نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اخلاق و سیره پیامبر اکرم

اختصاصی از نیک فایل اخلاق و سیره پیامبر اکرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

اخلاق و سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است.

در عظمت آن حضرت همین بس که خداوند متعال در قرآن مجید او را با تعبیر «یا ایّها الرّسول» و «یا ایّها النّبی» مورد خطاب قرار میدهد و او را به عنوان انسانی الگو برای تمام جهانیان معرّفی مینماید: «لَقَدْ کانَ لَکُم فی رَسُول اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»; «در] سیره و سخن[ پیامبر خدا برای شما الگوی نیکویی است.»او به حقّ دارای اخلاقی کامل و جامعِ تمام فضایل و کمالات انسانی بود.

خدایش او را چنین میستاید: «إِنّک لَعَلی خُلُق عَظیم»; «ای پیامبر تو دارای بهترین اخلاق هستی.» «وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»; «اگر تندخو و سخت دل میبودی مردم از اطرافت پراکنده میشدند.» از این رو، یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود.

در طول زندگانی او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند.

در مقام نیایش همیشه میگفت: «خدایا از بیکارگی و تنبلی و زبونی به تو پناه میبرم.»، و مسلمانان را به کار کردن تحریض مینمود.

او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت میکرد و در تجارت به دروغ و تدلیس، متوسّل نمیشد و هیچ گاه در معامله سختگیری نمیکرد و با کسی مجادله و لجاجت نمینمود و کار خود را به گردن دیگری نمیانداخت.

او صدق گفتار و ادای امانت را قوام زندگی میدانست و میفرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است.

در نظر او همه افراد جامعه، موظّف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.

میفرمود: برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم، یاری نما! اصحاب گفتند: معنی یاری کردن مظلوم را دانستیم، ولی ظالم را چگونه یاری کنیم؟ فرمود: دستش را بگیرید تا نتواند به کسی ستم کند!خواننده گرامی! از آنجا که ما در روزگار تباهی اخلاق و غلبه شهوات و آفات به سر میبریم، مناسب است که در اینجا سیمای صمیمی پیامبرانِ الهی را عموماً و چهره تابناک و حقیقتِ انسانی محمّد پیامبر اسلام را خصوصاً در تابلوی تاریخی مستند و شکوهمندی بیابیم که به حقّ در عصر ما برترین تصویر انسانی نزدیک به حقیقت از آن حضرات است. منشور سه بُعدی تاریخ، سه چهره را نشان میدهد: قیصران، فیلسوفان و پیامبران. پیامبران «سیمایی دوست داشتنی دارند، در رفتارشان صداقت و صمیمیّت بیشتر از اُبّهت و قدرت پیداست، از پیشانیشان پرتو مرموزی که چشمها را خیره میدارد ساطع است ، پرتویی که همچون «لبخندِ سپیده دم» محسوس است امّا همچون راز غیب مجهول. ساده ترین نگاهها آن را به سادگی میبینند امّا پیچیده ترین نبوغها به دشواری میتوانند یافت. روحهایی که در برابر زیبایی و معنا و راز حسّاسند، گرما و روشنایی و رمز شگفت آن را همچون گرمای یک «عشق»، برق یک «امّید» و لطیفه پیدا و پنهان زیبایی حس میکنند و آن را در پرتو مرموز سیمایشان، راز پرجذبه نگاهشان و طنین دامن گستر آوایشان، عطر مستیبخش اندیشه شان ، راه رفتنشان، نشستنشان، سخنشان، سکوتشان و زندگی کردنشان میبینند، مییابند و لمس میکنند. و به روانی و شگفتی، «الهام» در درونشان جریان مییابد و از آن پُر، سرشار و لبریز میشوند.

و این است که هر گاه بر بلندی قلّه تاریخ برآییم انسانها را همیشه و همه جا در پی این چهره های ساده امّا شگفت میبینیم که «عاشقانه چشم به آنان دوخته اند.» ابراهیم، نوح، موسی و عیسی، پیامبران بزرگِ تاریخ این چنین بوده اند ، امّا محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم)که خاتم الانبیا است چگونه است؟«در برابر کسانی که با وی به مشاجره برمیخاستند وی تنها به خواندن آیاتی از قرآن اکتفا میکرد و یا عقیده خویش را با سبکی ساده و طبیعی بیان میکرد و به جدل نمیپرداخت.

زندگیاش، پارسایان و زاهدان را به یاد میآورد.

گرسنگی را بسیار دوست میداشت و شکیباییش را بر آن میآزمود.

گاه خود را چندان گرسنه میداشت که بر شکمش سنگ میبست تا آزارِ آن را اندکی تخفیف دهد.

در برابر کسانی که او را می آزردند چنان گذشت میکرد و بدی را به مِهر پاسخ میداد که آنان را شرمنده میساخت.

هر روز، از کنار کوچه ای که میگذشت، یهودیای طشت خاکستری گرم از بام خانه بر سرش میریخت و او بیآنکه خشمگین شود، به آرامی رد میشد و گوشه ای میایستاد و پس از پاک کردن سر و رو و لباسش به راه میافتاد.

روز دیگر با آنکه میدانست باز این کار تکرار خواهد شد مسیر خود را عوض نمیکرد.

یک روز که از آنجا میگذشت با کمال تعجّب از طشت خاکستر خبری نشد! محمّد با لبخند بزرگوارانه ای گفت: رفیق ما امروز به سراغ ما نیامد! گفتند: بیمار است.

گفت: باید به عیادتش رفت.

بیمار در چهره محمّد که به عیادتش آمده بود چنان صمیمیّت و محبّت صادقانه ای احساس کرد که گویی سالها است با وی سابقه دیرین دوستی و آشنایی دارد.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق و سیره پیامبر اکرم

مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی

اختصاصی از نیک فایل مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی


مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

   تعدادصفحه:19

مقدمه:

موضوع اخلاق و اخلاقیات از بدو تولد بشر تا این زمان که عصر تکنولوژی و اطلاعات می‌باشد مطرح بوده است و مسئله‌ای نیست که بتوان آنرا در زندگی اجتماعی و زندگی سازمانی نادیده گرفت.

اهمیت این مسئله امروزه بیشتر شده است بویژه درخصوص سازمانها که ملزم هستند خود را علاوه بر پاسخگو بودن در قبال اعضای سازمان و افراد ذینفعش، در قبال جامعه نیز پاسخگو بدانند و به همین خاطر بحث مسئولیتهای اجتماعی و سازمان و استاندارهای جهانبینی اصول اخلاقی – انسانی در اکثر دنیا بسیار مهم می‌باشد.

این تحقیق حاوی یک بررسی اجمالی از اخلاق کار، بحث تاریخی از مفهوم اخلاق کار و سپس بررسی نظریه‌های مدیریتی، روانشناختی و جامعه‌شناسی دربارة اخلاق کار است.

هدف از این تحقیق بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی به منظور بالا بردن اخلاق کار و اصلاح فرهنگ و ارزشهای رایج در جامعه در ارتباط با کار می‌باشد.

 


اهمیت و ضرورت بررسی موضوع:

در دو سال اخیر بسیاری از مسئولین تأکید فراوانی بر تقویت وجدان کار در میان افراد جامعه داشته‌اند تا حدی که یکی از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری به این امر اختصاص یافت از سوی دیگر مسئولین کشور نیز به تناوب به لزوم گسترش فرهنگ کار و تولید و شناخت عوامل خروج از کم کاری و بی‌علاقگی نسبت به کار تأکید نموده‌اند. در پیام رئیس‌جمهور به اولین سمینار تکامل فرهنگ کار در سال 75 نیز به ضرورت بازنگری در فرهنگ کار در جامعه ایران در راستای برنامه توسعه اقتصادی اجتماعی کشور تأکید شده است. در قسمتی از پیام رئیس‌جمهور به این سمینار آمده است «اهتمام دستگاههای فرهنگ‌ساز جامعه در زدودن سنتهای غلط و اصلاح و گسترش احترام و ارزش کار و توجه مردم به کار و تلاش، تأثیر شایسته‌ای خواهد داشت.

در بررسیهای به عمل آمده میزان بهره‌وری در کشور بنا به نظر اکثر کارشناسان اقتصادی پایین است و لازم است فقدان فرهنگ و اخلاق کار مناسب در جامعه به عنوان یک معضل اقتصادی، اجتماعی تلقی گردد و برای شناسایی بهتر وضع موجود از نظر فرهنگ و اخلاق کار و عوامل مؤثر بر آن مطالعات و بررسی‌ها چه به صورت تحقیق و چه به صورت گفتگو در میان اندیشمندان انجام گیرد.

 


طرح مسأله:

به نظر می‌رسد در شرایط فعلی ایران، روحیه اخلاق کار در میان مردم ضعیف می‌باشد و افراد بویژه در محیط کار از زیر کار شانه خالی می‌نمایند و یا دچار کم‌کاری شدید هستند. از سوی دیگر بنظر می‌رسد در جامعه گرایش به مشاغل کاذب و یا مشاغلی که بدون زحمت و یا با اندک تلاش و کار درآمدهای کلان دارند زیاد است.

درواقع نوعی گریز از کار سخت در میان مردم وجود دارد. این تلقی منفی از کار تقریباً به اندیشه بسیاری از رهبران جامعه و اندیشمندان اقتصادی، اجتماعی سایه افکنده است و به هیچ وجه با فرهنگ منفی و متعالی اسلامی و مقتضیات و آرمانهای انقلابی هماهنگی ندارد.

آنچه به صورت رسمی منتشر شده نشان می‌دهد که در ایران کار مفید هفتگی برای صنایع 6 تا 9 ساعت است و به گفتة یکی از نمایندگان مجلس این مدت در ادارات دولتی 20 دقیقه تا 7 ساعت کار رسمی اداری است.

پرهیز از کارهای سنگین و بدنی، روی‌آوردن به مشاغل کاذب، علاقه‌مندی عمومی به کارهای خدماتی و واسطه‌گری، بی‌رغبتی نسبت به کارهای تولیدی، نشان ندادن جدیت و صداقت لازم در کار و انجام وظایف از نکات دردآور و تأسف‌باری است که چهرة جامعه را به گونة نامطلوبی معرفی می‌کند.

اخلاق کار در این بررسی از طریق یک شاخص 21 گزینه‌ای که در چهار گروه طبقه‌بندی شده مورد سنجش قرار گرفته است.

چهار ویژگی عبارتند از: 1- دلبستگی و علاقه به کار  2- جدیت در کار  3- روابط انسانی در محل کار  4- روح جمعی و مشارکت در کار

سپس درخصوص هریک از چهار ویژگی کلی 5 تا 6 خصوصیت قابل اندازه‌گیری درنظر گرفته شده و به صورت سؤال مطرح گردیده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر اخلاق کار در سازمانهای دولتی

مقاله درباره اخلاق توصیفی و اخلاق هنجاری

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره اخلاق توصیفی و اخلاق هنجاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اخلاق توصیفی و اخلاق هنجاری


مقاله درباره اخلاق توصیفی و اخلاق هنجاری

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:22

اخلاق دارای دو صورت تجویزی(normativ) و توصیفی (descriptive)است . در اخلاق توصیفی به خلق وخوی انسان ها و عملکرد اخلاقی آن ها پرداخته میشود. در اخلاق توصیفی نمی خواهیم بگوییم چنین و چنان کن بلکه میخواهیم ببینیم فلان قوم چه باور های اخلاقی ای دارند و یا در عمل چه میکنند. اخلاق توصیفی کار فیلسوف نیست. فیلسوفان اخلاق به اخلاق تجویزی یا هنجاری میپردازند. به عبارت دیگر دین واخلاق محل تلاقی فلسفهی دین با فلسفهی اخلاق است.

در فلسفهی اخلاق هفت مفهوم اساسی وجود دارد: خوب، بد، درست، نادرست، باید، نباید و الزام( / وظیفه/ تکلیف). این که این مفاهیم به هم قابل تحویل اند یا نه( مثلا خوب و بد همان درست یا نادرست است یا خیر) محل بحث است. حکم اخلاقی نیز حکمی است که در آن این مفاهیم هفت گانه ناظر به یکی از افعال ِارادی ِ اختیاری ِانسان آورده می شود:« نیکوکاری خوب است». بر اساس این تعریف، افعال خداوند، ملائکه و حیوانات ، معروض حکم اخلاقی قرار نمیگیرند اما غالبا متدینان احکام اخلاقی را شامل خداوند هم میدانند.

خدا و اخلاق

آیا خداوند منشاء اخلاق تجویزی است؟ اشاعره منشاء اخلاق را خداوند میدانستند. مثلا میگفتند اگر خداوند قتل بدون دلیل را امر کند خوب است چون خداوند گفته است. البته" خداوند گفته است" هم دو تفسیر میتواند داشته باشد: یک تفسیر این که خدا گفته است اما بر اساس مصالح و مفاسدی گفته است و تفسیر دوم این که خداوند گفته است اما دلبخواهی گفته است.

مساله بعدی این است که آیا احکام اخلاقی قرار دادی اند یا ذاتی. این بحث در فلسفهی هنر نیز مطرح است که آیا زیبایی چیزی در خود شیء است یا نه ما قرار داد کرده ایم که فلان حالت زیبا باشد. اکنون بر همان منوال، کسانی میگویند که حسن و قبح ( چه حسن و قبح اخلاقی و چه حسن و قبح زیبایی شناختی) رئال نیست بلکه قرار دادی است( حال چه آدم ها باهم قرارداد کنند و چه خدا اعتبار کند) و گرنه ورای قرارداد و اعتبار، چیزی ذاتا خوب یا بد نیست. اگر اخلاق قراردادی باشد پرسش این جاست که آیا انسان ها میتوانند قراردادی بکنند که در مورد افعال خداوند هم صادق باشد؟


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اخلاق توصیفی و اخلاق هنجاری

مقاله درباره اهمیت اخلاق در روایات اسلامى

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره اهمیت اخلاق در روایات اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اهمیت اخلاق در روایات اسلامى


مقاله درباره اهمیت اخلاق در روایات اسلامى

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:22

اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى

اشاره

این بحث از مهمترین مباحث قرآنى است، و از یک نظر مهمترین هدف انبیاى الهى را تشکیل مى‏دهد، زیرا بدون اخلاق نه دین براى مردم مفهومى دارد، و نه دنیاى آنها سامان مى‏یابد; همان‏گونه که گفته‏اند:

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است! اصولا زمانى انسان شایسته نام انسان است که داراى اخلاق انسانى باشد و در غیر این صورت حیوان خطرناکى است که با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چیز را ویران مى‏کند، و به آتش مى‏کشد; براى رسیدن به منافع نامشروع مادى جنگ به پا مى‏کند، و براى فروش جنگ افزارهاى ویرانگر تخم تفرقه و نفاق مى‏پاشد، و بى‏گناهان را به خاک و خون مى‏کشد!

آرى! او ممکن است‏به ظاهر متمدن باشد ولى در این حال حیوان خوش علفى است، که نه حلال را مى‏شناسد و نه حرام را! نه فرقى میان ظلم و عدالت قائل است و نه تفاوتى در میان ظالم و مظلوم!

با این اشاره به سراغ قرآن مى‏رویم و این حقیقت را از زبان قرآن مى‏شنویم; در آیات زیر دقت کنید:

1 - هو الذى بعث فى‏الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره جمعه، آیه‏2)

2 - لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره آل عمران، 164)

3 - کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمة و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون (سوره بقره، آیه‏151)

4 - ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم انک انت العزیز الحکیم (سوره بقره، آیه‏129)

5 - قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها (سوره شمس، آیات‏9 و 10)

6 - قد افلح من تزکى و ذکر اسم رب-ه فصلى (سوره اعلى، آیات 14 و 15)

7 - و لقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکر لله (سوره لقمان، آیه‏12)

ترجمه:

1 - او کسى است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها مى‏خواند و آنها را تزکیه مى‏کند و به آنان کتاب و حکمت مى‏آموزد هرچند پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند!

2 - خداوند بر مؤمنان منت نهاد (و نعمت‏بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنان را پاک کند و کتاب و حکمت‏به آنها بیاموزد، هرچند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.

3 - همان‏گونه (که با تغییر قبله نعمت‏خود را بر شما ارزانى داشتیم) رسولى از خودتان در میانتان فرستادیم، تا آیات ما را بر شما بخواند، و شما را پاک کند و کتاب و حکمت‏بیاموزد، و آنچه را نمى‏دانستید، به شما یاد دهد.

4 - پروردگارا! در میان آنها پیامبرى از خودشان برانگیز! تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت‏بیاموزد و پاکیزه کند، زیرا تو توانا و حکیمى (و بر این کار قادرى)!

5 - هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرد، رستگار شد - و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخت، نومید و محروم گشت!

6 - به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد) رستگار شد - و (آن کس) نام پروردگارش را یاد کرد، سپس نماز خواند!

7 - ما به لقمان حکمت (ایمان و اخلاق) آموختیم (و به او گفتیم) شکر خدا را به جا آور!

چهار آیه‏نخستین در واقع یک حقیقت را دنبال مى‏کند، و آن این‏که یکى از اهداف اصلى بعثت پیامبراسلام صلى الله علیه و آله تزکیه نفوس و تربیت انسانها و پرورش اخلاق حسنه بوده است; حتى مى‏توان گفت تلاوت آیات الهى و تعلیم کتاب و حکمت که در نخستین آیه آمده، مقدمه‏اى است‏براى مساله تزکیه نفوس و تربیت انسانها; همان چیزى که هدف اصلى علم اخلاق را تشکیل مى‏دهد.

شاید به همین دلیل «تزکیه‏» در این آیه بر «تعلیم‏» پیشى گرفته است، چرا که هدف اصلى و نهائى «تزکیه‏» است هرچند در عمل «تعلیم‏» مقدم بر آن مى‏باشد.

و اگر در سه آیه‏دیگر (آیه دوم و سوم و چهارم از آیات مورد بحث) «تعلیم‏» بر «تزکیه اخلاق‏» پیشى گرفته، ناظر به ترتیب طبیعى و خارجى آن است، که معمولا «تعلیم‏» مقدمه‏اى ست‏براى «تربیت و تزکیه‏»; بنابراین، آیه‏اول و آیات سه گانه اخیر هر کدام به یکى از ابعاد این مساله مى‏نگرد. (دقت کنید)

این احتمال در تفسیر آیات چهارگانه فوق نیز دور نیست که منظور از این تقدیم و تاخیر این است که این دو (تعلیم و تربیت) در یکدیگر تاثیر متقابل دارند; یعنى، همان‏گونه که آموزشهاى صحیح سبب بالا بردن سطح اخلاق و تزکیه نفوس مى‏شود، وجود فضائل اخلاقى در انسان نیز سبب بالابردن سطح علم و دانش اوست; چرا که انسان وقتى مى‏تواند به حقیقت علم برسد که از «لجاجت‏» و «کبر» و «خودپرستى‏» و «تعصب کورکورانه‏» که سد راه پیشرفتهاى علمى است‏خالى باشد، در غیر این صورت این گونه مفاسد اخلاقى حجابى بر چشم و دل او مى‏افکند که نتواند چهره حق را آن چنان که هست مشاهده کند و طبعا از قبول آن وا مى‏ماند.

این نکات نیز در آیات چهارگانه فوق قابل دقت است:

اولین آیه، قیام پیغمبرى که معلم اخلاق است‏به عنوان یکى از نشانه‏هاى خداوند ذکر شده، و نقطه مقابل «تعلیم و تربیت‏» را «ضلال مبین‏» و گمراهى آشکار شمرده است (و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین) و این نهایت اهتمام قرآن را به اخلاق نشان مى‏دهد.

در دومین آیه، بعثت پیامبرى که مربى اخلاقى و معلم کتاب و حکمت است‏به عنوان منتى بزرگ و نعمتى عظیم از ناحیه خداوند شمرده است; این نیز دلیل دیگرى بر اهمیت اخلاق است.

در سومین آیه که بعد از آیات تغییر قبله (از بیت المقدس به کعبه) آمده و این تحول را یک نعمت‏بزرگ الهى مى‏شمرد، مى‏فرماید: این نعمت همانند اصل نعمت قیام پیامبراسلام صلى الله علیه و آله است که با هدف تعلیم و تربیت و تهذیب نفوس و آموزش امورى که وصول انسان به آن از طرق عادى امکان پذیر نبود انجام گرفته است. (1)

نکته دیگرى که در چهارمین آیه قابل دقت است، این است که در این جا با تقاضاى ابراهیم و دعاى او در پیشگاه خدا روبه‏رو مى‏شویم; او بعد از بناى کعبه و فراغت از این امر مهم الهى، دعاهایى مى‏کند که یکى از مهمترین آنها تقاضاى به وجود آمدن امت مسلمانى از «ذریه‏» اوست، و بعثت پیامبرى که کار او تعلیم کتاب و حکمت و تربیت و تزکیه نفوس باشد.

این نکته نیز در پنجمین آیه جلب توجه مى‏کند که قرآن پس از ذکر طولانى‏ترین سوگندها که مجموعه‏اى از یازده سوگند مهم به خالق و مخلوق و زمین و آسمان و ماه و خورشید و نفوس انسانى است، مى‏گوید: «آن کس که نفس خویش را تزکیه کند رستگار شده، و آن کس که آن را آلوده سازد مایوس و ناامید گشته است! (قد افلح من زکاها وقد خاب من دساها)».

این تاکیدهاى پى در پى و بى‏نظیر دلیل روشنى است‏بر اهمیتى که قرآن مجید براى پرورش اخلاق و تزکیه نفوس قائل است، و گویى همه ارزشها را در این ارزش بزرگ خلاصه مى‏کند، و فلاح و رستگارى و نجات را در آن مى‏شمرد.

همین معنى با مختصر تفاوتى در آیه‏ششم آمده و جالب این که «تزکیه اخلاق‏» در آن مقدم بر نماز و یاد خدا ذکر شده که اگر تزکیه نفس و پاکى دل و صفاى روح در پرتو فضائل اخلاقى نباشد، نه ذکر خدا به‏جا مى‏رسد و نه نماز روحانیتى به بار مى‏آورد.

و بالاخره در آخرین آیه، از معلم بزرگ اخلاق یعنى لقمان سخن مى‏گوید و از علم اخلاق به «حکمت‏» تعبیر مى‏کند و مى‏گوید: «ما (موهبت‏بزرگ) حکمت را به لقمان دادیم، سپس به او دستور دادیم که شکر خدا را در برابر این نعمت‏بزرگ به جا آورد!(ولقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکرلله)».

با توجه به این که ویژگى «لقمان حکیم‏» آن چنان که از آیات سوره لقمان استفاده مى‏شود تربیت نفوس و پرورش اخلاق بوده است‏بخوبى روشن مى‏شود که منظور از «حکمت‏» در این جا همان «حکمت عملى‏» و آموزشهایى است که منتهى به آن مى‏شود یعنى «تعلیم‏» براى «تربیت‏»!

باید توجه داشت که حکمت همان‏گونه که بارها گفته‏ایم در اصل به معنى «لجام‏» اسب و مانند آن است; سپس به هر «امر بازدارنده‏» اطلاق شده است، و از آنجا که علوم و دانشها و همچنین فضائل اخلاقى انسان را از بدیها و کژیها باز مى‏دارد، این واژه بر آن اطلاق شده است.

نتیجه

آنچه از آیات بالا استفاده مى‏شود اهتمام فوق‏العاده قرآن مجید به مسائل اخلاقى و تهذیب نفوس به عنوان یک مساله اساسى و زیربنایى است که برنامه‏هاى دیگر از آن نشات مى‏گیرد; و به تعبیر دیگر، بر تمام احکام و قوانین اسلامى سایه افکنده است.

آرى! تکامل اخلاقى در فرد و جامعه، مهمترین هدفى است که ادیان آسمانى بر آن تکیه مى‏کنند، و ریشه همه اصلاحات اجتماعى و وسیله مبارزه با مفاسد و پدیده‏هاى ناهنجار مى‏شمرند.

اکنون به روایات اسلامى باز مى‏گردیم و اهمیت این مساله را در روایات جستجو مى‏کنیم.

اهمیت اخلاق در روایات اسلامى

این مساله در احادیثى که از شخص پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و همچنین از سایر پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است‏با اهمیت فوق‏العاده‏اى تعقیب شده، که به عنوان نمونه چند حدیث پرمعناى زیر را از نظر مى‏گذرانیم:

1- در حدیث معروفى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم:

«انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق; من تنها براى تکمیل فضائل اخلاقى مبعوث شده‏ام.» (2)

و در تعبیر دیگرى: «انما بعثت لاتمم حسن الاخلاق‏» آمده است. (3)

و در تعبیر دیگرى: « بعثت‏بمکارم الاخلاق ومحاسنها» آمده است. (4)

تعبیر به «انما» که به اصطلاح براى حصر است نشان مى‏دهد که تمام اهداف بعثت پیامبر صلى الله علیه و آله در همین امر یعنى تکامل اخلاقى انسانها خلاصه مى‏شود.

2- در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: «لو کنا لانرجو جنة ولانخشى نارا ولاثوابا ولاعقابا لکان ینبغى لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل على سبیل النجاح; اگر ما امید و ایمانى به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابى نمى‏داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقى برویم، چرا که آنها راهنماى نجات و پیروزى و موفقیت هستند.» (5)

این حدیث‏بخوبى نشان مى‏دهد که فضائل اخلاقى نه تنها سبب نجات در قیامت است‏بلکه زندگى دنیا نیز بدون آن سامان نمى‏یابد! (در این باره در آینده به خواست‏خدا بحثهاى مشروحترى خواهیم داشت)

3- در حدیث دیگرى از رسول‏خدا صلى الله علیه و آله آمده است که فرمود: «جعل الله سبحانه مکارم الاخلاق صلة بینه وبین عباده فحسب احدکم ان یتمسک بخلق متصل بالله; خداوند سبحان فضائل اخلاقى را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست‏به اخلاقى بزند که او را به خدا مربوط سازد.» (6)

به‏تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاق و مربى نفوس انسانى و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکى به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهى مکان پذیر نیست!

بنابراین، هر فضیلت اخلاقى رابطه‏اى میان انسان و خدا ایجاد مى‏کند و او را گام به گام به ذات مقدسش نزدیکتر مى‏سازد.

زندگى پیشوایان دینى نیز سرتاسر بیانگر همین مساله است که آنها در همه جا به فضائل اخلاقى دعوت مى‏کردند، و خود الگوى زنده و اسوه حسنه‏اى در این راه بودند و به واست‏خدا در مباحث آینده در هر بحثى به نمونه‏هاى اخلاقى آنها آشنا خواهیم شد; و همین بس که قرآن مجید به هنگام بیان مقام والاى پیامبراسلام صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: «وانک لعلى خلق عظیم; تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى!» (7)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اهمیت اخلاق در روایات اسلامى

تحقیق: اخلاق در خانواده

اختصاصی از نیک فایل تحقیق: اخلاق در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق: اخلاق در خانواده


تحقیق: اخلاق در خانواده

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 15

 

تعریف اخلاق

علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم و ثناى جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏خود را به کمال برساند.

ترجمه تفسیر المیزان جلد 1 صفحه 558 علامه سید محمد حسین طباطبائى

دسته بندى مسائل اخلاقى

فلاسفه اخلاق تاکنون، به پیروى از ارسطو، اخلاق را به ملکات راسخه در نفس که در اثر تکرار عمل حاصل مى‏شود تفسیر کرده‏اند. و از آنجا که منشا اعمال و رفتار انسان قواى نفسانى اوست، هماهنگ با تنوع و تعدد قواى نفسانى، فصول اخلاق را به اقسام متنوعى تقسیم کرده‏اند. آنان مى‏گویند: قوایى که در پیدایش فعال و به دنبال آنها ملکات انسان مؤثر هستند سه دسته‏اند: 1 - قوه عقلیه. 2 - قوه شهریه. 3 - قوه غضبیه. هر یک از این قواى سه گانه، رفتارها و کردارهاى ویژه‏اى طلب مى‏کنند و نیز به ترتیب اولویت این قوا، به بررسى اعمال و رفتار انسان مى‏پردازند. و علماى اخلاق اسلامى هم غالبا به پیروى از ارسطو کم و بیش همین تقسیم بندى را رعایت کرده‏اند.

اکنون، در ارتباط با تقسیم فوق دو سؤال قابل طرح است که دقت در آنها در جاى مناسب خود قابل ملاحظه خواهد بود: نخست آنکه آیا تقسیم قواى نفس به این سه قوه درست است و آیا مى‏توان قواى نفس را در این سه خلاصه کرد؟ دوم آنکه تقسیم اخلاق و رفتار و ملکات اخلاقى بر اساس تنوع قواى نفسانى آیا مى‏تواند مطلوب باشد و یا اینکه بهتر است روش دیگرى براى تقسیم آنها پیدا کنیم؟

مى‏توان گفت: هر دو مطلب فوق تا حدى قابل مناقشه است و ما مى‏توانیم در این زمینه تقسیمات دیگرى ارائه کنیم که مبتنى بر تنوع قواى نفس نباشد و یا تقسیماتى که مبتنى بر قواى نفس باشد; ولى، قواى نفس را در این سه قوه منحصر نکنیم و تعداد بیشترى از قوى نفس و تنوع ظریفترى از آنها را اساس کار خود و ریشه تقسیم رفتارها و ملکات اخلاقى قرار دهیم چنانکه به یارى خداوند بزودى مطرح خواهیم کرد.

از نظر ما موضوع علم اخلاق اعم از ملکات نفسانى است که فلاسفه اخلاق تاکنون به عنوان موضوع علم اخلاق بر آن تاکید داشته‏اند و چنانکه قبل از این گفته‏ایم: موضوع اخلاق اعم از ملکات اخلاقى است و همه کارهاى ارزشى انسان را که متصف به خوب و بد مى‏شوند و مى‏توانند براى نفس انسانى کمالى را فراهم آورند یا موجب پیدایش رذیلت و نقصى در نفس شوند، در بر مى‏گیرد و همگى آنها در قلمرو اخلاق قرار مى‏گیرند.

چنانکه به نظر ما قرآن کریم و روایات نیز این سخن را تایید مى‏کنند. بنابراین، مى‏توان گفت: موضوع اخلاق، موضوع وسیعى است که شامل ملکات و حالات نفسانى و افعالى مى‏شود که رنگ ارزشى داشته باشند.

اکنون، پس از روشن شدن حد و مرز موضوع اخلاق، مى‏توانیم به عنوان طرح بررسى و روش مطالعاتى آن، تقسیمات گوناگونى را، بر اساس تنوع قواى نفس یا به صورت دیگرى، ارائه دهیم تا در سیر مطالعاتى و تحقیق، نقاط ورود و خروج و تسلسل منطقى مباحث را روشن کند.

ما هم مى‏توانیم مسائل اخلاقى را به تناسب تنوع قواى نفس تقسیم بندى کنیم و هم به تناسب تنوع متعلقات افعال اخلاقى. و به عبارتى هم مى‏توانیم تقسیم را از مبدا فعل شروع کرده و افعال اخلاقى را به تناسب مبادى گوناگون نفسانى آنها به گروههاى گوناگون تقسیم و در رده‏هاى مختلف قرار دهیم، چنانکه پیروان ارسطو عمل کرده‏اند با این تفاوت که تقسیم دیگرى از قواى نفسانى مورد نظر، خواهد بود که به یارى خدا ارائه خواهیم داد و هم ممکن است که تقسیم را از متعلق و طرف رابطه شروع کرده و موضوعات اخلاقى را بر اساس تنوع متعلقات افعال اخلاقى رده‏بندى و منظم سازیم.

در مورد تقسیم به تناسب متعلقات مى‏گوییم: متعلق افعال اختیارى یا خود فاعل است‏یا دیگران هستند و یا اینکه با خداى متعال ارتباط پیدا مى‏کند که مى‏توان به تناسب هر یک، نام متناسبى نیز بر آن اطلاق کرد. نخستین قسم را «اخلاق فردى‏» بخش دوم را «اخلاق اجتماعى‏» و بخش سومین را «اخلاق الهى‏» نام مى‏گذاریم. و این تقسیمى دلنشین‏تر از تقسیم گذشته خواهد بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق: اخلاق در خانواده