیز والتز به پویش‏ها و کنش‏های متقابل بازیگران هم توجه خاص معطوف می دارد. علاوه بر این به نظریه والتز مهتر آن است که نحوه تنظیم بخش های نظام نیز مورد توجه قرار گیرد. در واقع او معتقد است که مهم ترین شاخصه یک ساختار نیز همین مسئله تنظیم بخش‏های یک نظام است. همین نحوه تنظیم است که ساختار سلسله مراتبی نظام داخلی را از ساختار


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه نظریه نو واقع گرایی 10 ص

دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک


دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک

 

 

 

 

 

دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک

فرمت فایل word و قابل ویرایش 

تعداد صفحات 20 صفحه

قیمت 2500 تومان

قسمتی از مجموعه

چکیده

واژه ی آشوب، به طور سنتی به عنوان بینظمی و فقدان هر گونه ساختار یا نظم تعریف میشود. تعریف جدید آشوب اشاره بر آن دارد که بینظمی ممکن است که صرفاً سطح بالایی از پیچیدگی باشد که شاید از فرآیندهای قطعی ناشی شود .

تصمیمگیری محور اصلی مدیریت است و سایر ارکان مدیریت، متکی به آن هستند. در آشوب ممکن است نیاز به تصمیمهایی باشد که هرگز نمیتوان از تبعات آن آگاه بود . در نظریهی آشوب، بینظمی بر همهی عرصههای علمی سایه افکنده است که مدلهای تصمیمگیری در این نظریه نیز از این قاعده مستثنی نیستند . تئوری آشوب بر خلاف واژهی درهمریختگی و آشوب، در پی یافتن نظمی از پی بینظمی است. این تئوری بیان میدارد پیشبینی بلندمدت امری است بیهوده و مخدوش و باید روی تصمیم کوتاهمدت تمرکز کرد. در سازمانها نیز ارزشهای سنتی موجود به نفع ارزشهایی که بر نوآوری، تعارض، تحلیل، اشراق و خلاقیت تأکید دارند باید کنار روند؛ و این روی نخواهد داد مگر آنکه فرهنگها به صورت عمده تغییر یابد. مدیریت استراتژیک تلاشی است برای درک و کنترل سازمان، که در محیط کلان صورت میگیرد و بر نوعی مدل برنامهریزی استوار است که تقریباً جهانشمول بوده وچارچوبی برای ارزیابی سازمان وآیندهی آن تعریف میکند . در نظر گرفتن سازمانها به عنوان سیستم غیرخطی، نوعی جدید از فرآیند برنامهریزی استراتژیک فراهم میکند. یک سازمان موفق معمولاً سازمانى برخوردار از نظام بازخورد غیرخطی پویا است که مدیریت آن برای تغییر در ناحیهی آشفتگى دست به اقدام میزند و با بهرهگیرى از خودسازماندهى، به طور خلاق سازگارى پویایى در عرصههاى کارکردى سازمان و خرده سیستمهاى داخلى و تعاملات بیرونى آن برقرار میکند . تئوری آشوب را میتوان پارادایمی جدید دانست که کاربردهای زیادی برای هر علمی در پی داشته است. در این مقاله، ضمن توصیف چهار ویژگی عمدهی این تئوری، بازتاب آنها در مدیریت بیان خواهد شد.

واژگان کلیدی: نظریهی آشوب، نظم در بینظمی، مدیریت استراتژیک، تصمیمگیری

مقدمه

شناخت انسان از خود و محیط پیرامون خود، تنها با اتکا به علم و فلسفه صورت میگیرد. انسان برای حفظ حضور خود در ورطهی تمدن امروز جهان، باید با علم و فلسفهی روز آشنایی کامل داشته باشد.

 لذا تحولاتی که در فیزیک ذرات بنیادین، نجوم، ژنتیک، ریاضی، تکامل، فضا و زمان در سنوات اخیر رخ داده، باعث ایجاد تغییر در نگرش و رفتار انسانها گردیده است. بر اساس فرضیات جدید در ریاضی و فیزیک، عالم مکانیکی نیوتون دیگر نمیتواند شرایط جهان امروز را تبیین کند. اگر گالیله 044 سال قبل اعلان نمود که خداوند جهان را با قوانین ریاضی نگاشته است، این نیز بر اساس قوانین جدید فیزیک قابل قبول نیست.

آلبرت اینشتین در اوایل قرن اخیر با معرفی نظریهی نسبیت، جهان مکانیکی نیوتون را که در آن، فضا و زمان مطلق بود، در هم شکست. بر اساس این نظریه، جهان ما از بینهایت قابهای فضا، زمان که به ناظر مشخص بستگی دارد تشکیل شده است.

در سال 7291 ، ورنر هایزنبرگ، فیزیکدان آلمانی، اصل عدم قطعیت را در فیزیک کوانتوم معرفی کرد. بر اساس این اصل، لذا نمیتوان اجسام را « . امکان مشخص کردن مکان و نیروی حرکت آنی یک ذرهی بنیادین (همانند الکترون) وجود ندارد دارای مکان مشخص در فضا و زمان فرض نمود. آنها غیرمحلی، نامشخص و متقابلاً درگیر یکدیگر هستند و مانند یک موجود زیستی تطور پیدا میکنند با مطرح شدن این مباحث در نیمهی اول قرن بیستم، جهان مکانیکی قرن نوزدهم به یک جهان ارگانیک تبدیل شد که در آن، فضا، زمان و اجسام به صورت متحول، فعال، سیال، درگیر با یکدیگر و در ارتباط غیرخطی هستند.

می ون هو، در رد جهان مکانیکی نیوتون، جهانی را معرفی کرده که زنده است و به آن نام جهان ارگانیک داده. او این دو جهان را به گونهای که در جدول 7 آمده، با هم مقایسه کرده است.

فهرست

چکیده1

مقدمه   2

نظریهی آشفتگی: 4

هندسهی فراکتال:5

نظریهی پیچیدگی: 7

نمایش مبدأ کیهانی، سازماندهی خودی، ظاهر شدن و پرش به یک سطح بالاتر یا پایین تر:9

عمق سازماندهی، چند ظرفیتی، پیچیدگی و مرز آشفتگی:9

تجلیل از گوناگونی، تنوع، دگرگونی و خصوصاً از سیستمهای تشدید کنندهی تباین:10

ویژگیهای تئوری آشوب و بازتاب آنها در مدیریت:10

اثر پروانهای و تأثیر آن در مدیریت:11

خاصیت سازگاری پویا و تأثیر آن در مدیریت:11

خاصیت خودمانایی و تأثیر آن در مدیریت:13

خاصیت جاذبههای غریب و تأثیر آن در مدیریت:13

تصمیمگیری از دیدگاه نظریهی آشوب:14

برنامه ریزی و استراتژی از دیدگاه نظریهی آشوب: 15

نظریه های عمدهای که به عنوان مبانی نظری تغییر، مورد بحث هستند عبارتند از؛ 15

نتیجه گیری:17

منابع:  18

 


 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دانشجویی تبیین نظریه ی آشوب در مدیریت استراتژیک