بسمه تعالى
«ملا احمد نراقى» ، فرزند مرحوم «حاج ملا مهدى نراقى» ، در سال 1185 هجرى قمرى (1) مطابق با 1150 شمسى در نراق (2) متولد شد.
او از فحول علماى دین، و اکابر مجتهدین شیعه مىباشد، که در علم فقه، اصول،حدیث، رجال، نجوم، ریاضى، معقول و منقول، ادبیات و شعر تبحر داشته و علاوه بر علوممتداول عقلى و نقلى در بسیارى از علوم دیگر مهارتى بسزا داشته (3) ملا احمد نراقى فردى زاهد، متقى، و در اوصاف حمیده و اخلاق فاضله زبانزد خاصو عام بوده و در فخر و فضل او همین بس که استاد خاتم الفقها مرحوم «شیخ مرتضىانصارى» - اعلى الله مقامه الشریف - بوده است.
صاحب «روضات الجنات» او را اینچنین ستوده:
«...او دریایى مواج، بحرى متلاطم، استادى ماهر، استوانه اکابر، ادیبى شاعر، و فقیهى برازنده، از بزرگان دین و عظماى مجتهدین به شمار مىآمد.از دانش پر، و از کودکى صدفى مملو از در بود.
نراقى مجتهدى جامع بود و از اکثر علوم، بویژه اصول، فقه، ریاضى و نجوم بهره کامل و کافى داشت..» . (4)
مرحوم نراقى از علماى طراز اول قرن سیزده هجرى و سر آمد آنان بوده، و در عینداشتن ریاست و شهرت، در توجه به احوال اشخاص ناتوان و بىبضاعتبسیار کوشا بودهو با شفقت و ملاطفت همواره ملجا مراجعات بوده.
تلاش بىوقفه او در تحصیل علم و کمالات، و اخلاق وارسته او در ارشاد و هدایت، و اهتمام او به نگهدارى از طلاب و اداره زندگى آنها نقشى بسزا در پیشرفت مذهب داشته.
آثار گرانبهاى علمى او در زمینههاى گوناگون، نشانه جامعیت اوست.و ویژگى دیگراو در پدیدآوردن این اثرهاى ارزنده، پیروى و متابعت او از پدرش مىباشد، زیرا با تلاشاو تصانیف پدرش به دنیاى علمى معرفى شد.
پدرش مرحوم ملا مهدى نراقى در فقه کتاب «معتمد الشیعه» را تالیف نمود و او کتاب «مستند الشیعه» را.پدر کتاب «مشکلات العلوم» را در فنون مختلف به رشته تحریردر آورد، و پسر کتاب «خزائن» را در تکمیل آن.پدر در علم اخلاق کتاب شریف «جامعالسعادات» را بنگاشت، و پسر کتاب «معراج السعادة» را.او همچنین بسیارى از آثارمرحوم پدر را شرح نموده و بدین وسیله همواره نام و یاد او را در خاطرهها زنده نگهداشت، و به ادعاى بسیارى باعثشهرت پدر گردید.
تالیفات مرحوم نراقى، هم در زمان خودش و هم پس از او مورد عنایت و مراجعه علمابوده، به طورى که فقیه بزرگ شیعه مرحوم «سید کاظم یزدى» صاحب «عروه» - رضوان الله تعالى علیه - همیشه سه کتاب مهم فقهى در نزدش عزیز و مورد مراجعهبوده که یکى از آنها مستند مرحوم نراقى است (5) مرحوم نراقى از روحى لطیف و ذوقى سرشار برخوردار بوده، و اشعار عرفانى و اخلاقىبسیارى سروده که حاوى مضامین توحیدى است و در دو دیوان به نام او جمعآورى شده.
یکى «دیوان اشعار» و دیگرى دیوان مثنویات او که به نام «طاقدیس» مشهور است و بارهادر ایران چاپ شده.
کتاب طاقدیس که به سبک و روش مثنوى ملاى رومى است، شامل قصصو داستانهاى اخلاقى و تربیتى است که با نظمى شیوا و دلنشین به رشته تحریر در آمده.او دراشعارش به صفایى تخلص مىکرده.از اشعار نغز اوست:
ساقى به یاد یار بده ساغرى ز مى از آن گنه چه باک که باشد به یاد وى
من ژنده پوش یارم و دارم به جان او ننگ از قباى قیصر و عار از کلاه کى
تا کى دلا به مدرسه طامات طرهات بشنو حدیثیار دو روزى ز ناى نى
واعظ مگو حدیثبهشت و قصور و حور ماتوسن هوا و هوس کردهایم پى
ما عندلیب گلشن قدسیم باغ ما ایمن بود زباد خزان و هواى دى
زاهد برو چه طعنه مستى زنى که هست مست از خیال دوست صفایى نه مست مى (6)
یا رب ز بخت ماست که شد ناله بىاثر یا هرگز آه و ناله و زارى اثر نداشت
زان بى نشان ز هر که نشان جستم اى عجب دیدم چو من ز هیچ نشانى خبر نداشت
گفتم علاج غم به دعاى سحر کنم غافل از اینکه تیره شب ما سحر نداشت
دردا که دوش طاعتسى سال خویش را دادم به مىفروش به یک جرعه برنداشت
دنیا و آخرت همه دادم به عشق و بس شادم که این معامله یک جو ضرر نداشت
گر ترک عشق کرد صفایى عجب مدار بیچاره تاب محنت از این بیشتر نداشت (7)
اى خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمى تا ز رنج جسم و جان آنجا برآسایم دمى
این خمار کهنه ما را کجا باشد علاج از سبو یا خم دریغا گر ز مى بودى یمى
زخم دل را مرهمى جستم طبیبى دید و گفت زخم شست قاتلى هست این ندارد مرهمى
آدمى زادى که مىگویند، اگر این مردمند اى خوشا جایى که در آنجا نباشد آدمى (8)
نقش مرحوم حاج ملا احمد نراقى در جنگ دوم با روسیه تزارى:
مرحوم نراقى در عهد قاجاریه و در دوران پادشاهى فتحعلى شاه قاجار مىزیسته.
دوره قاجاریه از شگفتانگیزترین ادوار تاریخ ایران است.دورهاى است که قدرتهاى بزرگ جهان از اقصى نقاط دنیا به علل گوناگون چشم به آن دوخته بودند.
و ایران مرکزى شده بود که تمام قدرتها دور آن دایره زده بودند (9) .
روسها قسمتى از نواحى شمالى ایران را اشغال کرده، و به بدترین وضع با اهالى آنجارفتار مىکردند.
پس از شکست ایران در جنگهاى اول با روسیه (1230 مطابق با 1815 میلادى) و از دست دادن برخى از ولایات و نقاط سرحدى ایران و بدرفتارى روسها با سکنه آننواحى، در مردم حالت انتقامجویى و آمادگى براى مقابله فراهم شد.مؤلف کتاب «تاریخسیاسى و دیپلماسى» در این زمینه مىنویسد:
«اجحافات و رفتار بى رویه مامورین دولت روس که باعث تنفر مردم در ایالات متصرفه گردیده و از همان سال 1230 سکنه این نواحى را تکان داد و بالاخره در سال1241 مبدل به یک شورش و هیجان عمومى گردید» (10) .
«...ظلم و فجایع دولت روسیه علماى مسلمان را در مشاهد متبرکه سخت مضطرب و نگران ساخته بود..» . (11)
افکار مردم به حد اعلا بر ضد روسیه تهییجشده بود.ملت و روحانیون و اغلب زمامداران تقاضاى اعلان جنگ بر ضد دولت روسیه داشتند.در تاریخ 5 ذیحجه 1241 (11 ژوئیه 1829) «آقا سید محمد مجتهد» به همراهى یکصد تن از روحانیون وارد سلطانیه شد. دسته دیگرى از اهالى به سرپرستى «ملا احمد نراقى» نزد فتحعلیشاه آمدند و به تظاهرات پرداختند (12) و نتیجه این شد که: در اثر حمله نیروهاى ایران به قواى روس که از ذیحجه 1241تا آخر محرم 1242 انجام گرفت تمام نواحى که مطابق «معاهده گلستان» تسلیم روسها شده بود از جانب قواى ایران اشغال گردید.
پدر مرحوم نراقى:
پدر او «حاج ملا مهدى بن ابى ذر نراقى» معروف به «محقق نراقى» است، که در سال1209 هجرى وفات یافته و در نجف اشرف مدفون است.
او از اکابر علماى شیعه، مجتهد، حکیم، عارف، ریاضىدان و در جامعیت و احاطهو تخصص در علوم نقلى و عقلى کم نظیر است.
«میرزا ابو الحسن مستوفى» که معاصر مرحوم نراقى است ضمن بیان شخصیت نراقىاز او به: فیلسوف به حق، حکیم مطلق، جامع معقول و منقول المولى الاعظم و الحبر الاعلم، استاد البشر و...تعبیر کرده (13) عمده تحصیلات محقق نراقى در اصفهان بوده و از اساتیدى بزرگ همچون «ملا اسماعیل خواجویى» ، «حاج شیخ محمد هرندى» ، «ملا مهدى هرندى» و «آقامیرزا نصیر اصفهانى» بهره جسته است و سپس از محضر اساتید بزرگ کربلا و نجفچون «آقا محمد باقر بهبهانى» و «شیخ یوسف بحرانى» (صاحب حدائق) هم استفاده کرده.
و پس از مراجعتبه ایران در کاشان مسکن گزیده و به برکت وجود شریفش، آن شهر، دار العلم و دار التحصیل و مجمع علما گردیده است. (14)
مرحوم ملا مهدى نراقى داراى تالیفات زیادى در زمینه فقه، اصول، فلسفه، کلام، تفسیر، ادبیات، ریاضى، و نجوم مىباشد که در اکثر کتب تراجم و رجال به آنها اشاره شده.
آقاى «حسن نراقى» در مقدمه کتاب «قرة العیون» که با تصحیح و تعلیق و مقدمه آقاى «سید جلال الدین آشتیانى» بوسیله دانشگاه فردوسى مشهد چاپ شده، فهرست تفصیلىآثار ایشان را با اشاره به نسخههاى آنها، نگاشتهاند.
اساتید مرحوم نراقى
مرحوم ملا احمد نراقى تحصیلات خود را ابتدا نزد پدر بزرگوارش در کاشان شروعنمود، و پس از مدتى تلمذ و بهرهجویى از محضر درس پدر، با فراست ذهن و ذکاوتخدادادى به مرتبتى نائل شد که خود، حوزه درس برقرار کرد.او ابتدا دروس سطح مثل «معالم» و «مطول» را تدریس مىنموده و طلاب علوم دینى را جمع و با ایشان به مذاکرهو مباحثه مىپرداخته که این طریق تاثیرى بسزا در پیشرفت علمى او داشته.تا اینکههمراه پدر، سفرى به عتبات عالیات رفته و با پدر خود به درس «آقا محمد باقر وحیدبهبهانى» حاضر شده و مدتى بهره جسته (15) .
در سال 1212 بار دیگر به عراق رفته و در شهر مقدس نجف مدتى نزد «سیدبحر العلوم» و سپس در محضر «شیخ جعفر نجفى کاشف الغطا» و در کربلا نزد «میرزا محمد مهدى موسوى شهرستانى» و «آقا سید على طباطبایى» (صاحب ریاض) تلمذنموده و یکى از اجله علما و مشاهیر فقها گردیده و به نراق مراجعت نموده است.
و پس از فوت پدرش در سال 1209 هجرى مرجعیت عامه به او منتقل شده و موردتوجه عموم قرار گرفته و رئیس على الاطلاق گردیده است. (16)
مشایخ روایتى او
مرحوم نراقى از جماعتى از علماء و بزرگان - رضوان الله تعالى علیهم - روایتمىنماید از جمله:
1- والد ماجدش مرحوم ملا مهدى بن ابى ذر نراقى2- علامه سید مهدى بحر العلوم.
3- میرزا محمد مهدى موسوى شهرستانى
4- شیخ جعفر نجفى کاشف الغطا.
5- سید على طباطبایى (صاحب ریاض) .
او به واسطه پدرش از «شیخ یوسف بحرانى» ، از «ملا رفیع گیلانى» ، از «ملا محمد باقرمجلسى» روایت مىنماید. (17)
شاگردان او
عدهاى از مفاخر و بزرگان از حوزه درس مرحوم ملا احمد نراقى استفاده کردهانداز جمله:
1- خاتم الفقها مرحوم حاج شیخ مرتضى انصارى.
2- مرحوم آقا محمد باقر هزار جریبى.
3- مرحوم ملا محمد على آرانى کاشانى.
4- حاج سید محمد شفیع جاپلقى.
و بسیارى از اجلاى وقت از تلامذه او بوده و از وى اجازه روایت داشتهاند.
صورت اجازات مؤلف از بیست مورد متجاوز است که عینا به خط مولف یا صاحبان اجازات نزد فاضل معاصر جناب آقاى «حسن نراقى» که یکى از احفاد مرحوم نراقىاستباقى است. (18)
تالیفات مرحوم نراقى
آثار بسیارى از مرحوم ملا احمد نراقى به یادگار مانده که قسمت عمده آنها بارهاچاپ و مورد استفاده همگان قرار گرفته.
تصنیفات و تالیفات مرحوم نراقى در مصادر مختلف تا قریب 23 عنوان معرفى شدهو بر اساس دستخط مرحوم نراقى که به وسیله آقاى حسن نراقى در مقدمه کتاب طاقدیسچاپ انتشارات امیرکبیر گراور شده تالیفات آن مرحوم تا سال 1228 هجرى قمرى یعنىزمان کتابت آن به 18 جلد مىرسد.
اما با توجه به آنچه مرحوم «شیخ آقا بزرگ» در کتاب گرانقدر «الذریعه» گرد آوردهو تعداد معدودى که در سایر مصادر معرفى شده و در دسترس مرحوم شیخ آقا بزرگ نبودهتالیفات آن بزرگوار به قریب 35 جلد مىرسد که ذیلا اسامى آنها درج مىشود:
1- اجتماع الامر و النهى.
2- اساس الاحکام فى تنقیح عمد مسائل الاصول بالاحکام (شرح شرایع الاسلام مرحوممحقق) .
3- اسرار الحج (در سال 1331 چاپ شده) .
4- حجیة المظنة.
5- الخزائن: مجموعهاى است علمى و ادبى، داراى مطالبى مهم در زمینههاى: فقه،تفسیر، حدیث، تایخ، لغت، نجوم، هیئت، ریاضى، عرفان، طب، و علوم غریبه: اعداد،جفر، صنعت، کیمیا و همچنین حاوى اشعار و غزلیات لطیف و ادبى و حکایتشیرینو خواندنى.
این کتاب به زبان فارسى به منزله تتمیم و ذیل براى «مشکلات العلوم» مرحوم پدرشتالیف شده.
6- دیوان صفایى نراقى: همانطور که قبلا ذکر شد مرحوم نراقى به صفایى تخلص داشته.
و این دیوان غیر از مثنویات اوست که به نام طاقدیس خواهد آمد.
7- رسالة الاجازات.شامل: اجازههاى مرحوم نراقى به شاگردانش و اجازات مشایخش
8- رساله عملیه (فارسى در عبادات) .
9- سیف الامة و برهان الملة: کتابى است فارسى در رد شخصى بنام «هانرى مارتین» (19) معروف به «پادرى» که مسیحى بوده و شبهاتى در دین اسلام وارد کرده که منجر به تالیف این کتاب شد.این کتاب دوبار در ایران چاپ شده و در اول آن فهرستى مبسوط به قلمفرزند مصنف ملا محمد نراقى متوفاى 1297 نوشته شده.
10- شرح تجرید الاصول: متن آن از پدرش مىباشد.این کتاب در 7 جلد نگارش یافتهو شامل همه مباحث علم اصول است.
11- شرح حدیث جسد المیت و انه لا تبلى الا طینته.
12- شرح رسالهاى در حساب (که متن آن را مرحوم پدرش نوشته است) .
13- شرح محصل الهیئة. (متن آن نیز از مرحوم ملا مهدى نراقى پدر مصنف است) .
14- طاقدیس.شامل اشعار عرفانى و اخلاقى به سبک مثنوى مولوى و به زبان فارسىلطیف.این کتاب هم اکنون به همت آقاى حسن نراقى به وسیله انتشارات امیر کبیر منتشرمىشود.
15- رسالهاى در عبادات.ظاهرا این کتاب غیر از رساله عملیهاى است که نام آن تحتشماره9 ذکر شد.و مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى در الذریعه به طور مستقل آن را ذکر کرده است.
16- عوائد الایام من امهات ادلة الاحکام.مشتمل بر 88 عائدة و آخرین عائدة آندر تراجم روات احادیث است و مرحوم شیخ انصارى بر آن حاشیه زدهاند.
17- القضا و الشهادات.
18- مستند الشیعه فى احکام الشریعة: کتاب فقهى و استدلالى مرحوم نراقى که در شهرکاشان ده سال قبل از وفاتش پایان یافته، یعنى سال 1234 هجرى قمرى.
19- مشکلات العلوم: این کتاب غیر از مشکلات العلوم پدرش و غیر از کتاب خزائن مىباشد.
20- مفتاح الاحکام فى اصول الفقه.
21- مفتاح الاصول.
22- مناهج الاحکام: در اصول فقه شامل 2 جلد، جلد اول مباحث الفاظ و جلد دوم درادله شرعیه.
23- رسالة فى منجزات المریض.
24- وسیلة النجاة: شامل دو رساله: یکى بزرگ و دیگرى کوچک در دو جلد که بهدر خواست فتحعلیشاه نوشته شده.
25- هدایة الشیعه: رسالهاى است در فقه.
26- خلاصة المسائل: رسالهاى است در زمینه مسائل طهارت و صلات.
27- الرسائل و المسائل (20) : فارسى است در جواب سؤالات، در این کتاب از کتابهاىپدرش و از کتاب «کشف الغطاء» تالیف استادش مرحوم شیخ جعفر نجفى مطالبى نقلمىکند.این کتاب در دو جلد است.جلد اول آن مسائلى است که فتحعلیشاه قاجار و غیرهاز او سؤال کردهاند و جلد دوم در بیان بعضى از مسائل اصولى و حل بعضى از مشکلاتاست.تاریخ کتابت آن 1230 مىباشد.
28- معراج السعادة (کتاب حاضر) .
29- حاشیه اکر ثاودوسیوس، (21) به نقل مؤلف «تاریخ کاشان» (و بر اساس دستخط خودمرحوم نراقى که در مقدمه کتاب طاقدیس گردآورى شده) .
30- جامع المواعظ. (به نقل مؤلف «تاریخ کاشان» و مؤلف «مکارم الاثار» ، ج 4،ص 1236) .
31- مناسک حج، (بر اساس دست نویس مرحوم نراقى در مقدمه طاقدیس) .
32- الاطعمة و الاشربة: فارسى است (به نقل مرحوم سید محسن امین در اعیان الشیعه،ج 10، ص 184) .
33- تذکرة الاحباب: فارسى است در فقه (به نقل مؤلف تاریخ کاشان) .
34- کتابى در تفسیر. (به نقل مرحوم سید محسن امین در اعیان الشیعه، ج 10، ص 184) .
35- عین الاصول: اولین کتابى است که مرحوم نراقى تالیف نموده.
لازم به توضیح است که: مرحوم شیخ آقا بزرگ بعضى از اجازات فاضل نراقى رادر الذریعه به عنوان کتابى مستقل ذکر کرده که از ذکر آنها خوددارى شد، تنها رسالهاجازات ایشان که شامل بیست اجازه است در این مجموعه ذکر گردید.
فرزندان مرحوم نراقى
از مرحوم ملا احمد نراقى دو فرزند پسر بجاى ماند یکى «حاج ملا محمد» ملقب به «عبد الصاحب» و معروف به «حجة الاسلام» که صاحب تالیفاتى بوده و بعضى از آنها چاپ شده.وفات او بسال 1297 هجرى قمرى در کاشان در حدود هشتاد سالگى واقع شده (22) و دیگرى به نام «نصیر الدین» که داراى تالیفاتى از جمله شرحى بر کتاب کافى مرحوم کلینى است (23) .
وفات مرحوم نراقى
مرحوم نراقى در اثر وباى عمومى، که کاشان و اطراف آن را فرا گرفته بود، در اول شب یکشنبه بیست و سوم ربیع الثانى سال 1245 هجرى قمرى در نراق چشم از جهان فروبست. (24)
جنازهاش پیش از دفن به نجف اشرف منتقل و در سمت پشتسر مبارک مولى الموحدین حضرت على بن ابى طالب - صلوات الله و سلامه علیه - در جانب صحن مطهر مرتضوى در کنار قبر پدرش دفن گردید.
صاحب «روضات الجنات» از قول بعضى از شاگردان مرحوم نراقى داستانى را نقلمىکند که نمودار علو مقام و درجات مرحوم نراقى است.
او مىنویسد: در هنگام انتقال جنازه مرحوم نراقى به نجف اشرف در یکى از منازل بین راه به خاطر گرمى شدید هوا مىترسیدیم جنازه متعفن شود، جنازه بر زمین و قراء در اطرافش مشغول به تلاوت قرآن کریم بودند که من براى اطلاع از این موضوع به نزدیک جنازه رفتم و در صدد تحقیق بر آمدم اما جز رائحهاى طیب که گوئیا بوى مشک ناب بود چیزى استشمام نکردم.و این وضع ادامه داشت تا دم قبر که اصلا تغییرى در بدن شریفش حاصل نشد. (25)
مرحوم «مدرس تبریزى» صاحب «ریحانة الادب» پس از نقل این داستان از صاحبروضات، داستانى را که خود شخصا از قول فرد موثقى از استادش که مقدارى از شرحلمعه را پیش او خوانده بود شنیده نقل مىکند، بدین مضمون که: استادم آقاى سید احمدخسروشاهى نقل کرده، وقتى جنازه پدرش آقاى حاج سید محمد خسرو شاهى را به نجف منتقل کردند خودش به پاس احترام پدر وارد قبر شده که جنازه را بگذارد، دو جنازه «حاجملا مهدى» و «حاج ملا احمد نراقى» پدر و پسر را صحیحا و سالما دیده، به طورى که هیچ آسیبى متوجه آنها نشده.
این داستان در اواخر قرن سیزده و اوائل قرن چهارده واقع شده.و با این فاصله زمانى کهاز زمان مرگ پدر و پسر گذشته ملاحظه مىشود که این امرى عجیب و خارق عادت و تنهادر اثر خدمات خالصانه دینى حاصل مىشود و بس. (26)
فاعتبروا یا اولى الابصار
کتاب معراج السعادة
کتاب معراج السعاده در بین کتب اخلاقى، نامى آشنا و اثرى بسیار گرانقدر است که ازدیرباز هم در حوزههاى علمیه و هم در محافل ادبى بین دانشدوستان، مورد استقبالو توجه بوده و همواره خاص و عام آن را مورد مطالعه قرار داده و از مطالب ارزنده آن بهرهبردهاند.تا جایى که پارهاى از مطالب آن به عنوان متن درسى در کتابهاى درسى گنجانده شده.
اصولا عنایتبه مسائل اخلاقى و پیروى از الگوهاى صحیح اخلاقى یکى ازویژگیهاى جامعه اسلامى است.و با تکیه بر این امر مهم مىتوان بار سنگین مسؤولیتهاىاجتماعى را به ثمر رساند.
داشتن متونى قوى و سالم و بدور از تحریف و در عین حال شیوا و جذاب مىتوانددر تحقق این هدف مؤثر باشد.
الحق که به اعتراف همگان کتاب معراج السعاده از نظر محتوا و سبک و شیوایى بیانمطالب و تنوع موضوعات مطرح شده در زمینه مسائل تربیتى و اخلاقى، اثرى است در خور توجه، و با اینکه قریب 200 سال (27) از تاریخ تالیف آن مىگذرد هنوز تازگى خود را حفظکرده و عطش جامعه در مورد آن فروکش نکرده.شاهد این مدعا چاپهاى مکرر و متنوعىاست که از کتاب مزبور وجود دارد.و به ادعاى بعضى در بین آثار فارسى و حتى عربىاثرى مثل آن نوشته نشده (28) .
به طورى که مرحوم نراقى در مقدمه کتاب اشاره کردهاند، کتاب «معراج السعادة» راکه در واقع ترجمه «جامع السعادات» مرحوم پدرش مىباشد به درخواست فتحلعیشاهقاجار به رشته تحریر در آورده.البته با اصلاحات و اضافاتى به خاطر استفاده عموم.بااینکه این کتاب بارها چاپ شده اما متاسفانه چاپى منقح و تحقیق شده که در خور این اثرارزنده باشد از آن در دسترس نبود که خوشبختانه این کار به همت «انتشارات هجرت» تحقق پیدا کرد.
کتاب معراج السعادة از ملا احمد نراقى با فرمت html