نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص


پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

 

 

 

 

 

 

 مطالب این پست :  پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات 325 صفحه

   با فرمت ورد (دانلود متن کامل پایان نامه)

جامعه شناسی و نقد ادبی

 

دیباچـه

 

نقد ادبی در برنامه‌ی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گره‌گاه‌های این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمی‌گنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخه‌های معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایسته‌ی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راه‌گشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر می‌آید که به جای توجه به آخرین و تازه‌ترین جریان‌های روز، از جریان‌های اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبه‌ی آموختاری (کلاسیک) افزون‌تری یافته‌اند. اساساً چگونه می‌توان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربه‌های نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعه‌ی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دوره‌ی رمانتیک و آموزه‌های شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیق‌تر این جریان‌ها تنها از رهگذر کاربست آموزه‌ها و شیوه‌های آن‌ها در آثار ایرانی صورت می‌پذیرد و ما را از مرحله‌ی ترجمه به مقام تجربه ارتقا می‌دهد.

نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعه‌ی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدم‌های ناآزموده‌ی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.

آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید می‌بخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجسته‌ی این میدان‌اند و در شناسایی سنجیده‌ی شیوه‌های گوناگون نقد و زیبایی‌شناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهره‌ای دوران ساز به شمار می‌آیند.

به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بی‌گمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسی‌های ادبی از چشم‌اندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریه‌ی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همه‌ی فراز و نشیب‌های اجتماعی،‌ همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آورده‌اند، توفیقی که رمان‌های انگشت شماری از آن نصیب برده‌اند.

از میان شیوه‌های نقد، رویکرد جامعه‌شناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشم‌انداز بسیار تأمل‌برانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخه‌های با سابقه و گسترده‌ی نقد است که خود بر بسیاری از شاخه‌های تازه‌تر به شیوه‌های مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوه‌های نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخه‌ای نورسته است بر این شاخ کهن‌تر. شاید دقیق‌تر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر می‌تابد که آن را می‌توان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.

همین جا به توضیح نکته‌ای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخش‌بندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحله‌ی تحلیل سووشون بر پایه‌ی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزون‌تری به نقد جامعه‌شناختی داده‌ایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب می‌نماید، زیرا اولاً نقد جامعه‌شناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گسترده‌تر، با سابقه‌تر و پیچیده‌تر و فربه‌تر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شده‌ایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن می‌پردازد، حتی به نظر می‌آید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند هم‌پای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأمل‌برانگیز طرح شود.

ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیش‌تر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون هم‌خوان بود، بیشتر در حد و اندازه‌ی یکی از شیوه‌ها و زیر گروه‌های نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمی‌نمود.

ثالثاً سووشون آشکارا دایره‌ی گفت و گوی بسیار فراخ‌تری با نقد جامعه‌شناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیل‌های جامعه‌شناسی می‌انجامد.

بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعه‌شناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رساله‌های دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانی‌ترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریان‌های جدی و گسترده‌ی سده‌ی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریان‌های عمده از اندیشگران و فعالان برجسته‌ی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطه‌ی اهمیت و دوران‌سازی آموزه‌هایشان با تأکید و تفصیل افزون‌تری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).

پس از آن با این چشم‌انداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبت‌های گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دوره‌ای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و می‌توان با توجه به لایه‌های نمادین و شبکه‌های اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشته‌های دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(

در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمده‌ی فمنیسم بوده‌ایم، بیشتر به رهیافت‌هایی تکیه کرده‌ایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی می‌توانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکرده‌ایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوه‌ای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمی‌آید. به گمان ما هنوز در میانه‌ی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیده‌ترین تأملات از آن نویسنده‌ی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفه‌ای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژه‌ی فمنیسم را خوش نمی‌داشت و به کار نمی‌گرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)

سرانجام سووشون را از این زاویه نگریسته‌ایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشته‌ی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایت‌های دیگر متمایز است؟‌روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش می‌دهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد می‌کنند؟‌و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را می‌توان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)

اشاره به چند نکته ضروری می‌نماید:

1ـ ارجاع‌ها و پانوشت‌ها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصل‌های دوم و چهارم استثنایی قائل شده‌ایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به آن قسمت از روایت، شماره‌ی صفحه‌ی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.

2ـ کوشیده‌ایم داوری ما درباره‌ی سووشون جنبه‌ی توصیفی داشته باشد و از ستایش‌های پرشور و احساسی اجتناب کرده‌ایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشه‌ای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.

3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایه‌های نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کرده‌ایم.

این پایان‌نامه با همه‌ی کاستی‌ها اگر تا اندازه‌ای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.

استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاوره‌ی این پایان‌نامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.

مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکته‌ها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛‌دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاه‌سنی،‌ دکتر عبدالله حسن‌زاده، محمد یکه‌دهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.

به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاس‌ها دارم که اگر همراهی‌ها و تشویق‌های ایشان نبود،‌ این رساله هیچ‌گاه سرانجام نمی‌یافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

 

پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین

نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعه‌شناسی ادبیات در ذهن نقش می‌بندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.

اما حتی پیش از آن‌که به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفته‌اند، برویم با تأمل در مجموعه‌ی نسبت‌های محتمل میان ادبیات و جامعه می‌توانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در آغاز می‌پنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گسترده‌ی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمی‌انگیزند:

1ـ آیا می‌توان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟

2ـ آیا می‌توان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟

3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر می‌گذارد یا به واسطه‌ی تأثیر بر نویسنده؟

4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر می‌نهند یا آن‌که حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد می‌کنند، اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟

5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آن‌که در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟

6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟

7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبه‌ی هنری ـ ادبی متن باز می‌گردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ می‌پذیرد؟

8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذیر است؟

9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالب‌های خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟

10ـ آیا می‌توان از اثرپذیری اجتماعی نظریه‌های ادبی سخن گفت؟

11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبه‌های سیاسی را دربر می‌گیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟

12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونه‌ای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟

13ـ واقعیت‌های اجتماعی براثر تأثیر می‌نهند یا آرمان‌هایی که هنوز تحقق نیافته‌اند؟

14ـ آیا نشانه‌های اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آن‌که ساخت کلی متن از جامعه اثر می‌پذیرد؟

15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقه‌ی خاصی از جامعه است یا می‌کوشد تصویری از همه‌ی جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گستره‌ای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونه‌ای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟

18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بی‌کم و کاست فضای جامعه دست می‌زند یا در آن تصرف و اغراق می‌کند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن می‌نگرد؟

19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمی‌دهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟

20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟

بی‌تردید با تأمل بیشتر می‌توان بر این پرسش‌ها افزود و یا بسیاری از آن‌ها را به شکلی دقیق‌تر و فنی‌تر مطرح کرد.

مسأله‌ی‌ پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایش‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافته‌اند، هرکدام به بخش‌هایی از این زمینه‌ی پهناور توجه کرده‌اند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسش‌های بیست گانه‌ی پیش گفته، برآمده‌اند.

چکیده

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سال‌ها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریان‌های بسیار در پیوسته است.

یکی از مهم‌ترین این جریان‌ها که پیوندی گسست‌ناپذیر با جامعه‌شناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخه‌ای از نقد جامعه‌شناسی می‌دانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی می‌نگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.

این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعه‌شناسی می‌پردازد و ویژگی‌های اصلی آن را جست و جو می‌کند و مهم‌ترین گرایش‌های این گونه‌ی نقد ادبی را معرفی می‌کند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوه‌های این رویکرد تحلیل می‌کند و مناسبات سووشون را با جامعه‌ای که در آن شکل گرفته و نیز جامعه‌ای که روایتش می‌کند مورد کنکاش قرار می‌دهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن می‌رود و در فصل پایانی سووشون از چشم‌انداز این رویکرد نوآیین و در حال شکل‌گیری بررسی می‌شود.

 

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه جامعه شناسی درباره جامعه شناسی و ادبیات ۳۲۵ ص

دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

(استادان ودانشجویان عزیز متن کامل پایان نامه ها را می توانید در آخر هر صفحه ی پایان نامه مورد نطر دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این
صفحه ها درج شده است(به طور نمونه)

 

عنوان مقاله :

دفتر سبز بهاران نگرشی بر ساختار و محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی شاعر معاصر

 به کوشش :

طاهره خبازی

 مقدمه و پیشگفتار

من دیده ام رنگین کمان را خندیده در ذرات باران

من خوانده ام رازی نهان را، در دفتر سبز بهاران

تغییر فصل بی بری را، سرسبزی و بار آوری را

حس کرده انگشتان سردم، در برگجوش شاخساران

کنکاش سرخ لاله ها را، در خلوت خاموش صحرا

دیدم که دارد داستانها، از چاره جویی های یاران

آن دانه ی خاکی چه بودا – پوسیدن تن را پذیرا-

از ساقه ی نو رسته فردا، چون خود پدید آرد هزاران

من دیده ام جبر زمان را، نابودی فرسودگان را

نادیده بگذشتند اما، از دیدنیها دیده داران

از راستی در گونه ی گل، رنگین شود خون تکامل

اما دروغین است و رسوا، سرخاب این صورت نگاران

از بوته ی خوشبوی گلپر، از پونه ی شاداب نوبر

آیا توان گفتن پیامی، با کرم های گنده زاران؟

ای روز خوب آفتابی، با آسمان پاک و آبی

آخر بگو کی می شتابی، تا مرز این شب زنده داران؟

( رستاخیز، ص 327 )

از سالهای آب و سراب

مقدمه و پیشگفتار

قرن معاصر بانوان شاعری را در دامان خود پرورده است که هر یک به سهم خود چنان ذوق و ابتکاری در کار سرودن شعر از خود نشان داده اند که روزگار، سخن ایشان را هرگز به فراموشی نخواهد سپرد و سیمین بهبهانی یکی از آنان است. سیمین بهبهانی ( خلیلی ) به سال 1306 ه.ش. در تهران متولد شد. پدرش عباس خلیلی نویسنده و روزنامه نگار و صاحب ده ها تالیف بود و مادرش فخر عال خلعتبری نیز شاعر و نویسنده و روزنامه نگار بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی حقوق قضایی به پایان رساند و از چهارده سالگی به شعر گفتن پرداخت. ابتدا با چهار پاره های نیمایی شروع نمود و بعد به گفتن غزل روی آورد ؛ اما درغزل تحولی عظیم به وجود آورد. زندگی سراسر نشیب و فراز و پرحادثه ی سیمین از کودکی تا نوجوانی شرحی بیش از حوصله ی این گفتار است و برای آگاهی از آن، می توان به شرحی که او با قلم شیرین و نثر دلاویز و روشن خود به عنوان مقدمه ای بر “ گزینه اشعار ” خود نوشته مراجعه کرد.

اما وی تنها شاعر نبود بلکه همچو پدر و مادرش به نویسندگی نیز می پرداخت؛ قصه و خاطرات و مقالات وی می تواند مطلب فوق را تایید نماید.

سیمین بهبهانی. شاعر معاصر، که در غزل سرایی و اشعار غنایی توانایی خود رانشان داده است در شعر خویش با انتشار دفترهای رستاخیز، خطی زسرعت و از آتش، دشت ارژن در عوالمی متفاوت با مجموعه های چلچراغ و مرمر سیر می کند، عوالمی گسترده تر از احساسات و عواطف فردی و رنج های تنهایی. در شعر او اینک غم وشادی دیگران بیشتر جلوه گر است و احساس او در خلال شعرش تپش دل وی را هم آهنگ با ضربان قلب مردم به گوش جان می رساند. خود او این تجربه ی معنوی بزرگ را در مقدمه ی دشت ارژن چنین تعبیر کرده است: “ دیری است تا شعرم به یک عاطفه ی همگانی بدل شده است گویی که زبان جمع است. و این نه ازان روست که خواسته ام تا از زبان جمع مستحیل شده ام.

سیمین بهبهانی آنچه را که هست می بیند و می گوید و آنچه را که می گوید به آن اعتقاد دارد.همان گونه که ذکر شد برای آشنایی بیشتر با شخصیت و حسب حال وی، بهتر است که به نوشته ها و سروده های ایشان مراجعه گردد که خود گویاتر است. در کتاب “ با قلب خود چه خریدم؟‌” ( گزینه قصه ها و یا دهای سیمین بهبهانی ) و نیز کتاب کلید و خنجر مطلب حسب حال ( جنینی که من بودم ) مطالبی به قلم توانای سیمین نوشته شده است که بسیار مفید خواهد بود.

آشنایی با شخصیت و افکار یک نویسنده و شاعر قدم نخست برای درک نوشته ها و سروده های وی است.

سیمین با نخستین شعری که در چهارده سالگی سرود در روزنامه ی “ نوبهار ” ملک الشعرا بهار چاپ شد نشان داد که دردهای جامعه و روزگار مردم پریشان حال تا چه اندازه اندیشه ی او را از نوجوانی به خود مشغول می داشته است.

سیمین اگرچه سرودن شعر را درقالب محمول عروضی آغاز کرد ولی شیوه ی نوین چهار پاره های به هم پیوشته را تا چند زمانی قالب بیشتر سروده های او را تشکیل می داد تا این که رفته رفته به غزل گرایش بیشتر یافت و توانست در این پهنه به آفرینش آثاری برجسته و چشم گیر و شهرتی شایسته دست یابد.

ویژگی هایی از شعر سیمین

گفتیم که سیمین در غزل تحولی عظیم را پدید آورد، به این صورت که آن را با مسائل روزمره و سوژه های نمایشی و گفت و گو ها پیوند داد. غزل وی دارای سبکی خاص است که باید آن را منحصر به فرد دانست. سیمین از سال 1352 ه.ش. و پس از انتشار کتاب رستاخیز خود شیوه ی تازه یی را در پرداختن غزل معاصر بنیاد نهاد که بدون هیچ تفاخری به لزوم آن سخت باور داشت. این شیوه ی تازه از هنگامی در شعر سیمین شکل گرفت که از دیدگاه دیگری به غزل نگریست و نه تنها در گزینش مضامین از هر دست ، به نوآوری پرداخت، که در استفاده از اوزان غزل روش دیگری به کار بست و وی بر این باور بود که “ ما امروز نیاز به اوزان تازه داریم، به جست و جو می رویم و در میان پاره های کلام آن را کشف می کنیم ”

وی از قالب کلاسیک غزل کناره گرفت که در آن توفیقی چشم گیر یافت. خود در این باره چنین می گوید:

“ می گویند: چرا سر به بیابان خشن و سنگلاخ گسترده اوزان ناشناس نهاده یی ؟ پای سمندت خواهد شکست و به سرخواهی افتاد. چشم کسی شیرین سواری تو را نخواهد دید، که پایی را پروای پی گرفتن بی پروایت دربادیه ی جنون نیست. به همان میدان پرتماشایی باز گرد، تا دیگر تاخ تاخ سم سمندت با صدای هلهله و آفرین در‌آمیزد. می گویم : بسیار در چنین میدان رانده ام که همه در عرصه ی بی خطرش، آشنا و چشم آموز، بی هیجان و بی حادثه، تسلیم تکاپوی سواران بوده است. کشف وطلب، اما، کوه و گداز می خواست، بیابان و ریگزار می جست، و همواری آن میدان، همه ی آن نبود که من می خواستم، این میدان، خود روزگاری، قطعه بیابانی ناشناخته و پرمانع است. انوری و عطار بارها و بارها راه نشان دادند و نشانه گذاشتند، سنگ برداشتند و سنگریزه کوفتند……. و آنک شما و عرصه ی آسان کرده ی ایشان. در این بیابان خواهم تاخت، تپه ها و گدارها خواهم شناخت، کوره راهی خواهم جست و زیر پویه ی مکرر ستورم چنان خواهمش کوفت که راهی شود ساده و هموار.

غزل قدیم خانه یی بود که در اجاق امنش آتشی می توانستم افروخت، اما نه آن بیابان که انفجار مکرر خمپاره ها را تاب آرد و پس از فرونشستن غبار، باز همان بیابان باشد با کوه های سربه فلک سوده، بی خدشه ی غبنی از جنبش پشه وار انفجاری که بر دامانش وزیده است.

و نیز خود درجایی دیگر آورده که:

“ تا اکنون نزدیک به چهل وزن تازه یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که درمیان آنها ممکن است دو سه تایی سنگین باشند یا اصلا خوشایند واقع نشوند، از یاد رفتن آنها به قبول و توفیق بقیه می ارزد. منتظر نیستم که همه ی تجربه ها نتیجه ی صد در صد درست داشته باشند. همچنین اگر بعضی به نتیجه نرسیدند، از ادامه ی تجربه نمی هراسم و گرنه هیچ ابداعی پدید نخواهد آمد.‌ ”

شعر سیمین ویژگیهای خود را دارد او براساس احساس عمل می کند و می داند که دیگر زمان گفتن غزل به سر آمده و این قالب شعر برای مردمش غیرقابل لمس و درک است و در مقتضای زمان آنان نیست. او غزل هایی می سراید که باغزل گذشتگان تفاوت داشته باشد. هدف عمده ی وی یکی وارد کردن مضامین اجتماعی در غزل است و دیگری دوری از تکرار مکررات در غزل هایش. اوضاع اجتماعی را بیان می کند و زبان اعتراض می گشاید.

شعر انتقادی آن هم در قالب غزل یکی دیگر از خصایص شعری اوست. سیمین، غزل را از حیطه ی گفت وشنود صرفاً عاشقانه یا وصف جمال محبوب به رخدادها و واقعیات موجود و منطبق با جامعه ی خود می کشاند و در این راه به موفقیت هایی در خور تحسین دست می یابد. شعر سیمین به ویژه غزل های او همه سرشار از تخیل و عاطفه در زبانی فاخر و استوار و باشکوه و دلپذیر است. زبان او در این گونه شعرها، زبانی درخور شعر با ترکیب های تازه و واژگانی شاعرانه است که همراه با پیوندی استوار مضامین عاطفی و تخیلات شاعرانه را بیان می کند و غزل های نوین او همه نمودار آزموده‌های دقیق و نگاه نکته یاب او به اجتماع است. او می نویسد:

“ شعرم تجربه ی لحظه هاست، گویی که زمان را و لحظه ها را جرعه جرعه، نوشیده ‌ام گاه شیرین و گاه تلخ. و همه جرعه ها به تدریج، با خون و گوشتم در آمیخته است؛ با جوانیم جوانی کرده و شور برآورده و آواز سرداده؛ با خشمم به خروش آمده، فریاد شده گاه رسا و گاه نارسا؛ تا گوش ها راه جسته و با اندوهم بالیده. و اکنون با گذشت عمر، جریان همه ی آن جرعه ها در ضمیرم به مصب رودی پیوسته که می‌خواهد به مردابی، دریاچه یی، یا ریگزاری فرو شود؛ و به آرام و گسترده و بی خروش، حرکتی به نهان داشته باشد. ”

شعرهای سیمین از نگرشی نو و زنانه برخوردار است. او غزل را در زمین می پرورد و غزلی برداشت می کند فراتر از غزل گذشتگان. غزل خود زائیده ی درخت کهن می‌داند اما با شاخه های جوان. سیمین بارها بیان می کند که هدف او تاثیرگذاری است او آرزو دارد که در شمار شعرای موثر باشد او شعر خود را سخن دل می داند وسخن دل از دید او سخنی است که از دردها و مشکلات مردمی بگوید که در میان آنان زندگی می کند نه تنها سخنی که از مغازلات و معاشقات افراد برخاسته باشد و در نهایت می توان سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی نامید.

پاره ای از مضامین اشعار سیمین:

-عشق

هرگاه سخن از عشق به میان می آید، در مقابل، قالب غزل در شعر خود نمایی می کند. غزل قالبی است که اکثر افراد می پندارند، ایجاد شده تا سخن از عشق و دلدادگی و عاشق و معشوق بگوید؛ اما در مورد سیمین و اشعار او این مطلب صدق نمی کند او تحولی بسیار عظیم در غزل پدید آورد که سبب شهرتش نیز شده است هر چند خیلی ها او را به این کار متهم کردند و کارش را ناستوده دانستند. اما او با شجاعت و صراحت به جلو رفت تا در نهایت به موفقیت دست یافت و غزلش سخن دل شد، سخنی برخاسته از دردهای دل و از عشق واقعی.

سیمین در جواب آن افراد که او را نصیحت و شماتت کردند که دیگر از خشونت و زشتی نگوید و سخن دل بسراید، چنین پاسخ می دهد:

“ در جواب آنها می گویم شعر من سخن دل است و من جزء به آهنگ دل خود جواب نگفته ام و اصولاً نمی دانم منظورشان از سخن دل چیست، گویا آنها تنها مغازلات و معاشقات پیش پا افتاده و مکرر را که از بس شعرا، طی سالها و قرنها، دست به دامان آن زده اند، دیگر ناگفته و ناشنیده ئی ندارد، سخن دل می دانند. گویا هنوز گوشهای مشتاقشان از شنیدن وصف چشم و رخ و قامت یا لذت وصل و محنت هجو اشباع نشده و چشم های حریصشان در عقب تجسم صحنه های مستی و بی‌خبری می‌دود، اگر مطلب این طور است، که من فریاد می کنم و می گویم که من از این گونه سخنان دل بیزارم و از آنچه که از این قبیل تا به حال گفته ام پشیمان. البته من منکر عشق نیستم عشق، انواع مختلف دارد:

عشق به میهن، به همنوع، به خانواده و فرزند، به هنر و بالاخره یکی از انواع آن هم عشق مورد نظر آنهاست که یکی از مسائل ساده و طبیعی و غریزی بشر است و از ابتدای خلقت تا انتهای آن نیز در وجود هر شخص سالم و هر موجود زنده ای، با تمام مظاهر خود – که احیاناً زیبا و فریبنده هم هست – خود نمایی کرده و خواهد کرد؛ ولی این نوع اخیر آنقدرها بزرگ وارزنده نیست که کلیه ی عوامل زندگی را تحت الشعاع خود قرار دهد و همه ی هنرمندان هنر و نبوغ خود را یکجا، مصروف تجسم ریزه کاری های آن کنند و اگر کسی از این سنت تحمیلی و نامعقول سر باز زد او را محکوم کنند که به آهنگ دل خود پاسخ نگفته است. ”

در اشعار و نوشته های سیمین ردپای عشق دیده می شود نه به آن صورت که تا پیش از این بوده بلکه به صورتی نو و ابتکاری اما قابل لمس. وقتی زندگی و شرح حال سیمین مورد مطالعه قرار گیرد متوجه می شویم که با زنی بسیار با محبت و با انگیزه و حتی عاشق روبرو هستیم. او آن چنان عشق عمیق و مقدسی به همسرش دارد که یکی از مجموعه های شعریش به نام آن مرد، “ مرد همراهم ” را برای او اختصاص می دهد. او همسر خود را عاشق وار معرفی می کند. در نوشته ی «سالار قصه ی من» که در مورد مرگ همسر و یادآوری خاطرات شیرین آشنایی و ازدواج و همدلی آنان است، چه زیبا سخن سرایی می کند و به ذکر گذشته های زیبا و دلنشینی که با وی داشته است می پردازد. پس سیمین خود عشق را می شناسد در غیر این صورت نمی توانست به این زیبایی از عشق سخن بگوید. او خانه ی مشترکشان را نمادی ابدی از عشق و دوستی معرفی می کند؛ زیرا سالارخانه ی او همیشه رویی گشاده و چهره یی خندان برای پذیرایی مهمانانش داشت و نمادی بود از محبت و عشق.

او عشق را در همدلی و همدردی و گوش شنوا داشتن بر گفته های هم معرفی می‌کند. او عشق را در انتظار برای آمدن همسر و خوردن لقمه ای نان می داند. او عشق را در انتظاری که همسرش برای شنیدن شعرهایش پشت در اتاق می کشید معرفی می کند. پس چنین فردی از عشق بیگانه نیست. و عشق سیمین به همسر عزیزش منوچهر کوشیار نوعی از انواع متعدد عشق است. او شاعری مردمی و اجتماعی است که عشق به مردم و میهنش در آثار او خود نمایی می کند. او عشق را امید می داند و دست نیاز به سویش دراز می کند:

ای عشق تازه ، چشم امیدم به سوی توست

این دشت سرد غمزده را آفتاب کن

این برف از من است تو جسم را بسوز

این جای پا ازوست تو او را خراب کن

( جای پا، ص 194 )

او هستی و خلقت را زائیده عشق الهی می داند و عشق را عامل خلقت می داند در نظر سیمین عشق عامل زندگی و جان بخشی است:

این همچو ما دیر مانده

با نقش خود پیر مانده

گوید که تصویر عشق است

نقشی به عالم اگر هست

( یکی مثلاً این که، نوشیدنی گرم یا سرد، ص 135 )

قطره یی بی رنگ بودم، نور عشق از من گذشت

بر سپهر نام، چون رنگین کمان افتاده ام

وای سیمین نغمه های سینه سوز عشق را

این زمان آموختند کز زبان افتاده ام

( چلچراغ، زنجیر، ص 135 )

عشق است جمله هستی تو، جانت به نقد اوست گرو

انکار خویشتن چه کنی؟ بر شو به بام و جار بزن

( دشت ارژن، کولی واره، ص 47 )

زکار عشق پیوسته دمیده بودم و خسته

که ناگه و ندانسته رخ تو در ضمیر آمد

زعشق می کنم پروا که بی توان و بی یارا

زپا افتاده است اما بهار دستگیر آمد

هنوز عشق جان دارد بهار اگر توان دارد

به معجزش جوان دارد به سال اگرچه پیر آمد

( دشت ارژن، بهار شادشورافکن، ص 73 )

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

تفاوتها و شباهتهای متون و ادبیات عرفانی با متون و ادبیات حماسی

اختصاصی از نیک فایل تفاوتها و شباهتهای متون و ادبیات عرفانی با متون و ادبیات حماسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این ورد 57 صفحه ای کلیه ی تفاوتها و شباهتهای متون و ادبیات و نگاره های حماسی با متون و ادبیات و نگاره های عرفانی امده است.همراه با ذکر منابع.


دانلود با لینک مستقیم


تفاوتها و شباهتهای متون و ادبیات عرفانی با متون و ادبیات حماسی

تحقیق در مورد ادبیات آئینی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد ادبیات آئینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ادبیات آئینی


تحقیق در مورد ادبیات آئینی

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:19

 

 

به طور قطع تاکنون اشعار بسیارى درباره واقعه و حماسه کربلا شنیده اید. اشعارى که بیانگر حالات درونى شاعر و عکس العمل هاى او پیرامون این واقعه یا بیان حالات ائمه(ع) و بزرگان دین در آن حماسه است، در این اشعار گاه نازک خیالى و طبع روان به گونه اى جلوه مى کند که ماندگارى شعر در کتیبه روان ناگزیر مى شود اما گاه ضعف این اشعار به مذاق مخاطب خوش نمى آید، براى آسیب شناسى این نوع شعر کمتر آن را در مجموعه فرایندى قرار داده اند که بشود آن را بررسى تاریخى کرد، به این معنا که شعر عاشورایى که محور موضوعى آن واقعه و حماسه عاشورا در کربلاست باید زیر مجموعه جریانى کلى با نام متن مذهبى یا آیینى قرار گیرد تا بشود آن را به درستى بررسى یا گه گاه از نظر ادبى آسیب شناسى کرد، همان طور که مى دانیم ادب پارسى «انواع» ادبى متعددى دارد، یکى از این انواع ادبى «ادب غنایى» است که از زیر مجموعه هاى آن مى توان به «مرثیه» اشاره کرد. گرچه امروزه تعاریف معمولى ترى از «مرثیه» ارائه کرده اند. اما «مرثیه» یکى از انواع فرعى ادبى و بسیار مقوم است. در کتاب انواع ادبى دکتر شمیسا آمده است: «مرثیه از نظر ماهیت جزو ادب غنایى است، مرثیه در ادب فارسى سابقه اى کهن دارد و در نخستین دیوان شعر فارسى یعنى دیوان رودکى و امروز هم در آثار شاعران معاصر دیده مى شود. مرثیه یا در باره مرگ پادشاه و وزیر یا یکى از رجال علم و ادب است، مانند مرثیه فرضى در مرگ محمود غزنوى و یا مرثیه رودکى در مرگ ابوالحسن مرادى و شهید بلخى یا درباره فوت یکى از خویشاوندان مانند مراثى فردوسى، خاقانى و حافظ درباره مرگ پسر خود و مرثیه خاقانى درباره عم خود و یا درباره یکى از ائمه دین مانند مراثى محتشم کاشانى که از همه معروفتر ترکیب بند اوست. این قسمت اخیر که بیشتر در میان مردم رواج دارد معمولاً در مرثیه سردار شهیدان امام حسین(ع) است. مرثیه ممکن است به هر قالبى باشد. حال اگر با نگاهى علمى و آسیب شناسانه در پى این هستیم که این «نوع» ادبى به بالندگى بیشتر برسد، ناگزیریم آن را در چارچوبى علمى بررسى کنیم، چون سرانجام این بررسى نه تنها به نفع ادبیات عاشورایى خواهد بود بلکه به تمام زیرمجموعه هاى این نوع ادبى هم کمک خواهد کرد، چرا که در رابطه سینما، تئاتر با ادبیات همیشه این نکته مد نظر بوده که پژوهش ها و بررسى هاى این دو هنر در ادبیات متمرکز بوده است. در واقع اگر یک فیلم خوب از نظر متن و قابلیت هاى هنرى در زمینه هاى آیینى- مذهبى ساخته مى شود یا یک نمایش خوب، اگر به پایه دقیق و مستحکم ادبى آن توجه شود، متعاقب آن، اثر ساخته شده در خور توجه بیشترى خواهد بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ادبیات آئینی

تحقیق در مورد ادبیات تحقیق

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد ادبیات تحقیق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ادبیات تحقیق


تحقیق در مورد ادبیات تحقیق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:237

فهرست:

مقدمه

برنامه‌ریزی برای تغییر

افزودن اثر بخشی

چالشهای جدی پژوهشهای آموزشی در آستانه قرن بیست و یکم

صاحبنظران آموزش و پرورش عموماً بر این عقیده هستند که کیفیت مدیریت فعالیتهای آموزشی، مهمترین شاخص سطح کفایت و اثربخشی کل برنامه‌های آموزشی است؛ زیرا مدیریت با نقش تعیین کننده و مؤثری که در امر هدایت و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش در جهت هدفهای آن دارد بالقوه هم می‌تواند موجب پیشرفت آن گردد و هم موجب از هم پاشیدگی آن (علاقه‌بند،‌1362). بنابراین، برای استفاده عاقلانه و مقتصدانه از زمان، سرمایه، و کار و تلاش نیروی انسانی به منظور نیل به هدفهای عام آموزش و پرورش در سطح ملی و هدفهای خاص آموزش و یادگیری در سطح آموزشگاهی باید به آموزش و تربیت تخصصی افرادی مبادرت کرد که واجد ویژگیهای بارز و حربه‌ای مدیریتی هستند؛ به عبارت دیگر، باید سرمایه‌گذاری برای آموزش و آماده‌سازی مدیران آموزشی در آموزش و پرورش دراولویت قرار بگیرد، به حدی که مؤید پیشرفت و ترقی آموزش و پرورش باشد و موجب رکود یا از هم گسیختگی آن نگردد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ادبیات تحقیق